صوفیه مراحل و کیفیات مدارج سیر و سلوک خود را با عنوان حال و مقام طبقهبندی کردهاند که نشاندهندة موقعیت باطنی سالک و میزان پیشرفت و تعالی اوست. با توجه به جایگاه ارزندة امام علی(ع) در اسلام، متون متقدم تصوف نقل قولهای فراوانی را از آن حضرت در بر دارند و بسیاری از مفاه چکیده کامل
صوفیه مراحل و کیفیات مدارج سیر و سلوک خود را با عنوان حال و مقام طبقهبندی کردهاند که نشاندهندة موقعیت باطنی سالک و میزان پیشرفت و تعالی اوست. با توجه به جایگاه ارزندة امام علی(ع) در اسلام، متون متقدم تصوف نقل قولهای فراوانی را از آن حضرت در بر دارند و بسیاری از مفاهیم عرفانی را که در تصوف مطرح میشود، میتوان در قرآن کریم و تعلیمات و سخنان امام علی(ع) ملاحظه نمود. صوفیان به درستی تشخیص دادند که بعضی فرمایشهای حضرت مستعد برداشتی عرفانی هستند. عرفا از طریق منابع روایی رسمی و از طریق سنتی شفاهی به مأثورات حضرت دسترسی داشتهاند. به خصوص مضامینی که از طریق اخیر نقل شدهاند حتی در متون شیعی هم مستندی نداشته و جزو منابع قابل توجه برای شناخت حضرت هستند. از نظر آماری، مأثورات امام در همة مفاهیم مربوط به مقامات و بیشتر اصطلاحات مربوط به احوالات مورد اتکا بودهاند. البته، با توجه به کثرت نظامهای مطرح توسط صوفیه، در این تحقیق کتاب مرجع اللمع فی التصوف ملاک خواهد بود که میتواند سهم حضرت را در تبیین مفاهیم و قابلیت اقتباسات عرفانی از فرمایشهای حضرت را نشان دهد.
پرونده مقاله
در پایان قرن یازدهم، در بخش های جنوبی فرانسه، مکتبی از غزل سرایی به وجود آمد که جنبه اشرافی، شرک، و ضد مذهبی داشت. از ظواهر آن نشان نفوذ عرب پیدا بود، این سبک از پاریس به لندن رفت و مینه سنگرهای آلمانی را به وجود آورد، و در ایتالیا موجد سبک لطیف طبقه خنیاگران شاعرانهای چکیده کامل
در پایان قرن یازدهم، در بخش های جنوبی فرانسه، مکتبی از غزل سرایی به وجود آمد که جنبه اشرافی، شرک، و ضد مذهبی داشت. از ظواهر آن نشان نفوذ عرب پیدا بود، این سبک از پاریس به لندن رفت و مینه سنگرهای آلمانی را به وجود آورد، و در ایتالیا موجد سبک لطیف طبقه خنیاگران شاعرانهای شد که زمینه را برای ظهور دانته فراهم ساخت. تروبادورها شاعرانی بودند که خصلتی عاشق پیشه داشتند. کل سنت تروبادوری، در سال 1209میلادی در جهاد آلبی ژنها از بین رفت؛ آتش این جنگ را پاپ اینوسنت سوم برافروخت، که یکی از هولناکترین جنگهای صلیبی تاریخ اروپا است. تروبادورها با بدعت مانوی آلبی ژنها که در آن دوران متداول بود پیوند برقرار کردند، هر چند جنبش آلبی ژنها در واقع اعتراضی علیه روحانیت قرون وسطی بود. لذا تروبادورها و تحول فکر عشق در میان آنها، به شیوهای بسیار پیچیده با زندگی مذهبی در آمیخت. مفاهیم و درون مایه اشعار و ترانههای تروبادوری عموماً برگرفته از مسایل روز، خصوصاً نشر عقاید کاتارها است. کاتاریسم با توجه به ارعاب و وحشت به پا شده توسط سران کلیسا برای نشر عقاید بدعتگذارانه خود، اشعار تروبادورها را برگزیدند.
