اسطوره درتمام ادوار وسبکهای شعر فارسی، براساس نطام فکری و اندیشگی هردوره، جلوهگاهِ جهانبینی مردمان آن عصربوده است و با اشکال وکارکردهای متفاوت ی در شعروارد شده است. درقرن دهم هجری،باروی کارآمدن دولت صفوی،تحولی اساسی در جامعه ایران وبه تبع آن در تمام حوزههای فکری وهن چکیده کامل
اسطوره درتمام ادوار وسبکهای شعر فارسی، براساس نطام فکری و اندیشگی هردوره، جلوهگاهِ جهانبینی مردمان آن عصربوده است و با اشکال وکارکردهای متفاوت ی در شعروارد شده است. درقرن دهم هجری،باروی کارآمدن دولت صفوی،تحولی اساسی در جامعه ایران وبه تبع آن در تمام حوزههای فکری وهنری آن رویداد. در این دوره،سبکی درشعرفارسی شکل گرفت که باسبکهای قبل از آن دارای تمایزاتی آشکار بودوشعرفارسی چه از لحاظ صوری و چه معنایی دگرگون شد. یکی ازعناصری که بیشترین دگرگونی در آن حاصل شد،نحوه به کارگرفته شدن اسطورهها در شعر شاعران این عصر است؛که با دورههای پیشین تمایز آشکار دارد.در توضیح این امربایدگفت،که شاعران سبک هندی اسطورههایی چون خضر،آب حیات و مسیح را ـکه بیشترین بسامد را در اشعار عرفانی دارند ـ با نگاهی غیرقدسی به کار بردهاند. امری که دلیل اصلی آنرا باید توجه شاعرعصرصفوی به زمین و واقعیات این جهانی و به تعبیری زمینی شدن شعر این دوره دانست.
پرونده مقاله
فنای نفس یکی از مباحث مهم عرفانی است که سنایی در غزلیات خود به آن پرداخته است. طرحوارههای تصوری ساختارهای معنادار و الگوهای نوظهوری هستند که از راه تجربه حسی و تعامل با محیط پیرامون شکل میگیرند و در شناخت ذهنیت شاعر و چگونگی مفهومسازی و مقولهبندی او از امور مختلف، م چکیده کامل
فنای نفس یکی از مباحث مهم عرفانی است که سنایی در غزلیات خود به آن پرداخته است. طرحوارههای تصوری ساختارهای معنادار و الگوهای نوظهوری هستند که از راه تجربه حسی و تعامل با محیط پیرامون شکل میگیرند و در شناخت ذهنیت شاعر و چگونگی مفهومسازی و مقولهبندی او از امور مختلف، مؤثر هستند. طرحواره حرکتی، یکی از اقسام مهم و پرکاربرد طرحوارههای تصوری در متون عرفانی است که با تحلیل آن میتوان به علل اصلی توجه سنایی به فنای نفس پی برد. در این پژوهش ابتدا سه طرحواره عشق به منزله سفر، شیوه قلندری به منزله سفر و دین به منزله سفر در غزلیات سنایی بررسی شده است و سپس تحلیلی شناختی از آنها ارائه گردیده است.
پرونده مقاله
جهان بینى نگر شکلّى انسان به هستى وخویش است که پاسخگوى سؤالهای اساسى وی نیز هست؛این پرسشها شامل جهان و چگونگی پدیدآمدن آن تا جایگاه موجودات و چگونگی هست شدن آنها و بهویژه نگاه به انسان و جایگاه او در هستی، تا تشریح جهان بعد از مرگ و در نهایت نگاه به پایان هستی است. ف چکیده کامل
جهان بینى نگر شکلّى انسان به هستى وخویش است که پاسخگوى سؤالهای اساسى وی نیز هست؛این پرسشها شامل جهان و چگونگی پدیدآمدن آن تا جایگاه موجودات و چگونگی هست شدن آنها و بهویژه نگاه به انسان و جایگاه او در هستی، تا تشریح جهان بعد از مرگ و در نهایت نگاه به پایان هستی است. فلوطین از اندیشمندان قرن دوم میلادی و از شاگردان افلاطون، با اندیشۀ خاص خود راه جدیدی در فلسفه گشود. مولانا جلال الدین بلخی، شاعر و عارف بزرگ فارسیزبان قرن هفتم هجری قمری نیز با عرفان عاشقانۀ خود نگاه خاصی به هستی داشته است. پرسش اصلی که این پژوهش در پی پاسخ به آن است، چگونگی نگاه این دو اندیشمند به هستی است. برای یافتن پاسخ با توجّه به روش تطبیقی، به تحلیل تطبیقی شاخصههای جهاننگری در آثار فلوطین و مولانا پرداختهایم و با بررسیوتجزیهوتحلیل،ارتباطهاوشباهتهایو تفاوتها بین جهانشناسی آنان مشخص گردیده است. نتیجۀ کلام آنکه هستیشناسی مولانا و فلوطین به هم نزدیک است؛ با این حال تفاوت هایی هم در این مورد دیده میشود.
پرونده مقاله
جوزف کمپبل با ارائه کهنالگوی سفر قهرمان، کوشیده است نشان دهد که سفر قهرمانان در آثار روایی ملتهای مختلف، غالباً از الگوی واحدی تبعیت میکند. به عقیدۀ او این الگو از سه بخشِ جدایی، تشرف و بازگشت تشکیل شده است. در پژوهش حاضر میزان تطابق سفر داراب در دارابنامه طرسوسی، ب چکیده کامل
جوزف کمپبل با ارائه کهنالگوی سفر قهرمان، کوشیده است نشان دهد که سفر قهرمانان در آثار روایی ملتهای مختلف، غالباً از الگوی واحدی تبعیت میکند. به عقیدۀ او این الگو از سه بخشِ جدایی، تشرف و بازگشت تشکیل شده است. در پژوهش حاضر میزان تطابق سفر داراب در دارابنامه طرسوسی، با این الگو بررسی شده است. پیکی داراب را به سفر دعوت میکند. در ابتدا در اجابتِ دعوت، تعلّل میورزد، سپس سفر را آغاز میکند. با فائق آمدن بر نگهبانان آستان نخستین، وارد جادة آزمون میشود و بر موانع آن غلبه میکند. سپس با زن وسوسهگر مواجه میشود و سرانجام با خدابانو ازدواج میکند. وی در آشتی با پدر موفق است و به برکت نهایی میرسد. اگرچه او در ابتدا از بازگشت امتناع میکند، در نهایت به وطن باز میگردد و از نگهبانان آستان بازگشت عبور میکند و با غلبه بر مشکلات پیش رو، ارباب دو جهان میشود. هرچند بخشهای اندکی از الگوی کمپبل در این داستان وجود ندارد، نتایج پژوهش گویای تطابق این سفر بر الگوی یاد شده است.
پرونده مقاله
هدف این نوشتار،بررسی داستان رستم وسهراب با توجه به فضایل اخلاقی در اندیشه ارسطو است. فضیلت از نگاه ارسطو،ملکه اخلاقی ستودهای است که میان دو حد افراط وتفریط جای دارد؛شجاعت،صداقت،بزرگمنشی،درستکاری در شمار این فضایلند. دراین مقاله،پس از نگاهی کوتاه به رویکرداخلاقی ارسطو چکیده کامل
هدف این نوشتار،بررسی داستان رستم وسهراب با توجه به فضایل اخلاقی در اندیشه ارسطو است. فضیلت از نگاه ارسطو،ملکه اخلاقی ستودهای است که میان دو حد افراط وتفریط جای دارد؛شجاعت،صداقت،بزرگمنشی،درستکاری در شمار این فضایلند. دراین مقاله،پس از نگاهی کوتاه به رویکرداخلاقی ارسطو در زمینه فضایل اخلاقی،این فضایل در داستان رستم وسهراب،بررسی شدهاند. تحلیل داستان رستم وسهراب از این نظر،نشان دهنده تناظری قابل اعتنامیان صفات اخلاقی و رفتاری شخصیتهای داستان با فضایل اخلاقی ارسطویی است و علاوه بر این،مؤید اهمیت اصول اخلاقی در شاهنامهومنش پهلوانان ایرانیـ حتی با توجه به رویکردهای مهم فلسفی در این زمینه ـاست؛چنانکه رفتار شخصیتی مانندسهراب،انطباقی قابل توجه بافضایل اخلاقی ارسطویی دارد.
پرونده مقاله
عنصر گفتوگو در حوزه ادبیات، ظرفیت و افق تازهای برای خوانش متون به دست داده است. عطار با بهرهگیری از این عنصر، در رابطه تربیتی مراد و مرید، در پی تبیین فرایند سیر و سلوک عارفانه با رهبری مراد و رسیدن به یک دگردیسی شخصیتی است. همسو با آن در تعلیم و تربیت نیز نوعی تعا چکیده کامل
عنصر گفتوگو در حوزه ادبیات، ظرفیت و افق تازهای برای خوانش متون به دست داده است. عطار با بهرهگیری از این عنصر، در رابطه تربیتی مراد و مرید، در پی تبیین فرایند سیر و سلوک عارفانه با رهبری مراد و رسیدن به یک دگردیسی شخصیتی است. همسو با آن در تعلیم و تربیت نیز نوعی تعامل کلامی و فکری بین مربی و متربی در جهت رسانیدن او به کمال فکری و شخصیتی وجود دارد. بنابراین همانندیهای درخور تأمّلی، برای ایجاد یک تعامل مدبّرانه بین سیر و سلوک عارفانه و تعلیم و تربیت به چشم میخورد. این مقاله با نگاهی نو، در صدد است تا در حوزه ادب عرفانی بدین عنصر بپردازد و با بازخوانی رابطه مراد و مرید بر اساس نظریه سازندهگرایی، همخوانی روایت عطار از سیر پرندگان به سوی سیمرغ را بررسی و تحلیل نماید. در ساختار این داستان تمثیلی، ضمن تمرکز بر مسأله گفتوگو، به عنوان عنصر کانونی و انسجامبخش، کارکردهای این نظریه مورد بررسی قرار میگیرند. بنابراین پیشبرد این اثر با تکیه بر گفتوگو است که موجب برجسته شدن، درک دیگری، مشارکت و سازماندهی گروهی میشود.
پرونده مقاله
انسانها همواره تصوّرات ذهنی خود را با نمادهایی عینی تعیّن بخشیدهند. از جمله این تصوّرات، آرمان جاودانگی است. بشر در تمام ادوارِ تاریخ برای فرار از مرگ، جاودانگی و بیمرگی را در ذهن خود پرورده است و این اندیشه (جاودانگی) را با عناصر طبیعت نشان داده است. یکی از این عناص چکیده کامل
انسانها همواره تصوّرات ذهنی خود را با نمادهایی عینی تعیّن بخشیدهند. از جمله این تصوّرات، آرمان جاودانگی است. بشر در تمام ادوارِ تاریخ برای فرار از مرگ، جاودانگی و بیمرگی را در ذهن خود پرورده است و این اندیشه (جاودانگی) را با عناصر طبیعت نشان داده است. یکی از این عناصر طبیعت که برای انسان نشان و رمز مفهوم جاودانگی بوده است، آتش است. این تصوّر از آتش به مرور زمان در فرایند جابهجایی به فرزند و تداوم نسلها انتقال پیدا کرده و نمود این تصوّر در زبان و بعضی از عبارات زبانی ماندگار شده است. عناوینی که اکنون برای اشاره به فرزند در زبان وجود دارد، همان عناوینی است که در گذشته به آتش اطلاق میشده است: از جمله عبارات زبانیِ اجاق کور، اجاق خانه و جمله دعاییِ اجاق خانهات خاموش مباد!. در این نوشتار نخست به بررسی یکی از مهمترین نمادپردازیهای آتش در تصوّراتِ گذشتگان که حاوی مفهوم جاودانگی بوده است، خواهیم پرداخت. در ادامه نشانههای زبانی که نمودارِ پیوندِ مفهوم جاودانگی و تداومِ هستی بینِ آتش و فرزند است، مورد بررسی قرار میگیرد.
پرونده مقاله
در این مقاله تلاش شده است تا ضمن تعریف و تبیین وجوه تشابه و تفاوت اسطوره و آیین و عرفان، تجلّی و تأثیر و ردّپای محسوس و نامحسوس زمان و مکان مقدّس اساطیری و آیینهای مربوط به هر یک در برگزیده نثر عرفانی فارسی تا قرن هفتم هجری قمری مورد تبیین و تحلیل قرار گیرد. با توجه به چکیده کامل
در این مقاله تلاش شده است تا ضمن تعریف و تبیین وجوه تشابه و تفاوت اسطوره و آیین و عرفان، تجلّی و تأثیر و ردّپای محسوس و نامحسوس زمان و مکان مقدّس اساطیری و آیینهای مربوط به هر یک در برگزیده نثر عرفانی فارسی تا قرن هفتم هجری قمری مورد تبیین و تحلیل قرار گیرد. با توجه به برخی بنیادهای مشترک اسطوره و عرفان در آفاق تاریخ تفکّر بشر، و در پرتو ضمیر ناخودآگاه مشترک وی، زمان و مکان قدسی و آیینی نیز به مثابه دو مقوله مشترک بین اسطوره و عرفان، کارکردهایی مشابه و مشترک یافتهاند که این تشابه و اشتراکات در متون عرفانی ادوار گوناگون، تجلّی یافتهاند. کارکردهایی از قبیل ترک دنیا، شهود حق، ادبدانی، بازگشت به زمان ومکان ازلی،احساس آرامش، تزکیه، درک حضورخدایان وطلب خواستهها.
