Investigating the Relationship between Financing Constraints and Competition in the Product Market and Customer Focus in Automotive Companies Listed On the Tehran Stock Exchange
Subject Areas : Jounal of Marketing ManagementSeyyed Alireza Mosavi 1 * , mitra ghasemi panah 2
1 - Assistant Professor, Department of Business Management, Firoozabad Branch, Islamic Azad University, Firoozabad, Iran
2 - Master of Financial Management, Firoozabad Branch, Islamic Azad University, Firoozabad, Iran
Keywords: financing restrictions, Product Market Competition, customer focus,
Abstract :
Introduction: The aim of this study was to investigate the relationship between financing constraints with competition in the product market and customer focus in automotive companies listed on the Tehran Stock Exchange. The present research has been done by descriptive-correlation method with applied nature in 2020. The statistical population includes car companies listed on the Tehran Stock Exchange. The sample size is 35 and the sampling method has been done by systematic removal. The tools used in this research are reports published by the stock exchange, stock exchange monthly, modern savings software, Sahra and Dena and audit reports, financial statements and the web portal of the Society of Certified Public Accountants. Manna test, Pearson correlation and linear regression were analyzed. In this study, two hypotheses were proposed. In the first hypothesis, the relationship between financing constraints and competition in the product market was examined, and in the second hypothesis, the relationship between financing constraints with customer focus was examined. Both hypotheses were confirmed.
ابراهیمی، ک.، بهرامینسب، ع. و پروانه، ص. (1397). "تأثیر رقابت در بازار محصول بر ریسکپذیری سرمایهگذاران"، پژوهش حسابداری مالی و حسابرسی، دوره 10، شماره 40، صص. 171-186.
ابراهیمی، ک. و احمدیمقدم، م. (1394). "بررسی رابطه بین محدودیت در تأمین مالی با محافظه کاری مشروط و غیر مشروط در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران"، فصلنامه علمی راهبردی مدیریت مالی، دوره 3، شماره 4(11)، صص 73-88.
اکبری، م.، فرخنده، م. و ایاغ، ا. (1398). "بررسی تأثیر رقابت در بازار محصول بر عملکرد مالی با تعدیلکنندگی کیفیت افشای اطلاعات: شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران"، فصلنامه علمی پژوهشی مدیریت دارایی و تأمین مالی، دوره 7، شماره 1، صص. 29-44.
جهانشاد، آ. و شعبانی، د. (1394). "تأثیر محدودیت در تأمین مالی بر رابطه سرمایهگذاران نهادی و حساسیت جریانات نقدی سرمایهگذاری"، پژوهشهایحسابداری مالی و حسابرسی، دوره 7، شماره 27، صص. 39-56.
خدادادی، و.، ویسی، س. و چراغینیا، ع. (1396). "بررسی رابطه بین تمرکز مشتری و حقالزحمه حسابرسی"، دانش حسابداری مالی، دوره 4، شماره 1(12)، صص. 45-60.
خواجوی، ش. و صالحینیا، م. (1394). "محدودیتهای تأمین مالی و رشد شرکت (مطالعه موردی: بورس اوراق بهادار تهران)"، فصلنامه حسابداری مالی، دوره 7، شماره 25، صص. 29-48.
خورشیدزاده حقیقی، ش. (1396). "بررسی رابطه بین محدودیتهای مالی و کارایی سرمایهگذاری در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران"، فصلنامه مطالعات مدیریت و حسابداری، دوره 3، شماره 1، صص. 420-428.
موسوی، ع.ر. (1398). "بررسی رابطه بین تمرکز بر مشتری با بازده داراییها و نسب گردش موجودی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران"، مجله مدیریت بازاریابی، دوره 14، شماره 44، صص. 25-39.
Nizaeva, M. & Coskon, A. (2019). “Investigating the relationship between financing constraints with the growth of small and medium enterprises”, Saee Journal, Vol. 9(3), PP. 1-15.
Ramroz, A. & Afshari, J. (2017). “The relationship between financing constraints and corporate stock costs”, Iranian Journal of Accounting auditing and finance, Vol. 1(1), PP. 53-66.
_||_
ابراهیمی، ک.، بهرامینسب، ع. و پروانه، ص. (1397). "تأثیر رقابت در بازار محصول بر ریسکپذیری سرمایهگذاران"، پژوهش حسابداری مالی و حسابرسی، دوره 10، شماره 40، صص. 171-186.
ابراهیمی، ک. و احمدیمقدم، م. (1394). "بررسی رابطه بین محدودیت در تأمین مالی با محافظه کاری مشروط و غیر مشروط در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران"، فصلنامه علمی راهبردی مدیریت مالی، دوره 3، شماره 4(11)، صص 73-88.
اکبری، م.، فرخنده، م. و ایاغ، ا. (1398). "بررسی تأثیر رقابت در بازار محصول بر عملکرد مالی با تعدیلکنندگی کیفیت افشای اطلاعات: شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران"، فصلنامه علمی پژوهشی مدیریت دارایی و تأمین مالی، دوره 7، شماره 1، صص. 29-44.
جهانشاد، آ. و شعبانی، د. (1394). "تأثیر محدودیت در تأمین مالی بر رابطه سرمایهگذاران نهادی و حساسیت جریانات نقدی سرمایهگذاری"، پژوهشهایحسابداری مالی و حسابرسی، دوره 7، شماره 27، صص. 39-56.
خدادادی، و.، ویسی، س. و چراغینیا، ع. (1396). "بررسی رابطه بین تمرکز مشتری و حقالزحمه حسابرسی"، دانش حسابداری مالی، دوره 4، شماره 1(12)، صص. 45-60.
خواجوی، ش. و صالحینیا، م. (1394). "محدودیتهای تأمین مالی و رشد شرکت (مطالعه موردی: بورس اوراق بهادار تهران)"، فصلنامه حسابداری مالی، دوره 7، شماره 25، صص. 29-48.
خورشیدزاده حقیقی، ش. (1396). "بررسی رابطه بین محدودیتهای مالی و کارایی سرمایهگذاری در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران"، فصلنامه مطالعات مدیریت و حسابداری، دوره 3، شماره 1، صص. 420-428.
موسوی، ع.ر. (1398). "بررسی رابطه بین تمرکز بر مشتری با بازده داراییها و نسب گردش موجودی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران"، مجله مدیریت بازاریابی، دوره 14، شماره 44، صص. 25-39.
Nizaeva, M. & Coskon, A. (2019). “Investigating the relationship between financing constraints with the growth of small and medium enterprises”, Saee Journal, Vol. 9(3), PP. 1-15.
Ramroz, A. & Afshari, J. (2017). “The relationship between financing constraints and corporate stock costs”, Iranian Journal of Accounting auditing and finance, Vol. 1(1), PP. 53-66.
بررسی رابطه بین محدودیت های تامین مالی با رقابت در بازار محصول و تمرکز بر مشتری
(مطالعه موردی شرکت های خودرویی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران)
چکيده
مقدمه: اين پژوهش با هدف بررسی رابطه بین محدودیت های تامین مالی با رقابت در بازار محصول و تمرکز بر مشتری در شرکت های خودرویی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران انجام شده است .پژوهش حاضر به روش توصيفي ـ همبستگي با ماهیت کاربردی درسال 1399 انجام شده است .جامعه اماری شامل شرکت های خودرویی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد .حجم نمونه به تعداد 35محاسبه و روش نمونهگیری به صورت حذف سیستماتیک انجام شده است. ابزارهاي استفاده شده در اين پژوهش، گزارشهاي منتشرشده توسط بورس اوراق بهادار، ماهنامه بورس ، نرمافزار رهآورد نوین و گزارشهای حسابرسی، صورتهای مالی و درگاه اینترنتی جامعه حسابداران رسمی می باشد.داده ها نيز با استفاده از ازمون چاو و هاسمن ، ازمون مانایی ، همبستگي پيرسون و رگرسيون خطي تحليل شدند. در این پژوهش 2 فرضیه مطرح شد در فرضیه اول رابطه بین محدودیت های تامین مالی با رقابت در بازار محصول مورد بررسی قرارگرفت و در فرضیه دوم به بررسی رابطه بین محدودیت های تامین مالی با تمرکز بر مشتری پرداخته شد که پس از ازمون های اماری در نهایت هر دو فرضیه مورد تایید قرار گرفتند.
واژگان کلیدی: محدودیت های تامین مالی ، رقابت در بازار محصول ، تمرکز بر مشتری.
مقدمه
بیان مسئله
منظور از رقابت در بازار محصول این است که شرکتهای مختلف در تولید و فروش کالا رقابت تنگاتنگی دارند و کالاهای آنها نسبت به یکدیگر برتری چندانی ندارد؛ زیرا اگر غیر از این باشد، بازار بهسمت انحصار یا انحصار چندجانبه تمایل پیدا میکند(ابراهیمی و احمدی مقدم،1394) .رقابتپذیربودن بدین معنی است که شرکت نتوانسته است شیوۀ تولیدی در پیش بگیرد که کالاهای باکیفیتتری تولید کند یا کالاهای تولیدی خود را با قیمتی پایینتر از سایر رقبا عرضه کند و درنتیجه بازار فروش را در دست خود بگیرد؛ بنابراین، رقابتیبودن بازار محصول در مقابل انحصاریبودن مطرح میشود؛ زیرا شرکتی که توانسته باشد بهواسطۀ بهینهسازی روشهای تولیدی، کالاهایی باکیفیت بالاتر یا با قیمتهای پایینتر عرضه کند، انحصار بیشتری در بازار داشته است (خورشید زاده حقیقی،1396) .شرکتها برای گرفتن سهم بازار و مشتریان بیشتر در بازار محصولات با یکدیگر رقابت میکنند و افزایش درجۀ رقابت، نااطمینانی در عملکرد شرکت را افزایش میدهد؛ این نااطمینانی سبب قطعیتنداشتن عملکرد کل صنایع یا کل اقتصاد میشود .درواقع، وجود رقابت در بازار سبب افزایش شفافیت و کاهش عدم تقارن اطلاعاتی، هزینۀ سرمایه و ریسک ورشکستگی میشود؛ زیرا اطلاعات مشابه و قابلمقایسه را میتوان از سایر رقبای فعال در بازار کسب کرد و از آنها برای بررسی درستی ادعاها و اطلاعات ارائهشده توسط مدیریت شرکت استفاده کرد بهطور کلی رقابت در بازار محصول بهمنزلۀ سازوکاری راهبردی عمل میکند و انگیزۀ مدیران را برای کاهش هزینههای تولید و جلوگیری از واگذاری سهم بازار به رقبا و جلوگیری از خطر ورشکستگی افزایش میدهد(رامرز و افشاری،2017) رقابت در بازار محصول، بر انگیزههای مدیریت برای بهبود نوآوری و بازده محصول تأثیر میگذارد و رشد عملکرد را ازطریق تحریک نوآوری و بهبود بهرهوری ارتقا میدهد . ازسوی دیگر در بازاری با رقابت شدید، افشاگری شدید یک شرکت رفتار متقابل رقبا را به همراه خواهد داشت. در این مورد شرکتها تمایل به درپیشگرفتن سیاست افشاگریهای فعال دارند تا برای سرمایهگذاران بالقوه و عموم مردم جلب توجه کنند؛ بنابراین، در یک محیط بازار رقابتی، شرکتها ترجیح میدهند سیاست افشاگری فعالتری داشته باشند افشای باکیفیت اطلاعات بدین معنی است که مدیران اطلاعات خود را دربارۀ فعالیتها و رویدادهای شرکت بهدرستی و بهموقع به سرمایهگذاران و سایر ذینفعان شرکت منتقل کنند و این اطلاعات بتواند آگاهی آنها را نسبت به شرکت بهبود بخشد و سبب تصمیمگیری کارآمد شود افشای اطلاعات برای ارتباط بین شرکتها و سرمایهگذاران مهم و ضروری است(خدادادی و همکاران،1396) . سرمایهگذاران بهطور معمول با «مشکلات اطلاعاتی» قبل از سرمایهگذاری و «مشکلات نمایندگی» پس از سرمایهگذاری روبهرو میشوند. مشکلات اطلاعاتی و نمایندگی ناشی از عدمتقارن اطلاعات مانع تخصیص کارای منابع در بازار سرمایه میشود. برای حل این مشکلات، بهبود کیفیت افشا اهمیت دارد(ابراهیمی و همکاران،1397).
اهمیت پژوهش
یکی از تصمیماتی که مدیران واحد اقتصادی به منظور حداکثر ساختن ثروت سهامدارن اتخاذ می نمایند، تصمیمات مربوط به تامین مالی می باشد. این نوع تصمیم گیری ها مربوط به ساختار سرمایه و همچنین تعیین و انتخاب بهترین شیوه تامین مالی و ترکیب آن می باشد(اکبری و همکاران،1398) .منابع مالی هر واحد اقتصادی از منابع داخلی و خارجی تشکیل شده، منابع داخلی شامل جریان های نقدی حاصل از عملیات، وجوه حاصل از فروش دارایی ها و منابع خارجی شامل استقراض از بازارهای مالی و انتشار سهام می باشد(جهانشاد و شعبانی،1394) . بنگاه ها می توانند منابع خود را از طریق انتشار سهام، افزایش سرمایه، انتشار اوراق مشارکت ، گواهی سپرده و ... تأمین کنند.تامین مالی به فرآیند تامین سرمایه موردنیاز برای فعالیتهای کسبوکار، خرید تجهیزات و سرمایهگذاری گفته میشود(خواجوی و صالحی نیا،1394) . استفاده از تامین مالی در هر نظام اقتصادی حیاتی است و این امکان را به شرکتها میدهد تا محصولات موردنیاز خود را خریداری و تامین کنند. تامین مالی برای ایجاد، توسعه و افزایش سودآوری کسبوکار امری ضروری محسوب میشود. بهطور متفاوتی تامین مالی یک روش برای استفاده از ارزش زمانی پول است تا بتواند جریانهای پول موردنیاز آتی را برای استفاده در پروژههای امروز بهکارگیری نماید(نیزاوا و کاسکان،2019) .در تامین مالی سنتی با سرمایهگذاران سنتی مواجه هستید که تجربه زیادی در پروژههای مختلف دارند، بنابراین به دنبال سرمایهگذاری در پروژههایی که نیازی به آن نمیبینند و یا اینکه اعتقادی به آن ندارند، نیستند(ابراهیمی و احمدی مقدم،1394) . جلب نظر و متقاعد کردن سرمایهگذاران سنتی به اینکه ایده شما ارزش سرمایهگذاری را دارد، بسیار دشوار است. از سوی دیگر، سرمایهگذاران سنتی در یک چارچوب زمانی فعالیت میکنند و انتظار دارند تا در کوتاهترین زمان، بیشترین بازدهی از سرمایه خود را کسب کنند(خورشید زاده حقیقی،1396). سرمایهگذاران سنتی درنهایت به بالاترین سود در کمترین زمان ممکن فکر میکنند. این در حالی است که زمان موردنیاز و الویت های فردی در هر پروژه متفاوت هستند. آنها میتوانند شمارا در مورد زمان پروژه، آزادی دیدگاه در توسعه پروژهای که برای موفقیت به آن نیاز دارید، آزاد نگذارند(خدادادی و همکاران،1396). تامین مالی از طریق بدهی زمانی اتفاق میافتد که یک شرکت محصولاتی با درآمد ثابت مانند اوراق قرضه، یا سایر ابزار مبتنی بر بدهی را برای به دست آوردن سرمایه مورد نیاز بهمنظور رشد و گسترش عملیات خود به سرمایهگذاران بفروشد. هنگامی که یک شرکت اوراق قرضه صادر میکند، سرمایهگذارانی که اوراق قرضه را خریداری میکنند، وامدهندگانی هستند که در قالب شخصی یا نهادی شرکت را با بدهی تامین مالی میکنند(رامرز و افشاری،2017). مبلغ وام سرمایه گذاری شده که به عنوان اصل وام نامیده میشود، باید در یک تاریخ توافق شده در آینده پرداخت شود. اگر شرکت ورشکسته شود، وامدهندگان ادعای بالاتری نسبت به دارایی های نقدی نسبت به سهامداران دارند. جهتگیری فروش، پایه و اساس چگونگی تمرکز ما بر مشتری و مصرف کننده و نیازها و خواستههای او را تشکیل میدهد(جهانشاد و شعبانی،1394). این جهتگیری نتیجه فعالیت تمام افراد داخل شرکت ما (از مدیر عامل گرفته تا منشی) است که در جهت راضی ساختن مشتری و ارضای نیازها و خواستههای او انجام میشود و دلیل اصلی جمعشدن کارمندان سازمان در کنار یکدیگر و تشکیل آن شرکت یا سازمان میباشد(خواجوی و صالحی نیا،1394). استفاده از یک جهتگیری بازاریابی، باعث میشود که بتوان مشتریها را گروهبندی کرد که هر یک از این گروهها می توانند از طریق خاصی به سازمان سود برسانند.ما مشتری را به عنوان فردی که محصول یا خدمتی را استفاده میکند، تعریف میکنیم(ابراهیمی و احمدی مقدم،1394). در نتیجه یک مصرف کننده می تواند یک مشتری باشد؛ مثلاً کسی که برای خرید شیرینی به فروشگاه میرود. با این حال مصرف کننده نهایی ممکن است، همیشه مشتری نباشد. به عنوان مثال، پدر و مادری به داخل فروشگاه شیرینی فروشی رفته و برای کودک خود شیرینی می خرند. از آنجایی که آنها این شیرینیها را نمیخورند، پس مصرف کننده نیستند(نیزاوا و کاسکان،2019). فرزند آنها کسی است که می خواهد شیرینی ها را بخورد، بنابراین مصرف کننده اوست. هرچند که این کودک شیرینی ها را نخریده و مشتری فروشگاه نمی باشد. نیازی که به دانستن تفاوت بین یک مصرف کننده و یک مشتری داریم، این است که ما می خواهیم ارتباطاتی را طراحی و پایه ریزی کنیم، و بر اساس این رفتار مصرف کننده و مشتری را تحلیل و درک کنیم، تا هم مشتری و هم مصرف کننده نهایی را به تصمیم گیری در مورد خرید دعوت و ترغیب کنیم(خورشید زاده حقیقی،1396). به عنوان مثال: یک کودک می تواند روی تصمیم مادرش در مورد نوع شیرینیای که می خرد، تاثیر بگذارد. به عنوان مثالی دیگر، یک زن می تواند روی انتخاب نوع پوشش شوهرش تاثیرگذار باشد و یا یک کودک می تواند روی تصمیم خانواده اش برای انتخاب مقصد تعطیلات تأثیر بگذارد.دستیابی به تمرکز عمیق بر مشتری تنهااز طریق خرید نرمافزارهای مدیریت ارتباط با مشتری و ردیابی خرید مشتریان میسر نمیشود(خدادادی و همکاران،1396). همینطور به طراحی محصولات جدید و پیچیده مانند موبایل یا حتی فرایندهائی که مثلاً تولید ماشین سفارشی شده را برای مشتری فراهم میآورند، نیز مربوط نیست. بسیاری محققان الزامات مورد نیاز جهت اجرای این تغییر سازمانی را شناسائی کردهاند اما کمتر به چگونگی انجام گام به گام آن پرداخته شده است(ابراهیمی و همکاران،1397). بویژه پیرامون اینکه چگونه تغییراتی ایجاد شود تا از طریق تمرکز عمیق بر مشتری، سازمان در نزد مشتری به گزینهای بی بدیل و صرف نظر ناکردنی مبدل شود. سازمانها جهت دستیابی به تمرکز عمیق بر مشتری، بطور دائم پیرامون روشهای بهتر، سریعتر و سادهتر انجام کارهای مورد نیاز مشتریان میکوشند، چنین کوشش مستمری در نهایت موجب می شود شرکت نزد مشتری بی همتا شود زیرا پاسخ به خواسته مشتری در چنین سازمانی یک الزام خواهد بود(رامرز و افشاری،2017). از طریق نوآوری دائم، بازخورد مشتریان و استفاده از دانش، سازمانها سعی در انجام این مهم دارند. زمانیکه ارتباطات تشدید میشود، درآمدهای دائمی بواقع محقق میشود. هیچ محصول یا خدمتی به تنهائی نمیتواند همه این نتایج را به همراه داشته باشد. فعالیتهای سازمان با فعالیتهای مشتریانش چنان در هم تنیده می شود که مشتریان در طولانی مدت حاضر به پرداختهای بیشتر برای محصولات سازمان خواهند بود(اکبری و همکاران،1398). مشتریان به سازمانها پاداش میدهند و فرصتهای زیادی را جهت رشد سودآور مهیا خواهند ساخت.سازمانها جهت دستیابی به تمرکز عمیق مشتریان نیازمند فرایندهای نظاممندی میباشند که اولویتها، رفتار و سیستمهای سازمانی را شکل میدهند. یک تعهد واقعی بسیار حیاتی است. پذیرش سست هر تغییر و نوآوری مرگآور است بویژه در زمینه دستیابی به مساله تمرکز بر مشتریان که تمام سازمان درآن درگیرند، بیشتر اهمیت پیدا می کند. تمرکز بر مشتریان تنها معطوف به دایره بازاریابی نیست(خواجوی و صالحی نیا،1394).
