ادبیّات تطبیقی، شاخهای از ادبیّات است که به مقایسۀ آثار ادبی ملّتهای مختلف میپردازد. این مقاله، درپی همآزمایی تطبیقی نامههای دو تن از مشاهیر ادبیّات جهان است. جبران خلیل جبرانِ رمانتیک و آنتوان چخوفِ رئالیست با زنان مطلوب خود، نامههایی که در حوزۀ ادبیّات اعترافی چکیده کامل
ادبیّات تطبیقی، شاخهای از ادبیّات است که به مقایسۀ آثار ادبی ملّتهای مختلف میپردازد. این مقاله، درپی همآزمایی تطبیقی نامههای دو تن از مشاهیر ادبیّات جهان است. جبران خلیل جبرانِ رمانتیک و آنتوان چخوفِ رئالیست با زنان مطلوب خود، نامههایی که در حوزۀ ادبیّات اعترافی هستند را ردّ و بدل کردهاند. این جستار، برای عبور از مرزهای تنگ ملّی، به مقایسۀ تطبیقی علاقمند میباشد و این مکاتبات را به بستر فرهنگی که نویسندگان در آن متولّد شدهاند تعمیم دادهاست. در سایۀ این تعمیم، تنها به مفهوم عشق و زن در اندیشۀ آنها بسنده نگردیدهاست؛ بلکه در نگاهی جامعتر با تکیه بر ادبیات نامهنگارانه، جوامعی که این دو در آن زیستهاند، همسنجی شدهاست. جبران خلیل جبران و آنتوان چخوف معشوق را مقدّس میشمارند؛ امّا دایرۀ وسعت اثرگذاری عشق در دیدگاه آنها متفاوت است. این تفاوت علّتی دارد که لازم است ریشۀ حقیقی آن، در متن زندگی و احوالات ایشان بررسی شود.
پرونده مقاله
مقایسة ادبای ایران و جهان عرب از جمله موضوعاتی است که مورد توجّه محقّقان عربی و فارسی قرارگرفته است. امروزه، مسائل مشترک اجتماعی، زمینههایی را جهت مشترکات فکری فراهم کرده است. همچنین مضامین اجتماعی، از مضامین پرتکرار میان ادبای معاصر در سراسر جهان به شمار میرود و به س چکیده کامل
مقایسة ادبای ایران و جهان عرب از جمله موضوعاتی است که مورد توجّه محقّقان عربی و فارسی قرارگرفته است. امروزه، مسائل مشترک اجتماعی، زمینههایی را جهت مشترکات فکری فراهم کرده است. همچنین مضامین اجتماعی، از مضامین پرتکرار میان ادبای معاصر در سراسر جهان به شمار میرود و به سبب تقارب فرهنگی و اجتماعی که میان ادبیّات و ادبای ایران و جهان عرب وجود دارد، بررسی از این چشمانداز، دستاوردهای جدیدی به پژوهش خواهد داد. قاسم حدّاد و احمد شاملو دو شاعر بحرینی و ایرانی هستند که با توجّه به مسائل جامعه و مشکلات مردم، بخش عظیمی از اشعارشان را به بیان واقعیّتهای جامعه اختصاص دادهاند. در این پژوهش که به روش کتابخانهای و توصیفی-تحلیلی تدوین شده است، مضامین اجتماعی در اشعار هر دو شاعر با نگاه تطبیقی بررسی شده است. در این بررسی پی میبریم علیرغم تفاوت های زبانی و مکانی، اشعار حدّاد و شاملو به دلیل شرایط سیاسی و اجتماعی حاکم بر جوامع آنها، دارای مشترکات فراوانی میباشد. مباحثی چون؛ وطنپرستی، آزادی، ظلمستیزی و عدالتخواهی از موتیفهای مشترک این دو شاعر است که با بافت روایتگرانه و داستانگونه، گزیدن واژگان مناسب و استفاده از موسیقی درونی مطرح شدهاند.
