شهر ارومیه، مرکز استان آذربایجان غربی، در شمال غربی ایران قرار دارد. بافت کهن این شهر به سبب وجود آثار متعدد دوران اسلامی شناخته شده است. حجم زیادی از شواهد تاریخی - فرهنگی موجود در بافت شهری ارومیه به دلیل قرارگیری در زیر بخش های شهری و مسکونی، آن گونه که شایسته است م چکیده کامل
شهر ارومیه، مرکز استان آذربایجان غربی، در شمال غربی ایران قرار دارد. بافت کهن این شهر به سبب وجود آثار متعدد دوران اسلامی شناخته شده است. حجم زیادی از شواهد تاریخی - فرهنگی موجود در بافت شهری ارومیه به دلیل قرارگیری در زیر بخش های شهری و مسکونی، آن گونه که شایسته است مورد مطالعه و شناسایی قرار نگرفته است. در تابستان سال ۱۳۹۷ به سبب عملیات خاکبرداری در راستای مرمت و ساماندهی ضلع شرقی مسجد جامع ارومیه، شواهدی از ساختارهای معماری و یافتههای منقول فرهنگی به دست آمد که پس از مناقشات بسیار، عملیات مرمت متوقف شد. در تابستان سال ۱۳۹۹ کاوش باستان شناختی باهدف شناسایی بقایای معماری و درک لایه های فرهنگی در محل گودبرداری انجام گرفت. با توجه به اهداف کاوش، بهدستآمدن ساختارهای معماری و همچنین هدفگذاری اداره کل میراث فرهنگی استان آذربایجان غربی برای ایجاد سایت موزه در محل کارگاه های کاوش، دو گمانه پیشرو برای شناسایی لایه های فرهنگی پایین تر از ساختارهای دوران اسلامی ایجاد شد که شواهدی از مواد فرهنگی مرتبط با دوره ساسانی به دست آمد. در این نوشتار سعی بر آن است تا ضمن معرفی یافته های فرهنگی بهدستآمده، با استفاده از روش گاهنگاری نسبی، به مطالعه و مقایسه یافته های فرهنگی به دست آمده با سایر محوطه های شناخته شده دوره ساسانی در غرب ایران پرداخته شود. روش تحقیق این پژوهش بهصورت تاریخی، توصیفی - تحلیلی است و جمعآوری یافتهها با مستندنگاری میدانی و مطالعات کتابخانه ای انجام شده است.
پرونده مقاله
مطالعات بین رشته ای در تعالی معماری و شهرسازی
,
شماره1,سال
1
,
بهار-تابستان
1401
بخش قابلتوجهی از یافتهها و نتایج حاصل از کاوشهای باستانشناختی را آثار و شواهد معماری تشکیل میدهد. ساختارهای به دست آمده از کاوشهای باستانشناسی در کنار سایر بناها، بافتهای تاریخی و سنتهای معماری برجا مانده از ادوار گذشته، میراث معماری یک سرزمین را شکل میدهند. ت چکیده کامل
بخش قابلتوجهی از یافتهها و نتایج حاصل از کاوشهای باستانشناختی را آثار و شواهد معماری تشکیل میدهد. ساختارهای به دست آمده از کاوشهای باستانشناسی در کنار سایر بناها، بافتهای تاریخی و سنتهای معماری برجا مانده از ادوار گذشته، میراث معماری یک سرزمین را شکل میدهند. توجه به میراث معماری یک ضرورت انکارناپذیر در کاوشها و مطالعات باستانشناختی است؛ اما زمانی که بحث کاوشهای نجاتبخشی مطرح میشود؛ با توجه به سرعت عمل و محدودیتهای زمانی و مالی در این نوع از کاوشها، احتمال از بین رفتن شواهد معماری اهمیت بیشتری پیدا میکند. با توجه به اهمیت آثار و شواهد معماری در کاوشهای باستانشناختی، در این نوشتار سعی بر آن است تا با استناد بر نتایج کاوش نجاتبخشی محوطه گردی گوران پیرانشهر، چگونگی تعامل باستانشناسان با میراث معماری بهویژه در کاوشهای نجاتبخشی مورد ارزیابی قرار گرفته و در نتیجه، با در نظر گرفتن پیشفرضهای تأثیرگذار، از جمله عدم اولویت مطالعات معماری، کمتوجهی به الزامات کاوش نجاتبخشی، عدم استفاده از تخصص معماران در تیمهای باستانشناسی، کمتوجهی به رویکردهای باستانشناسی فضایی، عدم تناسب سطح کاوش با نیازهای پژوهشی، عدم بهرهوری دقیق از فناوریهای نوین و سایر موارد مؤثر را مورد راستی آزمایی قرار داده و در پایان نیز پیشنهادهای مشخصی را در جهت بهبود روشها بهمنظور مطالعه، مستندنگاری و معرفی دقیقتر میراث معماری در کاوشهای نجاتبخشی ارائه گردیده است. روش تحقیق پژوهش حاضر بهصورت تاریخی، تطبیقی-تحلیلی است و گردآوری اطلاعات بهصورت کتابخانهای و با استفاده از گزارشها و رویکردهای باستانشناسانه انجام گرفته است.کلید واژگان: میراث معماری، باستانشناسی نجاتبخشی، گردی گوران پیرانشهر، باستانشناسی فضایی
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد