چکیدهاین پژوهش با هدف بررسی رابطه بین بازاریابی داخلی ،رضایت شغلی، مشتری گرائی، بازاریابی رابطه ای با عملکرد سازمانی در شرکت مخابرات استان گلستان انجام شده است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی است و از نظر روش توصیفی پیمایشی و همبستگی می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل تعدا چکیده کامل
چکیدهاین پژوهش با هدف بررسی رابطه بین بازاریابی داخلی ،رضایت شغلی، مشتری گرائی، بازاریابی رابطه ای با عملکرد سازمانی در شرکت مخابرات استان گلستان انجام شده است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی است و از نظر روش توصیفی پیمایشی و همبستگی می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل تعداد 300 نفر از کارکنان تماس با مشتری و مدیران و کارشناسان حوزه بازاریابی شرکت مخابرات استان گلستان است و با توجه به جدول گرجسی و مورگان تعداد 170 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده بعنوان نمونه آماری انتخاب شدند و برای جمع آوری داده های اولیه از ابزار پرسشنامه استفاده شد. روایی پرسشنامه به کمک خبرگان و پایایی آن نیز با آلفای کرونباخ تأیید شده است. نتایج حاصل از انجام این پژوهش نشان می دهد بازاریابی داخلی بر رضایت شغلی، مشتری گرائی و بازاریابی رابطه ای تاثیر مثبت دارد. همچنین تاثیر مثبت رضایت شغلی بر عملکرد سازمانی و بازاریابی رابطه ای تائید گردید. علاوه بر این نتایج پژوهش نشان می دهد که مشتری گرائی بر بازاریابی رابطه ای تاثیر مثبت دارد و در نهایت تاثیر مثبت بازاریابی رابطه ای بر عملکرد سازمانی نیز مورد تائید واقع شد.کلمات کلیدی: بازاریابی داخلی ،رضایت شغلی، بازاریابی رابطه ای ، مششتری گرائی و عملکرد سازمانی
پرونده مقاله
تحقیقات نشان داد که بازار کالاهای لوکس در دهههای اخیر بهصورت چشمگیری تغییر یافتهاند و امروزه اهداف جدیدی برای سیستم واردات و صادرات این کالاها در نظر گرفته شده است. هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی تاثیر فرهنگ بر رفتار مصرفکننده برند لوکس از طریق نقش میانجی نگرش مصرفکنند چکیده کامل
تحقیقات نشان داد که بازار کالاهای لوکس در دهههای اخیر بهصورت چشمگیری تغییر یافتهاند و امروزه اهداف جدیدی برای سیستم واردات و صادرات این کالاها در نظر گرفته شده است. هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی تاثیر فرهنگ بر رفتار مصرفکننده برند لوکس از طریق نقش میانجی نگرش مصرفکننده بررسی گردد. پژوهش از نوع کاربردی و از انواع تحقیقات توصیفی - پیمایشی و همبستگی بوده است. جامعه آماری مشتریان برند اپل بودند. نمونه آماری با استفاده از جدول تعیین حجم نمونه کرجسی و مورگان(1970) برابر با 390 نفر در نظر گرفته شد. روش نمونهگیری در دسترس بود. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه استاندارد شامل دو بخش و بر اساس مقیاس پنج درجهای لیکرت بود. روایی توسط خبرگان تایید و پایایی نیز با استفاده از روش آلفای کرونباخ (0.941) محاسبه شده است. از روشهای آمار توصیفی برای سازماندهی، خلاصه کردن اطلاعات، تهیهی جداول، رسم نمودار و توصیف دادههای جمعآوری شده استفاده گردید. در آمار استنباطی از آزمونهای آزمون کولموگوروف-اسمیرنوف (KS)، تحلیل رگرسیون خطی، آزمون دوربین واتسون و آنالیز واریانس استفاده شده استِ. نتایج بیانگر آن بود که فرهنگ مصرفکننده بر رفتار مصرفکننده برند لوکس تاثیر معناداری داشت. فرهنگ مصرفکننده بر نگرش مصرفکننده برند لوکس تاثیر معناداری داشت. نگرش مصرفکننده بر رفتار مصرفکننده برند لوکس تاثیر معناداری داشت. نگرش مصرفکننده در تاثیر فرهنگ مصرفکننده بر رفتار مصرفکننده برند لوکس اپل نقش میانجی داشت.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف طراحی و آزمون مدلی برای توسعه سرمایه اجتماعی در بخش بازاریابی بانکهای ملی و ملت با یک روش کیفی انجام شد. پژوهش از جهت هدف به صورت کاربردی و از نظر روش به صورت تحلیلی و اکتشافی و از نوع کیفی پدیدارشناسی است. شناسایی ابعاد و شاخصهای سرمایه اجتماعی با ر چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف طراحی و آزمون مدلی برای توسعه سرمایه اجتماعی در بخش بازاریابی بانکهای ملی و ملت با یک روش کیفی انجام شد. پژوهش از جهت هدف به صورت کاربردی و از نظر روش به صورت تحلیلی و اکتشافی و از نوع کیفی پدیدارشناسی است. شناسایی ابعاد و شاخصهای سرمایه اجتماعی با روش پدیدارشناسی از طریق مصاحبه نیمهساختارمند به صورت ثبت تجارب زیسته 12 نفر از مدیران بخشهای بازاریابی و تبلیغات بانکهای ملی و ملت با استفاده از نمونهگیری تا رسیدن به کفایت نظری به دست آمد. آزمون معناداری مدل نیز با روش معادلات ساختاری انجام گرفت. مدل نهایی شامل سه بعد (ساختاری- اداری، شناختی- آموزشی، رفتاری- ارتباطی) و 10 مقوله اصلی با عناوینی از قبیل استقرار بانکداری اجتماعی، توانمندسازی کارکنان بانک، ساختارسازی مناسب، بینش و شناخت لازم، تعامل و شبکهسازی، پیشگامی، حمایت نهادی، روابط درون سازمانی، مشارکت اجتماعی، روابط اجتماعی) و مشتمل بر 36 مقوله فرعی (شاخص) بود.
پرونده مقاله
هدف این تحقیق بررسی رابطه بین عوامل فردی و تمایل به خرید محصولات دوستدار محیط زیست با توجه به نقش میانجی نگرش زیست محیطی مشتریان شرکت آرد کلاله در استان گلستان میباشد. بعبارت دقیقتر، هدف تحقیق این بود که چارچوبی برای بررسی تاثیر عوامل فردی مصرف کننده بر روی قصد رفتاری چکیده کامل
هدف این تحقیق بررسی رابطه بین عوامل فردی و تمایل به خرید محصولات دوستدار محیط زیست با توجه به نقش میانجی نگرش زیست محیطی مشتریان شرکت آرد کلاله در استان گلستان میباشد. بعبارت دقیقتر، هدف تحقیق این بود که چارچوبی برای بررسی تاثیر عوامل فردی مصرف کننده بر روی قصد رفتاری مصرف کنندگان محصولات دوستدار محیط زیست ارائه نماید. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، توصیفی- پیمایشی میباشد. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه مشتریان شرکت آرد کلاله در استان گلستان تشکیل میدهند که تعداد آنها نامعین است و حجم نمونه تحقیق با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 384 نفر بوده که به روش تصادفی ساده انتخاب شده است. جمع آوری دادهها در این پژوهش به روش میدانی و ابزار جمع آوری دادهها پرسشنامههای استاندارد بوده است. پایایی پرسشنامهها به روش آلفای کرونباخ تعیین و تایید گردیده است. برای بررسی و تحلیل فرضیههای تحقیق از روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارلیزرل استفاده شده است. نتایج آزمون فرضیههای پژوهش نشان دهنده تایید تمام فرضیهها و وجود رابطه مثبت و معنادار بین تمام متغیرهای تحقیق میباشد. بعبارت دیگر، نتایج آزمون فرضیههای پژوهش نشان داد که بین عوامل فردی مصرفکنندگان و تمایل آنها به خرید محصولات دوستدار محیط زیست با نقش میانجی نگرش زیست محیطی رابطه معنیداری وجود دارد.
پرونده مقاله
امروزه با گسترش فضای کسب و کاری بر بستر خدمات دیجیتال بهره گیری از این فضا در راستای توسعه فعالیت های بازاریابی بیش از پیش گسترش یافته است، اما برای توسعه این بازاریابی باید در فضاهای مرتبط با حوزه دیجیتال از جمله وب سایت نسبت به تعیین شاخص های کلیدی موفقیت و اجرایی اقد چکیده کامل
امروزه با گسترش فضای کسب و کاری بر بستر خدمات دیجیتال بهره گیری از این فضا در راستای توسعه فعالیت های بازاریابی بیش از پیش گسترش یافته است، اما برای توسعه این بازاریابی باید در فضاهای مرتبط با حوزه دیجیتال از جمله وب سایت نسبت به تعیین شاخص های کلیدی موفقیت و اجرایی اقدام نمود. بدون شناخت دقیق شاخص های کلیدی در این حوزه نمی توان فعالیت های بازاریابی را به سمت و سوی مناسبی هدایت نمود و بایستی با استفاده از روش های مناسب تعیین شاخص های کلیدی بازاریابی دیجیتال انجام شود که در این مقاله این هدف مدنظر قرار گرفته است. این تحقیق از نظر روش در حوزه تحقیقات کاربردی قرار دارد که تحقیقی توصیفی پیمایشی می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نظرات گروه خبره کارشناسی در حوزه بازاریابی سلامت استفاده شده است. همچنین ابزار تجزیه و تحلیل داده ها روش دلفی فازی می باشد و روش جمع آوری داده ها پرسشنامه است. بر اساس نتایج بدست آمده از این تحقیق نسبت به شناسایی شاخص ها در دو بخش بخش بازاریابی دیجیتال و تجزیه و تحلیل وب به تعیین شاخص ها اقدام شده است که 16 شاخص کلیدی ارائه شده است. با استفاده از نظرات کارشناسان خبره که 12 نفر هستند این شاخص ها مورد ارزیابی قرار گرفته است که بر این اساس تمامی این شاخص ها به عنوان شاخص های کلیدی مورد تایید قرار گرفته اند.
پرونده مقاله
امروزه تأثیر شبکههای اجتماعی در زندگی روزمره افراد غیر قابل انکار میباشد، از همینرو بازاریابی و تبلیغات نیز با توجه به فراگیر شدن این موضوع در شبکههای اجتماعی به عاملی برای مزیت رقابتی یک برند تبدیل شده است. فناوری اطلاعات این فرصت را به همه مردم جهان میدهد تا از ط چکیده کامل
امروزه تأثیر شبکههای اجتماعی در زندگی روزمره افراد غیر قابل انکار میباشد، از همینرو بازاریابی و تبلیغات نیز با توجه به فراگیر شدن این موضوع در شبکههای اجتماعی به عاملی برای مزیت رقابتی یک برند تبدیل شده است. فناوری اطلاعات این فرصت را به همه مردم جهان میدهد تا از طریق اینترنت به کسبوکار مجازی بپردازند، همچنین آنان را قادر میسازد تا با مردم سراسر جهان ارتباط برقرار کنند. این پژوهش با تمرکز بر شبکههای اجتماعی به دنبال ارائه روشی جهت گیرایی بیشتر پیامهای تبلیغاتی در شبکههای اجتماعی و در نتیجه افزایش قصد خرید میباشد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات توصیفی از نوع همبستگی و به طور مشخص مبتنی بر مدل معادلات ساختاری است. جامعه آماری این پژوهش شامل کاربران سه شبکه اجتماعی تلگرام، اینستاگرام و فیسبوک است. تعداد 400 پرسشنامه به صورت آنلاین میان کاربران سه شبکه اجتماعی مذکور توزیع گردید و نتایج با استفاده از تکنیک معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشاندهنده تأثیر مثبت چهار متغیر کیفیت استدلال، اعتبار منبع، سفارشی-سازی و سرگرمکننده بودن بر نگرش نسبت به تبلیغات ارائه شده در شبکههای اجتماعی بود. همچنین متغیر نگرش تأثیر مثبت و معناداری بر تصویر برند و ارزش ویژه برند داشت. رابطه میان تصویر برند و قصد خرید نیز معنادار بود اما میان ارزش ویژه برند و قصد خرید رابطه معناداری وجود نداشت.
پرونده مقاله
داشتن برند معتبر امروزه به موضوعی راهبردی و ضرورتی انکارناپذیر در حوزه ی توسعه ی رقابت در بازار تبدیل شده است. محققان بازاریابی در جست و جوی درک این موضوع بوده اند که مصرف کنندگان چگونه برند ها را ارزیابی می کنندو به شیوه های برند سازی واکنش نشان می دهند. کنترل و هدایت چکیده کامل
داشتن برند معتبر امروزه به موضوعی راهبردی و ضرورتی انکارناپذیر در حوزه ی توسعه ی رقابت در بازار تبدیل شده است. محققان بازاریابی در جست و جوی درک این موضوع بوده اند که مصرف کنندگان چگونه برند ها را ارزیابی می کنندو به شیوه های برند سازی واکنش نشان می دهند. کنترل و هدایت رفتار مصرف کنندگان و ترغیب آنان به بروز رفتارهای خرید، آرزوی مدیران کسب و کار و برندهاست. هدف اصلی این تحقیق بررسی تاثیرات تجربه برند، تصویر برند و اعتماد برند بر دلبستگی برند و قصد خرید می باشد. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کلیه مشتریان فروشگاه های اپل استور غرب تهران می باشد. با توجه به اینکه تعداد مشتریان نامحدود در نظر گرفته می شود؛ براساس فرمول کوکران برای تعداد نامحدود؛ تعداد 384 نفر به عنوان نمونه آماری در نظر گرفته شده است. روش پژوهش از نوع توصیفی پیمایشی با رویکرد کاربردی می باشد. روش گردآوری اطلاعات از روشهای کتابخانه ای و میدانی است. روش آزمون فرضیه های تحقیق از طریق آزمون تحلیل عاملی و معادلات ساختاری می باشد. نتایج تحقیق نشان داد تصویر برند بر قصد خرید مشتریان و اعتماد مشتریان تأثیر مستقیم و معناداری دارد. همچنین تجربه برند بر تصویر برند، اعتماد برند و وابستگی مشتریان به برند تأثیر مستقیم معناداری دارد. در نهایت اعتماد برند منجر به افزایش وابستگی مشتریان به برند می شود و وابستگی مشتریان به برند نیز موجب افزایش قصد خرید مشتریان می گردد.
پرونده مقاله
امروزه، مدیریت ارتباط با مشتریان از کلیدیترین نکات درک خواستهها، نیازها و اولویتهای آنها و کسب مزیت رقابتی برای سازمان است. از طرفی سازمانها با نیاز فزاینده به اطلاعات و دانش تحلیلی درباره مشتریان، بازار رقبا، محیط سازمانی و سایر عوامل موثر بر کسبوکار مواجه هستند چکیده کامل
امروزه، مدیریت ارتباط با مشتریان از کلیدیترین نکات درک خواستهها، نیازها و اولویتهای آنها و کسب مزیت رقابتی برای سازمان است. از طرفی سازمانها با نیاز فزاینده به اطلاعات و دانش تحلیلی درباره مشتریان، بازار رقبا، محیط سازمانی و سایر عوامل موثر بر کسبوکار مواجه هستند که باعث توجه به هوش تجاری به عنوان راهحلی برای پاسخ به این نیاز شده است. از همین رو در این مطالعه به بررسی تاثیر استقرار هوش تجاری و انعطافپذیری بر موفقیت سازمان با نقش میانجیگری مدیریت ارتباط با مشتریان پرداخته شده است. تحقیق حاضر یک مطالعه توصیفی پیمایشی محسوب میشود. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه کارکنان سازمان بنادر کشور میباشند که تعداد آنها 600 نفر است. برای تعیین حجم نمونه آماری از جدول مورگان استفاده شد و بدین ترتیب تعداد 234 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. دادههای موردنیاز پژوهش از طریق پرسشنامه استاندارد که به روش تصادفی سیستماتیک در بین نمونه آماری توزیع شده است گردآوری شد و با استفاده از روش مدلیابی معادلات ساختاری و نرمافزار ایموس مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. نتایج مطالعه نشان داد که شایستگی هوش تجاری و همچنین ابعاد آن شامل شایستگی فرهنگی و شایستگی فنی و همچنین انعطافپذیری بر مدیریت ارتباط با مشتری تاثیر مثبت و معناداری دارد.
پرونده مقاله