نگاهی تطبیقی به شیوۀ تاریخنگاری «طبری» و «مسعودی»
الموضوعات :محمود رمضانی 1 , منیژه فلاحی 2 , رضا فهیمی 3
1 - دانشجوی دکتری گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده علوم انسانی، واحد ساوه، دانشگاه آزاد اسلامی، ساوه، ایران
2 - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده علوم انسانی، واحد ساوه، دانشگاه آزاد اسلامی، ساوه، ایران
3 - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد ساوه- ساوه-ایران
الکلمات المفتاحية: تاریخنگاری, محمد بن جریر طبری, ابوالحسن علی بن حسین مسعودی, تاریخنگاری نصگرا (نقلی ـ روایی), تاریخنگاری تجربهگرا,
ملخص المقالة :
تاریخنگاری ایرانی، به مثابه بخشی از سنت تاریخنگاری اسلامی، در قرون نخستین به ثمر نشستن دین مبین اسلام از دل مکتب تاریخنگارانه عراق برآمد و برخی از بزرگترین مورخان مسلمان را در دل خود پروراند. هرچند تاریخنگاری اسلامی ، هم زمان با تکوین تمدن اسلامی به سرعت رو به رشد نهاد، اما پویایی و رشد فلسفی چندانی نداشت. در بهترین حالت با رویکردی کلامی و با روشی متأثر از قاعده علوم حدیث و رجال بررسی میشد. البته چهرههایی استثنایی همانند طبری و مسعودی تا حدودی متفاوتتر از دیگران عمل کرده و نگاه مشخصتری به موضوع داشتهاند . یکی از دلایل معروف بودن طبری را در طی قرون متوالی، می توان ثمره روش تاریخ نگاری او دانست؛ روشی که به شدت متاثیر از روش محدثان است؛ هم در جمع آوری داده های تاریخی و هم در نگارش آنها. از طرف دیگر مسعودی مورخ برجسته سده های سوم و چهارم هجری،یکی از بنیان گذاران تاریخ نگاری تحلیلی و عقلی به شمار می رود که با تالیف آثار خود، نگرش خاصی در تاریخ نگاری تحلیلی بر پایه عقل اعمال نمود. بر این مبنا در این پژوهش سعی خواهیم کرد با بهرهگیری از روش تحلیلی- توصیفی به مقایسه سبک تاریخ نگاری طبری و مسعودی بپردازیم.