پژوهشهای مربوط به ارزیابی تاثیر نهادهها روی پنبه در کشور سابقهای طولانی دارد با این حال، به دلیل پراکندگی و تنوع موجود در نتایج آزمایشات مختلف دستیابی به نتیجه کلی دشوار میباشد. در این مطالعه جهت حل این مشکل از رهیافت فراتحلیل استفاده شده است تا از این طریق بتوان با چکیده کامل
پژوهشهای مربوط به ارزیابی تاثیر نهادهها روی پنبه در کشور سابقهای طولانی دارد با این حال، به دلیل پراکندگی و تنوع موجود در نتایج آزمایشات مختلف دستیابی به نتیجه کلی دشوار میباشد. در این مطالعه جهت حل این مشکل از رهیافت فراتحلیل استفاده شده است تا از این طریق بتوان با تلفیق و آنالیز مجدد یافتههای آزمایشات مستقل به نتیجهای واحد دست یافت. برای این منظور مقالات علمی پژوهشی منتشر شده توسط محققین از سال 1996 تا 2017 در داخل کشور در خصوص اثر تنش خشکی بر عملکرد، ارتفاع و تعداد غوزه در پنبه مورد بررسی قرار گرفت. اندازه اثر برای هر صفت اختلاف میانگین تیمار تنش خشکی با شاهد میباشد. بررسی نتایج نمودار اندازه اثر تنش خشکی و عملکرد نشان داد همه سطوح تنش نسبت به شاهد تفاوت معنیداری را نشان دادند (001/0>p). همچنین با بررسی نمودار اندازه اثر ارتفاع و تنش خشکی و تعداد غوزه و تنش خشکی مشخص شد تیمار شاهد در مقابل میانگین کل، شاهد در مقابل 55-41 درصد ظرفیت زراعی و شاهد در مقابل 40-25درصد ظرفیت زراعی تفاوت معنیداری نسبت به شاهد نشان دادند. نتایج نمودار انباشت تاثیر تنش خشکی بر عملکرد، ارتفاع و تعداد غوزه در پنبه نشان داد اکثر مطالعات در سمت چپ نمودار قرار گرفتهاند که حاکی از تاثیر منفی تنش خشکی بر صفات مربوطه میباشد. همچنین، نتایج نمودار قیفی نشان داد مطالعاتی که در زمینه پنبه و تنش خشکی در ایران انجام شده به دلیل سوگیری و حجم کم نمونه مطالعاتی با دقت کافی نبوده است.
پرونده مقاله
کدوی تخم کاغذی از جمله گیاهان دارویی با ارزش می باشد که دانه آن دارای مقادیر بالایی از روغن است. به منظور بررسی واکنش کدو تخم کاغذی به تنش کمبود آب و کاربرد سالیسیلیک اسید، آزمایشی مزرعهای طی دو سال متوالی (بهار و تابستان سال های 1394 و 1395) به صورت اسپلیت پلات در قال چکیده کامل
کدوی تخم کاغذی از جمله گیاهان دارویی با ارزش می باشد که دانه آن دارای مقادیر بالایی از روغن است. به منظور بررسی واکنش کدو تخم کاغذی به تنش کمبود آب و کاربرد سالیسیلیک اسید، آزمایشی مزرعهای طی دو سال متوالی (بهار و تابستان سال های 1394 و 1395) به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی اجرا شد. بوته های در مرحله 5 تا 6 برگی با غلظتهای صفر، 0/5، 1 و 1/5 میلیمولار سالیسیلیک اسید محلول پاشی شدند و 15 روز پس از محلولپاشی، تحت تنشهای رطوبتی 0/3-، 1/2- و 1/8- مگا پاسکال خاک قرار گرفتند. افزایش شدت تنش باعث کاهش محتوای نسبی آب برگ، محتوای کلروفیل و کاروتنوئید، طول بوته، تعداد گره، تعداد ساقه فرعی، عملکرد میوه، قطر میوه، قطر میانبر میوه شد. در مقابل، محلول پاشی با سالیسیلیک اسید موجب افزایش و بهبود معنی دار محتوای نسبی رطوبت برگ، محتوای کلروفیل و کاروتنوئید، طول بوته، تعداد گره، تعداد ساقه فرعی، عملکرد میوه، قطر میوه، عملکرد دانه، تعداد دانه در میوه و وزن هزار دانه گردید. اثرات بهبوددهندگی سالیسیلیک اسید به ویژه در غلظت 5/1 میلی مولار چشمگیرتر بود. صفاتی نظیر محتوای رطوبت