-
حرية الوصول المقاله
1 - ارائه شناسایی ابعاد، مولفه ها و شاخصهای مدل ارتقاء شایستگی حرفهای اعضا هیات علمی
امیر تیمورزاده افسانه زمانی مقدم ناصر میرسپاسیچکیده این پژوهش به منظور ارائه مدلی برای ارتقای شایستگی حرفه ای اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران طراحی و تدوین شد. اهمیت مسئله به دلیل ضعف در ویژگی های حرفه ای اعضای این دانشگاه و دانشگاه های دیگر بوده که توسط تحقیقات قبلی گزارش شده است. جا أکثرچکیده این پژوهش به منظور ارائه مدلی برای ارتقای شایستگی حرفه ای اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران طراحی و تدوین شد. اهمیت مسئله به دلیل ضعف در ویژگی های حرفه ای اعضای این دانشگاه و دانشگاه های دیگر بوده که توسط تحقیقات قبلی گزارش شده است. جامعه آماری شامل کلیه اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات می باشد؛ این دانشگاه به این دلیل برگزیده شد تا در صورت مشخص شدن ویژگی ها، معیارهای آن به سایر واحدها تسری یابد. به دلیل بدیع بودن نسبی موضوع، محقق به از شیوه کیفی استفاده نمود. در این شیوه با استفاده از تکنیک دلفی، شاخص های مدل شایستگی حرفه ای اعضای هیئت علمی این دانشگاه طراحی شد. نمونه آماری شامل 10 عضو هیئت علمی بوده که به صورت تصادفی انتخاب شدند. یافته ها نشان دادند که مدل طراحی شده قابلیت استفاده در دانشگاه آزاد اسلامی را دارد؛ این مدل برای استفاده در سایر مکان ها با استفاده از شاخص های آماری، مورد آزمون نهایی قرار گرفت که یافته ها حاکی از تائید مدل بودند. کلیدواژه ها: مدل شایستگی حرفه ای، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران، منابع انسانی، نظام آموزش عالی. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - بررسی نظام های ارزیابی آموزش عالی در جهان به منظور ارائه مدل مناسب برای آموزش عالی کشور
دکتر نادرقلی قورچیان دکتر حسن شهرکی پورامروزه، دانشگاهها دارای نقش هایی درهم پیچیده و به هم پیوسته است لذا رشد کمی دانشگاهها بدون توجه به فراین د تحولاتعلمی و نیازهای واقعی جامعه و استانداردهای کیفیت قطعاً کارساز نخواهد بود.پژوهش حاضر در صدد ارائه مدل مناسبی برای ارزیابی آموزش عالی کشور است که با روش های پیش أکثرامروزه، دانشگاهها دارای نقش هایی درهم پیچیده و به هم پیوسته است لذا رشد کمی دانشگاهها بدون توجه به فراین د تحولاتعلمی و نیازهای واقعی جامعه و استانداردهای کیفیت قطعاً کارساز نخواهد بود.پژوهش حاضر در صدد ارائه مدل مناسبی برای ارزیابی آموزش عالی کشور است که با روش های پیشرفته علمی و آماریموجبات افزایش ضریب اطمینان را فراهم آورد . در کشور ما مسئله اساسی که با ید در دانشگاهها مورد توجه قرار گیرد ایجادیک نظام ارزیابی مدرن می باشد که بتواند به فعالی تهای دانشگاهی مشروعیت علمی و قانونی ببخشد و در کنار گسترش کمیتبتواند به حفظ کیفیت و پویا کردن نظام آموزش عالی کشور ب ه عنوان ابزاری قانونمند بپردازد، بنابراین ضرورت د ارد جهتبهبود و ارتقاء کیفیت یک نظام ارزیابی در آموزش عالی کشور به کار برده شود.روش این پژوهش از نظر نحوه گردآوری داده ها روش توصیفی - پیمایشی است که با استفاده از دو پرسشنامه اطلاعات وداده ها تجزیه و تحلیل گردیده است . جامعه آماری پرسشنامه اول شامل ا عضای هیات علمی شاغل در دانشگاهها می باشد کهمشتمل بر 18 نوع نظام ارزیابی شناخته شده در آموزش عالی جهان در بین حجم نمونه چهل نفر از صاحبنظرا ن توزیعواطلاعات حاصله توسط نرم افزارSPSSتجزیه و تحلیل گردید . همچنین باعنایت به پیشینه و ادبیات مستخرجه تحقیق واطلاعات و داده های مکتسبه به پرسشنامه اول مدل مناسب نظام ارزشیابی 360 درجه ای تدوین گردید و بین 384 نفر ازروسای دانشگاهها (73 نفر)،معاونین آموزشی(58 نفر)،اعضای هیات علمی(153 نفر)و متخصصان آموزش عالی(100 نفر)توزیع گردیده و مدل مشتمل بر عناصر فلسفه واهداف(90%)،مبانی نظری(76%)،مراحل اجرایی(100%) ونظام ارزشیابی و مهندسی مجدد(با تااپیید 92%)می باشد که در مجموع با مقیاس 93 از100درصد مورد تایید نهاییبرای نظام ارزشیابی کشور واقع گردید تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - بررسی وضعیت سیستم آموزش عالی کشور با استفاده از مدلسازی سیستمهای دینامیکی
محمدعلی افشار کاظمی حامد عسگریانیکی از بخشهای مهم و تاثیر گذار هر جامعهای، آموزش عالی آن جامعه است. آموزش عالی هر کشور، عامل ایجاد نیروی متخصص و برطرف کننده مشکلات مختلف جامعه، بصورت علمی میباشد. در جامعه ما نیز، این عوامل و عوامل متعدد دیگر، موجب افزایش روزافزون تقاضای ادامه تحصیل در دانشگاه و ورو أکثریکی از بخشهای مهم و تاثیر گذار هر جامعهای، آموزش عالی آن جامعه است. آموزش عالی هر کشور، عامل ایجاد نیروی متخصص و برطرف کننده مشکلات مختلف جامعه، بصورت علمی میباشد. در جامعه ما نیز، این عوامل و عوامل متعدد دیگر، موجب افزایش روزافزون تقاضای ادامه تحصیل در دانشگاه و ورود به این نظام گردیده، اختلاف زیاد تعداد متقاضیان با امکانات موجود، باعث ایجاد ظرفیتهای جدید (و غالباً بدون برنامهریزی) شده است. چون بین شروع ظرفیتسازی و به ثمر نشستن آن، فاصله زمانی (تاخیر) وجود دارد، در زمان ارائه ظرفیتهای جدیداً ایجاد شده، بین مقدار ظرفیت با مقدار تقاضا، باز هم همخوانی وجود نداشته، این امر حتی گاهی، موجب تکمیل نشدن ظرفیتهای موجود میشود. در این مقاله سعی شده است که، ساختار ظرفیتسازی جهت متقاضیان ورود به این سیستم، مدل شده و در چارچوب تفکر سیستمی و ابزار سیستمهای دینامیکی، و در نرمافزار VENSM اجرا شود. در این راستا، ابتدا متغیرهای اصلی، شناسایی و روابط آنها در قالب حلقههای علی، تدوین گردیده، سپس، با طراحی مدل اصلی و در قالب