پرونده مقاله
در فرهنگها و ادیان گوناگون بهصور مختلفی، بهشت و یا وضعیت زندگی نیکان پس از مرگ تبیین شده است؛ اما همة آنان بهشت را جایگاه آسایش و راحتی میدانند. سودنبرگ هم که مسیحی پروتستان است، ساختار بهشت را برمبنای شهودات خود و در قالب دین مسیحیت ترسیم کرده است. بهشت او برمبنای چکیده کامل
در فرهنگها و ادیان گوناگون بهصور مختلفی، بهشت و یا وضعیت زندگی نیکان پس از مرگ تبیین شده است؛ اما همة آنان بهشت را جایگاه آسایش و راحتی میدانند. سودنبرگ هم که مسیحی پروتستان است، ساختار بهشت را برمبنای شهودات خود و در قالب دین مسیحیت ترسیم کرده است. بهشت او برمبنای میزان عشق به پروردگار است و هرچه فردی کیفیات خیر بیشتری را از جانب پروردگار در خود و در وجه باطنیش داشته باشد، در زندگی پس از مرگ، بیشتر از نور پروردگار بهرهمند میشود. ما آفریده شدیم تا فرشته شویم و پروردگار، بهشت را بهخاطر کسانی که در بهشت هستند و فرشته میشوند، میآفریند و تمام نعمات ناشی از عشق و حکمت الهی را بهآنان اعطا میکند. پروردگار، انسان است و بهشت تصویر اوست؛ فرشتگان هم شبیه به انسان هستند. وجه باطنی و درونی انسان به میزانی شکل بهشت میشود که دارای کیفیات عشق و ایمان باشد؛ اما تفاوت انسانها با فرشتگان در این است که لایههای خارجیتر انسان به شکل این دنیاست و به آن اندازه که ما درگیر خیر و خوبی باشیم، دنیای درون ما نیز بهشکل بهشت درمیآید.
پرونده مقاله
یکی از مکاتب فکری اثربخش در انسجام و انتظام تصورات کیهان شناختیِ مردم چین، مکتب یینیانگ است. تسو یِن و تونگ چونگ شو به عنوان شخصیت های اصلی این مکتب، بسیاری از باورهای مردم چین باستان را اقتباس کرده و آنها را در صورتبندی نظام مندِ کیهان شناسی خود به کار گرفته اند. یاف چکیده کامل
یکی از مکاتب فکری اثربخش در انسجام و انتظام تصورات کیهان شناختیِ مردم چین، مکتب یینیانگ است. تسو یِن و تونگ چونگ شو به عنوان شخصیت های اصلی این مکتب، بسیاری از باورهای مردم چین باستان را اقتباس کرده و آنها را در صورتبندی نظام مندِ کیهان شناسی خود به کار گرفته اند. یافته های پژوهش حاضر که به روش توصیفی- تحلیلی صورت می پذیرد، نشان میدهند که برخلاف آنچه ممکن است در نگاه نخست به نظر برسد، یین یانگ به عنوان یک مکتب، اصولاً وحدت گراست، نه ثنویت گرا. کیهان شناسی مکتب یین یانگ با الگوی صدور کثرات از وحدت سازگاری بیشتری دارد، چنان که بنابر آن، تائو، تای چی یا غایت بزرگ را صادر می کند و از تای چی، نیروهای متضاد و مکمّل کیهانی، یین و یانگ به وجود می آیند. پیامد هم کنشی یین و یانگ پیدایش ووهسینگ یا پنج عنصر است؛ و در نهایت کثرت های بی شمار پدیده ها، برآیند فرمول های گوناگون ترکیب ووهسینگ تصور می شوند. اقوال فرجام شناختی این مکتب حکایت از این دارند که در پایان جهان، کثرات به همان ترتیب صدور از تائو، به صورت قهقرایی به اصل خود باز می گردند.
پرونده مقاله
تلقی انسان به عنوان خلیفة اللّه فی الأرض امروزه به عنوان آموزۀ مسلمی پذیرفته شده است؛ اما در قرآن کریم چنین اصطلاحی ذکر نشده و واژه خلیفة دو بار در قرآن ذکر شده است. معنای اصلی واژه خلیفة جانشینی و جایگزینی فرد حاضر به جای شخص غائب است و به نظر میرسد که مقصود قرآن از چکیده کامل
تلقی انسان به عنوان خلیفة اللّه فی الأرض امروزه به عنوان آموزۀ مسلمی پذیرفته شده است؛ اما در قرآن کریم چنین اصطلاحی ذکر نشده و واژه خلیفة دو بار در قرآن ذکر شده است. معنای اصلی واژه خلیفة جانشینی و جایگزینی فرد حاضر به جای شخص غائب است و به نظر میرسد که مقصود قرآن از به کار بردن این واژه و مشتقات آن همین معنا بوده است؛ و خلیفة اللّه دارای معنای متناقضی است؛ زیرا خدای حاضر و حاکم بر جهان که در قرآن کریم توصیف گردیده است، غائب نمیباشد که جانشین داشته باشد. از سوی دیگر بررسیهای تاریخی نشان میدهد که این اصطلاح در زمان پیامبر اسلام و اصحاب ایشان مقبولیّت نداشته است و از کاربرد آن پرهیز میکردهاند، ولی به تدریج شاید به دلایل سیاسی توسط خلفای اموی و عباسی در ادبیات سیاسی آن روزگار کاربرد و رسمیّت یافت و از حوزه سیاسی به حوزههای تفسیری، عرفانی، فلسفی و کلامی وارد گردید و انسان به عنوان خلیفه خداوند در زمین قلمداد گردید. این مقاله در پی بررسی و نقد معنای واژه خلیفة میباشد.
