چکیده تحقیق حاضر با عنوان"امکان سنجی توسعه عوامل توارث"، به این موضوع پرداخته است که آیا امکان توسعه موجبات ارث به واسطه نقش اراده در عوامل توارث وجود دارد یا خیر؟پاسخ به این سوال از طریق تبیین نقش اراده درعوامل توارث و بررسی الغاء خصوصیت و نصوص معارض با توسعه عوامل توا أکثر
چکیده تحقیق حاضر با عنوان"امکان سنجی توسعه عوامل توارث"، به این موضوع پرداخته است که آیا امکان توسعه موجبات ارث به واسطه نقش اراده در عوامل توارث وجود دارد یا خیر؟پاسخ به این سوال از طریق تبیین نقش اراده درعوامل توارث و بررسی الغاء خصوصیت و نصوص معارض با توسعه عوامل توارث بیان شده است.توسعه عوامل توارث از طریق دو دیدگاه مطرح شده است. دیدگاه اول با نگاه مطلق ارادی و اصل ارادی بودن در اعمال بدین نحو حاصل میشود که ما درعقود که حاصل توافق ارادهها است، میتوانیم شرط ارث بری را قراردهیم و بر مبنای دیدگاه دوم که ولاء ضمان جریره را یک عقد حمایتی و مسئولیتی معرفی میکند و این ولاء را از موجبات توارث می داند، هیچ خصوصیتی نداشته، لذا قابل الغاء خصوصیت است و میتوان از این طریق حمایت را از موجبات توارث دید و سبب توسعه عوامل توارث شد. در این خصوص مواردی نیز وجود دارد که مصداق این ولاء هستند، ازجمله عقد فرزندخواندگی و فرزند ناشی از اهدای گامت است. در همه این مصادیق نوعی حمایت و مسئولیت دیده میشود. بنابراین درصورت عدم وجود رابطه خویشاوندی امکان درج شرط ارثبری در آنها وجود خواهد داشت.
تفاصيل المقالة
با ظهور دین اسلام، باورهای دینی در تمام جنبههای زندگی مسلمانان اعمّ از گفتار و رفتار نفوذ کرده و تأثیرات مهمی بر جای گذاشت. ادبیات نیز به عنوان یکی از مهمترین جنبههای جامعه چه در حوزه شعر و چه در حوزه نثر از این تأثیر بیبهره نماند. از آنجا که جریر، مسلمان بود و اسلا أکثر
با ظهور دین اسلام، باورهای دینی در تمام جنبههای زندگی مسلمانان اعمّ از گفتار و رفتار نفوذ کرده و تأثیرات مهمی بر جای گذاشت. ادبیات نیز به عنوان یکی از مهمترین جنبههای جامعه چه در حوزه شعر و چه در حوزه نثر از این تأثیر بیبهره نماند. از آنجا که جریر، مسلمان بود و اسلام در زمان حیات او، دین حکومت و خلیفه رسمی آن به شمار میآمد، بنابراین زمینه لازم برای این شاعر جهت مفاخره بر رقیبان غیر مسلمان فراهم شد به طوری که در مناقضه اخطل مسیحی، دین و باورهای آن را به مثابه ماده اساسی استدلالات خویش در غلبه بر وی به کار گرفته است و هر آنچه که یک مسلمان میتواند به آن ببالد را به تصویر کشیده است. در این مقاله، هدف، بررسی دین باوری یا دین گریزی جریر نبوده، بلکه واکاوی محورها و ابعاد اندیشههای دینی شاعر در نقائضش با اخطل مورد نظر بوده است. محور اندیشههای دینی جریر، اثبات یکتاپرستی و همچنین اثبات عزّت مسلمانان و ذلّت تغلبیِان است.
تفاصيل المقالة
تعدّدت الدراسات النقدیة فی الأدب المعاصر ونظریة التناص من أبرزها. وهو مصطلح نقدی حدیث وافد من الغرب إلی العالم العربی، وله أنواع متعدّدة ومنها: التناص الأدبی وهو تداخل نصوص أدبیة سابقة مع النص الأدبی اللاحق. وهذا النوع من التناص یبرز بروزاً واضحاً جلیاً فی النقائض. وهذا أکثر
تعدّدت الدراسات النقدیة فی الأدب المعاصر ونظریة التناص من أبرزها. وهو مصطلح نقدی حدیث وافد من الغرب إلی العالم العربی، وله أنواع متعدّدة ومنها: التناص الأدبی وهو تداخل نصوص أدبیة سابقة مع النص الأدبی اللاحق. وهذا النوع من التناص یبرز بروزاً واضحاً جلیاً فی النقائض. وهذا البحث یحاول أن یعالج التناص الأدبی فی قصیدة "قل للدّیار" لجریر – وهی من النقائض – مع قصیدة "خفّ القطین" للأخطل. ویهدف إلی إظهار حوار القصیدتین وتعالقهما وتداخلهما عبر التناص المضمونی والشکلی. ونری من خلال دراستنا أن التناص قد برز فی قصیدة جریر فی نوعیه الشکلی والمضمونی بروزاً واضحاً.
تفاصيل المقالة
چکیده
درک هر داستانی، نیازمند شناخت منابع و پیشمتنهای آن است. شناخت و دریافت عمیق داستانهای شاهنامه نیز بدون شناخت پیشمتنها و روابط بینامتنی میان داستانهای شاهنامه و آنها میسّر نخواهد بود. پژوهش حاضر که مطابق با روش کیفی با رویکرد توصیفیتحلیلی حاصل شده، به برر أکثر
چکیده
درک هر داستانی، نیازمند شناخت منابع و پیشمتنهای آن است. شناخت و دریافت عمیق داستانهای شاهنامه نیز بدون شناخت پیشمتنها و روابط بینامتنی میان داستانهای شاهنامه و آنها میسّر نخواهد بود. پژوهش حاضر که مطابق با روش کیفی با رویکرد توصیفیتحلیلی حاصل شده، به بررسی داستان جریره در شاهنامه و روایات مرتبط با آن میپردازد. پژوهش بر این فرضیه استوار است که، در مراحل گذر شخصیّت‎های اساطیری به عالم حماسه، الهۀ بزرگِ آب و زمین و پری در عصر باستان بر اثر عواملی همچون جابهجایی اساطیر و کمرنگ‎شدن صبغۀ مینوی ویژگی‎های خود را از دست می‎دهند و به هیئت جریره در عالم حماسه در می‎آیند. در این بررسیها که بنابر قراین و شواهد تاریخی صورت گرفته، تلاش شده است تا اثبات شود که این نقّالان و گوسانهای دربارها در دورۀ پارتیان اشکانی و کوشانیان بودهاند که در روزگار مقارن با عصر تدوین حماسهها، در بازگویی مجدّد صفات و کردارهای این شخصیّت کهن اساطیری ارزشهای مطلوب و مورد نظر جامعۀ مردسالار باستان و همچنین دیدگاههای رایج خوارمایه انگارانهای را که دربارۀ جایگاه زنان وجود داشته است، به روایت آن تحمیل کردهاند. ویژگیهایی مانند: کمرنگ‎ بودن شخصیّت وی در شاهنامه، زیبارویی، اعمال فوق‎ بشری و عاشق پیشگی، خصلت باروری و در نهایت ناپدیدشدن او، این انگاره را سامان می‎بخشد.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications