این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و در زمره تحقیقات، نیمهآزمایشی و از نوع پیش-آزمون-پسآزمون با گروه کنترل قرار میگیرد. جامعۀ آماری شامل کلیۀ دانش آموزان نارساخوان پایۀ چهارم ابتدایی شهر کرمان در سال تحصیلی 1400-1401 بود. که به شیوۀ تصادفی طبقهای 50نفر از دانش آموزان انت چکیده کامل
این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و در زمره تحقیقات، نیمهآزمایشی و از نوع پیش-آزمون-پسآزمون با گروه کنترل قرار میگیرد. جامعۀ آماری شامل کلیۀ دانش آموزان نارساخوان پایۀ چهارم ابتدایی شهر کرمان در سال تحصیلی 1400-1401 بود. که به شیوۀ تصادفی طبقهای 50نفر از دانش آموزان انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 25 نفری، آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار اندازه گیری داده ها، پرسشنامه سنجش ظرفیت حافظه فعال و پرسشنامۀ عملکرد مبتنی بر نوآوری بودکه توسط آزمودنی ها قبل و بعد از مداخله تکمیل گردید. پس از جمعآوری دادهها، با استفاده از نرمافزار spss25 و تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل دادهها انجام شد. نتایج نشان داد که در خردهمقیاسهای حافظۀ فعال، میانگین متغیراندوزش (6000/53) در پسآزمون گروه آزمایش، به عنوان بالاترین میانگین گزارش شده است. همچنین، در پسآزمون گروه آزمایش، به ترتیب بیشترین میانگین برای پردازش (6800/52)، خلاقیت و نوآوری (6400/21) و استفاده از فرصت های جدید (0800/21) گزارش شده است که این نشاندهندۀ افزایش میانگین پسآزمون گروه آزمایش نسبت به پیش از آزمون این گروه است. به طور کلی بازی های رایانه ای آموزشی چندکاربرۀ آنلاین بر حافظۀ فعال و عملکرد نوآورانۀ دانش آموزان نارساخوان پایۀ چهارم ابتدایی تأثیر معنادار دارد(05/0p≤).
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر رفاه دیجیتالی بر آثار تربیتی و سبک زندگی اسلامی دانشجویان دوره کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی ساری در دوران کرونا انجام گرفت. روش تحقیق کاربردی از نوع توصیفی - پیمایشی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر رفاه دیجیتالی بر آثار تربیتی و سبک زندگی اسلامی دانشجویان دوره کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی ساری در دوران کرونا انجام گرفت. روش تحقیق کاربردی از نوع توصیفی - پیمایشی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی ساری به تعداد 165 نفر در سال تحصیلی 1401-1400 بودند. حجم نمونه از طریق جدول کرجسی و مورگان 115 نفر تعیین گردید و روش نمونهگیری تصادفی – طبقهای بر اساس جنسیت انتخاب شد. ابزارگردآوری اطلاعات پرسشنامه استاندارد کاربست شبکههای اجتماعی مجازی خواجه احمدی و همکاران (1395) و پرسشنامه محققساخته سبک زندگی اسلامی استفاده شد. روایی پرسشنامهها به وسیله متخصصان و صاحبنظران بررسی و تأیید گردید. پایایی ابزار نیز به روش آلفای کرونباخ برای پرسشنامه کاربست شبکههای اجتماعی مجازی 86/0و پرسشنامه سبک زندگی 88/0 برآورد شده است. بهمنظور تجزیه و تحلیل دادههای آماری از معیارهای توصیفی چون میانگین و انحراف معیار و در آمار استنباطی از آزمون کولموگروف اسمیرنوف و آزمون t مستقل استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان دادکه رفاه دیجیتالی در شبکههای اجتماعی مجازی بر سبک زندگی اسلامی دانشجویان (برنامههای آموزشی، اوقات فراغت، فعالیت های عبادی، بهداشت و تغذیه، بعد سیاسی) تاثیرگذار بوده است.
پرونده مقاله
هدف از پژوهش حاضر واکاوی علل افت تحصیلی دانشآموزان با تأکید بر آموزش مجازی برنامه شاد در پاندمیک کرونا با روش پژوهش کیفی از نوع تحلیل تماتیک بوده است. جامعه پژوهش شامل والدین دانش آموزان دوره ابتدایی استان خراسان جنوبی که با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و در نهایت داده چکیده کامل
هدف از پژوهش حاضر واکاوی علل افت تحصیلی دانشآموزان با تأکید بر آموزش مجازی برنامه شاد در پاندمیک کرونا با روش پژوهش کیفی از نوع تحلیل تماتیک بوده است. جامعه پژوهش شامل والدین دانش آموزان دوره ابتدایی استان خراسان جنوبی که با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و در نهایت دادهها با 36 نفر از آنها به اشباع رسید. ابزار گردآوری دادهها در این پژوهش به دلیل جدید بودن موضوع و فقدان نظریه کافی در خصوص موضوع پژوهش مصاحبههای اکتشافی نیمه ساختاریافته بود. بعد از جمعآوری دادهها به تجزیهوتحلیل آنان به روش اشتراوس-کوربین پرداخته شد. ازبین مفاهیم استخراج شده 55کدباز که در11کدمحوری و3کد انتخابی (علل زمینهای، علل تربیتی و علل آموزشی) طبقهبندی شدند، به دست آمد. جهت بررسی روایی کدگذاریها از توافق تخصصی متخصصان در مورد فرایند و ساختار کدگذاریها و جهت بررسی پایایی آن با استفاده از فرم ارزیابی فرایند و ساختار کدگذاری نهایی از روش توافق بین ارزیابها استفاده شد که درنهایت ضریب ارزیابها 90/0 به دست آمد. یافتهها بیانگر این میباشند که در یک نگاه کلی افت تحصیلی معضل چندجانبهای است که شیوههای پیشگیری از آن نیز چندجانبه و نیازمند همکاری و آگاهی مستمر والدین، مربیان و دانشآموزان از یکسو و برنامهریزیهای مسئولان آموزشوپرورش از سوی دیگر است.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با تاثیر آموزش از طریق فن آوری سیار بر یادگیری تأملی و شناختی دانشآموزان با اختلالADHD انجام گرفت. روش پژوهش؛ شبه تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعۀ آماری شامل کلیۀ دانشآموزان دارای اختلال نقص توجه-بیش فعالی مقطع متوسطه منطقۀ 2 آموزش و چکیده کامل
پژوهش حاضر با تاثیر آموزش از طریق فن آوری سیار بر یادگیری تأملی و شناختی دانشآموزان با اختلالADHD انجام گرفت. روش پژوهش؛ شبه تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعۀ آماری شامل کلیۀ دانشآموزان دارای اختلال نقص توجه-بیش فعالی مقطع متوسطه منطقۀ 2 آموزش و پرورش شهر تهران به تعداد 476 نفر بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 40 دانش آموز پسر با نقص توجه به عنوان نمونه انتخاب شدند.با استفاده از پرسشنامۀ کانرز فرم والدین (2004) و با بررسی پروندۀ دانشآموزان با همکاری مدیران مدارس؛ دانشآموزان پایۀ دوازدهم دارای اختلال نقص توجه-بیشفعالی شناسایی شدند. پس از همسانسازی ناشی از اجرای پیشآزمون،نمونۀ حاضر به صورت تصادفی در دو گروه 20 نفری، آزمایش و کنترل جایگزین شدند؛ ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامۀ بود.داده های با استفاده از نرم افزار SPSS25 تجزیه و تحلیل شدند.آموزش از طریق فنآوری سیار بر یادگیری شناختی و راهبردهای شناختی تکرار یا مرور، بسط یا گسترش و سازمان دهی دانشآموزان بیشفعّالی دورۀ ابتدایی تأثیر معنادار دارد( 074/6 F= و p≤0/05). همچنین آموزش از طریق فن آوری سیار بر یادگیری تاملی و عمل عادت، فهمیدن، تامل و تفکر انتقادی دانشآموزان بیشفعّالی دورۀ ابتدایی تأثیر معنادار دارد( 02/4F= و p≤0/05).
پرونده مقاله
پژوهش حاضر در مورد کارآزمایی بالینی فناوری های آموزشی و قابلیت های تجربه شده آن در بهبود اختلالات عصبی _ تحولی با تاکید بر اختلال ویژه در یادگیری ، کم توانی ذهنی و طیف اوتیسم بود. پژوهش از نظر هدف کاربردی رویکرد آن کیفی و از نوع تحلیل تماتیک و روش به کار گرفته شده مبتی چکیده کامل
پژوهش حاضر در مورد کارآزمایی بالینی فناوری های آموزشی و قابلیت های تجربه شده آن در بهبود اختلالات عصبی _ تحولی با تاکید بر اختلال ویژه در یادگیری ، کم توانی ذهنی و طیف اوتیسم بود. پژوهش از نظر هدف کاربردی رویکرد آن کیفی و از نوع تحلیل تماتیک و روش به کار گرفته شده مبتی بر مدل آترید _ استرلینگ بود. با استفاده از روش هدفمند و انتخاب متون و استفاده از معیار اشباع نظری 70 مقاله (35 مقاله خارجی و 35 مقاله داخلی) بین بازه زمانی 2000 تا 2021 برای مقالات خارجی و برای مقالات داخلی بین بازه زمانی 1388 تا 1400انتخاب و مورد تحلیل قرارگرفت. یافته ها در قالب مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر تحلیل و پیاده سازی شدند. برای تحلیل داده ها از نرم افزار MAXqda2018 استفاده شد. نتایج نشان داد 154 مضمون پایه مضامین مرتبط با قابلیت های فناوری در بهبود اختلالات عصبی _تحولی بود که اثربخشی فناوری را در حوزه های مختلف زندگی افراد با اختلال ویژه در یادگیری (55 مضمون)، کم توانی ذهنی (47 مضمون) و طیف اوتیسم(52 مضمون) نشان داد.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر باهدف ارائه مدل مفهومی یادگیری دیجیتالی انجامشده است. بهمنظور انجام پژوهش حاضر از رویکرد کیفی و روش فراترکیب استفاده گردید. هدف از فراترکیب استخراج درک جدیدی از مقایسه و ترکیب یافتههای مطالعات متعدد است. جامعه پژوهش شامل کلیه مقالهها، کتابها، گزارشهای ک چکیده کامل
پژوهش حاضر باهدف ارائه مدل مفهومی یادگیری دیجیتالی انجامشده است. بهمنظور انجام پژوهش حاضر از رویکرد کیفی و روش فراترکیب استفاده گردید. هدف از فراترکیب استخراج درک جدیدی از مقایسه و ترکیب یافتههای مطالعات متعدد است. جامعه پژوهش شامل کلیه مقالهها، کتابها، گزارشهای کاری و انتشارات دانشگاهها به تعداد بیش از 3000 بوده که از این میان 60 سند بر اساس روش هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو انتخاب و تحلیل شد. بهمنظور تحلیل دادهها از کدگذاری باز و محوری استفاده شد. نتایج حکایت از شناسایی 11 مؤلفه کلیدی برای تدوین مدل یادگیری دیجیتالی بوده است. این مؤلفهها عبارتاند از آمادگی دیجیتالی استاد، آمادگی دیجیتالی دانشجو، مدیریت دانش دیجیتالی، پشتیبانی دیجیتالی، کیفیت دیجیتالی، مدیریت دیجیتالی، تعاملات دیجیتالی، فناوری دیجیتالی، ارزیابی دیجیتالی، آموزش و تدریس دیجیتالی و محتوای دیجیتالی بوده است. برای هر یک از این مؤلفهها اجزا و عناصر مشخصی شناسایی شده است و نهایتاً اینکه متناسب با این مؤلفهها، پیشنهادهایی ارائه شده است.
پرونده مقاله
این پژوهش با هدف تعیین نقش سواد رسانهای و باورهای معرفت شناختی در پذیرش فناوری معلمان ابتدایی صورت بوده است. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعهی آماری این پژوهش، شامل کلیهی معلمان دورهی اول و دوم ابتدایی شهر یزد در سال تحصیلی 1400-1399 که جمعاً 2982 آموزگا چکیده کامل
این پژوهش با هدف تعیین نقش سواد رسانهای و باورهای معرفت شناختی در پذیرش فناوری معلمان ابتدایی صورت بوده است. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعهی آماری این پژوهش، شامل کلیهی معلمان دورهی اول و دوم ابتدایی شهر یزد در سال تحصیلی 1400-1399 که جمعاً 2982 آموزگار بوده است ؛ از مجموع این جامعهی آماری با استفاده از فرمول کوکران تعداد 353 نفر با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری پرسشنامهی پذیرش فناوری دیویس (1986) با پایایی 76/0، سواد رسانهای پاتر(2010) و پایایی 81/0 و باورهای معرفت شناختی شومر (1992) با پایایی 76/0 بودند. روایی هر سه ابزار توسط محققان تایید شده بود. تحلیل دادههای پژوهش با بهرهگیری از روشهای تحلیل همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه انجام شدند. یافتههای پژوهش نشان داد بین سواد رسانهای و باورهای معرفت شناختی معلمان با پذیرش فناوری آنها همبستگی مثبت و معنیداری وجود دارد. در واقع هر چه قدر معلمان دورهی ابتدایی از سواد رسانهای و باورهای معرفت شناسی بالاتری بهرهمند باشند، به همان میزان از پذیرش فناوری بالاتری برخوردار هستند. نتایج این پژوهش میتواند به طور مستقیم بر پذیرش دورههای آموزشی آنلاین آینده تأثیر بگذارد و طراحان دورههای مجازی قادرند به شکل مطلوبی از آن بهرهمند شوند.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی مدل سیستم های اطلاعات مدیریت آموزشیار دانشگاه آزاد اسلامی انجام پذیرفت. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش تحقیق، آمیخته می باشد . در بخش کیفی، با مراجعه به اسناد و سامانه ی آموزشیار، فرایند سیستم های اطلاعاتی مورد بازبینی قرار گرفته اس چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی مدل سیستم های اطلاعات مدیریت آموزشیار دانشگاه آزاد اسلامی انجام پذیرفت. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش تحقیق، آمیخته می باشد . در بخش کیفی، با مراجعه به اسناد و سامانه ی آموزشیار، فرایند سیستم های اطلاعاتی مورد بازبینی قرار گرفته است. در بخش کمی، روش تحقیق از نوع میدانی می باشد . جهت ارزیابی مدل، از معیارهای خادمی زاده ، فرجی و قاسمی (1399) به وسیله ی توزیع پرسشنامه استفاده شده است. معیارهای مذکور شامل مولفه های سازمانی، فردی، اطلاعاتی، فناوری می باشد. جامعه آماری، کلیه کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی شیراز به تعداد 320 نفر می باشند که به صورت تصادفی ساده انتخاب شده اند. روش تعیین حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان به تعداد 175 نفر می باشد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تی تک نمونه استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که تمامی عوامل فردی، سازمانی، اطلاعاتی و فناوری در سیستم های اطلاعات مدیریت آموزشیار از منظر کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی شیراز بالاتر از سطح متوسط می باشد .
پرونده مقاله