نمودار انباشت جریان تکمیل و در نرم افزار شبیه سازی شده است. میتوان به این مدل متغیرهایی اضافه نمود، و هر نوع استراتژی و راه حل را، (بدونه آنکه در دنیای واقعس شاهد تبعات احتمالاً منفی آن بود) در مدل آزمود. پس از طراحی مدل و اجرا نمودن آن، مشخص شد که، آنقدر که در میزان ظرفیت دانشجو، تعداد اعضای هیات علمی محدود کننده است، مقدار فضای آموزشی مورد نیاز در آینده (با توجه به اوج گرفتن نرخ رشد جمعیت در آینده) تولید گردد. از طرف دیگر، اگر نسبت ارتقای استادیاران به دانشیاران، نسبت ارتقای دانشیاران به استادان و نسبت تعداد فارغالتحصیلان دکترا که به عنوان استادیار استخدام شدهاند، به کل فارغالتحصیلان مقطع دکتری، افزوده شود، نرخ پذیرش افزایش خواهد یافت تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - تأثیر سیاستهای آموزش عالی بر شاخصهای توسعه سیاسی در ایران
مسعود شفیعی چافی رضا مهدیزمینه و هدف: هدف این مقاله ارائه مدلی برای بررسی تأثیر سیاستهای آموزش عالی ایران بر شاخصهای توسعه سیاسی است. روش: جامعه آماری پژوهش شامل مدیران و اعضای هیئت علمی دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی واقع در شهر تهران به تعداد آنها 1029 نفر میباشند. براساس فرمول کوکران تعد أکثرزمینه و هدف: هدف این مقاله ارائه مدلی برای بررسی تأثیر سیاستهای آموزش عالی ایران بر شاخصهای توسعه سیاسی است. روش: جامعه آماری پژوهش شامل مدیران و اعضای هیئت علمی دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی واقع در شهر تهران به تعداد آنها 1029 نفر میباشند. براساس فرمول کوکران تعداد 280 نفر از مدیران و اعضای هیئت علمی دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی شهر تهران به عنوان نمونه آماری تحقیق انتخاب شدندیافته ها: بررسی دادهها نشان داد که؛ که بینالمللی شدن آموزش بر توسعه سیاسی ایران تأثیری معنیدار دارد. همچنین تأثیر تجاریسازی ایدههای دانشگاهی بر توسعه سیاسی ایران در سطح (01/0) معنیدار است. همچنین ارتباط با صنایع و نهادهای مالی، اهداف و رسالت دانشگاه در راستای توسعه، توسعه اجتماعی دانشگاه و ساختار منعطف سازمانی بر توسعه سیاسی ایران تأثیر معنیداری دارد. در کل سیاستهای آموزش عالی میزان 81/0 از تغییرات توسعه سیاسی ایران را پیشبینی میکندنتیجهگیری: نتایج تحقیق نشان داد که؛ توسعه سیاسی یکی از شاخههای توسعه است با هدف رسیدن به پیشرفت، صنعتی شدن، رفع فقر تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
5 - طراحی مدل مفهومی کارافرینی دانشگاهی با رویکرد تلفیقی
جواد توسلی نوقابی حمیده رشادتجو محمدعلی حسینیپارادایم کارآفرینی دانشگاهی، در نتیجه اقتضائات نظامهای آموزشی، اجتماعی، اقتصادی و صنعتی، سهامداران و ذینفعان آموزش عالی را به ایجاد تحول در جهتگیریها، اهداف، ماموریتها سوق دادهاست، با این حال تنوع، پیچیدگی و پراکندگی نظریات کارآفرینی دانشگاهی مانع وجود یک الگوی منس أکثرپارادایم کارآفرینی دانشگاهی، در نتیجه اقتضائات نظامهای آموزشی، اجتماعی، اقتصادی و صنعتی، سهامداران و ذینفعان آموزش عالی را به ایجاد تحول در جهتگیریها، اهداف، ماموریتها سوق دادهاست، با این حال تنوع، پیچیدگی و پراکندگی نظریات کارآفرینی دانشگاهی مانع وجود یک الگوی منسجم با سازهای فراگیر بودهاست، ازاینرو این پژوهش، با هدف ارائه مدل مفهومی کارآفرینی دانشگاهی به بررسی و بازشناسی مفهوم کارآفرینی دانشگاهی و شناسایی و استخراج ابعاد و مؤلفههای کلیدی کارآفرینی دانشگاهی پرداختهاست. این تحقیق ازنوع کیفی بوده و بر مبنای تئوری زمینهای (GTM) به روش تحلیل محتوا انجام گرفتهاست. دادههای موردنیاز از طریق سندکاوی و تحلیل اسناد کتابخانهای و مصاحبه باز، جمعآوری گردید و با تحلیل و کدگذاری محوری دادهها در نرمافزار MaxQuda، ترکیبی بهینه از ابعاد و مؤلفههای کلیدی در قالب مدل مفهومی کارآفرینی دانشگاهی، متناسب با شرایط اجتماعی، فرهنگی و صنعتی حاکم بر فضای آموزش عالی و پتانسیلهای دانشگاهی ارائهگردید. مطابق یافتههای پژوهش، کارآفرینی دانشگاهی شامل پنج بعد است. در بعد اول ملزومات یا محرکها قرار دارند که پیشنیازهای کارآفرینی دانشگاهی را فراهم میکنند. بعد دوم توانمندسازها یا توسعهدهندهها هستند که برای رشد و توسعه کارآفرینی دانشگاهی باید تقویت شوند، بعد سوم به تبیین فعالیتهای کارآفرینی دانشگاهی (آنچه که سرمایهگذاری شدهاست) میپردازد و بعد چهارم و پنجم متعلق به تأثیرات و نتایج درونی و بیرونی است. این مدل درک مطلوبی از پیشنیازها و توسعهدهندههای کارآفرینی دانشگاهی ارائه کرده و عوامل کلیدی موفقیت در چهار مأموریت آموزش عالی (آموزش، پژوهش، کارآفرینی، تاثیر) و مزایای درگیرشدن در کارآفرینی دانشگاهی را به مدیران و ذینفعان آموزش عالی پیشنهاد مینماید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
6 - شناسایی عوامل موثر بر توسعه آموزش کارآفرینی در نظام آموزشی عالی ایران
رضا امیا حسین دیدهخانی پرویز سعیدیتحقیق حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر بر توسعه آموزش کارآفرینی در نظام آموزشی عالی ایران طراحی و اجرا گردید. پژوهش حاضر از جمله پژوهش های کیفی بود که با استفاده از مصاحبه انجام گردید. جامعه آماری شامل خبرگان آگاه به موضوع پژوهش بودند که جهت انتخاب نمونه های پژوهش از روش أکثرتحقیق حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر بر توسعه آموزش کارآفرینی در نظام آموزشی عالی ایران طراحی و اجرا گردید. پژوهش حاضر از جمله پژوهش های کیفی بود که با استفاده از مصاحبه انجام گردید. جامعه آماری شامل خبرگان آگاه به موضوع پژوهش بودند که جهت انتخاب نمونه های پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری استفاده گردید. در نهایت بدین صورت تعداد 14 نفر به عنوان نمونه پژوهش مشخص شدند. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. در جهت تجزیه و تحلیل داده های تحقیق حاضر از کدگذاری به صورت کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده گردید. مطابق با کدگذاری مصاحبه ها مشخص گردید که تعداد 38 کد به عنوان عوامل موثر بر توسعه آموزش کارآفرینی در نظام آموزشی عالی ایران مشخص گردید. پس از کدگذاری محوری مشخص گردید که این عوامل در شش دسته شامل تعالی درونی، دانش فنی، مسائل انگیزشی، مسائل مدیریتی، تحول آموزشی و مسائل سیستمی دسته بندی گردید. به عبارتی توجه به عواملی شناسایی و تمرکز در جهت فراهم نمودن این عوامل در نظام آموزشی عالی ایران می تواند منجر به توسعه آموزش کارآفرینی در نظام آموزشی عالی ایران گردد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
7 - طراحی الگوی مؤلفههای عملکردی نظام آموزش عالی با استفاده از تحلیل تم
برات محمد عاشقی بهرنگ اسماعیلی شاد مریم حافظیانتحقیق حاضر با هدف طراحی الگوی مولفه های عملکردی نظام آموزش عالی با استفاده از تحلیل تم انجام شد. این تحقیق از لحاظ هدف کاربردی، از لحاظ رویکرد، پیمایشی-توسعهای، و از لحاظ نوع، کیفی میباشد. جامعه آماری این تحقیق گروهی از خبرگان شامل اساتید دانشگاهی، مدیران ارشد آموزش ع أکثرتحقیق حاضر با هدف طراحی الگوی مولفه های عملکردی نظام آموزش عالی با استفاده از تحلیل تم انجام شد. این تحقیق از لحاظ هدف کاربردی، از لحاظ رویکرد، پیمایشی-توسعهای، و از لحاظ نوع، کیفی میباشد. جامعه آماری این تحقیق گروهی از خبرگان شامل اساتید دانشگاهی، مدیران ارشد آموزش عالی، و مشاورین مجرب در حوزه مدیریت آموزش عالی بودند که بر اساس روش نمونهگیری نظری، از میان آنها، 15 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار جمعآوری دادهها در این تحقیق، مصاحبه نیمهساختار یافته با خبرگان بود. جهت اطمینان از روایی و پایایی مصاحبهها، از دو تکنیک یعنی استفاده از فرآیندهای ساختار یافته از مصاحبههای همگرا، و وجود حداقل دو نفر برای انجام مصاحبه به صورت جداگانه اما موازی با یکدیگر، استفاده شد. همچنین، روش تجزیه و تحلیل دادهها در این تحقیق، روش کیفی تحلیل تم بوده است. سرانجام نتایج تحقیق منجر به ارائه الگویی در حوزه عملکرد نظام آموزش عالی شامل سه بعد آموزش، پژوهش و فرهنگ شد و مجموعاً پانزده مؤلفه به این ابعاد اختصاص یافت. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
8 - مفهومسازی برنامه درسی زائد در نظام آموزش عالی ایران
سیده مریم حسینی لرگانی کوروش فتحی واجارگاهپژوهش حاضر با هدف مفهومسازی برنامه درسی ناکارآمد (زائد) در نظام آموزش عالی ایران انجام شده است. پارادایم حاکم بر مطالعه حاضر کیفی و با استفاده از روش تحقیق داده بنیاد انجام شده است. حوزة مورد مطالعه این پژوهش شامل صاحبنظران برنامه درسی و نظام آموزش عالی ایران است که ب أکثرپژوهش حاضر با هدف مفهومسازی برنامه درسی ناکارآمد (زائد) در نظام آموزش عالی ایران انجام شده است. پارادایم حاکم بر مطالعه حاضر کیفی و با استفاده از روش تحقیق داده بنیاد انجام شده است. حوزة مورد مطالعه این پژوهش شامل صاحبنظران برنامه درسی و نظام آموزش عالی ایران است که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند با 21 نفر صاحبنظر مصاحبه شد. ابزار جمعآوری دادهها، مصاحبههای نیمه ساختارمند بود که با این تعداد نمونه اشباع تئوریک در دادهها حاصل شد. تجزیهوتحلیل دادهها در قالب مدل پارادایم اشتراوس و کوربین انجام گرفت. جمعاً 103 کد باز، 18 کد محوری و 6 کد انتخابی از مصاحبههای صورت گرفته در طی سه مرحله کدگذاری شد. نتایج پژوهش نشان میدهد که مهمترین عوامل علی، مداخلهگر، زمینهای، راهبردها و پیامد به ترتیب عبارت است از: انگیزة کم در بین استادان و دانشجویان، حضور طراحان و برنامهریزان در تدوین برنامه درسی با رویکرد سلیقهای، سیاستهای تمرکزگرایانه و عرضهمحور، دانشمحور نبودن اقتصاد کشور، مسئلهمحور نبودن برنامههای درسی و اختصاص بودجه ناکافی، افزایش نرخ بیکاری بهویژه در بین دانشآموختگان، نیروی انسانی ناکارآمد، فرار مغزها و کاهش بیاعتمادی به آموزش عالی از جمله یافتههای این مطالعه بود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
9 - بررسی نقش دانشگاه در ایجاد سرمایه انسانی و ارائه مدل مناسب برای ارتقاء نظام آموزشی عالی کشور
فاطمه ذیگلری محمود قنادان نادرقلی قورچیان ابوالقاسم نادریپژوهش حاضر به بررسی دیدگاه اعضای هیأت علمی منطقۀ 4 دانشگاه آزاد دربارۀ وضعیت موجود دانشگاه در ایجاد سرمایه انسانی و ارائۀ مدل مناسب برای ارتقای نظام آموزش عالی به روش توصیفی ـ پیمایشی پرداخته است. برای این منظور ابتدا 40 مؤلفه از طریق مرور متون پژوهش و بررسی مدلها، نظر أکثرپژوهش حاضر به بررسی دیدگاه اعضای هیأت علمی منطقۀ 4 دانشگاه آزاد دربارۀ وضعیت موجود دانشگاه در ایجاد سرمایه انسانی و ارائۀ مدل مناسب برای ارتقای نظام آموزش عالی به روش توصیفی ـ پیمایشی پرداخته است. برای این منظور ابتدا 40 مؤلفه از طریق مرور متون پژوهش و بررسی مدلها، نظریهها، چارچوبها و راهبردها در جهان و ایران استخراج شد که پس از نظرسنجی به 23 مؤلفه کاهش یافت و مدل براساس مبانی نظری و مراحل اجرایی آن تدوین شد. جامعۀ آماری این پژوهش اعضای هیأت علمی تماموقت منطقۀ 4 دانشگاه آزاد استان اصفهان است که 220 عضو هیأت علمی به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شد. روایی محتوایی پرسشنامه از طریق اظهار نظر صاحبنظران و پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از روش آلفای کرونباخ محاسبه و در حد مطلوبی برآورد گردید. برای اعتبارسنجی مدل نیز 30 نفر از متخصصان انتخاب گردیدند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده گردید. مهمترین یافتههای پژوهش: 1ـ مطالعه در بررسی نقش دانشگاه در ایجاد سرمایۀ انسانی به 4 مؤلفۀ اصلی شامل: اطلاع، دانش، مهارت و تخصص انجامید. 2ـ در این بررسی بین مؤلفههای اطلاع، دانش، مهارت و تخصص تفاوت معناداری مشاهده گردید. 3ـ براساس یافتهها، زیرمؤلفههای مربوط به اطلاع، دانش، مهارت و تخصص با میانگین فرضی 3 در وضعیت موجود بیش از سطح متوسط مناسب هستند، همچنین با استفاده از نتایج بهدست آمده از سؤالات اول و دوم پژوهش به ارائۀ مدل سرمایۀ انسانی در دانشگاه پرداخته شد که در مجموع مؤلفۀ اول، اطلاع با میانگین نمره 15/3، مؤلفۀ دوم، دانش با میانگین نمرۀ 39/3، مؤلفۀ سوم، مهارت با میانگین نمرۀ 66/3 و مؤلفۀ چهارم پژوهش، تخصص با میانگین نمرۀ 50/3 برآورد گردید. این مدل با توجه به مؤلفههای بهدست آمده، به ارتقای کیفی هرچه بیشتر اعضای هیأت علمی پرداخت و کاستیهای موارد بهدست آمده را بازسازی و بهبود بخشید تا سرمایه انسانی بتواند بهعنوان مهمترین عامل تأثیرگذار در سایر منابع در دانشگاه نقش خود را بهصورت بهینه و اثربخش ایفا نماید تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
10 - ارزیابی کیفیت برنامه درسی گروه علوم تربیتی دانشگاه کاشان
حیدر قادری عباس شکاریهدف از این پژوهش، ارزیابی کیفیت برنامه درسی گروه علوم تربیتی دانشگاه کاشـان است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی ـ پیمایشی است که به ارزشیابی کیفیت برنامه درسی موجود رشته علوم تربیتی میپردازد. جامعه آماری پژوهش شامل اعضای هیأت علمی و دانشجویان رشته علوم تربیتی است. به منظور گ أکثرهدف از این پژوهش، ارزیابی کیفیت برنامه درسی گروه علوم تربیتی دانشگاه کاشـان است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی ـ پیمایشی است که به ارزشیابی کیفیت برنامه درسی موجود رشته علوم تربیتی میپردازد. جامعه آماری پژوهش شامل اعضای هیأت علمی و دانشجویان رشته علوم تربیتی است. به منظور گردآوری دادههای مورد نیاز درباره افراد جامعه از طریق شمارش کامل افراد (سرشماری کامل) استفاده شد. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه محقق ساخته بود که از طریق محاسبه آلفای کرانباخ پایایی پرسشنامه دانشجویان 934/0، و پایایی پرسشنامه اعضای هیأت علمی 878/0 به دست آمد. تجزیه و تحلیل یافتهها نشان داد که کیفیت کلی برنامه درسی دوره کارشناسی رشته علوم تربیتی از دیدگاه اعضای هیأت علمی و دانشجویان، در حد نسبتاً مطلوب بوده است. بر اساس دادههای جمعآوری شده، ملاکهای ارزیابی اهداف، محتوا، وضعیت فعالیتهای پژوهشی، مواد و وسایل، وضعیت گروههای پژوهشی و فضای آموزشی، از نظر اعضای هیأت علمی و دانشجویان در سطح نسبتاً مطلوبی است. اعضای هیأت علمی زمان در نظر گرفته شده را مطلوب، ولی دانشجویان معتقدند که در سطح نامطلوبی است. از نظر اعضای هیأت علمی روش تدریس و وضعیت ارزشیابی؛ مطلوب گزارش شده در حالی که دانشجویان معتقدند که در سطح نسبتاً مطلوبی قرار دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
11 - مروری نظاممند بر مؤلفههای مرتبط با یادگیری موبایل در نظام آموزش عالی ایران
محمدرضا کرامتی فاطمه نارنجی ثانی یاسمن مبین رهنیهدف پژوهش حاضر شناسایی و تعیین مؤلفههای مرتبط با یادگیری موبایل در نظام آموزش عالی ایران است. تحقیق از نظر هدف کاربردی و به لحاظ نحوۀ گردآوری یافتهها کیفی و با استفاده از روش مطالعۀ اسنادی و شیوۀ مروری نظاممند انجام شد. برای تحقق هدف مذکور به مرور و منظم گسترۀ پیشین أکثرهدف پژوهش حاضر شناسایی و تعیین مؤلفههای مرتبط با یادگیری موبایل در نظام آموزش عالی ایران است. تحقیق از نظر هدف کاربردی و به لحاظ نحوۀ گردآوری یافتهها کیفی و با استفاده از روش مطالعۀ اسنادی و شیوۀ مروری نظاممند انجام شد. برای تحقق هدف مذکور به مرور و منظم گسترۀ پیشینۀ تحقیق (در بازه زمانی 1390 تا 1400) در میان پژوهشهای منتشرشده در پایگاههای اطلاعاتی داخلی نظیر جهاد دانشگاهی، مگ ایران و نورمگز پرداخته شد. سپس بر اساس ملاکهایی مانند عنوان پژوهش، چکیده و محتوای آنها، در نهایت از بین 543 پژوهش، 32 مورد انتخاب و مورد تحلیل قرار گرفت. برای تعیین اعتبار پژوهش از ابزار برنامۀ مهارتهای ارزیابی اساسی گلین و همکاران (2006) و پایایی آن نیز با استفاده از روش توافق بین دو کدگذار (پژوهشگران و متخصصان حوزۀ یادگیری الکترونیکی و یادگیری موبایل در نظام آموزش عالی) بررسی و با مقدار کاپای 757/0 مورد تأیید قرار گرفت. نتایج حاصل از مرور نظاممند منجر به شناسایی 17 مفهوم شد که در قالب 5 مؤلفه طبقهبندی شد. یافتهها نشان داد که مؤلفههای مرتبط با مدرس (دانش، نگرش و مهارتهای مورد نیاز)، فراگیر (دانش، نگرش و مهارتهای مورد نیاز)، راهبری کلاس درس (تعامل، روشهای یادگیری، روشهای یاددهی، ارزشیابی، محتوا)، سازمان و مدیریت (منابع مالی، منابع اطلاعاتی، فرهنگسازمانی) و فناوری (نرمافزار، سختافزار و زیرساخت) در این مطالعات، موردتوجه بیشتری قرار گرفتهاند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
12 - Identifying Indicators and Components of Knowledge Capital and Human Resource Strategies in the Iranian Higher Education System
Aliakbar Jaafari Karamollah Daneshfard: Asadollah MehraraThe present study aimed to identify the indicators and components of knowledge capital and human resource strategies in the Iranian higher education system. Participants in the present study were managers and deputies of human resources in the higher education system an أکثرThe present study aimed to identify the indicators and components of knowledge capital and human resource strategies in the Iranian higher education system. Participants in the present study were managers and deputies of human resources in the higher education system and university professors.Sampling was performed in a purposeful and theoretical manner. Theoretical saturation of the samples was obtained after interviewing 10 people. The number of samples was not determined before performing the study and the sampling process continued until some kind of information saturation was obtained, i.e. no new information was extracted from the data during the interview. The instrument of the present study was semi-structured interviews whose validity and reliability were confirmed by confirmatory factor analysis and Cronbach's alpha test. Three coding steps were used to analyze the data. Using open coding, model categories were identified. Then, in the axial coding stage, the link between these categories was determined in the form of a coding paradigm. In the selective coding process, the conceptual model was determined in the form of three dimensions and including 14 components as follows: knowledge process capability (knowledge application, knowledge transfer, knowledge integration, knowledge production), human resource strategies (recruitment, human resource development, employee performance, service compensation, working relations), and knowledge capital (human capital, structural capital, innovative capital, social capital, and process capital) were identified.According to the findings of this study, suggestions are presented so that the officials, decision-makers, and educational planners in the higher education system be familiar with the dimensions, components, and mechanisms of knowledge acquisition and human resource strategies in the higher education system and take necessary executive measures while planning and making the necessary policies. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
13 - ضرورت و امکان تغییر برنامه درسی مصوّب نظام آموزش عالی ایران به برنامه درسی تلفیقی (مطالعه موردی: گرایش مدیریت آموزشی، دوره کارشناسی)
سولماز نورآبادی پروین احمدی عذرا دبیریاصفهانی مقصود فراستخواهتحولات فزاینده در ابعاد گوناگون جامعه و گسترش علوم و دانش بشری؛ نیاز به بازنگری و تغییر در برنامه های درسی را ضروری می نماید.این ضرورت بیش از پیش در نظام آموزش عالی احساس می شود. این پژوهش در پی آن است که ضرورت و امکان استفاده از برنامه درسی تلفیقی در نظام آموزش عالی بخ أکثرتحولات فزاینده در ابعاد گوناگون جامعه و گسترش علوم و دانش بشری؛ نیاز به بازنگری و تغییر در برنامه های درسی را ضروری می نماید.این ضرورت بیش از پیش در نظام آموزش عالی احساس می شود. این پژوهش در پی آن است که ضرورت و امکان استفاده از برنامه درسی تلفیقی در نظام آموزش عالی بخصوص رشته علومتربیتی (مطالعه موردی: گرایش مدیریت آموزشی) را با استفاده از روش توصیفی– پیمایشی مورد بررسی قرار دهد. جامعه آماری انتخاب شده شامل استادان و دانشجویان مقطع کارشناسی گرایش مدیریت آموزشی دانشگاه های دولتی شهر تهران می باشد. یافته های بدست آمده، با ضریب اطمینان 99% نشان دهنده نارضایتی استادان و دانشجویان گرایش مدیریت آموزشی از برنامه درسی فعلی از یک سو و حمایت ایشان از برنامه درسی تلفیقی، از سوی دیگر می باشد. در نهایت با استناد به یافته های تحقیق چنین نتیجه گیری می شود که: عدم کارایی برنامه درسی کنونی در نظام آموزش عالی اثبات و ضرورت تغییر این برنامه درسی احساس شده و در نهایت امکان این تغییر و تحول در برنامه درسی و حرکت به سمت تلفیق وجود دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
14 - ارائه مدلی برای ارتقای شایستگی حرفهای اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران(رویکردی جهت ارتقای بهرهوری)
امیر تیمورزاده افسانه زمانی مقدم ناصر میرسپاسیاین پژوهش بهمنظور ارائه مدلی برای ارتقای شایستگی حرفهای اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران طراحی و تدوین شده است. روش تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی با رویکرد آمیخته (کیفی- کمّی) و از لحاظ نحوه اجرا، توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل ک أکثراین پژوهش بهمنظور ارائه مدلی برای ارتقای شایستگی حرفهای اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران طراحی و تدوین شده است. روش تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی با رویکرد آمیخته (کیفی- کمّی) و از لحاظ نحوه اجرا، توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات است. در بخش کیفی با استفاده از تکنیک دلفی، شاخصهای مدل ارتقای شایستگی حرفهای اعضای هیأت علمی این دانشگاه مشخص شد و در بخش کمی (که جامعه آماری بزرگتری را شامل میشد) پرسشنامه بهدستآمده از بخش کیفی، در میان اعضا توزیع شد. اعتبار پرسشنامه با استفاده از اعتبار محتوا تعیین شد و پایایی آن در هر یک از مراحل کیفی و کمی به ترتیب بهواسطه آزمون z و آلفای کرونباخ بررسی و تأیید شدند. یافتهها با استفاده از آزمونهای مختلف آماری تی و z تحلیل شدند. یافتهها که با استفاده از آزمونهای مختلف تی، معادلات ساختاری تحلیل عاملی، آزمون z، فریدمن، کولموگروف- اسمیرنوف، بارتلت، KMO و تحلیل عاملی بررسی شدند، نشان دادند که پاسخگویان شش نوع شایستگی آموزشی و تکنولوژیکی، پژوهشی، شایستگی خدمات تخصصی، شایستگی فردی و ارزشی، شایستگی سازمانی و شایستگی ادراکی را شناسایی نمودند که تمام این مؤلفهها در مدل نهایی تأییید شدند. سپس یافتهها نشان دادند که این شایستگیها در میان اعضای نمونه آماری در هر دو وضعیت موجود و مطلوب، موقعیت نسبتاً نامطلوبی دارند که میتوان با استفاده از شاخصها و راهکارهایی، آنها را بهبود بخشید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
