بررسی نمودهای مبتنی بر وحدت در مثنوی
الموضوعات :صدیقه هاشمی 1 , محمدرضا قاری 2 , محسن ایزدیار 3
1 - دانشکده علوم انسانی دانشگاه آزاد شهر اراک
2 - دانشیارگروه زبان و ادبیات فارسی ،دانشگاه ازاداسلامی اراک،واحد اراک،ایران
3 - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی،دانشگان آزاد اسلامی ،واحد اراک،ایران
الکلمات المفتاحية: نماد در مثنوی, وحدت, نماد, شعر عرفانی,
ملخص المقالة :
ادبیات عرفانی گسترده ترین حوزه ادبی در ایران می باشد که نقش مهمی در پروراندن اخلاق و فرهنگ را ایفا می نماید. شعر عرفانی شعری است که ارباب معانی در بیان اصول و حقایق معنوی سرودهاند و شاعران عارف این معارف را به زبان رمز و نماد انتقال دادهاند. پژوهنده ابتدا اشارهای به تعریف نماد نموده است و سپس با معرفی مولوی و جایگاه او در ادبیات عرفانی به دیدگاه وی در مورد وحدت پرداخته است.آنچه در مورد شعر و اندیشه مولوی قابل تامل است، بسط اندیشه های عرفانی و اخلاقی در آثار این شاعر گرانقدر می باشد. در این پژوهش که به صورت توصیفی_ تحلیلی(کتابخانه ای) صورت پذیرفته است با مطالعه مثنوی معنوی چند داستان مورد بررسی قرار گرفتند که در آن ها با استفاده از نماد های گوناگون، اهمیت وحدت و عشق به معبود و بازگشت به جایگاه اصلی به زیبایی نمایان شده است.واژه های کلیدی:شعر عرفانی، نماد، نماد در مثنوی، وحدت
_||_