پرونده مقاله
محمود وراق هروی و سعدی شیرازی دو تن از شاعرانی هستند که در دیوانهای شعری خویش به حکمت، پند و اندرز توجّه خاصی داشتهاند. تأثیرپذیری از فرهنگ اسلامی و آموزههای دینی بهویژه قرآن و نهجالبلاغه در کنار تجارب زندگی شخصی از جمله منابع حکمت در شعر آنها محسوب میشود. سادگی چکیده کامل
محمود وراق هروی و سعدی شیرازی دو تن از شاعرانی هستند که در دیوانهای شعری خویش به حکمت، پند و اندرز توجّه خاصی داشتهاند. تأثیرپذیری از فرهنگ اسلامی و آموزههای دینی بهویژه قرآن و نهجالبلاغه در کنار تجارب زندگی شخصی از جمله منابع حکمت در شعر آنها محسوب میشود. سادگی و وضوح واژهها و عبارات، آزادی نسبی از اصطلاحات مهجور و نامفهوم، خروج از فرهنگ لغوی قدیم و استفاده از فرهنگ لغوی عصر خویش، بهره گرفتن از ضربالمثلها متناسب با نیاز عصر و ذوق و سلیقه مردم و عوامپسند بودن آن از ویژگیهای ادبیّات حکمی این دو شاعر فرزانه محسوب میشود. پژوهش حاضر بر آن است با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با بهرهگیری از مکتب آمریکایی ادبیّات تطبیقی به بررسی وجوه اشتراک در ادبیّات تعلیمی و حکمی دو شاعر بپردازد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که هر دو شاعر در قالب ابیات و انواع ادبی گوناگون، مکارم اخلاق از جمله کار و تلاش، صبر، جود و بخشش، ظلمستیزی و ... را به مخاطبانشان توصیه کرده و آنها را از صفات نکوهیده از جمله طمع، بخل و حسد و ...برحذر داشتهاند. پرداختن به اصول اخلاقی و تعلیمی در شعر این دو شاعر گاه به حدی نزدیک است که گویی این شعار از تفکّر یک انسان برآمدهاند؛ برای نمونه وراق در دو بیت مال و ثروت را وسیلهای برای حفظ و افزودن بزرگواری انسان میداند و سعدی نیز در یک بیت دقیقاً همین نکته را گوشزد میکند.
پرونده مقاله
ابوالعلاء معرّی و ناصرخسرو از چهرههای شاخص فرهنگ اسلامی در عرصهی خرد و خردگرایی به شمار میروند، تا آنجا که اندیشهها و سرودههای خردآمیز آنها در میان دیگر شاعران از فراوانی و شهرت بیشتری برخوردار است. یافتهی اساسی این پژوهش در این است که تجربههای شعری، آشنایی با اف چکیده کامل
ابوالعلاء معرّی و ناصرخسرو از چهرههای شاخص فرهنگ اسلامی در عرصهی خرد و خردگرایی به شمار میروند، تا آنجا که اندیشهها و سرودههای خردآمیز آنها در میان دیگر شاعران از فراوانی و شهرت بیشتری برخوردار است. یافتهی اساسی این پژوهش در این است که تجربههای شعری، آشنایی با افکار اندیشمندان و خرد ورزان ایرانی و اسلامی و فیلسوفان یونانی، بهرهگیری از فرهنگ و آموزههای دینی و مذهبی به ویژه اسماعیلی و فاطمی از منابع خردگرایی این دو است. ناصرخسرو به عنوان شاعری فرهیخته، نسبت به ادب عربی آگاهی داشته است. بنابراین، در سرودن برخی مضمونهای خردآمیزش به شعر ابوالعلاء معرّی نظر داشته است. همچنین در این جستار، اعتقاد بر این است که اگر چه در برخی موارد میان شعر ابوالعلاء و ناصرخسرو تشابه مضمونی وجود دارد، اما این تشابهات از باب توارد خاطر بوده و ریشهی برخی از این مضمونهای خردگرایی، در فرهنگ اسلامی و ایرانی نیز وجود دارد. این پژوهش بر آن است تا بر اساس مکتب ادبیّات تطبیقی به بررسی و تحلیل تطبیقی جنبههای مشترک و متفاوت این مضمونها و احیاناً تأثیرپذیری ناصرخسرو از ابوالعلاء بپردازد. دو محور اساسی این پژوهش، عبارتند از: الف: پیشگفتاری دربارهی سیرخردگرایی در ادبیّات عربی و فارسی و کلیّات پژوهش.ب:بررسی تطبیقی مضمونهای خردگرایی در شعر این دو شاعر.واژگان کلیدی: ابوالعلاء معرّی، ناصرخسرو، خردگرایی، شعر عربی و فارسی، ادبیّات تطبیقی.