15 - توسعه کارآفرینی در دانشگاه با رویکرد فراترکیب (مطالعه موردی: دانشگاه تهران مرکزی)
فاطمه مصطفی زاده جلال حقیقت منفرد محمدعلی کرامتیکارآفرینی آموزش عالی بستری برای ارتقا عملکرد و توسعه مشارکت کارکنان و دانشجویان به شمار میآید. هدف پژوهش توسعه کارآفرینی در دانشگاه با رویکرد فراترکیب میباشد. روش پژوهش، آمیخته است، بخش کیفی از رویکرد فراترکیب سندلوسکی و باروسو و بخش کمی از آزمون t-test بهره گرفته شد. أکثرکارآفرینی آموزش عالی بستری برای ارتقا عملکرد و توسعه مشارکت کارکنان و دانشجویان به شمار میآید. هدف پژوهش توسعه کارآفرینی در دانشگاه با رویکرد فراترکیب میباشد. روش پژوهش، آمیخته است، بخش کیفی از رویکرد فراترکیب سندلوسکی و باروسو و بخش کمی از آزمون t-test بهره گرفته شد. جامعه آماری بخش کیفی 50 مقاله فارسی و 50 مقاله انگلیسی و در بخش کمی، 37 نفر از دانشجویان رشته کارآفرینی برای گروه آزمایش و 30 نفر از دانشجویان رشته غیرکارآفرینی برای گروه کنترل در مقطع دکتری است ایزارگردآوری داده در مرحله کیفی، مقالات و مستندات ( تحقیقات گذشته) در مرحله کمی پرسشنامه است که روایی و پایایی آن مورد تأیید قرار گرفت که پایایی آن( 89/0) است طی مراحل فراترکیب در بخش کیفی 3 تم اصلی (محرکهای توسعه کارآفرینی، ویژگیهای توسعه کارآفرینی، اقدامات توسعه کارآفرینی) و 11 تم فرعی(پیشنیازهای دانشجویان، فرهنگ کارآفرینی، زیرساختهای دانشگاه، سرمایه انسانی دانشگاهها، استقلال در تصمیم گیری، ساختار سازمانی متناسب، یادگیری مشارکتی، محتوای آموزشی مناسب، هدفگذاری در پژوهش، آشنایی میدانی با کارآفرینی، مهارت افزایی) شناسایی و در بخش کمی نیز تمامی فرضیهها تایید شد. نتایج نشان داد که، محرکهای توسعه کارآفرینی، ویژگیهای توسعه کارآفرینی، اقدامات توسعه کارآفرینی سبب توسعه کارآفرینی میشوندباید درصدد تقویت هرچه بیشتر این عوامل برآید تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
16 - شناسایی ابعاد و شاخصههای الگوی آسیبشناسی تولید دانش در بین اعضای هیئتعلمی دانشگاه آزاد اسلامی
کیوان کاوه تقی آقاحسینی محبوبه سادات فدویهدف از پژوهش حاضر، شناسایی ابعاد و شاخصه های الگوی آسیب شناسی تولید دانش در بین اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی بود. این تحقیق نوعی تحقیق کاربردی و روش تحلیل محتوای کیفی با راهبرد داده بنیاد بود. مشارکت کنندگان اعضای هیأت علمی تمام وقت در دانشگاه آزاد اسلامی بودند ک أکثرهدف از پژوهش حاضر، شناسایی ابعاد و شاخصه های الگوی آسیب شناسی تولید دانش در بین اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی بود. این تحقیق نوعی تحقیق کاربردی و روش تحلیل محتوای کیفی با راهبرد داده بنیاد بود. مشارکت کنندگان اعضای هیأت علمی تمام وقت در دانشگاه آزاد اسلامی بودند که با رویکرد هدفمند و روش موارد مطلوب انتخاب گردیدند و با آنها به روش نیمه ساختار مصاحبه به عمل آمد. مصاحبه تا رسیدن به نقطه اشباع ادامه یافت. برای دستیابی به مؤلفه ها، مفاهیم و عبارات اولیه از کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده گردید. با توجه به کدگذاری ها و مضامین به دست آمده از متون علمی و مصاحبه مشارکت کنندگان، آسیبهای مربوط به نظام دانشگاه آزاد با دو زیر مقوله "خط مشیگذاران" و "دست اندرکاران پژوهش"، آسیبهای مربوط به ساختار سازمانی با سه زیر مقوله "میزان رسمیت سازی"، "میزان تمرکز و عدم تمرکز" و " میزان پیچیدگی" و مشکلات مربوط به مسایل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی با دو زیر مقوله "عوامل فرهنگی اجتماعی" و "عوامل اقتصادی" به عنوان مؤلفه های الگوی فوق به دست آمد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
17 - ارائه الگوی مفهومی تجاری سازی دانش در نظام آموزش عالی ایران
فرشته علیزاده امیرحسین محمودی مهدی محمودیپژوهش حاضر، از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی از نوع پیمایشی می باشد، جامعه آماری آن را اساتید دانشگاه های آزاد اسلامی شهرتهران به تعداد10153 نفر تشکیل می دهند که با روش نمونه گیری طبقه ای نسبی371 نفر براساس فرمول کوکرال، بعنوان اعضاء نمونه انتخاب شده اند جهت جمع أکثرپژوهش حاضر، از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی از نوع پیمایشی می باشد، جامعه آماری آن را اساتید دانشگاه های آزاد اسلامی شهرتهران به تعداد10153 نفر تشکیل می دهند که با روش نمونه گیری طبقه ای نسبی371 نفر براساس فرمول کوکرال، بعنوان اعضاء نمونه انتخاب شده اند جهت جمعآوری دادهها از پرسشنامه محقق ساخته با 121 سوال، استفاده شد. پایایی و روایی پرسشنامه توسط صاحبنظران موضوع تأیید گردید، جهت تجزیه و تحلیل دادهها با توجه به نرمال بودن توزیع داده ها از آزمونهای پارامتریک و معادلات ساختاری، و از نرم افزارهای Spss و Smart PLs استفاده شد، یافته ها، ضمن تأیید اهمیت و مطلوبیت تمامی ابعاد ،اولویت بندی بدین شرح را مورد توجه قرار داد: در بخش ابعاد ویژگی ذهنی خالقین دانش با ضریب 0.939، ویژگی های دانش خلق شده با ضریب 0.918، ویژگی های مصرف کنندگان دانش با ضریب 0.917، نوع دانش با ضریب 0.911، عوامل محیطی با ضریب 0.891 و ساختار سازمانی با ضریب 0.884 در اولویت اول تا ششم قرار دارند، نتایج حاکی از حائز اهمیت بودن تمامی ابعاد 6 گانه فوق از دید جامعه هدف می باشد، همچنین بر اساس نتایج تحقیق، بعد ویژگیهای ذهنی خالقین دانش ، مولفه دانش تخصصی و شاخص باور به خوب بودن دانش در اولویت نخست هر یک از سطوح قرار گرفته اند که نیازمند امعان نظر در برنامه های مرتبط با تجاری سازی می باشند، اعتبار الگوبا روش معادلات ساختاری و 4 بعد(فهم، تطبیق، تعیم و کنترل) پرسش و مورد تأئید قرار گرفت. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
18 - پیشبینی الگوی مفهومی برنامه درسی مبتنی بر تفکر تأملی: مورد مطالعه برنامه درسی کارشناسی علوم تربیتی
نوشین شاه بهرامیپژوهش حاضر، به پیش بینی الگوی مفهومی برنامه درسی مبتنی بر تفکر تأملی در دوره کارشناسی علوم تربیتی پرداخته است. این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و روش انجام آن زمینه ای است. جامعه آماری شامل دو گروه کلیه متخصصان برنامه درسی به تعداد 20 نفر و مدرسان مدعو ذیربط به تعداد 165 ن أکثرپژوهش حاضر، به پیش بینی الگوی مفهومی برنامه درسی مبتنی بر تفکر تأملی در دوره کارشناسی علوم تربیتی پرداخته است. این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و روش انجام آن زمینه ای است. جامعه آماری شامل دو گروه کلیه متخصصان برنامه درسی به تعداد 20 نفر و مدرسان مدعو ذیربط به تعداد 165 نفر در دانشگاه های آزاد اسلامی استان مازندران بوده است. برای تعیین حجم نمونه، در جامعه آماری متخصصان برنامه ریزی درسی، تمامی اعضا به عنوان نمونه در دسترس انتخاب شدند و تعداد نمونه مدرسان ذیربط از طریق فرمول تعیین حجم کوکران 116 نفر و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب گردیدند و در مجموع حجم نمونه 136 نفر انتخاب شد. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته است که با مقیاس اسمی و با طیف چهار گزینه ای تهیه شد و پس از تأیید روایی پرسشنامه، پایایی آزمون با استفاده از آلفای کرونباخ، 92/0 به دست آمد. به منظور تحلیل داده های گردآوری شده، از شاخص های توصیفی (فراوانی و درصد) و آمار استنباطی(خی دو) استفاده گردید. یافته ها نشان داد که توجه و بکارگیری مؤلفه های تفکر تأملی در نظام آموزش عالی با تأکید بر دوره کارشناسی علوم تربیتی از دیدگاه هر دو گروه مورد تأیید است تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
19 - طراحی و اعتبار سنجی مدل تاثیر کیفیت خدمات آموزشی بر تحلیل رفتگی دانشجویان (مطالعه موردی: دانشگاه های استان اردبیل)
سولماز ودودی سعید صفاریان همدانی مریم تقوایی یزدیهدف از پژوهش حاضر ،ارائه مدلی برای شناسایی ابعاد و فرایند کیفیت خدمات آموزشی بر تحلیل رفتگی دانشجویان دانشگاه های استان اردبیل بود.به منظور نیل به این هدف از روش آمیخته (اکتشافی)استفاده شد.جامعه آماری پژوهش اساتید علوم تربیتی و روانشناسی و مدیران آموزش دانشگاه های استان أکثرهدف از پژوهش حاضر ،ارائه مدلی برای شناسایی ابعاد و فرایند کیفیت خدمات آموزشی بر تحلیل رفتگی دانشجویان دانشگاه های استان اردبیل بود.به منظور نیل به این هدف از روش آمیخته (اکتشافی)استفاده شد.جامعه آماری پژوهش اساتید علوم تربیتی و روانشناسی و مدیران آموزش دانشگاه های استان اردبیل بود که در بخش کیفی و با استفاده از نمونه گیری هدفمند تعداد 19 نفر تحت مصاحبه قرار گرفتند و در بخش کمی از بین 40000نفردانشجویان دانشگاه های کل استان اردبیل با توجه به جدول مورگان تعداد 264نفر به صورت نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند.ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی،مصاحبه نیمه سازمان یافته بود که از روش بازخورد مشارکت کننده برای اعتباریابی آن استفاده شد و در بخش کمی نیز پرسشنامه محقق ساخته بود که پایایی ضریب آلفای کرونباخ آن 80/0بود.به منظور تحلیل یافته های پژوهش در مرحله کیفی از روش تحلیل سیستماتیک که مبتنی بر کدگذاری باز ،محوری و گزینشی است،استفاده شد.و در مرحله کمی از مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار های لیزرل8.5 و اکسپرت چویس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت..یافته ها در مرحله کیفی نشان داد که کیفیت خدمات آموزشی بر تحلیل رفتگی دانشجویان دانشگاه های استان اردبیل دارای 2 بعد اساسی (کیفیت خدمات آموزشی،تحلیل رفتگی دانشجویان )می باشد. کیفیت خدمات آموزشی به طور غیر مستقیم از طریق امکانات ،پاسخگویی،جامع نگری،توانمندسازی،عوامل ملموس،همدلی،تدریس با کیفیت و تضمین دارای تاثیر معناداری است.و تحلیل رفتگی دانشجویان به طورغیرمستقیم ازطریق متغیرهای ناکارآمدی آموزشی،رضایت شغلی،بدبینی آموزشی،استانداردسازی،انگیزش،نیروی انسانی،ارائه خدمات و خستگی هیجانی دارای تاثیر معناداری می باشد.سایر یافته ها نیز نشان داد که در الگوی مرحله کمی پژوهش،روابط ارائه شده در قالب فرضیه های منبعث از تحلیل یافته های کیفی بررسی و تایید شد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
20 - الگوی فرآیند خطیمشیگذاری در نظام آموزش عالی کشور
حسن کریمخانی ابوالقاسم دلخوش کسمایی معصومه اولادیانهدف: هدف تحقیق ارائه الگوی فرآیند خطیمشیگذاری در نظام آموزش عالی کشور است. روش کار: روش تحقیق برحسب هدف، بنیادی-کاربردی؛ به روش آمیخته (کیفی-کمی) و برحسب روش گرداوری دادهها و یا ماهیت و روش پژوهش، توصیفی-پیمایشی است.جامعه ی آماری در بخش کیفی شامل کلیه خبرگان حوزه خط أکثرهدف: هدف تحقیق ارائه الگوی فرآیند خطیمشیگذاری در نظام آموزش عالی کشور است. روش کار: روش تحقیق برحسب هدف، بنیادی-کاربردی؛ به روش آمیخته (کیفی-کمی) و برحسب روش گرداوری دادهها و یا ماهیت و روش پژوهش، توصیفی-پیمایشی است.جامعه ی آماری در بخش کیفی شامل کلیه خبرگان حوزه خط مشی گذاری و مدیریت آموزشی و در بخش کمی شامل کلیه اعضای هیئت علمی دانشکده علوم تربیتی دانشگاه های دولتی و غیردولتی استان تهران 825 در نظر گرفته شد که در بخش کیفی 12 نفر بعنوان نمونه و در بخش کمی 262 نفر بر اساس فرمول کوکران در نظر گرفته شد. به منظور جمع آوری اطلاعات مورد نیاز تحقیق از دو روش مطالعات اسنادی و میدانی استفاده شد و ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی از پرسشنامه محقق ساخته فرایند خط مشی گذاری درنظام آموزش عالی استفاده گردید. برای تحلیل داده های گردآوری شده بخش کیفی از کدگذاری باز-محوری-گزینشی و برای تحلیل بخش کمی داده ها نیز از نرم افزار آماری Smart PLS جهت انجام تحلیل عاملی استفاده شد. یافته ها: یافته تحقیق نشان داد که مولفه های فرایند خط مشی گذاری در نظام آموزش عالی عبارتند از: توجه بر کارکردهای آموزشی و پژوهشی، توجه بر نظارت و ارزیابی در تدوین خط مشی، دستیابی به فرصت های آموزشی، رشد ارزشهای اخلاقی، توزیع برابر عدالت اجتماعی، کنترل تعارضات اجتماعی- فرهنگی، توجه بر بالندگی افراد، حمایت علمی نخبگان، توزیع مناسب اعتبارات، توسعه فرهنگی، تجهیز امکانات آموزشی، بهبود روابط ساختاری، توسعه علمی، توسعه اقتصادی، کنترل مسائل سیاسی و حزبی در تدوین خطمشی، توسعه سیاسی، همخوان بودن خط مشی با واقعیات، استفاده از سیاستگزاران توانمند، توسعه اجتماعی، حمایت دولتی و در نهایت حمایت سازمانی. نتیجه گیری: همچنین شاخصهای برازندگی نشان داد که مدل ارائه شده از برازش مناسب برخوردار است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
21 - ارائه الگوی نظام آموزش عالی بر اساس فرآیند توسعه منابع انسانی
مریم گلی پور معصومه اولادیان محمود صفریهدف پژوهش حاضر عبارت است از ارائه الگوی نظام آموزش عالی براساس فرآیند توسعه منابع انسانی. توسعه منابع انسانی میتواند نقش مهم و قابلتوجهی در تطبیق سازمانها با شرایط در حال تغییر داشته باشد؛ زیرا سازمانها از مجموعهای از افرادی تشکیل شده که برای رسیدن به اهداف تدوین أکثرهدف پژوهش حاضر عبارت است از ارائه الگوی نظام آموزش عالی براساس فرآیند توسعه منابع انسانی. توسعه منابع انسانی میتواند نقش مهم و قابلتوجهی در تطبیق سازمانها با شرایط در حال تغییر داشته باشد؛ زیرا سازمانها از مجموعهای از افرادی تشکیل شده که برای رسیدن به اهداف تدوین شده تلاش مینمایند. روش پژوهش حاضر از نظر هدف به صورت کاربردی و به روش اکتشافی می باشد. جامعه آماری در بخش کیفی متشکل از مدیران آموزش عالی به تعداد 85،594 نفر بود. همچنین در بخش کمی متشکل از کلیه کارشناسان و مدیران نظام آموزش عالی در سال 1399 میباشد. جهت محاسبه حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران تعداد 382 نفر از کارشناسان و مدیران نظام آموزش عالی در پاسخ به سؤالات پرسشنامه انتخاب شده و همکاری کردند. از طرفی پرسشنامه به عنوان ابزار پژوهش درنظر گرفته شد. تجزیهوتحلیل دادههای جمعآوریشده در بخش کیفی با استفاده از نرمافزار مکس کیودا و در بخش کمی به دو روش توصیفی و استنباطی از طریق نرمافزارهای اس پی اس اس و اسمارت پی آل اس انجام شد. نتایج نشان دادند 12 مؤلفه در تبیین ارائه الگوی نظام آموزش عالی براساس فرآیند توسعه منابع انسانی نقش دارند که عبارتاند از خودکارآمدی، عزتنفس، انگیزه، توانمندسازی، یادگیری سازمانی، فرهنگ سازمانی، مدیریت دانش، فناوری، رضایت شغلی، توسعه جامعه، تسهیل شبکهسازی و توسعه سرمایه انسانی. ضریب تعیین و ضریب تعیین تعدیلشده محاسبه شده نیز نشاندهنده برازش مناسب مدل بود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
22 - شناسایی و رتبه بندی ابعاد نظام آموزش عالی پژوهش محور در دانشگاههای آزاد اسلامی استان مازندران
سیده محبوبه جعفری رستمی کیومرث نیازآذری ترانه عنایتیهدف کلی این پژوهش، شناسایی و رتبه بندی ابعاد نظام آموزش عالی پژوهش محور در دانشگاههای آزاد اسلامی استان مازندران بود. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری آن را مدیران و معاونین واحدها، مدیران و معاونین دانشکدهها، مدیران أکثرهدف کلی این پژوهش، شناسایی و رتبه بندی ابعاد نظام آموزش عالی پژوهش محور در دانشگاههای آزاد اسلامی استان مازندران بود. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری آن را مدیران و معاونین واحدها، مدیران و معاونین دانشکدهها، مدیران گروهها و اساتید هیات علمی دانشگاه-های آزاد اسلامی استان مازندران به تعداد 700 نفر تشکیل میدادند که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقه-ای و بر اساس فرمول کوکران تعداد 248 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت جمعآوری دادهها از پرسشنامه محقق ساخته آموزش عالی پژوهش محور با 123 سوال استفاده شد. روایی صوری و محتوایی ابزار به تایید متخصصان رسید و روایی همگرا آن نیز مورد تایید قرار گرفت. پایایی ترکیبی و مقدار آلفای کرونباخ آنها نیز بالای 7/0 محاسبه شد که مورد تایید بود. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آزمونهای تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی تاییدی استفاده شد. نتایج نشان داد که؛ نظام آموزش عالی پژوهش محور دارای دو بعد ساختاری و اداری و آموزشی و پژوهشی است. بعد ساختاری و اداری دارای ده بعد و بعد آموزشی و پژوهشی دارای سیزده بعد میباشد که بعد ساختاری و اداری دارای بیشترین رتبه و بعد آموزشی و پژوهشی دارای کمترین رتبه است. تفاصيل المقالة