• فهرست مقالات Instructional design

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - تجارب دانشجویان تربیت معلم از طراحی آموزشی بر اساس رویکرد سازنده‌گرایی
        احمدرضا فاضلی مرتضی کرمی
        رویکرد سازنده گرایی یکی از رویکردهای نسبتاً جدید در زمینه طراحی آموزشی است. هدف از این مطالعه، شناسایی و کشف تجارب دانشجو ـ معلمان از طراحی آموزشی بر اساس رویکرد ساختن گرایی و الگوی طراحی محیط‌های یادگیری سازنده گرای جانسون بود. روش پژوهش در این مطالعه، روش کیفی و از نو چکیده کامل
        رویکرد سازنده گرایی یکی از رویکردهای نسبتاً جدید در زمینه طراحی آموزشی است. هدف از این مطالعه، شناسایی و کشف تجارب دانشجو ـ معلمان از طراحی آموزشی بر اساس رویکرد ساختن گرایی و الگوی طراحی محیط‌های یادگیری سازنده گرای جانسون بود. روش پژوهش در این مطالعه، روش کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. جامعه این پژوهش، کلیه دانشجو ـ معلمان مرکز تربیت معلم شهید بهشتی مشهد رشته علوم تربیتی ـ آموزش ابتدایی بودند که در سال تحصیلی90-91 در آن مرکز تحصیل می‌کردند. روش نمونه‌گیری در این پژوهش روش نمونه‌گیری هدفمند بود و با روش نمونه‌گیری هدفمند تعداد 15 دانشجو ـ معلم انتخاب شدند، که چون محقق به اشباع اطلاعاتی رسید به همین تعداد نمونه بسنده کرد. ابزار پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. برای اعتبار نتایج این پژوهش، نتایج و مقوله‌های استخراج شده به تأیید شرکت‌کنندگان رسید. برای تحلیل اطلاعات و متن مصاحبه‌ها از روش کدگذاری استقرایی استفاده شد. نتایج استفاده از الگوی جانسون در کلاس درس تجارب بسیار ارزنده‌ای را برای دانشجو ـ معلمان به دنبال داشت و مهمترین مقوله‌ها و نتایجی که از مصاحبه‌ها استخراج شد عبارت بودند از: استقلال، خودگردانی یا خودکفایی، توسعه توانایی حل مسأله، تسلط در جستجو، بازیابی و ذخیره اطلاعات، تعاملات اثربخش و یادگیری عمیق و اثربخش. با توجه به این نتایج، استفاده از این الگو و سایر الگوهای مبتنی بر رویکرد سازنده گرایی می‌تواند، تأثیر زیادی بر عملکرد و موفقیت دانش‌آموزان و دانشجویان در دروس مختلف داشته باشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - بررسی تأثیر مدل طراحی آموزشی گانیه و بریگز بر یادگیری و یادداری و انگیزش پیشرفت تحصیلی درس علوم تجربی
        راضیه برزگر خدیجه علی آبادی
        آموزش از اساسی‌ترین نیازهای بشر است. بدون آموزش، هیچ جامعه‌ای نمی‌تواند به بقای خود ادامه دهد. اما آموزش مؤثر و سودمند نمی‌تواند با کوشش و خطا صورت گیرد؛ بلکه نیازمند طرح و برنامه است. پژوهش حاضر با توجه به اهمیت و تأثیر الگوهای طراحی آموزشی به ویژه الگوی طراحی گانیه در چکیده کامل
        آموزش از اساسی‌ترین نیازهای بشر است. بدون آموزش، هیچ جامعه‌ای نمی‌تواند به بقای خود ادامه دهد. اما آموزش مؤثر و سودمند نمی‌تواند با کوشش و خطا صورت گیرد؛ بلکه نیازمند طرح و برنامه است. پژوهش حاضر با توجه به اهمیت و تأثیر الگوهای طراحی آموزشی به ویژه الگوی طراحی گانیه در حوزه فعالیت‌های آموزشی انجام گرفته، هدف آن بررسی تأثیر مدل طراحی آموزشی گانیه و بریگز بر یادگیری، یادداری و انگیزش پیشرفت تحصیلی درس علوم تجربی دانش‌آموزان سال سوم راهنمایی است. جامعه آماری پژوهش، همه دانش‌آموزان دختر پایه سوم راهنمایی شهراهر در سال تحصیلی 91 ـ 1390 بود و از این جامعه به طور تصادفی خوشه‌ای چند مرحله‌ای، تعداد دو کلاس 25 نفره انتخاب و یک کلاس به عنوان گروه آزمایش (25 نفر) و کلاس دیگر به عنوان گروه کنترل (25 نفر) در نظر گرفته شد که در مجموع 50 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور سنجش آزمودنی‌ها، آزمون یادگیری و یادداری و پرسشنامه انگیزش پیشرفت تحصیلی (ISM) (Inventory of School Motivation ) مورد استفاده قرار گرفت. ضریب پایایی آزمون یادگیری با استفاده از روش دونیمه کردن 83/0 و ضریب پایایی پرسشنامه انگیزش پیشرفت تحصیلی (ISM) با روش آلفای کرانباخ 81/0 بود. در این پژوهش، گروه آزمایش (25 نفر) به روش مدل طراحی گانیه و گروه کنترل (25 نفر) به شیوه مرسوم آموزش دیدند. پس از جمع‌آوری داده‌ها، در تجزیه و تحلیل آنها از شاخص‌های آمار توصیفی (میانگین، انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس و تحلیل واریانس چند متغیره) استفاده شد و توسط نرم افزار spss مورد محاسبه قرار گرفت. نتایج نشان داد به کارگیری الگوی گانیه در طراحی آموزشی درس علوم تجربی در مقایسه با شیوه مرسوم باعث افزایش یادگیری و یادداری می‌شود؛ اما از نظر انگیزش پیشرفت بین دو گروه تفاوت معناداری وجود ندارد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - تأثیر کاربست الگوی جاناسن در یادگیری مبتنی بر مسأله بر نگرش، رضایت و یادگیری در برنامه‌های آموزش ضمن خدمت معلمان
        زهرا فیروزی مرتضی کرمی حسین کارشکی محمود سعیدی رضوانی
        هدف پژوهش حاضر، ارزشیابی اثربخشی ناشی از کاربست الگوی طراحی مسأله محور سازنده گرا در آموزش ضمن خدمت معلمان است. روش این پژوهش از نوع شبه آزمایشی بود. به منظور سنجش متغیر نگرش و رضایت از طرح پس ـ آزمون با گروه گواه و برای سنجش متغیر یادگیری از طرح پیش آزمون ـ پس آزمون با چکیده کامل
        هدف پژوهش حاضر، ارزشیابی اثربخشی ناشی از کاربست الگوی طراحی مسأله محور سازنده گرا در آموزش ضمن خدمت معلمان است. روش این پژوهش از نوع شبه آزمایشی بود. به منظور سنجش متغیر نگرش و رضایت از طرح پس ـ آزمون با گروه گواه و برای سنجش متغیر یادگیری از طرح پیش آزمون ـ پس آزمون با گروه گواه استفاده شد. نمونه آماری، متشکل از دو گروه معلمان شرکت کننده در دوره ضمن خدمت ارزشیابی توصیفی شهرستان لامرد بود که با استفاده از شیوه نمونه‌گیری در دسترس، یکی از این گروه‌ها به عنوان گروه آزمایش و دیگری به عنوان گروه گواه انتخاب شد. تعداد فراگیران در این گروه‌ها 68 نفر بود. ابزارهای پژوهش شامل دو پرسشنامه جهت سنجش نگرش و رضایت فراگیران و آزمون پیشرفت تحصیلی جهت سنجش میزان یادگیری فراگیران بود. جهت تعیین روایی کلیه ابزارها از روایی محتوایی استفاده شد و جهت پایایی دو پرسشنامه نگرش و رضایت از روش آلفای کرونباخ مورد استفاده قرار گرفت که به ترتیب معادل96/0و94/0 محاسبه شد. پایایی آزمون تدوین شده، با استفاده از روش کودر ریچاردسون معادل 83/0 محاسبه گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده‌ها از روش تحلیل واریانس چند متغیری، آزمون‌های تک متغیری تحلیل واریانس، و کوواریانس تک متغیری استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که به کارگیری الگوی طراحی مسأله محور سازنده گرا در آموزش ضمن خدمت معلمان موجب افزایش اثربخشی این دوره‌های آموزشی می‌شود (P= 0/001). همچنین نتایج، پیرامون مؤلفه‌های تشکیل دهنده اثربخشی نشان داد که فراگیران در گروه مساله محور سازنده گرا رضایت بیشتر (p=0/001) نگرش مثبت‌تر (p=0/001) و یادگیری بهتر (p=0/001) نسبت به فراگیران گروه سنتی و موضوع ـ محور داشتند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - تدوین الگوی طراحی آموزشی بر پایه اصول یادگیری معکوس
        فرانک اسماعیلیان زهرا زارع
        مطالعه حاضر با هدف تدوین الگوی طراحی آموزشی بر پایه اصول یادگیری معکوس با استفاده از روش کیفی و طرح پژوهش حین عمل انجام شد. الگوی اولیه از طریق مصاحبه نیمه ساختار با دوازده متخصص یادگیری معکوس صورت بندی شد و طی جلسات مصاحبه با هفت تن از آنان ارزیابی و اصلاح شد. سپس، طرح چکیده کامل
        مطالعه حاضر با هدف تدوین الگوی طراحی آموزشی بر پایه اصول یادگیری معکوس با استفاده از روش کیفی و طرح پژوهش حین عمل انجام شد. الگوی اولیه از طریق مصاحبه نیمه ساختار با دوازده متخصص یادگیری معکوس صورت بندی شد و طی جلسات مصاحبه با هفت تن از آنان ارزیابی و اصلاح شد. سپس، طرح های تدریس علوم پایه ششم براساس الگوی توصیه شده طی جلسات گروه های کانونی با ده معلم پایه ابتدایی تدوین گردیدند و مطابق با بازخوردهای آنان تغییراتی در الگوی آموزش معکوس اعمال شد. طرح های تدریس در یک کلاس پایه ششم اجرا شدند و نتایج حاصل از مشاهدات معلم و بازخوردهای دانش آموزان برای بهبود الگو استفاده شد. چارچوب نهایی با عنوان الگوی طراحی آموزشی معکوس معرفی شد که فرابند آموزش را مشتمل بر سه مرحله تحلیل و نیازسنجی، طراحی و تدوین، و اجرا و ارزشیابی توصیف می کند. در مرحله نخست، ویژگی های یادگیرندگان، طرح برنامه درسی و موقعیت یادگیری تحلیل می شوند تا مراحل بعدی با تکیه به بینش های برآمده از این تحلیل، تنظیم شوند. در مرحله دوم، درباره نحوه بیان اهداف آموزشی، سازماندهی مواد و منابع آموزشی و تنظیم محیط یادگیری تصمیم گیری می شود. مرحله سوم مشتمل است بر اقداماتی که در سه موقعیت پیش ازکلاس درس (مانند نحوه اشتراک مواد آموزشی و بیان انتظارات از یادگیرندگان)، حین کلاس درس (مانند ارزیابی تکالیف و ارائه بازخورد) و پس از کلاس درس (مانند معرفی منابع و طرح پرسش های تاملی) رخ می دهند. الگوی طراحی آموزشی معکوس حاصل این پژوهش می تواند بعنوان یک راهنما مورد استفاده طراحان آموزشی و معلمان قرار گیرد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - مقایسه تأثیر روش آموزش مبتنی بر الگوی پنج مرحله‌ای بایبی و سنتی بر خلاقیت و یادگیری دانش آموزان سال سوم راهنمایی در درس علوم
        مهسا مرادی خدیجه علی آبادی فریبرز درتاج
        زمینه: امروزه شیوه‌های جدید و فعال در یادگیری مورد توجه بسیار قرار گرفته است،‌ تأکید این شیوه‌ها بر درگیر کردن دانش آموزان با مسائلی است که با زندگی واقعی آنان مرتبط است. روش مبتنی بر الگوی بایبی یکی از الگوهای فعال می‌باشد. هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه تأثیر روش آموزش مب چکیده کامل
