دیو موجودی اسطورهای – افسانهای در قصّههای عامیانۀ ایرانی است که در باورهای اساطیری ریشه دارد و پرورشیافتۀ اندیشه و خیال عامّه است. دیوها روزگاری در شمار خدایان هند و ایرانی بودهاند، امّا رفتهرفته در باور ایرانیان تنزّل یافتهاند. جنبۀ دوگانۀ برخورد با دیو در چکیده کامل
دیو موجودی اسطورهای – افسانهای در قصّههای عامیانۀ ایرانی است که در باورهای اساطیری ریشه دارد و پرورشیافتۀ اندیشه و خیال عامّه است. دیوها روزگاری در شمار خدایان هند و ایرانی بودهاند، امّا رفتهرفته در باور ایرانیان تنزّل یافتهاند. جنبۀ دوگانۀ برخورد با دیو در ناخودآگاه جمعی مردم تأثیر داشته و شخصیّت دیو را در افسانهها و باورهای مردمی دوگانه یا چندگانه ساخته است. از این روی ریشۀ دوگانگی یا چندگانگی شخصیّت دیوان را باید در باورهای اساطیری مختلف، جنسیّت و نوع آنها جست. این پژوهش شخصیّت و کنش دیو را از جنبههای مختلف در مجموعۀ چهار جلدی قصّههای ایرانی به شیوۀ توصیفی - تحلیلی کاویدهاست. یافتهها نشان میدهد، دیوها با ویژگیهای مختلفی در قصّهها ظاهر میشوند و شخصیّت آنان همواره ثابت نیست و در قصّههای ایرانی کارکردهای متفاوتی دارند که این کارکردها به ترتیب بسامد عبارتند از: مخرّب، سازنده، منفعل و متغییّر. چهرۀ دیوان در قصّههای ایرانی بازتابی از باورهای جمعی و اعتقادات اسطورهای ایرانی هستند. عشق دیو وآدمیزاد نیز بنمایهای برجسته در این قصّههاست که کامیابی و وصل با نیروی خیر و ناکامی با نیروی شر فراهم خواهد شد. سرنوشت و سرانجام دیوها نیز متناسب با چهرهها و کنشهای آنها در قصّههای مورد مطالعه است.
پرونده مقاله
جوزف کمبل تحت ﺗﺄثیر آرای یونگ، الگوی سفر قهرمان را در نقد ادبی مطرح ساخت. او معتقد است که اسطورهها و قصّههای کهن دارای ساختاری واحد هستند که این ساختار، کم و بیش در داستانها قابل سنجش است. او، در این ساختار سه مرحله جدایی، تشرّف و بازگشت را برای سفر نمادین قهرمان قای چکیده کامل
جوزف کمبل تحت ﺗﺄثیر آرای یونگ، الگوی سفر قهرمان را در نقد ادبی مطرح ساخت. او معتقد است که اسطورهها و قصّههای کهن دارای ساختاری واحد هستند که این ساختار، کم و بیش در داستانها قابل سنجش است. او، در این ساختار سه مرحله جدایی، تشرّف و بازگشت را برای سفر نمادین قهرمان قایل گشته است که آن را میتوان، در منظومه فرامرزنامه مورد بررسی قرار داد. جستار حاضر، با روش توصیفی- تحلیلی و در چارچوب نقد ادبی ضمن تحلیل ﻣﺴﺄله سفر قهرمان، به بررسی و تبیین نمادهای اسطورهیی و روانشناسی اجزای سازنده منظومه فرامرزنامه پرداخته است. این پژوهش، به لحاظ پرداخت به ضمیر انسانهای دوران باستان و با بهرهگیری کامل از نمادها، نمونهیی از الگوی سفر قهرمان کمبل را، با اندک تفاوتی در ساختار مورد بررسی قرار داده است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که فرامرز، کهن الگوی قهرمان است و با شنیدن ندای دعوت، داوطلبانه عازم هندوستان شد تا به خویشتن که غایت نهایی سلوک است، دست یابد. او در بخش عزیمت با نمایندگان نمادین یاریگری چون؛ رستم و بیژن مواجه گشت. سپس فرامرز در مرحله تشرّف با غلبه بر دو شیر، دو مار اژدهاسان و دیو دو سر به عنوان نگهبانان آستانه و دیدار با خدابانوان، گام در جاده آزمون-ها گذاشت. سپس، فرامرز با عبور از مناسک گذار و رهایی از سلطه مادر به خدایگانی دست یافت، و درنهایت توانست، برکت نهایی را برای مردم جادوستان به ارمغان آورد.
پرونده مقاله
چکیده ادبیات پسااستعماری، به شاخهای از ادبیات معاصر گویند که در زمان سلطة استعمار یا پس از آن، با هدف رهایی از یوغ آن در کشورهای مستعمره ظهور کردهاست. از درونمایههای مهم این ادبیات، تقابل شخصیتها و موضوعاتی است که من شرقی نویسنده را در تقابل با دیگری غربی و تعامل آ چکیده کامل
چکیده ادبیات پسااستعماری، به شاخهای از ادبیات معاصر گویند که در زمان سلطة استعمار یا پس از آن، با هدف رهایی از یوغ آن در کشورهای مستعمره ظهور کردهاست. از درونمایههای مهم این ادبیات، تقابل شخصیتها و موضوعاتی است که من شرقی نویسنده را در تقابل با دیگری غربی و تعامل آنها را با هم، نشان میدهد. در ادبیات داستانی ایران و مصر، نویسندگان بسیاری در این زمینه قلمفرسایی کردهاند. پژوهش حاضر، بررسی تطبیقی دو رمان رازهای سرزمین من از رضا براهنی و بینالقصرین نجیب محفوظ است. زمان رخدادهای هر دو اثر به اشغال غربیها در سرزمینهایشان برمیگردد. یافتههای این پژوهش که به شیوة تحلیل محتوایی و با رویکرد تطبیقی است، حاکی از آن است که نویسندگان با بیان و ارزیابی مفاهیم بنیادین پسااستعماری چون دیگریسازی، متن و حاشیه، جنسیّت، اعتقادات، آزادیخواهی و استعمارستیزی، در پی نشان دادنخود و دیگری یا متن و حاشیه بودهاند. واژههای کلیدی: ادبیات پسااستعماری، ادبیات تطبیقی،رضا براهنی، نجیب محفوظ، رازهای سرزمین من، بینالقصرین.
پرونده مقاله
عرفان اسلامی به عنوان نمودِ دینیِ معرفت باطنی، ساحتِ حیات مادّی، پدیدة مرگ و در نهایت، حیات آن جهانیِ او را مورد توجّه قرار داده است. مکتب اصالتِ وجود یا اگزیستانسیالیسم(Existentialism) نیز با این دو ویژگی که وجود را بر ماهیّت مقدّم می داند و دیگر آنکه موضوعِ اندیشه را چکیده کامل
عرفان اسلامی به عنوان نمودِ دینیِ معرفت باطنی، ساحتِ حیات مادّی، پدیدة مرگ و در نهایت، حیات آن جهانیِ او را مورد توجّه قرار داده است. مکتب اصالتِ وجود یا اگزیستانسیالیسم(Existentialism) نیز با این دو ویژگی که وجود را بر ماهیّت مقدّم می داند و دیگر آنکه موضوعِ اندیشه را انسان می داند و نه موضوعاتِ فلسفیِ صرف، تحقّق امکان های موجودِ انسانی را در این جهان مورد توجّه قرار داده و مرگ را نیز همچون یک امکانِ وجودی به تصویر کشیده است. این پژوهش، مفهومِ مرگ و نمودهای آن در دو جهان بینی مزبور را بر اساس منظومة مصیبت نامه و رمانِ تهوّع بررسی کرده و به یافته هایی از این دست نایل آمده است که با وجود تفاوت های بنیادین؛ هر دو مکتب فکری، جهانِ مادّی را گذرگاهی محدود و فاقد ارزشی وجودی دانسته اند که مرگ همچون سرآغازِ حیاتِ ابدی و یا امکانی وجودی می تواند انسان را در جهت آفریدن مفهومی متعالی تر برای حیات این جهانی اش یاری نماید. از منظرِ عطّار، مرگ سرآغازِ اتّصال به ابدیّت و پیوستنِ سیر الی الله به فی الله است و از دیدِ سارتر ، مرگ امکانی وجودی است که با تشدید حسِ زندگی، می تواند در جهتِ اعتلای مفهومِ آن به کار گرفته شود.
پرونده مقاله
بررسی ادبیات عرفانی فرهنگمان و تطبیق آن با نظریات نوین روان شناسی از موضوعات جالبی است که اخیراً بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. یکی از این موضوعات شباهت عرفان و مراحل آن با نظریههای روان شناسان انسانگرا است. از این روی هدف این مقاله بررسی داستان سیمرغ از منطق الطیر چکیده کامل
بررسی ادبیات عرفانی فرهنگمان و تطبیق آن با نظریات نوین روان شناسی از موضوعات جالبی است که اخیراً بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. یکی از این موضوعات شباهت عرفان و مراحل آن با نظریههای روان شناسان انسانگرا است. از این روی هدف این مقاله بررسی داستان سیمرغ از منطق الطیر عطار نیشابوری به عنوان یکی از نمونههای ادبیات عرفانی با نظریه سلسله مراتب نیازهای آبراهام مازلو است. سلسله مراتب نیازهای مازلو به ترتیب شامل پنج نیاز فیزیولوژیک، نیاز به ایمنی، نیاز به محبت و تعلقپذیری، نیاز به احترام و نیاز به خودشکوفایی میشود. روش مطالعه به صورت تحلیل مفهومی و معنای مکالمات موجود بر اساس نظریه ذکر شده، است. بنابراین مجموعه استدلالهای موجود در داستان تمثیلی سیمرغ با مراحل نیازهای مازلو تطبیق یافته و بهصورت مفهومی و محتوایی مورد بررسی قرار گرفتند. از نتایج تطبیقهای به عمل آمده میتوان نتیجه گرفت که استدلالهای تمثیلی پرندگان در هر طبقه به تدریج و با پیشروی در طی داستان با نیازهای مطرح شده در نظریه مازلو تاحدودی همخوانی دارند. علاوه براین به موازات پیش رفتن در داستان نیازهای سطح بالاتری مطرح شده است. اگرچه محتوا متفاوت است اما فرایندها مشابه به نظر میآیند. علاوه بر کلیات، موارد متعددی از جزئیات آنها نیز با همدیگر همخوانی دارند. بنایراین میتوان گفت که نظریه مازلو میتواند قالب مفهومی مناسبی برای درک داستان سیمرغ در نظر گرفت.
پرونده مقاله
زبان یزدی یکی از شاخصترین گویشهای مرکزی ایران بهشمار میرود که بهدلیل شرایط اقلیمی و فرهنگی ویژه اش کمتر دچار دگرگونی شده است و هنوز نشانههای کهنگی و دیرینگی زبانی در آن وجود دارد. در این پژوهش به شیوهی توصیفی، تحلیلی و اسنادی و تعلیلی بر مبنای تطبیقی- موضوعی اس چکیده کامل
زبان یزدی یکی از شاخصترین گویشهای مرکزی ایران بهشمار میرود که بهدلیل شرایط اقلیمی و فرهنگی ویژه اش کمتر دچار دگرگونی شده است و هنوز نشانههای کهنگی و دیرینگی زبانی در آن وجود دارد. در این پژوهش به شیوهی توصیفی، تحلیلی و اسنادی و تعلیلی بر مبنای تطبیقی- موضوعی استفاده شده است. بنابراین ابتدا به موقعیت مکانی و شرایط اقلیمی، جایگاه و اصلیترین ویژگیهای ساختار آوایی و دستوری زبان یزدی توجه شده است. بعد از این به مهمترین واژگان زبان یادشده در موضوعات مختلفی همچون: اصطلاحات رایج، ابزارها، اسامی گیاهان و جانوران و غیره طبقهبندی و سپس دگرگونیهای آوایی و معنایی و ریشهشناسی آنها در مقایسه با زبانهای ایران باستان و فارسی میانه بررسی شده است. پیشینهی بسیاری از واژگان یزدی، مانند: آسّر (ssarā):آستر، اسّخ (issax):اِستخر، اُسّا(ossa):استاد، اَیاره(ayāræ) آکله(kelæā): جذام، اِسبُل(esbol): طحال و غیره را میتوان تا دوران هند و ایرانی و حتی دوران هند و اروپایی پیگیری کرد. کلیدواژهها: زبان یزدی، کهنگیهای زبانی، ریشهشناختی، فرآیند واجی.
پرونده مقاله
بخش درخور توجّهی از آفرینش شاعرانه در خلق تصویرهای مبتکرانه و نمادین نهفته است. شاعر با ایجاد پیوند نوینی بین دو عنصر، یا با قرار دادن یک شیئ در موقعیّت و فضایی دگرگون، دست به آفرینش هنری میزند و به سیستمی از نشانهها دست مییابد؛ زیرا در این رابطهی تازه، این دو عنصر، چکیده کامل
بخش درخور توجّهی از آفرینش شاعرانه در خلق تصویرهای مبتکرانه و نمادین نهفته است. شاعر با ایجاد پیوند نوینی بین دو عنصر، یا با قرار دادن یک شیئ در موقعیّت و فضایی دگرگون، دست به آفرینش هنری میزند و به سیستمی از نشانهها دست مییابد؛ زیرا در این رابطهی تازه، این دو عنصر، دیگر معمولی نمینمایند و موجودیّت هر یک در پیوند با دیگری نمود مییابد. پیش از این آفرینش شاعرانه به دست شاعر، این دو عنصر، هر کدام جدا و مستقل، هستی و موجودیّت طبیعی و معمولی خود را داشتند؛ ولی با پیدایش این رابطهی تازه و قرار گرفتن در موقعیّتی دیگرگون، یکی بدون دیگری نمیتواند زندگی یابد؛ یعنی در پیوند معنوی ـ روانی این دو شیئ یا وجود در شعر است که موقعیّت نوینشان حقِّ بودن مییابد و جاودانه میشود. این وضعیّت در سیستم نشانهشناسی پیرس با نشانههای شمایلی، نمایهای و نمادین مفهوم مییابد. از مطالعهی آثار الیوت و نیما یوشیج برمیآید که هریک از این دو، به نحوی از این عملکرد بهره جستهاند؛ لذا این پژوهش بر آن است تا به بررسی تطبیقی نشانهشناسی پیرس در برخی از اشعار الیوت و نیما یوشیج بپردازد.
پرونده مقاله
چکیده پایداری مفهومی گستردهایی است که میتوان آن را یکی از بن مایههای ادبیات فارسی به حساب آورد. شاعران و نویسندگان معاصر فراوانی در این عرصه قلم زدهاند که در این بین آنها قیصر امینپور و علیرضا قزوه و محمد جواد محبت از جمله شاعرانی هستند که دارای اندیشههای والا در چکیده کامل
چکیده پایداری مفهومی گستردهایی است که میتوان آن را یکی از بن مایههای ادبیات فارسی به حساب آورد. شاعران و نویسندگان معاصر فراوانی در این عرصه قلم زدهاند که در این بین آنها قیصر امینپور و علیرضا قزوه و محمد جواد محبت از جمله شاعرانی هستند که دارای اندیشههای والا در زمینه پایداری و مؤلفههای آن میباشند. در پژوهش پیشرو، ضمن ارایه تعاریف ادبیات پایداری و مؤلفهها و شاخصهای آن و تبیین بحث انتظار و موعود و امید به آینده به عنوان یکی از مؤلفهها و معرفی شخصیتهای مورد نظر و استخراج و ارایه شاهد مثالهایی از اشعار شاعران مذکور پرداخته شده است و در خاتمه نتیجهگیری این امر که ارتباط تنگاتنگ اعتقادات دینی، مذهبی و انتظار موعود این شاعران در شعرشان کاملا ملموس و محسوس بوده و این مؤلفهها در پیروزی رزمندگان در هشت سال دفاع مقدس و حتی امید به آینده شاعران بیتأثیر نبوده است. کلید واژه: ادبیات پایداری، قیصر امینپور، علیرضا قزوه، محمد جواد محبت، انتظار.
پرونده مقاله
چکیده: این پژوهش در پی بررسی واژه عشق در منظومه های غنایی هفتم تا نهم است ومساله اصلی آن پاسخ به این پرسش است که سرایندگان این دوره زمانی با مواجهه با واژه عشق چه توصیه ای برای مخاطبان خود داشته اند و یا ایشان را به تشویق یا تحذیر رهنمون ساخته اند در این میان از مثنوی ه چکیده کامل
چکیده: این پژوهش در پی بررسی واژه عشق در منظومه های غنایی هفتم تا نهم است ومساله اصلی آن پاسخ به این پرسش است که سرایندگان این دوره زمانی با مواجهه با واژه عشق چه توصیه ای برای مخاطبان خود داشته اند و یا ایشان را به تشویق یا تحذیر رهنمون ساخته اند در این میان از مثنوی های عاشقانه محمد عصار تبریزی ، نزاری قهستانی و خواجوی کرمانی وقاضی مسعود قمی ،امین احمد صافی وسلیمی جرونی بهره گرفته شده است وچنین مشخص می شود که در تعلیم عشق شاعران مذکور بیشتر با دید مثبت به واژه عشق نظر داشته اند و خوانندگان را به گذشت و دوری از منیت و کمال گرایی تشویق نموده اند . واژهای کلیدی : عشق ، تعلیم ،منظومه غنایی ،قرن هفت وهشت این نگارش در پی آن است مفهوم تعلیمی واژۀ عشق ، در بین سرایندگان منظومههای عاشقانه قرون ششم تا نهم را بررسی نماید هرچند هرکدام از منظومه های غنایی این دو قرن مفاهیم تعلیمی بسیاری در منظومه های خود وارد ساخته اند که از حوصله بحث خارج است اما همانطور که اشاره شد برآن هستیم نظر سرایندگان در مواجهه با واژه عشق را بررسی نماییم تا آشکار گردد هر کدام ازایشان برای مخاطبان خود چه توصیه ای داشته اند و در این بین ازسرایندگانی مانند نزاری قهستانی، محمد عصار تبریزی، خواجوی کرمانی، خواجه مسعود قمی، سلیمی جرونی و امین احمدصافی نام می آوریم
پرونده مقاله