سلامت گیاهان درشرایط بام سبز آن تا حد زیادی وابسته به تامین آب مورد نیازگیاهان است. ترکیبات بستر کشت، در حفظ و در دسترس قرار گرفتن رطوبت برای گیاه موثرند و یکی از راهکارها جهت کاهش مصرف آب در بام سبز، اصلاح بستر کشت است. در این پژوهش، نیاز آبی و برخی صفات مورفوفیزیولوژی چکیده کامل
سلامت گیاهان درشرایط بام سبز آن تا حد زیادی وابسته به تامین آب مورد نیازگیاهان است. ترکیبات بستر کشت، در حفظ و در دسترس قرار گرفتن رطوبت برای گیاه موثرند و یکی از راهکارها جهت کاهش مصرف آب در بام سبز، اصلاح بستر کشت است. در این پژوهش، نیاز آبی و برخی صفات مورفوفیزیولوژیک گیاه سدوم دم عقربی (Carpobrotus edulis L.) تحت تیمارهای بستر کشت و مقدار اسید هیومیک بررسی گردید. این تحقیق درقالب آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار از اردیبهشت تا شهریور 1399 به صورت کشت در جعبههای کشت در شرایط بام سبز در شهر مشهد انجام شد. عامل اول بسترهای کشت (شامل بستر کشت حاوی خاک شامل بستر کشت 1 (خاک 20%+20% لیکا+20% پرلیت+ پوکه معدنی+20% خاکبرگ)، بستر کشت 2 (بستر کشت1+ 6% بنتونیت) و بستر کشت 3 (بستر کشت 1+ 12% وزنی بنتونیت) و بسترهای کشت بدون خاک شامل بستر کشت 4 (پوکه معدنی 27%+ 27% لیکا+ 27% پرلیت+ 20 درصد خاکبرگ)، بستر کشت 5 (بستر کشت4+ 6% بنتونیت) و بستر کشت 6 (بستر کشت 4+ 12% وزنی بنتونیت) و عامل دوم غلظت اسید هیومیک (شامل صفر ، 100 و 200 میلیگرم در لیتر) بود و اسید هیومیک هر 15 روز به صورت کود آبیاری به گیاهان داده شد. نتایج نشان داد بسترهای حاوی خاک به طور قابلتوجهی نسبت به بسترهای بدون خاک بهتر عمل کردند. بالاترین میزان پوششدهی گیاهان و طول و حجم ریشه در بستر کشت 3 (حاوی خاک و 12% وزنی بنتونیت) رویت شد. بالاترین محتوی آب برگ و کلروفیل و کمترین کمبود اشباع نسبی، مقادیر کارتنوئید، فنول و کربوهیدرات برگ در بستر کشت 3 (حاوی خاک و 12% وزنی بنتونیت) مشاهده شد. تیمار 200 میلیگرم بر لیتر اسید هیومیک با بهترین عملکرد رشدی و فیزیولوژیکی گیاهان همراه بود. تیمار خاک 20%+20% لیکا+20% پرلیت+ پوکه معدنی+20% + 12% وزنی بنتونیت همراه با 200 میلیگرم بر لیتر اسید هیومیک، گیاهانی با مصرف بهینه آب حاصل آورد. وجود خاک و سوپرجاذب معدنی بنتونیت در بستر کشت بام سبز از نظر نگه داشت رطوبت اهمیت ویژه داشته و البته تغذیه تکمیلی گیاهان در بام سبز نیز موجب بهبود عملکرد گیاهان در بام سبز میگردد.
پرونده مقاله
با توجه به اینکه گیاهان زراعی، بخش عمده عناصر غذایی ضروری مورد نیاز خود را توسط خاک جذب کرده و در شرایط دیم که کمبود جذب عناصر غذایی وجود دارد از طریق راهکارهایی مثل استفاده از کود زیستی میتوان جذب عناصر غذایی را در زراعت دیم افزایش داد، به همین جهت به منظور بررسی نقش چکیده کامل
با توجه به اینکه گیاهان زراعی، بخش عمده عناصر غذایی ضروری مورد نیاز خود را توسط خاک جذب کرده و در شرایط دیم که کمبود جذب عناصر غذایی وجود دارد از طریق راهکارهایی مثل استفاده از کود زیستی میتوان جذب عناصر غذایی را در زراعت دیم افزایش داد، به همین جهت به منظور بررسی نقش قارچ میکوریزا بر جذب عناصر غذایی ارقام جو دیم، آزمایشی تحت شرایط مزرعه به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در ایستگاه تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی سرابله، ایلام در سال زراعی 99-1398 اجرا گردید. تیمارهای آزمایشی شامل ارقام جو (محلی، ماهور، خرم و فردان) و منابع کودی شامل: شاهد (عدم مصرف منابع کودی)،50 درصد نیاز فسفر گیاه به صورت کود شیمیایی، قارچ میکوریزا، قارچ میکوریزا همراه با 50 درصد نیاز فسفر گیاه به صورت کود شیمیایی و100 درصد نیاز فسفر گیاه به صورت کود شیمیایی بودند. نتایج این پژوهش نشان داد که اثر برهکمنش رقم ×منابع کودی بر نیتروژن، فسفر، پتاسیم، منیزیم، آهن، مس و منگنز معنیدار بود. برهمکنش جو رقم فردان ×قارچ میکوریزا همراه با 50 درصد کود شیمیایی فسفر دارای بیشترین نیتروژن (1/11 درصد)، فسفر (19/1 درصد)، پتاسیم (92/3 درصد)، منیزیم (292/0 درصد)، آهن (5/136 میلیگرم بر کیلوگرم)، منگنز (8/65 میلی گرم بر کیلوگرم) و مس برگ (71/65 میلی گرم بر کیلوگرم) بود. با توجه به نتایج به دست آمده نشان داده شد که در شرایط دیم منطقه رقم جدید فردان ×قارچ میکوریزا همراه با 50 درصد کود شیمیایی فسفر میتواند توصیه گردد.
پرونده مقاله
در این تحقیق تجزیه ارتباطی 105 ژنوتیپ گندم نان (Triticum aestivum L.) با استفاده از 12 آغازگر SSR مورد ارزیابی قرار گرفت. بدین منظور، بذور گندم در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار و در دو شرایط نرمال (mM NaCl 10) و شور (mM NaCl 120) در گلدان ها کشت شدند و فعالی چکیده کامل
در این تحقیق تجزیه ارتباطی 105 ژنوتیپ گندم نان (Triticum aestivum L.) با استفاده از 12 آغازگر SSR مورد ارزیابی قرار گرفت. بدین منظور، بذور گندم در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار و در دو شرایط نرمال (mM NaCl 10) و شور (mM NaCl 120) در گلدان ها کشت شدند و فعالیت آنزیم های کاتالاز، آسکوربات پراکسیداز و محتوای پروتئین کل مورد سنجش قرار گرفت. نتایج تجزیه واریانس مرکب داده های فیزیولوژیک، نشان داد که فعالیت آنزیم های کاتالاز، آسکوربات پراکسیداز و محتوای پروتئین کل در ارقام مورد مطالعه گندم نان، تفاوت معنی داری را داشتند. نتایج تجزیه رگرسیون چند متغیره نشان داد که نشانگرهای gwm67b - gwm282d تحت شرایط شوری، نسبت به سایر نشانگرهای مورد مطالعه ، پیوستگی بیشتری با فعالیت کاتالاز در گونه های مورد مطالعه داشته اند. همچنین جدول مربوطه، مارکرهای gwm291a- wmc73a- barc124a را بعنوان موثرترین نشانگرها در پیوستگی با آنزیم APXمعرفی نمود. تجزیه ساختار جمعیت و بارپلات بدست آمده از آن نیز نشان داد که شاخص K و متوسط لگاریتم لایک لی هود، بیشترین مقدار را در2 K= (57.38) دااشته اند، بنابراین به احتمال قوی جمعیت مورد استفاده دارای 2 زیر جمعیت بودند. تجزیه Tassel مربوط به نشانگرهای SSR تحت شرایط آبیاری طبیعی و آبیاری با آب شور نشان داد که 54 مکان مرتبط با صفات مورد مطالعه در شرایط شاهد و 61 مکان در شرایط شوری بر اساس مدل خطی عمومی (GLM) و همچنین 35 مکان مرتبط در شرایط شاهد و 20 مکان در شرایط شوری بر اساس مدل خطی مختلط (MLM) به دست آمد.
پرونده مقاله
بهمنظور بررسی اثر مصرف پلیمر سوپرجاذب بر صفات فتوسنتزی، محتوای کلروفیل و شاخصهای فلورسانس کلروفیل لوبیا چشمبلبلی تحت تنش خشکی، آزمایشی بهصورت کرتهای یکبار خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار در شهرستان کلیبر در سال زراعی 1397 انجام شد. تیمارهای آ چکیده کامل
بهمنظور بررسی اثر مصرف پلیمر سوپرجاذب بر صفات فتوسنتزی، محتوای کلروفیل و شاخصهای فلورسانس کلروفیل لوبیا چشمبلبلی تحت تنش خشکی، آزمایشی بهصورت کرتهای یکبار خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار در شهرستان کلیبر در سال زراعی 1397 انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل فواصل آبیاری در کرتهای اصلی (70، 140 و 210 میلیمتر تبخیر از تشتک تبخیر کلاس A) و مقادیر مختلف سوپرجاذب (صفر، 75 و 150 کیلوگرم در هکتار) در کرتهای فرعی بودند. نتایج نشان داد که اثر اصلی تنش خشکی و سوپرجاذب بر اکثر صفات اندازهگیری شده در سطح احتمال یک درصد دارای اختلاف معنیدار بود. برهمکنش تنش خشکی و سوپرجاذب تنها بر هدایت روزنهای، پایداری غشای سلولی و محتوای کلروفیل معنیدار گردید. نتایج مقایسه میانگینها نشان داد که تنش خشکی شدید باعث کاهش معنیداری در میزان حداکثر کارآیی فتوشیمیایی فتوسیستم II، فلورسانس بیشینه (Fm)، محتوای کلروفیل، میزان تعرق، غلظت Co2 زیر اتاقک روزنهای و سرعت فتوسنتز شد که دلالت بر نقش عوامل روزنهای در کاهش فتوسنتز در شرایط تنش دارد. در حالیکه استفاده از سوپرجاذب بهطور معنیداری سرعت فتوسنتز، هدایت روزنهای، شدت تعرق، پایداری غشای سلولی، حداکثر کارآیی فتوشیمیایی فتوسیستم II، فلورسانس بیشینه، فلورسانس کمینه (F0) و شاخص کلروفیل را افزایش ولی میزان Co2 زیر اتاقک روزنهای را کاهش داد که بیانگر اثر محافظتی پلیمر سوپرجاذب در برابر تنش خشکی میباشد. بیشترین افزایش در اکثر صفات مورد ارزیابی در هنگام استفاده از سوپرجاذب با مقدار 75 کیلوگرم در هکتار بهدست آمد. بهطور کلی با توجه به نتایج بهدست آمده میتوان نتیجه گرفت که سوپرجاذب صفات فتوسنتزی، حداکثر کارآیی فتوشیمیایی فتوسیستم II و محتوای کلروفیل را در شرایط تنش خشکی بهبود میبخشد.
پرونده مقاله
گیاه اسپرس درختی (Taverniera cuneifolia) از خانواده Fabaceae، یکی از گونههای گیاهی ارزشمند و سازگار با مناطق بیابانی است که از نظر تولید علوفه، حفاظت خاک و ارزش دارویی بسیار حائز اهمیت است. تحقیق حاضر به منظور بررسی تأثیر تیمارهای مختلف شکست خواب و تحریک جوانهزنی بذر چکیده کامل
گیاه اسپرس درختی (Taverniera cuneifolia) از خانواده Fabaceae، یکی از گونههای گیاهی ارزشمند و سازگار با مناطق بیابانی است که از نظر تولید علوفه، حفاظت خاک و ارزش دارویی بسیار حائز اهمیت است. تحقیق حاضر به منظور بررسی تأثیر تیمارهای مختلف شکست خواب و تحریک جوانهزنی بذر گیاه T.cuneifolia انجام گردید. تیمارهای اسیدسولفوریک 50 و 75 درصد (به مدت 5 و 10 دقیقه)، خراشدهی با کاغذ سمباده به مدت 1 دقیقه، نیترات پتاسیم 1/0 و 2/0 درصد (به مدت 24 و 48 ساعت)، آب داغ 70 و 90 درجه سانتیگراد (به مدت 15 دقیقه) و خیساندن در آب معمولی به مدت 36 ساعت با سه تکرار بر روی بذور اسپرس درختی اعمال شد. در پایان آزمایش طول ریشهچه، طول ساقهچه، درصد جوانهزنی، سرعت جوانهزنی، میانگین زمان جوانهزنی، شاخص بنیه بذر برای تیمارهای مختلف محاسبه گردید. در تیمار اسیدسولفوریک 75 درصد (برای مدت زمان 5 دقیقه) سرعت جوانهزنی بذر و شاخص بنیه بذر بیشترین مقدار و میانگین زمان جوانهزنی بذر کمترین مقدار را داشتند. نتایج تحقیق حاضر نشان داد که بیشترین درصد جوانهزنی بذرها (78 درصد) در اثر اعمال تیمار اسیدسولفوریک 75 درصد (برای مدت زمان 5 دقیقه) بوده است. تیمار خراشدهی با کاغذ سمباده نیز اثر قابلتوجهی بر افزایش درصد جوانهزنی (76 درصد) نشان داد؛ بنابراین بهطورکلی میتوان عنوان کرد که مناسبترین تیمار جهت شکست خواب بذر گیاه اسپرس درختی اسیدسولفوریک 75 درصد به مدت 5 دقیقه و خراشدهی با سمباده به واسطه نرم کردن پوسته میتواند سبب بهبود جوانهزنی بذر گردد.
