-
دسترسی آزاد مقاله
1 - بررسی هنجارگریزی در اشعار معین بسیسو و محمدرضا شفیعی کدکنی
محمدتقی زند وکیلی مرضیه قاسمیانهنجارگریزی از نظریههای ادبی جدید است که در آن شاعر با بکارگیری اسلوبهای خاص، ساختار متداول زبان را بر هم زده، و زبانی ناآشنا میآفریند. همزمان با نشر جریان نوگرایی در شعر، شاعران معاصر فارس و عرب به نوگرایی در مفاهیم و زبان شعری خود روی آوردند. بسیسو(1926-1984م)، و ش چکیده کاملهنجارگریزی از نظریههای ادبی جدید است که در آن شاعر با بکارگیری اسلوبهای خاص، ساختار متداول زبان را بر هم زده، و زبانی ناآشنا میآفریند. همزمان با نشر جریان نوگرایی در شعر، شاعران معاصر فارس و عرب به نوگرایی در مفاهیم و زبان شعری خود روی آوردند. بسیسو(1926-1984م)، و شفیعی کدکنی(1318ش) از شاعرانی هستند که با گریز از هنجارهای زبان معیار، بعد زیباشناختی و تأثیرگذاری اشعار خود را وسعت بخشیده اند. هدف این پژوهش بررسی مؤلفههای هنجارگریزی در شعر دو شاعر است تا نشان دهد که شاعران مذکور در القای مفاهیم مورد نظر خود، چگونه و با چه هدفی از این شگرد ادبی بهره جستهاند؟ دستاورد پژوهش نشان داد که بسیسو و کدکنی با گریز از هنجارهای رایج سبک نحوی، واژگانی و ...، نه تنها بر صلابت شعر خود افزودهاند بلکه با خلق صورت معنایی جدید، توان القای مفاهیم مورد نظر خود را وسعت بخشیدهاند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - بررسی عقاید شکلوفسکی در اشعار سهراب سپهری و توماس استرن الیوت
مهدی ممتحن ناصر ملکی مریم نویدیخلق مضامین جدید و غریب از ویژگیهای شاعران عصر مدرن و پسامدرن است. آنها سعی دارند تا غبار عادات را از رخ مضامین و مفاهیم کهنه بزدایند و با دیدگاهی نو به آن مضامین و مفاهیم بنگرند؛ همچنین خوانندگان را به این مسیر بکشانند و با این دیدگاه به درک مضمونها و مفهومهای پیچید چکیده کاملخلق مضامین جدید و غریب از ویژگیهای شاعران عصر مدرن و پسامدرن است. آنها سعی دارند تا غبار عادات را از رخ مضامین و مفاهیم کهنه بزدایند و با دیدگاهی نو به آن مضامین و مفاهیم بنگرند؛ همچنین خوانندگان را به این مسیر بکشانند و با این دیدگاه به درک مضمونها و مفهومهای پیچیده نایل آیند. چنین فنی، آشناییزدایی نامیده میشود. آشناییزدایی نخستین بار با عنوان هنر به عنوان ابزار به وسیلهی شکلوفسکی مطرح شد. او معتقد بود که اگر شیوهی نگرش ما به آثار هنری توأم با نوعی عادت باشد، دیگر نمیتوانیم نگرشی نو نسبت به آن آثار داشته باشیم؛ در نتیجه تأثیر آن در زندگی ما عادی خواهد شد. از آنجا که تا به حال کمتر تحقیقی دربارهی فن آشناییزدایی در آثار شاعران صورت گرفته، این مقاله بر آن است تا به تحلیل و بررسی رد پای این فن در برخی اشعار توماس استون الیوت و سهراب سپهری بپردازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - شگردهایی از هنجارگریزی در غزلیات سنایی
سمانه اعظمی قادیکلایی حبیب الله جدید الاسلامییکی از روشهای برجستهسازی زبان، هنجارگریزی است؛ چنین شگرد و ترفندی همچو جاروبی غبار عادت و تکرار و دلزدگی را از ادبیات میزداید و همواره جامهای نو و دلکش بر آن میپوشاند. در زیر لوای چنین شگردی چه بسیار هنرنماییها و تازگیها نمودار میشود که ذهن خموده و ایستای هر خو چکیده کاملیکی از روشهای برجستهسازی زبان، هنجارگریزی است؛ چنین شگرد و ترفندی همچو جاروبی غبار عادت و تکرار و دلزدگی را از ادبیات میزداید و همواره جامهای نو و دلکش بر آن میپوشاند. در زیر لوای چنین شگردی چه بسیار هنرنماییها و تازگیها نمودار میشود که ذهن خموده و ایستای هر خوانندهای را بر سر ذوق میآورد و پویا و آگاه میکند. شاعران بسیاری با بکارگیری چنین شگردی، بر غنای شعر خود افزودهاند. سنایی نیز یکی از شاعرانی است که از این شگرد بسیار سود برده است و اشعارش را مزیّن نموده است. مقاله حاضر نتیجه پژوهشی است با تکیه بر قاعده هنجارگریزی که بهمنظور یافتن سه نوع هنجارگریزی واژگانی، نحوی و معنایی در غزلیات سنایی انجام شده است. بدین منظور، پس از بیان مقدمهای درباره برجستهسازی و انواع آن، به اصل مطلب پرداخته شدهاست. سنایی با عدول از زبان معیار و آشنازدایی، سبب ایجاد تازگی شکل بیان و بیداری خواننده شدهاست. نتیجه این بررسی نشان میدهد که سنایی برای برجستهسازی اشعارش از هنجارگریزی واژگانی، نحوی، معنایی بسیار استفاده کرده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
4 - تحلیل فرمالیستی سوره مبارکه قمر
عسگر بابازاده اقدم جواد کارخانه حسین تکتبار فیروزجاییگفتار پیش رو بر آن است تا سوره قمر، یکی از سور مکّی قرآن کریم را از دیدگاه نقد فرمالیستی مورد تحلیل قرار دهد و به این مسأله بپردازد که در کلام الهی، که سرشار از مفهوم و معنا بوده و در هر حرکت و سکون آن دریایی از مفهوم وجود دارد، چگونه به نحو اعجاب انگیزی، جانب شکل و فرم چکیده کاملگفتار پیش رو بر آن است تا سوره قمر، یکی از سور مکّی قرآن کریم را از دیدگاه نقد فرمالیستی مورد تحلیل قرار دهد و به این مسأله بپردازد که در کلام الهی، که سرشار از مفهوم و معنا بوده و در هر حرکت و سکون آن دریایی از مفهوم وجود دارد، چگونه به نحو اعجاب انگیزی، جانب شکل و فرم نیز رعایت شده است؛ و با ملاحظه گفتمان و مبانی نقد فرمالیستی که برای بررسی متن، خالق متن و جوانب متعدد دینی، سیاسی، فرهنگی و ... را نادیده می گیرد، می کوشد صرفاً با تمرکز بر خود متن، زیبایی های اعجابآمیز لفظی سخن الهی را به مخاطب عرضه کند. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی به این نتیجه رسیده است که الفاظ و محتوا در قرآن کاملاً در تعامل دو طرفه و هماهنگ با هم بوده و الفاظ بکاررفته در آن محتوایی نو آفریده است که به جرأت میتوان گفت تنها وسیله ای که توان بیان این مفاهیم عمیق قرآن کریم را دارد، همین الفاظ استعمالشده است و هرگز نمی توان لفظ دیگری را جایگزین آن ساخت. حاصل اینکه در پرتو این پژوهش، مسیری دیگر برای تبیین اعجازهای بی شمار سخن الهی گشوده می شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
5 - دراسة توظیف تقنیّة تراسل الحواس فی شعر أمل دنقل
علی نجفی ایوکی امیرحسین رسولنیا سید علی رضا تقویإنّ الشاعر یلعب دوراً بارزاً فی الحیاة الاجتماعیة عامة وفی الحیاة الأدبیة خاصة، کما یؤثر علی الناس بشعره وخیاله الرحب. وبالطبع إنّ ذلک التأثیر من قبل الشاعر لا یتحقق فی عالم الحقیقة فحسب، بل یتحقق فی عالم الخیال؛ حیث ینأی الشاعر عن السیق المألوفة ویتحدث بصوت أعمق وأغرب چکیده کاملإنّ الشاعر یلعب دوراً بارزاً فی الحیاة الاجتماعیة عامة وفی الحیاة الأدبیة خاصة، کما یؤثر علی الناس بشعره وخیاله الرحب. وبالطبع إنّ ذلک التأثیر من قبل الشاعر لا یتحقق فی عالم الحقیقة فحسب، بل یتحقق فی عالم الخیال؛ حیث ینأی الشاعر عن السیق المألوفة ویتحدث بصوت أعمق وأغرب من العادی، کی یمنح المتلقی صور حسیة ذات فاعلیة وحرکة. ومن الأدوات التی یستخدمها الشاعر کی یصدر إنتاجاً أدبیاً ذات فاعلیة وتأثیر، هی "تراسل الحواس" أو "الاشتباک الحواسی" أو "الحس المتزامن". فیجدر القول بأنّ هذه التقنیّة إحدی التقنیّات المهمّة التی ظهرت کمصطلح نقدی فی الأعوام الأخیرة عند نقّاد الأدب. التقنیّة هذه وإن کانت حدیثة الظهور فی النقد الأدب العربی، لکنّ توظیفها فی النصوص الأدبیّة کان موجوداً، بدءً بالعصر الجاهلی و مروراً بالعصر المعاصر. وعلی ضوء أهمیّة المسألة تتعاطی هذه المقالة تراسل الحواسل لغة واصطلاحاً مع الحدیث عن نشأته بین الرمزیین وظهوره فی الأدب العربی، ثم تأخذ تعالج أشکال هذه التقنیّة فی شعر الشاعر المصری أمل دنقل. من المستنبط أنّ الشاعر اهتمّ إلی حد کثیر بهذا الفن اجتناباً عن استعمال القریب المألوف لللفظ وإکثاراً من أدبیّة النص مع میله الشدید فی الإنزیاح تجاه محور المجاورة. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
6 - آشناییزدایی از سازههای داستان در شش داستان پست مدرن معاصر فارسی
فائزه احمدی فاطمه حیدریآشناییزدایی در اصطلاح ادبی غریبهسازی آن بخش از ادبیت متن است که برای مخاطب آشناست. این تکنیک ادبی اولین بار در مکتب شکلگرایان روسی پدید آمد. در داستاننویسی نو، آشناییزدایی از راه بیان و استفاده متفاوت از عناصر داستان مطرح میشود. داستانهای پست مدرن معاصر فارسی به چکیده کاملآشناییزدایی در اصطلاح ادبی غریبهسازی آن بخش از ادبیت متن است که برای مخاطب آشناست. این تکنیک ادبی اولین بار در مکتب شکلگرایان روسی پدید آمد. در داستاننویسی نو، آشناییزدایی از راه بیان و استفاده متفاوت از عناصر داستان مطرح میشود. داستانهای پست مدرن معاصر فارسی به سبب گزینش آشناییزدایی در عناصر داستانی از قبیل دیدگاه، مضمون، فضاسازی، زمان، فرم، لحن و پایانبندی متفاوت در هالهای از شگردهای نو قرار میگیرند و خواننده را مجبور میسازند بارها این داستانها را بخواند تا به کشف مورد نظر نویسنده دست پیدا کند. این مقاله با روش توصیفی – تحلیلی و به شیوه کتابخانهای در صدد آن است که ضمن شناخت آشناییزدایی از سازههای داستان در داستانهای پست مدرن به نقد و بررسی شش داستان از بیژن نجدی، هادی خورشاهیان، مهدی یزدانی خرم، لیلا صادقی و بررسی عناصر سازنده در آنها بپردازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
7 - نگاهی به صورت و معنای آشنایی زدایی در غزل حافظ
امینه معرفتی سعید فرزانه فرد حسین نوینآشنایی زدایی، اگرچه به عنوان یکی از مباحث نقد ادبی معاصر مطرح گشته؛ در تمام روزگاران گذشته، چه در صورت و چه در معنا، وجود داشته و ضامن پیشرفت شکل و محتوای اندیشۀ بشری بوده است. در حقیقت آشنایی زدایی، ابزار رهایی انسان از بی توجّهی او به آن چیزی است که روزی برایش ارزش چکیده کاملآشنایی زدایی، اگرچه به عنوان یکی از مباحث نقد ادبی معاصر مطرح گشته؛ در تمام روزگاران گذشته، چه در صورت و چه در معنا، وجود داشته و ضامن پیشرفت شکل و محتوای اندیشۀ بشری بوده است. در حقیقت آشنایی زدایی، ابزار رهایی انسان از بی توجّهی او به آن چیزی است که روزی برایش ارزش داشت و حتی مقدس بود، اینک به دلیل عادت زدگی، توج او را جلب نمی کند. بی تردید، شاعران از شمار برجسته ترین عادت زدایان جوامع بشری بوده و همواره مردم را به دو مسیر توجّه به نوشدگی جهان و تکیه بر فلسفۀ آگاهی های پیشین، سوق داده اند. به این اعتبار، حافظ که بزرگ ترین شاعر تمام اعصار به شمار می آید؛ بیش از دیگران به این مسأله حسّاسیّت نشان داده و کلام او، مصداق بارز آشنایی زدایی از اندیشه های انسان سازی بوده است که حکومت ها به وسیلۀ عمّال خود، آن ها را عادی جلوه داده یا وارونه می کرده اند. او برای معطوف کردن نگاه مردم به ارزش های مغول از شگردها و هنرسازی های متعدّدی مثل ایهام، صفت های ناساز، ترکیب های اضافی و وصفی، کهن گرایی، خلاف انتظارها و ابزارهای دیگر بهره می گیرد. این پژوهش با هدف نشان دادن شگردهای آشنایی زدایی و تأثیر آن بر اندیشۀ اجتماعی حافظ پدید آمده است. اطّلاعات این پژوهش از طریق روش کتابخانه ای فراهم آمده و با بهره گیری از روش تحقیق کیفی، تحلیل و گزارش شده است. از نتایج قابل ذکر این پژوهش، می توان به هنر حافظ در بهره گیری از آشنایی زدایی برای مبارزه با قدرت اشاره کرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
8 - باستان گرایی (آرکائیسم) در اشعار نصرت رحمانی و علی موسوی گرمارودی
رضا کشتگر سید احمد حسینی کازرونی سید جعفر حمیدییکی از شیوه های آشنایی زدایی و برجسته سازی کلام در نظر منتقدان فرمالیسم، استفاده از واژه ها و عبارات کهن است که در نقد ادبی به باستان گرایی (آرکائیسم) معروف است. کاربرد بجا و مناسب باستان گرایی، علاوه بر تعالی شعر، باعث اعجاب و التذاذ مخاطب نیز می شود. نصرت رحمانی و علی چکیده کاملیکی از شیوه های آشنایی زدایی و برجسته سازی کلام در نظر منتقدان فرمالیسم، استفاده از واژه ها و عبارات کهن است که در نقد ادبی به باستان گرایی (آرکائیسم) معروف است. کاربرد بجا و مناسب باستان گرایی، علاوه بر تعالی شعر، باعث اعجاب و التذاذ مخاطب نیز می شود. نصرت رحمانی و علی موسوی گرمارودی از این شگرد زبانی به نحو چشمگیری استفاده نموده و علاوه بر زیبایی، زبان شعر خود را نیز تشخص بخشیده اند. گفتنی است بسامد این نوع آشنایی زدایی در شعر گرمارودی- به دلیل آشنایی و مطالعه عمیق در اشعار کلاسیک فارسی- بسیار بالاتر از رحمانی است و می توان آن را یکی از ویژگی های سبکی وی به شمار آورد. هدف این پژوهش بررسی و کاربرد باستان گرایی در اشعار این دو شاعر است که به تشخص زبان و بیان شاعرانۀ آنها منجر شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
9 - بررسی وجوه هنری بیگانه سازی صورخیال در مجموعه شعر میخانۀ بیخواب اثر مهدی فرجی
