هدف: هدف از پژوهش حاضر، تبیین الگوی بهینه پیاده سازی مدیریت دانش در فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی ایران بود.روش پژوهش: روش پژوهش، ترکیبی- اکتشافی و جامعه آماری آن شامل دو بخش بود که در بخش کیفی پس از انجام 15 مصاحبه به حد اشباع نظری رسید و در بخش کمی با توجه به تعداد س چکیده کامل
هدف: هدف از پژوهش حاضر، تبیین الگوی بهینه پیاده سازی مدیریت دانش در فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی ایران بود.روش پژوهش: روش پژوهش، ترکیبی- اکتشافی و جامعه آماری آن شامل دو بخش بود که در بخش کیفی پس از انجام 15 مصاحبه به حد اشباع نظری رسید و در بخش کمی با توجه به تعداد سوالات پرسشنامه 400 نمونه بصورت خوش ه ای انتخاب شدند که در نهایت 350 پرسشنامه جمع آوری گردید. ابزار جمع آوری اطلاعات در بخش کیفی، مصاحبه شامل سوالات مربوط به متغیر مدیریت دانش بود که روایی درونی آن توسط دوتن از اساتید تایید و به جهت تایید پایایی از روش کاپای کوهن (8/0) استفاده شد. ابزار جمع آوری در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته بود که از طریق روایی همگرا تایید و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (899/0) محاسبه شد. در بخش کیفی از نرم افزار MAXQDA و Mind Mapper استفاده و در بخش کمی از نرم افزارهای SPSS و PLS استفاده شد.یافته ها: مقوله های شناسایی شده عبارتند از؛ ساختار سازمانی، فرهنگ سازمانی، نیروی انسانی، رهبری و مدیریت، فنی- تخصصی و فناوری اطلاعات. همچنین در رابطه با اولویت بندی شاخص ها از دید کارشناسان، شاخص نیروی انسانی بالاترین میانگین و شاخص فنی و تخصصی کمترین میانگین را داشتند.نتیجه گیری: مدیران فدراسیون فوتبال باید برای پیاده سازی مدیریت دانش به عواملی از جمله نیروی انسانی در ارتباط با خلق و تسهیم مدیریت دانش، توسعه فرهنگ سازمانی یادگیرنده، توسعه زیرساخت های فناوری و ارائهی یک الگوی جامع مدیریتی در اجرای مدیریت دانش و توسعه مدیریت دانش در بخش فنی و تخصصی بپردازند.
پرونده مقاله
هدف: توسعه رسانههای اجتماعی یک پدیده جهانی در نسل کنونی است، به طوری که مصرف کنندگان در پلت فرمهای رسانههای اجتماعی مشارکت میکنند و روابط خود را با برندها توسعه میدهند. بنابراین، برنامه های کاربردی رسانه های اجتماعی، مفاهیم بازاریابی نوین را برای توسعه موضوعی امری چکیده کامل
هدف: توسعه رسانههای اجتماعی یک پدیده جهانی در نسل کنونی است، به طوری که مصرف کنندگان در پلت فرمهای رسانههای اجتماعی مشارکت میکنند و روابط خود را با برندها توسعه میدهند. بنابراین، برنامه های کاربردی رسانه های اجتماعی، مفاهیم بازاریابی نوین را برای توسعه موضوعی امری حیاتی میدانند. از این جهت این تحقیق با هدف تأثیر جوامع برندی مبتنی بر رسانههای اجتماعی بر عناصر جامعه و اعتماد و وفاداری به برند آدیداس انجام شد. روش پژوهش: جامعه آماری این تحقیق را 400 نفر از شبکه اجتماعی اینستاگرام انتخاب شدند و از پرسشنامة جوامع برندی مبتنی بر رسانههای اجتماعی (لاروچ و همکاران، 2012 ) استفاده شد و برای تجزیه تحلیل دادهها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزارهای SPSS و LISRELL انجام شد.یافتهها: بر اساس نتایج، شیوههای شبکه ارتباط اجتماعی بر اعتماد به برند (46/14)، شیوه تعامل اجتماعی بر اعتماد به برند (86/14)، مدیریت ادراک بر اعتماد به برند (68/15)، کاربرد برند تاثیر مثبتی بر اعتماد به برند (39/15) و اعتماد به برند و وفاداری به برند (43/13) بدست آمد که نشان می دهد بین متغیرهای تحقیق ارتباط معنی داری به لحاظ آماری وجود دارد(p˂0 /001)..نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از این بود که فعالیت های بازاریابی رسانه های اجتماعی هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیر مستقیم بر میزان وفاداری و اعتماد به برند تأثیر دارد. اثر جوامع برندی بر اساس رسانه اجتماعی بر روی عناصر جامعه برندی و وفاداری به برند از طریق اعتماد به برند نشان داده شد.
پرونده مقاله