جشنها تبلور تلاش برای برقراری پیوند در راستای ایجاد عناصر و مفاهیم مشترک میان افراد هستند. این پیوند که در قالب ایجاد زمینه یا گفتمانی مشترک فراهم میشود، میکوشد تا اشخاص با وجود تفاوت در دیدگاهها، باورها و اندیشهها، به تعامل، و در صورت امکان، به تفاهم و همدلی برسند چکیده کامل
جشنها تبلور تلاش برای برقراری پیوند در راستای ایجاد عناصر و مفاهیم مشترک میان افراد هستند. این پیوند که در قالب ایجاد زمینه یا گفتمانی مشترک فراهم میشود، میکوشد تا اشخاص با وجود تفاوت در دیدگاهها، باورها و اندیشهها، به تعامل، و در صورت امکان، به تفاهم و همدلی برسند. خاستگاه بنیادین جشنها در دو فرهنگ باختر و خاور تفاوتها و همانندیهایی با هم دارند که گاهی با موضوعاتی چون اسطورهها، مقوله آفرینش و اعتقادات ملی پیوند مییابند. در این مقاله در پی آنیم تا فرهنگ عامه و ادبیات شفاهی دو کشور ایران و فرانسه را از رهگذر بررسی جشنهای ملی و مذهبی آن و با مقایسه جشن دیوانگان با میرنوروزی، هالووین با خوان نوروزی ووالنتاین با سپندارمذ مورد واکاوی قرار دهیم.
پرونده مقاله
یعتبر أدب الأطفال وسيطًا تربويًا للإجابة عن أسئلة الأطفال، فلابد أن تهدف المضامین الى بناء إنسان جدید عن طریق تنمیة شخصیته. وتهدف المقالة - بالمنهج التحلیلی- إلی دراسة السلطوية والکرنافالیة في قصة حلم جدید. شخصیات القصة حيوانات تحمل صفات الإنسان ویُمکِنُنا من خلالها إثا چکیده کامل
یعتبر أدب الأطفال وسيطًا تربويًا للإجابة عن أسئلة الأطفال، فلابد أن تهدف المضامین الى بناء إنسان جدید عن طریق تنمیة شخصیته. وتهدف المقالة - بالمنهج التحلیلی- إلی دراسة السلطوية والکرنافالیة في قصة حلم جدید. شخصیات القصة حيوانات تحمل صفات الإنسان ویُمکِنُنا من خلالها إثارة خيال الطفل وتنميته والفکرة الأساسیة فیها أنّ الكبار يكتبون للصغار والسلطة هي التي تُحدّد ما یجب أن یکون في أدب الطفل، لذلك نواجه فيه بقضایا کعدم التوزان والتعادل بین الکبار والصغار الأمر الذي یُعزّز سلطوية الکبار علي أدب الصغار. الکبار یُبدعون أدب الطفل وعندما تُتیح في القصة الفرصة اللازمة للطفل أن یتصرّف کالکبار دون رعایتهم، تدخل الکرنافالية إلی القصة. حلم جدید قصة غاب عنها الکبار ولاینتظر القارئ الصغیر أن یسمع النصائح والتعالیم بل ینظر إلی ما یقول الشخصیات الصغار وما یفعلون. ترسم الکاتبة الشخصیات الثلاث بشکل تبدو للوهلة الأولی أنّهم کبار في زيّ الصغار وفي بعض الأحیان تُصوّر خصائص الشخصیات بشکل یصعب علی الطفل القارئ أن یتصوّرها أطفالاً بل هم دُمية في أیدي الکبار ويتصرفون معهم کیفما یشاؤون ویمکن أن یسبّب نوعاً من عدم الثقة عند الطفل. وقد نری بعض التناقض في تصرفات الشخصیات، التناقض في ذکائهم وعجزهم. أهمّ النقطة التي یجب أن ترکّز علیها هي استقلالية الشخصیات الأطفال الثلاث في القصة الذین تسعون للتخلّص من المشاکل. وملء الفراغات عملیة یستخدمها الکاتب في القصة ویترك فيها فجوات یقع على القارئ مهمة ملءها كي تكتمل بنیة النص، لکنّ طبالة ترسم کلّ اجزاء القصة أمام القارئ وتملأ الفراغات و لایسمح لخیال الطفل أن یطلق عنانه.
پرونده مقاله
کارناوالها، جشنهای عامیانه و عمومی هستند که در آن ها، طبقات اجتماعی واژگونه میشوند . دلقکها، پادشاه؛ احمق ها ،خردمند ومقدّسین، مسخره می شوند . به این ترتیب،نسبی بودن همۀ ادعاها با طنزی شیرین به نمایش گذاشته میشود.میخائیل باختین، منتقد بزرگ قرن بیستم،نخستین بار،نظریۀ کار چکیده کامل
کارناوالها، جشنهای عامیانه و عمومی هستند که در آن ها، طبقات اجتماعی واژگونه میشوند . دلقکها، پادشاه؛ احمق ها ،خردمند ومقدّسین، مسخره می شوند . به این ترتیب،نسبی بودن همۀ ادعاها با طنزی شیرین به نمایش گذاشته میشود.میخائیل باختین، منتقد بزرگ قرن بیستم،نخستین بار،نظریۀ کارناوال گرایی را که زیر مجموعۀ فرهنگ عامه و طنز می شود، در ادبیات مطرح کرد.با این فرض که می توان خوانشی دیگر مبتنی بر نظریۀ کارناوال گرایی در ادبیات بر شعر حافظ داشت؛ محقق در این مقاله کوشیده است به ردیابی مؤلفه های کارناوال از جمله: حضور محتوای فلسفی،غیر مذهبی بودن،وجود شخصیتی بهلول وار،قلمرو آرمان شهری،و گروتسک ،در شعر حافظ بپردازد.به این منظور، با روشی تحلیلی پس از توضیح دربارۀ نظریۀ کارناوال گرایی باختین و مؤلفه های آن به بررسی و تحلیل این مؤلفه ها با ذکر شواهد در شعر حافظ،پرداخته می شود.
پرونده مقاله
نگرشی کوتاه به متون تعلیمی بیان میکند که حکایتهای عرفانی بایزید مانند فضای کارناوال پر از تصاویری است که بیانگر براندازی و محو مرزبندیهاست. از ویژگیهای کارناوالی، برهم زدن ارزشها و هنجارهای پذیرفته شده از سوی نهادهای برتریجو است. بدیهی است این هنجارشکنی، شامل نهاد چکیده کامل
نگرشی کوتاه به متون تعلیمی بیان میکند که حکایتهای عرفانی بایزید مانند فضای کارناوال پر از تصاویری است که بیانگر براندازی و محو مرزبندیهاست. از ویژگیهای کارناوالی، برهم زدن ارزشها و هنجارهای پذیرفته شده از سوی نهادهای برتریجو است. بدیهی است این هنجارشکنی، شامل نهادهای دینی، فرهنگی، اجتماعی میشود. نگارندگان برآنند تا با استفاده از این نظریه، چند حکایت بایزید را بررسی کنند و روش حکایت پردازی او را که برمبناهای کارناوالی و مبتنی بر میزان مرزبندی میان خود و دیگری است، بازخوانی نمایند. در این روش، میزان مرزبندی، به کمترین حد میرسد. بایزید با استفاده از ظرافتهای زبانی، تکصدایی حاصل از هنجارهای پذیرفته شده را ریشخند میکند و با تداخل صداها و استفاده از تمام توان واژهها، هرگونه تکروی را به سخره میگیرد که نتیجۀ آن محو تمایز ایدئولوژیها و آفرینش طنز عرفانی است.
پرونده مقاله
هدف از پژوهش حاضر، بررسی داستانهای نویسندگان مهاجر زن بر اساس نظریهی کارناوالیسم میخاییل باختین بود. جامعهی پژوهش، شامل کلیه داستانهای نویسندگان مهاجر زن بود. نمونه پژوهش، داستانهای مهاجرت از گلی ترقی(12 داستان) و فیروزه جزایری دوما (خندهی لهجه ندار)، که براساس نظ چکیده کامل
هدف از پژوهش حاضر، بررسی داستانهای نویسندگان مهاجر زن بر اساس نظریهی کارناوالیسم میخاییل باختین بود. جامعهی پژوهش، شامل کلیه داستانهای نویسندگان مهاجر زن بود. نمونه پژوهش، داستانهای مهاجرت از گلی ترقی(12 داستان) و فیروزه جزایری دوما (خندهی لهجه ندار)، که براساس نظریهی کارناوالیسم میخاییل باختین از کتاب بوطیقای داستایفسکی بررسی شد. طرح پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی است. گردآوری اطلاعات بر مبنای جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای، اسناد و فیش برداری ، بر اساس ویژگیهایی چون کنشهای کارناوالی، کرونوتوپ (بررسی زمان_مکان )، آرشیتکتونیک (سازماندهی روابط سوژه ها) و هتروگلاسیا (معنادهی در موقعیت) و بررسی موقعیتهای کارناوالیزهی مهاجرت در چند داستان از این نویسندگان انجام گرفت. دادهها با توجه به نظریهی کارناوالیسم باختین تحلیل شدند. نتایج نشان داد که، مهاجران برای رسیدن به هماهنگی در شرایط زمان و مکان و موقعیت جدید در محیطی کارناوالیزه، رفتار و منش خود را تغییر میدهند تا خود را با سرزمین جدید هماهنگ کنند. هم چنین در دیدگاه کارناوالی، بیگانه در هر زمان و مکانی، دیگری به حساب میآید وهویت مردم سرزمین جدید را نمی تواند بهتمامی بپذیرد. در آثارگلی ترقی و فیروزه جزایری دوما نیز کنار آمدن با فرهنگ و زبان و موقعیت آدمهای سرزمینهای دیگر چالش برانگیز بود. هر دو نویسنده دو نوع زندگی را در دو موقعیت وطن و سرزمین مهاجرت شده تجربه کرده اند. داستانهای این دو نویسنده بازتابی بیواسطه و واقعگرایانه از جهان زیستهی آنها بود.
پرونده مقاله
اصطلاح کارناوال را منتقد و فیلسوف بزرگ روس میخاﺋﯿﻞ باختین در قرن بیستم میلادی برای نقد و تحلیل آثار ادبی بهکار برد. این واژه در نزد وی بهعنوان یک فرهنگ مطرح شد؛ فرهنگی که گستاخ و بیپرده، آزاد و رها و بیهیچ قید و بندی در برابر سلطه هر چیز قدرتمند و مقدس و باورهای تح چکیده کامل
اصطلاح کارناوال را منتقد و فیلسوف بزرگ روس میخاﺋﯿﻞ باختین در قرن بیستم میلادی برای نقد و تحلیل آثار ادبی بهکار برد. این واژه در نزد وی بهعنوان یک فرهنگ مطرح شد؛ فرهنگی که گستاخ و بیپرده، آزاد و رها و بیهیچ قید و بندی در برابر سلطه هر چیز قدرتمند و مقدس و باورهای تحمیل شده به شوخی و بازی میپرداخت. مؤلفههای کارناوال با توجه به نظریه باختین در آثار دهخدا، میرزاده عشقی و نسیم شمال عبارتاند از رﺋﺎلیسم گروتسک، خنده مرگ، غیرمذهبی بودن، نسبیت و درکنار هم قرارگرفتن مفاهیم متضاد و ترویج فضای چندصدایی. با توجه به ماهیت موضوع و اهداف پژوهش، این تحقیق در قلمرو پژوهشهای توصیفی، کتابخانهای- اسنادی است که ماهیت کاربردی دارد و در نمونه آن دو اثر از دهخدا، یک اثر از میرزاده عشقی و یک اثر از نسیمشمال بررسی میشود. روش نمونهگیری، انتخابی و شیوه گردآوری دادهها اسنادی است. با کاربرد روشی توصیفی– تحلیلی پس از معرفی کارناوال و مؤلفههای آن در ادبیات فارسی، به تجزیه و تحلیل فرآیند کارناوال در آثار مدنظر با ذکر مصادیق پرداخته میشود.
پرونده مقاله
امروزه، کنشهای جمعی و جنبشهای جدید اجتماعی، پدیدهای مدرن و ناشی از شهری شدن، شکلگیری روابط اقتصادی، ارزشهای جدید، انتظارات و تحرکات جدید اجتماعی هستند. تقابل میان حکومت و جنبشهای جدید اجتماعی، در فضای شهری معنا پیدا میکند و در نتیجهی کنترل حکومت، میتواند به جنب چکیده کامل
امروزه، کنشهای جمعی و جنبشهای جدید اجتماعی، پدیدهای مدرن و ناشی از شهری شدن، شکلگیری روابط اقتصادی، ارزشهای جدید، انتظارات و تحرکات جدید اجتماعی هستند. تقابل میان حکومت و جنبشهای جدید اجتماعی، در فضای شهری معنا پیدا میکند و در نتیجهی کنترل حکومت، میتواند به جنبش اعتراضی و یا انقلاب تبدیل گردد. این جنبشها به دنبال تغییرات کلان در حکومت نیستند و مطالبات محدود و مشخصی دارند و نهادهای کوچک قدرت، سبک زندگی، محیط زیست و مسائل اجتماعی را مورد پرسش قرار میدهند. فضاهای شهری نقش مهمی در زندگی اجتماعی-سیاسی داشته و به عنوان مرکز ارتباط و تحول در شهرها عمل میکنند. وجود اماکنی مانند میدانها و پارکها با ایجاد زمان – مکان متفاوت، میتوانند فضای مناسبی را برای وقوع کنشهای جمعی کارناوال گونهای فراهم کرده و مطالبات طبقهی متوسط را به شکلی متفاوت بیان کنند. این مقاله، با استفاده از روش مطالعهی اسنادی، مصاحبه و مشاهدهی مستقیم، نقش و تأثیر فضاهای شهری را در فراهمآوری بستر مناسب برای شکلگیری کنشهای جمعی و جنبشهای جدید اجتماعی، با نظر به شهر استانبول در سال 2013 بررسی میکند. وجود اماکنی مانند میدان تقسیم استانبول، فضایی را پدید میآورد تا مکالمه، بحث و اظهار نظر به شکل آزادانه و باز برگزار شده و در صورت پدید آمدن بسترهای لازم گفتمان و تداوم آن، این امکان فراهم شود تا از دل آن کنشهای جمعی هدفمند و جنبشهای اجتماعی اصلاحی پدید آمده و به رشد جامعهی مدنی و ایجاد توسعهی سیاسی کمک کند.
پرونده مقاله
چکیدهطنز خانواده یا خویشاوندوار مقوله ای است که میخواهد به لایههای فرهنگ، زبان و مناسبات اجتماعی ارتباط خانوادگی وارد شود و پیوستگی این مناسبات را در شکل شوخی- جدی آن نشان دهد. میخائیل باختین منتقد و نظریه پرداز روس (1895-1975) با الهام از جشن های آزاد کارناوالی که در چکیده کامل
چکیدهطنز خانواده یا خویشاوندوار مقوله ای است که میخواهد به لایههای فرهنگ، زبان و مناسبات اجتماعی ارتباط خانوادگی وارد شود و پیوستگی این مناسبات را در شکل شوخی- جدی آن نشان دهد. میخائیل باختین منتقد و نظریه پرداز روس (1895-1975) با الهام از جشن های آزاد کارناوالی که در جهان به شکلهای مختلف برپا میشود نظریهی طنز کارناوالیسم خود را مطرح میکند او معتقد است که زبان هنری طنز میتواند روابط انسانی را بدون هیچ ترسی برملا کند و رفتار های آزاد و خودمانی خود را نشان دهد. کارناوال در شکل رمان گونگی خود، زندگی واقعی را نشان میدهد. هدف از این پژوهش بررسی کنش های کارناوالی مثل تاج گذاری و تاج برداری، خنده، مکالمه گرایی و موقعیتهای کارناوالی در دو داستان خانوادگی دری وری و چرت و پرت از ابراهیم رهاست. روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی است و با بهره-گیری از مطالعات کتابخانه ای انجام گرفته است. در پژوهش حاضر به این نتیجه میرسیم که در سطوح روابط خانوادگی صمیمیتی وجود دارد که در دیدارها و پیوستارهای زمانی- مکانی، موقعیت های کارناوالیزه خود را نشان میدهند. خصلت های فردی و اجتماعی اعضای خانواده در ورای دشنام ها و خنده ها زندگی را به بحران میکشانند یا بحران ها را برطرف میکنند.
پرونده مقاله
میخاییل باختین با نظریۀ منطق مکالمه فضای نوینی در حوزۀ رشته های ادبیات، زبان شناسی و جامعه شناسی پدید آورد. یکی از شاخصه های اصلی این نظریه، سخن کارناوالی است که بارزترین ویژگی آن، از بین بردن مرزبندی های رسمی پذیرفته شده، دگرگون ساختن و واژگونی مبادی غالب از سوی نهادها چکیده کامل
میخاییل باختین با نظریۀ منطق مکالمه فضای نوینی در حوزۀ رشته های ادبیات، زبان شناسی و جامعه شناسی پدید آورد. یکی از شاخصه های اصلی این نظریه، سخن کارناوالی است که بارزترین ویژگی آن، از بین بردن مرزبندی های رسمی پذیرفته شده، دگرگون ساختن و واژگونی مبادی غالب از سوی نهادها و گفتمان های قدرت است. کارناوالیته با استفاده از ابزاری چون انتقاد، هجو، کنایه و تمسخر، مفاهیم و قوانین و ارزش های حاکم بر جامعه را به چالش می کشد و فضای تک صدایی را برهم می زند و جامعه ای چندآوایی، همراه با گفت وگوهای متنوع پدید می آورد. در شعر معاصر فارسی، احمد شاملو به عنوان چهره ای منتقد، در سروده هایش از جمله مجموعۀ هوای تازه به نقد اوضاع سیاسی و اجتماعی جامعۀ تک صدایی و محدود زمان خود پرداخته و مبادی فرهنگ رسمی را به چالش کشیده و مرزبندی های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و ادبی معمول را درهم شکسته است. به این اعتبار، آنچه در مقالۀ حاضر بررسی و کاویده شده است، تطبیق توصیفی- تحلیلی موازین نظریۀ سخن کارناوالی باختین با رویکردهای انتقادی شاملو می باشد. به نظر می رسد شماری از مؤلفه های این نظریه همچون آمیختگی احساسات متناقض و بهره گیری از گروتسک، توجه به ابعاد زمینی حیات انسانی، درهم شکستن ارزش های رسمی و تحمیل شده به جامعه، نفی تک صدایی و ترویج چندصدایی با رویکردهای شاملو در مجموعۀ هوای تازه همخوانی دارد.
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد