• فهرست مقالات گروتسک

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - بررسی و تحلیل تصاویر گروتسکی در اشعار شمس لنگرودی
        تیمور کرمی ماه نظری
        تصاویر گروتسکی در اشعار شمس لنگرودی با توجه به تحولات اجتماعی و فردی دوران زندگیش قابل تاًمل است. وی همواره از وقایع و حوادث پیرامونی خود متأثر بوده است. شمس لنگرودی ناملایمات و تلخی ها را در قالب اشعار خود و با بهره گیری از ابزار و جنبه های گروتسک برای مخاطبان آثارش چکیده کامل
        تصاویر گروتسکی در اشعار شمس لنگرودی با توجه به تحولات اجتماعی و فردی دوران زندگیش قابل تاًمل است. وی همواره از وقایع و حوادث پیرامونی خود متأثر بوده است. شمس لنگرودی ناملایمات و تلخی ها را در قالب اشعار خود و با بهره گیری از ابزار و جنبه های گروتسک برای مخاطبان آثارش به تصویر می کشد.تا قبل از انتشار کتاب گروتسک در ادبیات به سال 1957 میلادی توسط ولفگانگ کایزر، گروتسک فقط نوعی کمدی خشن شناخته می شد. اما کایزر و میخاییل باختین باعث شناساندن ابعاد و جنبه های دیگرگروتسک، از قبیل کمدی و وحشت توأم، ناموزونی، ناهماهنگی و اغراق و زیاده روی گروتسک به ادبیات شدند. در این پژوهش با روش تحلیلی - توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانه ای سعی برآن است، ضمن بررسی اشعار گروتسکی شمس لنگرودی دریابیم که کدام یک از جنبه های گروتسکی در اشعار وی نمود بیشتری دارد؟ با توجه به شناختی که از شخصیت شمس داریم، انتظار می رود که جنبة کمدی توام با وحشت در اشعارش فراوانی بیشتری داشته باشد. نتیجه پژوهش اما از درصد بیشتر جنبۀ ناموزونی اشعار شمس نسبت به سایر ممیزه های گروتسکی حکایت دارد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - بررسی تطبیقی گروتسک در داستان‌های بهرام صادقی و غلام حسین ساعدی؛ با تأکید بر نظریۀ فیلیپ تامسون
        معصومه دلفان منوچهر جوکار منوچهر تشکری
        گروتسک، شبه‌گونۀ طنز ادبی و هنری است که نویسنده یا گویندۀ آن، ناهنجاری‌ها را با اغراقی نا خوشایند و هم زمان انزجار آمیز و خنده دار به سخره می‌گیرد. عناصرگروتسکی فضایی دوگانه می‌آفریند که ترکیبی از افکار متضاد را در خود نهفته دارد؛ در آنِ واحد هم مجذوب می کند و هم می ر چکیده کامل
        گروتسک، شبه‌گونۀ طنز ادبی و هنری است که نویسنده یا گویندۀ آن، ناهنجاری‌ها را با اغراقی نا خوشایند و هم زمان انزجار آمیز و خنده دار به سخره می‌گیرد. عناصرگروتسکی فضایی دوگانه می‌آفریند که ترکیبی از افکار متضاد را در خود نهفته دارد؛ در آنِ واحد هم مجذوب می کند و هم می رماند، هم می خنداند و هم می هراساند. بهرام صادقی و غلام حسین ساعدی از داستان نویسان تأثیر گذار دهۀ چهل ایران به شمار می روند که زندگی طبقۀ متوسط را پس از شکست کودتای مرداد 1332 در داستان هایشان نشان داده اند. هر دو نویسنده در رشتۀ روان پزشکی تحصیل کرده اند و اصالت کارشان در نمایش و تحلیل ذهن پریشان انسان و نمایش درگیری های روانی اوست و از این رو داستان هایی با فضای گروتسکی می آفرینند. در این مقاله، ضمن پرداختن به دلایل و زمینه های ایجاد فضای گروتسکی در آثار این دو نویسنده، عناصر گروتسکی آثار داستانی غلام حسین ساعدی و مجموعه داستان سنگر و قمقمه های خالی و داستان بلند ملکوت بهرام صادقی بر اساس نظریۀ فیلیپ تامسون استخراج و بررسی گردیده و وجوه شباهت ها و تفاوت های این دو نویسنده نشان داده شده است. برابر این بررسی، عناصر گروتسکی در داستان های ساعدی در مقایسه با داستان های صادقی از فراوانی بیشتری برخوردار است؛ در داستان های ساعدی 216 عنصر و در داستان های صادقی 75 عنصر گروتسکی وجود دارد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - بررسی مؤلفه های کارناوال باختین در شعرحافظ
        آذر دانشگر
        کارناوالها، جشنهای عامیانه و عمومی هستند که در آن ها، طبقات اجتماعی واژگونه میشوند . دلقکها، پادشاه؛ احمق ها ،خردمند ومقدّسین، مسخره می شوند . به این ترتیب،نسبی بودن همۀ ادعاها با طنزی شیرین به نمایش گذاشته میشود.میخائیل باختین، منتقد بزرگ قرن بیستم،نخستین بار،نظریۀ کار چکیده کامل
        کارناوالها، جشنهای عامیانه و عمومی هستند که در آن ها، طبقات اجتماعی واژگونه میشوند . دلقکها، پادشاه؛ احمق ها ،خردمند ومقدّسین، مسخره می شوند . به این ترتیب،نسبی بودن همۀ ادعاها با طنزی شیرین به نمایش گذاشته میشود.میخائیل باختین، منتقد بزرگ قرن بیستم،نخستین بار،نظریۀ کارناوال گرایی را که زیر مجموعۀ فرهنگ عامه و طنز می شود، در ادبیات مطرح کرد.با این فرض که می توان خوانشی دیگر مبتنی بر نظریۀ کارناوال گرایی در ادبیات بر شعر حافظ داشت؛ محقق در این مقاله کوشیده است به ردیابی مؤلفه های کارناوال از جمله: حضور محتوای فلسفی،غیر مذهبی بودن،وجود شخصیتی بهلول وار،قلمرو آرمان شهری،و گروتسک ،در شعر حافظ بپردازد.به این منظور، با روشی تحلیلی پس از توضیح دربارۀ نظریۀ کارناوال گرایی باختین و مؤلفه های آن به بررسی و تحلیل این مؤلفه ها با ذکر شواهد در شعر حافظ،پرداخته می شود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - کارناوالیزه شدن جامعه ایران در عصرمشروطه (مطالعه موردی آثار دهخدا، میرزاده عشقی و نسیم شمال)
        فهیمه شهریاری سید محمود سیدصادقی علی عاشوری
        اصطلاح کارناوال را منتقد و فیلسوف بزرگ‌ روس میخاﺋﯿﻞ باختین در قرن بیستم میلادی برای نقد و تحلیل آثار ادبی به‌کار برد. این واژه در نزد وی به‌عنوان یک فرهنگ مطرح شد؛ فرهنگی که گستاخ و بی‌پرده، آزاد و رها و بی‌هیچ قید و بندی در برابر سلطه هر چیز قدرتمند و مقدس و باورهای تح چکیده کامل
        اصطلاح کارناوال را منتقد و فیلسوف بزرگ‌ روس میخاﺋﯿﻞ باختین در قرن بیستم میلادی برای نقد و تحلیل آثار ادبی به‌کار برد. این واژه در نزد وی به‌عنوان یک فرهنگ مطرح شد؛ فرهنگی که گستاخ و بی‌پرده، آزاد و رها و بی‌هیچ قید و بندی در برابر سلطه هر چیز قدرتمند و مقدس و باورهای تحمیل شده به شوخی و بازی می‌پرداخت. مؤلفه‌های کارناوال با توجه به نظریه باختین در آثار دهخدا، میرزاده عشقی و نسیم شمال عبارت‌اند از رﺋﺎلیسم گروتسک، خنده مرگ، غیرمذهبی بودن، نسبیت و درکنار هم قرارگرفتن مفاهیم متضاد و ترویج فضای چندصدایی. با توجه به ماهیت موضوع و اهداف پژوهش، این تحقیق در قلمرو پژوهش‌های توصیفی، کتابخانه‌ای- اسنادی است که ماهیت کاربردی دارد و در نمونه آن دو اثر از دهخدا، یک اثر از میرزاده عشقی و یک اثر از نسیم‌شمال بررسی می‌شود. روش نمونه‌گیری، انتخابی و شیوه گردآوری داده‌ها اسنادی است. با کاربرد روشی توصیفی– تحلیلی پس از معرفی کارناوال و مؤلفه‌های آن در ادبیات فارسی، به تجزیه و تحلیل فرآیند کارناوال در آثار مدنظر با ذکر مصادیق پرداخته می‌شود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - عناصر گروتسک و مدرن‌گرایی در رمان شازده احتجاب گلشیری
        سید اسماعیل قافله باشی فرشته السادات حسینی
        پایبندی به فرم و شگرد در داستان، استخوان‌بندی اندیشه‌های گلشیری را تشکیل می‌دهد. او به دنبال نمایش حرکت و پویایی در ادبیات، به سنت‌شکنی دست زد و داستان را به ابزاری برای شناخت خود و دیگران مبدل ساخت و با این دیدگاه در رمان شازده احتجاب به جستجو در اعماق و نفوذ در لایه‌ه چکیده کامل
        پایبندی به فرم و شگرد در داستان، استخوان‌بندی اندیشه‌های گلشیری را تشکیل می‌دهد. او به دنبال نمایش حرکت و پویایی در ادبیات، به سنت‌شکنی دست زد و داستان را به ابزاری برای شناخت خود و دیگران مبدل ساخت و با این دیدگاه در رمان شازده احتجاب به جستجو در اعماق و نفوذ در لایه‌های پنهان ذهن شخصیت‌ها و کشف و شناخت خود و دیگران و بیان حقایق جامعه با استفاده از برهم زدن ترتیب و توالی پیوستۀ زمان پرداخت و با بهره‌گیری از ژانر گروتسک، چشم خوانندگانش را به روی حقایقی گشود که در زندگی روزمره در مواجهه با واقعیت به ورطۀ فراموشی سپرده شده بود. نویسندگان در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی شگرد‌های مدرن در این رمان پرداخته‌ و به این نتیجه دست یافته‌اند که شازده احتجاب توانسته مدرن‌گرایی نویسنده‌اش را به نمایش درآورد و به دلیل مشخصه‌های عدول از هنجارهای عادی و پذیرفته شده، مسخ‌شدگی، برانگیختن خندۀ تلخ و نفرت‌آور، جان‌بخشی به اشیاء، تصویر دیوانگی در معنای رمانتیک، ترسیم فضاهای تاریک، رعب‌آور، تشریح شکنجه‌های هولناک و نشان دادن مرگ تلخ با بهره‌گیری از استعاره و مجاز، تصویرگر وقایع روی داده برای چهار نسل از یک سلسله در ژانر گروتسک باشد. پرونده مقاله