-
حرية الوصول المقاله
1 - گرشاسب و هراکلس(بحثی در اسطوره شناسی تطبیقی)
مه دخت پورخالقی چترودی حمید طبسیاساطیر ملی هر کشوری، روایتگر سرگذشت قدسی ابر انسانها و پهلوانان آن کشور است که در طی روزگاران در اذهان اسطوره پرداز مردمان شکل گرفته و به تدریج بنیانهای حماسی فرهنگ و ادبیات آن سرزمین را پدید آورده است. در این نوشتار، ضمن تأکید بر ضرورت مقایسه اساطیر یونانی با اساطیر ا أکثراساطیر ملی هر کشوری، روایتگر سرگذشت قدسی ابر انسانها و پهلوانان آن کشور است که در طی روزگاران در اذهان اسطوره پرداز مردمان شکل گرفته و به تدریج بنیانهای حماسی فرهنگ و ادبیات آن سرزمین را پدید آورده است. در این نوشتار، ضمن تأکید بر ضرورت مقایسه اساطیر یونانی با اساطیر ایرانی مندرج در اوستا و متون ادبی پهلوی، به بیان برخی همسانی های میان گرشاسب آریایی و هراکلس یونانی پرداخته ایم و برخی کردارهای پهلوانی آنان نظیر جدال با پرندگان اهریمنی، جاودانگی و بی مرگی را برشمرده ایم. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - نقش جغرافیای انسانی قزوین در مناسبات ایران و شبه قاره هند( متون ادبی – تاریخی فارسی)
نصراله پورمحمدی املشی مریم غفوریانقزوین شهری رجالپرور در طول تاریخ بعد از اسلام بوده است. تا زمان تیموریان و ایلخانان، این شهر و مناطق تابعۀ آن گریزگاه فراریان سیاسی و متهمان مذهبی بود. موقعیت جغرافیایی شهر سبب گردید از همان ابتدای حاکمیت صفویان، مورد توجه شاه اسماعیل و شاه تهماسب قرار گیرد. شاه تهماسب أکثرقزوین شهری رجالپرور در طول تاریخ بعد از اسلام بوده است. تا زمان تیموریان و ایلخانان، این شهر و مناطق تابعۀ آن گریزگاه فراریان سیاسی و متهمان مذهبی بود. موقعیت جغرافیایی شهر سبب گردید از همان ابتدای حاکمیت صفویان، مورد توجه شاه اسماعیل و شاه تهماسب قرار گیرد. شاه تهماسب بنا به دلایل مختلف آن را به پایتختی برگزید. باتوجه به اینکه ابعاد فرهنگی – اقتصادی هر شهری تابع مرکزیت سیاسی آن است، بنابراین تمرکز حکومت و قدرت سیاسی در قزوین بر شرایط این شهر بسیار تأثیرگذار بود. بعد از انتقال پایتخت به اصفهان، قابلیت اقتصادی شهر رو به تنزل نهاد اما همچنان نقش سیاسی و فرهنگی خود را حفظ نمود. این در حالی است که به خاطر وجود علمای مذهبی، شاعران و نویسندگان و رجال صاحبمنصب قزوین، نقش کلیدی در روابط فرهنگی – سیاسی و اقتصاد با خارج بخصوص شبهقاره ایفا میکرد و هم رجالی را از شهرهای دیگر جذب مینمود. در عین حال عواملی چون رسمی شدن مذهب تشیع، فشار مذهبی (تعصب) و قدرت سیاسی این خطّه، مهمترین دلایل و بسترساز روابط فرهنگی – سیاسی ایران و دولت‎های خارجی بخصوص شبهقاره در این عصر بوده است. همچنین به دلیل روح تسامح مذهبی حاکم بر دربار هند نسبت به مهاجرین، هریک از آنها نیز حلقههای فکری و فرهنگی بین ایران و سرزمین هند شدند. از سوی دیگر روابط و تعاملات تنگاتنگ سرزمین های ایران و هند در طول تاریخ، خود شاهد دیگری بر این مدعا است؛ به خصوص اینکه زبان و ادبیات فارسی در زمان تیموریان و مغولان ایران و هند از چنان حرکت و اقتداری برخوردار گردید که کلیۀ گزارش ها و مکاتبات حکومتی هند می بایست در کنار زبان بومی هند به فارسی نوشته می شد و شاعران هندی عهد تیموری در هندوستان غالباً دو زبانه بودند. همین امر سبب تشویق بومیان شبه قاره به فراگیری زبان فارسی گردید و به گواهی شواهد تاریخی، لغات فارسی در اغلب این نقاط، هماهنگ و هم رنگ واژه های بومی هندی شدند. روش پژوهش در این مقاله توصیفی – تحلیلی (کتابخانه ای) می باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - وجه تسمیه و جلوههای تمثیلی آن در متون ادبی
عسکری ابراهیمی جویباریانسان در پیرامون خود با اسامی اشخاص، مکانها، حیوانات، نباتات، اشیا وغیره سر و کار دارد که علّت نامگذاری بسیاری از این اسمها بر او پوشیده است. یکی از مسایلی که ذهن کنجکاو بشر را به خود مشغول کرده است، یافتن ارتباط حقیقی بین اسم و مُسمّی است که از آن، تعبیر به وجه تسمیه أکثرانسان در پیرامون خود با اسامی اشخاص، مکانها، حیوانات، نباتات، اشیا وغیره سر و کار دارد که علّت نامگذاری بسیاری از این اسمها بر او پوشیده است. یکی از مسایلی که ذهن کنجکاو بشر را به خود مشغول کرده است، یافتن ارتباط حقیقی بین اسم و مُسمّی است که از آن، تعبیر به وجه تسمیه میکنند. وجه تسمیه در متون ادبی بازتاب بسیار گستردهای دارد و از جنبههای گوناگون و از جمله تمثیل، قابل بررسی است. مسلم است که تمثیل، همچون ابزاری نیرومند و تأثیر گذار، همواره در متون ادبی و بویژه عرفانی، سبب خلق تخییلات و تمثیلات فراوانی شد و آثاری ارزشمند و بدیع در این زمینه به جا گذاشته است. در این مقاله، نگارنده بر آن است تا هنر و خلاقیّت شاعران و نویسندگان ادب فارسی که با استفاده از ابزار وجه تسمیه، در پروراندن تمثیلها و نمادها نقش اساسی ایفا کردند، شرح و بسط نماید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - نقش ساختارهای بلاغی در ترجمه (با تأکید بر زبانهای عربی و فارسی)
محمد حسن تقیهیک مترجم موفّق نباید تنها از یک دریچه و ساختار متن زبان مبدأ را به زبان مقصد ترجمه کند. تطبیق و پیاده کردن نکات دستوری و انتقال واژگانی به تنهایی نمی تواند ملاک و أساس کار قرار گیرد؛ زیرا نباید نقش دیگر عوامل برون و درون متنی را نیز در ترجمه نادیده گرفت. بنابراین به خوب أکثریک مترجم موفّق نباید تنها از یک دریچه و ساختار متن زبان مبدأ را به زبان مقصد ترجمه کند. تطبیق و پیاده کردن نکات دستوری و انتقال واژگانی به تنهایی نمی تواند ملاک و أساس کار قرار گیرد؛ زیرا نباید نقش دیگر عوامل برون و درون متنی را نیز در ترجمه نادیده گرفت. بنابراین به خوبی در می یابیم ترجمه خوب و روشمند بر یک پایه ساخته نمی شود بلکه ساختارها و عوامل گوناگونی دست به دست هم می دهند تا چارچوب و ساختار ترجمه شکل بگیرد. مترجم در ساختار یلاغی با چند چهره ای مفاهیم صناعات ادبی و صور خیال روبروست. از این رو در فرایند ترجمه انتقال نکته ها و چارچوب های بلاغت دشوارتر از دیگر ساختارهاست. مترجم هر چند توانایی بالایی در آفرینش ترجمه، بی مانند باشد ولی نخواهد توانست مخاطب زبان مقصد را کاملًا به دنیای ادبی فراهم شده برای مخاطب زبان اصلی ببرد. البته این گفته به معنای رها کردن و ذست کشیدن از ترجمه صناعت های ادبی نیست بلکه باید مترجم تلاش نماید تا شکاف میان مخاطبان دو زبان را کمتر کند و این مهم انجام شدنی است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
5 - بازتاب روحی و روانی بلایای طبیعی در متون ادبی قرن چهارم تا هشتم هجری
مریم بلوری نوری مختاریاز دیرباز، سرزمین ایران در معرض بلایای طبیعی مختلفی از جمله خشکسالی و قحطی، سرمای شدید، سیل، زلزله و نیز انواع بیماریهای خطرناک و مختلف قرارداشته وهر کدام از این وقایع باعث مرگ و میر تعداد زیادی از مردم و نامساعد شدن اوضاع جامعه شدهاست.در بیشتر موارد شدت این بلایا ب أکثراز دیرباز، سرزمین ایران در معرض بلایای طبیعی مختلفی از جمله خشکسالی و قحطی، سرمای شدید، سیل، زلزله و نیز انواع بیماریهای خطرناک و مختلف قرارداشته وهر کدام از این وقایع باعث مرگ و میر تعداد زیادی از مردم و نامساعد شدن اوضاع جامعه شدهاست.در بیشتر موارد شدت این بلایا به حدی بودهاست که حتی شاعران و نویسندگان نیز آن را در متون ادبی گزارش کردهاند. در پژوهش حاضر ضمن مطالعة تعدادی از متون نظم و نثر ادبی و تاریخیِ قرن چهارم تا هشتم ه. ق بازتاب این وقایع را تا حد امکان نشان داده و از حیث سیاسی و اجتماعی بررسی و تحلیل نمودهاست . نتایج نشان میدهد شیوۀ شاعران و نویسندگان در بازتاب این وقایع یکسان نبودهاست؛ بیان متون نظم با عواطف بیشتر و متون نظم با تفصیل و جزئیات بیشتری همراه است . آثار روحی و روانی مردم، مرگ و میر و ویرانی شهرها و روستاها، شیوة حاکمیت در برخورد با این بلایا ، مباحثیست که در مطالب پیشِ رو به آنها پرداخته-شدهاست. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
6 - اسطورهکاوی "عاشقانۀ خسرو و شیرین" در متون ادبی-هنری ایران (با تاکید بر دوره معاصر)
مرضیه گلابگیر اصفهانی زهرا فناییروایتهای اسطورهای و اسطورۀ نامها در طول زمان متاثر از حوضچههای معنایی است که در آن تکوین مییابند. ازاینرو، یک متن در دورههای گوناگون دارای دلالتپردازیهای متفاوتی میشود. متنهای ادبی-هنری در بستر شکلگیریشان بهتر شناخته شده و مناسبتر رمزگشایی میشوند؛ این امر أکثرروایتهای اسطورهای و اسطورۀ نامها در طول زمان متاثر از حوضچههای معنایی است که در آن تکوین مییابند. ازاینرو، یک متن در دورههای گوناگون دارای دلالتپردازیهای متفاوتی میشود. متنهای ادبی-هنری در بستر شکلگیریشان بهتر شناخته شده و مناسبتر رمزگشایی میشوند؛ این امر شناخت کاملتری از الگووارۀ حاکم بر فرهنگ هر دوره را در پی دارد. عاشقانۀ خسرو و شیرین، در دورههای مختلف ایران تا دورۀ معاصر همواره مورد توجه قرار گرفته؛ نگارگران، شاعران و نویسندگان زیادی به آن پرداختهاند و یکی از پرکاربردترین اسطورههای متون ادبی-هنری به شمار میآید. پژوهش حاضر با هدف شناسایی تاثیر عوامل معاصر؛ زمان، فرهنگ جامعه و نوع نگرش خالق بر ارائۀ روایت به مطالعۀ بینامتنی و اسطورهکاوی این روایت در متون متفاوت دورۀ معاصر میپردازد. این پژوهش به شیوۀ توصیفی-تحلیلی به جستوجوی عوامل تاثیرگذار بر آثار معاصر و نحوۀ استفادۀ هنرمند از آنها برای پاسخ به این پرسش میپردازد: بستر زمان، فرهنگ معاصرِ جامعه و نوع نگرش آفریننده چه تاثیراتی بر نحوه ارائۀ روایت و استفاده از خردهروایتها ایجاد کرده است؟ نتایج نشان میدهد تحولات، وقایع، ارتباطات و تغییر جامعه بهطورِمستقیم بر نحوه تفکرِ آفریننده تاثیر گذاشته و خردهروایتهای جدیدی را در ارائه عاشقانۀ خسرو و شیرین در آثار معاصر ایران باعث شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
7 - A Comparative Study of Transposition in English Translations of Gulistan of Saadi: A Case Study of Thackston’s and Rehatsek’s Translation
Niloofar Nakisaei Azadeh Nemati Samad Mirza SuzaniThis study aimed at investigating transposition in English translations of Gulistan of Saadi. To this aim, a mixed methods design was utilized. The corpus of this study consisted of 20 poems and 20 proses along with their English translations by Thackston (2008) and Reh أکثرThis study aimed at investigating transposition in English translations of Gulistan of Saadi. To this aim, a mixed methods design was utilized. The corpus of this study consisted of 20 poems and 20 proses along with their English translations by Thackston (2008) and Rehatsek (2010). To collect the data, first, the researcher and an experienced translator explored the translations carefully to identify the cases of trans- position. Then, the identified cases of transposition were categorized based on Whittlesey’s (2012) framework. Next, the frequency and percentage of different types of transposition were calculated. Final- ly, chi-square test was run to investigate the difference between the two translations in terms of transpos- ing form and content. The results of data analysis showed 10 and 14 cases of transposing the form in the translations by Rehatsek and Thackston, respectively. The content has been modified in 30 cases of translation by Rehatsek and in 26 cases of translation by Thackston. Thackston revealed more transpositions of form while Rehatsek revealed more transpositions of content in English translations of Gulistan of Saadi. There was no significant difference between the two translations in terms of transposing form and content. تفاصيل المقالة