مایکوباکتریوم اویوم زیرگونه پاراتوبرکلوزیس (مایکوباکتریوم پاراتوبرکلوزیس) به دلیل ارتباط احتمالی با بیماری کرون (Crohn’s disease) در انسان به عنوان یک مخاطره بهداشتی برای سلامتی عمومی محسوب می گردد. هدف این مطالعه بررسی اثر غلظت های مختلف نمک بر بقای مایکوباکتریوم چکیده کامل
مایکوباکتریوم اویوم زیرگونه پاراتوبرکلوزیس (مایکوباکتریوم پاراتوبرکلوزیس) به دلیل ارتباط احتمالی با بیماری کرون (Crohn’s disease) در انسان به عنوان یک مخاطره بهداشتی برای سلامتی عمومی محسوب می گردد. هدف این مطالعه بررسی اثر غلظت های مختلف نمک بر بقای مایکوباکتریوم پاراتوبرکلوزیس طی دوره رسیدن و نگهداری پنیر سفید فراپالایشی ایرانی است. شیر پاستوریزه گاوی متعاقب فرآیند فراپالایش با تعداد 2 واحد لگاریتمی در هر گرم (Log cfu/g) مایکوباکتریوم پاراتوبرکلوزیستلقیح و سپس نمونه های پنیر حاوی مقادیر 2%، 3% و 4% نمک از آن تهیه گردید.تعداد مایکوباکتریوم پاراتوبرکلوزیس طی دوره رسیدن و نگهداری با استفاده از روش های F57-Quantitative Real-Time PCR (F57-qPCR) و کشت ارزیابی شد. به موازات آن، جمعیت باکتری های لاکتیکی کشت آغازگر و خصوصیات فیزیکوشیمیایی در نمونه های پنیر تعیین گردید. بر اساس نتایج مطالعه، کاهش تعداد مایکوباکتریوم پاراتوبرکلوزیس در نیمه اول دوره نگهداری (روز 1 تا روز 30) در تمامی نمونه ها آهسته و غیرمعنی دار (05/0p>) بود. اما با پیشرفت این دوره (از روز 30 تا روز 60)، روند کاهش تعداد مایکوباکتریوم پاراتوبرکلوزیس سریع و به لحاظ آماری معنی دار (01/0p<) گردید. هم چنین، در پایان دوره نگهداری (روز 60) تفاوت تعداد مایکوباکتریوم پاراتوبرکلوزیس در نمونه های پنیر دارای 4% نمک، به طور معنی داری (01/0>p) کمتر از نمونه های تهیه شده با 2% و 3 % نمک بود. با این حال در تمامی نمونه ها مایکوباکتریوم پاراتوبرکلوزیس بقای خود را تا انتهای دوره نگهداری حفظ نمود. به نظر میرسد استفاده از غلظت های بالاتر نمک روند کاهش مایکوباکتریوم پاراتوبرکلوزیس را تسریع می کند. به علاوه، با توجه به اثر زمان بر روند از بین رفتن مایکوباکتریوم پاراتوبرکلوزیس، نگهداری پنیر سفید فراپالایشی تا اواخر دوره موجب غیرفعال شدن تعداد بیشتری از مایکوباکتریوم پاراتوبرکلوزیس می گردد.
پرونده مقاله
این بررسی گذشتهنگر، خلاصه ای از مطالعات آلودگی باکتریایی انواع آبزیان در ایران می باشد. مطالعات منتشر شده بیشتر در طول سال های 1378 تا1391 بوده است. باکتری های جدا شده، شامل کلستریدیوم بوتولینوم، کلستریدیوم پرفرنجنس، اشریشیا کولای، لیستریا مونوسیتوژنز، سالمونلا، شیگلا، چکیده کامل
این بررسی گذشتهنگر، خلاصه ای از مطالعات آلودگی باکتریایی انواع آبزیان در ایران می باشد. مطالعات منتشر شده بیشتر در طول سال های 1378 تا1391 بوده است. باکتری های جدا شده، شامل کلستریدیوم بوتولینوم، کلستریدیوم پرفرنجنس، اشریشیا کولای، لیستریا مونوسیتوژنز، سالمونلا، شیگلا، استافیلوکوکوس اورئوس و ویبریو پاراهمولیتیکوس می باشد. بررسی ها نشان می دهند تیپ E کلستریدیوم بوتولینوم شایعترین تیپ کلستریدیم در ماهیان دریائی بوده و غذاهای خانگی وکارگاهی مسئول اکثر مسمومیت ها میباشند. حضور کلیفرمها و اشریشیا در آبزیان می تواند به علت آلودگی محیط زیست باشد. حضور آنها در غذاهای دریائی فرآیند شده نیز می تواند به علت آلودگی آب ، دستکاری ماهی و آلودگی در هنگام فرآیند سازی باشد. لیستریا مونوسیتوژنز از انواع آبزیان تازه، منجمد و فرآیند شده جدا شده است. آبزیان ممکن است هنگام فرآوری به این ارگانیسم آلوده شوند. این ارگانیسم سرماگرا میتواند در حرارت یخچال رشد کرده و در غذاهای فرآوری شده افزایش یابد. دمای دود سرد (30-20 درجه سلسیوس) باعث از بین بردن لیستریا نمی شود. آلودگی زیاد آب و آبزیان به سالمونلا به علت عدم رعایت بهداشت محیط زیست و همچنین شرایط جغرافیائی محیط است. استفاده از کود کومپوست در مزارع پرورش آبزیان می تواند منجر به آلودگی سالمونلائی شود. جریان فاضلاب به آبگیرها و محل پرورش آبزیان نیز عامل آلودگی است. استافیلوکوکوس ارگانیسم تیپیک محل زندگی آبزیان نبوده و در هنگام فرآیندسازی یا تماس های بعدی و به صورت ثانویه وارد محصول غذائی دریایی می گردد. وجود گونه های ویبریو در نواحی ساحلی معمول است. ویبریوها خصوصاً در آب های گرم فراوان بوده و در فصل تابستان نیز در نواحی معتدل یافت می شوند. گونه های ویبریو همچنین آلوده کننده طبیعی آب های شور نواحی گرمسیری بوده و می توانند در ماهی های پرورشی در این گونه مناطق حضورداشته باشند. به طور کلی موارد شیوع ویبریوز مربوط به مصرف محصول نیمپز، یا محصولی است که بعد از فرآیند حرارتی آلوده شده باشد.
پرونده مقاله
آلودگی محیط زیست و مواد غذایی به عنصر سمی آرسنیک یکی از مسائل مهمی است که موجب به خطر انداختن بهداشت عمومی و سلامت موجودات زنده می شود. در این تحقیق تعداد کل 983 نمونه شامل آب شرب، محصولات کشاورزی و فرآورده های دامی (گوشت و شیر) از نظر آلودگی آرسنیک مورد آزمایش قرار گرف چکیده کامل
آلودگی محیط زیست و مواد غذایی به عنصر سمی آرسنیک یکی از مسائل مهمی است که موجب به خطر انداختن بهداشت عمومی و سلامت موجودات زنده می شود. در این تحقیق تعداد کل 983 نمونه شامل آب شرب، محصولات کشاورزی و فرآورده های دامی (گوشت و شیر) از نظر آلودگی آرسنیک مورد آزمایش قرار گرفت. نتایج آزمایش بیشترین غلظت آرسنیک (mg/l 737/1) را در آب لوله کشی روستای علی آباد نشان داد. بالاترین میانگین آلودگی آرسنیک در گندم در نمونه های روستای گیکلو و گوندک (mg/kg 14/0) اندازه گیری شد. به همین ترتیب بیشترین میانگین آلودگی در جو، نخود و عدس به ترتیب در نمونه های روستاهای گوندک (mg/kg11/0)، گیکلو (mg/kg013/0) و قوجاق (mg/kg 017/0) به دست آمد. به علاوه، بیشترین میانگین غلظت آرسنیک در نمونه های گوشت در روستای قوجاق (mg/kg 167/0) و برای شیر در روستای گوندک (mg/l 0129/0) به دست آمد.طبق نتایج مطالعه میزان آرسنیک در تمامی نمونه های بسیار کمتر از حداکثر میزان مجاز آرسنیک در مواد غذایی سایر کشورها قرار داشت. اما میزان آرسنیک در نمونه های آب در تمامی موارد در مقایسه با حداکثر میزان مجاز آرسنیک در آب آشامیدنی و طبق استاندارد ملی ایران (mg/l01/0) 174 برابر بیشتر بود. بنابراین انجام مطالعات جامع در مورد آلودگی منابع آب این منطقه ضروری است.
پرونده مقاله
یکی از موانع تجارت آب پرتقال محدود بودن زمان ماندگاری آن است. فساد میکروبی از دلایل کاهش کیفیت آب پرتقال درطول زمان ذخیره سازی محسوب می گردد. هدف از این تحقیق مطالعه امکان استفاده از کیتوزان به عنوان ماده نگهدارنده طبیعی برای افزایش ماندگاری آب پرتقال طبیعی بود. در این چکیده کامل
یکی از موانع تجارت آب پرتقال محدود بودن زمان ماندگاری آن است. فساد میکروبی از دلایل کاهش کیفیت آب پرتقال درطول زمان ذخیره سازی محسوب می گردد. هدف از این تحقیق مطالعه امکان استفاده از کیتوزان به عنوان ماده نگهدارنده طبیعی برای افزایش ماندگاری آب پرتقال طبیعی بود. در این مطالعه کیتوزان با غلظت های 0، ۴/۰، 8/0، 1، 2/1، 6/1 و 2 گرم بر لیتر به آب پرتقال تازه اضافه و در دمای 4 درجه سلسیوس نگهداری گردید. در طی دوره نگهداری کیفیت شیمیایی (اندازه گیری بریکس و pH) و میکروبی(شمارش کلی باکتریایی) مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد افزایش غلظت کیتوزان، اثر معنی داری (05/0p<) بر مهار رشد میکروبی آب پرتقال دارد. هم چنین استفاده از کیتوزان با غلظت های بالاتر موجب افزایش pHو کاهش میزان بریکس در آب پرتقال شد. طوری که بریکس آب پرتقال کمترین مقدار رابرابر با 03/12 و pHبیشترین مقدار را برابر با 51/4 در غلظت کیتوزان 2 گرم بر لیتر دیده شد. هم چنین شمارش کلی میکروبی (total bacterial count) آب پرتقال بیشترین مقدار را برابر Log cfu/ml45/3 در نمونه شاهد و کمترین مقدار را برابر با Log cfu/ml43/2 در غلظت کیتوزان 6/1 و 2 گرم بر لیتر داشت. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که کیتوزان می تواند به عنوان یک ماده نگهدارنده طبیعی برای طولانی کردن زمان ماندگاری آب پرتقال تازه و به عنوان یک جایگزین برای پاستوریزاسیون مورد استفاده قرار گیرد. بنابراین می توان از استفاده روش های حرارتی متعارف که اثرات منفی روی ارزش تغذیه ای آب پرتغال دارند، اجتناب نمود. البته انجام تحقیقات بیشتر در خصوص طیف ضدمیکروبی کیتوزان بر میکروب های مختلف ضروری می باشد.