پرونده مقاله
یکی از اسطورههای مربوط به مکانهای زیارتی در حوزه فرهنگ ایرانی اسطوره غیبت دختر در چشمه و یا چاه است که عمدتاً در باورهای عامیانه بازتاب دارد.شاید برخی داستانهای ایرانی،از جمله داستان ربایش شهرناز و ارنواز، دختران جمشید به دست ضحاک و آزادی آنها به دست فریدون و همچنین چکیده کامل
یکی از اسطورههای مربوط به مکانهای زیارتی در حوزه فرهنگ ایرانی اسطوره غیبت دختر در چشمه و یا چاه است که عمدتاً در باورهای عامیانه بازتاب دارد.شاید برخی داستانهای ایرانی،از جمله داستان ربایش شهرناز و ارنواز، دختران جمشید به دست ضحاک و آزادی آنها به دست فریدون و همچنین ماجرای غیبت کیخسرو در چشمه، پیشینهای برای اسطوره غیبت دختر باشد. برخی نیز ربایش دختر و یا گاو در فرهنگ آریایی را با فقدان باران مربوط میدانند. در بررسیهایی که به صورت میدانی و کتابخانهای انجام گرفت معلوم شد که این اسطوره بر پنج رکن استوار است که عبارتند از: غیبت دختر در محل مورد توجه، مکان غیبت که معمولاً در ارتباط با عناصر مربوط به آب مانند چشمه و یا چاه است، وجود عنصر شر که دختر به خاطر خلاصی از دست آنان غایب شده است، رؤیایی که از طریق آن ماجرای غیبت و قداست محل گوشزد میشود و توجه به قداست محل و برگزاری آیینهای زیارت. مکانهای مربوط با این اسطورهشامل تمام پیرانگاههای زرتشتی و تعدادقابل توجهی از موقعیتهای زیارتی اسلامی بهویژه موقعیتهای قدمگاهی است. در بررسی و تحلیل عناصر اسطوره، به ارتباط آن با موقعیت چشمه و آب، سنگ و صخره مقدس، شرارت نیروی اهریمنی و تازش بر نیروی قدسی، طلسم شدن آب و برکت و مسأله فقدان آب دقت شده است و با توجه به شواهد متعدد ارتباط این اسطوره با ناهید به اثبات رسیده است. با توجه به اینکه این اسطوره از طریق خواب ظاهر میشود،در پایان تحلیلی روانشناختی از آن ارائه شده است. در نتیجه میتوان گفت که فقدان عنصر آب در چاهها و چشمههای اعجابانگیز که به غیبت ناهید در آن مربوط بوده است، در دوران اسلامی به غیبت دختر یکی از اولیا تغییر کرده است.
پرونده مقاله
نوشتار حاضر به تطبیق وحدت وجود در اندیشه ابن عربی با آرای جامی و شبستری در این باره پرداخته است. ابنعربی، در نضج و کمال نظریه وحدت وجود بسیار تأثیرگذار بوده است. شبستری و جامی، در میان نویسندگان وشاعران ایرانی پس از سده هفتم وهشتم هجری، از جمله کسانی هستند که در انتقال چکیده کامل
نوشتار حاضر به تطبیق وحدت وجود در اندیشه ابن عربی با آرای جامی و شبستری در این باره پرداخته است. ابنعربی، در نضج و کمال نظریه وحدت وجود بسیار تأثیرگذار بوده است. شبستری و جامی، در میان نویسندگان وشاعران ایرانی پس از سده هفتم وهشتم هجری، از جمله کسانی هستند که در انتقال اندیشههای او نقش مهمی ایفا کردهاند. همصدا با ابن عربی، بیانگر این اندیشه شدند که در هستی، جز حق چیز دیگری وجود ندارد و هر آنچه به عنوان مظاهر کثرت مشاهده میشود، در واقع چیزی جز تجلیهای گوناگون حضرت وجود، نیست. نتیجه پژوهش نشان میدهد که شبستری و جامی چون ابن عربی، حق را متجلی در جمیع اشیاء به تجلیات اسمایی میدانند و برای تبیین نظریه وحدت وجود، همچون ابن عربی، از ابزارهای بلاغی نظیر تمثیل دریا و مظاهر آن، عدد، آینه و نور و تابش نور از پس آینههای رنگارنگ بهره بردهاند.
پرونده مقاله