فهرس المقالات رضا فهیمی


  • المقاله

    1 - نگاهی تطبیقی به شیوۀ تاریخ‌نگاری «طبری» و «مسعودی»
    مطالعات ادبیات تطبیقی , العدد 2 , السنة 18 , بهار 1403
    تاریخ‌نگاری ایرانی، به مثابه بخشی از سنت تاریخ‌نگاری اسلامی، در قرون نخستین به ثمر نشستن دین مبین اسلام از دل مکتب تاریخ‌نگارانه عراق برآمد و برخی از بزرگ‌ترین مورخان مسلمان را در دل خود پروراند. هرچند تاریخ‌نگاری اسلامی ، هم زمان با تکوین تمدن اسلامی به سرعت رو به رشد أکثر
    تاریخ‌نگاری ایرانی، به مثابه بخشی از سنت تاریخ‌نگاری اسلامی، در قرون نخستین به ثمر نشستن دین مبین اسلام از دل مکتب تاریخ‌نگارانه عراق برآمد و برخی از بزرگ‌ترین مورخان مسلمان را در دل خود پروراند. هرچند تاریخ‌نگاری اسلامی ، هم زمان با تکوین تمدن اسلامی به سرعت رو به رشد نهاد، اما پویایی و رشد فلسفی چندانی نداشت. در بهترین حالت با رویکردی کلامی و با روشی متأثر از قاعده علوم حدیث و رجال بررسی می‌شد. البته چهره‌هایی استثنایی همانند طبری و مسعودی تا حدودی متفاوت‌تر از دیگران عمل کرده و نگاه مشخص‌تری به موضوع داشته‌اند . یکی از دلایل معروف بودن طبری را در طی قرون متوالی، می توان ثمره روش تاریخ نگاری او دانست؛ روشی که به شدت متاثیر از روش محدثان است؛ هم در جمع آوری داده های تاریخی و هم در نگارش آنها. از طرف دیگر مسعودی مورخ برجسته سده های سوم و چهارم هجری،یکی از بنیان گذاران تاریخ نگاری تحلیلی و عقلی به شمار می رود که با تالیف آثار خود، نگرش خاصی در تاریخ نگاری تحلیلی بر پایه عقل اعمال نمود. بر این مبنا در این پژوهش سعی خواهیم کرد با بهره‌گیری از روش تحلیلی- توصیفی به مقایسه سبک تاریخ نگاری طبری و مسعودی بپردازیم. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - اتباع در سبک خراسانی و اصفهانی
    مطالعات ادبیات تطبیقی , العدد 5 , السنة 13 , زمستان 1398
    در زبان فارسی چه در نظم و چه در نثر و همچنین در زبان محاوره اتباع بسیار به کار می‌رود. اینکه بکار بردن اینگونه ترکیب‌ها از چه زمانی در آثار کتبی و شفاهی ایرانیان آغاز شده است، هنوز مشخّص نیست. مطالعات پیشین فقط نمونه هایی از کاربرد این نوع ترکیب را در آثار گذشتگان ارائه أکثر
    در زبان فارسی چه در نظم و چه در نثر و همچنین در زبان محاوره اتباع بسیار به کار می‌رود. اینکه بکار بردن اینگونه ترکیب‌ها از چه زمانی در آثار کتبی و شفاهی ایرانیان آغاز شده است، هنوز مشخّص نیست. مطالعات پیشین فقط نمونه هایی از کاربرد این نوع ترکیب را در آثار گذشتگان ارائه کرده اند. با توجه به سیر اتباع در دوره‌های مختلف و کاربرد آن در زبان شاعران و نویسندگان سبک‌های متفاوت، می‌توان گفت که اتباع درآغاز با شکل کنونی آن که اسم مهمل نیز نامیده می‌شود، تفاوت دارد. غیر از بعضی ترکیب‌ها که از ابتدا بی معنی و یا مهمل بوده است، مانند شکست و مکست در دیوان رودکی، که واژه تابع کاملاً بی معنی است و رودکی فقط یک بار آن را به کار برده، اکثر ترکیب‌ها هدفدار و با معنی انتخاب می‌شده است. در این تحقیق برای دستیابی به سیر بکارگیری اتباع و نحوه آغاز آن و چگونگی تبدیل آن به اسم مهمل، آثار شاعران و نویسندگان معروف دوره خراسانی و اصفهانی مطالعه و اتباع در آن‌ها بررسی گردیده است. یافته های این تحقیق از بکارگیری اسم مهمل یا تابع برای ایجاز در کلام حمایت می‌کند. تفاصيل المقالة