نسبی برگ، طول بوته، کلروفیل a، b و کل، تعداد گره در بوته، تعداد شاخههای فرعی و قطر میان بر میوه در تیمار 1/2- مگا پاسکال کاهش معنی داری را نسبت به تیمار شاهد نشان ندادند و یا حتی افزایش نیز داشتند. همچنین، تعداد دانه در میوه در تیمار 1/2- نسبت به 0/3- مگا پاسکال افزایش معنی داری را نشان داد. به نظر می رسد کاهش آب در دسترس، الگوی تسهیم اسمیلات ها را در میوه تغییر داده و به طور عمده، به صرف کاهش اندازه مزوکارپ یا دیگر قسمتهای میوه، به سمت بخش دانه جریان داده است. از بین اجزای عملکرد، تعداد دانه در میوه و پس از آن، تعداد میوه در واحد سطح بیشترین اثر را بر افزایش میزان تولید در واحد سطح داشتند. در مقابل، وزن دانه تغییرات چندانی را در تیمارهای مختلف آبی یا محلول پاشی با سالیسیلیک اسید نداشت. بر اساس داده های حاصل، گیاه کدو تا تنش 1/2- مگا پاسکال کاهش زیادی را در عملکرد دانه نشان نداد.
پرونده مقاله
استفاده از تنظیمکنندههای رشد یکی از راههای کاهش اثرات نامطلوب تنش خشکی است. به منظور بررسی تأثیر سطوح مختلف تنش کمآبیاری، پرایمینگ بذری با سالیسیلیک اسید و محلولپاشی برگی براسینواستروئید بر صفات فیزیولوژیکی و عملکرد رازیانه آزمایشی در سال زراعی 1397 در ایستگاه تحقی چکیده کامل
استفاده از تنظیمکنندههای رشد یکی از راههای کاهش اثرات نامطلوب تنش خشکی است. به منظور بررسی تأثیر سطوح مختلف تنش کمآبیاری، پرایمینگ بذری با سالیسیلیک اسید و محلولپاشی برگی براسینواستروئید بر صفات فیزیولوژیکی و عملکرد رازیانه آزمایشی در سال زراعی 1397 در ایستگاه تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بم واقع در استان کرمان آزمایشی به صورت اسپلیت- فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. کرتهای اصلی شامل سه سطح آبیاری شامل 50 (به عنوان شاهد)، 75 و 100 میلیمتر تبخیر از سطح تشتک تبخیر کلاس A بود. فاکتور فرعی شامل پرایمینگ بذر با سالیسیلیک اسید (در دو سطح عدم کاربرد و پرایمینگ بذر با غلظت 1600 میکرومولار) و محلولپاشی برگی براسینواستروئید در سه سطح با غلظتهای صفر ، 8-10 و 7-10مولار در مراحل ششبرگی و ظهور چتر بود. صفات مورد مطالعه شامل محتوای نسبی آب برگ، محتوای کلروفیل a، b و کل، محتوای کاروتنوئید، آنتوسیانین، قندهای محلول، درصد اسانس و عملکرد دانه بود. طبق نتایج حاصل کمآبیاری سبب کاهش محتوای آب نسبی برگ، محتوای کلروفیل، کاروتنوئید و عملکرد دانه و افزایش آنتوسیانین، قندهای محلول و درصد اسانس شد. پرایمینگ با سالیسیلیک اسید و براسینواستروئید تأثیر مثبتی بر اغلب صفات مورد مطالعه داشت. بیشترین میزان کلروفیل کل (54/1) و عملکرد دانه (1281 کیلوگرم در هکتار) در تیمار 50 میلیمتر و پرایمینگ با سالیسیلیک اسید مشاهده شد. غلظتهای 7-10 و 8-10 مولار براسینواستروئید به ترتیب سبب افزایش 4/5 و 2/3 درصـدی محتوای آب نسبی برگ شد. پرایمینگ با سالیسیلیک اسید در غلظتهای صفر، 8-10 و 7-10 مولار براسینواستروئید درصد اسانس را به ترتیب 8، 4/24 و 6/13 درصد افزایش داد. در تیمارهای کمآبیاری 50، 75 و 100 میلیمتر به ترتیب 5/4، 7/6 و 14 درصد افزایش قندهای محلول در اثر پرایمینگ با سالیسیلیک اسید مشاهده شد. با توجه به نتایج، پرایمینگ سالیسیلیک اسید و محلولپاشی براسینواستروئید می تواند تا حدودی اثرات منفی ناشی از کمآبیاری را کاهش دهد.
پرونده مقاله
بررسی اثرات سطوح کود نیتروژنه بر برخی ویژگی های مورفوفیزیولوژیک و آنتی اکسیدانت گل همیشه بهار در دورهای مختلف آبیاری طی آزمایشی بهصورت اسپیلت پلات در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در دوسال زراعی 96-1395 در ایستگاه کشاورزی ساعتلوی ارومیه انجام شد. فاکتورهای چکیده کامل
بررسی اثرات سطوح کود نیتروژنه بر برخی ویژگی های مورفوفیزیولوژیک و آنتی اکسیدانت گل همیشه بهار در دورهای مختلف آبیاری طی آزمایشی بهصورت اسپیلت پلات در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در دوسال زراعی 96-1395 در ایستگاه کشاورزی ساعتلوی ارومیه انجام شد. فاکتورهای آزمایشی شامل دور آبیاری در چهار سطح (آبیاری بعد از 5، 10، 15 و 20 روز) و مصرف کود نیتروژنه در چهار سطح (صفر: شاهد، 80، 160 و 240 کیلوگرم در هکتار) بودند. تجزیه واریانس دادهها نشان داد که اثر دور آبیاری بر کلیه صفات موردبررسی معنیدار بود. بین سطوح کود نیتروژنه از لحاظ اثر بر کلیه صفات بهغیر از محتوی پرولین اختلاف معنیدار دیده شد. اثر متقابل دو تیمار نیز بر شاخص سطح برگ، ضریب هدایت روزنه ای، محتوی کلروفیل b، درصد و عملکرد اسانس معنی دار بود. در این تحقیق، با افزایش تعداد روزهای دور آبیاری از 5 به 20 روز محتوی آب نسبی برگ، کلروفیلa، کارتنوئید و عملکرد خشک گل به ترتیب 64/36، 27/35، 31/24 و 77/45 درصد کاهش و محتوی پرولین، فعالیت کاتالاز، سوپراکسید دیسموتاز و مالون دی آلدهید به ترتیب 72/24، 04/33، 51/35 و 86/20 درصد افزایش نشان دادند. در بین سطوح کود نیتروژنه نیز استفاده از160 کیلوگرم در هکتار در مقایسه با شاهد، محتوی آب نسبی برگ، کلروفیلa، کارتنوئید و عملکرد خشک گل را به ترتیب 18/16، 24/4 و 68/23 درصد افزایش و فعالیت کاتالاز، سوپراکسید دسموتاز و مالون دی آلدهید را به ترتیب 10/18، 23/21، 69/29 و 26/28درصد کاهش داد. بالاترین شاخص سطح برگ، ضریب هدایت روزنه ای، کلروفیل b به کاربرد 160 کیلوگرم در هکتار کود نیتروژنه و دور آبیاری بعد از 5 روز و بالاترین درصد اسانس گل و عملکرد اسانس نیز به کاربرد 160 کیلوگرم در هکتار کود نیتروژنه و دور آبیاری بعد از 10 روز اختصاص یافت. جهت دستیابی به حداکثر خصوصیات کیفی مناسب در گل همیشه بهار دور آبیاری 10 روزه و کاربرد 160 کیلوگرم در هکتار کود نیتروژنه در شرایط اقلیمی مشابه این آزمایش می تواند مد نظر قرار گیرد.
پرونده مقاله
نیتروژن و فسفر به عنوان عناصر غذایی ضروری، در رشد و نمو گیاهان مطرح می‎باشند. از طرفی نوع و نحوه مصرف کود، نقش مهمی در کارایی جذب عناصر و صرفه جویی در مصرف آن دارد. بدین منظور آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در منطقه بهار همدان در سال 1396 اجرا چکیده کامل
نیتروژن و فسفر به عنوان عناصر غذایی ضروری، در رشد و نمو گیاهان مطرح می‎باشند. از طرفی نوع و نحوه مصرف کود، نقش مهمی در کارایی جذب عناصر و صرفه جویی در مصرف آن دارد. بدین منظور آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در منطقه بهار همدان در سال 1396 اجرا گردید و در آن نوع کود فسفر در سه سطح (عدم مصرف، سوپر فسفات تریپل و دیآمونیوم فسفات)، کود نیتروژن در دو سطح (مصرف نواری و پخش سطحی) و رقم سیب زمینی در سه سطح (اگریا، بانبا و سانته) به صورت فاکتوریل در نظر گرفته شدند. بیشترین‎های شاخص سطح برگ (27/5)، سرعت رشد (22/13 گرم بر متر مربع در روز) و ماده خشک کل (86/582 گرم بر متر مربع) از مصرف دی‎آمونیوم فسفات به همراه جایگذاری نیتروژن در رقم آگریا به دست آمدند. نتایج نشان داد که در شرایط کمبود فسفر، شیوه مصرف نیتروژن بر شاخص‎های سطح برگ، سرعت رشد و ماده خشک کل تاثیری نداشت، اما عملکرد غده رقم آگریا در کمبود فسفر با مصرف نواری نیتروژن افزایش نشان داد. در این تحقیق استفاده از دی‎آمونیوم فسفات در مقایسه با سوپر فسفات تریپل سبب افزایش شاخص‎های سطح برگ، سرعت رشد، سرعت رشد نسبی و ماده خشک کل گردید و تاثیر کاربرد نواری نیتروژن همراه سوپر فسفات تریپل بیشتر از دی‎آمونیوم فسفات بود. شاخص کلروفیل در شرایط مصرف دی‎آمونیوم فسفات تحت تاثیر شیوه مصرف نیتروژن قرار نگرفت در حالی‎ مصرف نواری نیتروژن با سوپر فسفات تریپل شاخص کلروفیل را 5/6 درصد افزایش داد. نتایج مربوط به عملکرد غده نشان داد، که اگر همراه با سوپر فسفات تریپل کود نیتروژن جایگذاری گردد، عملکرد بانبا 4/25 درصد افزایش می‎یابد. بر اساس نتایج بدست آمده، بالاترین عملکرد غده در هر سه رقم، به ویژه در بانبا و آگریا با مصرف نواری نیتروژن همراه با دی‎آمونیوم فسفات به دست آمد.
پرونده مقاله
گیاه سورگوم از جمله محصولات علوفهای در تیره ی غلات است که به دلیل سازگاری با شرایط خشک و راندمان بالا در مصرف آب، میتواند در شرایط خشک و تنش خشکی عملکرد مطلوبی داشته باشد. تحقیق حاضر طی دو سال زراعی 1395 و 1396 در خرم آباد روی گیاه سورگوم دانهای اجرا گردید. آزمایش به چکیده کامل
گیاه سورگوم از جمله محصولات علوفهای در تیره ی غلات است که به دلیل سازگاری با شرایط خشک و راندمان بالا در مصرف آب، میتواند در شرایط خشک و تنش خشکی عملکرد مطلوبی داشته باشد. تحقیق حاضر طی دو سال زراعی 1395 و 1396 در خرم آباد روی گیاه سورگوم دانهای اجرا گردید. آزمایش به صورت کرتهای خردشده- فاکتوریل با 4 تکرار و با طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی اجرا شد. فاکتور تنش از طریق قطع آبیاری در سه سطح، آبیاری نرمال- قطع آبیاری در مرحله رویشی و زایشی در کرتهای اصلی بود. فاکتور فرعی به صورت فاکتوریل به صورت کود زیستی در سه سطح، مصرف کود شیمیایی بر اساس آزمون خاک، مصرف کود زیستی ورمی کمپوست و مصرف تلفیق ورمی کمپوست و کود شیمیایی و با دو رقم سپیده و کیمیا در کرتهای فرعی اجرا شد. ابتدا تجزیه واریانس مرکب انجام گرفت که به دلیل معنیدار نبودن اثرات سال و اثرات متقابل سال در فاکتورهای مختلف، تجزیه واریانس بر اساس میانگین دو سال انجام شد. نتایج حاکی از معنی دار بودن تاثیر تنش و اثرات متقابل رقم با تنش و رقم با کود بر برخی صفات مورد اندازهگیری بود، بهطوریکه مشخص شد شاخصهای کمّی، کیفی و فنولوژیکی گیاه سورگوم دانهای در مرحله زایشی تحت تاثیر منفی تنش قرار گرفتند. از طرفی تاثیر کود ورمی کمپوست بر صفات مورد بررسی چشم گیر و مثبت برآورد گردید. رقم سپیده به استثنای صفت نسبت پروتئین، در مقایسه با رقم کیمیا، دارای تمامی صفات برتری بود. عملکرد دانه در شرایط قطع آبیاری در مرحله رویشی در رقم سپیده حدود 8 تن و در رقم کیمیا 36/4 تن در هکتار برآورد شدند. اما، در اثر اعمال تنش در مرحله زایشی، عملکرد دانه برای رقم سپیده 67/7 تن در هکتار و برای رقم کیمیا 45/4 تن در هکتار به دست آمد.
پرونده مقاله
غربال و شناسایی ژنوتیپ های متحمل خشکی گندم های بومی با اجرای پژوهشی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در دو محیط تنش و بدون تنش با 25 ژنوتیپ گندم نان در سال زراعی 1396-1395 در پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه رازی کرمانشاه انجام شد. تجزیه واریانس و مقایسه چکیده کامل
غربال و شناسایی ژنوتیپ های متحمل خشکی گندم های بومی با اجرای پژوهشی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در دو محیط تنش و بدون تنش با 25 ژنوتیپ گندم نان در سال زراعی 1396-1395 در پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه رازی کرمانشاه انجام شد. تجزیه واریانس و مقایسه میانگین های صفات مورفولوژی، فیزیولوژی و بیوشیمیایی نشان دادند که اثر ژنوتیپ برای بیشتر صفات معنی دار بود. با توجه به ضرایب همبستگی، بین عملکرد با وزن هزار دانه و عملکرد بیولوژیک در هر دو شرایط تنش و بدون تنش همبستگی مثبت و معنی داری وجود داشت. مقایسه میانگین ها نشان داد که ژنوتیپ شماره 10 (WC-4987) از نظر عملکرد، در هر دو شرایط تنش و بدون تنش برتر شناخته شد. همبستگی بین شاخص های مقاومت به خشکی نشان داد که شاخصهای تحمل خشکی (STI)، میانگین نسبی عملکرد (MRP) و صفت عملکرد بیولوژیک با عملکرد دانه در هر دو شرایط تنش و بدون تنش همبستگی مثبت و معنیداری داشتند. در رتبهبندی بر اساس مجموع رتبه ها، میانگین رتبهها و انحراف معیار رتبهها، ژنوتیپ های شماره10(WC-4987)، 15(WC-47638) و 18(WC-47569) دارای بهترین رتبه بودند و به عنوان ژنوتیپهای مقاوم به خشکی و ژنوتیپهای 4(WC-47341)، 16(WC-47583) و 22(WC-47467)، ژنوتیپهای حساس شناخته شدند. در تجزیه به عامل ها در محیط تنش، 55/80 درصد از واریانس دادهها توسط چهار عامل اصلی توجیه شد. تجزیه خوشهای به روش Ward در شرایط تنش ژنوتیپهای مورد بررسی را به چهار گروه تقسیم کرد. روند گروهبندی ژنوتیپ ها تا حدودی متفاوت میباشد که ناشی از واکنش متفاوت ژنوتیپ های گندم نان به تنش کمبود آب و تفاوت در حساسیت یا مقاومت نسبی آنها به تنش است.
پرونده مقاله
نخود (Cicer arietinum L.)، در ایران غالباً در شرایط دیم بهاره و در مزارعی که رطوبت را از فصل قبل در خود ذخیره کرده اند کشت می شود. تراکم بوته می تواند اثر مهمی بر تولید و عملکرد نخود داشته باشد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی اثرات تراکمهای مختلف بوته بر عملکرد دانه و چکیده کامل
نخود (Cicer arietinum L.)، در ایران غالباً در شرایط دیم بهاره و در مزارعی که رطوبت را از فصل قبل در خود ذخیره کرده اند کشت می شود. تراکم بوته می تواند اثر مهمی بر تولید و عملکرد نخود داشته باشد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی اثرات تراکمهای مختلف بوته بر عملکرد دانه و تعدادی از صفات زراعی برخی ارقام نخود در سال 1395در ایستگاه تحقیقات کشاورزی گریزه سنندج (35 درجه و 16 دقیقه عرض شمالی و 47 درجه و 1 دقیقه طول شرقی) بود. آزمایش بهصورت فاکتوریل درقالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار اجراء و عوامل آزمایشی تراکم بوته در چهار سطح 15، 25، 35 و 45 بوته در مترمربع و ارقام نخود شامل چهار رقم کاکا، پیروز، آی ال سی 482 و ثمین در نظر گرفته شدند. تجزیه واریانس صفات یادداشت برداری شده نشان داد که اثر رقم و اثر متقابل رقم در تراکم برای همه منابع تغییر به استثنای تعداد دانه در غلاف، ارتفاع بوته و ارتفاع اولین غلاف از سطح زمین معنیدار بود. همچنین، اثر عامل تراکم بوته بر عملکرد دانه، وزن 100 دانه، شاخص کلروفیل برگ، محتوای پروتئین، ارتفاع بوته و تعداد شاخه در بوته معنی دار به دست آمد. نتایج نشان دادند که با ازدیاد تراکم بوته، عملکرد دانه در واحد سطح افزایش یافت. مقایسه میانگین عملکرد ارقام تحت بررسی نشان داد که رقم ثمین به تراکم های بالا حساس بود و از طرف دیگر، آی ال سی 482 تناسب خوبی به کشت متراکم داشت. در همین ارتباط، ارقام کاکا و پیروز در تراکم های متوسط (25 و 35 دانه در مترمربع) به اپتیمم عملکرد خود نزدیک شدند. مقایسه میانگینهای اثر متقابل تراکم بوته × رقم نشان داد که از لحاظ محتوای پروتئین تفاوت معنی داری بین ارقام ثمین، آی ال سی 482 و پیروز وجود نداشت، ولی کاکا به طور معنی داری پروتئین دانه بیشتری نسبت به سایر ارقام داشت. همبستگی عملکرد دانه با وزن 100 دانه، تعداد غلاف در بوته، تعداد شاخه در بوته و ارتفاع بوته مثبت و معنیدار بهدست آمد. بر اساس نتایج حاصل از این آزمایش، برای کشت بهاره نخود در سنندج کشت رقم جدید و دانه درشت ثمین با تراکم 35 دانه در مترمربع می تواند مورد توجه قرار گیرد.
پرونده مقاله