-
حرية الوصول المقاله
1 - مرگ و بی مرگی در شعر حماسی و عرفانی
نادر افتخارزاده محمود صلواتیدر فایل اصل مقاله موجود استدر فایل اصل مقاله موجود است تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - بررسی نقش تمثیل در اعتراضات فردی ـ اجتماعی شکواییههای مثنوی مولانا
کلثوم طبخ کار حسن کیاده محسن ایزدیار شاهرخ حکمتسرشت آدمی با تمثیل و داستانپردازی سازگاری فطری دارد. از این رو یکی از روشهای تعلیمی و بلاغی که در کتب آسمانی و به تبع آن کتب عرفانی از آن بهره گرفته شده، ارسالالمثل است. زیرا بهرهگیری مناسب از این شیوه سبب اثرگذاری بهتر میشود و از خشکی و ملالانگیزی تعلیم و موعظه م أکثرسرشت آدمی با تمثیل و داستانپردازی سازگاری فطری دارد. از این رو یکی از روشهای تعلیمی و بلاغی که در کتب آسمانی و به تبع آن کتب عرفانی از آن بهره گرفته شده، ارسالالمثل است. زیرا بهرهگیری مناسب از این شیوه سبب اثرگذاری بهتر میشود و از خشکی و ملالانگیزی تعلیم و موعظه میکاهد و به دنبال آن تأثیر ژرف-تر و عمیقتر در ذهن و ضمیر مخاطب میگذارد. اعتراض به نابسامانیهای اخلاقی و اجتماعی جامعه یکی از موضوعات اخلاقی است که به مقتضای برخی بیعدالتیها و تبعیضها به صورت جدی پا به عرصه ادبیات گذاشت و از آنجا که بخشی از محتوای مثنوی مولوی به موضوع اعتراض، شِکوه و گلایه اختصاص داده شده است، مولوی کوشیده با بهرهگیری از تمثیل اعتراض نابسامانیها را پررنگتر و برجستهتر سازد. در مقالۀ حاضر که با روش توصیفی ـ تحلیلی صورت گرفته است، بر اساس شیوه مطالعات کتابخانهای به بررسی نقش تمثیل در اعتراضات فردی و اجتماعی مثنوی پرداخته شده است. اینکه تمثیل در بیان مفاهیم اعتراضی در مثنوی چه نقش و اهمیتی دارد و مولانا از چه شگردی به همین منظور استفاده کرده است پرسشهای اصلی پژوهش حاضرند. هدف از انجام این پژوهش، بررسی نگرشهای انتقادی و شکواییههای اعتراضی مولانا در مثنوی بر بنیاد تمثیل و تبیین نقش و تاثیر تمثیل و داستانهای تمثیلی در انعکاس ناهنجاریهای فردی و اجتماعی در مثنوی معنوی بوده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که تمثیلهای مثنوی سبب اثرگذاری بهتر اعتراضات مولانا شده است. همچنین بخش گستردهای از اعتراضات مثنوی به مسائل اجتماعی اختصاص دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - «از قلندر عطّار تا رند حافظ»
علی دهقان جواد صدیقی لیقوانیکی از جلوه های مهم شعر عرفانی به کار بردن مضامین قلندری و رندی است. این گونه اشعار به طور رسمی با سنایی آغاز می شود. استفاده کردن از مضامین رندانه و مفاهیم قلندرانه در شعر فارسی چنان جایگاهی دارد که پس از سنایی، شاعرانی هم چون عطار، مولوی ،سعدی و حافظ آن مضامین را در ا أکثریکی از جلوه های مهم شعر عرفانی به کار بردن مضامین قلندری و رندی است. این گونه اشعار به طور رسمی با سنایی آغاز می شود. استفاده کردن از مضامین رندانه و مفاهیم قلندرانه در شعر فارسی چنان جایگاهی دارد که پس از سنایی، شاعرانی هم چون عطار، مولوی ،سعدی و حافظ آن مضامین را در اشعار خود بسیار به کار برده اند. با بررسی اشعار قلندرانه ی عطار و غزلیات رندانه ی حافظ به عنوان برجسته ترین نمونه های شعر قلندری و رندی ، می توان به وجوه اشتراک و شباهت در هویت قلندر و رند در شعر آن دو سخنسرا پی برد. قلندر در شعر عطار جلوه های منفی و مثبتی دارد. قلندر او گاه در صدر می نشیند و گاه خواری می بیند. این خصوصیت در مورد رند حافظ هم مصداق دارد به طرزی که مصاحبت با رند افتخاری بس بزرگ است اما گاهی مراودت با او چیزی جز بدنامی به دنبال ندارد. بررسی این مسأله، بحث در ریشه لغوی ، مقایسه مفاهیم دو اصطلاح قلندر و رند در شعر عطار و حافظ ، شاخصه های اصلی تفکّر قلندری و بنیان های اساسی اندیشه رندی را در ادبیات فارسی و متون عرفانی تبیین می کند. این موضوع در مقاله پیش رو بررسی شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - اندیشۀ وحدت وجود در شعر عبدالغنی نابلسی
سید مهدی مسبوق مهری قادری بیباکوحدت وجود یکی از مفاهیم کلیدی در عرفان و تصوف اسلامی است و همواره بخشی از نظرات و آراء عرفا را به خود اختصاص داده است. عقیدۀ وحدت وجود قائل به آن است که وجود حقیقی تنها از آن خداوند است و سایر کائنات و موجودات جلوهای از وجود باریتعالی هستند. این رویکرد عرفانی در ادبیا أکثروحدت وجود یکی از مفاهیم کلیدی در عرفان و تصوف اسلامی است و همواره بخشی از نظرات و آراء عرفا را به خود اختصاص داده است. عقیدۀ وحدت وجود قائل به آن است که وجود حقیقی تنها از آن خداوند است و سایر کائنات و موجودات جلوهای از وجود باریتعالی هستند. این رویکرد عرفانی در ادبیات عربی بازتاب گستردهای یافته و شاعران عارف مسلک آن را به گونههای مختلف در شعر خود بیان داشتهاند. از جملۀ از این شاعران عبدالغنی نابلسی عارف، شاعر و نویسندۀ دورۀ عثمانی است که موضوع وحدت وجود در شعر او جایگاه ویژهای داردو بنمایۀ اصلی سرودههای او در دیوان موسوم به «دیوان الحقائق و مجموع الرقائق» را تشکیل میدهد. پژوهش حاضر با روش تحلیل محتوا، به بررسی جنبههای مختلف مضمون وحدت وجود در شعر عبدالغنی نابلسی پرداخته است. برآیند پژوهش نشان میدهد که وحدت وجود در شعر نابلسی دارای سه لایۀ اصلی است؛ تجلی ذات خداوندی در مظاهر هستی، یگانگی روح انسان با روح خداوندی و به تعبیری دیگر فنای فیالله، و لایۀ سوم شامل استدلال ها و تمثیلهایی است که شاعر در دفاع از این عقیده بیان نموده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
5 - بازتاب معاد در شعر عرفانی عطار
عنایت الله شریف پور احمد امیری خراسانی اسماعیل حسن زادهمعاد و زندگی پس از مرگ، همیشه رمزآلود و ناشناخته بوده و همین ناشناختگی، باعث ترس بیشتر از مرگ شده است، لذا برای روشن شدن جریان معاد و قیامت به عنوان یکی از مهمترین بنمایههای شعر فارسی، ضروری است که علاوه بر کتب دینی به شناخت تفکر و اندیشۀ عارفان نیز پی ببریم. عطّار ن أکثرمعاد و زندگی پس از مرگ، همیشه رمزآلود و ناشناخته بوده و همین ناشناختگی، باعث ترس بیشتر از مرگ شده است، لذا برای روشن شدن جریان معاد و قیامت به عنوان یکی از مهمترین بنمایههای شعر فارسی، ضروری است که علاوه بر کتب دینی به شناخت تفکر و اندیشۀ عارفان نیز پی ببریم. عطّار نیشابوری شاعر و عارف توانای ایرانی، تأمّلاتی بسیار عمیق دربارۀ معاد داشته که به شکل گسترده ای در اشعار وی جلوه نموده است. پژوهشگر در این مقاله، پس از ارائۀ مقدّماتی در زمینۀ عرفان به عنوان راهی برای کشف حقایق به جایگاه و معانی معاد در فرهنگ ها و واژه نامه های فارسی و عربی اشاره نموده و سپس به بازتاب معاد در شعر عطّار به عنوان یکی از چهره های برجستۀ عرفانی پرداختهاست و ضمن معرفی دیدگاه وی دربارۀ معاد و قیامت به عوامل کامیابی یا ناکامی در آخرت پرداخته و مشخص نموده که قرآن کریم سرچشمۀ افکار دینی و مذهبی عطّار بوده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
6 - تجلی از منظر ابن عربی و بازتاب آن در اشعار شاه قاسم انوار
علا جنید سیدعلی قاسم زاده رضا سمیع زادهتجلی، یکی از مهم ترین مباحث عرفان ابن عربی است. اهمیت این مؤلفۀ عرفانی در این است که از پایههای اساسی اندیشة وحدت وجود محسوب می شود و پرداخت هنری این مفهوم در آثار عرفای ایرانی اسلامی متأثر از همین نگرش است. در این جستار به شیوۀ توصیفی- تحلیلی، ضمن تبیین نگرش ابن عربی أکثرتجلی، یکی از مهم ترین مباحث عرفان ابن عربی است. اهمیت این مؤلفۀ عرفانی در این است که از پایههای اساسی اندیشة وحدت وجود محسوب می شود و پرداخت هنری این مفهوم در آثار عرفای ایرانی اسلامی متأثر از همین نگرش است. در این جستار به شیوۀ توصیفی- تحلیلی، ضمن تبیین نگرش ابن عربی نسبت به انواع تجلی و بازخوانی گسترۀ نفوذ اندیشۀ نظری ابن عربی در عرفان و تصوف، تلاش شده است به منظور کشف سرچشمۀ فکری- نظری اشعار شاه قاسم انوار، چگونگی بازتاب و تأثیر الگو و مفهوم تجلی از منظر ابن عربی در اشعار شاه قاسم انوار واکاوی گردد. از نتایج این پژوهش بر می آید که یکی از کلیدواژههای فهم آرای عرفانی شاه قاسم انوار، توجه به معنا و مفهوم تجلی و کشف سرچشمة دیدگاه او در باب تجلی است. بسامد فراوان و گوناگونی انواع تجلی در اشعار عرفانی شاه قاسم انوار ضمن تأیید تأثر او از ابن عربی گواه این نکته است که بن مایة معارف و تجارب عرفانی منعکس شده در اشعار شاه قاسم انوار، تلفیقی از آرای عرفای متقدم از جمله اندیشة ابن عربی است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
7 - کاربرد نجوم در تبیین مفاهیم عرفانی- تعلیمی بر مبنای شعر نظامی، انوری و ناصرخسرو
بهناز شهنوازیگرایش به تعلیم و اخلاق و عرفان در تمام ادوار شعر فارسی وجود دارد؛ آن چه وجه تمایز اشعار در سبک ها و گفتمان های مختلف می شود، نحوة بیان شعرا و اندیشمندان است. در شعر انوری و ناصرخسرو، بخشی از اشعار تعلیمی با کمک تصاویر ادبی ساخته شده از صور فلکی است. شاعر با استفاده از ج أکثرگرایش به تعلیم و اخلاق و عرفان در تمام ادوار شعر فارسی وجود دارد؛ آن چه وجه تمایز اشعار در سبک ها و گفتمان های مختلف می شود، نحوة بیان شعرا و اندیشمندان است. در شعر انوری و ناصرخسرو، بخشی از اشعار تعلیمی با کمک تصاویر ادبی ساخته شده از صور فلکی است. شاعر با استفاده از جایگاه رفیع ستاره ها و سیاره ها، سعد و نحس بودن و... به تعلیم روی می آورد. در شعر نظامی، علاوه بر اشعار تعلیمی، تعالیم عرفانی نیز با کمک همین صور فلکی و مبانی علم نجوم ارائه می شود. در این پژوهش در پی ارائه گزارشی از شیوة بیان این شاعران هستیم. پژوهش بر مبنای شیوه توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانهای انجام شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
8 - بررسی نمودهای مبتنی بر وحدت در مثنوی
صدیقه هاشمی محمدرضا قاری محسن ایزدیارادبیات عرفانی گسترده ترین حوزه ادبی در ایران می باشد که نقش مهمی در پروراندن اخلاق و فرهنگ را ایفا می نماید. شعر عرفانی شعری است که ارباب معانی در بیان اصول و حقایق معنوی سرودهاند و شاعران عارف این معارف را به زبان رمز و نماد انتقال دادهاند. پژوهنده ابتدا اشارهای به أکثرادبیات عرفانی گسترده ترین حوزه ادبی در ایران می باشد که نقش مهمی در پروراندن اخلاق و فرهنگ را ایفا می نماید. شعر عرفانی شعری است که ارباب معانی در بیان اصول و حقایق معنوی سرودهاند و شاعران عارف این معارف را به زبان رمز و نماد انتقال دادهاند. پژوهنده ابتدا اشارهای به تعریف نماد نموده است و سپس با معرفی مولوی و جایگاه او در ادبیات عرفانی به دیدگاه وی در مورد وحدت پرداخته است.