تدوین الگوی کیفیت‌بخشی مدارس کارآفرین در هنرستان ‌های شهر ساری

محورهای موضوعی :

سیده خدیجه هاشمی ¹ (دانشجوی دکتری مدیریت آموزشی، واحد تهران جنوب، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.)
عصمت مسعودی ندوشن ² (استادیار گروه مدیریت آموزشی، واحد تهران جنوب، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.)
زینب گلزاری ³ (دکتری مدیریت آموزشی، واحد تهران جنوب، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.)

تاریخ دریافت : 1400/03/11 تاریخ پذیرش : 1401/05/12 تاریخ انتشار : 1402/04/01

کلید واژه: نظریۀ داده بنیاد, مدرسه کارآفرین, کیفیت بخشی, هنرستان ها,

چکیده مقاله :

مقاله حاضر با هدف تدوین الگوی کیفیت بخشی مدارس کارآفرین در هنرستانها ی شهرساری انجام شد.روش پژوهش از نوع مطالعات آمیخته اکتشافی (کیفی-کمی) می باشد که از نظریه داده بنیاد دربخش کیفی واز روش توصیفی-پیمایشی در بخش کمی استفاده شده است. مشارکت کنندگان در بخش کیفی شامل متخصصان تعلیم و تربیت از جمله اساتید دانشگاه ، معلمان وهنرآموزان، مدیران مدارس ،کارکنان اداره کل آموزش و پرورش مازندران بودند که ازطریق روش نمونه گیری هدفمند و به کارگیری معیاراشباع نظری، مصاحبه با 14 نفر انجام شد.دربخش کمی جامعۀ آماری تحقیق شامل مدیران،هنرآموزان ودبیران هنرستانها ی شهر ساری در سال تحصیلی 1399-1400می باشد.حجم نمونه با جدول مورگان،298نفر تعیین وداده ها به روش تصادفی طبقه ای جمع آوری شد.داده ها در بخش کیفی ازطریق مصاحبۀ نیمه ساختاریافته ودربخش کمی با استفاده از پرسشنامۀ محقق ساخته گردآوری شدند.همچنین داده ها در بخش کیفی به وسیلۀ کدگذاری باز، محوری وانتخابی ودر بخش کمی با استفاده از تحلیل عاملی مرتبه دوم ومدل سازی ساختاری مورد تحلیل قرار گرفتند؛ براساس نتایج تعداد 73 کد باز(مفاهیم)،20 کد محوری (ابعاد و مولفه ها)و6 کد انتخابی(مقوله های اصلی)احصاء شدند مقوله های عمده وهسته ای در قالب ابعاد 6 گانه شرایط علی از جمله (منابع انسانی، منابع مالی، آموزش، ارتباطات، شبکه سازی، پشتیبانی فرهنگی)،پدیده محوری (توسعه کیفیت بخشی )،شرایط زمینه ای(فرهنگ سازی، مهارتهای مدیریتی ، برنامه ریزی عملیاتی، استفاده از فناوری)،شرایط مداخله گر (موانع ادراکی، موانع عملیاتی، تعارضات)،راهبردها(جذب فناوری، برنامه درسی انعطاف پذیر، تربیت افراد کارآفرین) و پیامدها (درک فرصت، پذیرش ریسک، تربیت نیروی متخصص )به سطح انتزاعی بالاتر ارتقاء داده شدند والگوی پارادایمی پژوهش ارائه گردید.در بخش کمی نیز الگوی کیفیت بخشی مدارس کارافرین مورد تایید قرار گرفت. این نتایج بینش های ارزشمندی برای مدیران در خصوص کیفیت بخشی درهنرستانها در حوزه کارآفرینی ایجاد می کند.

چکیده انگلیسی:

The aim of this paper was to develop a quality pattern in entrepreneurial schools in vocational schools in Sari. The research method is a kind of mixed exploratory (qualitative-quantitative) studies in which the data-based theory was used in the qualitative part and the descriptive-survey method was used in the quantitative part. Participants in the qualitative section included educational specialists including university professors, teachers , school principals, staff of the General Department of Education in Mazandaran. Through purposive sampling method and theoretical saturation criteria, 14 people were interviewed .In quantitative part, The statistical population of the study includes principals and teachers in vocational schools in Sari in the academic year 1399-1400. The sample size was determined by Morgan table, 298 people and data were collected by stratified random sampling. Data were collected using a researcher-made questionnaire. Also, the data were analyzed in the qualitative part by open, axial and selective coding and in the quantitative part by second-order factor analysis and structural modeling; Based on the results, 73 open codes (concepts), 20 axial codes (dimensions and components) and 6 selected codes (main categories) were counted. Major categories in the form of 6 dimensions of causal conditions, including (human resources, financial resources, Education, communication, networking, cultural support), central phenomenon (quality development), contextual conditions (culture building, management skills, operational planning, use of technology), intervening conditions (perceptual barriers, operational barriers, conflicts) Strategies (technology absorption, flexible curriculum, entrepreneurial training) and outcomes (opportunity perception, risk acceptance, expert training) were upgraded to a higher abstract level. The research paradigm pattern was presented. In the quantitative part, the quality model of entrepreneurial schools was confirmed. These results provide valuable insights for managers on the quality of entrepreneurship in Vocational Schools.