Treatment of depression from the point of view of the Holy Quran
Subject Areas : Journal of Cultural ManagementHussain Taj Abadi 1 * , Azam Tahari Alenjareghi 2
1 - Associate Professor, Malek-Ashtar university of technology, Tehran, Iran. (Corresponding Author) HT171819@gmail.com
2 - MSc. student of MBA, Malek-Ashtar university of technology, Tehran, Iran
Keywords: Treatment of depression from the point of view of the Holy Quran, depression treatment, depression,
Abstract :
درمان افسردگی از منظر قرآن کریم پس از پژوهشهای تکمیلی در حوزه درمان افسردگی و پیگیری نتایج در افراد دارای این اختلال، قصد دارد این نتایج را به رواندرمانگران علاقمند این حوزه به صورت کاربردیتر انتقال یابد.رواندرمانی اکنون عمری بیش از 100 سال دارد و هر روز یافتههای جدید مربوط به انواع رویکردهای درمانی، شاخ و برگهای این علم را پربارتر میکنند. اما، هنوز رواندرمانی فضای بی ثباتی دارد. برخی از مطالعات جدید فراتحلیلی ، بر نقش مهمتر عوامل غیراختصاصی مانند رابطه درمانی نسبت به عوامل اختصاصی درمان تاکید دارند و اثرات انواع رویکردها را بر این اختلال یکسان میدانند.سیر این مقاله نشان میدهد که چطور میتوان از چیستی یک اختلال و مفاهیم بنیادین آن به مرحله درمان آن در زندگی و در جلسات درمانی رسید.آنچه امروز در درمان یک اختلال اهمیت دارد، کوتاهتر کردن مسیرروند درمان و در عین حال افزودن اثرات دراز مدت درمانی بر فرد است. هدف این مقاله، بررسی راه هایی موثر برای درمان افسردگی از قرآن بوده است که از طریق ارزیابی اثربخشی به صورت کمی نیز مورد تایید قرار گرفته است؛ و همچنین پیشنهاد فرهنگ علمی و عملی درمان افسردگی با توجه به آیات قرآن را دارد.
_||_
درمان افسردگی از منظر قرآن
چکیده
درمان افسردگی از منظر قرآن کریم پس از پژوهشهای تکمیلی در حوزه درمان افسردگی و پیگیری نتایج در افراد دارای این اختلال، قصد دارد این نتایج را به رواندرمانگران علاقمند این حوزه به صورت کاربردیتر انتقال یابد.
رواندرمانی اکنون عمری بیش از 100 سال دارد و هر روز یافتههای جدید مربوط به انواع رویکردهای درمانی، شاخ و برگهای این علم را پربارتر میکنند. اما، هنوز رواندرمانی فضای بی ثباتی دارد. برخی از مطالعات جدید فراتحلیلی1، بر نقش مهمتر عوامل غیراختصاصی مانند رابطه درمانی نسبت به عوامل اختصاصی درمان تاکید دارند و اثرات انواع رویکردها را بر این اختلال یکسان میدانند.
سیر این مقاله نشان میدهد که چطور میتوان از چیستی یک اختلال و مفاهیم بنیادین آن به مرحله درمان آن در زندگی و در جلسات درمانی رسید.
آنچه امروز در درمان یک اختلال اهمیت دارد، کوتاهتر کردن مسیرروند درمان و در عین حال افزودن اثرات دراز مدت درمانی بر فرد است. هدف این مقاله، بررسی راه هایی موثر برای درمان افسردگی از قرآن بوده است که از طریق ارزیابی اثربخشی به صورت کمی نیز مورد تایید قرار گرفته است؛ و همچنین پیشنهاد فرهنگ علمی و عملی درمان افسردگی با توجه به آیات قرآن را دارد.
واژگان کلیدی: درمان افسردگی، درمان، قرآن، روان درمانی، درمان افسردگی از منظر قرآن.
مقدمه
قرآن کریم منبع بیکران وحی الهی است که برای هدایت از جانب پروردگار متعال نازل گردیده است. هر آنچه موجب هدایت آدمی است در آن موجود بوده و موانع رسیدن به غایت در نظر گرفته شده برای او و چگونگی رفع آن به تفصیل تبیین شده است. در صورتی که انسان خداپرست، خود را در مسیر تابش انوار آیات قرآن قرار دهد، میتواند در مسیر هدایت پروردگار خویش قرار گیرد. در این مسیر، اختلال و نارضایتی، غم و افسوس، کسالت و ناامیدی معنایی ندارد. قرآن کریم برای مؤمنین، شفائی است که موجب نجاتشان از سقوط به پرتگاه گمراهی است2 و با جهت دادن به ادراکات، باورها، صفات، گرایشات و رفتارها مسیر آرامش و امنیت را هموار میسازد. با این اوصاف، اختلال و سختی در کسی که راه و رسم زندگی خود را از قرآن بیاموزد راه ندارد. حذف مطالب
روایت زیر، وصف قرآن کریم از زبان مولای متقیان، امام علی علیه السلام است:
"سپس قرآن را بر او نازل فرمود. قرآن نورى است كه خاموشى ندارد، چراغى است كه درخشندگى آن زوال نپذيرد، دريايى است كه ژرفاى آن درك نشود، راهى است كه رونده آن گمراه نگردد، شعلهاى است كه نور آن تاريك نشود، جداكننده حق و باطلى است كه درخشش برهانش خاموش نگردد، بنايى است كه ستونهاى آن خراب نشود، شفادهندهاى است كه بيمارىهاى وحشت انگيز را بزدايد، قدرتى است كه ياورانش شكست ندارند، و حقّى است كه يارىكنندگانش مغلوب نشوند. قرآن، معدن ايمان و اصل آن سرنهرهاى جارى زلال حقيقت، و سرزمينهاى آن است. دريايى است كه تشنگان آن، آبش را تمام نتوانند كشيد، و چشمهاى است كه آبش كمى ندارد، محل برداشت آبى است كه هرچه از آن برگيرند كاهش نمىيابد، منزلى است كه مسافران راه آن را فراموش نخواهند كرد، و نشانههايى است كه روندگان از آن غفلت نمىكنند، كوهسار زيبايى است كه از آن نمىگذرند. خدا قرآن را فرو نشاننده عطش علمى دانشمندان، و باران بهارى براى قلب فقيهان، و راه گسترده و وسيع براى صالحان قرار داده است. قرآن دارويى است كه با آن بيمارى وجود ندارد، نورى است كه با آن تاريكى يافت نمىشود، ريسمانى است كه رشتههاى آن محكم، پناهگاهى است كه قلّه آن بلند، و توان و قدرتى است براى آن كه قرآن را برگزيند، محل امنى است براى هر كس كه وارد آن شود، راهنمايى است تا از او پيروى كند، وسيله انجام وظيفه است براى آن كه قرآن را راه و رسم خود قرار دهد، برهانى است برای آن كس كه با آن سخن بگويد، عامل پيروزى است براى آن كس كه با آن استدلال كند، نجاتدهنده است براى آن كس كه حافظ آن باشد و به آن عمل كند، و راهبر است برای آن كه آن را به كار گيرد، و نشانه هدايت است براى آن كس كه در او بنگرد، سپر نگهدارنده است براى آن كس كه با آن خود را بپوشاند، و دانش است برای كسى كه آن را به خاطر بسپارد، و حديث كسى است كه از آن روايت كند، و فرمان كسى است كه با آن قضاوت كند3".
بنابراین همانطور که امکان ورود انواع اختلالها از بیرون و درون برای فرد وجود دارد؛ امکان برون رفت از آن نیز هست. حذف مطالب امروزه مطالعات زیادی نشانداده اند سیطره یافتن فطرت الهی در انسان میتواند تحولی اساسی پدید آورد، تحولی که مانند سجده سحره مصر به موسی علیه السلام به یکباره مسیر زندگی را تغییر دهد و حتی جان دادن را سهل و لذت بخش سازد4.. حذف مطالب. طبیعی است مسیری که خداوند متعال برای چگونه زیستن انسان معرفی نموده،بهترین مسیر برای آرامش روح و روان آدمی است.
هدف و مسأله مقاله حاضر در حوزه مطالعات روانشناسی اسلامی اینست که بیان کند، روشهای مختلفی برای کشف معنا و صورتبندی در این حوزه وجود دارد؛ هماکنون در ایران و جهان، گروههای مختلف با شیوههای متنوعی برآن اند که مفاهیم روانشناختی را از منظر دین تبیین کنند در بسیاری از این موارد نتایج با بهرهگیری از آراء متعدد فیلسوفان، روانشناسان و دانشمندان اسلامی متولد میشود. یکی از وجوه تمایز این مقاله با دیگر مقاله ها در این حوزه، این است که برآن بوده تا موضوعات مورد سوال مانند چیستی اختلال، شاکله، صفات و درمان افسردگی را به صورت مستقیم و روشمند از متن آیات قرآن و روایات به صورت خالص دست آورده و از بنیادها تا عملیات و کاربرد کشانده و از چیستی اختلال و افسردگی به روند درمان برسد. حذف الباقی مطالب.
سیر و شیوه مقاله
در ابتدا به مفهوم اختلال از منظر قرآن کریم، پرداخته، وجوه تمایز اختلال از تعاریف اختلال در روانشناسی را بیان کرده سپس واژگان مربوط به انواع اختلال در قرآن بر اساس نقشه ساختاری انسان دستهبندی و معرفی شده اند و نقش افسردگی به عنوان اختلالی که از ترکیب چندین اختلال پایه پدید آمده است، در میان سایر اختلالات توضیح داده شده است.
مرحله بعدی که در واقع مقدمهای برای ورود به بحث درمان است. درمان قرآنی اختلالات با عنوان "درمان استعاذه-محور" معرفی شده است که طی آن، انسان با پناه بردن به خداوند متعال به عنوان یگانه موثر حقیقی در این عالم و یگانه رافع نیاز، تلاش میکند تا نواقص خود را جبران کرده و در مسیر هدایت، صلاح و سلامت قدم بردارد.. حذف مطالب بر این اساس دو نوع ارزیابی و درمان برای اختلالات پیشنهاد شده است. یکی ارزیابی و درمان عمومی که برای همه اختلالات مشترک است و مقدمه ای برای شروع درمان اختصاصی خواهد بود و دیگری ارزیابی و درمان اختصاصی که در این مقاله برای افسردگی به صورت مشخص امده است.
در مرحله بعدی که نقطه اوج مقاله و در واقع نقطه ثقل آن است، با بهرهگیری از همه آنچه در مراحل گذشته به آنها پرداخته شده بود، درمان افسردگی تبیین میشود.حذف مطالب
در مرحله آخر به طور جداگانه به روایات ائمه معصومین علیهم السلام در حوزه افسردگی پرداخته شده است. حذف مطالب توصیههای معصومین در باب رفع این اختلال در قالب انواع افسردگی قابل ردگیری اند.
سیر این مقاله نشان میدهد که چطور میتوان از چیستی یک اختلال به مرحله درمان آن در زندگ رسید. هنگامیکه این دو حوزه (بنیاد و کاربرد) بدون یکدیگر عرضه شوند، نتایج یا بدون استفاده خواهد بود و یا مبناهای محکمی نخواهد داشت. بنابراین تلاش مولفین مقاله حاضر نشان دادن چگونگی کار کردن چیستی یک اختلال و درمان آن از قرآن به صورت کاملا اختصاصی و با سیری منطقی از بنیادها به سمت کاربردها بوده است.
حذف مطالب باشد که با قدر دانستن منبع بیکران وحی در تولید علم اسلامی و بومیسازی علوم انسانی خصوصا روانشناسی حرکت کنیم. (بهرامی احسان و دیگران ؛ 2:11، 1396)
مبانی نظری مقاله
در این مقاله با استفاده از آیات قرآن، تفسیر المیزان، احادیث به بررسي افسردگی از منظر قرآن پرداخته شده است. تدوین چارچوب مفهومی مقاله حاضر بر اساس رویکرد تفسیرگرایی است. بر اساس رویکرد تفسیری، هدف پژوهش علمی درک و فهم معناست که در سطوح بالاتر، تبدیل به یکسری ساختارهای کلانتر میشود (احمدی، 1387)
پرسشهای پژوهش
- افسردگی از منظر قرآن چیست؟
- افسردگی از منظر قرآن دارای چه مختصاتی است؟
- اختلالات افسردگی کدام اند؟
- تأثیر این اختلالات چگونه است؟
روششناسی
آنچه رویکرد علمی را از دیگر روشهای کسب معرفت متمایز میکند، روششناسی آن و همچنین فرضهایی است که بر پایة آنها قرار گرفته است. بر این اساس، روششناسی علمی، نظامی از قواعد و روشهاست که پژوهش بر اساس آنها استوار است و با استفاده از آنها، ادعاهای معرفت ارزیابی میشوند (فرانکفورد و نچمیاس، 1381: 23).
روشهای متداول برای ارزیابی مسائل اجتماعی، عموماً به دو روش کمّی و کیفی هستند و هر یک از این روشها برخوردار از تکنیکهای خاصی است که به فراخور موضوع، امکانات، زمان و دیگر عوامل، در پژوهشها و مقاله ها به کار گرفته میشود. و از آنجايي که موضوع مديريت از زيرشاخه هاي مسائل اجتماعي است، ميتوان از روش هاي پژوهشي آن استفاده کرد. (ربانی خوراسگانی؛ علی نقی ایازی1393،25)
ماهیت پژوهشهای کمّی بر این فرض استوار است که اطلاعات مورد نیاز برای استنباط معانی و تفسیر وقایع اجتماعی به صورت استقرایی و با استفاده از روشهای مشاهده و آزمایش به دست میآید و این امر طبیعتاً تحلیلهای دقیقتری به دست میدهد و قابلیت تعمیم دارد، در حالی که پژوهشگران کمّی، پژوهشهای کیفی را دارای این مختصات نمیدانند. (همان)
از دیگر سو، پژوهشگران پژوهش کیفی بر این باورند که محدودیتهای پژوهش کمّی نقطه شروعی برای استدلال به نفع پژوهش کیفی بوده است، زیرا بهرهمندی از روشهای علوم طبیعی، که مشی تحقیق کمّی است، در حوزه علوم انسانی روا نمیدانند و برای روش کیفی ویژگیهایی برمیشمارند، از جمله "انتخاب صحیح نظریهها و روشهای مناسب، به رسمیت شناختن و تحلیل دیدگاههای مختلف، تأثیر پژوهشگران بر تحقیقشان به منزله بخشی از فرایند تولید دانش و تنوع رویکردها و روشها" (فلیک، 1387) .
بر این اساس، تفاوت دو روش تحقیق کمّی و کیفی مبتنی بر پارادایمهای حاکم بر آنهاست. " تفاوتهای اساسی معرفتشناختی میان این دو رویکرد بدین معناست که این دو روش پژوهش بر مبنای اصول متفاوتی در زمینه ماهیت معرفت به جهان اجتماعی و چگونگی تولید مشروع آن کار میکنند" (برایمن، 1389) .
مزیت استفاده از پژوهش کیفی: تولید نظریه داده محور
پژوهش کیفی دارای انواع مختلفی است که به تناسب مسأله تحقیق، تجربة پژوهشگر و دیگر جوانب در فرایند پژوهش از آن استفاده میشود.
تولید نظریه داده محور یکی از روشهای پژوهش کیفی است و «بیشتر هنگامی مناسب است که دربارة یک موضوع، دانش کافی وجود نداشته باشد» (فراهانی و عریضی، 1384) (Glaser & Strauss, 1980) و یا «تئوری مدونی در آن موارد موجود نباشد تا بتوان بر اساس آنها فرضیه یا فرضیههایی برای آزمون تدوین نمود» (منصوریان، 1385: 3) . علاوه بر این که «نظریه زمینهای متدولوژی است که هدفش توسعه تئوریهایی با برد متوسط (1967Merton,) بوده و به ویژه برای توصیف علوم کاربردی نیز جالب است. علاوه بر این، امروزه نظریه زمینهای نقش بخصوصی در شاخههای علوم اجتماعی ایفا میکند (2000:22Hildenbrand,).
در نظریه داده محور، نظریه مستقیماً از دادههایی استخراج شده است که در جریان پژوهش به صورت منظم گرد آمده و تحلیل شدهاند. در این روش گردآوری دادهها، تحلیل و نظریه نهایی با یکدیگر در ارتباط تنگاتنگاند. در این روش پژوهشگر کار را با نظریهای که از قبل در ذهن دارد، شروع نمیکند (مگر آن که منظور او بسط یک نظریة موجود باشد)، بلکه کار را در عرصه واقعیت آغاز میکند و میگذارد تا نظریه از درون دادههایی که گرد میآورد، پدیدار شود (استراوس و کربین، 1390: 34). "گر چه مفهومها را از دل دادهها بیرون کشیدن مشخصه اصلی این روش است، اما خلاقیت پژوهشگر نیز از مصالح اصلی آن است" (همان).
لذا در مقاله حاضر با استفاده از روش پژوهش کیفی و بالاخص بهرهمندی از تکنیک نظریه داده محور موانع مدیریت در ساختار انسان را از آیات قرآن و روایات استخراج و تحلیل میکند.
انسان مطلوب در رویکردهای مختلف روانشناسی حذف مطالب دارای تعریفی منحصر به فرد است.حذف مطالب در برخی از این رویکردها مانند نظریات رفتارگرایی، انسان تنها به یک بعد جسمانی خلاصه و در حد حیوان تنزل داده میشود حال آنکه در برخی دیگر مانند تئوری انسانگرایانه مازلو (1943)، خودشکوفایی تمام نیازها و استعدادهای آدمی مورد نظر است حذف مطالب (واناگاس و راکاسنیز5، 2014). حذف مطالب. نیاز علم کنونی به تجربه برای رسیدن به حدی از دانش، نیازی جدی است حال آنکه در نظام وحیانی، تجربه در راستای انطباق با مبانی وحی مورد نیاز است. همه آنچه از انسانشناسی، نیازهای انسان، غایت وجودی او، مسیر دستیابی به رضایت و هدایت و نیز کمبودها و اختلالات مسیر هدایت مورد نیاز انسان است، در نظام وحی به تفصیل بیان گردیده است6.
عبودیت به عنوان هدف نهایی خلقت انسان در قرآن معرفی شده است7. مسیر رسیدن به این عبودیت همان قرار گرفتن در صراط مستقیم است. حذف مطالب وضعیت انسان مطلوب در قرآن کریم، انسانی خشنود، راضی و در امنیت و سلامت است. این رضایت در گرو زندگی مادی نبوده و همراستا با ایمان و باورمندی انسان است. . حذف مطالب
در سورههای قرآن کریم، غالبا در کنار توصیف انسان مثبت یا مطلوب، انسان آسیبزده نیز معرفی میشود، زیرا همانطور که شناخت عوامل هدایت مورد نیاز است، شناخت عوامل اخلالگر نیز برای دستیابی به هدایت ضروری است و انسان با رفع آن عوامل میتواند خود را به انسان مطلوب مورد نظر خداوند نزدیک سازد. . حذف مطالب
سعادت هر انسانی در گرو پاکی و دوری از هر گونه رذیله است، به این مقام در قرآن «سلام» اطلاق شده است که تنها در اطاعت از خدا و رسولان حاصل میشود. بدین ترتیب قرآن به عنوان کلام خدا بر مراقبت، کنترل، مصونیت، سلامت، دور بودن از آسیبها و اختلالها تأکید ویژه کرده است و سعادت انسان را در گرو این مهم دانسته است. (هادی بهرامی احسان و دیگران 1396،3:18) حذف مطالب
اختلالات در ابعاد مختلف ساختار وجودی انسان
تبیین فرایند شکلگیری و نحوه اثرگذاری اختلالات در انسان، نیازمند مفروض داشتن مدلی نظری در مورد ساختارهای وجودی انسان است که در عین حال بتواند فرایند تحولی ابعاد وجودی او را نیز تبیین کند. در هر یک از نظامهای روان درمانی نیز تبیین چگونگی شکلگیری اختلال و درمان آن، بر اساس یک مدل نظری از انسان و فرایندهای روانی او، کنشها و ساختارها شکل میگیرد. تبین اختلالات با توجه به نظام قرآنی، میبایست مبتنی بر انسان شناسی قرآنی باشد. این ساختار با مدلهای تجربهگرایانه از انسان بسیار متفاوت است و دارای ابعادی حقیقیتر و غایتنگرانهتر است. برخی از این ابعاد مانند توان " تذّکر" یا "توجه" و "هوشیاری" به جهت ماهیتشان تا سالها برای روانشناسان ناشناخته بودند و اکنون آنها پس از مطالعات گسترده آن را در انسان مورد توجه قرار دادهاند و امروز در قالب "ذهنآگاهی"، "فراشناخت" و یا "بهوشیاری" آن را مطالعه میکنند. مبنای مقاله حاضر در درمان اختلال افسردگی، مدل ساختار وجودی انسان (اخوت، 1389)؛ بر اساس آیات و روایات است. به طور کلی انسان در این مدل، دارای دو ساختار اصلی شناختی (ادراکی) و فعلی (رفتاری) است. بعد شناختی (ادراک)، نیمکره درونیتر و مخفیتر و بعد فعلی (رفتاری)، نیمکره آشکارتر است. غایت وجودی انسان، استفاده صحیح از داراییهای وجودیاش برای هدایت یا رسیدن به مقام خلیفهاللهی است. این قوا در طی مراحل رشد، تکوین مییابند و در عین ارتباط با یکدیگر، هر یک دارای ساختاری تحولیاند؛ به این معنا که ظهور هر یک در دورهای از مراحل رشدی انسان، بارزتر است. عمل در سالهای کودکی، تفکر در 7 سال دوم رشد، تعقل در 7 سال سوم، ایمان در 7 سال چهارم و توجه و ذکرِ فراگیر در دورههای بعد به شکوفایی میرسند و کامل میشوند8. به عبارت دیگر لایههای درونیتر و مخفیتر با طی شدن مراحل رشد و به تدریج شکل میگیرند و فعال میشوند.9 حذف مطالب
جایگاه افسردگی در بین اختلالها
واژگان مربوط به اختلال افسردگی در دستهبندیهای اختلالات در قرآن کریم که هریک در عین اینکه نوعی اختلال مستقل محسوب میشوند اما در کنار یکدیگر نشانگان مربوط به اختلال افسردگی را شکل میدهند10. 14 واژه اختلال در 6 سوره از قرآن کریم آمدهاند که در کنار دیگر آیات و واژگان سوره، شبکه مفهومی خاصی را نشان میدهند حذف مطالب که موجب توسعه مفهومی اختلال افسردگی و عوامل ریشهای و نشانهای آن میگردند. در شکل 7 قسمتی از شبکه مفهومی افسردگی در هر سوره نشان داده شده است11.
"افسردگی خمودگی است که بهواسطه عدم اعتماد به خدا و ضعف تفکر در فرد شکل گرفته و او را از سویی به احساس بینتیجهبودن کارها و از سوی دیگر، به بیرغبتی و عدم رضایت از زندگی و در نهایت به خواری درونی و غم فراگیر میکشاند" (بهرامیاحسان و همکاران،1396،3:48).
با توجه به تعریف اختلال از منظر قرآن کریم بار دیگر میتوان افسردگی را اینچنین تعریف کرد:
"افسردگی الگویی از عدم اعتماد به خدا و ضعف تفکر است که در اثر تکرار فرایندهای علیّ در ابعاد شناختی، تفکری، باوری، انگیزشی، رفتاری و توجهی منجر به احساس شکست، بیرغبتی و عدم رضایت از زندگی، خواری درونی و غم فراگیر میشود؛ به این ترتیب موجب کندی یا سکون در مسیر هدایت میگردد. نشانگان آزارنده میتوانند آشکار بوده و فرد را به جستجوی درمان سوق دهند یا نهان بوده و در مواجهه با عاملی بیرونی فعال شده یا هرگز در این دنیا آشکار نشوند".
نقش درمان افسردگی در درمان سایر اختلالها
درمان افسردگی در درمان سایر اختلالات و افزایش سطح رضایت و نشاط عمومی فرد نقش بسزایی دارد:
اولا، افسردگی به نوعی مادر اغلب اختلالهاست. اغلب اختلالات روانشناسی، با اختلال افسردگی همایندند. درمان افسردگی موجب بهبودی نسبی در اختلالات دیگر میشود. ناامیدی، درماندگی و یاس و کسالت از نشانههایی است که در پی هر اختلالی ممکن است پدیدار شوند؛ وجود این لایه از افسردگی، موجب کندی در مراجعه به درمانگر، ناامیدی از تغییر، احساس ناتوانی و انرژی پایین برای اجرای تکالیف در فرایند درمان سایر اختلالات شده و احتمال بهبودی را کاهش میدهد.
ثانیا، انواع اختلالات پایه که در دستهبندی ساختار وجودی توضیح داده شد، در ترکیب با یکدیگر انواع اختلالات را پدید میآورند. این صفات به صورت زنجیرهای شکل به یکدیگر متصلاند و همانطور که در انواع افسردگی تبیین شد، در تعامل و تناکح با یکدیگر، صفات جدید و اختلالات پیچیدهتری را تولید کرده و اشکال و نشانههای خاصی را نمودار میسازند. تغییر در یک زنجیره از این اختلالات میتواند موجب تشدید تغییر در سایر اشکال پایه و به تبع آن اشکال پیچیده اختلال گردد و فرد را به بهبودی نزدیک سازد.
برای درمان استعاذهای اختلال افسردگی، بهرهمندی از درمان عمومی (هر گاه این درمان بدون در نظر گرفتن اختلال خاصی در نظر گرفته شود) و درمان اختصاصی (هر گاه استعاذه با رویکرد درمانی اختلالی خاص صورت گیرد) پیشنهاد شده است. در این صورت ابتدا بدون در نظر گرفتن اختلال افسردگی و صرفاً به عنوان بروز اختلالی در فرد درمان پیشنهاد میشود سپس برای ایجاد درمانی پایدار درمان اختصاصی افسردگی اجرا میگردد. با دو مرحلهای کردن درمان پیشبینی میشود امکان بهبودی اختلال افسردگی افزایش یابد.
حذف مطالب
درمان افسردگی از طریق فرایند ساختار وجودی انسان
مدل پیشفرض در مسیر معناشناسی، تشخیص و درمان، مدل ساختار وجودی انسان (اخوت، 1389) است که ابعاد مختلف انسان را با توجه به آیات و روایات در یک نظام ساختاری و فرایندی تبیین کرده است. حذف مطالب یکی از ابعاد مهم ساختار وجودی که به عنوان ورودی حذف مطالب برای کل ساختار محسوب میشود و بر مسیر تفکرات، باورها، امیال و انگیزهها و همچنین رفتارها اثرمیگذارد، بعد حس و خیال است. بسترهای مختلف خانواده، جامعه و روابط دوستی بر حس و خیال تاثیرات مستقیمی داشته و در شکلگیری اختلال نقش دارند. در شکل زیر مراحل مصاحبه با توجه به محل تاثیر آن در ابعاد مختلف ساختار وجودی قابل ملاحظه است. حذف مطالب و شکل
روایات اهلبیت علیهم السلام منبعی نورانی برای فهم بهتر و تفصیلیتر آیات قرآن اند و استعانت از آنها موجب گسترش علم و فهمی کاربردیتر خواهد شد. حذف مطالب در این بخش حذف مطالب میتوان دستهبندی روایات را بر اساس مدل ساختار وجودی انسان (اخوت، 1389) که در این مقاله از آن برای توضیح و تحلیل ابعاد مختلف افسردگی، استفاده شده است و بر آیات قرآن و روایت منطبق است، انجام داد. حذف مطالب
علامت شخص صابر و شكيبا سه چيز است: اول: آنكه سست و بىحال نيست. دوم: آنكه ملول و محزون نمىباشد. سوم: آنكه از پروردگار متعال شكايت نمىكند، زيرا شخص وقتى كسل و سست شد حقوق ديگران را ضايع نموده و وقتى ملول و محزون گرديد ادای شكر نمىكند و هرگاه از پروردگار شاكى شد عصيانش را مىنمايد. 12
امام صادق عليه السلام فرمود: مؤمن در امر دين نيرومند است و با وجود نرمى دور انديشى دارد [در نرميش دورانديش است] و ايمانش با يقين است و براى تحصيل فقه حريص، در هدايتجویى با نشاط و با وجود ثبات و پايدارى نيكوكار است، خويشتنداريش با علم است و با ملايمت زيركى دارد، سخاوتش در راه حق است و در زمان توانگرى اقتصاد را از دست ندهد، و در زمان نادارى خوش ظاهر و با آرايش باشد و در زمان قدرت گذشت دارد و با وجود خير خواهى مردم اطاعت خدا كند، و در حال شهوت باز ايستد و در زمان رغبت پرهيزگارى كند و در امر جهاد حريص است و در گرفتارى نماز خواند و در سختى شكيبا باشد و در پيشآمدهاى سنگين باوقار است و در ناگواريها بردبار و در آسايش و نعمت سپاسگزار است. پشت سر مردم بد نگويد و تكبر نورزد و قطع رحم ننمايد، نه سست است و نه خشن و سنگدل ديدهاش بر او پيشى نگيرد (فكر نكرده به جایى ننگرد) و شكمش او را رسوا نكند، و آلت شهوتش بر او چيره نشود (كه به زنا و لواط افتد) بر مردم حسد نبرد، سرزنشش كنند و او سرزنش نكند، اسراف نورزد. مظلوم را يارى كند و بر مستمند ترحم نمايد، خودش از خويش در رنج است و مردم از او در آسايش، در عزت دنيا رغبت نكند و از ذلتش بيتابى ننمايد، مردم مهمى دارند كه به آن رو آورده و او را مهمى است كه گرفتار كرده (مردم به فكر دنيا و او مشغول آخرتست) در قضاوتش نقصى ديده نشود و در رأيش سستى نباشد و در دينش تباهى و گمشده نيست، مشورتكننده را رهبرى كند و كمككننده [كمك خواه] را كمك نمايد، و از هرزهگویى و نادانى بگريزد. 13
در معرض افراط و تفریط قرار گرفتن
امير مؤمنان على عليه السلام فرمود شگفت انگيزترين اعضای انسان قلب او است كه در او سرمايهها و منابع دانش و حكمت هست و حالات ضد آن را نيز دارد. اگر در موردى اميدوار شود، طمع خوارش خواهد كرد. اگر صفت طمع او را به جنبش در آورد حرص هلاكش ميكند، اگر دچار نااميدى شود غم و غصه او را ميكشد. اگر خشم او را فرا رسد غضبش اوج ميگيرد. اگر به سعادت و خوشبختى برسد حفظ و نگهدارى اين نعمت را فراموش ميكند. اگر دچار خوف و هراس شود از ترس حيرت زده مىشود. اگر در امنيت و آسايش همه جانبه قرار گيرد دستخوش غفلت و خود فراموشى ميگردد. اگر نعمت تازهاى به او برسد سركشى ميكند. اگر دچار مصيبتى شود بيتابى او را رسوا ميكند اگر ثروتى بدست آورد طغيان و گردنكشى ميكند. اگر فقر و تهيدستى گريبانگيرش شد غرق اندوه مىشود. 14
مقابله با فقر و نداري
حفص بن عمر بجلى گفت: خدمت حضرت صادق علیه السلام شكايت كردم از فقر و فلاكت و اوضاع درهم ريخته خود فرمود: وقتى به كوفه برگشتى يك بالش در خانه دارى به ده درهم بفروش برادرانت را دعوت كن و براى آنها غذایى تهيه نما از آنها درخواست كن برايت دعا كنند. گفت: اين كار را كردم جز فروش بالش چارهاى نداشتم از پول آن غذایى تهيه ديدم به دستور امام عليه السلام از دوستان و برادران دينى دعوت كرده درخواست نمودم برايم دعا كنند، به خدا قسم ديگر جز اندكى برايم باقى نمانده بود يك بدهكارى در خانه را كوبيد. طلب زيادى كه از او داشتم با من مصالحه نمود گمان ميكنم ده هزار درهم بود بعد ديگر دنيا رو به من آورد و كارها درست شد. 15
بالا بردن توان مقاومت با دعوت به تقوا و صبر
محمد بن عجلان گويد: خدمت امام صادق عليه السلام بودم كه مردى از نيازمندى به او شكايت كرد، حضرت به او فرمود: صبر كن كه خدا به زودى برايت گشايشى دهد، آنگاه ساعتى سكوت نمود و سپس رو به آن مرد كرد و فرمود: به من بگو زندان كوفه چگونه است؟ عرض كرد: تنگ و متعفن است و زندانيان در بدترين حالند، حضرت فرمود: تو هم در زندانى و باز ميخواهى گشايش داشته باشى؟! مگر ندانى دنيا زندان مؤمن است؟16
استمداد از ذکر و نماز
در محضر امام صادق عليه السلام بودم كه مردى از شيعيان و پيروانش از نادارى و تنگى روزى و اينكه در طلب روزى، شهرها را مىگردد ولى جز بر فقر او افزوده نمىگردد، شكايت و گله نمود. حضرت به او فرمود: هنگامى كه نماز عشا را بجا آوردى، به آرامى و تأنّى بگو: «خداوندا، براستى كه من به محلّ روزىام آگاهى ندارم، و تنها به واسطه افكارى كه بر دلم [خطور مىكنند] آن را جستجو مىنمايم، و در طلب آن در شهرها و آباديها مىگردم، پس من در طلب آن همانند سرگشته و حيران هستم. نمىدانم آيا آن در دشت است يا در كوه، در زمين است يا در آسمان، در خشكى است يا در دريا، و بر دستان چه كسى است و در نزد كيست؟ ولى بىگمان مىدانم كه علم آن در نزد توست، و اسبابش به دست توست، و تويى كه به لطف خويش آن را تقسيم مىفرمايى، و به رحمت خود جفت و جور مىنمايى. خداوندا، پس بر محمد و آل او درود فرست، اى پروردگار من، روزىات را بر من گسترده و جستجوى آن را آسان، و جايگاه گرفتنش را نزديك گردان، و مرا در طلب آنچه كه براى من روزى مقدر نفرمودهاى به رنج و مشقت نينداز، زيرا تو از عذاب كردن من بىنيازى، و من به رحمتت نيازمندم، پس بر محمد و آل او درود فرست، و به فضل خويش بر بندهات بخشش فرما كه تو صاحب فضل بزرگ مىباشى.» عبيد بن زرارة مىگويد: اندك زمانى بر آن مرد نگذشت كه فقر و نادارىاش برطرف شد، و توانگر گرديد و حالش نيكو شد. 17
استمداد از قرآن و اهل بیت علیهم السلام
حضرت صادق عليه السلام، نامه تعزيتى براى عبد اللَّه بن حسن فرستاد. هنگامى كه خودش و خانوادهاش را به عنوان اسارت به سوى منصور حركت دادند. ترجمه متن نامه: بسم اللَّه الرحمن الرحيم- نامهاى است به سوى خلف صالح و ذريه طيّبه از طرف برادرزاده و پسر عمويش- اما بعد اگر تو و خانوادهات تنها به اين مصيبت مبتلاشدهاى، اما در حزن و اندوه و تأثر و شكستگى دل، تنها نيستى- در اين قسمت من با شما شريك بودم و آنچه، به شما وارد شده بر من هم وارد آمده است. نهايت من امر خود را به خدا واگذار كردم، و آن چيزى كه به متقين وعده داده است، و به ايشان در مصيبتها تعزيت و تسليت فرموده است، و دستور صبر داده است، چنانكه به پيغمبر خود نوح مىفرمايد: «وَ اصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ فَإِنَّكَ بِأَعْيُنِنا؛ اى نوح در مقابل حكم پروردگارت صبر كن، زيرا تو زير نظر ما هستى»18 و به پيغمبر ما مىگويد: «فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَ لا تَكُنْ كَصاحِبِ الْحُوتِ؛ اى پيغمبر، صبر كن در مقابل حكم پروردگارت و مانند يونس نباش»19 و نيز پيغمبر را خطاب مىكند، (در مصيبت حمزه): «وَ إِنْ عاقَبْتُمْ فَعاقِبُوا بِمِثْلِ ما عُوقِبْتُمْ بِهِ»20 چون پيغمبر تصميم گرفته بود كه هفتاد نفر در مقابل حمزه، از ايشان بكشد، خدا به او مىفرمايد: اگر عقوبت كنى، جز يك نفر نبايد عقوبت كنى، و اگر صبر كنى بهتر است. پيغمبر اكرم فرمود: صبر مىكنم. و به داود مىگويد: «وَ أْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَيْها لا نَسْئَلُكَ رِزْقاً نَحْنُ نَرْزُقُكَ وَ الْعاقِبَةُ لِلتَّقْوى؛ امر كن خانوادهات را به نماز و بر آن پايدار باش، ما از تو رزقى درخواست نمىكنيم، بلكه ما تو را رزق مىدهيم و عاقبت براى پرهيزكاران است»21 و نيز مىفرمايد: «الَّذِينَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ؛ آنهایى كه وقتى مصيبتى به آنها برسد مىگويند ما از خدایيم و به سوى او بازمىگرديم»22 و مىفرمايد: «إِنَّما يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَيْرِ حِسابٍ؛ صبركنندگان اجر بىشمارى دارند»23 و نيز لقمان به پسرش مىفرمايد: «وَ اصْبِرْ عَلى ما أَصابَكَ إِنَّ ذلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ؛ اى پسرم، صبر كن بر مصيبتهایى كه به تو مىرسد، زيرا اين تصميم كارها است»24 و نيز در داستان موسى علیه السلام مىفرمايد: «قالَ مُوسى لِقَوْمِهِ اسْتَعِينُوا بِاللَّهِ وَ اصْبِرُوا إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُها مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ؛ موسى به قومش امر مىكند: از خدا كمك بگيريد و صبر كنيد. زمين را خدا به هر يك از بندگانش كه بخواهد به ارث مىدهد»25 و مىفرمايد: «إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ؛ قسم به عصر، انسان در زيانكاريست، مگر كسانى كه ايمان آوردهاند و عمل صالح به جاى آوردهاند و توصيه به حق مىكنند و توصيه به صبر مىنمايند»26 و نيز مىفرمايد: «وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِينَ؛ حتما شما را به چيزى از خوف و گرسنگى و كمى اموال و نفوستان امتحان مىكنيم و بشارت بده به صابرين»27 و مىفرمايد: «وَ الصَّابِرِينَ وَ الصَّابِراتِ؛ مردان و زنان صبركننده»28 و نيز مىفرمايد: «وَ اصْبِرْ حَتَّى يَحْكُمَ اللَّهُ وَ هُوَ خَيْرُ الْحاكِمِينَ؛ صبر كن تا خداوند حكم كند كه او بهترين حكمكنندگان است»29 و نظير اين آيات در قرآن كريم بسيار است. و بدان اى عمو و اى عموزاده من، خداى تعالى اهميتى براى دنيا نسبت به دوستانش قائل نيست، و هيچچيز نزد او محبوبتر از صبر و جهاد نيست، و اهميت نمىدهد كه دشمنانش به نعمتهاى دنيا متنعم باشند. اگر غير اين بود، دشمنان خدا دوستانش را نمىكشتند، و از حقوقشان ايشان را منع نمىكردند، در حالى كه دشمنان خدا، با كمال اطمينان و آسايش با مقامات و موفقيتهاى عالى زندگى نمىكردند. اگر غير اين بود، يحيى و زكرياى پيغمبر را، براى خاطر زن بدكارى نمىكشتند. اگر چنين نبود، جدّت على بن ابى طالب علیه السلام را شهيد نمىكردند، به جرم اينكه به امر خدا قيام نمود. اگر چنين نبود، عمويت امام حسين علیه السلام، فرزند فاطمه زهرا سلام الله علیها را، ظلما و عدوانا شهيد نمىكردند. اگر چنين نبود، خداى تعالى در قرآن نمىفرمود: «وَ لَوْ لا أَنْ يَكُونَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً لَجَعَلْنا لِمَنْ يَكْفُرُ بِالرَّحْمنِ لِبُيُوتِهِمْ سُقُفاً مِنْ فِضَّةٍ وَ مَعارِجَ عَلَيْها يَظْهَرُونَ؛ اگر مردم يك نوع و يك امت نبودند، آنان را كه به خدا كفر ورزيدند چندان از مال دنيا به آنها مىداديم كه سقف خانههايشان را از نقره و طلا درست مىكردند»30 اگر چنين نبود، در حديث نمىآمد: اگر مؤمن اندوهناك نمىشد كاسه سر كافر را از آهن قرار مىداديم كه هيچ وقت، حتى به سر درد گرفتار نشود. اگر چنين نبود، در حديث نمىآمد: وقتى خدا بندهاى را دوست بدارد و او را در بلا فرو مىبرد و از غمى بيرون نمىرود مگر آنكه، به غم ديگر مبتلا مىشود. اگر چنين نبود، در حديث نمىآمد: هيچ جرعهاى نزد خداى تعالى محبوبتر از دو جرعه نيست كه مؤمن آنها را بچشد؛ جرعه غضب و غيظ و جرعه مصيبتى كه در آن براى خدا صبر كند. اگر چنين نبود، اصحاب پيغمبر كسانى را كه به ايشان ظلم كردند دعا در حقشان نمىنمودند كه خدا طول عمر و صحت بدن زياد و فرزندان بسيار عنايت كند. اگر چنين نبود، چنانچه از رسول اللَّه صلی الله علیه و آله بسيار رسيده است، هر وقت بر كسى خيلى توجه مىكرد، و براى او استغفار مىنمود، موفق به فيض شهادت مىشد، پيامبر چنين كارى نمىكرد. پس اى عمو و عموزادگان و برادرانم، بر شما باد به صبر كردن و رضا و تسليم، و كارهاى خود را به خدا واگذار كنيد، و تمسك به بندگى خدا نمایيد و در مقابل اوامر او تسليم باشيد. افرغ اللَّه علينا و عليكم الصّبر و ختم لنا و لكم السّعادة و انقذنا و ايّاكم من كلّ هلكة بحوله و قوّته انّه سميع قريب و صلّى اللَّه على صفوته من خلقه محمّد النّبىّ و اهل بيته؛ خداوند صبر و استقامتش را شامل حال ما و شما نمايد و خاتمه كار ما و شما را به سعادت و خير قرار دهد، و ما و شما را به حول و قوه خود از هلاكت نجات دهد، او شنوا است و به ما نزديك و درود خداوند بر محمد و اولاد او باد. 31 حذف مطالب
نتیجه گیری و پیشنهادات
از آنچه که در این مقاله مورد پژوهش واقع شده است، به پرسش های مطرح شده در ابتداي مقاله می توان چنين پاسخ داد که: تعریف افسردگی طبق آیات قرآن نوعی اختلال است که به معنای " الگویی از عدم اعتماد به خدا و ضعف تفکر است که در اثر تکرار فرایندهای علیّ در ابعاد شناختی، تفکری، باوری، انگیزشی، رفتاری و توجهی منجر به احساس شکست، بیرغبتی و عدم رضایت از زندگی، خواری درونی و غم فراگیر میشود؛ به این ترتیب موجب کندی یا سکون در مسیر هدایت میگردد. نشانگان آزارنده میتوانند آشکار بوده و فرد را به جستجوی درمان سوق دهند یا نهان بوده و در مواجهه با عاملی بیرونی فعال شده یا هرگز در این دنیا آشکار نشوند".
و از آنجایی که ، افسردگی به نوعی مادر اغلب اختلالهاست، که درمان آن موجب بهبودی نسبی در اختلالات دیگر میشود. درمان از طریق فرایند ساختار وجودی انسان، کاملترین شیوه درمان است. و روایات موجود نیز موید این موضوع است.
طبق دست آورد های این مقاله، قرآن کریم برای دنیا و آخرت انسان ها برنامه دارد. همچنین برای برون رفت از مشکلاتشان از جمله بیماری افسردگی راه حلی کاملا علمی و عملی دارد. که اين موضوع ارتباط مستقيم با فرهنگ درمان رايج دارد و همچنين این موضوع به پذیرش هرچه بیشتر فرهنگ عمومی مردم و البته فرهنگ جامعه علمی کشور نسبت به تولید علم قرآن محور کمک می کند؛ و وجود روایاتی از اهل بیت علیهم السلام در این زمینه تأیید کننده موضوع است.
منابع
قرآن كريم
1. حسن مصطفوى، 1360، التحقيق في كلمات القرآن الكريم، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي.
2. ابن طاووس، على بن موسى،1409، إقبال الأعمال( ط- القديمة)، تهران، دار الكتب الإسلاميه.
3. ، محمدرضا حكيمى، و محمد حكيمى، 1380، ترجمه احمد آرام، الحیاه تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
4. محمد بن یعقوب بن اسحاق، الكافی، کلینی، تهران، نشر اسلامیه، چاپ چهارم،1408ق.
5. محمد باقر مجلسی، 1403، بحار الانوار الجامعه لدرر اخبار الائمه الاطهار، بیروت، مؤسسه الوفاء، چاپ دوم.
6. احمدرضا اخوت، 1389، تبيين عناصر ساختار وجودي انسان جهت نيل به تزکيه نفس با توجه به آيات و روايات اهل بيت عليهم السلام، قم، کتاب فردا.
7. عبد الواحد بن محمد تميمى آمدى،1366، تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، قم، دفتر تبليغات، چاپ اول.
8. ابومحمد حرانی،1404، تحف العقول عن آل الرسول صلی الله علیه و آله، قم، جامعه مدرسین، چاپ دوم.
9. عبد الله جوادي آملي، 1386، تفسير انسان به انسان، قم، نشر اسراء.
10. مفضل ابن عمر، 1379، توحید مفضل، نشر وزارت ارشاد
11. ،على بن موسى ابن طاووس،1406، فلاح السائل و نجاح المسائل، قم، بوستان كتاب.
12. احمد رضا اخوت و فاطمه فیاض،1397، درمانگری افسردگی از منظر قرآن، تهران، انتشارات قرآن و اهل بیت نبوت عليهم السلام.
13. هادی بهرامی احسان، احمدرضا اخوت، فاطمه فیاض، 1396، درمان افسردگی از منظر قرآن و روایات، تهران، انتشارات قرآن و اهل بیت نبوت عليهم السلام.
14. احمد رضا اخوت، 1392، دورههای رشد تفکر اجتماعی- بلوغ عاطفی (دوره اکرام و تالیف)، تهران، انتشارات قرآن و اهل بیت نبوت عليهم السلام.
15. احمد رضا اخوت، 1392، دورههای رشد تفکر اجتماعی- بلوغ عقلی (آراستگی به آداب و احسان)، تهران، انتشارات قرآن و اهل بیت نبوت عليهم السلام.
16. احمد رضا اخوت، 1392، دورههای رشد تفکر اجتماعی- بلوغ لبی (دوره مدیریت و تعهد)، تهران، انتشارات قرآن و اهلبیت نبوت عليهم السلام.
17. احمد رضا اخوت، 1392، دورههای رشد تفکر اجتماعی- بلوغ عبودیتی (دوره بندگی و رهبری)، تهران، انتشارات قرآن و اهلبیت نبوت عليهم السلام.
18. احمد رضا اخوت، 1392، دورههای رشد تفکر اجتماعی- ظهور مشورت و ادب (از تکلم تا بلوغ)، تهران، انتشارات قرآن و اهلبیت نبوت عليهم السلام.
19. احمد رضا اخوت، 1392، دورههای رشد تفکر اجتماعی- ظهور ولایت و تادیب، (پیش از تولد تا آغاز تکلم)، ، تهران، انتشارات قرآن و اهلبیت نبوت عليهم السلام.
20. ساحتهای وجودی انسان از دیدگاه علامه طباطبایی موسوی مقدم، رحمت الله، علیزمانی، امیرعباس، فصلنامه اندیشههای نوین دینی. 7؛ 27، 76-53، 1390ش.
21. احمدرضا اخوت، 1394، شاکله؛ فرایند و معنا، تهران، نشر قرآن و اهلبیت نبوت علیهم السلام.
22. احمدرضا اخوت، 1394، شاکله نفس، تهران، نشر قرآن و اهلبیت نبوت علیهم السلام.
23. احمدرضا اخوت، 1394، فلق؛ طلوع اثر، تهران، نشر قرآن و اهلبیت نبوت علیهم السلام.
24. فلیک اووه،1387، درآمدی بر تحقیق کیفی، ترجمه: هادی جلیلی، تهران: نشر نی.
25. بهرامي احسان، هادی، اخوت، احمدرضا، فياض، فاطمه،1392، معناشناسی افسردگی از منظر قرآن؛ پیشنهاد الگویی برای پژوهش های قرآنی در حوزه روانشناسی.
26. احمدرضا اخوت، ناس؛1394، مواجهه انسان با لقاء و القاء اثر، تهران، نشر قرآن و اهلبیت نبوت علیهم السلام.
27. محمد بن حسین سید رضی، ترجمه سید جعفر شهیدی،1378، نهج البلاغه، تهران، شركت انتشارات علمى و فرهنگى.
28. مقاله موانع اجتماعي تفکر در الگوي اسلامي پيشرفت بر اساس نظريه پردازي داده محور از قرآن، علی ربانی خوراسگانی، علی نقی ایازی، نشريه جامعه شناسي کاربردي دانشگاه اصفهان1393، دوره 25، شماره2.
29. آلن برایمن، ترجمه هاشم آقابیگپوری،1389، کمیت و کیفیت در تحقیقات اجتماعی، تهران: جامعه شناسان.
30. فرانکفورد دیوید، نچمیاس چاوا،1381، روشهای پژوهش در علوم اجتماعی، مترجمان: فاضل لاریجانی و رضا فاضلی، تهران: انتشارات سروش،.
31. فراهانی، ح. ا. ؛ عریضی، ح. ر.، 1384، روشهای پیشرفته پژوهش در علوم انسانی (رویکردی کاربردی)، اصفهان: انتشارات جهاد دانشگاهی واحد اصفهان.
32. Hildenbrand, Bruno. (2004) Anselm Strauss, In Uwe Flick, Ernst von Kardorff and Ines Steinke (Eds.) A companion to Qualitative Research, London: sage
33. American Psychiatric Association. (2013). Diagnostic and statistical manual of mental disorders (5th ed). DC: Washington, Author.
34. Vana gas, R. & Rakšnys, A. V. (2014). the dichotomy of self-actualization and self-transcendence. Journal of business systems and economics. 4(2), 196-203.
[1] Meta analysis
[2] سوره مبارکه یونس، آیه 57
سوره مبارکه اسراء، آیه 82
سوره مبارکه فصلت، آیه 44
[3] نهج البلاغة (للصبحي صالح)، ص 316
[4] سوره مبارکه اعراف، آیات 120 تا 122
[5] Vana gas, R. & Rakšnys, A. V.
[6] سوره مبارکه یوسف، آیه 111
[7] سوره مبارکه ذاریات، آیه 56
[8] رجوع کنید به کتاب های ششگانه مراحل رشد تفکر اجتماعی، نوشته احمدرضا اخوت (1392)، انتشارات قرآن و اهل بیت نبوت علیهم السلام.
[9] در انسان شناسی اسلامی انسان ابعادی دارد. اندیشمندان اسلامی به طور مفصل به تبیین این ابعاد پرداختهاند. برای مثال آیت الله جوادی آملی (1391) حس، خیال و وهم را به عنوان قوای تفکر یا شناخت انسان مطرح میکنند و تعقل را به عنوان شناخت قطعی بر اساس گزارههای یقینی و قطعی میشناسند. عمل نیز به عنوان نتیجه بیرونی شناخت فرد، به وقوع میپیوندد و بر تفکر او نیز اثر میگذارد. در تفسير الميزان علامه طباطبايي ابعاد انسان را در نگاه كلان در دو ساحت كلي علمي و عملي قابل تمایز ميدانند (علامه طباطبایی، 1374). در پژوهشي ديگر ساحتهاي نفس از ديدگاه علامه طباطبايي معرفي ميشود كه عبارت است از: ساحت ادراكي شامل ادراك حسي، ادراك خيالي، ادراك وهمي، ادراك عقلي؛ ساحت الوهي يا گرايشهاي فطري؛ ساحت اراده و اختيار؛ ساحت عمل. (موسوي مقدم و عليزماني، 1390). از ميان پژوهشهاي مذكور مدلي كه در تبيين ابعاد و يا ساحتهاي وجود انسان مورد اختيار و انتخاب قرار گرفت، مدل ساختار وجودي انسان است كه از آيات قرآن و روايات به دست آمده است (اخوت، 1389). بر اساس اين مدل ميتوان بعد تفکر، بعد ایمان، بعد شاکله و توجه و بعد فعل را از یکدیگر تفکیک کرد.
شرح مختصر اين ساختار عبارتست از:
ابتدا انسان با حواس پنجگانه با اشيا و پديدهها ارتباط بر قرار ميکند.
صورت ذهني از اشيا و رخدادها که توسط قوه خيال رويت ميشود زمينه را براي برداشتهاي تفصيليتر مهيا ميکند.
قوه وهم در انسان تابع قوه عاقله اوست و توان ارتباط دهي و انطباق بين تصاوير را به عهده دارد و به تصديق منجر ميشود. حس بر خيال و خيال بر وهم در قواي تفکري انسان تقدم دارند و اثر موجود موهوم به عنوان کلي و جامع در آیینه عقل جلوه ميکند (جوادي آملي،1391).
قوه عاقله ميتواند حقايق را از طريق وحي دريافت نمايد و يا به طريقي به حقايق هستي که به عنوان گزارههايي کلي بيان ميشوند پي ببرد.
تواني که ميتواند از حواس تا عقل، علوم مختلف را براي انسان به ارمغان آورد توان تفکر است.
علاوه بر توان تفکر توان ديگري به نام تعقل در انسان وجود دارد که به واسطه آن ميتواند حقايق انتزاعي را درک و اعتباريات را بفهمد و بر اساس منطقي فطري صحت آنچه ديده و شنيده و به صورت گزاره در آورده است را ميزان نمايد (اخوت، 1389). در توحيد مفضل (ص 102) ، امام صادق علیه السلام نقش حواس انسان را به عنوان قواي بدني به عنوان زمينه ساز قواي نفساني که همان تخيل و وهم و عقل و تفکر دانستهاند. امام علي علیه السلام در اهميت قطعي بودن قوه عقل گفتهاند که آن کس که از عقل نصيحت خواهد به او خيانت نميکند (نهج البلاغه، حکمت 281).
انسان بر اساس قوايي که دارد ميتواند به ادراکهاي مختلفي دست يابد. اما آنچه انسان را به صورت ويژه از ساير موجودات ممتاز ميکند برخورداري از تواني براي ادراکات وحياني و الهامهاي غيبي است. در اصطلاح قرآن و روایات گیرنده این الهامات و ادراکات قلب ناميده شده است.
پس از اينکه انسان به انواعي از علم دست يافت، هنگامی که اطمینانش به آن علوم بیشتر شود و به عنوان علمی محکم و قطعی آنها را ادراک کند به صورت باور در میآید. ميزان باورها بسته به استحکامي که دارد از يقين بيشتر برخوردار ميشود. هر علمي که به باور تبديل ميشود در حدي است که قابليت اعتماد کردن را يافته که فرد بر اساس آن عمل کند. بنابراين موضوع ايمان پس از علم براي انسان مطرح ميشود (اخوت، 1389). در روايات ريشه ايمان، علم دانسته شده (الحياه، ج 1، ص192) و ايمان و يقين در باور با يکديگر قرين ذکر شدهاند (الحياه، ج 1، ص 189). ايمان در روايات داراي ابعاد حسي، باوري و عملي است (براي مثال الحياه، ج 1، ص 393). بنابراين ايمان پذيرش ارادي محتواي علم است. ايماني که مبتني بر شناخت وهمي و يا خيالي باشد هرگز از ثبات برخوردار نيست و با تغيير شناخت وهمي و خيالي که در معرض زوال است دگرگون ميگردد (جوادي آملي، 1386). در توضیح مختصر این ساختار نیز، امام علي علیه السلام تفکر را مقدمه کسب علم (غرر الحکم، ج 5، ص 397)، و در جايي اصل عقل را تفکر کردن (غرر الحکم، ج 2، ص 417) و علم را مقدمه عمل کردن دانستهاند (نهج البلاغه، حکمت 274). امام صادق عليه السلام ايمان و عمل را ملازم يکديگر ميدانند؛ تثبيتکننده ايمان را عمل ميدانند (الحياة، ج 1، ص392).
انسان، با ايمان، علم خود را به سمت عمل سوق ميدهد.
قبل از آنکه انسان بر اساس باورهايش عمل کند مراتبي از انگيزه، قصد و نيت را طي ميکند. به اين مراحل که قبل از عمل است و شکلدهنده نوع عمل و کيفيت آن است فعل گفته ميشود.
در صورتي که درون انسان فعلهايي نهادينه شود به نحوي که عمل کردن با سهولت بيشتري انجام شود انسان به صفاتي دست پيدا ميکند.
هر عملي خود به شکل محسوس و نامحسوس اثرات خود را در زندگي وارد ميکند و به اين شکل به صورت نتايجي ملموس و يا غير ملموس در چرخه ساختار وجودي قرار ميگيرد و مشاهدات، تفکر، علم، باور و فعل را تحت تأثير خود قرار ميدهد (اخوت، 1389).
محور اصلي ساختار وجودي توان مديريتي است که آن را به نام توجه نفس ميشناسيم که بر ساير مؤلفهها اثر ميگذارد و ساير تأثيرات مؤلفهها را مديريت ميکند (اخوت، 1389). در روايات تقوا به عنوان عنصر کنترلکننده و مديريتي مطرح ميشود که قدرت توجه و ارزيابي امور در دست آن است. در واقع محور اصلي ساختار وجودي توجه نفس است که بر ساير مؤلفهها اثر ميگذارد و ساير تأثيرات مؤلفهها را مديريت ميکند.
[10] روش کشف این واژگان و ارتباط آنها با اختلال افسردگی به طور کامل در کتاب "معناشناسی افسردگی از منظر قرآن"، انتشارات دانشگاه تهران، تبیین شده است.
[11] این سورهها هریک به عنوان الگوی ویژهای از افسردگی مورد توجه قرار گرفتند و انواع 6 گانه افسردگی را شکل دادند که نه تنها در بعد نظری و بلکه در آزمونها تجربی نیز تمایز این شش مدل تایید شدند (بهرامی احسان، اخوت و فیاض، 2015).
[12] بحار الأنوار (ط - بيروت) ، ج68 ، ص86.
[13] الكافي (ط - الإسلامية)، ج2 ، ص231.
[14] تحف العقول، النص، ص95.
[15] الكافي (ط - الإسلامية)، ج5، ص 314.
[16] الكافي (ط - الإسلامية)، ج2، ص 250.
[17] فلاح السائل و نجاح المسائل، ص 257.
[18] سوره مبارکه طور، آیه 48.
[19] سوره مبارکه قلم، آیه 48.
[20] سوره مبارکه نحل، آیه 126.
[21] سوره مبارکه طه، آیه 132.
[22] سوره مبارکه بقره، آیه 156.
[23] سوره مبارکه زمر، آیه 10.
[24] سوره مبارکه لقمان، آیه 17.
[25] سوره مبارکه اعراف، آیه 128.
[26] سوره مبارکه عصر، آیه 3.
[27] سوره مبارکه بقره، آیه 155.
[28] سوره مبارکه احزاب، آیه 35.
[29] سوره مبارکه یونس، آیه 109.
[30] سوره مبارکه زخرف، آیه 33.
[31] إقبال الأعمال (ط - القديمة)، ج2، ص 579.