چارچوب نظری ومروری بر ادبیات
محدودیت های تامین مالی : به عمل تهیه منابع مالی برای فعالیتهای تجاری، انجام خریدها یا سرمایه گذاری گفته میشود(ابراهیمی و احمدی مقدم،1394). نهادهای مالی و بانک ها در تلاش برای تأمین مالی هستند و در همین حین با فراهم کردن سرمایه برای کسبوکارها، مصرفکنندگان و سرمایه گذاران به آنها کمک میکنند تا به اهدافشان دست یابند(خورشید زاده حقیقی،1396).تنوع گوناگونی از روشهای تامین مالی وجود دارد که افراد و کسبوکارها میتوانند برای دریافت منابع مالی از آنها استفاده کنند. این روشها از عرضه اولیه سهام در بورس گرفته تا وام های بانکی را شامل میشوند. استفاده از منابع مالی برای هر نظام اقتصادی ضروری است چون به افراد اجازه میدهد تا محصولات و خدمات موجود در بازار نظیر ماشین و مسکن را فارغ از میزان سرمایه فعلیشان، بهصورت فوری بخرند. همینطور شرکتها میتوانند از این طریق برای پروژههای سرمایه گذاری بزرگ خود، منابع مالی فراهم کنند.تامین منابع مالی یعنی، مدیریت، ایجاد و مطالعه درباره منابع مالی، امور بانکی، اعتبار، سرمایه گذاری، دارایی ها و بدهی ها(خدادادی و همکاران،1396).
رقابت در بازار محصول : رقابتپذیری بهمنزلۀ توانایی اقتصادی بنگاه برای ثابت نگاهداشتن و افزایش سهم خود در بازارهای ملی و بینالمللی تعریف میشود(رامرز و افشاری،2017). بهطور معمول این استدلال وجود دارد که هرچه سهم بازار نسبت به سایر رقبای تجاری در صنعت زیادتر باشد، شرکت برای بهدستآوردن سهم فروش و تأمین مالی با تعداد رقبای بیشتری روبهرو میشود(رامرز و افشاری،2017). درنتیجه هرچه تعداد رقبا در صنعت بیشتر باشد، رقابت در آن صنعت نیز شدت بیشتری مییابد بازار رقابتی بازاری است که تعداد زیادی تولیدکننده و مصرفکننده بر سر یک کالای همگن و خاص به دادوستد میپردازند(اکبری و همکاران،1398). در این نوع بازار سهم هر تولیدکننده از تولید آن کالای خاص اندک است و به طور مثال یک تولیدکننده درصد بالایی از سهم بازار را در اختیار ندارد. در نتیجه هیچ تولیدکنندهای نمیتواند با استفاده از کم و زیاد کردن تولیدش روی قیمت بازار تأثیر بگذارد(رامرز و افشاری،2017). قیمت کالا در بازار رقابتی به صورت یک دادهاست. اگر تولیدکنندهای کالای خود را با قیمتی بالاتر از از قیمت بازار ارائه کند، خریداری نخواهد داشت و اگر با قیمتی پایینتر ارائه کند، تمام کالایش به سرعت فروش خواهد رفت. در هیچکدام از این دو مورد سایر فروشندگان واکنشی نشان نخواهند داد(جهانشاد و شعبانی،1394).
تمرکز بر مشتری : امروزه در محیط کسب و کار، جلب رضایت مشتري، در دستیابی سازمانها به اهدافشان، نقشی مهم و اساسی دارد(خواجوی و صالحی نیا،1394). سازمانها دریافتهاند که مشتریان، مهمترین دارایی آنها محسوب میشوند و بنابراین ارتباط با مشتریان را تعاملی سودمند به شمار میآورند. از سوي دیگر، نمیتوان گفت که همۀ مشتریان، به یک اندازه در موفقیت سازمان نقش دارند(ابراهیمی و احمدی مقدم،1394). نکتهاي که در مطالعات مدیریت ارتباط با مشتري، بر آن تأکید میشود، مسألهی تمرکز بر مشتریان کلیدي است. مدیریت ارتباط با مشتري، سازمانها را براي تشخیص مشتریان کلیدي و با اهمیت و حفظ آنها براي مبادلات آتی ترغیب کرده و نشان میدهد که تمرکز بر مشتریان کلیدي، باعث کاهش هزینههاي جلب مشتري جدید و همچنین افزایش درآمدهاي سازمان از جانب مشتریان پارتو نیز همین مطلب وفادار میشود(نیزاوا و کاسکان،2019). قانون 80-20 همین مطلب را بیان میکند؛ یعنی 80% سود سازمان از 20%مشتریان تأمین میشود. به طور کلّی تأثیر تمرکز مشتري یا داشتن مشتري عمده، بر عملکرد شرکت را میتوان از دو دیدگاه مورد بررسی قرار داد(خورشید زاده حقیقی،1396) .از یک دیدگاه، داشتن مشتري عمده و تمرکز مشتري بالاتر، به عنوان عاملی براي تحت فشار قرار دادن شرکت فروشنده، مطرح میشود. این دیدگاه، نشأت گرفته از پژوهشهاي اولیهاي است که در محیط اقتصادي انجام میشود و نشان میدهد که مشتریان عمده، مانعی براي عملکرد بهتر شرکت فروشنده هستند(خدادادی و همکاران،1396). این پژوهشگران استدلال میکنند که مشتریان عمده، با تحت فشار قرار دادن فروشندگان وابسته به خود، آنان را مجبور به فراهم کردن امتیازاتی میکنند؛ امتیازاتی از قبیل کاهش قیمت محصولات، تمدید اعتبار تجاري و فروشهاي اعتباري بلندمدت و در نگهداري موجودي کالاي اضافی در مقابل، پژوهشهایی که در زمینهی مدیریت عملیات و بازاریابی انجام شده است، دیدگاه دیگري را آشکار میسازد(ابراهیمی و همکاران،1397).در این دیدگاه، داشتن مشتري عمده و تمرکز مشتري بالاتر، عاملی براي افزایش هماهنگی تولید و مدیریت موجوديها به شمار میرود. بر این اساس، فروشندگانی که مشتریان متمرکز دارند، به منافعی دست مییابند که حاصل تلاشهاي مشترك بازاریابی و تبلیغات است و در نهایت به صورت کاهش مؤثر، هزینههاي فروش نمود پیدا میکند(رامرز و افشاری،2017). روابط مؤثر مشتریان عمده با فروشندگان خود، تسهیم اطلاعات در طول زنجیرهی تأمین را ارتقا میدهد و به شرکتهاي تأمین کننده و فروشنده، در تولید ساده و مؤثر و نیز افزایش مدیریت سرمایهی در گردش، کمک میکند(اکبری و همکاران،1398). جهانشاد و شعبانی (1394) در تحقیق خود تاثير محدوديت در تامين مالي بر رابطه سرمايه گذاران نهادي و حساسيت جريانات نقدي سرمايه گذاري را مورد بررسی قرار داده اند. يکي از فرضيات اصلي تئوري نمايندگي اين است که مديران شرکت«کارگزاران» و سهامداران «کارگمار» تضاد منافع دارند و مديران لزوما به نفع سهامداران تصميم نمي گيرند. با توجه به اين فرضيه مديران به دنبال اين هستند که با استفاده از نفوذ نمايندگي منافع خود را بيشينه کنند. هدف اين پژوهش بررسي تاثير محدوديت تامين مالي بر رابطه سرمايه گذاران نهادي و حساسيت جريانات نقدي سرمايه گذاري است. جامعه آماري، 641 شرکت از شرکتهاي پذيرفته شده بورس اوراق بهادار تهران طي سالهاي6936-6931 مي باشد. روش پژوهش از نوع همبستگي و متغيرهاي پژوهش با تکنيکهاي آماري پولد و آزمون تفاوت مورد آزمون قرار گرفته است يافته هاي آزمون بيانگر آنست که سرمايه گذاران نهادي بر حساسيت جريانات نقدي سرمايه گذاري تاثير منفي و معنادار و سرمايه گذاران نهادي بر حساسيت جريانات نقدي سرمايه گذاري در شرکت هاي داراي محدوديت در تامين مالي تاثير منفي و معنادار و در شرکت هاي فاقد محدوديت در تامين مالي تاثير معناداري ندارد همچنين حساسيت جريانات نقدي سرمايه گذاري در شرکت هايي که داراي محدوديت در تامين مالي، بيشتر است نسبت به شرکت هايي که داراي محدوديت در تامين مالي نيستند.
خواجوی و صالحی نیا (1394) در تحقیق خود محدوديت هاي تامين مالي و رشد شرکت را مورد بررسی قرار داده اند .در زمان حاضر محيطي که شرکت ها در آن فعاليت مي کنند، محيط در حال رشد و رقابتي مي باشد و شرکت ها نيز جهت پيشرفت و رشد، نياز به توسعه فعاليت هاي خود از طريق سرمايه گذاري جديد دارند. سرمايه گذاراي هاي جديد نيازمند تامين منابع مالي و وجوه نقد مورد نياز است اما شرکت در تامين اين منابع معمولا با محدوديت هايي روبرو است. از اين رو اين پژوهش به بررسي رابطه محدوديت هاي تامين مالي و رشد 173 شرکت پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طي سا ل هاي 1381 تا 1390 پرداخته است. از تحليل آماري رگرسيون خطي چندگانه براي آزمون فرضيه هاي پژوهش استفاده شده است. نتايج آزمون فرضيه هاي پژوهش نشان مي دهد که بين محدوديت هاي تامين مالي و رشد دارايي ها و رشد فروش به عنوان شاخص هاي محاسبه رشد شرکت رابطه منفي معناداري وجود دارد. به بيان ديگر، شرکت هايي که از يک سو داراي مانده وجه نقد، سود تقسيمي و شاخص کيوتوبين کمتري هستند و از سوي ديگر داراي نسبت اهرمي بزرگ تري مي باشند، رشد کمتري دارند. همچنين بين اندازه شرکت و رشد شرکت رابطه مستقيم و بين نسبت سود تقسيمي به کل دارايي ها و رشد شرکت رابطه معکوسي وجود دارد.
ابراهیمی و احمدی مقدم (1394) هدف گزارشگری مالی، دادن اطلاعات مفید به استفادهکنندگان است. اطلاعاتی مفید هستندکه خصوصیات کیفی از جمله قابل اتکا و مربوط بودن را داشته باشند. یکی از اجزای قابلیت اتکای اطلاعات، رعایت اصل محافظه کاری است. بنابراین هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین محدودیت درتامین مالی با محافظه کاری مشروط و غیرمشروط در شرکتهای پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران میباشد. برای بررسی این موضوع، تعداد 107 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1388 تا 1392 انتخاب شد. در این پژوهش از الگوی رگرسیون چند متغیره و روش دادههای تابلویی استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که رابطه مثبت و معناداری بین محدودیت درتامین مالی و محافظه کاری مشروط وجود دارد. همچنین بین محدودیت در تامین مالی و محافظه کاری غیر مشروط رابطه مثبت و معنیداری دیده شد.
خورشید زاده حقیقی (1396) در تحقیق خود رابطه بین محدودیت های مالی و کارایی سرمایه گذاری در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را مورد بررسی قرار داده است .در این تحقیق به بررسی رابطه محدودیت مالی بر اساس مدل KZ کاپالن و زینگالس و کارایی سرمایهگذاری پرداخته میشود. شرکت ها برای تامین مالی از ثبات الزم برخوردارنمی باشند و به دالیل مختلف اقتصادی دارای محدودیت های منابع مالی هستند.بنابر این ضرورت دارد که با توجه به محدودیت های مذکور، رفتار سرمایه گذاری و کارایی آنها مورد مطالعه قرار گیرد.بنابراین هدف از این بررسی رابطه بین محدودیت های مالی و کارایی سرمایه گذاری در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته شده است . نمونه ، شامل 79 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بین سالهای 1388-1392 را در بر می گیرد .فرضیات بر اساس همبستگی چند رشتهای ، دوربین- واتسون و آزمونهای F( فیشر( و رگرسیون خطی چندمتغیره ، مورد آزمون قرار گرفته اند . متغیر مستقل این پژوهش محدودیت های مالی است و متغیر وابسته تحقیق کارایی سرمایه گذاری )سرمایه گذاری کمتر از حد، سرمایه گذاری بیشتر از حد ( می باشد. نتایج بدست آمده از این تحقیق حکایت از ارتباط منفی معنادار بین محدودیتهای مالی و سرمایه گذاری کمتر از حد، سرمایه گذاری بیشتر از حد می باشد
خدادادی و همکاران (1396) به بررسی رابطه بین تمرکز مشتری و حقالزحمه حسابرسی می پردازد. امروزه در محیط کسب و کار جلب رضایت مشتری در دستیابی سازمانها به اهدافشان نقشی مهم و اساسی دارد. اما نمی-توان گفت که همهی مشتریان به یک اندازه در موفقیت سازمان نقش دارند و نکتهای که در مطالعات مدیریت ارتباط با مشتری بر آن تأکید میشود، مسأله تمرکز مشتری است. بنابراین، این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین تمرکز مشتری و حقالزحمه حسابرسی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران انجام شده است. برای این منظور تعداد 60 شرکت طی دوره زمانی 1389 تا 1394 با استفاده از روش دادههای تابلویی با رویکرد اثرهای ثابت مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که تمرکز مشتری ارتباط منفی و معناداری با حقالزحمه حسابرسی دارد. با توجه به نتیجه بدست آمده میتوان بیان کرد که تمرکز مشتری باعث افزایش هماهنگی تولید، مدیریت بهتر موجودیها و ارتقا تسهیم اطلاعات در طول زنجیره تأمین میشود. بر این اساس، شرکتهایی که مشتریان متمرکز دارند، به منافعی دست می-یابند که حاصل تلاشهای مشترک بازاریابی و تبلیغات است و در نهایت به صورت کاهش مؤثر هزینههای فروش نمود پیدا میکند که این عوامل سبب کاهش ریسک حسابرسی میشود؛ در نتیجه حقالزحمه درخواستی حسابرس نیز کاهش خواهد یافت.
ابراهیمی و همکاران (1397) به بررسی تأثیر رقابت در بازار محصول بر ریسکپذیری سرمایهگذاران پرداخته است مقاله نامبرده رابطه بین رقابت در بازار محصول با ریسکپذیری سرمایهگذاران را بررسی میکند. نمونه پژوهش حاضر شامل 110 شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران است . در این مقاله برای اندازهگیری رقابت در بازار از شاخص هرفیندال _هیرشمن و لرنر تعدیلشده استفادهشده است، همچنین برای سنجش ریسکپذیری سرمایهگذاران از دو معیار مخارج سرمایهای شرکت و بازده سرمایهگذاریها استفادهشده است. یافتهها بیانگر این است که شاخص هرفیندال _هیرشمن اثر منفی و معناداری بر مخارج سرمایهای دارد بنابراین با افزایش رقابت در بازار، مخارج سرمایهای افزایش مییابد و بین شاخص لرنر تعدیلشده با بازده سرمایهگذاریها رابطهای مثبت و معنیدار وجود دارد، یعنی با افزایش شدت رقابت در بازار، بازده سرمایهگذاریها افزایش مییابد. بهطورکلی، یافتهها نشان میدهد مکانیسم بازار عاملی مؤثر بر ریسکپذیری هست.
اکبری و همکاران (1398) در تحقیق خود به بررسی تأثیر رقابت در بازار محصول بر عملکرد مالی با تعدیلکنندگی کیفیت افشای اطلاعات: شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهرا ن پرداخنه است . در دنیای پرتلاطم رقابتی امروز، کسب و حفظ مزیت رقابتی شرط بقا و عملکرد بالای شرکتهای مختلف تولیدی و خدماتی است. در این زمینه اطلاعات افشاشده بهمنزلۀ بخشی از سازوکارهای کنترلی، مدیران شرکتها را ترغیب میکند تا در مسیر منافع سهامداران و بهبود عملکرد شرکت گام بردارند. هدف از این پژوهش بررسی تأثیر رقابت در بازار محصول بر عملکرد مالی با تعدیلگری کیفیت افشای اطلاعات در شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار است. بدین منظور اطلاعات مالی 117 شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران طی دورۀ زمانی 1390 تا 1395 جمعآوری شد. در این پژوهش دو متغیر نرخ بازده داراییها و نرخ بازده حقوق صاحبان سهام بهمنزلۀ شاخصهای اندازهگیری عملکرد مالی در نظر گرفته شد. برای سنجش رقابت بازاری محصول، از شاخص هریشمن - هرفیندال استفاده شد.
نیزاوا و کاسکان (2019) در تحقیق خود به بررسی رابطه بین محدودیت های تامین مالی با رشد شرکت های کوچک و متوسط پرداختند.در این تحقیق از نمونه به حجم 875 شرکت کوچک و متوسط در صنعت مواد غذایی در سال های 2016-2012 استفاده شده است . یافته ها نشان می دهد که محدودیت های تامین مالی بطور قابل توجهی برای رشد شرکت های کوچک و متوسط در منطقه جنوب شرقی اروپا تاثیر منفی داشته است و با تزریق اعتبار به این شرکت می توان رشد آنها را شاهد بود .
رامرز و افشاری (2017) در تحقیق خود به بررسی رابطه بین محدودیت های تامین مالی و هزینه سهام شرکتها پرداختند .سال مورد مطالعه 2014 -2010 و جامعه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با حجم نمونه 168 برای مدت 5 سال مورد بررسی قرار گرفتند .در این تحقیق از روش نمونه گیری حذف سیستماتیک استفاده شده است .این تحقیق نشان داد که محدودیت های تامین مالی باعث افزایش هزینه سهام شرکت ها می شود .
فرضیههای پژوهش
H1: بین محدودیت های تامین مالی با رقابت در بازار محصول رابطه معناداری وجود دارد .
H2: بین محدودیت های تامین مالی با تمرکز بر مشتری رابطه معناداری وجود دارد.
روش پژوهش
در این تحقیق جامعه پژوهش شامل شرکت های خودرویی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران که از سال 1394تا 1398 فعال بوده اند و تعداد 35 شرکت خودرویی به عنوان نمونه تعیین شدند. روش نمونه گیری در پژوهش به صورت حذف سیستماتیک می باشد. ابزار اندازه گيري در این تحقیق از ماهنامه بورس و گزارشهای حسابرسی، صورتهای مالی و درگاه اینترنتی جامعه حسابداران رسمی سایت های rdis و codal و صورت های مالی شرکت ها و نرم افزار نوین پرداز نرمافزارهای Excell و Eviews
اندازه گیری متغیر ها
الف- متغیر مستقل محدودیت های تامین مالی
براي محاسبه محدوديت های تامين مالي از شاخصkz استفاده شده است براساس اين شاخص، شرکت هايي که داراي بيشترين مقادير حاصل از اين شاخص باشند داراي بيشترين محدوديت در تامين مالي ارزيابي مي گردند.
ب- متغیر وابسته رقابت در بازار محصول
باکمک شاخص هرفيندال- هيرشمن محاسبه میشود. شاخص هرفيندال- هيرشمن ميزان تمرکز صنعت را اندازگيری می کند، هرچه این شاخص بزرگتر باشد، ميزان تمرکز بيشتر است و رقابت کمتری در صنعت وجود دارد و برعکس
ج –متغیر وابسته تمرکز بر مشتری
تمرکز برمشتری از طریق رتبهبندی همگن شده استفاده بدست می اید که در آن، به شرکتها، به طور سالانه و براساس FC رتبهای تخصیص داده میشود. بزرگترین مقدار FC در سال، به عنوان مبنا قرار میگیرد و FC سایر شرکتها بر آن تقسیم میشود تا رتبه بین عدد صفر پایینترین رتبه و تا یک بالاترین رتبه قرار گیرد
معادله رگرسیون مدل 1
محدودیت تامین مالی × 962/0 - 033/1 = رقابت در بازار محصول
معادله رگرسیون مدل 2
محدودیت تامین مالی × 658/0 - 773/0 = تمرکز بر مشتری
یافته ها
جدول1: جدول امار توصیفی
نام متغیر | میانگین | میانه | انحراف معیار | چولگی | کشیدگی | حداکثر | حداقل |
محدویت تامین مالی | 5802 /0 | 6985/0 | 3504/0 | 3592/0- | 5595/1 | 1 | 0 |
رقابت در بازار محصول | 4748/0 | 4590/0 | 3773/0 | 0101/0 | 3797/1 | 1 | 0001/0 |
تمرکز بر مشتری | 3912/0 | 3596/0 | 2936/0 | 3712/0 | 9092/1 | 991/0 | 001/0 |
جدول 2: نتایج حاصل ازآزمون عدم وجود خودهمبستگی جزء خطا
مدلهای پژوهش | نوع آماره | مقدار آماره |
مدل 1 | دوربین - واتسون | 6733/1 |
مدل 2 | دوربین - واتسون | 6683/1 |
همانطوریکه در جدول (2)مشاهده میشودنتایج تخمین دومدل پژوهشی نشان میدهد میزان این آماره دو مدل در محدوده مجاز خود قرار دارند و لذا دلیلی برای عدم وجود خودهمبستگی بین جملات باقیمانده وجود ندارد.به عبارت دیگر ،فرض عدم خود همبستگی جزء خطا در مدل مورد استفاده در پژوهش برقرار است
جدول3:: نتایج نرمال بودن جمله خطا
مدل پژوهشی | مقدارآماره جارک - برا | سطح معنی داری |
مدل 1 | 2934/23 | 5632/0 |
مدل 2 | 1715/4 | 1242/0 |
همانطوریکه از جدول (3) مشاهده می شود مقدارآماره جارک-برای مدل اول 2934/23درسطح معنی داری 5632/0 که از 05/0بیشتر است مقدارآماره جارک-برای مدل دوم 1715/4درسطح معنی داری 1242/0 که از 05/0بیشتر است لذا فرضیه نرمال بودن اجزای خطا در دومدل با اطمینان 95%تایید میشود.
جدول4: نتایج عدم وجود هم خطی بین جملات توضیحی در دومدل
مدل | عامل تورم واریانس (VIF) |
1 | 1 |
2 | 1 |
همانطوریکه از جدول (4) مشاهده میشود میزان تورم واریانس متغیر مستقل محدودیت تامین مالی در دو مدل کمتراز 10 میباشد و لذا هم خطی بین متغیر های دومدل وجود ندارد.
جدول5: مانایی متغیر ها
متغیر | مقدار اماره | سطح معنی داری(p-value) | نتیجه |
محدویت تامین مالی | 409/235- | 0000/0 | متغیر ماناست |
رقابت در بازار محصول | 123/848- | 0000/0 | متغیر ماناست |
تمرکز بر مشتری | 43/1663- | 0000/0 | متغیر ماناست |
همانطوریکه از جدول (5)مشاهده میشود متغیر مستقل محدودیت تامین مالی مقدارآماره آزمون لوین ،لی ،چو 409/235- در سطح معنی داری (0000/0) و متغیر وابسته رقابت در بازار محصول مقدارآماره آزمون لوین ،لی ،چو 123/848-در سطح معنی داری (0000/0) و متغیر وابسته تمرکز بر مشتری مقدارآماره آزمون لوین ،لی ،چو 43/1663- در سطح معنی داری (0000/0) ماناست .
جدول6: نتایج آزمون Fلیمر دو مدل پژوهشی
مدل |
مقدارآماره Fلیمر |
سطح معنی داری |
نتیجه آزمون Fلیمر |
مدل1 |
5304/5 |
0000/0 |
داده ها تابلویی (پانل)است |
مدل 2 | 0782/2
| 0017/0
| داده ها تابلویی (پانل)است |
همانطوریکه از جدول (6) مشاهده می شود مقدار آماره Fلیمر بین متغیر مستقل محدودیت تامین مالی و متغیر وابسته رقابت در بازار محصول در مدل1، 5304/5ودر سطح معنی داری 0000/0که کمتر از 05/0 است داده های مدل 1از نوع تابلویی است مقدار آماره Fلیمر بین متغیر مستقل محدودیت تامین مالی و متغیر تمرکز بر مشتری در مدل2، 0782/2ودر سطح معنی داری 0017/0که کمتر از 05/0 است. داده های مدل 2از نوع تابلویی است.
جدول 7: نتایج آزمون هاسمن برای دو مدل پژوهشی
مدل |
مقدارآماره هاسمن |
سطح معنی داری |
نتیجه آزمون هاسمن |
مدل 1 |
7057/0 |
4009/0 |
اثرات تصادفی |
مدل 2 | 2144/0 | 6433/0 | اثرات تصادفی |
، همان طور كه ا ز نتايج جدو ل (7) مشخص است احتما ل به دست آمده ازآزمون هاسمن بیشتر از05/0 است. به همين دليل به منظور برآورد اين مدل از شيوه داده هاي تابلويي با اثرات تصادفی استفاده شده است. همچنین مقدار آماره هاسمن در مدل 1، 7057/0ودر سطح معنی داری4009/0که بیشتر از 05/0 است پس داده های مدل 1از نوع داده تابلوی بااثرات تصادفی است.مقدار آماره هاسمن در مدل 2، 2144/0ودر سطح معنی داری6433/0که بیشتر از 05/0 است پس داده های مدل 2نیزاز نوع داده تابلوی بااثرات تصادفی است
جدول 8:: آزمون همبستگی پیرسون برای محدودیت تامین مالی ورقابت در بازار محصول
متغیر مستقل | متغیر وابسته | همبستگی پیرسون وسطح معناداری( 01/0≥p) |
محدودیت تامین مالی | رقابت در بازار محصول | 917/0- ،( 000/0=sig ) |
همانطور که در جدول (8) مشاهده می شود همبستگی بین متغیرمستقل محدودیت تامین مالی متغیر وابسته ورقابت در بازار محصول 917/0-در سطح معنی داری (000/0=sig)می باشد.فرضH0 رد میشود که نشان دهنده رابطه تقریبا قوی ومنفی بین متغیرمستقل محدودیت تامین مالی و متغیر وابسته رقابت در بازار محصول میباشد.
جدول 9: آزمون همبستگی پیرسون برای محدودیت تامین مالی وتمرکز بر مشتری
متغیر مستقل | متغیر وابسته | همبستگی پیرسون وسطح معناداری( 01/0≥p) |
محدودیت تامین مالی | تمرکز بر مشتری | 776/0-،( 0 00/0=sig ) |
همانطور که در جدول (9) مشاهده می شود همبستگی بین متغیر مستقل محدودیت تامین مالی با متغیر وابسته تمرکز بر مشتری 776/0-در سطح معنی داری (000/0=sig)می باشد.فرضH0 رد میشود که نشان دهنده رابطه قوی و منفی بین متغیرمستقل محدودیت تامین مالی و متغیر وابسته تمرکز بر مشتری میباشد.
جدول 10:نتایج ضرایب مدل رگرسیون
مدل | ضرایب غیراستاندارد بتا | خطای استاندارد | ضرایب استاندارد بتا | آماره t | سطح معنی داری |
1 (ثابت) | 033/1 | 026/0 | ......... | 667/38 | 000/0 |
محدودیت تامین مالی | 962/0- | 031/0 | 917/0- | 025/31- | 000/0 |
ضریب همبستگی 917/0- | آماره دوربین - واتسون 6733/1 |
ضریب تعیین( R2 ) 847/0 | جارک-برا 2934/23 |
ضریب تعیین تعدیل شده 846/0 |
|
برآورد خطای انحراف معیارمدل 1093/0 |
|
آماره F 570/962 |
|
سطح معنی داری 000/0 |
|
همانطور که در جدول(10) مشاهده می شود مقدار ضریب رگرسیون برا ی متغیرمستقل محدودیت تامین مالی 962/0- وآماره t ، 025/31-در سطح معنی داری 000/0 محاسبه شده است.
جدول 11:نتایج ضرایب مدل رگرسیون
مدل | ضرایب غیراستانداردبتا | خطای استاندارد | ضرایب استانداردبتا | آماره t | سطح معنی داری |
2 (ثابت) | 773/0 | 031/0 | ......... | 610/24 | 000/0 |
محدودیت تامین مالی | 658/0- | 042/0 | 776/0- | 493/15- | 000/0 |
ضریب همبستگی 776/0- | آماره دوربین واتسون 6683/1 |
ضریب تعیین( R2 ) 581/0 | جارک-برا 1715/4 |
ضریب تعیین تعدیل شده 578/0 |
|
برآورد خطای انحراف معیار 1678/0 |
|
آماره F 037/240 |
|
سطح معنی داری 000/0 |
|
همانطور که در جدول(11) مشاهده می شود مقدار ضریب رگرسیون برا ی متغیرمستقل محدودیت تامین مالی 658/0- وآماره t ، 493/15-در سطح معنی داری 000/0 محاسبه شده است.
بحث و نتیجه گیری
تامین مالی به فرآیند تامین سرمایه موردنیاز برای فعالیتهای کسبوکار، خرید تجهیزات و سرمایهگذاری گفته میشود. استفاده از تامین مالی در هر نظام اقتصادی حیاتی است و این امکان را به شرکتها میدهد تا محصولات موردنیاز خود را خریداری و تامین کنند. تامین مالی برای ایجاد، توسعه و افزایش سودآوری کسبوکار امری ضروری محسوب میشود. بهطور متفاوتی تامین مالی یک روش برای استفاده از ارزش زمانی پول (TVM) است تا بتواند جریانهای پول موردنیاز آتی را برای استفاده در پروژههای امروز بهکارگیری نماید.بنابراین هرچه محدودیت های تامین مالی بیشتر شود قدرت رقابت در بازار محصول شرکت و تمرکز بر مشتری کاهش می یابدجهت مقایسه نتایج این تحقیق با سایرمقالات ، موضوع مشابه یافت نشد .
محدودیت ها
1 - از دوره زمانی طولانی تر استفاده شود .
2 - حجم نمونه بیشتری انتخاب شود تا تعمیم ان از اتکا بیشتری برخورداز باشد .
پیشنهادات برگرفته از تحقیق
1- تلاش مدیره عامل و اعضا هیات مدیره در جهت کاهش محدودیت های تامین مالی شرکت
2- افزایش مزیت رقابتی در شرکت برای رقابت با محصولات شرکت های دیگر
3- توجه خاص به مشتریان شرکت و برقراری سیستم مدیریت ارتباط با مشتری
منابع
1- ابراهیمی ، ک .، بهرامی نسب ، ع .و پروانه ،ص .(1397) . "تأثیر رقابت در بازار محصول بر ریسکپذیری سرمایهگذاران" ،پژوهش حسابداری مالی و حسابرسی، زمستان ،دوره 10،شماره40،صص186-171
2- ابراهیمی ، ک .و احمدی مقدم ، م. (1394). بررسی رابطه بین محدودیت در تامین مالی با محافظه کاری مشروط و غیر مشروط در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، فصلنامه علمی راهبردی مدیریت مالی، زمستان، دوره 3-شماره4-شماره پیاپی11،صص88-73
3- اکبری ،م .، فرخنده ،م .و ایاغ،ا . (1398) بررسی تأثیر رقابت در بازار محصول بر عملکرد مالی با تعدیلکنندگی کیفیت افشای اطلاعات: شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهرا ن. فصلنامه علمی پژوهشی مدیریت دارایی و تامین مالی ، بهار، سال هفتم ،شماره 1، صص 44-29
4- جهانشاد، آ. و شعباني ، د .(1394). تاثير محدوديت در تامين مالي بر رابطه سرمايه گذاران نهادي و حساسيت جريانات نقدي سرمايه گذاري، پژوهشهايحسابداريماليوحسابرسي،پاییز، دوره 7، شماره 27 - شماره پیاپی 27 ، صص 56-39
5- خدادادی ،و .، ویسی ،س .و چراغی نیا ، ع . (1396). بررسی رابطه بین تمرکز مشتری و حقالزحمه حسابرسی.دانش حسابداری مالی، بهار، دوره 4، شماره 1 ، شماره پیاپی 12 ، صص 60-45
6- خواجوي، ش .و صالحي نيا ،م .(1394). محدوديت هاي تامين مالي و رشد شرکت (مطالعه موردی: بورس اوراق بهادار تهران) ، فصلنامه حسابداري مالي، بهار , دوره 7 , شماره 25، صص-29
7- خورشیدزاده حقیقی، ش. (1396). بررسی رابطه بین محدودیت های مالی و کارایی سرمایه گذاری در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، فصلنامه مطالعات مدیریت و حسابداری ،بهار ،دوره 3 ،شماره 1 ، صص 428-420
8- Nizaeva,M. &Coskon,A .(2019). “ Investigating the relationship between financing constraints with the growth of small and medium enterprises, Saee Journal,pp.1-15
9- Ramroz, A. & Afshari,J .(2017). “The relationship between financing constraints and corporate stock costs”, Iranian Journal of Accounting auditing and finance,pp.53-66
Investigating the relationship between financing constraints and competition in the product market and customer focus in automotive companies listed on the Tehran Stock Exchange
Abstract
Introduction: The aim of this study was to investigate the relationship between financing constraints with competition in the product market and customer focus in automotive companies listed on the Tehran Stock Exchange.
The present research has been done by descriptive-correlation method with applied nature in 2020. The statistical population includes car companies listed on the Tehran Stock Exchange. The sample size is 35 and the sampling method has been done by systematic removal. The tools used in this research are reports published by the stock exchange, stock exchange monthly, modern savings software, Sahra and Dena and audit reports, financial statements and the web portal of the Society of Certified Public Accountants. Mana test, Pearson correlation and linear regression were analyzed. In this study, two hypotheses were proposed. In the first hypothesis, the relationship between financing constraints and competition in the product market was examined, and in the second hypothesis, the relationship between financing constraints with customer focus was examined. Both hypotheses were confirmed.Keywords: Financing Restrictions, Product Market Competition, Customer Focus