در روانشناسی تحلیلی یونگ، روان، به خود آگاه و ناخودآگاه تقسیم میشود. خودآگاهی، بخشی از روان است که فرد، بواسطهی آن، با جهان بیرون تعامل میکند و ارتباط برقرار میسازد؛ و ناخودآگاهی، که به فردی و جمعی تقسیم میشود، بخش دیگر و البته ژرفترِ روان است که برای فرد، ناشناخت چکیده کامل
در روانشناسی تحلیلی یونگ، روان، به خود آگاه و ناخودآگاه تقسیم میشود. خودآگاهی، بخشی از روان است که فرد، بواسطهی آن، با جهان بیرون تعامل میکند و ارتباط برقرار میسازد؛ و ناخودآگاهی، که به فردی و جمعی تقسیم میشود، بخش دیگر و البته ژرفترِ روان است که برای فرد، ناشناخته و سرشار از نیروهای خلّاق و مهیب است. فردیت یا تفرّد که در روانشناسی تحلیلی یونگ، مساوی است با خودشناسی و تکامل روانی، آنگاه برای فرد حاصل میشود که خود آگاهی با عناصر ناشناختهی ناخودآگاهی روبرو شود و در فرجام، میان آن دو، سازش و آشتی برقرار گردد. مجلس قربانی سنمّار یکی از نمایشنامههایی است که در آن، خودآگاهی (که در شخصیت نعمان بن منذر نمادینه شده است) با ناخودآگاهی (که در شخصیت سنمار نمادینه گردیده) روبرو میشود، ولی توفیق شناخت و یکپارچگی با آن را نمییابد و این امر سبب میگردد تا تفرّدی صورت نپذیرد و خودشناسیای شکل نگیرد.
پرونده مقاله
لیلی و مجنون یکی از منظومه هایی است که ریشه ی ماجرا به میان عربها در قرن اوّل هجری باز می گردد. این داستان خیلی طول نکشید که در میان فرهنگهای دیگر رواج پیدا کرد و به ویژه پس از ورود عربهای مسلمان، برای ترویج فرهنگ و معارف اسلامی، گونه های فرهنگ عربی و از جمله قصه ها و ح چکیده کامل
لیلی و مجنون یکی از منظومه هایی است که ریشه ی ماجرا به میان عربها در قرن اوّل هجری باز می گردد. این داستان خیلی طول نکشید که در میان فرهنگهای دیگر رواج پیدا کرد و به ویژه پس از ورود عربهای مسلمان، برای ترویج فرهنگ و معارف اسلامی، گونه های فرهنگ عربی و از جمله قصه ها و حکایات و داستانها وارد تمدنهای دیگر شد.
حکیم نظامی گنجوی(614-530هـ) شاعر کرد تبار قرن ششم هجری، داستان لیلی و مجنون را به نظم فارسی در حدود 4700 بیت سرود. این داستان پس از نظامی مورد تقلید بسیاری دیگر از شاعران فارس زبان و کُرد زبان قرار گرفت. خانا قبادی(1191-1115هـ) شاعر کرد زبان سده ی دوازدهم هجری، این داستان را به زبان کردی و گویش گورانی در حدود 1644 بیت سروده است. او که یکی از شاعران بزرگ و منظومه سراهای قرن دوازدهم هجری بود، توانست پرداختی دیگر به این داستان بدهد.
نویسندگان این پژوهش با روش تحلیلی - توصیفی در پی آن هستند که میزان اشتراکات و افتراقات دو اثر را بررسی کنند و به مقدار تأثیر پذیری خانا از نظامی اشاره داشته باشند. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که به احتمال، خانا علاوه بر سروده ی لیلی و مجنونِ نظامی، از منابع شفاهی دیگری در میان کردها بهره گرفته است. به علاوه نتیجه ی فرعی دیگری که از پژوهش می توان گرفت این است که محتمل است نظامی منابع دیگری غیر از متون عربی و روایتهای عربی و از جمله منابع مربوط به زبان مادریش داشته باشد.
پرونده مقاله
پرواضح است که، بنیادِ زبان انگلیسی صرفاً در دو مهارت خواندن reading و نوشتنwriting برمبانیِ الفباءانگلیسی است. تفهیم و درک الفبای تازه، تفاوتها و مغایرتهای این مطلب به دانشآموزانی که علم وآگاهی نسبت به الفبای زبان انگلیسی ندارند و با الفبای زبان مادری و یا زبان رسمی چکیده کامل
پرواضح است که، بنیادِ زبان انگلیسی صرفاً در دو مهارت خواندن reading و نوشتنwriting برمبانیِ الفباءانگلیسی است. تفهیم و درک الفبای تازه، تفاوتها و مغایرتهای این مطلب به دانشآموزانی که علم وآگاهی نسبت به الفبای زبان انگلیسی ندارند و با الفبای زبان مادری و یا زبان رسمی رایج یعنی زبان فارسی مأنوسند، آنهم در مناطق و روستاهای دوردست که از بسیاری امکانات جامعهی شهری و مدرن بیبهرهاند مقداری سخت، مشکل و غریب مینماید، و اغلب روند ابتدایی تدریس، برای دبیران و یا فهم آن برای دانشآموزان غامضتر از هرمقولهای مینماید! برمبنای این ضرورت، پژوهش حاضر مشمول تفهیم، تجسم ذهنی و درک مشابهتها و مغایرت الفبای انگلیسی در قیاس و تقابل با الفبای زبان مادری و زبان رسمی رایج کشور است و با استفاده از قدرت و کاربردِ اول هنر داستان و دوم تئاتر و نمایشِ برای ملموس و محسوسکردن درک الفبا و کاربرد و ضرورت آن در جهت نیل به هدف والای فرایند یادگیری و آموزشِ الفبای انگلیسی صورت گرفته است.
پرونده مقاله
موضوع این مقاله حول هویت و مساله هویت جنسی در رمان، و برداشتی است که پژوهشگران این حوزه از منظر جنسیتی به رمان فارسی ارائه داده اند. از رویکردهای نظری ذات گرایانه و برساخت گرایانه و روش تحلیل محتوای کیفی به گونه ای مقایسه ای برای سنجش تفسیر پژوهشگران از نوع جهت گیری جنس چکیده کامل
موضوع این مقاله حول هویت و مساله هویت جنسی در رمان، و برداشتی است که پژوهشگران این حوزه از منظر جنسیتی به رمان فارسی ارائه داده اند. از رویکردهای نظری ذات گرایانه و برساخت گرایانه و روش تحلیل محتوای کیفی به گونه ای مقایسه ای برای سنجش تفسیر پژوهشگران از نوع جهت گیری جنسیتی نویسندگان در بازنمایی واقعیت جامعه ی زمان خود استفاده شده است. جامعه آماری دربر گیرنده ی یک کتاب، هفت مقاله و دو پایان نامه میشود و حاصل آنکه پرداختن به چگونگی طرح مسائل زنان در قالب رمان هنوز چندان جدی گرفته نشده است، بعلاوه زنان پژوهشگر بیشتر در صدد یافتن شواهدی در رمان های زنان دال بر وزیدن نسیم تغییر بر نگرش های سنتی جنسیتی برآمده اند و مردان را فاقد تجربه کافی برای بازنمایی مسائل زنان از طریق رمان دانسته اند.
پرونده مقاله
مقاله حاضر تلاش دارد که به چند پرسش زیر پاسخ دهد؛ وحدت وجود چیست و از دیر باز با چه چالشهایی بویژه از سوی خود عرفا روبه رو بوده است؟ آیا مولوی با محیی الدین عربی پیوند داشته یا تحت تأثیرمکتب وحدت وجود بوده است؟با توجه به رویکرد منتقدانه شمس تبریزی نسبت به محیی الدین آیا چکیده کامل
مقاله حاضر تلاش دارد که به چند پرسش زیر پاسخ دهد؛ وحدت وجود چیست و از دیر باز با چه چالشهایی بویژه از سوی خود عرفا روبه رو بوده است؟ آیا مولوی با محیی الدین عربی پیوند داشته یا تحت تأثیرمکتب وحدت وجود بوده است؟با توجه به رویکرد منتقدانه شمس تبریزی نسبت به محیی الدین آیا مولوی به تأثیر از شمس، از محیی الدین دور شده است؟و با توجه به اینکه در بسیاری از شرحهای مثنوی، اشعار مولوی بر اساس آراء ابن عربی تفسیر شده است ناشی ازرویکرد مولوی است یا خود شارحان به وحدت وجود؟ حاصل جُستار حاضر آن است که ممکن است در بعضی موارد سخنان مولوی قابل تطبیق با بعضی آراء ابن عربی یا هر متفکر و صاحب اندیشه دیگری باشد و موارد مشابه و همسویی وجود داشته باشد اما با ادله فراوان در دست، مولوی وحدت وجودی به شمار نمی آید و آنچه در شرحها آمده است تحمیل نگاه شارحان مثنوی است و بس.
پرونده مقاله
هدف این مقاله بررسی بازنمایی موضوعات اجتماعی در ادبیات کردی است. ادبیات کردی مجموعه ای پراکنده در دو قالب نظم ونثر می باشد که در دو بخش کتبی و شفاهی قابل تقسیم بندی است. مبانی نظری این مطالعه ریشه در مبحث بازنمایی و مباحث متکثری است که در حوزه جامعه شناسی ادبیات جریان د چکیده کامل
هدف این مقاله بررسی بازنمایی موضوعات اجتماعی در ادبیات کردی است. ادبیات کردی مجموعه ای پراکنده در دو قالب نظم ونثر می باشد که در دو بخش کتبی و شفاهی قابل تقسیم بندی است. مبانی نظری این مطالعه ریشه در مبحث بازنمایی و مباحث متکثری است که در حوزه جامعه شناسی ادبیات جریان دارد. در این تحقیق از روش اسنادی و شیوه نمونه گیری نظری است که طی آن شش اثر ادب کردی از هر دو بخش کتبی و نظری برای مطالعه انتخاب شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که تاریخ اجتماعی و مسائل و مشکلات آن در هر دو بخش کتبی و شفاهی درسطحی وسیع بازنمایی شده است و از همین راه است که بخشی از تاریخ و اجتماع را می توان بازخوانی و بازسازی کرد.
پرونده مقاله
نشانهشناسى به عنوان رویکردى جدید در نقد ادبى، براى تحلیل آثار مختلف به کار میرود و در پنجاه سال گذشته (1964) براى تحلیل متون گوناگون محل رجوع منتقدان ادبی بوده است. این نوع تحلیل با توجه به گستره آن در دانش های مختلف و متون گوناگون به کار رفته که در این میان شعر و مت چکیده کامل
نشانهشناسى به عنوان رویکردى جدید در نقد ادبى، براى تحلیل آثار مختلف به کار میرود و در پنجاه سال گذشته (1964) براى تحلیل متون گوناگون محل رجوع منتقدان ادبی بوده است. این نوع تحلیل با توجه به گستره آن در دانش های مختلف و متون گوناگون به کار رفته که در این میان شعر و متون خلاقه به دلیل بهره گیری از نشانه های ویژه بیشتر محل تامل بوده است. با این توجه باید گفت که تحلیل نشانهشناختى شعر (شعر نو و کلاسیک) زمینهساز خوانشى نو از آن میشود و درک بهتر متون ادبى را در پی دارد. در پ‍‍‍‍ژوهش حاضر سعی می شود یکی از غزلهاى مولانا جلال الدین محمد بلخى انتخاب و نشانههاى ادبى و عرفانی موجود در آن تحلیل و رابطهی میان دالها و مدلولها (دلالت) نشان داده شود. برای این منظور ابتدا نشانهشناسی ادبی معرفى گردیده و سپس غزلى از کلیات شمس، براساس این رویکرد تجزیه و تحلیل شده است. روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلى است و دادهها با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا تحلیل شدهاست. بررسی تحلیلی این غزلها با توجه به دانش نشانهشناسی نشان می دهد که مولانا، واژهها (نشانهها) را در معنای قراردادی آنها به کار نمیگیرد؛ بلکه برخی را در معنای عرفانی و برخی را در معنای ادبى به کار میبرد. در این غزل ده بیتی، بیست و یک نشانه ادبى و یازده نشانه عرفانی شناسایی و تحلیل شده است.
پرونده مقاله
علاقه به طبیعت و استفاده از عناصر طبیعی در شعر به دوره ی خاصی از زندگی و انسان حوزه های شعری – کلاسیک و نو- محدود نمی شود. شاعران با بهره گیری از تخیل، عناصر بلاغی و صناعات ادبی کوشیده اند تا با وام گیری از طبیعت، عناصر آن و ترکیبات جدیدی که خلق می کنند، به مفاهیم چکیده کامل
علاقه به طبیعت و استفاده از عناصر طبیعی در شعر به دوره ی خاصی از زندگی و انسان حوزه های شعری – کلاسیک و نو- محدود نمی شود. شاعران با بهره گیری از تخیل، عناصر بلاغی و صناعات ادبی کوشیده اند تا با وام گیری از طبیعت، عناصر آن و ترکیبات جدیدی که خلق می کنند، به مفاهیم مورد نظرشان بپردازند. طبیعت گرایی شاعران به سه دسته: تقلیدی، توصیفی و تأویلی و تألیفی تقسیم می شود. رویکرد طبیعت گرایی در شعر کلاسیک با شعر نو تا حد زیادی متفاوت است. در شعر نیما و شعر نیمایی، تجلی طبیعت با خصوصیات متعددی از جمله : سنت شکنی، زبان جدید، جهان بینی ویژه، دوری از منظم الوحدگی شاعر، حضور عناصر بومی و محلی همراه بوده است. یکی از شاعرانی که در دوره معاصر با نگرش نیمایی و با زبان نو قدمایی به طبیعت و عناصر طبیعی به شکل نمادین (سمبولیسم) پرداخته است، شفیعی کدکنی (م.سرشک) است. در تحلیل اشعار شاعر هرچه از دفاتر اول شاعر سوی آثار جدیدتر وی گام برمی داریم، با توسعه زبانی و محتوایی غنی تر روبرو می شویم. بررسی ها نشان داده است که شاعر از هجده عنصر طبیعت بیشتر از سایر عناصر استفاده کرده است. او برای بیان اندیشه های فردی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و انسانی محیط و روزگارش از واژه ها و ترکیبات : باران، گل، بهار، باغ، ابر و باد با بیش ترین بسامد عناصر بهره برده است.
پرونده مقاله