شخصیتهای یک منظومه غنایی، تصویرگر عواطف بشری هستند که از درون فرد و جامعه سرچشمه میگیرند. حس شرم به عنوان یکی از مهمترین عناصر احساسی در فرهنگ ایرانی و نیز روابط عاشقانه، همواره مطرح بوده است. انعکاس این درونمایه منجر به شکل گیری چکیده کامل
شخصیتهای یک منظومه غنایی، تصویرگر عواطف بشری هستند که از درون فرد و جامعه سرچشمه میگیرند. حس شرم به عنوان یکی از مهمترین عناصر احساسی در فرهنگ ایرانی و نیز روابط عاشقانه، همواره مطرح بوده است. انعکاس این درونمایه منجر به شکل گیری انواع شرم میشود که هر یک واکنشهای گوناگونی را نیز در پی دارند. در این پژوهش با بررسی تطبیقی دو منظومه ویس و رامین و خسرو و شیرین، در دو محدوده زمانی متفاوت(پیش از اسلام و پس از اسلام)، روابط عاشقانه مورد کاوش قرار گرفته و ضمن تحلیل مفهومی بازتاب شرم و انتخاب کلیدواژههایی به مقایسه دو منظومه پرداخته شد. نتایج حاصل از این بررسی نشان میدهد که نوع شرم در این دو منظومه متفاوت است و ضمن داشتن بافتار متفاوت، در عملکرد میان عاشق و معشوق نیز به گونهای متفاوت پدیدار میگردد که به دقت مورد بررسی قرار گرفت.
پرونده مقاله
اندیشمندان و ادیبان زیادی در طول تاریخ با رویکردهای مختلف به تحلیل و تأویل آثار شعرا و نویسندگان پرداخته اند که به این سبب روش های مختلف نقد ادبی برای تحلیل محتوا و دست یافتن به جنبه های پنهان و مغفول آثار ارزشمند ادبی به وجود آمده است. در این بین، با کمی ژرف نگری می تو چکیده کامل
اندیشمندان و ادیبان زیادی در طول تاریخ با رویکردهای مختلف به تحلیل و تأویل آثار شعرا و نویسندگان پرداخته اند که به این سبب روش های مختلف نقد ادبی برای تحلیل محتوا و دست یافتن به جنبه های پنهان و مغفول آثار ارزشمند ادبی به وجود آمده است. در این بین، با کمی ژرف نگری می توان رد پای تغییر فصلها را در آثار شعرا و نویسندگان و هنرمندان پیدا کرد. احمد شاملو و فروغ فرخزاد از شاعران برجسته معاصری هستند که تغییر فصلها و عناصر مرتبط با آن ها تأثیر روانشناختی و عاطفی ویژهای در آثار ایشان داشته است. بر همین اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر روان شناختی فصول سال بر آفرینش هنری این شعرا انجام پذیرفته است. این پژوهش به ما این امکان را می دهد تا از منظر روانشناختی به تحلیل محتوای اشعار شاملو و فروغ بپردازیم و هرچه بیشتر به اندیشه و جهان عاطفی آن ها پی ببریم تا درک صحیح تری از آثار ایشان به دست بیاوریم. مطالعه دقیق این آثار نشان میدهد که تأثیر فصول سال و عوامل وابسته به آن ها نظیر رنگ های مختلف، گرمی و سردی و... در خلاقیت این دو شاعر تجلی بسیار گسترده ای دارد.
پرونده مقاله
يعتبر نقد النماذج العليا أحد أهم أنواع النقد الأدبي المعاصر وکان کارل جوستاو يونغ أول من طرح هذه النظرية استناداً إلی بحوثه في علم النفس والأنثروبولوجيا والأديان وتاريخ الحضارات ويطلق يونغ عنوان النماذج العليا علی الصور الذهنية العالمية الراسخة في اللاوعي الجماعي والفرد چکیده کامل
يعتبر نقد النماذج العليا أحد أهم أنواع النقد الأدبي المعاصر وکان کارل جوستاو يونغ أول من طرح هذه النظرية استناداً إلی بحوثه في علم النفس والأنثروبولوجيا والأديان وتاريخ الحضارات ويطلق يونغ عنوان النماذج العليا علی الصور الذهنية العالمية الراسخة في اللاوعي الجماعي والفردي ويعتبر الأسطورة من تجليات هذه النماذج العليا. وتندرج رواية أدرکها النسيان ضمن الروايات السريالية وتزخر بالتقنيات الأدبية مثل تيار الوعي والانطباعية والسفر عبر الزمن. وهي تروي قصة فتاة ذات شعر أحمر ووجه أحمر نشأت منذ ولادتها في حضانة الأطفال (المیتم)، حيث تواجه مشاکل عديدة عبر أحداث الرواية وتعرض الکاتبة في نهاية المطاف صورة عنها وهي بلغت الستين من عمرها. إن نظرة منا علی الرواية تطلعنا علی جوانب من قضايا علم النفس تضمنتها بشکل واضح. تعتبر روایات الشعلان علی رأس قائمة المؤلفات المرشحة للجوائز الأدبية علی المستويين الوطني والدولي وتزخر هذه الرواية بالنماذج العليا. يعالج هذا البحث باستخدام المنهج الوصفي-التحليلي والترکيز علی النقد النفسي النماذج العليا المؤثرة في کتابة هذه الرواية منها الآنيما والشيخ العاقل واالذات وتأثيرها علی أحداثها مما يساعد علی الإبداع في ناحیتي الشکل والمضمون.
پرونده مقاله
يعتبر النقد الأدبي التحليلي النفسي من الحقول الجديدة في مجال النقد الأدبي، والذي یقوم فیه الناقد بتحلیل ودراسة الزوایا الخفیة والمظاهر النفسیة الموجودة في شخصیات العمل الأدبي، لكي يخضع النص لتحلیل أمثل. حاولنا في البحث الراهن إلى تحليل شخصية "منى" البطلة والشخصية المحور چکیده کامل
يعتبر النقد الأدبي التحليلي النفسي من الحقول الجديدة في مجال النقد الأدبي، والذي یقوم فیه الناقد بتحلیل ودراسة الزوایا الخفیة والمظاهر النفسیة الموجودة في شخصیات العمل الأدبي، لكي يخضع النص لتحلیل أمثل. حاولنا في البحث الراهن إلى تحليل شخصية "منى" البطلة والشخصية المحورية في رواية "طيور أيلول" لإميلي نصر الله الكاتبة والروائية اللبنانية في ضوء نظرية أدلر في علم النفس الفردي؛ إذ أن هذه الرواية تناقش الإحباط والنبذ عند النساء في المجتمعات الريفية اللبنانية، حيث كن يعانين من الشعور بالنقص وانعدام الذات والوحدة؛ ومن ضمن هذه الشخصيات "منى" بطلة الرواية. اعتمدت الدراسة المنهج الوصفي- التحليلي ضمن إطار نظرية أدلر في علم النفس الفردي، وتبحث مسلّمة أساسية من مسلمات نظريته، وهي عقدة النقص وملامح تكوينها في شخصية "منى" وانعكاسات هذا الشعور في سلوكياتها، ثم اتخاذها آليات لتعويض ذلك الشعور. وتوصلت هذه الدراسة إلى أن بعض العوامل مثل البيئة الاجتماعية والتقالید القاسية خاصة وجهة نظر والد منى الاستبدادية والإحباط في الغرام، والفقر، أوجد عقدة النقص لديها، ولقد توسلت منى لتعويض هذا النقص بطرق غير اعتيادية ومتوهمة مثل اللجوء إلى التعويض الخيالي والهروب من الأسرة والواقع المعاش في المجتمع، والتي لا تترك في النهاية آثارًا إلا خيبة الأمل والشعور بانعدام الذات.
پرونده مقاله
من ملامح تاریخ الأدب الأندلسی کثرة الشاعرات المجیدات فی القریض وتسبّب هذا أن قدرا کبیرا من الشعر الأندلسی یختصّ بهنّ. دراسة هذا الأدب تکشف عن المیزات الأصلیة لهذه التجربة الشعریة وما یعود إلی خصائص هؤلاء الشاعرات وإخراجهنّ المعانی القدیمة بصیاغة جدیدة تختلف عن المعانی ا چکیده کامل
من ملامح تاریخ الأدب الأندلسی کثرة الشاعرات المجیدات فی القریض وتسبّب هذا أن قدرا کبیرا من الشعر الأندلسی یختصّ بهنّ. دراسة هذا الأدب تکشف عن المیزات الأصلیة لهذه التجربة الشعریة وما یعود إلی خصائص هؤلاء الشاعرات وإخراجهنّ المعانی القدیمة بصیاغة جدیدة تختلف عن المعانی السائدة فی الشعر التقلیدی والّتی أدّت إلی النهضة الأدبیة. هذا والمنهج المتّبع فی دراستنا هذه هو المنهج التوصیفی ـ التحلیلی وهو یعتمد علی مناهج الداراسات الحدیثة فی النقد النفسی الحدیث، لکی نتعرّف الأجواء الأدبیة المسیطرة علی هذا العصر والبواعث النفسیة المؤثرة علی الشاعرات وعلی تجربتهنّ الشعریة. ونستنتج من القراءة السیکولوجیة والنقدیة النفسیة الحدیثة لغزل الشاعرات الأندلسی أنّه مرآة لمنازعهن النّفسیة وقد تضمّن سماتٍ من المعانی والخیال النابعَین من البواعث الباطنیة. ومواقفهنّ تعود إلی الإزدواجیة الذاتیة. وقد تبلورت هذا الغزل فی اتجاهین متعارضین؛ أولاً الاتجاه المحافظ (العذری) مرتبطاً بالنظرة الإسلامیة ومن أهم عناصره: "الوجع العشقی والانشطار الداخلی" و "الکبت"، "النوستالجیا"، "تعطیل الإرادة"، "النرفانا"، "المازوشیة"؛ ثانیاً الاتجاه غیر المحافظ (الإباحی) متأثرا بظروف المجتمع ومن أهم عناصره: "الجنسیة المثلیة" أو "الغزل المؤنث"، "الصراحة والجرأة فی التعبیر"، "التهتّک والمجاهرة باللّذات".
پرونده مقاله
کان الغزل العذری حیّاً فی العصر العباسی رغم وجود الشعراء الذین ارتفعوا عن الحس المادی وعاشوا فی حبّهم معیشة طاهرةً نقیةً وعلی رأسهم محمد بن داود الإصفهانی المعروف بالظاهری. فهو نتاج تربیة إسلامیة صافیة امتزجت فیه التعالیم الدینیة بروح إنسانیة فنتجت عنها هذه العفة و"النی چکیده کامل
کان الغزل العذری حیّاً فی العصر العباسی رغم وجود الشعراء الذین ارتفعوا عن الحس المادی وعاشوا فی حبّهم معیشة طاهرةً نقیةً وعلی رأسهم محمد بن داود الإصفهانی المعروف بالظاهری. فهو نتاج تربیة إسلامیة صافیة امتزجت فیه التعالیم الدینیة بروح إنسانیة فنتجت عنها هذه العفة و"النیرفانا" من أهم میزاته ویمثل انعطافاً واضحاً فی تیار الشعر العربی، لأنّه وضع غرضاً شعریاً متمیزاً وکان حافظاً لأسالیب الشعر الموروثة، کما تأثّر بالحضارة الإسلامیة والثقافات الأخری آنذاک.
سعت هذه الدراسة أن تبرز بعض معالم التربیة الروحیة المشترکة عند البوذیة والإسلام وأهمیة الحیاة الروحیة ومکانتها عند الدیانتین؛ وتدور حول وسائل العملیة لتحقیقها ثمّ أسالیبها لتجرد النفس عن رغباتها وتحقیق الوصول إلی الذات الإلهیة. ومن أهم عناصرها الموت، الألم، تعطیل الإرادة، الصراع النفسی والمازوشیة.
هذا والمنهج الذی التزمناه فی بحثنا توصیفیاً تحلیلیاً ویعتمد علی مناهج الداراسات الحدیثة فی النقد النفسی الحدیث ویمکن معرفة الأجواء الأدبیة المسیطرة علی العصر العباسی من خلال النقد النفسی لأشعار الإصفهانی کما سلکنا فی هذا البحث مسلک النقد والتفنید. إذن دراسة دقیقة لأشعاره تُوضِح قیمة هذا الشعر من الناحیة الفنیة واتجاهه العفیف فی معالجة هذا الجانب الشعری المتمیز.