پرونده مقاله
یکی از مفاهیم کلیدی در اندیشة دینی و الهیاتیِ پاسکال، به‎ویژه در کتاب ارزشمند او، اندیشهها، مفهوم دل است. پاسکال در این اثر، از دل برای مقاصد مختلف الهیاتی و اخلاقی بهره برده و اهمیت توجه به آن را همسان اهمیت توجه به سرشت انسان و نیز توجه به شناخت خداوند دانسته ا چکیده کامل
یکی از مفاهیم کلیدی در اندیشة دینی و الهیاتیِ پاسکال، به‎ویژه در کتاب ارزشمند او، اندیشهها، مفهوم دل است. پاسکال در این اثر، از دل برای مقاصد مختلف الهیاتی و اخلاقی بهره برده و اهمیت توجه به آن را همسان اهمیت توجه به سرشت انسان و نیز توجه به شناخت خداوند دانسته است. او دل را از سه زاویة متفاوت و یا به تعبیری، با سه کارکرد متفاوتِ عقلانی، ارادی و ایمانی، مورد توجه قرار میدهد و تلاش میکند تا نشان دهد که اگر چه برخی از فلاسفه برای انسان، قوای مختلف و متمایزی چون عقل و اراده در نظر گرفتهاند اما اساس همة قوای انسان، دل است. در این جستار، تلاش خواهیم نمود تا با توجه به تبیینها و آراء نسبتاً پراکندة پاسکال در اندیشهها، نخست به کارکردهای سهگانة دل در نظر پاسکال توجه کنیم و بیان کنیم که در نظر او، اساس همة قوای شناختی انسان در دل و اصول نخستینی است که دل، آنها را بیواسطه درک میکند. سپس نشان خواهیم داد که چگونه پاسکال، سرشت انسان و هویت او را در دل و شناختهای پیشینیای میداند که توسط دل صورت میگیرد.
پرونده مقاله
غرض از ساحت فرهنگی دین، دینی است که در گذر از اقوام، ملتها و سدهها تطور یافته و با فرهنگ جوامع انسانی درآمیخته تا به شکل امروزی به ما رسیده است. تردیدی نیست که هم دینْ انسانها را متحول میسازد و هم انسانها بر دین تأثیر میگذارند و این تعامل، فرآوردههای مختلفی را ای چکیده کامل
غرض از ساحت فرهنگی دین، دینی است که در گذر از اقوام، ملتها و سدهها تطور یافته و با فرهنگ جوامع انسانی درآمیخته تا به شکل امروزی به ما رسیده است. تردیدی نیست که هم دینْ انسانها را متحول میسازد و هم انسانها بر دین تأثیر میگذارند و این تعامل، فرآوردههای مختلفی را ایجاد کرده است که برخی از آنها تا روزگار ما دوام آوردهاند و برخی دچار توقف و مرگ شدهاند. مذاهب، مکاتب، فِرَق، جریانهای اجتماعی و سیاسی بخشی از این فرآوردهها محسوب میگردند. این تطور و تحول، بهایی است که دین برای ماندن و گسترش خود در بستر تاریخ و جغرافیا میپردازد. آیا در این تعامل فرهنگی میتوان حدود یا خطوط قرمزی را برای حفظ ماهیت (درست آیینی) و کارآیی دین تعیین نمود؟ انسان تا چه میزان و در چه حوزههایی حق دخالت (ابداع) در دین را دارد؟ عقل مستقل، اخلاق و علوم مدرن چه نسبت معرفتی و مرتبتی با دین میتوانند داشته باشند؟ ما در این پژوهش قصد داریم به این گونه سؤالات از منظرهای دو جریانِ اندیشۀ دینی پاسخ دهیم. ابتدا به طرح نظرات سنتگرایان یعنی پیروان دیدگاهی که قائل به وجود یک سنت ازلی و ابدی در بطن ادیان است، میپردازیم. این جریان فکری با رویکرد متعمقانۀ گنون در ابتدای قرن بیستم آغاز شد و با تلاشهای نظام بخش شوان نضج یافت. پس از آن در ادامۀ مقاله دیدگاههای نواندیشان دینی معاصر ایران از جمله سروش، ملکیان، مجتهد شبستری و کدیور را بررسی میکنیم و در پایان به مقایسۀ تطبیقی دیدگاههای دو طرف خواهیم پرداخت.
پرونده مقاله
نظر به اینکه هیچ یک از ادیان زنده دنیا به اندازه دین هندو به بدن آدمی نمیپردازد، بررسی موضع این دین در قبال بدن ضرورت دارد. مطالعه جایگاه بدن علاوه بر این که فرصتی است برای آشنایی با منبعی غنی از مفاهیم و اعتقادات هندویی درباره اهمیت معنوی جسم، امکان شناخت ژرفتر کیها چکیده کامل
نظر به اینکه هیچ یک از ادیان زنده دنیا به اندازه دین هندو به بدن آدمی نمیپردازد، بررسی موضع این دین در قبال بدن ضرورت دارد. مطالعه جایگاه بدن علاوه بر این که فرصتی است برای آشنایی با منبعی غنی از مفاهیم و اعتقادات هندویی درباره اهمیت معنوی جسم، امکان شناخت ژرفتر کیهانشناسی دین هندو را نیز فراهم میکند. از سوی دیگر به نظر میرسد گاه برابر انگاشتن آموزههای دین هندو با شیوه زندگی یوگیها و عزلتنشینها و پیشفرض تقابل عوالم روح و ماده، باعث سوتعبیرهایی در خصوص نگاه این دین نسبت به زندگی این جهانی و مادی شده است. این پژوهش بر آن است تا با تأملی بیشتر بر موضع دین هندو در قبال بدن، تصویر جامعتری از نگاه این دین نسبت به بعد مادی انسان ارائه دهد. بررسی آموزههای کلی آیین تنتره، به سبب جایگاه خاصی که برای بدن قائل است، در نیل به این مقصود راهگشاست. آیین تنتره و به ویژه یوگای تنترهای بدن را دارای حکمت خاص خود میدانند و برای رسیدن به رهایی به آن متوسل میشوند.
پرونده مقاله
زمان در آیین هندو، به گونهای متفاوت از آیینهای سامی نگریسته میشود. طبق عقاید هندو، زمان از چرخههایی تودرتو تشکیل شده که دورههای آنها به تناوب تکرار میشود و کوتاهترین دوره آن، از چهار مرحله پی در پی تشکیل شده که آخرین آنها کَلی یوگه نام دارد. از این رو دوره کَلی چکیده کامل
زمان در آیین هندو، به گونهای متفاوت از آیینهای سامی نگریسته میشود. طبق عقاید هندو، زمان از چرخههایی تودرتو تشکیل شده که دورههای آنها به تناوب تکرار میشود و کوتاهترین دوره آن، از چهار مرحله پی در پی تشکیل شده که آخرین آنها کَلی یوگه نام دارد. از این رو دوره کَلی یوگه را میتوان به نحوی آخرالزّمان هندو به شمار آورد. متون هندو، کَلی یوگه را عمدتاً با ویژگی غلبه بدیها بر نیکیها توصیف کردهاند و به ظهور یک منجی در آن دوره اشاره میکنند که با غلبه دادن نهایی خیر بر شر، زمینه ورود بشریت به دورهای جدید از ترقی و پیشرفت را که مرحله آغازین دوران بعدی تاریخ است، فراهم خواهد ساخت. با این حال، تحقیقات دقیقتر نشان میدهد که در این باره اندکی ناسازگاری در متون وجود دارد، و معرفی کلی یوگه با اوصاف ناخوشایند، بیشتر ناشی از شرایط خاص حاکم بر دوران نگارش متون متأخر هندو بوده است. در این مقاله، ضمن بررسی مفهوم زمان ادواری در تفکر هندو، و توصیف متون مقدس هندو از کَلی یوگه، نظراتی را که برای تطبیق آن بر دورههای مختلف تاریخی- بهخصوص دوران معاصر- ارائه شده، بررسی خواهیم کرد.