پرونده مقاله
این بررسی به منظور بررسی تاثیر محلول پاشی اسید سالیسیلیک بر عملکرد و مواد موثره استویا تحت تنش خشکی انجام شد. آزمایش در قالب طرح اسپلیت پلات و در قالب بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار در مزرعه تحقیقات شهرستان سرآبله واقع در استان ایلام در سال 1400-1399 اجرا شد. تنش خشکی چکیده کامل
این بررسی به منظور بررسی تاثیر محلول پاشی اسید سالیسیلیک بر عملکرد و مواد موثره استویا تحت تنش خشکی انجام شد. آزمایش در قالب طرح اسپلیت پلات و در قالب بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار در مزرعه تحقیقات شهرستان سرآبله واقع در استان ایلام در سال 1400-1399 اجرا شد. تنش خشکی در سه سطح 100 (شاهد)، 75 و 50 درصد ظرفیت زراعی مزرعه و تیمار اسید سالیسیلیک در 2 سطح عدم مصرف و محلول پاشی (با غلظت 1 میلی مولار) بود. در این بررسی ارتفاع بوته، تعداد شاخه جانبی، وزن خشک ساقه، وزن خشک برگ، عملکرد ماده خشک کل، قند قابل برداشت، پروتئین، پرولین، کلروفیل کل، استویوزید، گلیکوزید، ریبودیوزید و ترکیبات فنلی اندازه گیری شد. یافته های این پژوهش نشان داد که بیشترین عملکرد ماده خشک کل در شاهد و مصرف اسید سالیسیلیک به مقدار 2/77 گرم در گیاه حاصل شد که نسبت به کمترین عملکرد ماده خشک کل یعنی تیمار 50 درصد ظرفیت زراعی و عدم مصرف اسید سالیسیلیک 34 درصد افزایش نشان داد. همچنین در تمام سطوح تنش خشکی مصرف اسید سالیسیلیک موجب افزایش عملکرد ماده خشک کل شد.. در تیمار عدم اعمال تنش خشکی کمترین قند در بوته و در تیمار با اسید سالیسیلیک، میزان گلیکوزید بیشتر از شاهد بود. به طور کلی تنش خشکی موجب کاهش مقدار قند و سایر صفات رشدی گیاه استویا شد و در این بین مصرف اسید سالیسیلیک علاوه بر آنکه به تنهایی موجب بهبود خصویات کمی و کیفی گیاه استویا شد، در سطوح مختلف تنش خشکی نیز موجب بهبود عملکرد این گیاه شد که این نتیجه بسیار حائز اهمیت است.
پرونده مقاله
تنش خشکی رایج ترین تنش غیرزیستی است که بیشترین اثر منفی را بر رشد و تولید گیاهان دارد و پلیآمینها، تنظیمکنندههای رشد گیاهی هستند که مقاومت گیاهان را به تنشهای محیطی از جمله تنش خشکی افزایش میدهند. هدف از این پژوهش بررسی اثر محلولپاشی اسپرمیدین بر کاهش اثرات تنش خ چکیده کامل
تنش خشکی رایج ترین تنش غیرزیستی است که بیشترین اثر منفی را بر رشد و تولید گیاهان دارد و پلیآمینها، تنظیمکنندههای رشد گیاهی هستند که مقاومت گیاهان را به تنشهای محیطی از جمله تنش خشکی افزایش میدهند. هدف از این پژوهش بررسی اثر محلولپاشی اسپرمیدین بر کاهش اثرات تنش خشکی در گیاه همیشه بهار (Calendula officinalis L.) است. بدین منظور، اثر محلولپاشی اسپرمیدین (صفر، 50 و 100 میلیگرم در لیتر) در سطوح مختلف تنش خشکی (بدون تنش(شاهد)، 25، 50 و 75 درصد ظرفیت زراعی) بصورت آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار در سال 1397 در گلخانهای واقع در شمال ایران بررسی شد. محلولپاشی در سه مرحله با فواصل حدود 20 روز شامل شش برگ قابل روئیت، پنجهدهی کامل و ظهور اولین غنچه اعمال گردید. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد، تنش خشکی و محلولپاشی اسپرمیدین تاثیر معنیداری بر صفات مورد ارزیابی داشت. به طوریکه بیشترین وزن تر و خشک اندام هوایی، تعداد گل و محتوای کلروفیل کل در تیمار 75 درصد ظرفیت زراعی و اسپرمیدین 50 میلیگرم در لیتر و بیشترین وزن تر و خشک ریشه و ماندگاری گل روی بوته در تیمار 100 درصد ظرفیت زراعی و اسپرمیدین 100 میلیگرم در لیتر بدست آمد. همچنین بیشترین طول ریشه، ارتفاع گیاه، میزان آنتیاکسیدان کل (DPPH)، میزان روتین و کوئرستین در تیمار 75 درصد ظرفیت زراعی و اسپرمیدین 100 میلیگرم در لیتر و بیشترین پرولین و فعالیت آنزیم پلی فنل اکسیداز در تیمار 25 درصد ظرفیت زراعی مشاهده شد. لذا با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش میتوان محلولپاشی اسپرمیدین 100 میلیگرم در لیتر به همراه سطح آبیاری 75 درصد ظرفیت زراعی را در گیاه همیشه بهار توصیه نمود.
پرونده مقاله
بهمنظور بررسی اثر محلولپاشی آسکوربیک اسید بر فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان ژنوتیپ های ماش (Vigna Radiate L.) در شرایط تنش کمآبی، آزمایشی مزرعهای بهصورت اسپلیت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار طی دو سال زراعی 1396 و 1397 در مرکز تحقیقات و آموزش چکیده کامل
بهمنظور بررسی اثر محلولپاشی آسکوربیک اسید بر فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان ژنوتیپ های ماش (Vigna Radiate L.) در شرایط تنش کمآبی، آزمایشی مزرعهای بهصورت اسپلیت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار طی دو سال زراعی 1396 و 1397 در مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی صفیآباد دزفول به اجرا در آمد. تیمارهای تنش کمآبی در کرتهای اصلی شامل چهار سطح (25، 50، 75 و 100 درصد تأمین نیاز آبی گیاه) و تلفیق تیمار محلول پاشی آسکوربیک اسید شامل 3 سطح (شاهد، 10 و 20 میلی مولار) و ژنوتیپهای امیدبخش CV 6173 و پرتو در کرتهای فرعی بود. نتایج مقایسه میانگین نشان داد که بیشترین میزان فعالیت آنزیم سوپراکسیددیسموتاز و آسکوربات پراکسیداز در تنش کم آبی 25 درصد نیاز آبی و عدم محلولپاشی بود. بیشترین فعالیت آنزیم کاتالاز تحت تنش کم آبی 50 درصد نیاز آبی و تیمار عدم محلولپاشی آسکوربیک اسید مشاهده شد. همچنین بیشترین فعالیت آنزیم گایاکول پراکسیداز در رقم امید بخش VC6173 تحت تنش کم آبی 25 درصد نیاز آبی و عدم محلولپاشی آسکوربیک اسید بدست آمد بیشترین میزان فعالیت آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز نیز به رقم امیدبخش VC6173 تحت تنش کم آبی 75 درصد نیاز آبی و محلولپاشی 10 میلی مولار آسکوربیک تعلق داشت.به طور کلی نتایج این تحقیق نشان داد که تنش کم آبی منجر به افزایش معنی دار فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدان شد و محلول پاشی آسکوربیکاسید به دلیل خاصیت آنتیاکسیدانی خود منجر به کاهش اثرات تنش و در نتیجه کاهش فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان گشت.
پرونده مقاله
به منظور ارزیابی تأثیر غلظتهای مختلف اسید سالیسیلیک و نانو کلات آهن بر میزان موسیلاژ، کربوهیدرات ها و برخی صفات مورفوفیزیولوژیکی گیاه بنفشه معطر، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. پس از کشت بذرها در گلدان، تیمارهای آزمایشی چکیده کامل
به منظور ارزیابی تأثیر غلظتهای مختلف اسید سالیسیلیک و نانو کلات آهن بر میزان موسیلاژ، کربوهیدرات ها و برخی صفات مورفوفیزیولوژیکی گیاه بنفشه معطر، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. پس از کشت بذرها در گلدان، تیمارهای آزمایشی شامل محلول پاشی اسید سالسیلیک (در سه سطح صفر (شاهد)، 75/0 و 5/1 میلیگرم در لیتر) و نانو کلات آهن (در دو سطح صفر (شاهد) و 1 گرم در لیتر) در مرحله گیاهچه ای اعمال شد. نتایج حاصله نشان داد که بیشترین مقادیر کاروتنوئیدها، کلروفیل a، b و کل، پروتئین و فعالیت کاتالاز در گیاهان محلول پاشی شده با 5/1 میلیگرم در لیتر اسید سالسیلیک حاصل شد و همچنین بیشترین مقدار عناصر معدنی سدیم، مس، موسیلاژ و وزنتر بوته هم در تیمار محلول پاشی یک گرم در لیتر نانو کلات وجود داشت. سایر نتایج نیز مشخص ساخت که بیشترین مقدار کربوهیدرات در محلول پاشی تیمار 5/1 میلیگرم در لیتر اسید سالسیلیک و یک گرم در لیتر نانو کلات آهن بدست آمد. در این مطالعه افزایش 12 و 19 درصدی ارتفاع در بوته های محلول پاشی با اسید سالسیلیک (5/1 میلیگرم در لیتر) و نانو کلات آهن (1 گرم در لیتر) نسبت به شاهد مشاهده شد. بر اساس نتایج حاصله می توان تیمار اسید سالسیلیک و نانو کلات آهن را به منظور افزایش خصوصیات رشدی و داروئی این گیاه پیشنهاد نمود.
پرونده مقاله
آلودگی خاک ها به فلزات سنگین می تواند باعث مشکلات عمده زیست محیطی گردد. کادمیوم به عنوان یکی از فلزات سنگین در گیاهان تنش اکسیداتیو ایجاد می کند و برای کاهش اثرات زیان آور تنش فلزات سنگین می توان از ترکیبات مختلفی استفاده کرد. در این تحقیق اثر غلظت های مختلف کادمیوم کلر چکیده کامل
آلودگی خاک ها به فلزات سنگین می تواند باعث مشکلات عمده زیست محیطی گردد. کادمیوم به عنوان یکی از فلزات سنگین در گیاهان تنش اکسیداتیو ایجاد می کند و برای کاهش اثرات زیان آور تنش فلزات سنگین می توان از ترکیبات مختلفی استفاده کرد. در این تحقیق اثر غلظت های مختلف کادمیوم کلرید( 0 ، 25 و 50 میکرومولار) و هورمون جیبرلیک اسید(صفر ، 5 و 10 میکرومولار) بر روی برخی پارامترهای فیزیولوژیکی گیاه یونجه مورد بررسی قرار گرفت. پس از کاشت بذر گیاه یونجه در گلدان جاوی ماسه مرطوب شده با آب مقطر و ضد عفونی شده انتقال داده شد و با محلول هوگلند کامل آبیاری گردید. سپس گیاهان 22 روزه تحت تیمارهای مختلف کلرورکادمیوم و هورمون جیبرلین قرار گرفتند. پس از تیماردهی(هرسه روز یک بار) گیاهان به منظور انجام برخی آنالیزهای فیزیولوژیکی برداشت شدند. نتایج نشان داد که با افزایش غلظت کلرورکادمیوم در محلول غذایی هوگلند پارامترهای رشد، محتوای رنگیزهها ، میزان پروتئین کل و فعالیت آنزیم گایاکول پراکسیداز کاهش و مقدار پرولین، فعالیت آنزیم های کاتالاز و سوپراکسید دیسموتاز افزایش پیدا کردند. در حالیکه در گیاهان تحت تیمار همزمان جیبرلیک اسید و کلرورکادمیوم در مقایسه با گیاهان تحت تیمار کلرورکادمیوم پارامترهای رشد، محتوای رنگیزه ها، میزان پروتئین کل افزایش نشان داد اما فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان و مقدار پرولین کاهش یافت. کادمیوم موجب تخریب پروتئین ها، فسفولیپیدها و تغییر ماده ژنتیک سلول ها می شود که نتیجه آن اثرات مخربی است که به گیاه وارد می شود. این یافته ها نشان دهنده اثر بهبود دهنده ی جیبرلین وافزایش مقاومت گیاه به تنش کادمیوم می باشد.
پرونده مقاله