پرونده مقاله
تجمع فلزات سنگین در بدم ماهیان سبب تخریب بافتهای نرم و تضعیف سیستم ایمنی شده و از طرف دیگر مصرف ماهیان آلوده عوارض متعددی در انسان ایجاد میکند. این بررسی با هدف تعیین میزان سرب، جیوه و کادمیوم در عضله، آبشش و کبد ماهیان شیربت (Barbus grypus)و بیاح (Liza abu) بومی رودخ چکیده کامل
تجمع فلزات سنگین در بدم ماهیان سبب تخریب بافتهای نرم و تضعیف سیستم ایمنی شده و از طرف دیگر مصرف ماهیان آلوده عوارض متعددی در انسان ایجاد میکند. این بررسی با هدف تعیین میزان سرب، جیوه و کادمیوم در عضله، آبشش و کبد ماهیان شیربت (Barbus grypus)و بیاح (Liza abu) بومی رودخانه کارون منطقه اهواز انجام شد. در مجموع 80 نمونه ماهی شیربت و بیاح در زمستان سال 1389 از رودخانه کارون صید گردید. پس از آمادهسازی و هضم شیمیایی نمونههای ماهی، جهت سنجش فلزات سنگین از روش اسپکتوفتومتری استفاده شد. طبق نتایج مطالعه، غلظت سرب در اندامهای هر دو گونه ماهی نسبت به سایر عناصر بیشتر بود. همچنین غلظت عناصر سنگین در آبشش بیشتر از کبد و عضلات تعیین گردید. در ماهی شیربت میزان غلظت عناصر سنگین در نمونههای آبشش و کبد اختلاف معنیداری (05/0>p) داشت. در حالی که این اختلاف در ماهی بیاح معنیداری نبود. به طور کلی، آلودگی به فلزات سنگین در ماهی شیربت به صورت معنیداری (05/0>p) بالاتر از ماهی بیاح بود.
پرونده مقاله
سرخکردنموادغذاییباروغن،روشیاستکهبهطوروسیعبرایتولیدمحصولاتیباظاهریجذابوخوشطعماستفادهمی شود استفادهازپوشش هایهیدروکلوئیدی،روشمناسبیبرای کاهشمقدارروغنجذبشدهدرموادغذاییسرخشدهاست.دراین تحقیق،اثرپوششدهی بر پایه صمغزانتانوگواربرمیزان کاهشجذبروغن،خواصفیزیکیوحسیهمبرگرهایسرخشده ب چکیده کامل
سرخکردنموادغذاییباروغن،روشیاستکهبهطوروسیعبرایتولیدمحصولاتیباظاهریجذابوخوشطعماستفادهمی شود استفادهازپوشش هایهیدروکلوئیدی،روشمناسبیبرای کاهشمقدارروغنجذبشدهدرموادغذاییسرخشدهاست.دراین تحقیق،اثرپوششدهی بر پایه صمغزانتانوگواربرمیزان کاهشجذبروغن،خواصفیزیکیوحسیهمبرگرهایسرخشده بررسیشد. سطح همبرگرهاباغلظت های 5/0، 1 و 5/1 درصد زانتان و 3/0، 5/0 و 1 درصد گوار پوششدادهشدند.اثر پوششبر میزان تغییراترطوبت،میزانکاهشجذبروغن،بافتورنگهمبرگرهابررسیشد.همچنین اثرپوشش دهیبر خواصحسی همبرگرهایسرخشده مورد مطالعه قرار گرفت. نتایجنشاندادکهغلظت صمغ های گواروزانتانبرویژگی همبرگر ها ی سرخ شده مانند حفظرطوبت،کاهشجذبروغن وروشن ترشدنرنگ، اثرگذار می باشد.پوشش دهیهمبرگرمیزان جذبروغن راتا25 درصد کاهش داد. پوشش دهیباعثشدتاضمنکاهشمیزانجذبروغنهمبرگر ها،ازنظرخواص حسیمحصولیمشابهنمونههای همبرگرهایسرخشدهبدونپوششبهدستآید. بنابراین،کاربردپوشش های هیدروکلوئیدی باعث حفظ خواص حسی، بهبود ارزش تغذیهای و شرایط بهداشتی محصولات سرخ شده میشود.
پرونده مقاله
اکراتوکسین ها از مهمترین مایکوتوکسینهای موجود در برخی از خوراک های دامی است. در این میان اکراتوکسین A از جمله سمومی است که دارای اثرات آسیب شناختی بالایی در انسان و حیوانات می باشد.هدف از انجام تحقیق حاضر تعیین میزان اکراتوکسین A موجود در غذای مصرفی ماهیان قزل آلا چکیده کامل
اکراتوکسین ها از مهمترین مایکوتوکسینهای موجود در برخی از خوراک های دامی است. در این میان اکراتوکسین A از جمله سمومی است که دارای اثرات آسیب شناختی بالایی در انسان و حیوانات می باشد.هدف از انجام تحقیق حاضر تعیین میزان اکراتوکسین A موجود در غذای مصرفی ماهیان قزل آلای رنگین کمان تولید شده در استان چهارمحال و بختیاری بود. برای این منظور از غذای 4 کارخانۀ تولیدکننده عمده خوراک ماهی قزل آلای رنگین کمان نمونه برداری به عمل آمد. در هرکارخانه از 4 اندازه مختلف غذایی و آرد گندم (مجموعاً 5 نمونه ) نمونه گیری شد. از هر نمونه سه تکرار گرفته شد. اندازه گیری اکراتوکسین A با روش الایزا و با استفاده از کیت مربوطه انجام گردید.میزان سم اکراتوکسین A در تمامی نمونه های خوراک ماهی پایین تر از حد مجاز و در 75 درصد نمونه های آرد گندم بالاتر از حد مجاز تعیین شده (5 میکروگرم در کیلوگرم) بود. در مقایسه بین میانگین اکراتوکسین موجود در خوراک ماهی با اندازه های مختلف در 4 کارخانه مورد آزمایش تفاوت معنی داری مشاهده نشد (05/0p>) اما بین میانگین آن در آرد گندم موجود در کارخانجات مورد مطالعه تفاوت آماری معنی دار مشاهده شد (05/0p<) .در مجموع نتایج تحقیق نشان داد خوراک ماهی قزل آلای رنگین کمان تولید شده در استان چهارمحال و بختیاری از نظر میزان اکراتوکسین A در حد قابل قبول میباشد.
پرونده مقاله
آلودگی به فلزات سنگین یکی از مشکلات مهم زیست محیطی و یکی از نگرانیهای مهم بهداشت مواد غذایی است. این تحقیق با هدف تعیین غلظت عناصر سنگین آرسنیک، کادمیوم، سرب، روی و مس در محصول قارچ خوراکی تولید شده در گلخانه های استان کردستان صورت گرفته است. برای این منظور از کمپوست، چکیده کامل
آلودگی به فلزات سنگین یکی از مشکلات مهم زیست محیطی و یکی از نگرانیهای مهم بهداشت مواد غذایی است. این تحقیق با هدف تعیین غلظت عناصر سنگین آرسنیک، کادمیوم، سرب، روی و مس در محصول قارچ خوراکی تولید شده در گلخانه های استان کردستان صورت گرفته است. برای این منظور از کمپوست، خاک و محصول قارچ خوراکی چهار گلخانه در استان کردستان با پنج تکرار برای هر یک نمونه برداری به عمل آمد. در کل در این بررسی تعداد 60 نمونه مورد ارزیابی قرار گرفت. نمونه ها با استفاده از روش هضم اسیدی، هضم شدند. سپس غلظت عناصر توسط دستگاه نشر اتمی قرائت گردید. میانگین غلظت آرسنیک در قارچ های خوراکی 742/89 میلیگرم در کیلوگرم، کادمیوم 32/0 میلیگرم در کیلوگرم، مس 868/48 میلیگرم در کیلوگرم، سرب 152/3 میلیگرم در کیلوگرم و روی 072/24 میلیگرم در کیلوگرم به دست آمد. یافته های پژوهش نشان داد که میانگین غلظت آرسنیک، سرب و مس در کلیه نمونه های قارچ خوراکی بالاتر از حد استاندارد WHO ( عنصر آرسنک 5/0 میلی گرم در کیلوگرم، سرب 2 میلی گرم در کیلوگرم و مس 40 میلی گرم در کیلوگرم در مواد غذایی) بوده است. این در حالی است که کلیه نمونه های قارچ از لحاظ عناصر روی و کادمیوم کاملا سالم بودند. همچنین غلظت کلیه عناصر در خاک و کمپوست به جز آرسنیک پایین تر از حد استاندارد EPA تشخیص داده شد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که مصرف زیاد کودهای شیمیایی در گلخانه های استان کردستان باعث افزایش غلظت این عناصر شده است.
پرونده مقاله