پرونده مقاله
آذرکیوان و پیروانش در قرن دهم هجری، بنیانگذار فرقهای بودند که آنها را ایزدیان و یزدانیان و آبادیان و سپاسیان و هوشیان و انوشگان و آذرهوشنگیان و آذریان نیز نامیدهاند. به دلیل توجه آذرکیوانیان به حکمت اشراق و سنت ایران باستان، آذرکیوان را عارفی زرتشتی و احیاءکنندۀ سن چکیده کامل
آذرکیوان و پیروانش در قرن دهم هجری، بنیانگذار فرقهای بودند که آنها را ایزدیان و یزدانیان و آبادیان و سپاسیان و هوشیان و انوشگان و آذرهوشنگیان و آذریان نیز نامیدهاند. به دلیل توجه آذرکیوانیان به حکمت اشراق و سنت ایران باستان، آذرکیوان را عارفی زرتشتی و احیاءکنندۀ سنت کهن ایرانی و زبانهای ایران باستان دانستهاند. همچنین اکثر محققان بر این باورند که آذرکیوان یکی از موبدان زرتشتی فارس بود که به هند سفر کرده و در آنجا آثاری را پدید آورده است. در این مقاله به بررسی مطالبی که دربارۀ زردشت و عقاید زردشتیان در متون بازمانده از آذرکیوانیان آمده است، پرداخته میشود. آنچه که آذرکیوانیان دربارۀ زردشت و زردشتیان در کتب خود نقل کردهاند، از منابع اسلامی و برخی کتب فارسی زردشتی است و هیچ مطلبی را مستقیماً از متون اوستایی یا فارسی میانه نیاوردهاند. از نوشتههای ایشان هم چنین پیداست، با اینکه آذرکیوانیان تردیدی در نبوت زردشت نداشتند، اما خود را پیرو زردشت و آموزههای او نمیدانستند و خود را از زردشتیان رسمی جدا میکردند.
پرونده مقاله
فصل سوم سفر پیدایش یکی از چالش آمیزترین متون برای مفسران فمینیستی است. فیلیس تریبل به عنوان نماینده مکتب تفسیری فمینیستی لیبرال و میکه بل به عنوان نماینده مکتب تفسیری فمینیستی پست مدرن به تفسیر این متن پرداخته اند که در این مقاله نقاط اشتراک و اختلاف این دو جریان، در ت چکیده کامل
فصل سوم سفر پیدایش یکی از چالش آمیزترین متون برای مفسران فمینیستی است. فیلیس تریبل به عنوان نماینده مکتب تفسیری فمینیستی لیبرال و میکه بل به عنوان نماینده مکتب تفسیری فمینیستی پست مدرن به تفسیر این متن پرداخته اند که در این مقاله نقاط اشتراک و اختلاف این دو جریان، در تفسیری که از یک متن واحد ارائه می کنند، نشان داده می شود. هر دو مفسر در تلاشند تا با رویکرد طرفداری از حوا از بار مسئولیت او در گناه نخستین بکاهند. تریبل با وفاداری به متن، ضمن پذیرش اشتباه حوا در گناه نخستین، جنسیت حوا را در وقوع گناه، بی تأثیر دانسته است. او مجازات خداوند را از عواقب بی نظمی حاصل از گناه نخستین می داند؛ اما میکه بل با ارائه تفسیری خلاقانه، عمل حوا را ماموریتی در مسیر کمال بشر می داند تا ضمن شکل گیری شخصیت انسانی، نسل بشر با کسب معرفت جنسی استمرار یابد. او مجازات خداوند را از نتایج گناه و مسئولیت بخش می داند.
پرونده مقاله
احساس گناه از تجربه های رایج زندگی دیندارانه است. این پژوهش با هدف پاسخگویی به این پرسش ها انجام شده است: احساس گناه در متون عهد عتیق و جدید چگونه بازتاب یافته است؟ توصیف خاستگاه روانی احساس گناه در این متون با چه اصطلاحاتی صورت گرفته است؟ از آنجا که نخستین تحلیل روش چکیده کامل
احساس گناه از تجربه های رایج زندگی دیندارانه است. این پژوهش با هدف پاسخگویی به این پرسش ها انجام شده است: احساس گناه در متون عهد عتیق و جدید چگونه بازتاب یافته است؟ توصیف خاستگاه روانی احساس گناه در این متون با چه اصطلاحاتی صورت گرفته است؟ از آنجا که نخستین تحلیل روشن از این احساس در سنت روانکاوی شکل گرفت، این پرسش هم مطرح می شود که زبان و روایت این متون از احساس گناه تا چه اندازه با تبیین روانکاوی از آن همخوان است؟ در مجموعۀ عهد عتیق مزامیر سرشار از تجربۀ احساس گناه است. در عهد جدید نیز پولس مهمترین نقش را در توصیف و تبیین این احساس دارد. ساختار و سبک اصلی روایت احساس گناه در هر سه دورۀ عهد عتیق، عهد جدید و روانکاوی یکسان است، اما در گذر زمان با افزایش تمایز واژه های دلالتکننده بر ساحت های روان آدمی توان تبیین نویسندگان از خاستگاه روانی احساس گناه بیشتر شده و به زبان روشن تری رسیده اند.
پرونده مقاله