فاطمه جعفری کمانگر ستاره فیروزجاییبرجسته سازی ویژگی و مشخّصۀ اصلی زبان ادبی است. برجسته سازی را می توان با هنجارگریزی و بیگانه سازی یا آشنایی زدایی یعنی انحراف هدفمند از قواعد زبان معیار ایجاد کرد. شاعران نوآور تلاش می کنند با کمک عناصر خیال و بهره گیری از مسائل زیبایی شناسی و با روش ابداعی و هنر چکیده کاملبرجسته سازی ویژگی و مشخّصۀ اصلی زبان ادبی است. برجسته سازی را می توان با هنجارگریزی و بیگانه سازی یا آشنایی زدایی یعنی انحراف هدفمند از قواعد زبان معیار ایجاد کرد. شاعران نوآور تلاش می کنند با کمک عناصر خیال و بهره گیری از مسائل زیبایی شناسی و با روش ابداعی و هنرمندانه در شعر، به واژه های روزمره که هیچ تشخّص ویژه ای ندارند، جان بخشند و مخاطب خویش را به اوج التذاذ ادبی برسانند. پژوهش حاضر به روش توصیفی – تحلیلی نگاشته شده است و بر آن است تا تحوّل زیبایی شناسانۀ صور خیال و تصویرسازی های ادبی ای را که از رهگذر آشنایی زدایی ادبی از اشیا و پدیده های پیرامون خود عادت زدایی می کنند و به کلام جلوۀ هنری می بخشند، در مجموعه شعر میخانۀ بی خواب از مهدی فرجی مورد بررسی قراردهد. این پژوهش با بررسی ابعاد زیبایی شاسانۀ صور خیال موجود در این اثر و با ذکر شاخص ترین شواهد مثال مربوط به هر حوزه، بیشترین نوآوری مهدی فرجی را در این اثر از آن تشبیه و استعاره و کمترین نوآوری را در زمینۀ مجاز مرسل و کنایه دانسته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
10 - جمالیة الملامح الانزیاحیة فی أشعار عزّالدّین المناصرة علی أساس نظریة جیفری لیتش
مصطفی کمالجو جواد محمدزادهإنّ الانزیاح ظاهرة من الظواهر الهامة فی الدارسات الأسلوبیة التی تهتم بلسان النص الأدبی علی أنّه لغة مضادة لما هو معتاد ومن هنا سعی هذا البحث إلی دراسة هذه الظاهرة علی ضوء المنهج الوصفی – التحلیلی، فی شعر عزّالدّین المناصرة الذی رغب فی انتهاک قواعد اللغة العادیة وث چکیده کاملإنّ الانزیاح ظاهرة من الظواهر الهامة فی الدارسات الأسلوبیة التی تهتم بلسان النص الأدبی علی أنّه لغة مضادة لما هو معتاد ومن هنا سعی هذا البحث إلی دراسة هذه الظاهرة علی ضوء المنهج الوصفی – التحلیلی، فی شعر عزّالدّین المناصرة الذی رغب فی انتهاک قواعد اللغة العادیة وثار على قیودها. یهدف هذا البحث إلی الکشف عن جمالیات الانزیاح واستجلاء أبعاده لدى هذا الشاعر الذی حفل شعره بهذه التقنیة الفنیة مما تدلّ النتائج علی أنّ الانزیاح الدلالی کان من الملامح الأکثر حضوراً لدیه، حیث قد تمکّن الشاعر من أن یحقّق علاقة بعیدة ملهمة بین الدّال والمدلول من خلال أسلوب المفارقة وتراسل الحواس. أمّا تجلّیات الانزیاح فی المستوی النحوی فتتبدّی فی التقدیم والتأخیر والاعتراض وفی المستوی الإیقاعی کان الحضور المکثّف للمزج بین التفعیلات واستخدام التکرار الصوتی أمّا فی المستوی الکتابی فلجأ الشاعر إلی تفتیت الألفاظ واستخدام السطور المتساقطة والبیاضات المنقّطة. وفی المستوی الأسلوبی، لجأ الشاعر إلی استخدام الألفاظ العامّیة ومیلاد ألفاظ جدیدة بواسطة التصرف فی بنیة الکلمة. إنّ الغرض الجمالی العام لکلّ من هذه التجلیات هو إثارة الدهشة والمفاجأة لدی المتلقّی إلا أنّ الغرض الخاص فهو یختلف باختلاف السّیاق الذی ترد هذه الظاهرة فیه. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
11 - أسلوبیة الانزیاح فی سورة الحدید المبارکة
مرتضی قائمی اسماعیل یوسفی جواد محمدزادهیتناول هذا البحث ظاهرة الانزیاح علی المستوی الإیقاعی، والدلالی، والترکیبی فی سورة الحدید المبارکة، والتی تعد من أبرز سمات الأسلوبیة. إن الانزیاح مصطلح یبرز فی قدرة المبدع على اختراق المتناول المألوف، أو کما یقال إنه مضاد لما هو معتاد. الغرض الرئیسی من هذه التقنیة هو مفا چکیده کاملیتناول هذا البحث ظاهرة الانزیاح علی المستوی الإیقاعی، والدلالی، والترکیبی فی سورة الحدید المبارکة، والتی تعد من أبرز سمات الأسلوبیة. إن الانزیاح مصطلح یبرز فی قدرة المبدع على اختراق المتناول المألوف، أو کما یقال إنه مضاد لما هو معتاد. الغرض الرئیسی من هذه التقنیة هو مفاجئة المتلقی وإثارة دهشته؛ لأنها تخالف القواعد المألوفة فی المعیار اللغوی والقرآن الکریم هو المثل الأعلی للنص الأدبی الذی بإمکاننا أن نری فیه التراکیب المنزاحة والعبارات المعدولة عن القانون النحوی والصرفی. رصدنا فی هذا المقال الظواهر المنزاحة فی المعیار اللغوی فی المستویات الثلاثة الإیقاعی، والدلالی، والترکیبی، بحیث تشیر النتائج إلی أنّ أکثر الأنماط المنزاحة انتشاراً فی السورة حدثت فی المستوی النحوی (الترکیبی) بما فیه من التناوب والحذف والالتفات. أمّا فی المستوی الإیقاعی فتبیّن لنا أنّ التکرار –تکرار اللفظ، والتکرار الصوتی، وتکرار الفواصل- کثر تواتره فی السورة وجاء أکثره لتأکید المعنی وتقریره فی ذهن القارئ کما أنه یخلق موسیقی جمیلة أنیقة. تطرقنا فی المستوی الدلالی إلی الاستعارة التمثیلیة بوصفها انتقالاً من اللغة ذات اللغة المطابقة إلی اللغة الإیحائیة والتی ساعدت إلی تشکیل لوحة فنیة قائمة علی التصویر. أمّا فی المستوی النحوی فعالجنا التناوب والالتفات والحذف کالظواهر الأسلوبیة التی جاءت کثیراً ما لغرض الإیجاز والتوسّع فی المعنی. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
