تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی
,
شماره1,سال
13
,
بهار
1400
هیچ کلمه یا کلامی گنجایش و تاب پذیرش تجارب عمیق و عاطفی عرفا را از جهان برتر ندارد، از این رو آنان برای ادای مقصود از زبانی سود میجویند سمبلیک و تمثیلی، عینالقضات همدانی به عنوان یکی از پیشگامان عرصهی سمبولیسم عرفانی در تبیین مبانی و مفاهیم عمیق عرفانی، سهم عمدهای د چکیده کامل
هیچ کلمه یا کلامی گنجایش و تاب پذیرش تجارب عمیق و عاطفی عرفا را از جهان برتر ندارد، از این رو آنان برای ادای مقصود از زبانی سود میجویند سمبلیک و تمثیلی، عینالقضات همدانی به عنوان یکی از پیشگامان عرصهی سمبولیسم عرفانی در تبیین مبانی و مفاهیم عمیق عرفانی، سهم عمدهای در تقریر عرفان نظری و حکمت عملی دارد و آثار او جنبههای متعدد نگرهی تمثیلی او را به نمایش میگذارد، بنا به ضرورت اهمیت واکاوی وجوه زبان زمزی و تمثیلی و شناخت جایگاه او در عرصهی تمثیل و تبیین تمثیل یکی از شبکههای رمزی او، ارکان پنجگانهی اسلام و با هدف دستیابی به مؤلفههای زبان تمثیلی و توجیه و تفسیر تمثیلهای نهفته در صورت آن ارکان، این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی در چارچوب نظریههای تحلیلی و معناشناسی و سمانتیک و تمثیلی انجام گرفته و با روشنگری این ارکان و نمایش صورت ظاهر و باطن آنها، رمزینههای دیگری در ارتباط با این شبکه چون لا اله، الّا ا…، نیّت، وضو، کعبه و قبله شناسایی شدند که در ارتباط تمثیلی منسجم، منجر به شناخت بعدی از ابعاد منظومهی اندیشگی عینالقضات شده است.
پرونده مقاله
رأی علما و محدثان در اعتباربخشی به روایات دعایی دوگونه است: عده ای روایات مشتمل بر دعا را همانند هر حدیث دیگر نیازمند بررسی سندی و متنی و به کارگیری قواعد فقه الحدیثی می دانند؛ از این رو ملاک هایی جهت ارزیابی صحت و سقم آن ارائه کرده و صراحتاً برخی ادعیه را جعلی و یا محر چکیده کامل
رأی علما و محدثان در اعتباربخشی به روایات دعایی دوگونه است: عده ای روایات مشتمل بر دعا را همانند هر حدیث دیگر نیازمند بررسی سندی و متنی و به کارگیری قواعد فقه الحدیثی می دانند؛ از این رو ملاک هایی جهت ارزیابی صحت و سقم آن ارائه کرده و صراحتاً برخی ادعیه را جعلی و یا محرف خوانده اند. دسته ای دیگر با استناد به روایات من بلغ، ضعف راوی یا راویان را به دیده اغماض می نگرند و با تساهل از آن می گذرند؛ از این دسته گروهی نیز به تقیید قاعده تسامح پرداخته اند. بر اساس احادیث من بلغ، اگر طریق روایت و انشاء دعا ضعیف و اسناد آن غیرمعتبر باشد، کسی که بر ضعف و سستی سند وقوف داشته باشد، شایسته است به قصد قربت دعا را قرائت کند نه به قصد ورود و انتساب قطعی آن به ائمه معصومین (علیهمالسلام). در این گفتار، اعتبارسنجی روایات مشتمل بر دعا از دیدگاه علما مورد تحلیل و بررسی قرارگرفته و تبیین ایشان درخصوص دعای مأثور و غیرمأثور و نیز آراءشان را در رد یا قبول اصل تسامح در اسناد روایات مورد سنجش قرارمی دهد.
پرونده مقاله
موضوع مقالة حاضر، بررسی وجهیت فعل در شعرفروغ فرخزاد با تامل بر وجه التزامی است. از آنجایی که براساس نظریههای مختلف، وجه افعال، ازجایگاههای بنیادین بازتاب دیدگاه نویسنده است؛ از این رو، از این ابزار، میتوان برای بررسی درونیات و افکار مولف سودجست. هدف این مقاله، بررسی چکیده کامل
موضوع مقالة حاضر، بررسی وجهیت فعل در شعرفروغ فرخزاد با تامل بر وجه التزامی است. از آنجایی که براساس نظریههای مختلف، وجه افعال، ازجایگاههای بنیادین بازتاب دیدگاه نویسنده است؛ از این رو، از این ابزار، میتوان برای بررسی درونیات و افکار مولف سودجست. هدف این مقاله، بررسی وجهیت فعل در راستای تبیین نگرش فروغ و کالبدشکافی ژرفای ذهن و روح اوست، تا به این سوال اساسی پاسخ دهد که بازتاب افکار و اندیشههای فروغ فرخزاد در وجه فعل چگونه است و آیا میتوان سمت وسوی حس و شناخت فروغ را در میان وجوه افعال شعرش بازکاوید؟ اهمیت تحقیق در این است که با بررسی و تحلیل وجهیت فعل، به سبک و شناخت و حس فروغ میتوان دستیافت. این مقاله ضمن تحلیل نظریههای گوناگون در مورد وجه فعل، به بررسی وجه افعال در مجموعةتولدی دیگر پرداخته و با ذکر شاهد مثالهایی به این نتیجه میرسد که فروغ در اکثر مواقع از وجه التزامی برای بیان افکار، احساسات نوستالژیک، گریز به روزگار کودکی، بیان حسرتها، آرزوها وشکستها، بهره جسته است. روش تحقیق در این مقاله توصیفی- تحلیلی بوده که پس از جمعآوری شواهد شعری به بررسی و تحلیل آنها پرداخته است.
پرونده مقاله
ادبیات و زبان های محلی ایران زمین
,
شماره2,سال
10
,
تابستان
1399
مقولۀ چندمعنایی و نحوۀ ایجاد آن از مهم ترین مباحثی است که در مکاتب مختلف زبانشناسی به ویژه در رویکرد شناختی به زبان مورد توجه است. در این پژوهش به بررسی چندمعنایی صفات مشترک در زبان فارسی و ترکی آذربایجانی با رویکرد شناختی پرداخته ایم. این پژوهش توصیفی- اسنادی بوده چکیده کامل
مقولۀ چندمعنایی و نحوۀ ایجاد آن از مهم ترین مباحثی است که در مکاتب مختلف زبانشناسی به ویژه در رویکرد شناختی به زبان مورد توجه است. در این پژوهش به بررسی چندمعنایی صفات مشترک در زبان فارسی و ترکی آذربایجانی با رویکرد شناختی پرداخته ایم. این پژوهش توصیفی- اسنادی بوده و داده های پیکره از مجلات محلی به زبان ترکی و فارسی، فرهنگ ترکی - فارسی (شاهمرسی) و فرهنگ فارسی-آذربایجانی، تألیف بهزادی انتخاب شده اند. انتخاب معانی سرنمون براساس نتایج مصاحبه و نیز شمّ زبانی نگارندگان بوده است. با بررسی پیکره های در دسترس، در مجموع، بیست صفت سادۀ مشترک چندمعنا شناسایی شد و برای شش صفت، جدول معانی، پیکره و نیز شبکۀ شعاعی ترسیم گردید. با بررسی معانی مختلف این صفات مشخص گردید که از میان سازوکارهای شناختیِ ایجاد چندمعنایی، استعاره های مفهومی بیشترین سهم را به خود اختصاص می دهند و ارتباط میان معانی صفات، نظاممند بوده و با مقوله بندی شعاعی قابل توصیف است. همچنین مشخص گردید که ساز و کارهای شناختی ایجاد چندمعنایی در صفات مشترک رایج(وامواژهها) ترکی و فارسی یکسان است که می تواند گامی در جهت تأیید اشتراک در قوای شناختی انسان محسوب گردد. تنها تفاوت موجود، تعدّد معنایی صفات در زبان مقصد بود که می تواند به دلیل دوزبانگی و پویایی طرحوارههای تصویری باشد. نتایج این پژوهش به همراه پژوهش های مکمّل در این حوزه می تواند در زمینۀ آموزش زبان، ترجمه و تألیف فرهنگ های دقیق و جامع تر، یاریگر متخصصان این حوزه ها باشد.
پرونده مقاله
یکی از ابزارهای نشر آگاهی و معنویت در حوزة عرفان و سیر انسان به سمت تعالی، داستانهای عرفانی است. نویسندگان بسیاری در آثار خود سیر انسان به سمت تعالی را با عنوان عرفان و سیروسلوک مورد توجّه قرار دادهاند. شهرنوش پارسیپور یکی از نویسندگانی است که با دیدگاهی عرفانی به زن چکیده کامل
یکی از ابزارهای نشر آگاهی و معنویت در حوزة عرفان و سیر انسان به سمت تعالی، داستانهای عرفانی است. نویسندگان بسیاری در آثار خود سیر انسان به سمت تعالی را با عنوان عرفان و سیروسلوک مورد توجّه قرار دادهاند. شهرنوش پارسیپور یکی از نویسندگانی است که با دیدگاهی عرفانی به زندگی شخصیتهای داستانی مینگرد و جاودانگی در حقیقت را به تصویر میکشد. رمان زنان بدون مردان، از آثار مهم شهرنوش پارسیپور است که با بهرهگیری از بنمایههای عرفانی به خلق شخصیت زنان داستان پرداخته است. هدف پژوهش حاضر با روش تحلیلی ـ توصیفی، بررسی نگرش اجتماعی و عرفانی شهرنوش پارسی پور در رابطه با زن و جایگاه اجتماعی او بر اساس رمان زنان بدون مردان، میباشد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که هر یک از شخصیتهای داستان زنان بدون مردان را میتوان نمایندۀ قشری از جامعه زنان دانست؛ زنانی که با رسیدن به مرحلۀ خودشناسی و سیر در انفاس خود سعی در شناخت حقیقت وجودی خود دارند و با پاکی درون، در پی جاودانگی و حقیقت هستند.