        زمینه: امروزه شیوه‌های جدید و فعال در یادگیری مورد توجه بسیار قرار گرفته است،‌ تأکید این شیوه‌ها بر درگیر کردن دانش آموزان با مسائلی است که با زندگی واقعی آنان مرتبط است. روش مبتنی بر الگوی بایبی یکی از الگوهای فعال می‌باشد. هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه تأثیر روش آموزش مبتنی بر الگوی پنج مرحله‌ای بایبی و سنتی بر خلاقیت و یادگیری دانش آموزان سال سوم راهنمایی در درس علوم بوده است. روش: تحقیق حاضر از نوع شبه آزمایشی و طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و آزمایش است. جامعه مورد مطالعه این پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر پایه سوم شهر قزوین که در سال تحصیلی 90-1391 مشغول به تحصیل بوده‌اند تشکیل می‌دهد. نمونه این پژوهش 61 نفر از دانش آموزان دختر پایه سوم راهنمایی بودند. نمونه گیری به دلیل محدودیت اجرا به صورت نمونه گیری در دسترس انجام شد. برای تجزیه و تحلیل داده از آزمون آماری کوواریانس وT اختلافی استفاده شد. یافته‌ها: طبق نتایج می‌توان گفت که بین میزان خلاقیت و یادگیری دانش آموزانی که با روش بایبی آموزش دیده‌اند، نسبت به دانش آموزانی که با روش سنتی آموزش دیده‌اند تفاوت معنی داری وجود دارد و این تفاوت به نفع گروهی است که با روش بایبی آموزش دیده‌اند. نتیجه گیری: به کار گیری شیوه‌های جدید آموزشی سبب می‌شود دانش آموزان به تفکر عمیق بپردازند، چگونه یاد گرفتن را بیاموزند و به یادگیرندگانی همیشگی تبدیل شوند. پیشنهاد می‌شود که از الگوی طراحی بایبی به عنوان الگویی مناسب برای دست‌یابی یادگیرندگان به فهم عمیق از موضوع و افزایش تفکر واگرا بهره گرفته شود. 1. instructional design models [2]. Bybee (5E) instructional design model [3]. learning [4]. creative پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - مقایسه اثربخشی طراحی آموزشی دو روش ابداعانه حل مسئله و بارش مغزی بر میزان خلاقیت دانشجویان دوره‌های آموزش الکترونیکی دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی
        اکرم امیری داریوش نوروزی
        زمینه: پژوهش‌های حوزه خلاقیت در سال‌های اخیر بسیار فزونی یافته است. به خصوص که گرایش به خلاقیت سازمانی با رویکردهای تربیتی با رشد چشمگیری همراه بوده است. هدف: پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی طراحی آموزشی دو روش ابداعانه حل مسئله و بارش مغزی بر میزان خلاقیت دانشجویان دوره‌های چکیده کامل
        زمینه: پژوهش‌های حوزه خلاقیت در سال‌های اخیر بسیار فزونی یافته است. به خصوص که گرایش به خلاقیت سازمانی با رویکردهای تربیتی با رشد چشمگیری همراه بوده است. هدف: پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی طراحی آموزشی دو روش ابداعانه حل مسئله و بارش مغزی بر میزان خلاقیت دانشجویان دوره‌های آموزش الکترونیکی دانشگاه خواجه نصیر الدین طوسی در نیمسال اول تحصیلی 89-1388 بوده است. روش: روش تحقیق در پژوهش مذکور، تجربه ایی با در نظر داشتن گروه آزمایش و کنترل بود. گروه آزمایش و کنترل شامل دانشجویان آموزش یادگیری الکترونیکی در نیمسال اول سال تحصیلی (89-1388) دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی بوده است. طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل از دو گروه آزمودنی تشکیل شد. هر دو گروه دو بار مورد اندازه گیری قرار گرفتند، اولین اندازه گیری با اجرای یک پیش آزمون و دومین به وسیله پس آزمون صورت گرفت. به منظور تشکیل گروه‌ها محقق با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی، نیمی از آزمودنی‌ها را در گروه اول (30 نفر) و نیمی دیگر را در گروه دوم (30 نفر) جایگزین نمود، دو گروهی که به این ترتیب تشکیل شد مشابه هم بود و اندازه گیری متغیر وابسته (خلاقیت) برای هر دوی آنها در یک زمان و تحت یک موقعیت صورت گرفت. حجم نمونه برای دانشجویان آموزش الکترونیکی طبق فرمول 60 نفر محاسبه شد، ابزار اندازه گیری پرسشنامه خلاقیت عابدی (1372) و همچنین مقایسه نمرات دانشجویان تحت آموزش با روش ابداعانه حل مسئله و بارش مغزی بود. جهت تجزیه و تحلیل داده‌ها و به منظور کنترل تأثیر نمرات پیش آزمون بر نمرات پس آزمون دو گروه، مقایسه دو گروه از روش آماری کوواریانس و به منظور بررسی میزان اثربخشی دو متغیر مستقل بر میزان خلاقیت از آزمون آماری تی (t ) استفاده شد. یافته‌ها: نتایج نشان می‌دهد رویکردهای جدید خلاقیت مثل روش ابداعانه حل مسئله نسبت به رویکردهایی چون بارش مغزی به خصوص در زمینه آموزش مجازی مؤثر واقع می‌شوند. نتیجه گیری: نتایج حاصل از پژوهش مزبور به ترتیب فرضیه‌ها عبارتست از: 1- وجود تأثیر معنادار دوره مهارت‌های تفکر خلاق با روش بارش مغزی، بر افزایش میزان خلاقیت دانشجویان تأیید می‌شود.2- وجود تأثیر معنادار دوره مهارت‌های تفکر خلاق با روش ابداعانه حل مسئله، بر افزایش میزان خلاقیت دانشجویان تأیید می‌شود.3- وجود تأثیر معنادار و مثبت دوره مهارت‌های تفکر خلاق با روش ابداعانه حل مسئله، بر افزایش میزان خلاقیت دانشجویان در مقایسه با روش بارش مغزی تأیید می‌شود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        7 - The Effect of Strategy-based Instruction on Iranian EFL Learners’ Learner Autonomy: Learners’ Perceptions
        Nooshin Azin Reza Biria Ahmad Ameri-Golestan
        The current study was an effort to investigate the impact of strategy-based instruction (SBI) on Iranian tertiary learners’ perception of autonomy. To this purpose, forty-eight English Translation students in a reading comprehension course at Islamic Azan Universi چکیده کامل
        The current study was an effort to investigate the impact of strategy-based instruction (SBI) on Iranian tertiary learners’ perception of autonomy. To this purpose, forty-eight English Translation students in a reading comprehension course at Islamic Azan University, Islamshahr, Iran, were selected and randomly assigned to experimental and control groups. Then, a package of nine 90-minute strategy-based instruction sessions was integrated into the experimental group, and the conventional method of reading was applied for the control group. After the intervention, a semi-structured interview was conducted with 12 learners of the experimental group. The results obtained from statistical data analysis revealed that SBI had a significant impact on Iranian learners’ perception of autonomy. However, this impact was only observed in the Activities component of Learner Autonomy. The results of the interview indicated that the non-significant values of the other two components of Learner Autonomy could be explained by the culture-bound and context-dependent nature of Learner Autonomy. The results also showed that integrating SBI in English language classes raises learners’ awareness and fosters their autonomy. The findings of this study highly recommend the development of more strategy-based courses in universities and the integration of SBI in various ELT classes in order to raise learners’ awareness and foster Learner Autonomy. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        8 - تأثیر یادگیری سیار بر اساس الگوی طراحی آموزشی گانیه بر راهبردهای یادگیری خودتنظیمی دانشجویان
        افسانه حمزه‌ئی محسن باقری سعید موسوی پور
        پژوهش حاضر، با هدف بررسی تأثیر یادگیری سیار بر اساس الگوی طراحی آموزشی گانیه بر راهبردهای یادگیری خودتنظیمی دانشجویان انجام گرفت. روش پژوهش شبه تجربی از نوع پیش‌آزمون- پس‌آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان رشته علوم تربیتی- گرایش تکنولوژی آمو چکیده کامل
        پژوهش حاضر، با هدف بررسی تأثیر یادگیری سیار بر اساس الگوی طراحی آموزشی گانیه بر راهبردهای یادگیری خودتنظیمی دانشجویان انجام گرفت. روش پژوهش شبه تجربی از نوع پیش‌آزمون- پس‌آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان رشته علوم تربیتی- گرایش تکنولوژی آموزشی دانشگاه اراک به تعداد 145 نفر بود. نمونه عبارت از دانشجویانی دختری بود که واحد درس مقدمات کامپیوتر را اخذ نموده‌اند. در پژوهش حاضر از روش نمونه‌گیری در دسترس استفاده شد. حجم نمونه مورد مطالعه 34 نفر بود. با استفاده از یک پرسش‎نامه محقق‌ساخته، میزان تبحر و آشنایی دانشجویان با فن‌آوری‌های رایانه‌ای مورد سنجش قرار گرفت. پس از تعیین سطح هر یک از افراد و ارایه آموزش‌های مورد نیاز، همه افراد همتاسازی شدند و به خط پایه رسیدند، سپس به طور تصادفی در دو گروه 17 نفره قرار گرفتند. در این مطالعه، جهت گردآوری داده‌ها از پرسش‎نامه راهبردهای یادگیری خودتنظیمی پنتریچ و دی‌گروت‎ که دارای خرده مقیاس‌های راهبردهای شناختی (تکرار و مرور، بسط و گسترش، سازمان‌دهی و درک مطلب) و راهبردهای فراشناختی و خودنظم‌دهی (برنامه‌ریزی، نظارت و کنترل و نظم‌دهی) بود استفاده شد. به منظور تحلیل استنباطی داده‌ها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد یادگیری سیار بر اساس الگوی طراحی آموزشی گانیه به طور کلی منجر به افزایش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی دانشجویان شد. ولی، در خرده مؤلفه‌های درک مطلب، برنامه‌ریزی و نظم‌دهی تفاوت معناداری بین گروه‌ها مشاهده نشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        9 - مقایسه بارشناختی بیرونی طراحی آموزش با الگوی مریل در آموزش به شیوه چندرسانه‌ای و سنتی
        محمد زارع اسماعیل زارعی زوارکی محمد حسن امیرتیموری راحله ساریخانی
        هدف از پژوهش حاضر، بررسی بارشناختی‌بیرونی آموزش به شیوه چندرسانه‌ای و روش مرسوم، مبتنی بر الگوی طراحی آموزشی مریل در درس زیست‎شناسی بود. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش‌شناسی در زمره پژوهش‌های شبه‌آزمایشی است. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه دانش‌آموزان پسر چکیده کامل
        هدف از پژوهش حاضر، بررسی بارشناختی‌بیرونی آموزش به شیوه چندرسانه‌ای و روش مرسوم، مبتنی بر الگوی طراحی آموزشی مریل در درس زیست‎شناسی بود. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش‌شناسی در زمره پژوهش‌های شبه‌آزمایشی است. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه دانش‌آموزان پسر پیش‌دانشگاهی رشته علوم تجربی شهر ملایر بود. نمونه‌های پژوهش با استفاده از روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه کنترل و آزمایش به صورت تصادفی گماشته شدند. گروه آزمایش در معرض متغیر مستقل (چندرسانه‌ای آموزشی مبتنی بر الگوی طراحی آموزشی مریل) قرار گرفت. گروه کنترل محتوای درس زیست‌شناسی را که با توجه به الگوی طراحی آموزشی مریل طراحی شده بود، به شیوه سخنرانی آموزش دیدند. ابزار جمع‌آوری داده‌ها، پرسش‌نامه سنجش بارشناختی برونکن، پلاس و لیوتنر با پایایی 83/0 بود. نتایج نشان داد که بارشناختی بیرونی در آموزش درس زیست‎شناسی با استفاده از الگوی طراحی آموزشی مریل در شیوه چندرسانه‌ای کمتر از شیوه سنتی است. بدین معنا که مطلب درس زیست‌شناسی در ارایه به شیوه چندرسانه‌ای مبتنی بر الگوی طراحی آموزشی مریل، نسبت به روش سنتی از سهولت جهت یادگیری برخوردار بوده است و از اضافه بارشناختی تحمیل شده به یادگیرندگان جلوگیری می‌کند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        10 - اثربخشی الگوی طراحی آموزشی چهار مؤلفه‌ای مبتنی بر چندرسانه‌ای در یادگیری موضوعات پیچیده
        حجت دهقانزاده حسن رستگارپور حسین دهقانزاده
        این پژوهش، با هدف بررسی اثربخشی الگوی طراحی آموزشی چهار مؤلفه‌ای به صورت چندرسانه‌ای در یادگیری موضوعات پیچیده اجرا شد. برای این منظور، از روش تحقیق شبه‌آزمایشی با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون و گروه کنترل استفاده شد. جامعه تحقیق، شامل تمامی دانش‌آموزان پسر سال دوم متوسطه ش چکیده کامل
        این پژوهش، با هدف بررسی اثربخشی الگوی طراحی آموزشی چهار مؤلفه‌ای به صورت چندرسانه‌ای در یادگیری موضوعات پیچیده اجرا شد. برای این منظور، از روش تحقیق شبه‌آزمایشی با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون و گروه کنترل استفاده شد. جامعه تحقیق، شامل تمامی دانش‌آموزان پسر سال دوم متوسطه شهرکرج بود که از بین آنها 60 نفر با روش نمونه‌گیری خوشه‌ای چند‌مرحله‌ای انتخاب شده و در سه گروه (یک گروه کنترل و دو گروه آزمایش) قرار داده شدند. در گروه کنترل، درس علوم تجربی به شیوه مرسوم و در گروه‌های آزمایشی یک و دو، به ترتیب همان مطالب درسی در قالب نرم‌افزار چندرسانه‌ای معمولی طراحی شده توسط محقق و نرم‌افزار چندرسانه‌ای طراحی شده با الگوی چهار مؤلفه‌ای، به دانش‌آموزان ارایه شد. برای هر سه گروه، پیش‌آزمون و پس‌آزمون اجرا شد. ابزار جمع‌آوری اطلاعات، آزمون محقق‌ساخته بود که پایایی آن، 84/0 به‌دست آمد. برای تحلیل داده‌ها از تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی شفه استفاده شد. یافته‌ها نشان داد که بین نمرات گروه‌های کنترل و آزمایش، تفاوت معناداری وجود دارد؛ بدین صورت که متغیر وابسته؛ یعنی، یادگیری دانش‌آموزان کلاس مبتنی بر چندرسانه‌ای معمولی بهتر از گروهی که با روش مرسوم آموزش دیده بودند و نیز یادگیری دانش‌آموزانی که با روش مبتنی بر چندرسانه‌ای طراحی شده بر مبنای الگوی چهار مؤلفه‌ای، بهتر از گروه مبتنی بر چندرسانه‌ای معمولی بود. با توجه به نتایج به‌دست آمده، توصیه می‌شود، در آموزش موضوعات پیچیده از قابلیت‌های چندرسانه‌ای‌ها و الگوهای طراحی آموزشی دقیقی مثل الگوی چهار مؤلفه‌ای که برای آموزش موضوعات پیچیده ارایه شده است، استفاده گردد. پرونده مقاله