12 - الانزیاح فی البنیة النصیّة عند بشری البستانی؛ تراسل الحواس أنموذجاً
علی باقر طاهری نیا حسین الیاسیلیس التراسل بین الحواس خروجاً عن العادة والمعیاریَّة ولعباً لغویاً مجرداً من الفاعلیّة والتأثیر بل یتوخّی المبدع بکسر العلاقات بین الحواس قدراً کبیراً من التأثیر والإیحاء فی منطقة التلقی وهو سرّ فاعلیَّة الاستعارة ومصدر حرکیِّة الصورة الشعریِّة ومن أهم مقومات حرفنة التش چکیده کامللیس التراسل بین الحواس خروجاً عن العادة والمعیاریَّة ولعباً لغویاً مجرداً من الفاعلیّة والتأثیر بل یتوخّی المبدع بکسر العلاقات بین الحواس قدراً کبیراً من التأثیر والإیحاء فی منطقة التلقی وهو سرّ فاعلیَّة الاستعارة ومصدر حرکیِّة الصورة الشعریِّة ومن أهم مقومات حرفنة التشکیل الشعری الحداثی، والحرفنة هی الشکل الفنی الجمالی للشعر وبیئاته التشکیلیِّة وارتفاعه جمالیاً وهی تتحقق فی الشعر المعاصر نتیجة وجود المؤثرات الجمالیِّة فی الشعر والتراسل من أهم هذه المؤثرات التی تزید من جمالیِّة الشعر والشعر یقدر بهذه الجملیِّة المتأتیة من خرق العلاقات بین الحواس أن یشع فی وجدان المتلقی. من شأن هذا البحث أن یأخذ خطاب البستانی الشعری بالفحص والتحلیل للکشف عن الدور الذی یضطلع به تراسل الحواس فی هذا الخطاب الشعری الحداثی جمالیاً وتعبیریاً والقبض علی تأثیراته علی الفاعلیِّة فی التعبیر الشعری وبیان ما یشعُّ عنه من الدلالات والإیحاءات. فقد اعتمد البحث للتوصل إلی أهدافه المتوخاة علی المنهج الوصفی – التحلیلی وأخذ السیمیائیِّةَ مساراً له فی التحلیل وجاء البحث فی المحورین: الحسی والدلالی. خطاب البستانی لا یستکین فی بنیته للمهادنة وما یتوقعه المتلقی من تراتبیة السیاق بل یعمل علی کسر أفق التلقی بالانحراف عن المعیاریّة وخرق العلاقات المألوفة بین الحواس فی النص الشعری للتوصل إلی القدر الأکبر من الإثارة الجمالیة والدهشة عند المتلقی وزیادة فی المعانی حیث یأتی حضور تراسل الحواس لخلق المعادل الموضوعی لما یجری فی الواقع العراقی عند الاحتلال والحکم الدکتاتوری ولتجسید المجتمع الذکوری ومن أهم ما توصل إلیه البحث بعد مقاربة شعر البستانی هو أن التراسل بین المرئی والشمی فی التراسل الحسی وبین الشمّی والانتزاعی فی التراسل الدلالی أکثر حضوراً فی خطاباتها کما ظهر أنها ما وظَّفت التراسل ما بین الشمّی واللمسی والذائقی ـ اللمسی فی التراسل الحسّی والتراسل حدث بکسر العلاقة وتجاوز المألوف بین الموصوف والصفة وبین الفعل والفاعل وبین المبتدا والخبر والمضاف والمضاف إلیه فی مستوی الحواس وهذا الکسر والانتهاک فی المضاف والمضاف إلیه أکثر حضوراً فی خطاب بشری الشعری. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
13 - بررسی زیباشناختی غزل پست مدرن با تکیه براشعار رضا براهنی و سید مهدی موسوی
یسرا طهماسبی زاده شاهرخ حکمتچکیده مکتب پست مدرنیسم در دهه هفتاد به واسطه ترجمه آثار غربی و سفر شاعران و نویسندگان به کشورهای غربی در ایران رواج یافت. این مکتب بر خلاف مدرنیسم تمایل به بازگشت به دوران پیشین و وام گیری از اسطور ها و باستانگرایی بود. آثار این مکتب تفاوتهای مهمی با سایر مکاتب ادبی دا چکیده کاملچکیده مکتب پست مدرنیسم در دهه هفتاد به واسطه ترجمه آثار غربی و سفر شاعران و نویسندگان به کشورهای غربی در ایران رواج یافت. این مکتب بر خلاف مدرنیسم تمایل به بازگشت به دوران پیشین و وام گیری از اسطور ها و باستانگرایی بود. آثار این مکتب تفاوتهای مهمی با سایر مکاتب ادبی داشته و غالبا دارای ابهام و پیچیدگی است. رضا براهنی و سید مهدی موسوی دو تن از شاعران این نوع شعر هستند که در این پژوهش اشعار آنها از نظر زیباشناسی مورد بررسی قرار گرفته است. براهنی خود یکی از نظریه پردازان شعر پست مدرنیسم است و در اشعار وی مولفه های پست مدرنیسم را بیشتر می توان دید . مولفه های پست مدرن در اشعار این دو شاعر شامل مواردی چون: سپید نویسی، معنا گریزی، تکرارهای فراوان، هنجار گریزی واژگانی و دستوری، آشنایی زدایی است، اما نحوه کاربرد این عناصر متفاوت است. اشعار براهنی در قالب نیمایی است و از نظر تصویری و نوشتاری نیز مولفه های پست مدرن را در خود دارد؛ ولی موسوی بیشتر در قالب شعر کلاسیک با مصراع های هم اندازه شعر سروده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