پرونده مقاله
منطقالطّیر عطّار، داستان سفر گروهی از مرغان به سوی کوه قاف به رهبری هدهد برای رسیدن به آستان سیمرغ است. در این منظومه عرفانی هر یک از مرغان، بیانگرگروهی از انسانهاست که در جستجوی حقیقت دست به سفر میزنند و سختیها و مصائب راه سبب میشود که یکی پس از دیگری از ادامة راه چکیده کامل
منطقالطّیر عطّار، داستان سفر گروهی از مرغان به سوی کوه قاف به رهبری هدهد برای رسیدن به آستان سیمرغ است. در این منظومه عرفانی هر یک از مرغان، بیانگرگروهی از انسانهاست که در جستجوی حقیقت دست به سفر میزنند و سختیها و مصائب راه سبب میشود که یکی پس از دیگری از ادامة راه منصرف شود. در پایان مسیر، سیمرغ به کوه قاف میرسند و در نهایت در مییابند که سیمرغ در حقیقت، خودشان هستند. محمود درویش، شاعر معاصر فلسطینی نیز دستیابی به جامعه آرمانی و تلاش برای رسیدن به آن را در قصیدهای عارفانه به تصویر کشیده است و آن را هدهدنامگذاری کرده است.نکته قابل ذکر آنکه محمود درویش در هیچ یک از قصاید خود به طور مستقیم تحت تأثیر عرفان و تصوف قرار نگرفته است و تنها در قصیده مورد بحث نگارنده؛ یعنی قصیده هدهد متأثر از اندیشههای عرفانی بوده است.نگارنده در این پژوهش با بهرهگیری از مکتب ادبیات تطبیقی آمریکا به بررسی و تطبیق مراحل هفتگانه سلوک در منطق الطّیر با قصیده هدهد محمود درویش پرداخته و در نهایت بیان نموده است که محمود درویش در قصیده خود در موارد بسیاری مضامینی مشترک با شاعر پارسیگوی دارد.
پرونده مقاله
در میان آثار ادبی از شاعران جهان، به سرودههایی برمیخوریم که از آنها به نام شاهکارهای ادبی جهان یاد میشود. شاهنامۀ فردوسی یکی از آنها است. یکی از این موضوعات که به فراخور حماسی بودن بخشهای مهمی از این کتاب سترگ در آن حضوری چشمگیر دارد، آیینها و فنون و ابزارهای رزم چکیده کامل
در میان آثار ادبی از شاعران جهان، به سرودههایی برمیخوریم که از آنها به نام شاهکارهای ادبی جهان یاد میشود. شاهنامۀ فردوسی یکی از آنها است. یکی از این موضوعات که به فراخور حماسی بودن بخشهای مهمی از این کتاب سترگ در آن حضوری چشمگیر دارد، آیینها و فنون و ابزارهای رزم است که تاکنون پژوهشی دربارۀ آن انجام نگرفته است. ابزارهای رزمی در آفرینش تصاویر هنری نقش مهمی دارند بهگونهای که در سراسر شاهنامه چه در توصیف صحنههای نبرد و رزم و چه در توصیف صحنههای بزم از آنها استفادهشده است. مثنویآلات جنگ، اثر وحید قزوینی یکی از شاعران قرن 11و12هجری است که دارای هشتصد بیت و در توصیف ابزارهای جنگی سروده شده است. این پژوهش درصدد آن است تا به شیوۀ توصیفی- تطبیقی به بررسی مقایسهای بین شاهنامه و مثنوی آلات جنگ میرزا محمد طاهر وحید قزوینی بپردازد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بین تصویرآفرینی با جنگ ابزارها در بخش پهلوانی شاهنامۀ فردوسی و مثنوی وصف آلات جنگ میرزا طاهر قزوینی، تفاوت معناداری در نوع ابزارها، میدانهای جنگی، نگرش به ابزارآلات، صور خیال و... وجود دارد. ازآنجاکه تاکنون دربارۀ این مثنوی پژوهشی صورت نگرفته است نویسنده درصدد آن است تا ضمن معرّفی این شاعر به بررسی این اثر پرداخته و با شاهنامۀ فردوسی مقایسه و وجوه تشابه و تفاوت آنها را مشخّص نماید و میزان و چگونگی تأثیرپذیری این شاعر در وصف جنگ ابزارها از شاهنامۀ فردوسی را بیان نماید.
پرونده مقاله
جستار حاضرکه پژوهشی بینارشتهای را وجهۀ همت خود قرار داده،بر آن است تا با کاربست روانکاوی انسانگرای اریک فروم و بهطور مشخص نظریّۀ شخصیّت او و بر اساس همانندیهایی که میان ساختارهای روایی و ساختارهای اجتماعی؛ میان متن و جامعه؛ و میان داستان و روان میتوان سراغ گرفت چکیده کامل
جستار حاضرکه پژوهشی بینارشتهای را وجهۀ همت خود قرار داده،بر آن است تا با کاربست روانکاوی انسانگرای اریک فروم و بهطور مشخص نظریّۀ شخصیّت او و بر اساس همانندیهایی که میان ساختارهای روایی و ساختارهای اجتماعی؛ میان متن و جامعه؛ و میان داستان و روان میتوان سراغ گرفت راهی به شناخت ارتباط شبکههای دلالتی متون روایی با فرهنگ و اجتماع؛ میان انسان و جهان بگشاید.بهمنظور ارائۀ الگویی عملی با تکیه بر رمان سترگ کلیدر که نمود روشن و واقعگرایانهای از ساختارهای اجتماعی و فرهنگی عصر حاضر است،به بررسی روند شکلگیری شخصیّتهای اجتماعی این اثر پرداخته، چگونگی تأثیرپذیری آنها از ساختار اجتماعی و نفوذ ساختارها و نیروهای فرهنگی جامعه را نشان داده،دلالتهای این تأثیرپذیری را به روش توصیفی- تحلیلی، به شیوهای استقرایی و براساس مکتب امریکایی ادبیّات تطبیقی در قالب شخصیّتهای بیثمر و ثمربخش فروم واکاوی میکند.برآیندی که از این بررسی به عمل آمده،نشان میدهد شخصیّتهای داستان بهشدّت تحت تأثیر وقایع اجتماعی بوده،روند شکلگیری شخصیّتها رابطۀ مستقیمی با تحوّلات اجتماعی جامعه دارند.از اینرو علاوه بر اینکهقابلیّت نظریّۀ فروم در تحلیل آثار رئالیستی و بهطور مشخص رابطۀ شخصیّت با جامعه و رابطۀ ساختار روایی با ساختارهای جهان واقعی و بیرونی اثبات میشود رابطۀ ادبیّات با سایر شاخههای علوم انسانی از جمله روانشناسی و جامعهشناسی برجستهترگشته،بستر مناسبی برای مطالعات بینارشتهای پیش روی پژوهشگران ادبیّات تطبیقی قرار میدهد.
پرونده مقاله
ادبیّات غنی ایران، ازجمله سرمایههای جاودانی و مایه فخر و مباهات در جهان است؛ زیرا سرزمین عزیزمان ایران، مهد شاعران و سخنوران فراوانی بوده که نامشان همچنان بر تارک جهان میدرخشد. ما در این مقاله برآنیم تا موضوع حکمت عملی (اخلاق عملی) را در اشعار دو شاعر بررسی کنیم؛ سعدی چکیده کامل
ادبیّات غنی ایران، ازجمله سرمایههای جاودانی و مایه فخر و مباهات در جهان است؛ زیرا سرزمین عزیزمان ایران، مهد شاعران و سخنوران فراوانی بوده که نامشان همچنان بر تارک جهان میدرخشد. ما در این مقاله برآنیم تا موضوع حکمت عملی (اخلاق عملی) را در اشعار دو شاعر بررسی کنیم؛ سعدیشیرازی شاعر فارسیزبان دورة حکومت خوارزمشاهیان (اتابکان) و حمله مغول، قرن هفتم (ه.ق) و ابوالفتح بُستی شاعر عربزبان دورة غزنوی، قرن چهارم (ه.ق). اشعار دو شاعر علاوهبر موضوعات شعری دیگر، سرشار از حکمت، پند و اندرز است که در این مجال، سعی داریم ضمن غور در اشعار دلانگیز هر دو شاعر، مضامین و معانی حکمتآمیز -که از طینتی پاک و ضمیری روشن- تراوش کرده، برچینیم و به تشنگان علم و اخلاق و ادب تقدیم کنیم تا گلزار معرفتی برای رسیدن به سعادت باشد
پرونده مقاله
عقل همواره یکی از مهم ترین و بحث برانگیزترین مقولات در میان فیلسوفان، دانشمندان، حکیمان، عارفان و شاعران بوده است. یکی از دلایل مهمّ اختلاف در تعریف عقل، مفهوم چندگانه و متفاوت آن در میان فرهنگ ها، ملّت ها و نژادهای گوناگون است که شعر بهعنوان عنصر اصلی تبلیغ و گسترش ف چکیده کامل
