لزوم بازنگری و ویرایش دوباره رباعیات جامی
محورهای موضوعی : گروه ادبيات فارسي
1 - گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه پیام نور، مرکز میاندواب، تهران، ایران.
کلید واژه: عصر تیموری, رباعیات جامی, لزوم باز نگری, محمود مدبری, سندیت اشعار, تصحیح,
چکیده مقاله :
جامی از سخنوران چیره دست عصرتیموری است.موضوع این مقاله بررسی سندیت و اصالت رباعیات ،تأثر لفظی ومفهومی جامی از گویندگان دیگرو اثرگذاری او بر رباعیات دیگران،بر اساس کتاب«رباعیات جامی»،به جمع وتدوین محمود مدبری است.نگارندۀ مقاله حاضر بر آن است که همۀ رباعیات گردآوری شده در کتاب«رباعیات جامی» نمی تواند سرودۀ خود شاعر باشدو این شاعر هم مثل بسیاری از سخنوران دیگر ادب فارسی در لابه لای آثارش و به ویژه در کتاب نقدالنصوص-که یک اثر استدلالی و شرحی است-در مقام تبیین یک مقولۀ عرفانی یا فلسفی به ناچار به رباعیات دیگران استاد جسته است.بنابراین ویرایش وتنقیح مجدّد رباعیات جامی ضروری است تا از این رهگذر رباعیات مسلّم شاعر شناسایی شده،سیر اعتقادی وچهار چوب اندیشۀ شاعر براساس رباعیات در بررسی محتوایی رباعی فارسی مشخص گردد.تصور نادرست جامع رباعیات،مبنی بر اینکه تمام رباعیات به کار رفته در آثار جامی می تواند سرودۀ خود شاعر باشد و نیز عدم جست وجو و ردّیابی رباعیات او در سایر متون ادبی،عرفانی و تاریخی عصرجامی و قرون گذشته،دانش اندک و سهوهای کاتبان نسخ خطی وکم دقّتی های آنان از دلایل اصلی راهیابی رباعیات دیگران در رباعیات جامی می تواند باشد.شیوۀ پژوهش دراین مقاله،بنیادی-نظری است.
Jami is one of the master orators of the Timurid era. The subject of this article is to examine the authenticity of the quatrains, the verbal and conceptual influence of Jami from other speakers, and his influence on the quatrains of others in the book "Rubaiat Jami" compiled and edited by the Mahmoud Modabberi. The author of article is of the opinion that all the quatrains collected in the book "Rubaaiyat Jami" cannot be the poet's own composition, and this poet, like many other speakers of Persian literature in his works, especially in the book Naqd al-Nusus-which is an argumentative work in the position of explanation and explanation of a mystical or philosophical category, one must necessarily look for the quatrains of others. Therefore, it is necessary to edit and re-revise Jami's quatrains in order to identify the definite quatrains of the poet, the course of belief and the framework of the poet's thought based on the quatrains in the process of analyzing the content of the Persian quatrains. Misconception of quatrains, based on the fact that all quatrains used in Jami's works can be the poet's own compositions, as well as the lack of searching and tracing quatrains in other literary , mystical and historical texts of the Jami era and past centuries, little knowledge and mistakes Manuscript scribes and their inaccuracies can be one of the main reasons for finding other people's quatrains in Jami's quatrains. The research method is fundamental-theoretical method
.اصفهانی،کمال الدین اسمعیل(1399).دیوان،تصحیح محمد رضا ضیاء،تهران:بنیاد موقوفات محمود افشار و سخن
2.انصاری،خواجه عبدالله(1395).مناجات نامه،تصحیح توفیق سبحانی،تهران:پارسه،چاپ دوم
3.اوحدی دقاقی بلیانی،تقی الدین محمد(1388).عرفات العاشقین و عرصات العارفین،ج2،تصحیح محسن ناجی نصر آبادی، تهران:اساطیر
4.بوزجانی،درویش علی(1396).روضه الریاحین،تصحیح حسن نصیری جامی،تهران:پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
5.بهایی عاملی،محمد بن حسین(1383).کلیات آثار فارسی،تصحیح علی کاتبی،مقدمۀ سعید نفیسی،تهران:چکامه،چاپ پنجم76
6.جامی،نورالدین عبدالرحمن(1382) نفحات الانس من حضرات القدس،تصحیح محمود عابدی، تهران:اطلاعات،چاپ چهارم
7................................(1379).بهارستان و رسائل جامی،تصحیح اعلاخان افصح زاد،تهران: میراث مکتوب
8..............................(1876م). دیوان،چاپ لکنهو
9............................(1341). دیوان، ویراسـتۀ هاشم رضی، تهران: پیروز
10...............................(1360). سه رساله در تصوف، مقدمۀ ایرج افشار، تهران: منوچهری
11...............................(1352). اشعه اللمعات، تصحیح حامد ربانی، تهران: کتابفروشی علمیه
12...............................(1356). نقد النصوص، تصحیح ویلیام چیتیک، تهران: مؤسسۀ مطالعات و تحقیقات فرهنگی،چاپ سوم
13..............................(1340). بهارستان، چاپ افست از روی چاپ وین، تهران: کتابخانۀ مرکزی
14...............................(1336).نفحات الانس من حضرات القدس، تصحیح مهدی توحیدی پور،تهران: کتابفروشی محمودی
15..............................(1361). حلیۀ حلل یا رسالۀ کبیر،تصحیح نجیب مایل هروی، مشهد: نوید
16..............................(؟). رسالۀ متوسط در معما،نسخۀ عکسی کلیات جامی، به شمارۀ 3986 ، کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران
17.............................(؟). رسالۀ لا اله الا الله، نسخۀ عکسی کلیات جامی، به شمارۀ 3986، کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران
18.............................(؟). شرح بیت امیر خسرو، نسخۀ عکسی کلیات جامی، به شمارۀ 3986، کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران
19.............................(؟).شرح حدیث عما، نسخۀ عکسی کلیات جامی، به شمارۀ 3986، کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران
20.............................(1337). هفت اورنگ، تصحیح مرتضی مدرسی گیلانی، تهران: سعدی
21.............................(1380). دیوان، تصحیح محمد روشن، تهران: نگاه
22..............................(1378). دیوان، تصحیح اعلاخان افصح زاد، تهران: میراث مکتوب
23..............................(1392). صد چراغ جامی، به خط بسم الله(فرامرز) سروری، تذهیب عبدالغفار حبیبی، کابل: احراری
24.حزین لاهیجی، محمد علی(1374). دیوان، تصحیح ذبیح الله صاحبکار، تهران: سایه
25. خجندی، کمال الدین مسعود(1398). دیوان، تصحیح مجید شفق، تهران: سنایی
26.خوارزمی، ابوالوفا(؟). نسخۀ خطی رباعیات ابوالوفا خوارزمی، نسخۀ کتابخانه مجلس شورای اسلامی به شمارۀ 13823 در اختیار نگارنده.
27...............................(1395).رباعیات، تصحیح و شرح سید احمد بهشتی شیرازی، تهران: روزنه
28.خوارزمی، تاج الدین حسین(1385). شرح فصوص الحکم، تصحیح نجیب مایل هروی، تهران: مولی، چاپ چهارم
29.............................(1398). جواهر الاسرار و زواهر الانوار، تصحیح محمد جواد شریعت، تهران: اساطیر، چاپ دوم
30. زرکوب شیرازی، ابن ابی الخیر(1389). شیرازنامه، تصحیح محمد جواد وجدی و احسان الله شکر اللهی، تهران: فرهنگستان هنر
31.سعدی شیرازی، مصلح الدین(1393). کلیات، تصحیح بهاء الدین خرمشاهی، تهران: دوستان، چاپ هفتم
32.سهروردی، شهاب الدین عمر(1374).عوارف المعارف، ترجمۀ ابو منصور اصفهانی، تصحیح قاسم انصاری، تهران: علمی و فرهنگی، چاپ دوم
33-شفیعی کدکنی، محمدرضا(1385).چشیدن طعم وقت،تهران:انتشارات سخن.
34-.....................،..................(1402).ذیلی بر سخنان منظوم ابوسعید ابوالخیر، به یاد ایرج افشار،ج2،صص497-501، به کوشش جواد بشری ،تهران:انتشارات بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار و نشر سخن.
35.طهرانی، آقا بزرگ(1304ق.). الذریعه الی تصانیف الشیعه، مجلدات9و21، قم: اسماعیلیان
36.علی زاده،احمد(1401). «ضرورت تصحیح دوبارۀ رباعیات ابوالوفا خوارزمی»، متن شناسی ادب فارسی،دورۀ جدید،سال چهاردهم،شمارۀ دوم(پیاپی 54)، تابستان، صص103-125
37.غجدوانی،عبدالخالق(1401).خواجۀ خواجگان عبدالخالق غجدوانی، تصحیح مریم حسینی، تهران: بنیاد موقوفات محمود افشار و سخن
38.غواص، محمد علم(1348).اشعار نایاب جامی، هرات: بی تا
39.فریومدی، ابن یمین(1363). دیوان، تصحیح حسینعلی باستانی راد، تهران: سنایی، چاپ دوم
40.فرغانی سعید الدین(1399). مشارق الدراری، مقدمه و تعلیقات سید جلال الدین آشتنیانی،قم: بوستان کتاب، چاپ ششم
41.قونیوی، صدر الدین(1381). تبصره المبتدی و تذکره المنتهی، تصحیح نجفقلی حبیبی، قم: بخشایش
42.کاشانی، بابا افضل(1363). دیوان و رسالۀ المفید للمستفید، تصحیح مصطفی فیضی و دیگران، تهران: زوار
43......................(1366). مصنفات، تصحیح مجتبی مینوی و علیرضا حیدری، تهران: خوارزمی، چاپ دوم
44.کرمانی(1380). دیوان رباعیات، تصحیح احمد ابو محبوب، تهران: سوش، چاپ دوم
45. مایل هروی، نجیب(1369). در شبستان عرفان، تهران: گفتار
46.مدبری، محمود(1369). رباعیات جامی، تهران: پاژنگ
47.معصوم علیشاه شیرازی، محمد(1382).طرائق الحقائق،تصحیح محمد جعفر محجوب، ج2،تهران: سنایی، چاپ دوم
48.منشی شیرازی، نصرالله(1371).ترجمه و انشای کلیله و دمنه، تصحیح مجتبی مینوی، تهران: امیر کبیر، چاپ دوم
49.میر افضلی، سیّد علی(1394). جنگ رباعی، تهران: سخن
50.........................(1399). چهار خطی، تهران: سخن، چاپ سوم
51.نفیسی، سعید(1333).«مقامات خواجه عبدالخالق غجدوانی و عارف ریوگری»، فرهنگ ایران زمین،ج2،صص1-18
52...............(1334).سخنان منظوم ابوسعید ابوالخیر، تهران: سنایی، چاپ سوم.
فصلنامه بهارستان سخن؛ سال 21/ شماره 64/ تابستان 1403 27
لزوم بازنگری و ویرایش دوبارۀ رباعیات جامی
احمد علی زاده1
چكيده
جامی از سخنوران چیره دست عصرتیموری است.موضوع این مقاله بررسی سندیت و اصالت رباعیات ،تأثر »،به جمع وتدوین محمود مدبری است.نگارندۀ مقالة حاضر بر آن است که همۀ رباعیات گردآوری شده در کتاب«رباعیات جامی» نمی تواند سرودۀ خود شاعر باشدو این شاعر هم مثل بسیاری از سخنوران لفظی ومفهومی جامی از گویندگان دیگرو اثرگذاری او بر رباعیات دیگران،بر اساس کتاب«رباعیات جامی دیگر ادب فارسی در لابه لای آثارش و به ویژه در کتاب نقدالنصوص-که یک اثر استدلالی و شرحی است-در مقام تبیین یک مقولۀ عرفانی یا فلسفی به ناچار به رباعیات دیگران استناد جسته است.بنابراین ویرایش وتنقیح مجدّد رباعیات جامی ضروری است تا از این رهگذر رباعیات مسلّم شاعر شناسایی شده،سیر اعتقادی وچهار چوب اندیشۀ شاعر براساس رباعیات در بررسی محتوایی رباعی فارسی مشخص گردد.تصور نادرست جامع رباعیات،مبنی بر اینکه تمام رباعیات به کار رفته در آثار جامی می تواند سرودۀ خود شاعر باشد و نیز عدم جست وجو و ردّیابی رباعیات او در سایر متون ادبی،عرفانی و تاریخی عصرجامی و قرون گذشته،دانش اندک و سهوهای کاتبان نسخ خطی وکم دقّتی های آنان از دلایل اصلی راهیابی رباعیات دیگران در رباعیات جامی می تواند باشد.شیوۀ پژوهش دراین مقاله،بنیادی-نظری است.
کلید واژه ها: عصر تیموری،رباعیات جامی،لزوم باز نگری،محمود مدبری،سندیت اشعار،تصحیح
1- مقدّمه
1-1- معرفی اثر
پژوهشگر فاضل، محمود مدبری، از آثار چاپی جامی، اعم از کتاب و رساله، مجموعاً 695رباعی را استخراج نموده و در سال 1369 کتاب رباعیات جامی را در تهران در نشر پاژنگ به چاپ رسانده است. مآخذ ایشان برای استخراج و درج رباعیات آثار زیر بوده است:
1-دیوان جامی، ویراستۀ هاشم رضی، تهران، انتشارات پیروز،1341
2-دیوان جامی، چاپ لکنهو،1876م
3-سه رساله در تصوف (لوامع،لوایح و شرح رباعیات) تهران، نشر منوچهری، با مقدمۀ ایرج افشار، بی تا
4-اشعّه اللمعات (به انضمام چند رسالۀ دیگر) تصحیح حامد ربّانی، تهران، کتابفروشی علمیه، بی تا
5-نقدالنصوص، تصحیح ویلیام چیتیک، تهران، انجمن فلسفۀ ایران،1356
6-بهارستان، چاپ افست از روی چاپ وین،1340
7-نفحات الانس، تصحیح مهدی توحیدی پور، تهران، کتابفروشی محمودی،1336
8-حلیه حلل، تصحیح نجیب مایل هروی، مشهد، بی تا، بی نا
9-رسالۀ متوسط در معمّا، نسخۀ عکسی کلیات جامی، به شمارۀ3986 کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران
10-رسالۀ لا اله الّا الله، نسخۀ عکسی کلیات جامی، به شمارۀ3986 کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران
11-شرح بیت امیر خسرو، نسخۀ عکسی کلیات جامی، به شمارۀ3986 کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران
12-شرح حدیث عما، نسخۀ عکسی کلیات جامی، به شمارۀ3986 کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران
13-هفت اورنگ، به کوشش مرتضی مدرسی گیلانی [به محل نشر،ناشر و سال چاپ اشاره نشده است]
مدبری در این اثر، مقدمه ای کوتاه در معرفی جامی، عصر تیموری و شاهان معاصر جامی نوشته، سپس بحث مجملی در بیان اندیشه ها و اعتقادات مذهبی شاعر پیش کشیده و آثار منظوم و منثور چاپی جامی را بر شمرده است که منابع ایشان برای استخراج و تدوین رباعیات بوده است. در ادامه نوشته است: «مسلماً آثار خود جامی در اصالت رباعی ها صریح تر از کتاب های دیگران است و مجموعه هایی که از رباعیات او در بیاض ها، جنگ ها و مجموعه های خطی و تذکره ها پدید آمده به میزان کثیری مبتنی بر همان هاست؛ مگر تعدادی که رباعیات سرگردانند و به گویندگان متعددی از زمان های گوناگون منسوب» (مدبری،1369: 15).
مدبری پس از ذکر شیوۀ کار و روش تدوین و درج رباعیات در کتاب، با تواضع اذعان داشته: «این کار تمام و کامل نیست و سهوها و خطاهایی را در لابه لای سطور خود دارد. بر خوانندگان محترم و نکته یاب است که نگارنده را از ایرادات و اشکالات مطلع سازند که در رفع آنها بکوشد» (همان: 16).
پس از درج متن رباعیات، تعلیقات مختصری مشتمل بر ذکر مأخذ هر رباعی، توضیح لغات و اصطلاحات تصوف با استفاده از فرهنگ های تخصصی این حوزه، فهرست آیات قرآنی و احادیث آمده و در پایان فهرست لغات و ترکیبات، فهرست اسامی اشخاص، امکنه و کتاب ها و فهرست منابع ذکر گردیده است.
اینکه جامع محترم رباعیات معتقد است آثار جامی در اصالت رباعیات، صریح تر از کتاب های دیگران است، سخنی است بجا و منطقی؛ اما باید در نظر داشت که جامی هم مثل اکثر گویندگان عرصۀ ادب فارسی در لابه لای آثار خود بعضاً در محل استناد از اشعار دیگران بهره جسته، یا به عنوان شاهد مثال شعری از دیگران نقل کرده است و این امر منحصر به جامی نیست و در بیشتر متون ادبی هم دیده می شود. سهوها، کم دقتی ها و دانش اندک کاتبان هم در این امر بی تأثیر نبوده که در ضمن استنساخ اشعار یک شاعر با اتکّا به حافظه، شعری از شاعر دیگر را در اشعار او وارد می کرده اند. به همین سبب ، امروزه ضرورت دارد آثار بسیاری از گویندگان ادب فارسی مورد بازبینی، تصحیح، تنقیح و تکمیل قرار گیرد.
اما اینکه تدوینگر محترم رباعیات جامی معتقد است اکثر رباعیات مندرج در آثار جامی سرودۀ طبع جامی است و در این مقوله به رباعی زیر از خود جامی استناد جسته:
جامی هر جا نامۀ انشا آراست از گفتۀ کس به عاریت هیچ نخواست
آن را که ز صنع خود دکان پر کالاست دلالی کالای کسانش نه سزاست
(مدبری،1369: 10)
صحیح و قابل پذیرش است؛ اما همانطوری که خود ایشان معتقدند اکثر رباعیات در آثاراو سرودۀ خود جامی است نه همۀ رباعیات. ضمناً در مقاله حاضر نشان داده شده است که بعضاً رباعیاتی هم که در آثار منظوم جامی به نام جامی درج شده، که با استناد به متون معتبر دیگر از جامی نیست و به اشتباه در آثار جامی وارد شده است. رباعی پیشتر ذکر شده را هم می توان از نوع تعارفات و مفاخرات معمول شاعران به حساب آورد که منحصر به جامی نیست و دراشعار دیگر شاعران هم دیده می شود.
1- 2ضرورت و اهداف پژوهش
نخستین گام برای بررسی زبانی و محتوایی سروده های یک شاعر یا یک نوع سرودۀ او در قالب مشخص مثلاً رباعی دست یافتن به یک متن معوّل و موثق از رباعیات اوست که اولاً دربر گیرندۀ همۀ رباعیات مسلّم او باشد و ثانیاً رباعیات سرگردان و رباعیات شاعران دیگر که بر اثر کم دقتی کاتبان نسخ خطی وارد رباعیات او شده،از پیکرۀ رباعیات او جدا گردد. بدون در اختیار داشتن یک متن منقح و کامل، بررسی جوانب اندیشه و تفکرات شاعر در رباعیات و بوطیقای شاعری او میسّر نخواهد بود. رباعی از مهم ترین قالب های شعر فارسی است که برخی از شاعران نظر به اهمیت آن، رباعیاتشان را جدای از سایر سروده هایشان در دفتری علی حده تنظیم می کرده اند؛ نظیر مختارنامه که مجموعۀ رباعیات عطار نیشابوری است که مستقل از دیوان در دفتری دیگر گنجانده شده است. همین عوامل ضرورت باز نگری و ویرایش مجدد رباعیات جامی را موجه ساخته بدان موضوعیت می بخشد. به سبب تخلیط رباعیات مسلم چند شاعر دیگر و چندین رباعی سرگردان منسوب به گویندگان دیگر در رباعیات جامی، اغلاط چاپی و عدم توجه تدوینگر محترم رباعیات به اخذها و اقتباس ها و تضمین های جامی در رباعیات خود از رباعیات شاعران و عارفان دیگر، ضروری است متن رباعیات مورد بازبینی و مداقّه قرار گیرد تا میزان تأثر لفظی و محتوایی جامی از گویندگان قبل و معاصرش مشخص شده، از این رهگذر بهره مندی و استلذاذ خوانندگان در مطالعۀ رباعیات شاعر مطلوب تر گردد. موضوع این مقاله تدقیق در متن رباعیات از حیث سندیت اشعار در انتساب به جامی، مشخص نمودن رباعیات راه یافتۀ شاعران دیگر در متن رباعیات، بررسی رباعیات سرگردان، تأثرات جامی و اقتباس و تضمین های او از گویندگان دیگر و همچنین تضمین و اثرپذیری های شاعران و نویسندگان دیگر از رباعیات جامی است.
1-3 پیشینۀ پژوهش
بخشی از رباعیات جامی در دیوان و تعدادی از رباعیات او در کتب و رسائل او پراکنده است. از جمله چاپ های معروف دیوان جامی، چاپ لکنهو (1876م) تصحیح هاشم رضی (1341) چاپ محمد روشن (1377) و چاپ اعلاخان افصح زاد (1378) است. محمود مدبری-که تصحیح و طبع رباعیات خواجه عبدالله انصاری و نجم رازی را هم در کارنامۀ خود دارد- در سال1369 از روی دیوان چاپ لکنهو و دیوان مصحّح هاشم رضی و کتب و رسائل چاپی و عکسی جامی، جمعاً 695رباعی او را در نشرپاژنگ در تهران به چاپ رسانده است که در این مقاله همین کتاب اخیر و رباعیات مندرج در آن از حیث صحّت انتساب به جامی وکیفیت ضبط مورد بررسی قرار گرفته، به تأثر جامی از اشعار دیگران در سرودن رباعیات و تأثیر پذیری گویندگان دیگر از رباعیات جامی پرداخته شده است. همچنین به کوشش محمد علم غواص کتابی در شهر هرات با عنوان «اشعار نایاب جامی» در سال1348 چاپ شده است که در بردارندۀ 400غزل، ده قصیده و 103 قطعه و رباعی است که از روی نسخۀ خطی کتابخانۀ شخصی قاصد اوبهی تهیه شده است. در سال1392 کتابی با عنوان «صد چراغ جامی» در افغانستان در انتشارات احراری کابل طبع شده است که محتوی 100رباعی منتخب از جامی است که به قلم بسم الله (فرامرز) سروری خوشنویسی و توسط عبدالغفار حبیبی تذهیب شده است.
1-4 روش پژوهش
در این مقاله کیفیت ضبط و سندیت رباعیات جامی در انتساب به او به روش بنیادی-نظری و با مراجعه و استناد به متون معتبرادبی، عرفانی و تاریخی بررسی شده است. رباعیات شاعر در سایر متون منظوم و منثور ردّ یابی شده، در صورت رؤیت رباعیی از جامی در متون قرون گذشته در صحّت انتساب آن به جامی تشکیک شده است. نیز به دلیل راهیابی برخی از رباعیات ابوالوفا خوارزمی (ف835ق.) در آثار جامی با استناد به یک نسخۀ خطی از رباعیات ابوالوفا به شمارۀ13823 متعلق به کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی(در اختیار نگارندۀ مقاله) و همچنین دو نسخۀ چاپی رباعیات او(تصحیح مایل هروی و تصحیح بهشتی شیرازی) رباعیات راه یافتۀ ابوالوفا در رباعیات جامی هم مشخص گردیده است.
2-بحث و بررسی
2-1رباعیات مسلّم راه یافتۀ گویندگان دیگر در رباعیات جامی
2-1-1
صوفی که به خرقه دوزیش بازاریست گر بخیه به فقر می زند خوش کاریست
ور جنبش طبع دست او جنباند هر بخیه و رشته اش بت و زناریست
(مدبری،1369: 38)
منبع مدبری برای رباعی مزبور (جامی،1340: 14) است. این رباعی در برخی از منابع صوفیه از جمله در طرائق الحقایق از سروده های شقیق بلخی دانسته شده است(نک :معصوم علیشاه شیرازی،1382: 2/ 173). «شقیق به نقل بیشتر منابع صوفیه در قرن دوم می زیسته،تاریخ وفات او در تذکره های صوفیه به تقریب از 174 تا 191ق ثبت شده است» (علی زاده، 1401: 109). صاحب «الذریعه الی تصانیف الشیعه» هم دیوان شعری به او نسبت داده است (نک:طهرانی ،1304ق،ج9: 534). «مصباح الشریعه و کتاب آداب العبادات هم از آثار اوست» (علی زاده، 1401: 109). رباعی مذکور در بیان مفهوم فقر صوفیانه است. در جواهر الاسرار هم یک رباعی دیگر او از زبان خودش نقل شده که چونان رباعی بالا در مضمون فقر صوفیانه است: «شقیق از این سخن خوش وقت شد و گفت: الهی غلامی به خواجه ای که انباری غلّه دارد، چنان می نازد. تو مالک الملکی و روزی بندگان پذیرفته ای؛ ما چرا اندوه خوریم؟ و روی به خدای تعالی آورد و در توکل به درجۀ کمال رسید و می گفت رباعی:
مال و هنری اگر ندارم در دست با فقر بسازم که مرا فقر خوش است
اندیشه چرا کنم ز بی برگی خویش گر هیچ ندارم چو تو دارم همه هست»
(خوارزمی،1398: 68)
2-1-2
جانا لبم از ذکر تو خاموش مباد یاد تو ز خاطرم فراموش مباد
هر جا ز شمایلت حدیثی گذرد ذرات وجود من بجز گوش مباد
(مدبری،1369: 48).
مأخذ مدبری برای رباعی مذکور (جامی،1341: 88) است. این رباعی از رباعیات رسالۀ «مقامات خواجه عبدالخالق غجدوانی» ف575ق. است که مرحوم سعید نفیسی آن را تصحیح کرده است .(نک:نفیسی،1333: 2). همچنین مریم حسینی در پژوهش اخیر خود در تصحیح کتاب «خواجۀ خواجگان عبدالخالق غجدوانی» نیز این مطلب را تأیید نموده است که رباعی مزبور از عبدالخالق غجدوانی است با کمی تفاوت در ضبط مصرع سوم:
جانا لبم از ذکر تو خاموش مباد یاد تو ز خاطرم فراموش مباد
هر جا ز شما به لب حدیثی گویند ذرات وجود من بجز گوش مباد
(غجدوانی،1401: 83)
2-1-3
زین گونه که جلوه آن دلاویز کند عاشق ز بلا چگونه پرهیز کند
باد است ملامت کسان در گوشم لیکن بادی که آتشم تیز کند
(مدبری،1369: 57).
این رباعی هم سرودۀ عبدالخالق غجدوانی است .(نک:نفیسی،1333: 2و غجدوانی،1401: 84).
2-1-4
آنی تو که از نام تو می بارد عشق وز نامه و پیغام تو می بارد عشق
عاشق شود آن کس که به کویت گذرد گویی ز در و بام تو می بارد عشق
(همان،1369: 88)
این رباعی هم از رباعیات رسالۀ مقامات خواجه عبدالخالق غجدوانی است. (نک:نفیسی،1333: 2وغجدوانی،1401: 84).در رسالۀ مقامات غجدوانی در ابتدای مصرع سوم به جای «گویی» «گویا» آمده است.
2-1-5
جانا ز تو تا به چند اندوه کشم وین بار غم گرانتر از کوه کشم
دلدار اگر تویی و دلداده منم اندوه کشم از تو و انبوه کشم
(همان،1369: 104)
منبع مدبری برای رباعی مذکور (جامی،1341: 827) است. این رباعی هم از سروده های عبدالخالق غجدوانی است که با اندکی تفاوت در ضبط در رسالۀ مقامات او آمده است:
جانا ز تو تا به چند اندوه کشم این بار غم گران چون کوه کشم
دلدار اگر تویی و دلداده منم اندوه کشم از تو و انبوه کشم
(نفیسی،1333: 2وغجدوانی،1401: 84)
2-1-6
معشوقه عیان بود نمی دانستم با ما به میان بود نمی دانستم
گفتم به طلب مگر به جایی برسم خود تفرقه آن بود نمی دانستم
(مدبری،1369: 98)
مأخذ مدبری برای رباعی مذکور (جامی،1356: 66) است. این رباعی هم دو قرن و نیم قبل از جامی در دیوان بابا افضل کاشانی (ف610ق.) دیده می شود:
معشوقه عیان بود نمی دانستم با ما به میان بود نمی دانستم
گفتم به طلب مگر به جائی برسم خود تفرقه آن بود نمی دانستم
(کاشانی،1363: 149)
رباعی مزبور سوای دیوان در مصنفات بابا افضل، تصحیح عالمانه و انتقادی مرحومان مجتبی مینوی و یحیی مهدوی هم آمده است (نک:کاشانی،1366: 760).نیز بنگرید به (علی زاده،1401: 114).
2-1-7
یاری دارم که جسم وجان صورت اوست چه جسم وچه جان هر دوجهان صورت اوست
هر معنی خوب و صورت پاکیزه کاندر نظر تو آید آن صورت اوست
(مدبری،1369: 36)
مأخذ مدبری برای رباعی مذکور (جامی،1356: 95) است. این رباعی با اندکی تفاوت در ضبط در دیوان رباعیات اوحدالدین کرمانی آمده است:
یاری دارم که جسم و جان صورت اوست چه جان و چه دل هردو جهان صورت اوست
هر معنی خوب صورت پاکیزه کاندر نظر تو آید آن صورت اوست (کرمانی،1380: 233)
همچنین در کتاب «مشارق الدراری» از تألیفات سعیدالدین فرغانی، که شرحی بر قصیدۀ تائیۀ ابن فارض است، این رباعی دیده می شود (نک:فرغانی،1399: 443) نیز در کتاب «جنگ رباعی» که یک مجموعۀ خطی از رباعیات چند شاعر است، به نام اوحدالدین کرمانی ثبت شده است (نک:میر افضلی،1394: 418) با عنایت به تقدم زمانی اوحد الدین کرمانی بر سعید الدین فرغانی و نیز با استناد به جنگ رباعی، پذیرش آن از اوحد الدین کرمانی معقول تر است و با عصر جامی فاصلۀ زمانی زیادی دارد.این رباعی در متن مصحح مایل هروی از رباعیات ابوالوفا خوارزمی دیده نمی شود، اما بهشتی شیرازی آن را به اشتباه در متن مصحح خود از رباعیات ابوالوفا خوارزمی به نام ابوالوفا در رباعیات مشکوک منتسب به او درج کرده است که سهو آشکاری است. مأخذ بهشتی شیرازی برای انتساب این رباعی به ابوالوفا،شرح فصوص الحکم تاج الدین حسین خوارزمی است (نک:خوارزمی،1385: 505) اما در شرح فصوص الحکم هم تصریح نشده که رباعی از ابوالوفا خوارزمی است. نیز (نک:علی زاده،1401: 116).
2-1-8
چون سرّ قدر طعمۀ ابدال شود این جملۀ قیل و قال پامال شود
هم مفتی شرع را جگر خون گردد هم خواجۀ عقل را زبان لال شود
(مدبری،1369: 64)
مأخذ مدبری برای رباعی مزبور(جامی،1356: 209) است. این رباعی دو قرن قبل از جامی در کتاب «تبصره المنتهی و تذکره المنتهی» از تألیفات صدر الدین قونیوی (ف671/673ق.) دیده می شود. (نک.قونیوی،1381: 60) همچنین در رسالۀ «مقصد الاقصی» عزیز نسفی (ف680/699ق.) که عیناً ضمیمۀ اشعه اللمعات جامی چاپ شده هم، آمده است (جامی،بی تا: 246).
2-1-9
گفتی که بکن کار و ببستی دستم گفتی که بزن تیر و بریدی شستم
بر موجب فرمان تو گر زانکه نیم بر وفق ارادت تو باری هستم
(مدبری،1369: 98)
مأخذ مدبری برای رباعی مزبور (جامی،1356: 173) است. طبق تصریح صاحب عرفات العاشقین، رباعی مذکور از سروده های اوحد الدین عبدالله بن ضیاء الدین مسعود بلیانی (ف683ق.) است. در تذکره عرفات العاشقین آمده است: «اشعار وی [اوحدالدین بلیانی] بسیار است آنچه به دست آمد نوشته شد. قال:
-گفتی که بکن کار و ببستی دستم گفتی که بزن تیر و بریدی شستم
بر موجب فرمان تو گر زانکه نیم بر وفق ارادۀ تو باری هستم
-ابنای زمانه پیچ پیچند همه سودازدگان بی علاجند همه
بر هیچ مریدند و به هیچی منکر قصه چه کنم که هیچ هیچند همه
-از آخر عمر اگر کسی یاد کند شرمش آید که خانه آباد کند
دیدیم به چشم عقل باد است جهان خاکش بر سر که تکیه بر باد کند» (اوحدی دقاقی بلیانی،1388: 1/384)
ذکر او در شیرازنامۀ زرکوب شیرازی، صص 246-248 آمده است.
2-1-10
در بحر صفات پاک بی چون و چرا کشتی صفتم فتاده نی دست و نه پا
ملاح ارادت است بر من حاکم گر وقفه و گر سیر کنم در دریا
(مدبری،1369: 17)
مأخذ مدبری برای رباعی مذکور (جامی،1356: 121) است. این رباعی را باید جزء رباعیات مسلم ابوالوفای خوارزمی (ف835ق.) دانست. در کتاب «در شبستان عرفان» به تصحیح نجیب مایل هروی، که مجموعۀ پنج رساله از پنج پیر طریقت است و سومین رساله، رباعیات ابوالوفا خوارزمی است در آن رساله رباعی مذکور جزء رباعیات ابوالوفا خوارزمی ضبط شده است (مایل هروی،1369: 189). رباعیات ابوالوفا را در کتاب مذکور، مایل هروی بر اساس یک جنگ اشعار عرفانی متعلق به سدۀ دهم یا یازدهم تصحیح کرده است. نیز در نسخۀ چاپی دیگر رباعیات ابوالوفا به تصحیح احمد بهشتی شیرازی، که رباعیات ابوالوفا را بر مبنای همان جنگ عرفانی قرن دهم یا یازدهم و دو نسخۀ خطی دیگر، نخستین متعلق به کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی به شمارۀ 5948 و ثانی نسخۀ کتابخانۀ دائره المعارف اسلامی به شمارۀ 1/1076 و چند متن چاپی دیگر تصحیح کرده است، دیده می شود. (بهشتی شیرازی،1395: 44).
رباعی مورد بحث در شرح فصوص الحکم تاج الدین حسین خوارزمی (شاگرد ابوالوفا،ف840ق.) هم با اندکی اختلاف در ضبط آمده است که نشانگر تأثر شاگرد از سروده ها ی استادش است. (خوارزمی،1385: 112و457).
2-1-11
ما از حق و حق نیز زما نیست جدا بنگر همه در خدا و در جمله خدا
بل هر چه ببینی همه خلق است نه حق لا بل همه حق نه خلق بیند بینا
(مدبری،1369: 18)
مأخذ مدبری برای رباعی مزبور (جامی،1356: 43) است. این رباعی از سروده های خواجه ابوالوفا خوارزمی است. (نک:مایل هروی،1369: 199و بهشتی شیرازی،1395: 59)
ویلیام چیتیک در تعلیقات نقد النصوص نوشته است: «رباعی به سبک جامی است» (جامی،1356: 342). با استناد به چاپ های مایل هروی و بهشتی شیرازی باید رباعی را از ابوالوفا خوارزمی دانست. به نظر می رسد جامی به رباعیات ابوالوفا چشم عنایتی داشته، در مقام استدلال و به عنوان شاهد مثال به رباعیات او به ویژه در نقد النصوص استناد جسته است. ویلیام چیتیک هم رباعی مزبور را به سبک جامی دانسته نه سرودۀ خود جامی.
2-1-12
در چشم تو صورت ار چه بسیار آمد چون در نگری یکی به تکرار آمد
گر قدرت فعل هست ما را نه زماست زآن است که او به ما پدیدار آمد
(مدبری،1369: 54)
مأخذ مدبری برای رباعی مذکور (جامی،1356: 189) است. این رباعی هم با کمی تفاوت ضبط جزئی در مصرع نخست از ابوالوفا خوارزمی است:
در چشم تو گرچه شکل بسیار آمد چون در نگری یکی به تکرار آمد
گر قدرت و فعل هست ما را نه زما ست زآن است که او به ما پدیدار آمد
(مایل هروی،1369: 196)
رباعی مورد بحث سوای متن مصحح مایل هروی در تصحیح بهشتی شیرازی هم دیده می شود (بهشتی شیرازی،1395: 44).
2-1-13
در مذهب اهل کشف و ارباب شهود عالم همه نیست جز تفاصیل وجود
چندین صور ارچه ظاهراً روی نمود چون درنگری نیست به جز یک موجود
(مدبری،1369: 62)
مأخذ مدبری برای رباعی مزبور (جامی،1356: 200) است. با کمی تفاوت ضبط در مصرع چهارم که در آن به جای «موجود» «معبود» آمده، رباعی از ابوالوفا خوارزمی است. (نک:مایل هروی،1369: 193و بهشتی شیرازی،1395: 49).
2-1-14
من کار به کارساز بگذاشته ام هرچ آیدم از غیب خوش انگاشته ام
ببریده ام از سبب تعلق آنگاه نا کاشته ارتفاع برداشته ام
(مدبری،1369: 98)
مأخذ مدبری برای رباعی مزبور (جامی،1356: 511) است. این رباعی هم با تفاوت جزئی در ضبط بیت اول از ابوالوفا خوارزمی است که در متن مصحح مایل هروی و بهشتی شیرازی آمده است:
این کار به کارساز بگذاشته ام هرچه آمدم از غیب خوش انگاشته ام
ببریده ام از سبب تعلّق آنگاه نا کاشته ارتفاع برداشته ام
(مایل هروی،1369: 189)
نیز (نک:بهشتی شیرازی،1395: 64).
2-1-15
ای پاک ز نقص و ای مبرّا ز عدم در وصف تو کی پیش نهد عقل قدم
کی کور به سمع بیند الوان و صور یا کر به بصر بشنود الحان و نغم
(مدبری،1369: 100)
مأخذ مدبری برای رباعی مذکور (جامی،1356: 412) است. این رباعی هم از سروده های ابوالوفا خوارزمی است. (نک:مایل هروی،1369: 177و بهشتی شیرازی،1395: 18).
2-1-16
ای آنکه به جز تو نیست در هر دو جهان برتر ز خیالی و مبرا ز گمان
هر چند که عین هر نشانی لیکن این است نشانت که ترا نیست نشان
(مدبری،1369: 117)
مأخذ مدبری برای رباعی پیشتر ذکر شده(جامی،1356: 27) است. این رباعی هم از سروده های ابوالوفا خوارزمی است با این تفاوت که در متن رباعی او به جای «مبرا»، «منزه» آمده است. (مایل هروی،1369: 117و بهشتی شیرازی،1395: 16).
ویلیام چیتیک در تعلیقات نقد النصوص دربارۀ این رباعی نوشته است: «در نسخۀj و همچنین در بعضی از نسخه هائی که نگارنده در کتابخانۀ سلیمانیه در استانبول دیده است قبل از این رباعی، خواجه ابوالوفا به خط قرمز نوشته شده است؛ که ظاهراً مقصود خواجه ابوالوفای خوارزمی (ف835ق.) است. در نفحات الانس جامی، ص436 جامی دربارۀ او می گوید: خدمت خواجه ابوالوفا را از مشارب صافیۀ ارباب توحید و اصحاب اذواق و مواجید شربی تمام بوده است، چنانکه از رسائل و اشعار ایشان، به تخصیص از رباعیات این معنی ظاهر است .سپس شش رباعی از او در نفحات الانس و چهار بیت از او در اشعه اللمعات نقل می کند.» (جامی،1356: 322).
2-1-17
جز صحبت عارفان کامل مگزین جز جانب بندگان مقبل منشین
شد هیزم تیره نور از صحبت نار شد زنده غذا چو گشت با زنده قرین
(مدبری،1369: 127)
مأخذ مدبری برای رباعی مزبور (جامی،1356: 222) است. این رباعی هم عیناً از رباعیات خواجه ابوالوفا خوارزمی است. (نک:مایل هروی،1369: 203 و بهشتی شیرازی،1395: 37).
2-1-18
کار من اگر به اختیارم بودی آشفته تر از زلف نگارم بودی
گر من نظری به کار خود داشتمی او را نظری کجا به کارم بودی (مدبری،1369: 143)
مأخذ مدبری برای رباعی مذکور (جامی،1356: 209) است. این رباعی هم سرودۀ ابوالوفا خوارزمی است. (نک.مایل هروی،1369: 189 و بهشتی شیرازی،1395: 55).
2-2 رباعیات راه یافتۀ منتسب به ابوسعید ابوالخیر در رباعیات جامی
شفیعی کدکنی نظرشان در باب شعر سرودن ابوسعید ابوالخیررا در مقدمۀ کتاب های «اسرارالتوحید،حالات و سخنان ابوسعید و چشیدن طعم وقت» اظهار داشته اند که در کتاب های مذکور تصریح شده که بوسعید جز دو رباعی شعر دیگری نسروده است. اما در ادامه و با تأملی بیشتر نوشته اند: «اما این مسأله که بوسعید جز این دو نمونه شعرهای دیگری سروده باشد، احتمال دوری نیست. خاندان او-که مؤلف مقامات های شیخ بوده اند- با انکار شاعری او خواسته اند مرتبۀ روحانی او را فراتر برند و این کار ایشان بی شباهت به آن نیست که مسأله امّی بودن ابوطاهر پسر ارشد شیخ را امری قطعی تلقی کرده اند، حال آنکه منشأ این امر حکایتی است که عبدالغافر فارسی آن را در کتاب السیاق نقل کرده است و هم او خود تصریح به دانش اندوزی ابوطاهر دارد و به یکی از تألیفات ابوطاهر به نام الاربعین نیز اشارت می کند. همان گونه که امّی بودن ابوطاهر-که مورد اجماع این مؤلفان است-اصلی ندارد و بیشتر برای افزودن بر معنویت او و خلق کرامتی برای او پرداخته شده است، احتمال این نیز هست که بوسعید شعرهای بیشتری نیز داشته است که اینان منکر آن شده اند تا بوسعید در شمار شاعران قرار نگیرد که شاعری را دون شأن او می دانسته اند» (شفیعی کدکنی،1385: 43). همچنین در آخرین پژوهش صورت گرفته در باب ابوسعید با عنوان «مجالس عافان» که تصحیح و گزارش چند مجلس نویافته مربوط به ابوسعید، خواجه یوسف همدانی و یک عارف ناشناختۀ دیگر است، در بیست و دو مجلس نویافتۀ ابوسعید باز ابیاتی از او دیده می شود که می تواند دلیلی دیگر بر شعر سرودن بوسعید باشد. (ناشناخته،1394: 97-130).
2-2-1
رسوا شده لولیی ربابی در دست از کوی خرابات همی آمد مست
با خویشتن این ترانه می زد پیوست کای وای کسی که از خود و خلق نرست (مدبری،1369: 35)
مآخذ مدبری برای رباعی بالا (جامی،1341: 814 و هاشمی مندیلوی،1970: 1/567) است. شفیعی کدکنی در مقالۀ اخیر خود با عنوان «ذیلی بر سخنان منظوم ابوسعید ابوالخیر» با ذکر این که این یادداشت تکمله ای است بر کتاب ارزشمند سخنان منظوم ابوسعید ابوالخیر اثر شادروان استاد سعید نفیسی،رباعی مذکور را به نام ابوسعید ثبت کرده است.(نک:شفیعی کدکنی،1402: 501).
2-2-2
عاشق چو شوی تیغ به سر باید خورد زهری که رسد همچو شکر باید خورد
هر چند ترا بر جگر آبی نبود دریا دریا خون جگر باید خورد
(مدبری،1369: 51).
مأخذ مدبری برای رباعی مزبور (جامی،1341: 817) است. این رباعی جزء رباعیات منسوب به ابوسعید ابوالخیر (ف440ق.) هم هست. (نک:نفیسی،1334: 30).
2-2-3
دلخسته و سینه چاک می باید شد وز هستی خویش پاک می باید شد
آن به که به خود پاک شویم اول کار چون آخر کار خاک می باید شد
(مدبری،1369: 54).
مأخذ مدبری برای رباعی مذکور (جامی،1341: 817) است.این رباعی را هم مرحوم استاد سعید نفیسی در کتاب «سخنان منظوم ابوسعید» از رباعیات ابوسعید ابوالخیر ضبط کرده است. (نک:نفیسی،1334: 31).سیّد علی میر افضلی،رباعی شناس برجستۀ معاصر، بر آن است که: «جامی رباعی مورد بحث را تحت تأثیر رباعی زیر از ابوالوفا خوارزمی سروده است:
از خواهش نفس پاک می باید بود بیچاره و درد ناک می باید بود
هین خاک شو و عجب و تکبر بگذار چون آخر کار خاک می باید بود»
(میر افضلی،1399: 86)
نگارنده هم معتقد است هر دو شاعر در سرودن رباعی خود متأثر از رباعی زیر از کمال اسمعیل (ف635ق.) بوده اند که ردیف «شد» این تأثر را بیشتر تأیید می کند.ردّ یابی این گونه تأثرات در مبحث تبار شناسی رباعیات حائز اهمیت است:
آلوده مشو که پاک می باید شد ماسای که درد ناک می باید شد
از باد، چو آتش ار بری سر به فلک چون آب به زیر خاک می باید شد
(اصفهانی،1399: 335)
2-2-4
سر رشتۀ دولت ای برادر به کف آر وین عمر گرامی به خسارت مگذار
دائم همه جا با همه کس در همه کار می دار نهفته چشم دل جانب یار
(مدبری،1369: 70)
مأخذ مدبری برای رباعی مزبور (جامی،1360: 91) است.رباعی منتسب به ابوسعید ابوالخیر هم هست. (نفیسی،1334: 45).
2-2-5
خورشید چو بر فلک زند رایت نور در پرتو او خیره شود دیده ز دور
وآن دم که کند ز پردۀ ابر ظهور فالناظر یجتلیه من غیر قصور
(مدبری،1369: 75)
مأخذ مدبری برای رباعی مذکور (جامی،1360: 16و1356: 178) است. این رباعی منسوب به ابوسعید ابو الخیر هم هست ( نفیسی،1334: 47).
2-2-6
بر عود دلم نواخت یک زمزمه عشق ز آن زمزمه ام ز پای تا سر همه عشق
حقا که به عهدها نیایم بیرون از عهده حق گزاری یکدمه عشق
(مدبری،1369: 88)
مأخذ مدبری برای رباعی مزبور (جامی،1360: 13) است. رباعی منسوب به ابوسعید ابوالخیر هم هست (نفیسی،1334: 54).
2-2-7
درمانده کسی که بست در خوبان دل وز مهر بتان نگشت پیوند گسل
در صورت گل معنی جان دید و بماند پای دل او تا به قیامت در گل
(مدبری،1369: 94)
مأخذ مدبری برای رباعی مذکور (جامی،1360: 118) است.در باب انتساب این رباعی به ابو سعید ابوالخیر (نفیسی،1334: 55).
2-2-8
یا رب ز دو کون بی نیازم گردان وز افسر فقر سرفرازم گردان
در راه طلب محرم رازم گردان زآن ره که نه سوی تست بازم گردان
(مدبری،1369: 114)
مأخذ مدبری برای رباعی مزبور (جامی،1341: 829) است.رباعی منتسب به ابوسعید ابوالخیر هم هست. (نفیسی،1334: 72).
2-2-9
رخسار تو بی نقاب دیدن نتوان دیدار تو بی حجاب دیدن نتوان
مادام که در کمال اشراق بود سرچشمۀ آفتاب دیدن نتوان
(مدبری،1369: 118)
مأخذ مدبری برای رباعی مذکور (جامی،1360: 16) است. رباعی منسوب به ابوسعید ابوالخیر هم هست. (نفیسی،1334: 73).
2-2-10
بنگر به جهان سرّ الهی پنهان چون آب حیات در سیاهی پنهان
پیدا آمد ز بحر ماهی انبوه شد بحر در انبوهی ماهی پنهان
(مدبری،1369: 119)
مأخذ مدبری برای رباعی مزبور (جامی،1341: 829) است. این رباعی هم از رباعیات منتسب به ابوسعید ابوالخیر است.(نفیسی،1334: 74).
2-2-11
ای در همه شأن ذات تو پاک از همه شین نی در حق تو کیف توان گفت نه این
از روی تعقل همه غیرند و صفات با ذات تو و ز روی تحقق همه عین
(مدبری،1369: 126)
مأخذ مدبری برای رباعی مذکور (جامی1360: 15) است. رباعی مورد بحث با کمی تفاوت ضبط منتسب به ابوسعید ابوالخیر هم هست:
ای در همه شأن ذات تو پاک از شین نه در حق تو کیف توان گفت نه این
از روی تعقل همه غیرند و صفات ذاتت بود از روی تحقق همه عین
(نفیسی،1334: 80)
2-2-12
ای آیینه را داده جلا صورت تو یک آینه کس ندید بی صورت تو
نی نی که ز لطف در همه آینه ها خود آمده ای پدید نی صورت تو
(مدبری،1369: 129)
مأخذ مدبری برای رباعی مزبور (جامی،1360: 33) است.رباعی منتسب به ابوسعید ابوالخیر هم هست.(نفیسی،1334: 81).
2-3 رباعی راه یافتۀ جامی در کلیات شیخ بهایی
فصاد به قصد آنکه بردارد خون شد تیز که نشتری زند بر مجنون
مجنون بگریست گفت از آن می ترسم کآید بدل خون غم لیلی بیرون
(مدبری،1369: 125)
مأخذ مدبری برای رباعی مزبور (جامی،1360: 124) است.این رباعی با ضبطی متأخرتر به کلیات شیخ بهایی (ف1031ق.) راه یافته است:
فصاد به قصد آنکه بردارد خون می خواست که نشتری زند بر مجنون
مجنون بگریست گفت: زان می ترسم کآید ز دل خود غم لیلی بیرون
(بهایی،1383: 141)
2-4 تضمین و تأثر جامی در رباعیات از گویندگان دیگر
2-4-1
تا ترک عوایق و علایق نکنی قطع نظر از کل خلایق نکنی
در قبلۀ توحید ز روی اخلاص یک سجدۀ شایستۀ لایق نکنی
(مدبری،1369: 151)
مأخذ مدبری برای رباعی مزبور (جامی،1341: 837) است. رباعی جامی تحت تأثیر رباعی زیر منسوب به ابوسعید ابوالخیر (ف440ق.) است:
تا ترک علایق و عوایق نکنی یک سجدۀ شایستۀ لایق نکنی
حقاً که ز دام لات و عزّی نرهی تا ترک خود و جمله خلایق نکنی
(نفیسی،1334: 99)
2-4-2
گاهی که فتد به جانب خود نظرم تا ظن نبری که من ز خود بهره ورم
در طلعت خود جمال حق می نگرم وز نسخۀ خود کمال حق می شمرم
(مدبری،1369: 103)
مأخذ مدبری برای رباعی مذکور (جامی،1360: 173) است. رباعی جامی متأثر از رباعی زیر از خواجه عبدالله انصاری (ف481ق.) در مناجات نامه است:
گاهی که به طینت خود افتد نظرم گویم که من از هر چه به عالم بترم
چون از صفت خویشتن اندر گذرم از عرش همی به خویشتن درنگرم
(انصاری،1395: 109)
2-4-3
ای آنکه به قبلۀ وفا روست ترا بر مغز چرا حجاب شد پوست ترا؟
دل در پی این و آن نه نیکوست ترا یک دل داری بس است یک دوست ترا
(مدبری،1369: 18)
مصرع چهارم رباعی مذکور متأثر از مصرع دوم بیت زیر از کلیله و دمنه است:
گر مذهب مردمان عاقل داری یک دوست بسنده کن که یک دل داری
(نصرالله منشی،1371: 53)
2-4-4
من کیستم از شهر خرد تاخته ای در عشق بتان دنیی و دین باخته ای
خانه به خرابات مغان ساخته ای از هر چه نه عشق خانه پرداخته ای
(مدبری،1369: 140)
مأخذ مدبری برای رباعی مزبور (جامی،1341: 837) است.رباعی جامی متأثر از رباعی زیر از بابا افضل کاشانی (ف610ق.) است:
رندی باید ز شهر خود تاخته ای بنیاد وجود خود برانداخته ای
زین نادره ای سوخته ای ساخته ای وآنگه به دمی هر دو جهان باخته ای
(کاشانی،1363: 208 و 1366: 759)
2-4- 5
ای آنکه ترا دولت شاهی هوسست و آزادی بندگان ترا دسترسست
آزاد کن آن را که بود بندۀ عشق کان دلشده را بندگی عشق بسست
(مدبری،1369: 80)
مأخذ مدبری برای رباعی مزبور (جامی،1340: 57) است. رباعی مورد بحث متأثر از رباعی زیر است که در چندین متن صوفیه از جمله در حاشیۀ صفحۀ آخر نسخۀ خطی کتابخانۀ برلین که مورد استفادۀ مصحح فقید ترجمۀ عوارف المعارف-قاسم انصاری- در تصحیح کتاب مذکور بوده، آمده اسـت:
دل گفت مرا علم لدنی هوس است تعلیمم کن گرت بدین دست رسست
گفتم که الف گفت دگر گفتم هیچ در خانه اگر کس است یک حرف بس است
(مقدمه سهروردی،1374)
2-4-6
هر دیده که روزی به جمالت نگریست چون از تو جدا ماند چرا خون نگریست
هر چند که بی تو زنده ام حیرانم زآن کس که رخ تو دید و دور از تو بزیست
(مدبری،1369: 38)
مأخذ مدبری برای رباعی مزبور (جامی،1341: 813) است.رباعی جامی متأثر از رباعی زیر از اوحد الدین کرمانی (ف635ق.) است:
ز آن روزکه چشم من به رویت نگریست نگذشت شبی که ازغمت خون نگریست
بشتاب که دل بی تو نمی داند بود دریاب که جان بی تو نمی داند زیست
(میر افضلی،1394: 419)
2-4-7
ای بر قد تو قبای حسن آمده چست بر قامت ما لباس عشق از تو درست
ز آن سان که جمال همه عکس رخ تست عشق همه از تو خاست در روز نخست
(مدبری،1369: 32)
مأخذ مدبری برای رباعی مذکور (جامی،1360: 107) است.مصرع نخست رباعی مورد بحث تحت تأثیر مصرع نخست بیت زیر از سعدی شیرازی(ف691ق.) است:
ای بر تو قبای حسن چالاک صد پیرهن از محبتت چاک
(سعدی،1393: 604)
2-4-8
افسوس که دلبر پسندیده برفت دامن ز کفم چو عمر درچیده برفت
از دیده برفت خون ز دل نیز بلی از دل برود هر آنچه از دیده برفت
(مدبری،1369: 44)
مأخذ مدبری برای رباعی مزبور (جامی،1341: 812) است.رباعی جامی تحت تأثیر رباعی زیر از جلال عضد (ف739ق.) است:
افسوس که آن یار پسندیده برفت نا کرده مرا وداع و نا دیده برفت
عالم همه پیش چشم من تاریک است تا روشنی دیده ام از دیده برفت
(میر افضلی،1394: 492)
2-4-9
دل خسته و جان فگار و مژگان خونریز رفته به دیار آن مه مهرانگیز
من جای نکرده گرم گردون به ستیز زد بانگ که هان چند نشینی برخیز
(مدبری،1369: 80)
مأخذ مدبری برای رباعی مزبور (جامی،1341: 821) است. جامی در سرودن مصرع دوم رباعی خود به مصرع نخست رباعی زیر از ابن یمین فریومدی(ف746ق.) نظر داشته است:
یا رب تو جمال آن مه مهرانگیز آراسته ئی به سنبل عنبربیز
پس حکم همی کنی که در وی منگر این حکم چنان بود که کج دار و مریز
(فریومدی،1363: 675)
رباعی ابن یمین را بهشتی شیرازی درتصحیح خود از رباعیات ابوالوفا خوارزمی جزء رباعیات مشکوک منتسب به ابوالوفا آورده که سهو آشکاری است. (بهشتی شیرازی،1395: 100). در چاپ مایل هروی از رباعیات ابوالوفا اشتباه مذکور بر طرف شده است.
2-4-10
گفتم ماهی.گفت کرا می گویی؟ گفتم که ترا.گفت چرا می گویی؟
بر حرف نخست نامش آن دم که یکی افزون کردم،گفت چها می گویی؟
(مدبری،1369: 156)
مأخذ مدبری برای رباعی مذکو ر(جامی،1361: 7) است. این رباعی از دید نگارنده متأثر از ابیاتی از یک غزل کمال خجندی (ف808) است:
گفتم ای سیم ذقن گفت کرا می گویی گفتم ای عهدشکن گفت چه ها می گویی...
گفتم ای جان ز دل سخت تو فریاد مرا گفت با ما سخن سخت چرا می گویی؟
(خجندی،1389: 419)
2-4-11
در مذهب اهل کشف و ارباب خرد ساری است احد در همه افراد عدد
زیرا که عدد گرچه برون است ز حد هم صورت و هم ماده اش هست احد
(مدبری،1369: 50)
مأخذ مدبری برای رباعی پیشتر یاد شده (جامی،1360: 84) است. رباعی جامی متأثر از رباعی زیر از ابوالوفا خوارزمی (ف835ق.) است:
در مذهب اهل کشف و ارباب شهود عالم همه نیست جز تفاصیل وجود
چندین صور ارچه ظاهراً روی نمود چون درنگری نیست به جز یک معبود
(مایل هروی،1369: 193و بهشتی شیرازی،1395: 49)
جامی سوای رباعی پیشتر یاد شده در سرودن رباعی زیر هم متأثر از رباعی ابوالوفا خوارزمی بوده اسـت:
هر چند که جان عارف آگاه بود کی در حرم قدس تواش راه بود
دست همه اهل کشف و ارباب شهود از دامن ادراک تو کوتاه بود
(جامی،1360: 25)
2-5 تضمین و تأثر گویندگان دیگر از رباعیات جامی
2-5-1
آنی تو که از نام تو می بارد عشق وز نامه و پیغام تو می بارد عشق
عاشق شود آن کس که به کویت گذرد گویی ز در و بام تو می بارد عشق
(مدبری،1369: 88)
مأخذ مدبری برای رباعی مذکور (جامی،1360: 152و جامی،1340: 6) است. پیشتر هم ذکر شد که رباعی مذکور از جامی نیست و از سروده های خواجه عبدالخالق غجدوانی است. بیت نخستین آن عیناً در روضه الریاحین بوزجانی آمده است (بوزجانی،1396: 26).
2-5-2
آمد سحر آن دلبر خونین جگران گفت ای ز تو بر خاطر من بار گران
شرمت بادا که من به سویت نگران باشم تو نهی چشم به سوی دگران
(مدبری،1369: 115)
مأخذ مدبری برای رباعی مزبور (جامی،1360: 7) است.مصرع نخست رباعی جامی را حزین لاهیجی (ف1181ق.) با تغییر یک واژه تضمین کرده است:
آمد سحر آن نگار خونین جگران پرسید ز احوال من دل نگران
کردم ز فراق شکوه خندان شد و گفت من در دل و بی نصیب کوته نظران
(حزین لاهیجی،1374: 544)
2-6 اغلاط چاپی ضبط رباعیات
صفحه/شمارۀ رباعی | مصرع | غلط | صححیح |
17/3 | سوم | کند | کنند |
19/12 | چهارم | آزموم | آزمودم |
20/15 | دوم | ازباب | ارباب |
28/57 | سوم | رهی | ره |
29/63 | چهارم | آیینه | آینۀ |
62/227 | چهارم | نشود | نشنود |
71/270 | اول | ... (1) | نگر |
101/417 | سوم | ...(2) | شعار |
122/522 | اول | خرد...(3) | خر و |
128/544 | چهارم | هم او من گشته...(4) | هم او همه من گشته و |
143/628 | اول | اختیار | اختیارم |
3-نتیجه گیری
از مقالۀ حاضر که با مراجعۀ به بیش از پنجاه منبع نوشته شده است، نتایج زیر حاصل می شود:
1-تمام رباعیات مندرج در کتاب «رباعیات جامی» از جامی نیست و او هم مثل اکثر شاعران و نویسندگان پهنۀ وسیع ادب فارسی، در مقام تبیین و استدلال به رباعیات گویندگان دیگر استناد جسته است.
2-جامی بیشتر به رباعیات کسانی که مثل او پیرو اندیشۀ وحدت وجودی ابن عربی بوده اند استناد کرده و رباعیاتی از آنان را در آثار خود گنجانده است.
3-بیش از هر شاعر و نویسنده ای رباعیات ابوالوفا خوارزمی (ف835) در رباعیات جامی وارد شده است که در مقالۀ حاضر این رباعیات با استناد به منابع معتبر مشخص شده است.
4-جامع رباعیات جامی به دلیل عدم ردّ یابی رباعیات جامی در سایر متون ادبی، پای بندی بیش از حدّ به آثار چاپی جامی و نداشتن تصحیحات انتقادی از آثار جامی در زمان تدوین کتاب، در تشخیص رباعیات راه یافتۀ دیگران در رباعیات جامی دچار سهو شده است.
5-بازنگری، تنقیح و تکمیل رباعیات جامی ضرورت دارد تا از پرتو چنین تحقیقاتی رباعیات مسلّم راه یافتۀ دیگران و نیز رباعیات سرگردان از پیکرۀ رباعیات او خارج شود.
6-شناخت، تحلیل و بررسی رباعیات اصیل جامی در شناخت منظومۀ فکری و اعتقادی و بوطیقای شاعری او بسیار حائز اهمیت است.
7-رباعیات جامی در بررسی سیر تاریخی رباعی فارسی به عنوان رباعیات یک اندیشمند مؤثر دورۀ تیموری مهم است و پژوهش پیرامون آنها ضرورت دارد.
8-جدا کردن رباعیات راه یافتۀ دیگران در رباعیات جامی سبب می شود که علاقه مندان به اندیشه و آثار او در شناخت جوهر افکار او در رباعیات راه خطا نروند.
9-جامی در رباعیات از حیث لفظی و مفهومی از رباعیات گویندگان پیش از خود متأثر شده و بر رباعیات شاعران پس از خود تأثیر گذار بوده است.
10-دانش اندک کاتبان، کم دقتی های آنان و نیز ارادت آنان به شاعر یا نویسنده ای که نسخۀ خطی آثار آنان را استنساخ می کردند، سبب شده تا رباعیاتی سهواً و به ندرت عمداً از گویندگان دیگر در نسخۀ خطی شاعر یا نویسندۀ مورد علاقۀ خود وارد نمایند.
11-رباعیاتی هم در برخی از تذکره ها نظیر لطائف الخیال و نتایج الافکار به نام جامی هست که تدوینگر رباعیات او به آنها عنایتی نداشته است؛ که تحقیق در اصالت و سندیت آنها ضمن ضروری بودن مجالی دیگر لازم دارد.
پی نوشت ها
1-از روی تذکره عرفات العاشقین (دقاقی بلیانی،1388: 2/942) تصحیح شد.
2-از روی بهارستان (جامی،1379: 119) تصحیح شد.
3-از روی دیوان جامی (جامی،1378: 2/408) تصحیح شد.
منابع
1.اصفهانی، کمال الدین اسمعیل (1399) دیوان ،تصحیح محمد رضا ضیاء، تهران: بنیاد موقوفات محمود افشار و سخن
2.انصاری، خواجه عبدالله (1395) مناجات نامه، تصحیح توفیق سبحانی، تهران: پارسه، چاپ دوم
3.اوحدی دقاقی بلیانی، تقی الدین محمد (1388) عرفات العاشقین و عرصات العارفین، ج2، تصحیح محسن ناجی نصر آبادی، تهران: اساطیر
4.بوزجانی، درویش علی (1396) روضه الریاحین، تصحیح حسن نصیری جامی، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
5.بهایی عاملی، محمد بن حسین (1383) کلیات آثار فارسی، تصحیح علی کاتبی، مقدمۀ سعید نفیسی،تهران: چکامه، چاپ پنجم
6.جامی، نورالدین عبدالرحمن (1382) نفحات الانس من حضرات القدس، تصحیح محمود عابدی، تهران: اطلاعات، چاپ چهارم
7................................(1379) بهارستان و رسائل جامی، تصحیح اعلاخان افصح زاد، تهران: میراث مکتوب
8..............................(1876م) دیوان، چاپ لکنهو
9............................(1341) دیوان، ویراسـتۀ هاشم رضی، تهران: پیروز
10...............................(1360) سه رساله در تصوف، مقدمۀ ایرج افشار، تهران: منوچهری
11...............................(1352) اشعه اللمعات، تصحیح حامد ربانی، تهران: کتابفروشی علمیه
12...............................(1356) نقد النصوص، تصحیح ویلیام چیتیک، تهران: مؤسسۀ مطالعات و تحقیقات فرهنگی، چاپ سوم
13..............................(1340) بهارستان، چاپ افست از روی چاپ وین، تهران: کتابخانۀ مرکزی
14...............................(1336) نفحات الانس من حضرات القدس، تصحیح مهدی توحیدی پور، تهران: کتابفروشی محمودی
15..............................(1361). حلیۀ حلل یا رسالۀ کبیر ،تصحیح نجیب مایل هروی، مشهد: نوید
16..............................(؟) رسالۀ متوسط در معما،نسخۀ عکسی کلیات جامی، به شمارۀ 3986 ، کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران
17.............................(؟) رسالۀ لا اله الا الله، نسخۀ عکسی کلیات جامی، به شمارۀ 3986، کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران
18.............................(؟) شرح بیت امیر خسرو، نسخۀ عکسی کلیات جامی، به شمارۀ 3986، کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران
19.............................(؟) شرح حدیث عما، نسخۀ عکسی کلیات جامی، به شمارۀ 3986، کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران
20.............................(1337) هفت اورنگ، تصحیح مرتضی مدرسی گیلانی، تهران: سعدی
21.............................(1380) دیوان، تصحیح محمد روشن، تهران: نگاه
22..............................(1378) دیوان، تصحیح اعلاخان افصح زاد، تهران: میراث مکتوب
23..............................(1392) صد چراغ جامی، به خط بسم الله(فرامرز) سروری، تذهیب عبدالغفار حبیبی، کابل: احراری
24.حزین لاهیجی، محمد علی (1374) دیوان، تصحیح ذبیح الله صاحبکار، تهران: سایه
25. خجندی، کمال الدین مسعود (1398) دیوان، تصحیح مجید شفق، تهران: سنایی
26.خوارزمی، ابوالوفا (؟) نسخۀ خطی رباعیات ابوالوفا خوارزمی، نسخۀ کتابخانه مجلس شورای اسلامی به شمارۀ 13823 در اختیار نگارندۀ مقاله
27...............................(1395) رباعیات، تصحیح و شرح سید احمد بهشتی شیرازی، تهران: روزنه
28.خوارزمی، تاج الدین حسین (1385) شرح فصوص الحکم، تصحیح نجیب مایل هروی، تهران: مولی، چاپ چهارم
29.............................(1398). جواهر الاسرار و زواهر الانوار، تصحیح محمد جواد شریعت، تهران: اساطیر، چاپ دوم
30. زرکوب شیرازی، ابن ابی الخیر (1389) شیرازنامه، تصحیح محمد جواد وجدی و احسان الله شکر اللهی، تهران: فرهنگستان هنر
31.سعدی شیرازی، مصلح الدین (1393) کلیات، تصحیح بهاء الدین خرمشاهی، تهران: دوستان، چاپ هفتم
32.سهروردی، شهاب الدین عمر (1374) عوارف المعارف، ترجمۀ ابو منصور اصفهانی، تصحیح قاسم انصاری، تهران: علمی و فرهنگی، چاپ دوم
33-شفیعی کدکنی، محمدرضا (1385) چشیدن طعم وقت، تهران: انتشارات سخن.
34-.....................،..................(1402) «ذیلی بر سخنان منظوم ابوسعید ابوالخیر»، به یاد ایرج افشار، ج2، صص497-501، به کوشش جواد بشری، تهران: انتشارات بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار و نشر سخن.
35.طهرانی، آقا بزرگ (1304ق.) الذریعه الی تصانیف الشیعه، مجلدات9و21، قم: اسماعیلیان
36.علی زاده، احمد (1401) «ضرورت تصحیح دوبارۀ رباعیات ابوالوفا خوارزمی»، متن شناسی ادب فارسی، دورۀ جدید،سال چهاردهم، شمارۀ دوم (پیاپی 54) تابستان، صص103-125
37.غجدوانی، عبدالخالق (1401) خواجۀ خواجگان عبدالخالق غجدوانی، تصحیح مریم حسینی، تهران: بنیاد موقوفات محمود افشار و سخن
38.غواص، محمد علم (1348) اشعار نایاب جامی، هرات: بی تا
39.فرغانی، سعید الدین (1399) مشارق الدراری، مقدمه و تعلیقات سید جلال الدین آشتنیانی، قم: بوستان کتاب، چاپ ششم
40.فریومدی، ابن یمین (1363) دیوان، تصحیح حسینعلی باستانی راد، تهران: سنایی، چاپ دوم
41.قونیوی، صدر الدین (1381) تبصره المبتدی و تذکره المنتهی، تصحیح نجفقلی حبیبی، قم: بخشایش
42.کاشانی، بابا افضل (1363) دیوان و رسالۀ المفید للمستفید، تصحیح مصطفی فیضی و دیگران، تهران: زوار
43......................(1366) مصنفات، تصحیح مجتبی مینوی و علیرضا حیدری، تهران: خوارزمی، چاپ دوم
44.کرمانی، اوحدالدین (1380) دیوان رباعیات، تصحیح احمد ابو محبوب، مقدمۀ محمد ابراهیم باستانی پاریزی، تهران: سروش، چاپ دوم
45. مایل هروی، نجیب (1369) در شبستان عرفان، تهران: گفتار
46.مدبری، محمود (1369) رباعیات جامی، تهران: پاژنگ
47.معصوم علیشاه شیرازی، محمد (1382) طرائق الحقائق ،تصحیح محمد جعفر محجوب، ج2، تهران: سنایی، چاپ دوم
48.منشی شیرازی، نصرالله (1371) ترجمه و انشای کلیله و دمنه، تصحیح مجتبی مینوی، تهران: امیر کبیر، چاپ دوم
49.میر افضلی، سیّد علی (1394) جنگ رباعی، تهران: سخن
50.........................(1399) چهار خطی، تهران: سخن، چاپ سوم
51.نفیسی، سعید (1333) «مقامات خواجه عبدالخالق غجدوانی و عارف ریوگری» فرهنگ ایران زمین، ج2، صص1-18
52............... (1334) سخنان منظوم ابوسعید ابوالخیر، تهران: سنایی، چاپ سوم.
53.هاشمی مندیلوی (1970م)،مخزن الغرائب،به اهتمام محمد باقر: لاهور.
[1] گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه پیام نور، دانشکدۀ ادبیات فارسی و زبان های خارجی، میاندوآب، ایران.