14 - بررسی و نقد و تحلیل گونههای هنجارگریزی معنایی در شعر علی باباچاهی
ذکیه محمدلو برات محمدی سیف الدین آب برینزبان شعر، زبانی هنجارگریز است و زبان در شعر صرفا برای خبر و اطلاع به کار نمیرود و ویژگی زیباییشناسانه دارد. یکی از انواع هنجارگریزی، که بسیار پرکاربرد است، هنجارگریزی معنایی است. شاعر برای انتقال اندیشهها و احساسات خود، زبانی مستقیم را برنمیگزیند و از انواع تصاویر ش چکیده کاملزبان شعر، زبانی هنجارگریز است و زبان در شعر صرفا برای خبر و اطلاع به کار نمیرود و ویژگی زیباییشناسانه دارد. یکی از انواع هنجارگریزی، که بسیار پرکاربرد است، هنجارگریزی معنایی است. شاعر برای انتقال اندیشهها و احساسات خود، زبانی مستقیم را برنمیگزیند و از انواع تصاویر شعری همچون تشبیه، استعاره، حسامیزی، متناقضنما و ... سود میجوید و کلام خود را ناآشنا میکند؛ چرا که زبان ادبی، زبانی است که به واسطۀ انواع هنجارگریزی از آن آشناییزدایی شده است و تصاویر شعری و هنجارگریزی معنایی نیز سهمی بزرگ در این آشناییزدایی دارند. باباچاهی به شکلی گسترده از این نوع هنجارگریزی در شعر خود استفاده کرده است و به این شکل، به شعر خود تشخّص داده است. تشبیه گستردهترین هنجارگریزی معنایی در شعر اوست. در شعر او استعاره کمکاربرد است و او از تشخیص، استعاره تبعیّه، نماد، متناقضنما و حسامیزی نیز برای غرابت کلام خود بهره برده است. در پژوهش حاضر با روشی تحلیل و توصیفی به انواع هنجارگریزی معنایی در شعر او پرداخته شده است. خاستگاه، ابداعی بودن و تأثیر سنّت در تشبیهات او مورد بررسی بوده و فردیّتگرایی و اقلیم گرایی او در این مورد مورد مطالعه بوده است. استعارات شاعر بخصوص در دفترگل نارنج به سبب ابداعی بودن مور بررسی بوده است. تشخیص و استعاره تبعیّه از دیگر انواع استعاره مورد بررسی در شعر اوست. نمادهای شاعر نیز از لحاظ خاستگاه و شخصی بودن و تکراری بودن مور پژوهش بوده است. متناقضنما و حسامیزی نیز دیگر انواع هنجارگریزی معناییاند که در پژوهش حاضر به آن پرداخته شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
15 - نمودهای هنجارگریزی زبانی در اشعار محمّدجواد محبّت
سلما ساعدی سید آرمان حسینی آبباریکینمودهای هنجارگریزی زبانی در اشعار محمّدجواد محبّت سلما ساعدی دکتر سیّد آرمان حسینی آبباریکی چکیده ازجمله انحرافات از زبان معیار، هنجارگریزی است که هدف آن، بهکارگیری عناصر زبان است بدان صورت که شیوۀ بیان آن برای مخاطب تازگی داشته باشد. محمّدجواد محبّت در شمار شاعران چکیده کاملنمودهای هنجارگریزی زبانی در اشعار محمّدجواد محبّت سلما ساعدی دکتر سیّد آرمان حسینی آبباریکی چکیده ازجمله انحرافات از زبان معیار، هنجارگریزی است که هدف آن، بهکارگیری عناصر زبان است بدان صورت که شیوۀ بیان آن برای مخاطب تازگی داشته باشد. محمّدجواد محبّت در شمار شاعران معاصری است که از روش هنجارگریزی برای برجستهسازی شعر خود سود جسته است. هنجارگریزی به دو صورت نمود پیدا میکند: هنجارگریزی در حوزۀ لفظ و هنجارگریزی در حوزۀ معنی. در اشعار محبّت، مهمترین جلوههای هنجارگریزی در زمینۀ لفظ قابل مشاهده است؛ بنابراین در این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی انجام میگیرد، هنجارگریزی آوایی، واژگانی، زمانی (آرکائیسم)، گویشی، نوشتاری، نحوی و سبکی بر مبنای الگوی هنجارگریزی لیچ در اشعار او کاویده میشود. ازجمله یافتههای پژوهش حاضر، اینکه بسامد بهرهگیری شاعر از انوع هنجارگریزی یکسان نیست و هنجارگریزی واژگانی، زمانی و گویشی نمود بیشتری دارند. در حوزۀ هنجارگریزی نحوی، منفصل نوشتن ن نفی از فعل، فاصله میان مضاف و مضافالیه، جابجایی و رقص ضمیر و... برجسته است. هنجارگریزی گویشی، چون شاعر خود کُرد است، بازتاب واژگان کُردی(گویش کُردی کرمانشاهی) و فارسی کرمانشاهی چشمگیر است و شاعر برآن بوده به سرودههایش رنگ اقلیمی ببخشد. هنجارگریزی واژگانی هم، بیشتر در نوآوری در ترکیبسازی نمود یافته است. واژههای کلیدی: آشناییزدایی، هنجارگریزی، نوآوری زبانی، محمّدجواد محبّت. رنگ اقلیمی ببخشد. هنجارگریزی واژگانی هم، بیشتر در نوآوری در ترکیبسازی نمود یافته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
16 - ساز و کار درآمیختن دو عنصر فرمالیستی آشناییزدایی و برجستهسازی در دو داستان غنایی شاهنامه (زال و رودابه، بیژن و منیژه)
میترا بیغمی مریم جعفری غلامعباس ذاکریتأکید نظری فرمالیستها بر ادبیّت و تمهیدات ادبی به کاررفته در متن، اگرچه نافی اهمیت محتوا نیست، نشاندهندۀ نقاط محوریای است که به واسطۀ آنها متن ادبی از آثار دیگر جدا میشود. مقالۀ حاضر میکوشد به بررسی کاربردهای دو آرایۀ اصلی فرمالیستی در دو داستان شاهنامه فردوسی بپر چکیده کاملتأکید نظری فرمالیستها بر ادبیّت و تمهیدات ادبی به کاررفته در متن، اگرچه نافی اهمیت محتوا نیست، نشاندهندۀ نقاط محوریای است که به واسطۀ آنها متن ادبی از آثار دیگر جدا میشود. مقالۀ حاضر میکوشد به بررسی کاربردهای دو آرایۀ اصلی فرمالیستی در دو داستان شاهنامه فردوسی بپردازد. انتساب شاهنامه به ژانر حماسی هیچگاه محل تردید نبوده، اما این بدان معنا نیست که متنی با چنین وسعت که واجد ویژگیهای محتوایی گوناگونی است، عاری از مضامین غنایی باشد. در میان این داستانها تمرکز این جستار بر زال و رودابه و بیژن و منیژه است. هدف کشف و سپس تلفیق دو عنصر فرمالیستیِ مهم آشناییزدایی و برجستهسازی در آنهاست. مرادِ فرمالیستها از اوّلی ایجاد تغییری اساسی در روند خودکار و متعارف زبان است و در دومی ایجاد وقفهای شوکآور. با وجود اینکه استفاده از آرایههای فرمالیستی هم به شکل بدیع سنتی و هم در قالب تمهیداتی که بعدها مورد توجه نظریهپردازان واقع شد، در سراسر شاهنامه دیده میشود، در داستانهای غنایی مذکور بسامد استفاده از آنها بالاتر است. نتایج بحث نشان میدهد استفاده از چنین تمهیداتی قدرت جذابیت و ادبیت متن را در جهت جنبههای غنایی بسیار بالا میبرد. درآمیختن هر دو شگرد در روایات مذکور بیانگر نگاه هوشمندانۀ فردوسی به این مسأله و ظرفیتهای آن بوده است. استفاده از واژگان نامأنوس، استفاده از الف اطلاق در پایان مصراعها، اغراق، آشناییزدایی مفهومی و واژگانی و برجستهسازی روایی، مهمترین مصداقهای فرمالیستی بهکارگرفته شده در این دو منظومهاند. همچنین، هرچند بار غنایی این دو داستان غالب بوده، به دلیل حضور آنها در بستر اثری حماسی، برخی واژگان و صناعات حماسی نیز با روایت آن درآمیخته که به واسطۀ تقویت آشناییزدایی و برجستهسازی در آنها، تفاوتی میان آنها با سایر داستانهای شاهنامه ایجاد میکند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
17 - متناقضنما در غزلیات حافظ
فرشید وزیلهیکی از برجستهترین ویژگیهای ادبی شعر حافظ ایهام است که شاعر به وسیلة آن توانسته کلام خود را از جذبهای خاص برخوردار و رندانه ظرایف و طرایف را از هر مضمونی بیان کند و در عین حال خواننده را در گزینش بینهایتی از معنا رها سازد. بنابراین توجه بیشتر مشتاقان شعر حافظ به بررس چکیده کاملیکی از برجستهترین ویژگیهای ادبی شعر حافظ ایهام است که شاعر به وسیلة آن توانسته کلام خود را از جذبهای خاص برخوردار و رندانه ظرایف و طرایف را از هر مضمونی بیان کند و در عین حال خواننده را در گزینش بینهایتی از معنا رها سازد. بنابراین توجه بیشتر مشتاقان شعر حافظ به بررسی این شگرد و سایر ترفندهای ادبی مرسوم در بلاغت عصرِ او معطوف شده است. شعر حافظ دارای جذبههایی پنهانی است که او هنرمندانه آنها را در شعر خود تعبیه کرده است. یکی از این جذبهها که در شعر وی بسامدی بالا دارد، متناقضنما (پارادوکس) است که حاصل جست و جو در هزار توی ظرفیتهای ناپیدای زبان و تلاش برای جبران کاستی لفظ در برابر والایی معناست.در این گفتار برآنیم ضمن تعریف متناقضنما و رابطه آن با تضاد، آشناییزدایی و خلاف انتظار و بیان ارزش ادبی متناقضنما، به بررسی انواع آن، بسترهای بیان متناقضنما و ساختمان آن در غزلیات حافظ با ذکر شواهدی از دویست و پنجاه غزل آغازین دیوان حافظ بپردازیم. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
18 - تحلیل قصّة شهرسنگستان مهدی اخوان ثالث با رویکرد نقد فرمالیستی (با تکیه بر آشناییزدایی و برجستهسازی)
علی آذرگونفرمالیسم، اوّلین جریانی بود که به قابلیّتهای زبانی ادبیّات، در خلق معناهای جدید تأکید کرد و خود متن ادبی را پایه و اساس پژوهش متون قرار داد. در این راستا، نیّت مؤلّف و پیشینههای تاریخی، فلسفی و ... از حوزۀ بررسی و نقد متون خارج میشوند. فرمالیستها به آرایش اجزا و پیک چکیده کاملفرمالیسم، اوّلین جریانی بود که به قابلیّتهای زبانی ادبیّات، در خلق معناهای جدید تأکید کرد و خود متن ادبی را پایه و اساس پژوهش متون قرار داد. در این راستا، نیّت مؤلّف و پیشینههای تاریخی، فلسفی و ... از حوزۀ بررسی و نقد متون خارج میشوند. فرمالیستها به آرایش اجزا و پیکره و صورت ظاهری اثر ادبی توجّه داشتند. در دوران معاصر، بویژه پس از نیما، تلاش برای یافتن فضاهای تازه و ابتکار و نوآوری در قلمرو زبانی شعر، زیاد به چشم میخورد. شاعران معاصر به شیوههای تازهای برای عدول از هنجار و یافتن فضاهای تازه در قلمرو ادبیّات دست زدهاند که در این میان، آشنایی زداییهای اخوان، تشخیص و برجستگی ویژهای به شعرش بخشیده است. مهدی اخوان ثالث، از جمله شاعران پس از نیما است که با به کارگیری شیوۀ بیان خاصّ خود ، قابلیّتهای تازهای را به محدودة زبان فارسی افزود. هدف از این پژوهش، بررسی سازههای شعر قصّه شهر سنگستان اخوان ثالث بر اساس رویکرد فرمالیستی بر محوریّت آشناییزدایی و برجسته سازی است. طبق نتایج به عمل آمده، اخوان در گزینش و چینش واژهها و القای هنری کلمات، با استفاده از عینیّتهای خارجی و آهنگ آنها، استفاده از ترکیبات و و صفها در کنار کلمات کهن فارسی به فرم شعر، برجستگی بخصوصی بخشیده است. این مقاله، ابتدا به بررسی مفاهیم کلیدی فرمالیسم و تاریخچۀ آن و سپس به تحلیل اشعار اخوان با استمداد از نظریّة فرمالیسم میپردازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
19 - روشهای آشناییزدایی در شعر صائب تبریزی
نرگس اسکویییکی از نظریه های نقد ادبی معاصر، آشنایی زدایی defamiliarization می باشد و این روش به هرگونه تلاش هنری که رنگ رخوت و عادت را از هر دو سوی تعامل ادبی (مخاطب و گوینده) می زداید و ادارک حسی و بازی با ذهن و هنر را بارور می کند، اطلاق می شود. صائب به عنوان نمایندة سبکی که به چکیده کاملیکی از نظریه های نقد ادبی معاصر، آشنایی زدایی defamiliarization می باشد و این روش به هرگونه تلاش هنری که رنگ رخوت و عادت را از هر دو سوی تعامل ادبی (مخاطب و گوینده) می زداید و ادارک حسی و بازی با ذهن و هنر را بارور می کند، اطلاق می شود. صائب به عنوان نمایندة سبکی که به تازه گویی و طرز نو و ابتکار شهرت دارد، یکی از نامبرداران تاریخ ادبیات فارسی در جهت آشنایی زدایی است. روش های صائب برای ایجاد طرز نو و آشنایی زدایی از کلام و معنا، با شیوه های نوین علمی که در این نظریه مطرح می باشد، منطبق است. مقاله حاضر به بررسی روش های مهم و پرکاربرد صائب در جهت آشنایی زدایی از کلام و کلمه و معنا و لزوم بکارگیری این روش ها می پردازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
20 - حافظ در ترازوی خلاف آمدِ عادت
ناصر ناصریعصر حافظ، عصر انحطاط اخلاق و از میان رفتن ضوابط سالم در روابط طبقات مختلف مردم، بویژه حاکمان و فرمانروایان و صوفیان و زاهدان است و نابسامانی و هرج و مرج ناشی از ظلم و بیداد حاکم و فرمانروایان از یک طرف و رواج و ریاکاری و خدعه و نیرنگ فقیهان دینی و صوفیان مدعی از طرفی چکیده کاملعصر حافظ، عصر انحطاط اخلاق و از میان رفتن ضوابط سالم در روابط طبقات مختلف مردم، بویژه حاکمان و فرمانروایان و صوفیان و زاهدان است و نابسامانی و هرج و مرج ناشی از ظلم و بیداد حاکم و فرمانروایان از یک طرف و رواج و ریاکاری و خدعه و نیرنگ فقیهان دینی و صوفیان مدعی از طرفی دیگر، سبب سقوط ارزشهای اخلاقی و مذهبی شده است و حافظ در بطن این منجلاب فساد و تباهی و نفاق و یأس و به قول خودش در شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل گرفتار شده است و به عنوان یک متفکر و مصلح اجتماعی به تمام دردها و فسادها و آفتها و آسیبهای زمانه اشراف دارد و جراحوار با نیشتر انتقاد و طنز میخواهد بیماریهای اجتماعی جامعه را بشکافد و با مهربانی بر زخمها مرهم نهد. برای وصول به این آمال بناچار میبایست زبانی را برمیگزید که از گیرایی و دلنشینی و تأثیرگذاریی بیشتر برخوردار باشد و به کالبد واژههای مرده و معتاد و بیروح زبان، جانی تازه ببخشد و با استفاده از ترفندها و هنرهای ادبی، رستاخیزی در عادتهای مألوف ذهنی و زبانی ایجاد کند از اینرو بهترین مسیر برای مبارزة قلمی با دو قشر حاکمان و صوفیان، چنگ زدن به هنرهایی چون آشناییزدایی و هنجارگریزی و باورشکنی و عقلستیزی و تصاویر متناقضنما و بالاخره خلاف عرف و عادت عامّه است و کاربرد هنرهای ادبی فوق به صورت گسترده، سبب شهرت و آوازة حافظ شده است که خود میفرماید: از خلاف آمد عادت بطلب کام که من کسب جمعیت از آن زلف پریشان کردم پرونده مقاله