عقل همواره یکی از مهم ترین و بحث برانگیزترین مقولات در میان فیلسوفان، دانشمندان، حکیمان، عارفان و شاعران بوده است. یکی از دلایل مهمّ اختلاف در تعریف عقل، مفهوم چندگانه و متفاوت آن در میان فرهنگ ها، ملّت ها و نژادهای گوناگون است که شعر بهعنوان عنصر اصلی تبلیغ و گسترش فرهنگ، درگذشته محلّ چالش ها و بحث های متفاوت و گاه همرأی دربارۀ عقل بوده است. در این مقاله که به روش تحلیلی - توصیفی و بر پایۀ منابع کتابخانه ای است؛ تلاش شده است مقولۀ عقل با همۀ آنچه در برمیگیرد در اشعار ابوالعلای معرّی، شاعر بلندآوازۀ عرب و حدیقه الحقیقۀسنایی غزنوی، شاعر نام آشنای ایرانی، بررسی شود. آنچه در این پژوهش معیار اصلی قرارگرفته است بررسی عقل با همۀ زیرمجموعههایش در شعر دو شاعر بوده است؛ چراکه در دیوان سنایی گاه عقل یادآور خرد ایرانی و قداست آن، گاه عقل معاش و بیشتر عقل در معنای دینی و کلامی آن را شامل می شود. از دستاوردهای این پژوهش است که عقل با تمام ظرفیت خود در دیوان دو شاعر در بیش از بیست مورد با مضمونی یکسان یا نزدیک به هم بهکاررفته است و در دو مورد که خرد در مقابل دین و همچنین بدگمانی به خرد است، نقطۀ مقابل یکدیگر قرارگرفتهاند. گفتنی است که ابوالعلا بیشتر عقل را در مفهوم عقل معاش به کار می گیرد؛ امّا سنایی عمدتاً از عقل در معنای عقل دینی و کلامی و عاملی برای درک حقایق وزندگی معنوی سخن می گوید.
پرونده مقاله
شاهنامه و حدیقۀ بهعنوان دو اثر مهم ادبی در دو موضوع متفاوت حماسی و عرفانی، واجد وجوه شباهت بسیاریاند. یکی از وجوه شباهت این دو، مفاهیم ماورایی دیو است که در هر دو اثر، به کار رفته است و باعث میشود که این دو اثر از وجهی، قرابت خاصی پیدا کنند. بن مایه ها و مضامین ماورا چکیده کامل
شاهنامه و حدیقۀ بهعنوان دو اثر مهم ادبی در دو موضوع متفاوت حماسی و عرفانی، واجد وجوه شباهت بسیاریاند. یکی از وجوه شباهت این دو، مفاهیم ماورایی دیو است که در هر دو اثر، به کار رفته است و باعث میشود که این دو اثر از وجهی، قرابت خاصی پیدا کنند. بن مایه ها و مضامین ماورایی و اندیشههای فراواقعی ریشههای آن را میتوان در باورهای اساطیری، اعتقادات دینی و سنتهای فکری زمانه و حتی اندیشههای عرفانی جستجو کرد. نمودهای عینی دیو بر پایۀ باورهای اساطیری است که گاه در خدمت نمادپردازی فردوسی قرار گرفته است. واژة دیو پیش از اسلام در فرهنگ ایرانی رایج بود و پس از ورود اسلام تغییر کرد و جای خود را به جن داد. در این پژوهش که به شیوۀ توصیفی – تحلیلی و با روش کتابخانهای است؛ مفهوم فرا طبیعی دیو در شاهنامۀ بهعنوان مهمترین اثر حماسی و حدیقهالحقیقه بهعنوان مقدّمترین اثر رسمی عرفانی با ذکر شواهد و قرائن و مقایسه بسامد آنها، مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. این جستار نشان میدهد که در شاهنامه، دیو جایگاه پیشین خود را از دست داده است و از اقتدار دیوان و تأثیری که در هستی داشته اند به شدت کاسته شده است و به جایگاه فروتری نزدیک شدهاند. در حالی که سنایی به صبغههای عرفانی آن تأکید مینماید؛ گاه آن را در معنای جن و گاه در معنای اهریمنِ درون به کار میگیرد؛ در مواردی نیز با معنای ابلیس، یکسان میپندارد و گاه با بهرهبرداری استعاری از آن پای تأویل و تفسیر را به این مفهوم باز میکند.
پرونده مقاله
عشق از مهمترین و اساسیترین مباحث عرفانی است که در عرفان اسلامی و در آثار و اندیشۀ مولانا بهطور بارز، مطرح گردیده است؛ بهنحویکه در مثنوی، عشق، یکی از راههای رسیدن به وصال پروردگار و فنا شدن در ذات او و بقا یافتن به اوست. در اندیشۀ عرفانی مولانا، غایت و نهایت عشق، و چکیده کامل
عشق از مهمترین و اساسیترین مباحث عرفانی است که در عرفان اسلامی و در آثار و اندیشۀ مولانا بهطور بارز، مطرح گردیده است؛ بهنحویکه در مثنوی، عشق، یکی از راههای رسیدن به وصال پروردگار و فنا شدن در ذات او و بقا یافتن به اوست. در اندیشۀ عرفانی مولانا، غایت و نهایت عشق، وحدت عاشق و معشوق است؛ ولی در نظر یالوم، عشق یکی از مؤلفه های معنابخش زندگی است. او به قدرت عشق در تحوّل فرد و معنابخشی به زندگی اذعان دارد. اگرچه او عشق را به خلسه های مذهبی تشبیه کرده است؛ اما به دلیل عدم باور به ماوراءالطبیعه و عدم توجّه به امور معنوی در میان اقسام عشق، تنها به عشق زمینی توجّه کرده است. در میان اقسام عشق زمینی، توجّه او بیشتر معطوف به عشق نفسانی و بهنوعی اخلاقی است. این پژوهش درصدد آن است تا به شیوۀ توصیفی- تطبیقی به بررسی مؤلفههای عشق در اندیشۀ مولانا و یالوم بپردازد. نتیجۀ پژوهش بیانگر آن است که یالوم برآن است که عشق باید بالغانه و رشد یافته باشد و معتقد است، عشق با خود مسئولیّت به دنبال میآورد و فرد عاشق باید در برابر نیازهای جسمانی و روانی معشوق، پاسخگو باشد و برای منحصر به فرد بودن او، ارزش قائل شود. مولانا نیز همانند یالوم معتقد است که عشق به زندگی، معنا و گرمی می بخشد و همچنین عشق با خود مسئولیت را به دنبال می آورد؛ بهنحویکه همسو بودن او در این نظریّه با یالوم بهوضوح در اشعارش نمایان است.
پرونده مقاله
چکیده
ضربالمثل گونهای از بیان کوتاه و مشهور است که در خود قصّهای یا رخدادی عبرتآموز دارد. برای شناخت تاریخی فرهنگ و آداب یک ملّت، ضربالمثلها مقولههایی اساسی و مدارکی دارای ارزش جدّیاند. بسیاری از ضربالمثلها، علاوه بر آن که تصویرهایی واقعی از زندگی مردم را در چکیده کامل
چکیده
ضربالمثل گونهای از بیان کوتاه و مشهور است که در خود قصّهای یا رخدادی عبرتآموز دارد. برای شناخت تاریخی فرهنگ و آداب یک ملّت، ضربالمثلها مقولههایی اساسی و مدارکی دارای ارزش جدّیاند. بسیاری از ضربالمثلها، علاوه بر آن که تصویرهایی واقعی از زندگی مردم را در بر دارند نشان دهندة تأثیر و تأثّر فرهنگ اقوام مختلفاند. در این میان، تأثیر یا اثر گذاری دو فرهنگ عربی و ایرانی بر یکدیگر و تأثر یا اثر پذیری آنها از یکدیگر به علل و انگیزههای زیادی مانند همجواری و روابط تجاری، گردن نهادن ایرانیان به دین اسلام و تسلّط عرب بر بخشهای زیادی از ایران، غیر قابل انکار است. در پژوهش حاضر، چند ضربالمثل نسبتاً مشهور از ضرب المثلهای فارسی و عربی انتخاب شده و مضامین، منشأ و وجوه افتراق و اشتراک آنها مورد بررسی قرار گرفته است.
پرونده مقاله
چکیده
اساس رئالیسم جادویی بر واقعیّت بنا شده است، امّا نویسندة این گونة ادبی، پدیدههای فرا واقعی را چنان با مهارت، در بافت واقعی داستان میگنجاند که بهآسانی برای خواننده، باورپذیر میشود. در مقالة حاضر به روش تحلیلی و با نگاهی تطبیقی به مطالعه و بررسی عناصر مهمّ رئ چکیده کامل
چکیده
اساس رئالیسم جادویی بر واقعیّت بنا شده است، امّا نویسندة این گونة ادبی، پدیدههای فرا واقعی را چنان با مهارت، در بافت واقعی داستان میگنجاند که بهآسانی برای خواننده، باورپذیر میشود. در مقالة حاضر به روش تحلیلی و با نگاهی تطبیقی به مطالعه و بررسی عناصر مهمّ رئالیسم جادویی در رمان طوبا و معنای شب نوشتۀ شهرنوش پارسی پور و مجموعه داستانهای کوتاه باغ گذرگاههای هزار پیچ اثرِ بورخس پرداخته شده است. نتایج بررسی نشان میدهد که از بینِ مؤلّفههای مورد مطالعه، اغراق و غٌلٌو و پیوند و دوگانگی بیشترین سهم را به خود اختصاص دادهاند. همچنین، در مقایسة دو نوشته، میتوان گفت که خاموشی و سکوت در طوبا و معنای شب نسبت به باغ گذرگاههای هزار پیچ بیشتر به کار رفته است. در عین حال، کاربست مؤلّفههای دوگانگی و تلفیق و نیز طعنهآمیزی و کنایه در باغ گذرگاهها، پررنگتر از رمانِ پارسیپور است و به نظر میرسد نبودِ جوهرِ طنز و کنایه در برخی قسمتهای رمان مذکور، باورپذیری رویدادها را به مخاطره انداخته است.
پرونده مقاله
مانوئل جی اسمیت (1934–2007م.) روان شناس آمریکایی و پیشگام در جنبش آموزش قاطعیّت در تغییر زندگی بود. کتاب روان شناسی اعتراض(1975م.) وی مبارزه عملی با سلطه جویی دیگران است. از دید وی، سلطه جو کسی است که انسان ها را شیء می بیند و اصرار به شئ کردن انسان ها دارد، چکیده کامل
مانوئل جی اسمیت (1934–2007م.) روان شناس آمریکایی و پیشگام در جنبش آموزش قاطعیّت در تغییر زندگی بود. کتاب روان شناسی اعتراض(1975م.) وی مبارزه عملی با سلطه جویی دیگران است. از دید وی، سلطه جو کسی است که انسان ها را شیء می بیند و اصرار به شئ کردن انسان ها دارد، زیرا انسان شئ می تواند عامل فسادها و بی عدالتی ها باشد. کمتر عاملی در زندگی انسان به اندازه ظلم و سلطهجویی، آفت سلامت، حقیقت، عدالت و سدّ راه رشد و تکامل و اتّحاد آدمی است. استفاده از دستاوردهای دانش روان شناسی در ادبیّات، ابزاری سودمند در تحلیل متون ادبی است. در شعر فارسی، اعتراض، گونه ای ادبی است که به مقتضای برخی بی عدالتی ها و تبعیض ها به وجود آمد و شکل گرفت. عنصر اعتراض برای انعکاس واقعیّت های تلخ سیاسی و اجتماعی در جامعه ، در شعر فارسی نمود یافته است. اعتراض، دغدغههای فکری و درد دل و شکایت کردن از رخداد های دردناک زندگی است. از آنجا که بخشی از محتوای مثنوی مولوی به موضوع اعتراض، شِکوه و گلایه اختصاص داده شده و بن مایه اعتراض یکی از مضمون های مثنوی مولوی است که در انحنای سکوت وی پدید آمد؛ این نوع ادبی در مثنوی مولوی خیزشی متفکرانه و سیاسی، اجتماعی در مقابل دسیسه ها است. مقاله حاضر با روش توصیفی- تحلیلی در صدد پاسخ به این پرسش اصلی است که بر اساس دیدگاه روان شناسی اعتراضی مانوئل اسمیت، بیشترین بن مایه اعتراض و دغدغه های فکری مولوی در مثنوی را کدام موضوع تشکیل می دهد؟ به استناد دستاوردهای پژوهش، اعتراض از حاکمان و سلطه جویان بخش اعظم اعتراض در مثنوی مولانا را تشکیل می دهد.
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد