جایگاه مصلحت اجتماعی در نظریه ولایت فقیه
محورهای موضوعی : فصلنامه مطالعات میان رشته ای فقهلیلا صمدزاده خامنه 1 , ابراهیم یاقوتی 2 , سیدابوالقاسم نقیبی 3
1 - دانشجوى دکترى گروه فقه و مبانی حقوق اسلامى، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامى، تهران، ایران. Khamenehleila@yahoo.com
2 - دانشیار گروه فقه و مبانی حقوق اسلامى، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامى، تهران، ایران. (نویسنده مسئول):yaghouti2010@yahoo.com
3 - دانشیار دانشگاه شهید مطهری، تهران، ایران.da.naghibi@yahoo.com
کلید واژه: مصلحت, حکم حکومتی, ولی فقیه, مصالح اجتماعی, احکام شرعی. ,
چکیده مقاله :
مصلحت نقش اساسی در تشریع احکام داشته و احکام شرعی برمبنای مصالح و مفاسد تشریع شده است. از آنجایی که احکام حکومتی در راستای تأمین مصالح اجتماعی است از جایگاه ویژه ای برخوردار می باشد. مصلحت در جهت فعلیت ولایت فقیه نقش به سزایی داشته و ارتباط تنگاتنگی با هم دارند. اختیارات گسترده ای که به حاکم شرع داده شده باعث سهولت انطباق اسلام با نیازمندی های مستحدثه شده است. اداره امور جامعه نیازمند تصمیماتی است که محدود به احکام شرعی فرعی نمی باشد و حاکم فرامین و احکامی را صادر می کند که متفاوت با احکام اولیه بوده که مصلحت و مفسده آن را ولی فقیه و حاکم جامعه تشخیص می دهد هدف این پژوهش بیان جایگاه مصلحت در نظریه ولایت فقیه است. این اثر در پی آن است تا با تحلیل نقش مصلحت در نظریه ولایت فقیه به این مهم دست یابد که مبنا و پایه ی اصلی احکام صادره ازولی فقیه و ابزارهای دستیابی به مصالح اجتماعی را بررسی نماید.
Expediency plays a fundamental role in the legislation of religious precepts and Religious edicts have been legalized considering expediencies and corruptions. As government orders are directed in providing social expediencies, they are of special status. Expediency has played a valuable role in actuality of the guardianship of Islamic jurist and they are in a close relationship. Various authorities entitled to the sharia ruler facilitated compatibility of Islam with emerging needs. Governing social affairs requires decisions not limited to secondary sharia rules, and the ruler issues orders and precepts different from the original ones of which expediency and corruption are found by the guardian of Islamic jurist who is also the ruler of society. The present research aimed at explaining the status of expediency in the theory of guardianship of Islamic jurist. Through analyzing the role of expediency in the theory of guardianship of Islamic jurist, the present work tried to review the basics and the main foundation of the issued rules by the guardian of Islamic jurist, and the tools for access to social expediencies.
_||_