پرونده مقاله
داستان، بازنمایی از زندگی انسانی است که خواننده تلاش می کند؛ خود را در آن بیابد، خود را به آن برساند و یا خود را از آن دور سازد. در درون خود رمزها و رازهایی دارد که اگر خوب بازگشایی شود ترجمۀ هر کدام از آن ها، زندگی بشریت را خوب معنی می کند، و تعلیم هر یک، برگی بر بارور چکیده کامل
داستان، بازنمایی از زندگی انسانی است که خواننده تلاش می کند؛ خود را در آن بیابد، خود را به آن برساند و یا خود را از آن دور سازد. در درون خود رمزها و رازهایی دارد که اگر خوب بازگشایی شود ترجمۀ هر کدام از آن ها، زندگی بشریت را خوب معنی می کند، و تعلیم هر یک، برگی بر باروری آن می افزاید. این نوشته می خواهد؛ داستان پادشاه و کنیزک مثنوی معنوی را رمزگشایی کند. با استفاده از قواعد ساختار گرایی آن را بشکافد و با ارادۀ تعلیمی و آموزشی، شکل و محتوای آن را تبیین و توضیح دهد. ایضاح صحنه های مختلف داستان، آشنایی با مزۀ تلخ و شیرین روان شناختی آن بر زاویۀ دید مخاطب قدرت و دقت خواهد بخشید. در مجموع نوشته هایی که در مورد این داستان ملاحظه شد، به نظر می رسد با این شیوه و فرایند، تحقیقی دربارۀ آن صورت نگرفته باشد، امید است مقبول نظر استادان و مورد استفادۀ پژوهندگان قرار گیرد.
پرونده مقاله
آثار ادبیات کودک در شعر و نثر همچون آثار ادبی بزرگسالان میتواند از جنبههای گوناگون، مطالعه و بررسی شود. قصههای کودکان در روایت معمولاً ساده است و دریافت آن به آسانی صورت میگیرد، اما در زیر ساخت میتواند سرشار از نکات روانشناختی و تأویل پذیر در حوزهی علم روانشناس چکیده کامل
آثار ادبیات کودک در شعر و نثر همچون آثار ادبی بزرگسالان میتواند از جنبههای گوناگون، مطالعه و بررسی شود. قصههای کودکان در روایت معمولاً ساده است و دریافت آن به آسانی صورت میگیرد، اما در زیر ساخت میتواند سرشار از نکات روانشناختی و تأویل پذیر در حوزهی علم روانشناسی باشد. ادبیات کودک بستری مناسب برای طرح غیرمستقیم مسائل روانشناسی است؛ چرا که ناخودآگاه کودک را مخاطب قرار میدهد و با جایگزین کردن مسائل روانی مثبت با منفی، او را برای رویارویی با جهان بیرون آماده میکند. نقد روانشناختی یکی از شاخههایی است که میتواند در کنار دیگر شیوههای نقد، سرنخهای بسیاری را برای فهمیدن و حل مسائل و معماهای یک اثر در اختیارمان قرار دهد.به این منظور، در این مقاله ابتدا مقدمهای دربارهی اهمیت و جایگاه نقد روانشناختی و ارائهی نظریات صاحبنظران در اینباره مطرح گردید، سپس به پیشینه علمی پژوهش و تحقیقات صورت گرفته پرداخته شده است. در ادامه خلاصهای از قصهی اولدوز و کلاغها آوردهایم؛ و پس از تبیین نظر فروید، یونگ و آدلر به طور جداگانه به نقد و تحلیل روانشناختی شخصیتهای قصه پرداختهایم. نتایج این پژوهش نشان میدهد که آرای فروید همچون مکانیسمهای دفاعی، کهنالگوهای یونگ و مفاهیم عقدهی حقارت طبق نظریهی آدلر در شخصیتهای قصه تبلور یافته است. این نقد و تحلیل حاکی از آن است که در ژرفای قصههای کودکان و به ویژه قصهی مورد بحث ظرفیت نقد روانشناختی نهفته است و میتوان برای پی بردن به ژرفای عمیق شخصیت آنها از این نوع نقد بهره برد.
پرونده مقاله
بوستان آیینۀ تمامنمای جامعه اخلاقی، انسانی و آرمانی سعدیست که در آن به توصیف رفتارهای اجتماعی انسان میپردازد. او با ارائۀ راهکارهایی عملی برای بهبود رفتار و روابط انسانی، پاسخگوی بسیاری از معضلات وتعارضات روحی و روانی افراد جامعه آن زمان و حتی اکنون است. وی برای رسان چکیده کامل
بوستان آیینۀ تمامنمای جامعه اخلاقی، انسانی و آرمانی سعدیست که در آن به توصیف رفتارهای اجتماعی انسان میپردازد. او با ارائۀ راهکارهایی عملی برای بهبود رفتار و روابط انسانی، پاسخگوی بسیاری از معضلات وتعارضات روحی و روانی افراد جامعه آن زمان و حتی اکنون است. وی برای رسانیدن پیامهای اخلاقی و انسانی خود از ابزار پر تاثیر حکایت بهره برده و از شخصیتها به عنوان محوریترین عامل در شکلگیری حکایات استفاده کرده است. هدف روان شناسی نیز شناخت ابعاد شخصیت انسان و ارائه راهکارهایی برای رشد و خود آگاهی بیشتر اوست. دراین پژوهش به شیوۀ توصیفی، تحلیلی و کمی به نقد رفتارهای شخصیتهای حکایات بوستان براساس نظریۀ روانشناسی شخصیت یونگ پرداخته شده است. ابتدا حکایتهایی که بر مبنای دیدگاه روانشناسی شخصیت یونگ قابل انطباق و بررسی بود، شناسایی و سپس مولفههای روانشناسی شخصیتهای اصلی در آن حکایات به ترتیب بابها، تحلیل، بررسی و ارزیابی و نتایج به صورت جدول و نمودار مشخص شده است. با توجه به بررسیهای انجام شده، در بین نوزده حکایتی که براساس دیدگاههای یونگ در مورد روانشناسی شخصیت قابل بررسی بود، مولفههای نوع شخصیتی درونگرا با هشت حکایت و حدود 42 درصد، بیشتر از سایر دیدگاههای یونگ بسامد داشت.
پرونده مقاله
از مهمترین مؤلفههای نظریۀ روانکاوی فروید، مکانیزمهای دفاعی است. به عقیدۀ وی همۀ مردم برای رسیدن به آرزوهایشان کوشش میکنند، اگر در رسیدن به آرمانشان ناکام شوند، دچار فشار روانی میشوند و برای رویارویی با فشار روانی، از مکانیزمهای دفاعی استفاده میکنند. منظومۀ فرهاد چکیده کامل
از مهمترین مؤلفههای نظریۀ روانکاوی فروید، مکانیزمهای دفاعی است. به عقیدۀ وی همۀ مردم برای رسیدن به آرزوهایشان کوشش میکنند، اگر در رسیدن به آرمانشان ناکام شوند، دچار فشار روانی میشوند و برای رویارویی با فشار روانی، از مکانیزمهای دفاعی استفاده میکنند. منظومۀ فرهاد و شیرین وحشی بافقی، ظرفیتهای قابل تأمل برای بررسی مکانیزمهای دفاعی فروید را دارد و میتواند از دید روانشناختی، بررسی شود. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی به تحلیل روانشناختی منظومۀ فرهاد و شیرین وحشی بافقی با تأکید بر مکانیزمهای دفاعی فروید پرداخته است و به این پرسش پاسخ داده که هرکدام از شخصیتهای این منظومه، برای کاهش و غلبه بر آسیبهای روانی از چه راههای مقابلهای و مکانیزمهای دفاعی استفاده میکنند؟ یافتههای پژوهش نشان میدهد، این شخصیتها نیز مانند دیگر افراد جامعه، هنگام ناکامی و پریشانی به مکانیزمهای دفاعی، به خصوص فرافکنی و خیالپردازی و ... متوسل میشوند تا بر مسائل و اضطرابهای ایجاد شده فائق آیند و آشفتگی درونی خود را کاهش دهند.
پرونده مقاله
مطالعة روانشناسانه غزلهای مولانا نشان میدهد که بیشتر غزلهایی که حاصل شور و جذبه و هیجان عاطفی است، حاوی نوعی خودشناسی و درک و بیان درست و عمیق از خودآگاه و ناخودآگاه شخصی و جمعی مولاناست. تجربة دیدار با فرامن که مولوی بنا بر عقاید عرفانی خود، او را با جبرییل، حق، ان چکیده کامل
مطالعة روانشناسانه غزلهای مولانا نشان میدهد که بیشتر غزلهایی که حاصل شور و جذبه و هیجان عاطفی است، حاوی نوعی خودشناسی و درک و بیان درست و عمیق از خودآگاه و ناخودآگاه شخصی و جمعی مولاناست. تجربة دیدار با فرامن که مولوی بنا بر عقاید عرفانی خود، او را با جبرییل، حق، انسان کامل و معشوق یکی میگیرد، در وجود شمس تبریز ظهور مییابد و شمس، یار غارِ مولانا در دیوان کبیر است که تجسمی از ضمیر ناخودآگاه و فرامن شخصی وی است.روش مطالعه در مقالة حاضر نقد روانشناختی است. نگارنده میکوشد تا با طرح مسأله فرامن (Superego) که یکی از کهنالگوهای روانشناسی یونگ است، به بررسی یکی از کهنالگوهای گسترده در دیوان بپردازد. در این مسیر رمز غار در ادب فارسی و فرهنگ جهانی نیز بررسی شده است.
پرونده مقاله
ویژگیهای مشترک زیادی تعدادی از شخصیتهای زن در داستانهای غزاله علیزاده را شاخص و قابل توجه کرده و از آنها انگارههایی اسطورهاییا شبهاسطورهای ساخته است؛ ویژگیهای مثبت و منفی شیطانیا فرشته بودن، کودک یا پیر بودن همزمان، برخورداری از قدرت جادوی زنانه، فرزانگی روحانی، چکیده کامل
ویژگیهای مشترک زیادی تعدادی از شخصیتهای زن در داستانهای غزاله علیزاده را شاخص و قابل توجه کرده و از آنها انگارههایی اسطورهاییا شبهاسطورهای ساخته است؛ ویژگیهای مثبت و منفی شیطانیا فرشته بودن، کودک یا پیر بودن همزمان، برخورداری از قدرت جادوی زنانه، فرزانگی روحانی، مظهر الهام و ارضای معنوی بودن و دیگر ویژگیهایی که برای انگارههای کهنالگویی ذکر شده است. از آنجا که بین نقد اسطورهای و شیوۀ روانشناختی ارتباط کاملاً نزدیکی وجود داردو کهنالگوها همچون غرایز، بر رفتار انسان تأثیرمیگذارند و به شکلگیری شخصیت کمک میکنند و هر دوی اینها با انگیزههای زیربنایی رفتار انسان سر و کار دارند، در این مقاله با رویکردی انتقادی به تحلیل ویژگیهای شخصیتهایزن در آثار علیزادهپرداخته شده است.این پژوهش نشان میدهد که خلق تصاویریکسویه، رمزآلودگی و ناشناختگی، و نابهنجاری در پیوند بین واقعیت و رؤیا در خلق چهره زنان از جمله پیامدهای توجه نویسنده به نشانههای اسطورهای است.
پرونده مقاله
تحلیل سیر شخصیّت قهرمان در یک داستان عاشقانه- قهرمانی از منظر نقد روان شناختی(بر مبنای مطالعة موردی: داستان بیژن و منیژه) معصومه صادقی* استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد گرمسار، دانش گاه آزاد اسلامی، گرمسار، ایران. تاریخ دریافت: 15/2/1397 تاریخ پذیرش: 12/6/139 چکیده کامل
تحلیل سیر شخصیّت قهرمان در یک داستان عاشقانه- قهرمانی از منظر نقد روان شناختی(بر مبنای مطالعة موردی: داستان بیژن و منیژه) معصومه صادقی* استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد گرمسار، دانش گاه آزاد اسلامی، گرمسار، ایران. تاریخ دریافت: 15/2/1397 تاریخ پذیرش: 12/6/1398 چکیده نقد روان شناختی گونه ای از نقد ادبی است که بر اساس اصول روان شناسی به نقد و تحلیل اثر ادبی می پردازد. در این نوع نقد، شخصیّت مهمترین مسألة تحقیق است. مطابق این روی کرد، در این مقاله که به شیوۀ توصیفی- تحلیلی انجام شده، شخصیّت قهرمان در یک داستان عاشقانه (بیژن و منیژه)، از حیث تحلیل روان کاوانه بررسی شده تا این فرضیه اثبات شود که یک داستان عاشقانه– قهرمانی، فارغ از جنبههای رمانتیک خود، داستانی از تعالی شخصیّت قهرمان در مسیر تشرّف از من به فرامن یا منِ آرمانی است. بیژن در این داستان، هبوط در ظلمت ناخودآگاه را تجربه میکند، سپس، احساس گناه، زمینة تعالی او را فراهم میکند؛ مسیری که با تبعید به چاه تاریک آغاز میشود. این چاه را می توان مظهری از جنبة تاریک خویشتن بیژن دانست که خروج وی از آن، مستلزم فرایندی چون یک درمان روانشناختی است تا این چاه تاریک درون را به روشنای خودآگاهی و رهایی تبدیل کند. در نتیجه بیژن (خود)، هم راه منیژه که نمادی از اروس اوست، تاوان گناه را با سخت ترین رنج ها می پردازد تا ناخودآگاه (چاه) به خودآگاه (رهایی) تبدیل شود. آزمون پایانی او نمادی از همین تعالی است. * . sadeghi2002@yahoo.com
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد