• XML

    isc pubmed crossref medra doaj doaj
  • فهرست مقالات


      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - طراحی الگوی نوآورانه مدیریت کانون کودکان اردبیل با تأکید بر تفکر خلاقانه
        نازیلا سلیمانی جواد جوان مجیدی
        آغاز پرورش بسیاری از توانایی‌های انسان از دوران کودکی شروع می‌گردد، که یکی از مهم‌ترین این توانایی‌ها خلاقیت، تفکر خلاقانه و برقراری رابطه اجتماعی صحیح است. در سال‌های اخیر با رشد جمعیت کودکان سبب شده بیشتر به فضاهای آموزشی و آموزش توجه شود. متأسفانه هنوز در ایران آموزش چکیده کامل
        آغاز پرورش بسیاری از توانایی‌های انسان از دوران کودکی شروع می‌گردد، که یکی از مهم‌ترین این توانایی‌ها خلاقیت، تفکر خلاقانه و برقراری رابطه اجتماعی صحیح است. در سال‌های اخیر با رشد جمعیت کودکان سبب شده بیشتر به فضاهای آموزشی و آموزش توجه شود. متأسفانه هنوز در ایران آموزش به روش سنتی انجام می‌گردد که نه‌تنها اضطراب و تنش در کودکان و نوجوانان ایجاد می‌کند بلکه باعث از بین رفتن انگیزه‌های خلاقیت نیز می‌شود. بر این اساس هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی نوآورانه مدیریت کانون کودکان اردبیل با تأکید بر تفکر خلاقانه بود. روش پژوهش حاضر توصیفی – تحلیلی است که شامل مطالعات کتابخانه‌ای جهت دستیابی به اصول و معیارهای طراحی و معماری کودکان است. یافته‌ها نشان داد که به‌منظور تأمین دید لازم دانش آموزان و نیز برقراری کلاس هیچ‌گونه ستون یا پایه ساختمانی در فضای کلاس نباید وجود داشته باشد. ارتفاع کلاس در مناطق سردسیر 3 متر و در مناطق گرمسیر 20/3 تا 50/3 متر است. عرض تخته در کلاس 70/2 تا 60/3 متر و حداقل فاصله دانش آموزان تا تخته 20/2 متر هست راهروها باید به‌گونه‌ای طراحی شوند که علاوه بر ویژگی ارتباطی، اتفاق خاصی در آن رخ دهد و احساس اشتیاق برای ادامه‌ی حرکت و راهنمایی برای یافتن به نقطه موردنظر را دارا باشد. همچنین استفاده از نورگیرهای سقفی نیز می‌تواند نور مناسبی را برای فضا تأمین نماید. برای اجتناب از برخورد کودک با درها و پنجره‌هایی که به مسیرهای حرکتی باز می‌شود، باید این مسیرها بافاصله‌ی مناسب از دیوارهای بنا ایجاد شود و از قرار دادن آن‌ها در مجاورت درها و پنجره‌ها اجتناب نمود. دیگر اینکه محل درب‌ها نیز باید به‌طور کامل قابل‌دیدن باشد. استفاده از طرح‌های رنگی با نقوش برجسته بر روی درها باعث بهتر دیده شدن آن‌ها می‌شود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - برازش مدل پارادایمی تعامل مشتری با تاکید بر مدیریت الکترونیکی ارتباط با مشتری(مطالعه دانشگاه‌های وابسته به بانک‌ها)
        سید محمد  عظیمی کیومرث  آریا سیدمهدی جلالی
        رشد فناوری اطلاعات و تغییراتی که به واسطه آن در نحوه ارتباط و تحلیل داده‌های مشتریان رخ داده است، روش‌های سنتی بازاریابی را تحت تاثیر قرار داده و روش‌هایی نوین که بیشتر در راستای ارتباط مستقیم و بازاریابی است را ایجاد کرده است. از سویی دیگر بانک‌ها و تعامل با مشتریان یک چکیده کامل
        رشد فناوری اطلاعات و تغییراتی که به واسطه آن در نحوه ارتباط و تحلیل داده‌های مشتریان رخ داده است، روش‌های سنتی بازاریابی را تحت تاثیر قرار داده و روش‌هایی نوین که بیشتر در راستای ارتباط مستقیم و بازاریابی است را ایجاد کرده است. از سویی دیگر بانک‌ها و تعامل با مشتریان یک ضرورت اجتناب ناپذیر است تا بتوانند در زمینه رقابت پذیری بمانند. بنابراین، هدف این پژوهش برازش مدل پارادایمی تعامل مشتری با تاکید بر مدیریت الکترونیکی ارتباط با مشتری با تاکید بر مدیریت الکترونیکی ارتباط با مشتری(مطالعه دانشگاه‌های وابسته به بانک‌ها) بود. روش این پژوهش کمی- پیمایشی و از نظر هدف کاربردی بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان و مشتریان شعب بانک‌‌ سپه در شهر تهران بوده است. در این بخش اندازه نمونه با استفاده از فرمول کوکران محاسبه شد و تعداد 385 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بود بود که اعتبار آن توسط سه استاد خبره بررسی شد. همچنین پایایی نیز با آزمون آلفای کرونباخ انجام شد که حاصل آن 88/0 بود. برای تجزیه و تحلیل نتایج نیز از روش معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که شرایط علی دارای مقدار 32/0-R2 و 19/0-Q2 بود. عوامل زمینه‌ای با مقدار(31/0-R2 و 20/0-Q2)، عوامل مداخله‌گر با مقدار(45/0-R2 و 30/0-Q2)، عوامل راهبردی با مقدار( 44/0-R2 و 22/0-Q2) و در نهایت پیامدها نیز با مقدار(36/0-R2 و 22/0-Q2) بودند. در کل مدل مورد نظر دارای برازش مناسبی بود. می‌توان نتیجه گرفت که عواملی(زمینه‌ای، مداخله‌گر، راهبردها، محوری و پیامدها) که در پژوهش حاضر دارای اثر معناداری در مدل بودنند می‌توانند مورد توجه برنامه ریزان نظام بانکداری و برنامه‌ریزان قرار گیرند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه حرفه‌ای در میان مدیران مدارس متوسطه استان خراسان شمالی
        مرتضی آخری مریم تقوایی سعید صفاریان همدانی
        هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه حرفه‌ای در میان مدیران مدارس متوسطه استان خراسان شمالی بود. روش پژوهش حاضر آمیخته و از نظر هدف در زمره پژوهش‌های کاربردی و از لحاظ زمانی، مقطعی بود. مشارکت کنندگان در بخش کیفی 14 خبره مرتبط موضوع در استان خراسان شمالی بودن چکیده کامل
        هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه حرفه‌ای در میان مدیران مدارس متوسطه استان خراسان شمالی بود. روش پژوهش حاضر آمیخته و از نظر هدف در زمره پژوهش‌های کاربردی و از لحاظ زمانی، مقطعی بود. مشارکت کنندگان در بخش کیفی 14 خبره مرتبط موضوع در استان خراسان شمالی بودند که با روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب شدند و ابزار پژوهش، مصاحبه‌های نیمه ساختاریافته بود. تمام یافته‌ها کدگذاری شدند و برای اعتبار از دیدگاه مشارکت‌کنندگان و خبرگان و برای پایایی نیز از ضریب توافق استفاده شد(87/0=CVR). در بخش کمی جامعه آماری، مدیران مدارس دوره‌های تحصیلی مختلف در سال 1399-1398 به تعداد 1957 نفر بودند که بر اساس جدول مورگان 322 نفر به‌ عنوان حجم نمونه و با روش سیستماتیک انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته بر مبنای یافته‌های کیفی بود. این پرسشنامه شامل 6 بعد اصلی، 14 مؤلفه و 100 گویه بود که بر اساس مقیاس لیکرت(بر مبنای نمره 1 تا 6) نمره‌گذاری شد. اعتبار پرسشنامه با نقادی و مشورت اساتید سنجش احصا شد و پایایی نیز با آزمون آلفای کرونباخ به دست آمد(88/0= α). تحلیل داده‌ها نشان داد 6 بعد اصلی توسعۀ حرفه‌ای شامل(رهبری آموزشی، رهبری استراتژیک، مدیریت ارتباطات، مدیریت سازمان و رهبری اخلاقی و توسعه حرفه ای) و 14 مولفۀ(مدیریت بر یادگیری وآموزش، ایجاد محیط مساعد یادگیری، ارزیابی برنامه درسی، ترسیم چشم انداز، بهبود مستمر مدارس، ارتباطات اثربخش، رابطه با ذینفعان، مدیریت عملیات، مدیریت منابع، هدایت افراد و تیم، اخلاق حرفه‌ای، اصول و هنجارهای اخلاقی- اسلامی، توسعه حرفه‌ای خویش و توسعه حرفه‌ای منابع انسانی) از دیدگاه خبرگان بود. نتایج معادلات ساختاری با نرم افزار PLS Smart نیز نشان داد متغیرهای پژوهش قادر به پیش بینی 69/0 توسعه حرفه‌ای هستند. نیکویی برازش کلی مدل نیز در حد مطلوب بود(54/0=GOF). پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - تدوین الگوی کیفیت‌بخشی مدارس کارآفرین در هنرستان ‌های شهر ساری
        سیده خدیجه هاشمی عصمت مسعودی ندوشن زینب گلزاری
        مقاله حاضر با هدف تدوین الگوی کیفیت بخشی مدارس کارآفرین در هنرستانها ی شهرساری انجام شد.روش پژوهش از نوع مطالعات آمیخته اکتشافی (کیفی-کمی) می باشد که از نظریه داده بنیاد دربخش کیفی واز روش توصیفی-پیمایشی در بخش کمی استفاده شده است. مشارکت کنندگان در بخش کیفی شامل متخصصا چکیده کامل
        مقاله حاضر با هدف تدوین الگوی کیفیت بخشی مدارس کارآفرین در هنرستانها ی شهرساری انجام شد.روش پژوهش از نوع مطالعات آمیخته اکتشافی (کیفی-کمی) می باشد که از نظریه داده بنیاد دربخش کیفی واز روش توصیفی-پیمایشی در بخش کمی استفاده شده است. مشارکت کنندگان در بخش کیفی شامل متخصصان تعلیم و تربیت از جمله اساتید دانشگاه ، معلمان وهنرآموزان، مدیران مدارس ،کارکنان اداره کل آموزش و پرورش مازندران بودند که ازطریق روش نمونه گیری هدفمند و به کارگیری معیاراشباع نظری، مصاحبه با 14 نفر انجام شد.دربخش کمی جامعۀ آماری تحقیق شامل مدیران،هنرآموزان ودبیران هنرستانها ی شهر ساری در سال تحصیلی 1399-1400می باشد.حجم نمونه با جدول مورگان،298نفر تعیین وداده ها به روش تصادفی طبقه ای جمع آوری شد.داده ها در بخش کیفی ازطریق مصاحبۀ نیمه ساختاریافته ودربخش کمی با استفاده از پرسشنامۀ محقق ساخته گردآوری شدند.همچنین داده ها در بخش کیفی به وسیلۀ کدگذاری باز، محوری وانتخابی ودر بخش کمی با استفاده از تحلیل عاملی مرتبه دوم ومدل سازی ساختاری مورد تحلیل قرار گرفتند؛ براساس نتایج تعداد 73 کد باز(مفاهیم)،20 کد محوری (ابعاد و مولفه ها)و6 کد انتخابی(مقوله های اصلی)احصاء شدند مقوله های عمده وهسته ای در قالب ابعاد 6 گانه شرایط علی از جمله (منابع انسانی، منابع مالی، آموزش، ارتباطات، شبکه سازی، پشتیبانی فرهنگی)،پدیده محوری (توسعه کیفیت بخشی )،شرایط زمینه ای(فرهنگ سازی، مهارتهای مدیریتی ، برنامه ریزی عملیاتی، استفاده از فناوری)،شرایط مداخله گر (موانع ادراکی، موانع عملیاتی، تعارضات)،راهبردها(جذب فناوری، برنامه درسی انعطاف پذیر، تربیت افراد کارآفرین) و پیامدها (درک فرصت، پذیرش ریسک، تربیت نیروی متخصص )به سطح انتزاعی بالاتر ارتقاء داده شدند والگوی پارادایمی پژوهش ارائه گردید.در بخش کمی نیز الگوی کیفیت بخشی مدارس کارافرین مورد تایید قرار گرفت. این نتایج بینش های ارزشمندی برای مدیران در خصوص کیفیت بخشی درهنرستانها در حوزه کارآفرینی ایجاد می کند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - توان تبیین‌شوندگی اثربخشی سازمان‌های آموزش و پرورش توسط مولفه‌های هوش سازمانی و اولویت‌بندی آن‌ها
        مرضیه احمدپور رمضان جهانیان پریسا ایران نژاد
        هوش سازمانی، مفهوم جدیدی در عرصه ادبیات سازمان و مدیریت می‌باشد که شامل تمام ظرفیت‌های فکری کارکنان سازمان است. موفقیت هر سازمان در دستیابی به اهدافش، توسط منابع انسانی باهوش تضمین می‌شود. سازمان‌های آموزش و پرورش نیز جهت دستیابی به اهداف خود (اثربخشی سازمانی)، نیازمند چکیده کامل
        هوش سازمانی، مفهوم جدیدی در عرصه ادبیات سازمان و مدیریت می‌باشد که شامل تمام ظرفیت‌های فکری کارکنان سازمان است. موفقیت هر سازمان در دستیابی به اهدافش، توسط منابع انسانی باهوش تضمین می‌شود. سازمان‌های آموزش و پرورش نیز جهت دستیابی به اهداف خود (اثربخشی سازمانی)، نیازمند کارکنانی باهوش سازمانی بالا هستند. پژوهش حاضر با هدف مطالعه تبیین‌شوندگی اثربخشی سازمان‌های آموزش و پرورش توسط مولفه‌های هوش سازمانی صورت گرفته است. جامعه آماری شامل تمامی کارکنان آموزش و پرورش منطقه 16 شهر تهران است که تعداد 82 نفر از آن‌ها بر اساس فرمول کوکران به روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک انتخاب شده اند. روش پژوهش، از نوع توصیفی- همبستگی بوده و براساس اهداف نیز پژوهشی کاربردی است. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه استاندارد هوش سازمانی آلبرشت با 49 گویه و ضریب آلفای کرونباخ 98/0 و پرسشنامه اثربخشی سازمانی محقق ساخته توسط حمیدی با 20 گویه و ضریب آلفای کرونباخ 96/0 می‌باشد که روایی آن توسط اساتید فن تایید گردیده است. تجزیه و تحلیل داده ها، در سطح آمار توصیفی (فراوانی، میانگین و انحراف معیار) و در سطح آمار استنباطی با استفاده از نرم افزار SPSS و از طریق آزمون کالموگروف – اسمیرنوف، تحلیل رگرسیون تک متغیره و آزمون رتبه ای فریدمن، انجام شده است. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهند که تمام مولفه‌های هوش سازمانی، قادر به پیش‌بینی اثربخشی سازمان‌های آموزش و پرورش هستند. البته در میان مولفه‌های هوش سازمانی، مولفه روحیه دارای پایین‌‌ترین میزان سهم همبستگی با اثربخشی سازمانی است و کمترین قدرت پیش بینی کنندگی را دارد. همچنین طبق یافته‌های آزمون رتبه ای فریدمن، مولفه روحیه با بالاترین میانگین رتبه، در اولویت اول قرار دارد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - مدل‌سازی پویایی سیستم‌های مدیریت استعداد در شرکت‌های دانش بنیان: رویکرد آموزش
        سمیه شامانی سید محمد زرگر سید عبدالله حیدریه هادی همتیان
        شرکت‌های دانش بنیان برای جذب استعداد‌ها و توجه به رویکرد آموزش آنها، باعث توانمندی و موفقیت سازمان در امر نیروی انسانی و توسعه‌ آن‌ها تلقی‌ می‌شود. در این پژوهش هدف ارائه یک مدل علت و معلولی در قالب مدلسازی پویایی سیستم‌ها و تحلیل سناریوهای مطرح به خصوص آموزش و تحلیل آن چکیده کامل
        شرکت‌های دانش بنیان برای جذب استعداد‌ها و توجه به رویکرد آموزش آنها، باعث توانمندی و موفقیت سازمان در امر نیروی انسانی و توسعه‌ آن‌ها تلقی‌ می‌شود. در این پژوهش هدف ارائه یک مدل علت و معلولی در قالب مدلسازی پویایی سیستم‌ها و تحلیل سناریوهای مطرح به خصوص آموزش و تحلیل آن روی عملکرد این شرکت هاست. تحقیق به دید هدف از نوع مطالعات کاربردی و از دید جمع آوری داده‌های مورد نیاز توصیفی محسوب‌ می‌شود. کارشناسان پژوهش 5 نفر از اساتید برجسته مدیریت منابع انسانی و مدیریت صنعتی و از نرم افزار ونسیم 22 برای مدلسازی پویایی سیستم‌ها استفاده شده است. پس از مرور مبانی نظری شاخص‌های عملکردی در قالب کارت امتیازی متوازن به چهار بخش تقسیم و مدل براساس نظرات مطرح در بخش مبانی شکل گرفته است. مدل کمی سازی شده و سپس با آزمون‌های اعتبارسنجی مدل پویا مورد ارزیابی قرار گرفت و در نهایت سناریوها توسعه و شبیه سازی شدند. نتایج آزمون سناریو‌ها نشان داد که افزایش میزان جایگزینی و آموزش در سناریوی اول با افزایش تعداد افراد مستعد در سازمان موجب افزایش عملکرد سازمانی و افزایش مدیریت شایستگی و توسعه شغلی در سناریوی دوم می‌شود. استعداد در سازمان و همچنین افزایش متغیر نظام جبران خدمات و عدالت سازمانی در سناریوی سوم با حفظ استعداد باعث افزایش عملکرد سازمانی‌ می‌شود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        7 - تاثیر آموزش مدیریت کارآفرینی بر هوشیاری کارآفرینانه دانشجویان پردیس چمران دانشگاه فرهنگیان با نقش میانجی اثربخشی آموزش
        امیررضا علیزاده مجد محبوبه پرگو عارفه داودی
        هر جامعه‌ای به دنبال آن است که زمینه را برای رشد و توسعه فعالیت‌های کارآفرینانه مهیا کرده و بخش قابل‌توجهی از سرمایه‌های خود را در این مسیر هدایت کند. یکی از این سرمایه‌ها که می‌تواند به‌عنوان یک مزیت رقابتی در اقتصاد کارآفرینی مطرح باشد نیروی انسانی است. به همین دلیل ب چکیده کامل
        هر جامعه‌ای به دنبال آن است که زمینه را برای رشد و توسعه فعالیت‌های کارآفرینانه مهیا کرده و بخش قابل‌توجهی از سرمایه‌های خود را در این مسیر هدایت کند. یکی از این سرمایه‌ها که می‌تواند به‌عنوان یک مزیت رقابتی در اقتصاد کارآفرینی مطرح باشد نیروی انسانی است. به همین دلیل بخشی از برنامه‌های آموزشی در یک اقتصاد کارآفرین محور معطوف به توسعه قابلیت‌های فردی برای حرکت‌های کارآفرینی می‌باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش مدیریت کارآفرینی بر هوشیاری کارآفرینانه دانشجویان پردیس چمران دانشگاه فرهنگیان با نقش میانجی اثربخشی آموزش می‌باشد. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را 104 نفر از دانشجویان کارشناسی آموزش ابتدایی تشکیل می‌دهد که در دوره آموزشی آنلاین کارآفرینی شرکت نمودند. نمونه‌گیری از طریق روش تصادفی ساده انجام و با استفاده از جدول مورگان حجم نمونه 84 نفر تعیین گردید.برای جمع‌آوری داده از ابزار پرسشنامه که استفاده شده است. برای بررسی فرضیه‌های پژوهش از روش معادلات ساختاری و نرم‌افزار اسمارت پی ال اس استفاده شد. نتایج به‌ دست آمده نشان می‌دهد که آموزش مدیریت کارآفرینی بر هوشیاری کارآفرینانه و اثر آموزش تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین نقش میانجی اثربخشی آموزش در تأثیرگذاری آموزش مدیریت کارآفرینی بر هوشیاری کارآفرینانه مورد پذیرش قرار گرفت و نشان داده شد که دانشگاه در کنار آموزش‌‌های علمی و گاهی مهارت‌های فنی رشته موردنظر، آموزش مدیریت کارآفرینی ارائه می‌کند این امر سبب می‌شود دانشجویانی که ویژگی‌های کارآفرینانه را از خانواده با خود آورده‌اند و آموزش مدیریت کارآفرینی را نیز دیده‌اند تمایل به راه‌اندازی کسب‌وکار پیدا کنند. هوشیاری کارآفرینانه باعث افزایش رشد اقتصادی می‌شود، بهره‌وری را بالا می‌برد و باعث به وجود آمدن فناوری، کالاها و خدمات جدید و عملکرد صادراتی بهتر می‌شود و پیشنهادهایی در جهت کمک به آن دسته از دانشجویانی که آموزش کارآفرینی را ندیده‌اند ارائه شود و از طرفی این پیشنهادها منجر به تقویت دانشجویان آموزش‌دیده شود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        8 - مدل مهارت‌های نوین سازمانی کارکنان دانشگاه آزاد با تأکید بر ابعاد (مدیریت دانش اطلاعاتی، هوشمندی حرفه‌ای، اسکن‌گرایی محیطی)
        فرشته پورمظاهریان بدری شاه طالبی محبوبه سادات فدوی
        مهارت‌های سازمانی همواره امری محوری برای سازمان‌ها بوده است، اما در دهه‌های اخیر تحولات مختلفی که منجر به شکل‌گیری پارادایم اطلاعاتی در سطح جهانی شده است، نوع و ماهیت این مهارت‌ها در سازمان‌ها را دچار تغییر کرده است. اکنون سازمان‌ها نیاز به کارمندانی دارند که مهارت‌های چکیده کامل
        مهارت‌های سازمانی همواره امری محوری برای سازمان‌ها بوده است، اما در دهه‌های اخیر تحولات مختلفی که منجر به شکل‌گیری پارادایم اطلاعاتی در سطح جهانی شده است، نوع و ماهیت این مهارت‌ها در سازمان‌ها را دچار تغییر کرده است. اکنون سازمان‌ها نیاز به کارمندانی دارند که مهارت‌های نوین سازمانی را داشته باشند و بتوانند خودشان را با وضعیت نوین سازگار کنند. در همین راستا پژوهش حاضر به دنبال ارائه مدل مهارت‌های نوین سازمانی کارمندان دانشگاه آزاد اسلامی با تأکید بر ابعاد اطلاعات‌محور بود. روش پژوهش از نوع کیفی با رویکرد تحلیل مضمونی بود. داده‌های پژوهش حاضر کلیه مقالات علمی به زبان فارسی و انگلیسی مرتبط با مهارت‌های سازمانی است که در فاصله زمانی سال 2007 تا 2022 میلادی (برای مقالات انگلیسی) و سال 1389 تا 1401 (برای مقالات فارسی) در پایگاه‌های معتبر منتشر شده‌اند. روش نمونه‌گیری هدفمند ملاک‌محور بود که بر اساس آن، 45 مقاله (21 مقاله فارسی و 24 مقاله انگلیسی) به‌عنوان نمونه انتخاب و بررسی شده‌اند. برای سنجش روایی محتوایی و با استفاده از ضریب نسبی روایی محتوا (CVR) استفاده شد. . گویه‌هایی که مقدار شاخص CVR آن‌ها کمتر از 6/0 بود، حذف شده و در نهایت از 54 گویه ابتدایی، 45 گویه تأیید شدند. یافته‌های پژوهش بیانگر این بود که مهارت‌های نوین سازمانی مرتبط با اطلاعات‌محوری کارمندان دانشگاه آزاد اسلامی عبارت‌اند از: مدیریت دانش اطلاعاتی (با مضامین سازمان‌دهنده ذهنیت اطلاعاتی، یادگیری دانش‌محور، نوآوری خلاقانه)، اسکن‌گرایی محیطی (با مضامین سازمان‌دهنده هوشیاری محیطی، ردیابی محیطی، بینایی سازمانی، مدیریت زمان) و هوشمندی حرفه‌ای (با مضامین سازمان‌دهنده هوش اخلاقی، هوش فرهنگی، هوش اجتماعی، هوش استراتژیک). این مضامین در ارتباط و پیوند تنگاتنگ با یکدیگر قرار دارند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        9 - تبیین ابعاد و شاخصه‌های مدل سرمایه انسانی در نظام آموزش ‌و پرورش ایران
        ماشالله عزیزی نقی کمالی رسول داودی
        امروزه سرمایه انسانی به‌عنوان رکن اصلی موفقیت سازمان‌ها شناخته می‌شود. بنابراین، پژوهش حاضر ازنظر هدف، پژوهشی کاربردی و ازنظر شیوه اجرا، پژوهشی تلفیقی(کیفی/کمّی) بود. در بخش کیفی، مشارکت‌کنندگان شامل 15 نفر از خبرگان دانشگاهی شهر زنجان در سال تحصیلی 99-1398 بودند که با چکیده کامل
        امروزه سرمایه انسانی به‌عنوان رکن اصلی موفقیت سازمان‌ها شناخته می‌شود. بنابراین، پژوهش حاضر ازنظر هدف، پژوهشی کاربردی و ازنظر شیوه اجرا، پژوهشی تلفیقی(کیفی/کمّی) بود. در بخش کیفی، مشارکت‌کنندگان شامل 15 نفر از خبرگان دانشگاهی شهر زنجان در سال تحصیلی 99-1398 بودند که با روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب شدند. در بخش کمّی پژوهش، جامعه آماری شامل مدیران مدارس متوسطه شهر زنجان در سال تحصیلی 1398-99 به تعداد 1029 نفر بودند که حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان 292 تعیین و با روش نمونه‌گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش بخش کیفی مصاحبه‌های نیمه ساختاریافته و در بخش کمّی نیز پرسشنامه محقق ساخته بود. اعتبار یافته‌های کیفی با دیدگاه اساتید و پایایی نیز با کدگذاری مجدد 89/0 محاسبه شد. همچنین اعتبار ابزار کمّی با دیدگاه خبرگان و پایایی آن نیز با آزمون آلفای کرونباخ 81/0 به دست آمد. برای تحلیل داده‌ها در بخش کیفی از روش تحلیل مضمون و برای تحلیل بخش کمّی نیز از تحلیل عاملی تأییدی و مدل‌یابی ساختاری با نرم‌افزار Amos24 استفاده شد. نتایج نشان داد سرمایه انسانی دارای 5 بعد، 20 مؤلفه و 70 شاخص بود که ابعاد، شامل مهارتی (5 مؤلفه)، دانشی (4 مؤلفه)، اخلاقی(4 مؤلفه)، سلامت روانی (4 مؤلفه) و اجتماعی- فرهنگی 3 مؤلفه) بود. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که مدل‌های اندازه‌گیری، برازش مناسبی دارند مقدار RMSEA از 08/0 کمتر، مقادیر GFIو AGFIو NFI بزرگ‌تر از 9/0 و شاخص‌های (PNFI و PCFI) بیشتر از 5/0 بود. نتایج معادلات ساختاری نیز نشان داد همه ابعاد تأثیر مستقیم و مثبتی بر سرمایه انسانی داشتند (05/0>P). پرونده مقاله