یکی از غنیترین وزنهها و گنجینههای ادبی موجود در ادبیات فارسی که دسترسی به اندیشهها، نگرشها و نوع عملکرد پیشینیان را در شرایط گوناگون برایمان آشکار و قابل فهم میسازد، گنجینه ارزشمند ضرب المثل هاست. ضرب المثلها بازتاب افکار جامعه در آثار ادبی ما هستند که الهی نامه أکثر
یکی از غنیترین وزنهها و گنجینههای ادبی موجود در ادبیات فارسی که دسترسی به اندیشهها، نگرشها و نوع عملکرد پیشینیان را در شرایط گوناگون برایمان آشکار و قابل فهم میسازد، گنجینه ارزشمند ضرب المثل هاست. ضرب المثلها بازتاب افکار جامعه در آثار ادبی ما هستند که الهی نامه عطار در قرن هفتم یکی از این آثاری است که با تلفیق انواع ضرب المثل ها با محتواهای گوناگون سروده شده است برهمین اساس، با محوریت امثال و حکم علامه دهخدا به سراغ الهی نامه عطار نیشابوری رفته تا با نوع نگرش و دیدگاه این شاعر اندیشمند و نسبت استفاده و اهمیتی که این ذخیره زبانی در هدایت و راهنمایی سالکانش داشته، آشنا شویم. گویا پیش از این درخصوص اقسام ضرب المثل های این اثر وزین از حیث محتوایی و نوع بیان پژوهشی صورت نگرفته که با استفاده از تحلیل محتوایی و درصد فراوانی مثلها، این مساله مورد توجه قرار گرفته است.
تفاصيل المقالة
عرفان حکایت گر پیوند انسان با معبود است. شرح این حکایت در آثار منظوم و منثور فارسی دست کم از قرن پنجم به بعد در خلال شعرها و کتاب های نثر فارسی آمده است. مرصاد العبادمن المبدأالی المعاد یکی از این آثار منثور است که راهنمای سالکان در سیروسلوک عرفانی است. نجم الدین رازی د أکثر
عرفان حکایت گر پیوند انسان با معبود است. شرح این حکایت در آثار منظوم و منثور فارسی دست کم از قرن پنجم به بعد در خلال شعرها و کتاب های نثر فارسی آمده است. مرصاد العبادمن المبدأالی المعاد یکی از این آثار منثور است که راهنمای سالکان در سیروسلوک عرفانی است. نجم الدین رازی در قرن هفتم این اثر راه به نثر ساده نگاشته؛ امّا نسبت به دیگر آثار منثور پیش از خود تفاوت هایی سبکی در آن دیده می شود. نثر ساده این کتاب گاه با به کارگیری صنایع ادبی و همچنین لغات عربی بیشتر به سمت نثر فنی سوق می یابد. مقاله حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی سعی دارد بازنمودهای سبک نثر صوفیانه را در این کتاب بررسی نماید. پژوهش حاضر به این نتیجه دست یافته که مرصادالعباد دارای نثری یکدست و یکنواخت نیست و گاه مؤلف با توسل به صنایع ادبی سعی کرده است تا به تزئین نثر خود بپردازد. سجع پرکاربردترین صنعت بدیعی است که در این متن مشاهده می شود.
تفاصيل المقالة
شکواییه از آغاز شکلگیری شعر فارسی در آثار شاعران و نویسندگان وجود داشتهاست. به طوری که میتوان شکواییه را یکی از انواع مهم ادبی ـ از زیر شاخههای ادب غنایی ـ به حساب آورد. شاعر یا نویسنده در شکواییه به بیان ناملایمات زندگی میپردازد و از روزگار، بخت و اقبال، پیری و ن أکثر
شکواییه از آغاز شکلگیری شعر فارسی در آثار شاعران و نویسندگان وجود داشتهاست. به طوری که میتوان شکواییه را یکی از انواع مهم ادبی ـ از زیر شاخههای ادب غنایی ـ به حساب آورد. شاعر یا نویسنده در شکواییه به بیان ناملایمات زندگی میپردازد و از روزگار، بخت و اقبال، پیری و ناتوانی، معشوق، نابسامانیهای اجتماعی و سیاسی و... شکایت میکند. با توجه به تنوع موضوعی شکواییهها، طبقهبندی آنها دشوار است. با این همه، ازنظر محتوایی میتوان آنها را به پنج دسته فلسفی، عرفانی، اجتماعی، سیاسی و شخصی تقسیم کرد. در این مقاله نگارنده با بررسی متون نثر قرن هفتم به بیان و شرح شکواییههای موجود در این متون پرداخته است. علاوه بر آن مواردی را ذکر کرده است که حالتی شکوا گونه دارند و واژههای شکایت آمیز دارند؛ و شاعر یا نویسنده براساس عقیده و نظر خود آنها را در متن آورده است. روش تحقیق در این مقاله، اسنادی ـ کتابخانهای بوده و در گام نخست متون معتبر و مشهور نثر قرن هفتم مطالعه و مطالب مرتبط با شکواییه فیشبرداری و تدوین شده است. پس از بررسی آثار مشخص گردید که شکواییه شخصی از بسامد بیشتری برخوردار بوده است. همچنین بیشترین شکواییهها در شکایت از فلک و قضا و تقدیر بیان شدهاند. همچنین شکواییه در نفثه المصدور و تایخ جهانگشای جوینی بیشترین تعداد را داشت.
تفاصيل المقالة
جامعه معاصر ایران، جامعه ای در حال گذر است. ویژگی دوران گذار بهم ریختگی اوضاع عمومی جامعه و آشفتگی های کرداری و اندیشهای است. ساختارهای سیاسی به همراه ساختارهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی به عنوان بخشی از جامعه در حال گذار از اقتدار سنتی به اقتدار عقلانی است. در این میان أکثر
جامعه معاصر ایران، جامعه ای در حال گذر است. ویژگی دوران گذار بهم ریختگی اوضاع عمومی جامعه و آشفتگی های کرداری و اندیشهای است. ساختارهای سیاسی به همراه ساختارهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی به عنوان بخشی از جامعه در حال گذار از اقتدار سنتی به اقتدار عقلانی است. در این میان وضعیت زن ایرانی به جبر یا اشتیاق دچار تغییرات کیفی شده است اما در عرصه تحولات سیاسی در مقایسه با وضعیت زنان در جهان غرب، جایگاهی شایسته نداشته است. علت دور افتادگی زنان از تحولات سیاسی و میزان نقشی که در تحولات می توانند داشته باشند ریشه در باورها و ساختارهای دیرینه فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در قرون گذشته دارد. لذا مقاله حاضر قصد دارد مسئلة زن (جنسیت) را همچون بسیاری از پدیده های انسانی اجتماعی در قالب یک نظام فرهنگی خاص و در دوره های خاص یک جامعه بررسی کند.در این پژوهش تاریخی، با استفاده از اسناد و مدارک تاریخی باقی مانده از گذشته، نقش زن در جریانات و تحولات سیاسی از قرن هفتم تا دوران پهلوی مورد بررسی قرار می گیرد.
تفاصيل المقالة
حد فاصل قرن هفتم تا دهم هجری یکی از دورههای تعیین کننده و سرنوشت ساز در حیات سیاسی و اجتماعی تصوف و تشیع به شمار میرود. دگرگونیهای سیاسی، اجتماعی و اعتقادی که در پی سقوط خلافت عباسی جهان اسلام را فرا گرفت در حیات سیاسی و اجتماعی تصوف و تشیع نیز- به عنوان دو جریان پای أکثر
حد فاصل قرن هفتم تا دهم هجری یکی از دورههای تعیین کننده و سرنوشت ساز در حیات سیاسی و اجتماعی تصوف و تشیع به شمار میرود. دگرگونیهای سیاسی، اجتماعی و اعتقادی که در پی سقوط خلافت عباسی جهان اسلام را فرا گرفت در حیات سیاسی و اجتماعی تصوف و تشیع نیز- به عنوان دو جریان پایا و دیر پا- موثر بود. در حد فاصل نابودی خلافت عباسی در بغداد تا روی کار آمدن پادشاهی مرشد- شاهان صفوی، تصوف و تشیع زمینههای رونق بیشتر و کارکردهای موثرتری پیدا کردند و در کنار کارکردهای سیاسی، دستاوردهای فرهنگی قابل توجهی را به دست دادند. از این جهت، کارکردهای سیاسی این دو جریان نیز برپایه مبانی فکری و مبادی معرفتی پیش ساختهای انجام گرفت که جایگاه آنها را از مقبولیت بیشتری برخوردار ساخت. دستور کار مقاله حاضر این است که با بررسی زمینههای همگرایی این دو جریان فکری- مذهبی به این سوال اساسی پاسخ دهد که: مبادی معرفتی مشترک و تلاش برای کسب قدرت، در همگرایی میان تشیع و تصوف چه تاثیری داشته است؟
تفاصيل المقالة
چکیده
نوشتۀ حاضر برآن است با اتکا به مستندات برون متنی و درون متنی معلوم کند که کاتب و مؤلّف دست نویس حاضر، از عزّالدّین عبدالعزیز کاشی شاعر، نویسنده و کاتب اواخر قرن هفتم و ابتدای قرن هشتم ه‍.ق است. با جستجوی اشعار مؤلّف در جُنگها و سفینههای مختلف برخی از اشعا أکثر
چکیده
نوشتۀ حاضر برآن است با اتکا به مستندات برون متنی و درون متنی معلوم کند که کاتب و مؤلّف دست نویس حاضر، از عزّالدّین عبدالعزیز کاشی شاعر، نویسنده و کاتب اواخر قرن هفتم و ابتدای قرن هشتم ه‍.ق است. با جستجوی اشعار مؤلّف در جُنگها و سفینههای مختلف برخی از اشعار وی در روضةالنّاظر، نزهةالخاطر و مقدمة رسالة قلمیّه تحت عنوان مؤلّف یافت گردید که این دست نویس به خط و همّت عزّالدّین عبدالعزیز کاشی تألیف شده است. آغاز و انجام این نسخة خطی افتادگی دارد. در این جُنگ ادبی شعر شاعران معروف (فردوسی، دقیقی، اسدی طوسی، خاقانی، حافظ، متنبّی، ابونواس و ...) و گمنام (شمس کاشی، صاینالدّین تبریزی، صدرالدّین اشنوایی، توره پشتی، یوسفی، رستمی و ...) درج گردیده که در نوع خود نویافته و بیسابقه است و همچنین ضبط متفاوتی از اشعار شاعران با نام یافت میشود که میتواند در تصحیح انتقادی متون نظم به عنوان مأخذ موثّق در اختیار ادب پژوهان قرار بگیرد.
تفاصيل المقالة
نوشته ای که ملاحظه می فرمایید، بخش سوّم و پایانی مجموعه مقالاتی است که شادروان سید ضیاءالدین سجادی در معرفی ویژگی های سبکی نظم در قرن ششم نگاشته اند. این مقاله (بخش پایانی) اختصاص به دو شاعر برجستة دیگر این قرن یعنی افضل الدین بدیل خاقانی شروانی و نیز ظهرالدین فاریابی د أکثر
نوشته ای که ملاحظه می فرمایید، بخش سوّم و پایانی مجموعه مقالاتی است که شادروان سید ضیاءالدین سجادی در معرفی ویژگی های سبکی نظم در قرن ششم نگاشته اند. این مقاله (بخش پایانی) اختصاص به دو شاعر برجستة دیگر این قرن یعنی افضل الدین بدیل خاقانی شروانی و نیز ظهرالدین فاریابی دارد و نویسندة فقید، ضمن برشمردن ویژگی های سبکی این دو گویندة بزرگ قرن ششم، نهایتاً به معرفی کلیّاتی درباره سبک شعر فارسی در قرن هفتم نیز پرداخته اند.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications