خیساندن لاشههای پرندگان در آب داغ اسکالدر بهمنظور شل شدن پرها در فولیکولها و متعاقباً سهولت در پرکنی یکی از نقاط بحرانی کشتارگاه طیور میباشد. خنکسازی و شستشوی لاشهها از دیگر نقاط بحرانی کشتارگاه طیور میباشد که سبب آلودگی متقاطع لاشهها میشود. لذا تعیین تغییرات ب چکیده کامل
خیساندن لاشههای پرندگان در آب داغ اسکالدر بهمنظور شل شدن پرها در فولیکولها و متعاقباً سهولت در پرکنی یکی از نقاط بحرانی کشتارگاه طیور میباشد. خنکسازی و شستشوی لاشهها از دیگر نقاط بحرانی کشتارگاه طیور میباشد که سبب آلودگی متقاطع لاشهها میشود. لذا تعیین تغییرات بار آلودگی آب اسکالدر و آب چیلر در زمانهای مختلف هدف این مقاله میباشد. برای این منظور از آب اسکالدر و چیلر بهطور مجزا بهمیزان 50 میلیلیتر در زمانهای 0، 5/0، 1، 5/1، 2 و 5/2 ساعت بعد از شروع کار کشتارگاه با شش بار تکرار نمونهگیری انجام گردید و شمارش تام باکتریهای مزوفیل و ترموفیل در اسکالدر و باکتریهای مزوفیل و سایکروفیل در چیلر بررسی شد. نتایج نشان داد که بار مزوفیلی در اسکالدر با گذشت زمان کاهش ولی ترموفیلها افزایش معنیدار دارد (01/0p<). همچنین بار مزوفیلی و سایکروفیلی چیلر کاهش معنیدار نشان داد (01/0p<).
پرونده مقاله
از مهرماه تا آذرماه سال 1386 تعداد 100 قلاده سگ ولگرد و خانگی در شهرستان تبریز جهت تعیین میزان شیوع آلودگیهای کرمی گوارشی بهوسیله روشهای فلوتاسیون با آب نمک اشباع و روش رسوبی تلمن مورد آزمایش مدفوع قرار گرفتند. 31 مورد (31 درصد) نمونههای مدفوع مورد آزمایش، آلوده به چکیده کامل
از مهرماه تا آذرماه سال 1386 تعداد 100 قلاده سگ ولگرد و خانگی در شهرستان تبریز جهت تعیین میزان شیوع آلودگیهای کرمی گوارشی بهوسیله روشهای فلوتاسیون با آب نمک اشباع و روش رسوبی تلمن مورد آزمایش مدفوع قرار گرفتند. 31 مورد (31 درصد) نمونههای مدفوع مورد آزمایش، آلوده به کرمهای گوارشی بودند. در نمونههای مدفوع آلوده، تخم دو نوع سستود و سه نوع نماتود شناسایی شدند. تخم کرمهای شناسایی شده عبارت بودند از: تنیا هیداتیژنا (4 درصد)، دیپلیدیوم کانینوم (6 درصد)، توکسوکارا کانیس (10 درصد)، انکیلوستوما کانینوم (6 درصد) و تریشوریس ولپیس (5 درصد). در این مطالعه تخم هیچ نوع ترماتود و لارو هیچگونه نماتودی مشاهده نشد.
پرونده مقاله
این مطالعه روی 20 رأس گاو مبتلا به تیلریوز و 12 رأس گاو سالم بهمنظور ارزیابی عملکرد بالینی شکمبه و وضعیت اکوسیستم شکمبه انجام شد. رخداد تب در گاوهای مبتلا به تیلریوز بهطور معنیداری بیشتر از گاوهای گروه سالم بود (05/0p<). حرکات شکمبه و قوام آن در ملامسه در گاوهای گ چکیده کامل
این مطالعه روی 20 رأس گاو مبتلا به تیلریوز و 12 رأس گاو سالم بهمنظور ارزیابی عملکرد بالینی شکمبه و وضعیت اکوسیستم شکمبه انجام شد. رخداد تب در گاوهای مبتلا به تیلریوز بهطور معنیداری بیشتر از گاوهای گروه سالم بود (05/0p<). حرکات شکمبه و قوام آن در ملامسه در گاوهای گروه بیمار کاهش داشت ولی این کاهش معنیدار نبود. قوام محتویات شکمبه بهطور معنیداری نسبت به گاوهای گروه سالم تغییر پیدا کرده بود (05/0p<)، ولی تغییر در بو و رنگ محتویات شکمبه معنیدار نبود. میانگین pH شکمبه در گاوهای گروه بیمار بهطور غیرمعنیداری بیشتر از گاوهای گروه سالم بود. میانگین زمان ترسیب و زمان تست احیاء متیلنبلو توسط محتویات شکمبه بیشتر از گاوهای گروه سالم بود. اسیدیته تام محتویات شکمبه در گاوهای گروه مبالا به تیلریوز کاهش معنیداری را نشان میداد (05/0p<). تعداد تکیاختهها و نسبت تک یاختههای زنده به مرده و مورفولوژی باکتریهای شکمبه در گاوهای مبتلا به تیلریوز نسبت به گاوهای گروه سالم تغییر قابل توجهی نداشت. نتیجه نهایی اینکه در بیماری تیلریوز عملکرد بالینی شکمبه و وضعیت عملکرد اکوسیستم شکمبه تحت تأثیر قرار گرفته و باید در درمان تیلریوز به این موارد توجه کرد.
پرونده مقاله
شناخت هر چه بیشتر بیماریهای متابولیک و جلوگیری از هر گونه کاهش تولید در دامپروری مفید میباشد. یکی از مهمترین بیماریهای متابولیک، مشکلات مربوط به کمبود کلسیم و فسفر در دامها بهخصوص دامهای پرتولید میباشد که از عوارض آن میتوان به بیماریهای استئومالاسی، ریکتز، تب چکیده کامل
شناخت هر چه بیشتر بیماریهای متابولیک و جلوگیری از هر گونه کاهش تولید در دامپروری مفید میباشد. یکی از مهمترین بیماریهای متابولیک، مشکلات مربوط به کمبود کلسیم و فسفر در دامها بهخصوص دامهای پرتولید میباشد که از عوارض آن میتوان به بیماریهای استئومالاسی، ریکتز، تب شیر و هموگلوبینوری پس از زایمان و اختلالات تولید مثلی اشاره نمود. این مطالعه در گاوهای شیری دورگ غیر آبستن صورت پذیرفت. در این بررسی، در اواسط هر فصل، طی مراجعات روزانه به کشتارگاه، خونگیری توسط لولههای ونوجکت انجام و پس از انتقال به آزمایشگاه و تهیه سرم، مقادیر Ca، P و ALP سرمها به روش اسپکتروفتومتری اندازهگیری گردید. در هر فصل 100 نمونه و کلاً 400 نمونه مورد مطالعه گرفت. میانگین سرمی Ca، P و ALP در فصل بهار بهترتیب mg/dl 02/0± 83/8، mg/dl 07/0± 88/3، Iu/lit 8/0 ± 4/163، در فصل تابستان بهترتیب mg/dl 03/0±05/9، mg/dl 01/0± 19/4 ،Iu/lit 2/1 ± 7/240، درفصل پائیز بهترتیب mg/dl 07/0±03/9، mg/dl 02/0± 33/5 ، Iu/lit 3/2± 06/185 و در فصل زمستان بهترتیب mg/dl 09/0± 33/9، mg/dl 08/0± 74/5، Iu/lit 4/7 ± 03/230 بهدست آمد. با توجه به مقادیر نرمال کلسیم، فسفر و آلکالین فسفاتاز در گاو، در فصل بهار 3/6% موارد کمبود کلسیم و در 83% موارد کمبود فسفر، در فصل تابستان در 80% موارد کمبود تحت بالینی فسفر و در فصل پائیز در 3/7% موارد کمبود Ca و در فصل زمستان در 45/9% موارد کمبود Ca و در 36/7% موارد افزایش ALP مشاهده گردید. به نظر میرسد کاهش معنیدار میزان Ca و P در فصل بهار و میزان P در فصل تابستان (01/0p<) ، میتواند بهدلیل استفاده از علوفه سبز با کاروتن بالا باشد که در میزان جذب ویتامین D تداخل میکند و کاهش میزان Ca در فصول پائیز و زمستان میتواند بهدلیل هوای سرد و استفاده از غذای دستی و عدم نورگیری کافی باشد. افزایش میزان ALP با کمبود Ca نیز در فصل زمستان همخوانی دارد. همچنین در این مطالعه کاهش مقادیر سرمی کلسیم و فسفر در سنین 5-4 سال نسبت به سایر سنین معنیدار بود (01/0p<) که میتواند بهدلیل افزایش تولید در این محدودة زمانی باشد.
پرونده مقاله
در این مطالعه واریانتهای بیوشیمیائی در میان بیوارهای مربوط به 24 جدایه پاستورلا مولتوسیدای گوسفندی که توسط روش تخمیر میکروپلیت تعیین بیوتیپ شدهاند، مطالعه شده است. همه جدایهها از گوسفندان دچار آبریزش بینی استان آذربایجانشرقی جداسازی شده بودند. از میان 5 بیوار شناسائ چکیده کامل
در این مطالعه واریانتهای بیوشیمیائی در میان بیوارهای مربوط به 24 جدایه پاستورلا مولتوسیدای گوسفندی که توسط روش تخمیر میکروپلیت تعیین بیوتیپ شدهاند، مطالعه شده است. همه جدایهها از گوسفندان دچار آبریزش بینی استان آذربایجانشرقی جداسازی شده بودند. از میان 5 بیوار شناسائی شده شامل بیوارهای 2، 3، 6، 7 و 11 تنها بیوارهای 6 و 7 دارای واریانتهای بیوشیمیائی بودند. واریانتهای مانیتول منفی، مانیتول منفی- اورنتین دکربوکسیلاز (ODC) منفی و مانیتول منفی - مالتوز منفی در میان بیوارهای 6 و نیز واریانتهای ساکاروز مثبت در میان بیوارهای 7 از اختصاصات پاستورلا مولتوسیدای گوسفندی در این منطقه است.
پرونده مقاله
چکیده دیابت ملیتوس اختلالی متابولیکی است که گریبانگیر بشر بوده و از شیوع بالایی در سراسر جهان برخوردار میباشد. نارساییهای کبدی و کلیوی از عوامل عمده مرگ و میر در این بیماری شناخته شدهاند. گیاهان بسیاری از سراسر جهان جهت مداوای افراد دیابتیک توصیه شدهاند. هدف از این چکیده کامل
چکیده دیابت ملیتوس اختلالی متابولیکی است که گریبانگیر بشر بوده و از شیوع بالایی در سراسر جهان برخوردار میباشد. نارساییهای کبدی و کلیوی از عوامل عمده مرگ و میر در این بیماری شناخته شدهاند. گیاهان بسیاری از سراسر جهان جهت مداوای افراد دیابتیک توصیه شدهاند. هدف از این مطالعه ارزیابی اثرات محافظتی عصاره الکلی کلاله زعفران بر بافت کبد و کلیه موشهای صحرایی دیابتی شده توسط آلوکسان میباشد. بدین منظور، 72 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار، بهطور تصادفی در 6 گروه 12 تایی (شاهد سالم، سالم تیمار با عصاره، دیابتیک ملایم، دیابتیک ملایم تیمار با عصاره، شدیداً دیابتیک و شدیداً دیابتیک تیمار با عصاره) توزیع گردیدند. مؤثرترین دز کاهنده قند خون عصاره (40 میلیگرم بهازای هر کیلوگرم وزن بدن)، بهشکل محلول در سالین نرمال (10 میلیلیتر بهازای هر کیلوگرم وزن بدن) بهصورت داخل صفاقی و بهمدت 30 روز متوالی به گروههای تیمار با عصاره تزریق شد. گروههای شاهد نیز بههمان روش، سرم فیزیولوژی دریافت کردند. 4 ساعت بعد از آخرین تزریق عصاره، همزمان همه موشها با ایجاد جابهجایی در مهرههای گردن به راحتی کشته شدند. نمونههای بافتی اخذ شده از کبد و کلیه تمامی موشها در فرمالین بافری 10 درصد پایدار گردید. از نمونههای فوق با استفاده از شیوههای رایج پاساژ بافت و تهیه مقطع، برشهای هیستولوژی به ضخامت 5 میکرون تهیه گردید. آسیبشناسی بافتی کبد و کلیه موشهای دیابتی شده، حاکی از بروز تغییرات دژنراتیو در هپاتوسیتهای اطراف وریدچه مرکزی، گلومرولیت غشایی- افزایشی، تورم سلولهای پوششی لولههای ادراری، ارتشاح لمفوسیتی، پرخونی و خونریزی بود. آسیبهای مذکور در موشهای شدیداً دیابتیک بارزتر بود. در مشاهدات ریزبینی، کبد و کلیه موشهای دیابتیک تیمار با عصاره زعفران تقریباً طبیعی بهنظر میرسیدند. نتایج بررسی حاضر نشان میدهد که عصاره الکلی کلاله زعفران مانع از بروز آسیبهای زود هنگام کبد و کلیه در موشهای صحرایی دیابتیک تجربی میگردد. بنابراین، این عصاره میتواند پس از انجام کارآزماییهای شاهددار اتفاقی، بهعنوان عاملی مؤثر در پیشگیری نفروپاتی و هپاتوپاتی دیابتی توصیه گردد.
پرونده مقاله
هدف از تحقیق، ارزیابی توان ورزشی اسبهای عرب پس از تجویز اسید آسکوربیک خوراکی میباشد. مطالعه روی دو گروه 20 رأسی شاهد و تیمار از ن‍ژاد عرب در محدوده سنی 9-4 سال و با وزن 550-450 کیلوگرم انجام شد. پس از معاینه عمومی اسبها از لحاظ سلامتی، به گروه تیمار روزانه 20 گر چکیده کامل
هدف از تحقیق، ارزیابی توان ورزشی اسبهای عرب پس از تجویز اسید آسکوربیک خوراکی میباشد. مطالعه روی دو گروه 20 رأسی شاهد و تیمار از ن‍ژاد عرب در محدوده سنی 9-4 سال و با وزن 550-450 کیلوگرم انجام شد. پس از معاینه عمومی اسبها از لحاظ سلامتی، به گروه تیمار روزانه 20 گرم اسید آسکوربیک تا 30 روز خورانده شد. در پایان 30 روز دوباره معاینه عمومی انجام و دو نمونه خون از ورید وداج بههمراه الکتروکاردیوگرام در زمان استراحت و بلافاصله پس از تمرین در پیست 2160 متر از هر دو گروه اخذ گردید. در تجزیه و تحلیل آماری نتایج، میانگین مقادیر سرمی آسپارتات آمینوترانسفراز، لاکتات دهیدروژناز، کراتین فسفوکیناز، لاکتات و اسید اوریک هر دو گروه شاهد و تیمار بعد از ورزش در مقایسه با قبل از ورزش بهطور معنیدار (05/0p<) افزایش یافته بود، ولی میانگین میزان سرمی اسید آسکوربیک در هر دو گروه شاهد و تیمار پس از ورزش کاهش (05/0p<) یافته بود. میانگین تعداد ضربان قلب، در هر دو گروه شاهد و تیمار،بعد از ورزش نسبت به قبل از آن، افزایش معنیدار (05/0p<) داشت. تغییرات غیرطبیعی الکتروکاردیوگرام در هیچ یک از موارد، مشاهده نشد. با توجه به معنیدار بودن (05/0p<) اختلاف میانگین مقادیر کراتین فسفوکیناز و لاکتات پس از ورزش بین گروههای شاهد و تیمار، میتوان گفت تجویز اسید آسکوربیک، توانائی ورزشی اسبهای عرب را افزایش میدهد.
پرونده مقاله
هدف از این مطالعه بررسی اثر اینوزیتول با غلظت 1 نرمال بر جدا شدن قطره پروتوپلاسمی و الگوی حرکتی اسپرمهای دم اپیدیدیم گاومیش رودخانهای میباشد. بدین منظور، با مراجعه به کشتارگاه صنعتی ارومیه، از ماه فروردین تا ماه شهریور 1386، 50 جفت بیضه از گاومیشهای نر بالغ بلافاصله چکیده کامل
هدف از این مطالعه بررسی اثر اینوزیتول با غلظت 1 نرمال بر جدا شدن قطره پروتوپلاسمی و الگوی حرکتی اسپرمهای دم اپیدیدیم گاومیش رودخانهای میباشد. بدین منظور، با مراجعه به کشتارگاه صنعتی ارومیه، از ماه فروردین تا ماه شهریور 1386، 50 جفت بیضه از گاومیشهای نر بالغ بلافاصله بعد از کشتار جمعآوری و در مجاورت یخ 4 درجه سانتیگراد در عرض نیم ساعت به آزمایشگاه منتقل گردید. سپس اسپرمهای ناحیه دم اپیدیدیم با چند برش در ناحیه فاقد رگهای خونی جمعآوری و به محیط Hams F10 با pH نرمال اسپرم (7/6 الی4/7) در انکوباتور Co2 و بههمراه 10% سرم جنین گاو منتقل و پس از 15 دقیقه انکوباسیون در دمای 37 درجه سانتیگراد، اینوزیتول با غلظت 1 نرمال به اپندورفهای حاوی اسپرم اضافه گردید. سپس در دقایق 15، 30، 45، 60، 90، 120، 180، 240 و360 از نمونههای فوق لامهایی با رنگآمیزی ائوزین- نیگروزین تهیّه و همزمان با نرمافزارCASA جهت ارزیابی الگوهای حرکتی بررسی گردید. لامهای رنگآمیزی شده از نظر تعداد اسپرمهای زنده و مرده و اسپرمهای دارای قطره و فاقد قطره پروتوپلاسمی پروگزیمال و دیستال شمارش گردید. دادههای بهدست آمده از نرم افزار CASA با آزمون تی (t-Test) آنالیز گردید. نتایج نشان داد که اینوزیتول 1 نرمال تاثیر معنیدار در الگوهای حرکتی اسپرمها نداشته امّا در زمانهای 30، 120، 180 و 240 باعث افزایش معنیدار (05/0>p) در تعداد اسپرمهای زنده فاقد قطره پروتوپلاسمی میگردد.
پرونده مقاله
این مطالعه بهمنظور بررسی اثرات ویتامین E و سلنیوم بر سطح سرمی هورمونهای تیروئیدی در اسب نژاد عرب انجام گرفت. در این مطالعه 12 رأس اسب نژاد عرب نر که تقریباً همسن بودند، انتخاب و بر اساس سن (4و 5 ساله) در دو گروه 6 رأس تقسیم شدند. در هر گروه، از 6 رأس اسب، به 3 رأس، چکیده کامل
این مطالعه بهمنظور بررسی اثرات ویتامین E و سلنیوم بر سطح سرمی هورمونهای تیروئیدی در اسب نژاد عرب انجام گرفت. در این مطالعه 12 رأس اسب نژاد عرب نر که تقریباً همسن بودند، انتخاب و بر اساس سن (4و 5 ساله) در دو گروه 6 رأس تقسیم شدند. در هر گروه، از 6 رأس اسب، به 3 رأس، ویتامین E و سلنیوم با دز ا میلیلیتر به ازای 30 کیلوگرم وزن بدن (ساخت کارخانه نصرفریمان حاوی 50 میلیگرم ویتامین E و 5/0 میلیگرم سلنیت سدیم در هر میلیلیتر) هر 2 روز یکبار بهصورت عضلانی و بهمدّت 6 روز و 3 رأس نیز بهعنوان شاهد، مشابه گروه تیمار تحت تزریق سرم فیزیولوژی قرار گرفتند. به فاصله هر 2 روز از هر تزریق، از اسبهای هر گروه با استفاده از ونوجکت از ورید وداج خونگیری بهعمل آمد. پس از جداسازی سرم توسط سانتریفیوژ، میزان T3 و T4 بهروش الیزا اندازهگیری شد.بعد از تزریق اول، سطح سرمی هورمونهای تیروئیدی افزایش آماری معنیداری نسبت به گروه شاهد نشان داد (05/0p<) در حالیکه بعد از تزریق دوم، سطح سرمی T3 و T4 کاهش یافته و بهمیزان طبیعی و مشابه با گروه شاهد رسید اما بعد از تزریق سوم کاهش هورمونهای T3 و T4 کاملاً مشخص و از نظر آماری معنیداری بود (05/0p<). بر اساس نتایج حاصله، تزریق ویتامین E و سلنیوم بیش از دو نوبت باعث کاهش سطح سرمی هورمونهای T3 و T4 در اسب میگردد که با کاهش متابولیسم پایه بدن همراه بوده و به نفع حیوان نمیباشد.
پرونده مقاله