آنچه در مورد شعر و اندیشه مولوی قابل تامل است، بسط اندیشه های عرفانی و اخلاقی در آثار این شاعر گرانقدر می باشد. در این پژوهش که به صورت توصیفی_ تحلیلی(کتابخانه ای) صورت پذیرفته است با مطالعه مثنوی معنوی چند داستان مورد بررسی قرار گرفتند که در آن ها با استفاده از نماد های گوناگون، اهمیت وحدت و عشق به معبود و بازگشت به جایگاه اصلی به زیبایی نمایان شده است.واژه های کلیدی:شعر عرفانی، نماد، نماد در مثنوی، وحدت تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
9 - ملامتیان و بازتابِ اندیشه هایِ آنان در غزلیاتِ عطّار و مولانا
نجلا ابراهیمی طلبلامتیّه، فرقهای از خراسان و به خصوص از مردم نیشابور بودند؛ ملامتی بهدنبال این تفّکر است که عبادت، پارسایی، زهد و علم و حال خود راپوشیده نگاه دارد، چه ایشان عبادات خود را سِرّی بین خود و خدا میداندو لذا آگاهی دیگران بر اعمال خود را نمیپذیرند؛ از مبلّغان و مروّجان اینفرقه أکثرلامتیّه، فرقهای از خراسان و به خصوص از مردم نیشابور بودند؛ ملامتی بهدنبال این تفّکر است که عبادت، پارسایی، زهد و علم و حال خود راپوشیده نگاه دارد، چه ایشان عبادات خود را سِرّی بین خود و خدا میداندو لذا آگاهی دیگران بر اعمال خود را نمیپذیرند؛ از مبلّغان و مروّجان اینفرقه میتوان حمدون قصّار را نام برد؛ این جریان در واقع نهضتی بود علیهمقّدسمآبی برخی از صوفیان که زهد را به آفت ریا و تزویر آلوده بودند.تعلیمات این مکتب ملامتیه یا فرقۀ افراطی آن، قلندریه در نهایت وارد - -شهرت یافتند؛ قلندریات ادبیّات شد و اشعاری را پدید آورد که بهقلندریات، به اشعاری گفته میشود که اساس آن تخریب ظاهر است وشاعر در آن از اموری سخن میگوید که میتواند مایۀ بدنامی شود، مانند:رفتن به میخانه، ادعای کفر، انجام محرّمات، عشق به ترسا، رندی ولااُبالیگری و ...؛ غزلیات عطّار و مولوی از مهمترین اشعار عارفانه وقلندرانهای هستند که سنایی بنیانگذار آن بود؛ این مقاله بر آن است که بهتحلیل چگونگی پیدایش مکتب ملامتیّه و عقاید آنان و نفوذ این افکار درادبیّات گذشته بپردازد و سپس، محورهای فکری این فرقه را در غزلیاتعطّار و مولانا دستهبندی و بررسی نماید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
10 - چهرۀ ساقی در غزل شاعران عارف دورۀ قاجار
مرضیه کاظمی زهرانی مهدی ملک ثابت یدالله جلالی پندریواژۀ ساقی در متون عرفانی، از معنای اولیۀ خود فراتر رفته و به صورت یک اصطلاح به معنی فیضرسانندهای که سالکان راه معرفت را به دریافت و کشف رموز و حقایق عرفانی نائل میسازد، مورد استفاده قرار گرفته است. در این متون، ساقی در کنار دیگر اصطلاحات عرفانی همچون شراب، جام، مس أکثرواژۀ ساقی در متون عرفانی، از معنای اولیۀ خود فراتر رفته و به صورت یک اصطلاح به معنی فیضرسانندهای که سالکان راه معرفت را به دریافت و کشف رموز و حقایق عرفانی نائل میسازد، مورد استفاده قرار گرفته است. در این متون، ساقی در کنار دیگر اصطلاحات عرفانی همچون شراب، جام، مستی، باده، مطرب و... بهکار گرفته شده تا عمیقترین مباحث و احوال عرفانی را با پوشیدهترین شکل ممکن برای اهل معرفت بیان نماید. تبیین و تحلیل مفهوم ساقی، میتواند در فهم دقیق متون عرفانی نقش به سزایی داشته باشد. شعر عرفانی دورۀ قاجار، استمرار شعر عرفانی سبک عراقی است. در این دوره، گروهی از شاعران به سرودن اشعار عرفانی تمایل نشان داده و در این زمینه طبعآزمایی کردند. فروغی بسطامی، میرزاحبیب خراسانی و حکیم صفای اصفهانی، از جمله شاعران مشهور دورۀ قاجارند که در اشعار خود به مضامین عرفانی توجّه داشتهاند. در دیوان این شاعران، اصطلاح ساقی به عنوان شخصیّتی اصلی و تأثیرگذار، درخور تأمّل است. در این پژوهش با بررسی واژۀ ساقی، به تحلیل این اصطلاح عرفانی در اشعار شاعران یاد شده پرداختهایم که حاصل این پژوهش دست یافتن به جنبههای مختلف شخصیّت ساقی در نظرگاه این سه شاعر است. وجود معانی گوناگون همچون معشوق الهی، پیر، ساقی دینی و ساقی بادهپیما برای اصطلاح ساقی در دیوان این شاعران؛ اهداف حضور ساقی در شعر عرفانی و تحلیل مباحثِ مرتبط با ساقی همچون طلب از ساقی، تأثیر بادۀ ساقی، وصف ساقی و پیمان بستن با او، از جمله یافتههای این پژوهش است که میتوان به آن اشاره نمود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
11 - بازتاب چهره ساقی در کلیات شمس مولانا
احمدرضا نظری چروده بهرام خوشنودیبازتاب چهره ساقی در کلیات شمس (غزلیات )مولانا چکیده اگرچه معنای اولیه ساقی "شراب ریزی باده گردانی" است،در متون عرفانی اما با حفظ کارکرد اولیه اش، توسع مفهومی یافته،به مقام"جان جانان و ساقی باقی"هم رسیده است. وقتی مرکزی ترین موضوع هستی شناسان مولوی عشق است،وشادی و بی غمی أکثربازتاب چهره ساقی در کلیات شمس (غزلیات )مولانا چکیده اگرچه معنای اولیه ساقی "شراب ریزی باده گردانی" است،در متون عرفانی اما با حفظ کارکرد اولیه اش، توسع مفهومی یافته،به مقام"جان جانان و ساقی باقی"هم رسیده است. وقتی مرکزی ترین موضوع هستی شناسان مولوی عشق است،وشادی و بی غمی از اصلی ترین مظاهر آن، پیداست ساقی هم چه نقش محوری خواهد داشت،تاآنجاکه مولانا حتی برای رهایی از یگانه غم خود که همانا گرفتاری آدمی در این جهان خاکی است از ساقی که" دستگیر عاشقان است مدد می جوید.بررسی واژه ساقی در غزلیات شمس نشان داد که مولانا وظایف بسیاری برای ساقی قایل است اما نکته مهم ومعنادار این است که مولوی حتی از کارکردهای مادی و معمول ساقی چون " باده ریزی و.." برداشتی نمادین وآن سری دارد، چرا که معتقد است ساقی باید شراب انگوری را به "محبوسان غم " بدهد و عارفان "از می هم خوشدل ترند".. .واژگان کلیدی: شعر عرفانی فارسی، مولانا، غزلیّات شمس، ساقی، دریافت باطنی، تجلّی. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
12 - شعر غنایی و عرفان
مهدی تدینشعر غنایی که موضوع اصلی آن بیان عواطف و احساسات لطیف انسانی است همۀ غزلها و غزلوارهها و منظومههای عاشقانه اعم از عرفانی و غیر عرفانی را شامل میشود، از آنجا که بزرگترین بخش ادبیات غنایی را اشعار عرفانی تشکیل میدهد، در این مقاله بحث اصلی پیرامون شعر عاشقانه است و بدا أکثرشعر غنایی که موضوع اصلی آن بیان عواطف و احساسات لطیف انسانی است همۀ غزلها و غزلوارهها و منظومههای عاشقانه اعم از عرفانی و غیر عرفانی را شامل میشود، از آنجا که بزرگترین بخش ادبیات غنایی را اشعار عرفانی تشکیل میدهد، در این مقاله بحث اصلی پیرامون شعر عاشقانه است و بدان دلیل که مهمترین نقش در شعر به طور عموم و شعر عرفانی به طور خاص بر عهدۀ قوه خیال و تخیل است و حل بسیاری از غوامض اشعار عارفانه موکول به شناخت درست خیال و میدان عمل آن است در این بحث سخن ما دربارۀ خیال و تخیل و مراتب و کارکرد آن در شعر عرفانی است و رویکرد اصلی به آراء و نظریات اهل عرفان دربارۀ ماهیت و وظیفۀ خیال و گسترۀ دامنۀ آن به عنوان عنصر اصلی آفرینش هنری بویژه شعر عرفانی است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
13 - نمادپردازی در دیوان ملا پریشان
زهرا نظری علی نوری علی حیدرییکی از ابزارهای مؤثر برای بیان مفاهیم پیچیدة عرفانی، استفاده از زبان تأویلپذیر رمز است؛ زبانی که مناسب-ترین فرمها را برای توضیح تجربیات روحانی و مفاهیم معقول در اختیار دارد. بررسی میزان و نحوة کاربرد رمز در دورههای مختلف شعری، کوششی راهگشا برای ورود به دنیای عواطف و أکثریکی از ابزارهای مؤثر برای بیان مفاهیم پیچیدة عرفانی، استفاده از زبان تأویلپذیر رمز است؛ زبانی که مناسب-ترین فرمها را برای توضیح تجربیات روحانی و مفاهیم معقول در اختیار دارد. بررسی میزان و نحوة کاربرد رمز در دورههای مختلف شعری، کوششی راهگشا برای ورود به دنیای عواطف و اندیشههای شاعر و نیز پی بردن به فضای اجتماعی روزگار اوست، براین اساس در جستار حاضر به بررسی اشعار عرفانی ملاپریشان لک پرداخته شده است. در این مقاله، بر اساس روش توصیفی-تحلیلی، نمادها و شیوۀ نمادپردازی ملاپریشان بررسی شده-است. این پژوهش میتواند به شناسایی بخش مهم و ناکاویدهای از ذهنیات، تجربهها و جنبههای دیگر این شاعر عارف کمک کند. یافتههای پژوهش نشان میدهد که نوع نمادهای مورد استفاده در شعر پریشان متنوع است؛ هرچند بیشتر، از نمادهای طبیعی استفاده کرده است. دیگر آنکه نمادگرایی ملاپریشان، هم آمیخته با شریعت است و هم بیشتر در خدمت القای مضامین عرفانی است؛ با اینکه از اشاره به مضامین و موضوعات اخلاقی فردی و اجتماعی نیز خالی نیست، تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
14 - بررسی شاخصه های تجربۀ اوج عرفانی در غزل های بیدل دهلوی بر اساس نظریّۀ خودشکوفایی آبراهام مزلو
رضا جلیلی نسرین فقیه ملک مرزبانبا استفاده از نقد روانشناسی که برای تحلیل متون ادبی به کار گرفته میشود، کنکاشی در لایههای زیرین شخصیّت صاحب اثر و متن آفریدهشده از سوی او، صورت میگیرد. انسانگرایی یکی از مکاتب روانشناسی است که در آن به جنبههای مثبت انسانی توجه شده است. آبراهام مزلو به عنوان چهرۀ أکثربا استفاده از نقد روانشناسی که برای تحلیل متون ادبی به کار گرفته میشود، کنکاشی در لایههای زیرین شخصیّت صاحب اثر و متن آفریدهشده از سوی او، صورت میگیرد. انسانگرایی یکی از مکاتب روانشناسی است که در آن به جنبههای مثبت انسانی توجه شده است. آبراهام مزلو به عنوان چهرۀ اصلی این مکتب، با ارائۀ نظریّۀ خودشکوفایی به توصیف انسان سالم و بالنده پرداخته است. تجربۀ اوج یکی از معیارهای اصلی نظریّۀ مذکور است که مبانی آن شباهتهای زیادی به آراء شاعران عارف مسلک مسلمان از جمله بیدل دهلوی در باب فنا، وصال، وحدت و اتّحاد دارد. دیوان بیدل سرشار از توصیف تجربیّات عاشقانهای است که سالک کمالجو با آن روبهرو شده است. پژوهش حاضر با روش توصیفی ـ تحلیلی، نمودهای تجربۀ اوج را در غزلهای بیدل با رویکرد به یافتههای مزلو کاویده است. نتایج پژوهش نشان میدهد مواردی مانند گشودهشدن افق نامحدود در برابر دیدگان، احساس شدید وجد و حیرتی فرامکانی و فرازمانی، احساس یکپارچگی و بیخویشتنی و گرایش به شعر، عرفان و مذهب در آزمودنیهای مزلو و تجربههای بیانشده از سوی بیدل مشابه است. تفاصيل المقالة