امروزه در نتیجة پیشرفت علم پزشکی بهعنوان عرف خاص در تشخیص انسان زنده، دیدگاههای متفاوتی نسبت به عرف عام و عقاید سنتی به وجود آمده است. نتیجۀ این موضوع، تشخیص حیات و ممات انسانها است؛ چرا که اگر قائل بر حدوث مرگ به واسطه توقف ضربان قلب شویم، موارد ناشی از توقف فعالی چکیده کامل
امروزه در نتیجة پیشرفت علم پزشکی بهعنوان عرف خاص در تشخیص انسان زنده، دیدگاههای متفاوتی نسبت به عرف عام و عقاید سنتی به وجود آمده است. نتیجۀ این موضوع، تشخیص حیات و ممات انسانها است؛ چرا که اگر قائل بر حدوث مرگ به واسطه توقف ضربان قلب شویم، موارد ناشی از توقف فعالیت مغز را شامل نمیشود و اساس و تفاوت دیدگاهها نسبت به تغییر حیات و ممات انسانها در قائل نشدن به هر یک از این نظریات است. با این وجود، انسانهای دارای شرایط حیات نباتی پایدار، نیازمند توجه و تدوین قوانین حمایتی در جهت حفظ حقوق این اشخاص هستند و تلقی جامعه از زنده یا مرده بودن این افراد، آثار و احکام حقوقی و کیفری، برای ایشان به بار خواهد آورد. و آنچه که به نظر میرسد این اشخاص، انسان زنده محسوب شده و از کلیۀ حقوق انسان زنده بهرهمند میشوند. این مقاله به دنبال آن است تا با توجه به مفهوم حیات نباتی، به بررسی راهکارهای فقهی پیرامون حیات نباتی بپردازد و در برخی موضوعات، رفع ابهام نماید. به همین منظور برای خودداری از اشتکاک و تفاسیر مختلف و همچنین ایجاد شرایط حمایتی- اجتماعی، نیازمند تدوین قوانین و ورود سازمانهای حمایتی برای حفظ حقوق هرچه بهتر انسان های دارای حالت حیات نباتی میباشیم.
پرونده مقاله