متناقضنما در غزلیات حافظ
محورهای موضوعی : اسطوره
1 - مربی دانشگاه آزاد اسلامی ـ واحد صحنه
کلید واژه: غزل, متناقضنمایی (پارادوکس), خلاف انتظار, تضاد, آشناییزدایی,
چکیده مقاله :
یکی از برجستهترین ویژگیهای ادبی شعر حافظ ایهام است که شاعر به وسیلة آن توانسته کلام خود را از جذبهای خاص برخوردار و رندانه ظرایف و طرایف را از هر مضمونی بیان کند و در عین حال خواننده را در گزینش بینهایتی از معنا رها سازد. بنابراین توجه بیشتر مشتاقان شعر حافظ به بررسی این شگرد و سایر ترفندهای ادبی مرسوم در بلاغت عصرِ او معطوف شده است. شعر حافظ دارای جذبههایی پنهانی است که او هنرمندانه آنها را در شعر خود تعبیه کرده است. یکی از این جذبهها که در شعر وی بسامدی بالا دارد، متناقضنما (پارادوکس) است که حاصل جست و جو در هزار توی ظرفیتهای ناپیدای زبان و تلاش برای جبران کاستی لفظ در برابر والایی معناست.در این گفتار برآنیم ضمن تعریف متناقضنما و رابطه آن با تضاد، آشناییزدایی و خلاف انتظار و بیان ارزش ادبی متناقضنما، به بررسی انواع آن، بسترهای بیان متناقضنما و ساختمان آن در غزلیات حافظ با ذکر شواهدی از دویست و پنجاه غزل آغازین دیوان حافظ بپردازیم.
One of the most prominent characteristics of Hāfiz’s poetry is his use of paradoxical expressions. A paradoxical poem artistically relates two opposite or unlike things in some way. The present article, by taking into consideration the definition of paradox and its relation with the concepts of amphiboly, oxymoron and defamiliarization, tries to examine the paradox in Hāfiz’s ghazals.
_||_