پرونده مقاله
علم روانشناسی، افراد را از نظر شخصیّت به دو تیپِ متمایز تقسیم کرده است: افراد برونگرا و درونگرا. مرز این دو طبقه را میتوان از عملکرد ذهنِ افراد مشخّص کرد. فعالیّت ذهنِ هر فرد، مبنی بر چهار عملکرد استوار است: حس، شهود، تفکّر و احساس. حال اگر هر کدام از این عملکردها ب چکیده کامل
علم روانشناسی، افراد را از نظر شخصیّت به دو تیپِ متمایز تقسیم کرده است: افراد برونگرا و درونگرا. مرز این دو طبقه را میتوان از عملکرد ذهنِ افراد مشخّص کرد. فعالیّت ذهنِ هر فرد، مبنی بر چهار عملکرد استوار است: حس، شهود، تفکّر و احساس. حال اگر هر کدام از این عملکردها بر ذهن آدمی غالب شود، او از شخصیّتی برونگرا یا درونگرا برخوردار خواهد بود. در میانسالی با تحوّل روان، انسان به خودِ درونیِ خویش تمرکز میکند و از برونگرایی، به سمت درونگرایی متمایل میشود. مقالۀ حاضر با روش تحلیلی- توصیفی و به شیوۀ کتابخانهای انجام شده و با رویکرد نقد روانشناسی، درصدد واکاویِ شخصیّت نجمالدّین رازی در مرصادالعباد، براساس گرایشهای برونگرایی و درون گرایی است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که رازی، هر دو تیپ شخصیّتیِ برونگرا و درونگرا را در دورههای مختلف زندگی تجربه کرده است. ویژگیِ شخصیتیِ رازی براساس تیپهای روانشناختیِ هشتگانه، به تیپهای برونگرای متفکّر، برونگرای احساسی، برونگرای شهودی، درونگرای شهودی و درونگرای متفکّر نزدیکتر است. با در نظر گرفتنِ اینکه رازی یک عارف است، میتوان گفت که غلبۀ تیپ درونگرای شهودی در شکلگیریِ تمایلات عرفانیِ وی دخیل بوده است.
پرونده مقاله
موضوع پژوهش حاضر، بررسی مرگ و زندگی در اشعار فروغ فرّخزاد بر اساس نظریّة اروس و تاناتوس فروید است. جدال میان مرگ و زندگی از بن مایه های مکرر شعر فروغ است. طبق نظریّة سائق (سوقدهنده، محرّک) فروید، تمام غریزهها در دو دسته اصلی قرار می گیرند: غریزة زندگی(اروس) و غریزة م چکیده کامل
موضوع پژوهش حاضر، بررسی مرگ و زندگی در اشعار فروغ فرّخزاد بر اساس نظریّة اروس و تاناتوس فروید است. جدال میان مرگ و زندگی از بن مایه های مکرر شعر فروغ است. طبق نظریّة سائق (سوقدهنده، محرّک) فروید، تمام غریزهها در دو دسته اصلی قرار می گیرند: غریزة زندگی(اروس) و غریزة مرگ(تاناتوس). اروس، در خدمت زندگی، بقا و نمو است و تاناتوس در خدمت مرگ و تخریب و هر آنچه آدمی را به مرگ نزدیک می کند. هدف این مقاله بررسی جدال دو غریزة اروس و تاناتوس در شعر فروغ فرّخزاد است. این مقاله در پی پاسخ به این پرسش بنیادین است که اروس و تاناتوس در شعر فروغ چگونه بازتاب پیدا کرده است و نیروی برتر از آن کدام یک از این دو سائق است؟ اهمّیّت این پژوهش از آن روست که با استناد بر نظریّات فروید در ارتباط با عمل کرد غرایز و تأثیر تضادّ و تنش آن ها بر روان انسان و نیز رابطة انسان و محیط پیرامونش، به نمودهایی از این رابطه دوسویه دست می یابد که در تحلیل شعر فروغ مؤثّر است. این مقاله با استفاده از روش تحقیق توصیفی– تحلیلی و با تأمل بر واژگان، صورخیال و فکر حاکم بر شعر فروغ به این نتیجه می رسد غریزة تاناتوس، غریزة غالب در روان شاعر است و از این رو، مرگ اندیشی تمامت روان او را احاطه کرده است.
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد