مقدمه و هدف پژوهش: در این مقاله مشارکت نخبگان در سیاستگذاری فرهنگی مورد مطالعه واقع شده است. تاکنون خاستگاههای مشارکت نخبگان در قلمروهای سیاسی و اجتماعی بررسی گردیده؛ امّا حوزه فرهنگ از این حیث دچار خلأ است. نمونه تحقیق شامل صد و چهل متخصّص حوزه نخبگی، عضو هیأت علمی أکثر
مقدمه و هدف پژوهش: در این مقاله مشارکت نخبگان در سیاستگذاری فرهنگی مورد مطالعه واقع شده است. تاکنون خاستگاههای مشارکت نخبگان در قلمروهای سیاسی و اجتماعی بررسی گردیده؛ امّا حوزه فرهنگ از این حیث دچار خلأ است. نمونه تحقیق شامل صد و چهل متخصّص حوزه نخبگی، عضو هیأت علمی دانشگاه، کارشناس عالی حوزه آموزش و پرورش و امور فرهنگی و نیز فارغ التّحصیلان مراکز نخبگی ایران میباشند از مصاحبه اکتشافی و ابزار فهرست مشارکت فرهنگی نخبگان برای جمعآوری اطّلاعات بهرهگیری شده است.
روش پژوهش روش تحلیل عاملی اکتشافی (به شیوه واریماکس) برای تحلیل دادههای کمی به کار رفت.
یافتهها: دستاوردهای تحلیلی عوامل در مراحل متوالی به ساختاری دو بخشی مرکّب از سیاستهای مشارکت فرهنگی نخبگان منجرّ گردید که در دو راهبرد کلّی جمعبندی شد: الف) توجه به ویژگیهای نخبگان و ب) بهسازی نظام اداری فرهنگی دارد. راهبرد توجّه به ویژگیهای نخبگان چهار سیاست را در بر گرفت: 1) ارتقای تعهّد ملّی نخبگان، 2) بکارگیری تخصّص حرفهای نخبگان، 3) توجّه به شایستگیهای نخبگان فرهنگی، 4) بهرهگیری از ظرفیّتهای نخبگان فرهنگی.
نتیجهگیری: راهبرد نظام اداری فرهنگی نیز شامل دو سیاست شد: 1) کفایت مدیران و 2) مشارکتافزایی عمومی. در استنباط کلّی برای پیریزی زمینههای مشارکت نخبگان در سیاستگذاری فرهنگی بر رعایت نظام اداری خاص، تعهّد ملّی نخبگان، توجّه به هویّت نخبگان و پیریزی قطبهای نخبگانی تأکید میشود.
تفاصيل المقالة
مقدمه و هدف پژوهش: ارتقای سطح تصمیم گیری و ایجاد انسجام درفرایند سیاستگذاری با تعیین مناسب مراحل و گامهای این فرایند، چارچوب اساسی در مهندسی فرهنگی کشور است که پویایی فرهنگی برای تحقق سیاستهای فرهنگی را فراهم میکند. هدف پژوهش، تدوین مدل فرایندی سیاستگذاری فرهنگی برای أکثر
مقدمه و هدف پژوهش: ارتقای سطح تصمیم گیری و ایجاد انسجام درفرایند سیاستگذاری با تعیین مناسب مراحل و گامهای این فرایند، چارچوب اساسی در مهندسی فرهنگی کشور است که پویایی فرهنگی برای تحقق سیاستهای فرهنگی را فراهم میکند. هدف پژوهش، تدوین مدل فرایندی سیاستگذاری فرهنگی برای سازمانهای فرهنگی ایران است.روش پژوهش: از دیدگاه ساختاری، یک پژوهش بنیادی و کاربردی و از دیدگاه روش شناسی یک تحقیق توصیفی و تحلیلی است. دراین تحقیق از دو روش کتابخانه ای و کیفی استفاده شده، در روش اول مراحل و گامهای فرایند سیاستگذاری از ادبیات تحقیق استخراج و در روش دوم از طریق پرسشنامه و مصاحبه با 15 نفراز خبرگان فرهنگی وتحلیل محتوای مصاحبهها با بکارگیری سیستم استنباط فازی مدل فرایندی پیشنهادی سیاستگذاری فرهنگی طراحی و روایی پژوهش از طریق اخذ نظرات وپایایی نیز از طریق راهبرد بازخورد نظرمشارکت کنندگان تایید شد.یافتههای پژوهش: شناسایی و تایید مراحل و گامهای سیاستگذاری و تعامل وارتباط مناسب بین مراحل دستورگذاری، تنظیم، تصویب، اجرا، ارزیابی و بازخورد و گامهای هر مرحله درمدل طراحی شده از یافتههای تحقیق است. نتیجه گیری: دستاورد این پژوهش، مدلی براساس الگوی فرایندی و سیستمیبرای سازمانهای فرهنگی است که نه فقط کمبودهای مشخص شده در مدلهای موجود بلکه مکانیسمیرا برای بهبود فرایند سیاستگذاری فرهنگی درسازمانهای فرهنگی ارائه میکند تا آنها بتوانند با بکارگیری تیمهای تحلیل گر و تشکیل کمیتههای خبرگی، مراحل و گامهای فرایند سیاستگذاری فرهنگی در مدل پیشنهادی را سرلوحه کار خود قرار دهند.
تفاصيل المقالة
مقدمه و هدف: در دو دهه اخیر، با وجود تاکید بر اهمیت فرهنگ، مطالعات سیاستگذاری فرهنگی در نظام آموزش عالی کمتر مورد توجه بوده است. شناسایی مولفهها و ارائه الگوی سیاستگذاری فرهنگی در نظام آموزش عالی از اهداف مطالعه بودند.روش: این مطالعه از روش کیفی و مرور نظاممند با هد أکثر
مقدمه و هدف: در دو دهه اخیر، با وجود تاکید بر اهمیت فرهنگ، مطالعات سیاستگذاری فرهنگی در نظام آموزش عالی کمتر مورد توجه بوده است. شناسایی مولفهها و ارائه الگوی سیاستگذاری فرهنگی در نظام آموزش عالی از اهداف مطالعه بودند.روش: این مطالعه از روش کیفی و مرور نظاممند با هدف کاربردی استفاده کرد. مرور نظاممند جامعی از مقالهها صورت گرفت که از پژوهش پایگاه دادههای مختلف با استفاده از سه کلید واژه (فرهنگ، سیاستگذاری فرهنگی، آموزش عالی) و ارجاعات مرتبط بین سالهای 1387 تا 1399 به دست آمده بودند. در مجموع 40 منبع مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. معیارهای انتخاب اسناد، همراستایی عنوان، چکیده و محتوی با سیاستگذاری فرهنگی در آموزش عالی بود.یافتهها: براساس یافتههای پژوهش سیاستگذاری فرهنگی نظام آموزش عالی از سه مرحله (تدوین، اجرا و ارزیابی) تشکیل شده است که به صورت آشکاری در هم تنیدهاند. مسئلهیابی، راهحلیابی و مشروعیت بخشی از زیر مولفههای تدوین سیاستها هستند. اجرای برنامههای فرهنگی زیر مولفههای مدیریتی و قانونی را در بر میگیرد. و در نهایت، شاخصهای عمومی و حرفهای ارزیابی فعالیتهای فرهنگی در نظام آموزش عالی را شکل میدهند. نتیجهگیری: چنانچه سیاستگذاری فرهنگی مطلوب در آموزش عالی صورت نگیرد، یک احتمال وجود دارد و آن این است که دیگران برای ما سیاستگذاری فرهنگی خواهند کرد که میتواند چالشها و تغییراتی را در نظام آموزش عالی ما پدید آورد.
تفاصيل المقالة
مقدمه و هدف: سیاستگذاری فرهنگی شامل سه مرحله تدوین سیاستها، اجرای برنامهها و ارزیابی از فعالیتها است. در هر یک از مراحل موانعی وجود دارند که شناسایی و ارائه راهکار برای برطرف کردن آنها و بهبود وضعیت موجود میتواند مفید باشد. هدف این مطالعه شناسایی موانع و راهکارهای س أکثر
مقدمه و هدف: سیاستگذاری فرهنگی شامل سه مرحله تدوین سیاستها، اجرای برنامهها و ارزیابی از فعالیتها است. در هر یک از مراحل موانعی وجود دارند که شناسایی و ارائه راهکار برای برطرف کردن آنها و بهبود وضعیت موجود میتواند مفید باشد. هدف این مطالعه شناسایی موانع و راهکارهای سیاستگذاری فرهنگی نظام آموزش عالی است تا زمینه شناسایی، پیشبینی، بازخورد، بهیود و ارتقا فراهم شود.
روش: این مطالعه از روش کیفی و مرور نظام مند با هدف کاربردی استفاده کرد. مرور نظاممند جامعی از اسناد صورت گرفت که از پژوهشهای پایگاههای اطلاعاتی مختلف و ارجاعات مرتبط بین سالهای 1387 تا 1399 صورت گرفت. در مجموع 40 منبع مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. معیارهای انتخاب اسناد، همراستایی عنوان، چکیده و محتوی با سیاستگذاری فرهنگی در آموزش عالی بود.
یافتهها: یافتههای حاصل از پژوهش نشان داد که موانع سیاستگذاری فرهنگی موسسات آموزش عالی را میتوان در سه مقوله اصلی به همراه زیرمولفههای مربوطه قرار داد: موانع تدوین سیاستها (موانع نظری و مطالعاتی، ضعف در مسئلهشناسی، روش شناسی و فقدان پایگاه اطلاعاتی)؛ موانع اجرای برنامهها (موانع ناشی از مجریان، موانع مالی، موانع قانونی، موانع مرتبط با منابع انسانی، موانع مرتبط با مدیریت زیر ساختها و موانع محیطی) و موانع ارزیابی فعالیتها (موانع مرتبط با دادهها، موانع سختافزاری، موانع نرمافزاری و موانع مرتبط با درک و هشیاری).
نتیجهگیری: مهمترین نتیجه پژوهش حاضر این است که سیاستگذاری فرهنگی موسسات عالی نباید با نظم گفتمانی دانشگاهی حاکم بر میدان علم و دانشگاه در تضاد باشد. راهکار مفید برای دستیابی به این واقعیت، برطرف کردن موانع سیاستگذاری فرهنگی است.
تفاصيل المقالة
مقدمه و هدف: در دو دهه اخیر، با وجود تاکید بر اهمیت سیاستگذاری فرهنگی موسسات آموزش عالی، ارزیابی تناسب تدوین سیاست ها، کارایی اجرای برنامهها و اثربخشی ارزیابی فعالیتهای فرهنگی کمتر مورد توجه بوده است. این مطالعه با هدف شناسایی نشانگرهای ارزیابی سیاستگذاری فرهنگی موسسا أکثر
مقدمه و هدف: در دو دهه اخیر، با وجود تاکید بر اهمیت سیاستگذاری فرهنگی موسسات آموزش عالی، ارزیابی تناسب تدوین سیاست ها، کارایی اجرای برنامهها و اثربخشی ارزیابی فعالیتهای فرهنگی کمتر مورد توجه بوده است. این مطالعه با هدف شناسایی نشانگرهای ارزیابی سیاستگذاری فرهنگی موسسات آموزش عالی صورت گرفت. طراحی الگوی مفهومی ارزیابی سیاستگذاری فرهنگی از دیگر اهداف مطالعه بود.روش: پژوهش با روش کیفی و مرور پژوهش های قبلی انجام شده است. مقالات از میان کلیه مطالعات مرتبط با ارزیابی سیاستگذاری فرهنگی در بازه زمانی 1997 تا 2020 انتخاب شدند. از میان 191 مقاله جستجو شده، در نهایت 50 مورد انتخاب و به صورت نظام مند مورد بررسی قرار گرفتند.یافته ها: براساس مرور پژوهش ها و مقالات مرتبط، نشانگر های ارزیابی سیاستگذاری فرهنگی در نظام آموزش عالی در سه مقوله اصلی ارزیابی تدوین سیاست ها، ارزیابی اجرای برنامه ها و ارزیابی فعالیت ها و پیامد ها دستهبندی شدند. مقوله های فرعی نیز به صورت مسئلهیابی، تدوین راهحل ها و مشروعیت بخشی به آنها در بخش تدوین سیاست ها دستهبندی شدند.نتیجه گیری: با شناسایی نشانگر های ارزیابی سیاستگذاری فرهنگی نظام آموزش عالی، نقاط ضعف و قوت سیاستگذاری فرهنگی در مراحل تدوین، اجرا و ارزیابی مشخص می شوند. علاوه بر اینکه نقشه راهی برای سیاستگذاران است، زمینه لازم برای اقدامات اصلاحی، بهبود و ارتقای کیفیت در چرخه سیاستگذاری فرهنگی نظام آموزش عالی کشور فراهم می شود.
تفاصيل المقالة
خلیل برزو[1]- مسعود مطلبی[2]*- عبدالرضا بای[3] تاریخ دریافت: 3/3/1399- تاریخ پذیرش:22/3/1399 چکیده: مقاله حاضر به روش توصیفی- تحلیلی با هدف بررسی سیاست گذاری فرهنگی در صنعت سینمای ایران و تأثیر آن بر قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران انجام پذیرفته است. نتایج پژوهش نشان داد أکثر
خلیل برزو[1]- مسعود مطلبی[2]*- عبدالرضا بای[3] تاریخ دریافت: 3/3/1399- تاریخ پذیرش:22/3/1399 چکیده: مقاله حاضر به روش توصیفی- تحلیلی با هدف بررسی سیاست گذاری فرهنگی در صنعت سینمای ایران و تأثیر آن بر قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران انجام پذیرفته است. نتایج پژوهش نشان داد صنعت سینمای ایران، از برنامه های سیاسی دولتمردان آن نشأت می گیرد و همین عامل چالش هایی را در عرصه قدرت نرم در حوزه سینما ایجاد نموده است. با این وجود، به رسمیت شناختن صنعت فیلم سازی ایران در سطح بین المللی (حضور فیلم های ایرانی در جشنواره های مطرح بین المللی، پخش فیلم ها و سریال های ایرانی از شبکه آی فیلم و شبکه های تلویزیونی آسیای میانه و کشورهای فارسی زبان) توانسته است علاوه بر نمایش و ترغیب ارزش های سیاسی، مذهبی، سبک زندگی و فرهنگ اسلامی مردم ایران در سطح بین المللی، در جهت تولید تصاویر مثبت و از بین بردن تصاویر مخدوش از ایران در اذهان مردم دنیا مورد استفاده قرار گیرد. [1]- دانشجوی دکتری، علوم سیاسی، واحد آزادشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، گلستان، ایران borzoo50@yahoo.com -[2] استادیار و عضو هیئت علمی، گروه علوم سیاسی، واحد آزادشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، گلستان، ایران: نویسنده مسئول mmtph2006@yahoo.com [3] - استادیار و عضو هیئت علمی،گروه روابط بین الملل، واحد آزادشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، گلستان، ایران phd_bay1979@yahoo.com
تفاصيل المقالة
هدف این مقاله بررسی آسیبشناختیِ راهکارهای رونقبخشی به اقتصاد بخش فرهنگ است. از این رو به ارزیابی طرح- هایی پرداخته شد که در سیاستگذاریهای برنامه سوم و چهارم توسعه مورد توجه برنامهریزیهای دولتی بود. در ایـن مقاله با روش تحلیل اسنادی و تکنیک روند پژوهی به تحلیلِ نتایج حاص أکثر
هدف این مقاله بررسی آسیبشناختیِ راهکارهای رونقبخشی به اقتصاد بخش فرهنگ است. از این رو به ارزیابی طرح- هایی پرداخته شد که در سیاستگذاریهای برنامه سوم و چهارم توسعه مورد توجه برنامهریزیهای دولتی بود. در ایـن مقاله با روش تحلیل اسنادی و تکنیک روند پژوهی به تحلیلِ نتایج حاصل از اجرایِ طـرح آمـایش فرهنگـی سـرزمین، طرحِ تعاونیهای فرهنگی، طرحِ برنامه جامع اشـتغال در حـوزه فرهنـگ، طـرح اعطـای تسـهیلات بـانکی بـه مشـاغل فرهنگی، طرح معافیتهای مالیاتی بخش فرهنگ، طرح صندوق حمایـت از نویسـندگان، روزنامـهنگـاران و هنرمنـدان پرداخته شد. در پایان با جمعبندی از دلایل ناکارامدی طرحهای به اجرا درآمده، راهکارهای تازه ارائه گردید.
تفاصيل المقالة
سیاستگذاری فرهنگی یکی از مهمترین اقدامات دولتها به هنگام تغییر صورت بندی جامعه از وضعیت سنتی به مدرن تلقی میشوند. زیرا این دولت ها با بهره گیری از قوه قهریه نسبت به نوسازی فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی جامعه مبادرت میکنند. در چنین دولتهایی روشنفکران و نخبگان فکری نقش مه أکثر
سیاستگذاری فرهنگی یکی از مهمترین اقدامات دولتها به هنگام تغییر صورت بندی جامعه از وضعیت سنتی به مدرن تلقی میشوند. زیرا این دولت ها با بهره گیری از قوه قهریه نسبت به نوسازی فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی جامعه مبادرت میکنند. در چنین دولتهایی روشنفکران و نخبگان فکری نقش مهمی در شکلگیری سیاستگذاری فرهنگی دارند. با استقرار رژیم پهلوی، سیاستگذاری فرهنگی به یکی از اصلیترین برنامههای نخبگان سیاسی در ایران تبدیل شد و نخبگان فکری، ایدههای فرهنگی جدیدی را برای آنها فراهم میکردند. هدف پژوهش حاضر اینست که سیاست های فرهنگی دوره پهلوی اول را از منظر نخبگان فکری و سیاسی مورد نقد و بررسی قرار دهد. بدین منظور با بررسی آثار و نوشته های نخبگان فکری، تلاش میشود ابعاد اقدامات رژیم پهلوی در مدرنسازی فرهنگی ایران واکاوی گردد. نتایج پژوهش نشان میدهد که سیاستهای تمرکزسازی رضاشاه توانست امنیت را در ایران برقرار سازد و دولت مرکزی را بجای ایلات و عشایر بر ایالات ایران حاکم نماید. این تمرکزگرایی دقیقاً ثمره تلاش نخبگان فکریای بود که در آثار مکتوب خود بر دولت - ملت سازی آمرانه تاکید میکردند. با اینحال این مدرن سازی آمرانه در دوره پهلوی اول سبب تشدید شکافهای اجتماعی و سیاسی و بروز تقابلهای سنت و تجدد در دهههای آینده شد. روش پژوهش، توصیفی و تحلیلی بوده و داده های لازم به روش اسنادی - تاریخی گردآوری شده است.
تفاصيل المقالة
به خاطر پویایی پدیده فرهنگ، آشنایی کامل سیاست گذاران با معیارها و نشانگرهای مد نظر در ارزیابی سیاستگذاری فرهنگی یک راهبرد نوآورانه است تا بتوانند به نیازهای اجتماعی و موضوعات چالشی پاسخ دهند. ارزیابی سیاست گذاری فرهنگی موسسات آموزش عالی در کشور ما علی رغم وجود نهادها و أکثر
به خاطر پویایی پدیده فرهنگ، آشنایی کامل سیاست گذاران با معیارها و نشانگرهای مد نظر در ارزیابی سیاستگذاری فرهنگی یک راهبرد نوآورانه است تا بتوانند به نیازهای اجتماعی و موضوعات چالشی پاسخ دهند. ارزیابی سیاست گذاری فرهنگی موسسات آموزش عالی در کشور ما علی رغم وجود نهادها و دستگاه های مختلف فاقد الگوی بومی است. پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی ارزیابی سیاست گذاری فرهنگی موسسات آموزش عالی انجام شد. این مطالعه به روش آمیخته(کیفی – کمی) دنبال شد. در بخش کیفی از روش فراترکیب یافته های پژوهش ها در بازه زمانی 1381 تا 1399 استفاده گردید. مصاحبه نیمه ساختاریافته با 19 نفر از خبرگان انتخاب شده با نمونه گیری هدفمند برای پالایش، راستی آزمایی و اعتبارسنجی نشانگرها صورت گرفت. در نهایت سه معیار شامل 1) تناسب به همراه (2 عامل، 5 ملاک، 10 نشانگر)؛ 2) کارایی (3 عامل، 7 ملاک، 16 نشانگر)؛ و 3) اثربخشی(3 عامل، 7 ملاک، 16 نشانگر) به عنوان الگوی ارزیابی سیاستگذاری فرهنگی موسسات آموزش عالی شناسایی شدند. در مرحله کمی، برای آزمودن الگو از روش توصیفی – تحلیلی استفاده شد. جامعه آماری شامل اعضای هیات علمی به تعداد 3163 نفر بود که با استفاده از جدول مورگان 341 نفر به روش نمونه گیری نسبتی برای هر یک از دانشگاه های تهران، علامه طباطبائی و الزهرا به ترتیب 241، 59 و 41 نفر انتخاب شدند. پرسشنامه محقق ساخته منتج از داده های بخش کیفی در طیف لیکرت برای جمع آوری داده های مورد نیاز طراحی شد. روایی(صوری، تحلیل منطقی محتوی و تحلیل عاملی) جهت بررسی کیفیت و دقت پرسشنامه به کار برده شد. از آلفای کرونباخ(94/0) برای سنجش پایایی استفاده گردید. در نهایت روایی و پایایی تایید شدند. برای آزمودن الگو و بررسی داده ها، 313 پرسشنامه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحلیل عاملی مرتبه دوم نشان داد که عامل های هشت گانه دارای بار عاملی کافی جهت پیش بینی الگوی ارزیابی سیاست گذاری فرهنگی موسسات آموزش عالی هستند. بنابراین، 3 معیار، 8 عامل، 19 ملاک و 42 نشانگر می توانند الگوی بومی سازی شده ارزیابی سیاستگذاری فرهنگی موسسات آموزش عالی شکل دهند و نتایج مفیدی در جهت شناسایی، اصلاح، بهبود و ارتقا فراهم آورند.
تفاصيل المقالة
یکی از اصلی ترین مسایل مهم یک کشور نقش ساختار سیاسی در امر سیاستگذاری فرهنگی میباشد. سیاستگذاری در امر کشورداری عبارت از تعیین، تدوین و ارائه ضوابط و موازینی ا ست که در آن مقتضیات کلی دولت اعمال و مصالح جمعی ملت تأمین شود. آنچه در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفته است، ن أکثر
یکی از اصلی ترین مسایل مهم یک کشور نقش ساختار سیاسی در امر سیاستگذاری فرهنگی میباشد. سیاستگذاری در امر کشورداری عبارت از تعیین، تدوین و ارائه ضوابط و موازینی ا ست که در آن مقتضیات کلی دولت اعمال و مصالح جمعی ملت تأمین شود. آنچه در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفته است، نقش ساختار سیاسی ایران در سیاستگذاری فرهنگی است. در این بررسی کتابهای جامعهشناسی دوره متوسطه در آموزش و پرورش مورد بررسی قرار گرفتهاند. برای ورود به بحث، ابتدا از منابع مطالعاتی مانند کتب، مقالات، منابع اینترنتی و... موضوع تحقیق مورد بررسی و تبیین قرار گرفت و پس از بررسی کتب جامعه-شناسی مقطع متوسطه، شاخصها و متغیرهای تحقیق استخراج گردید و براساس آن مدلی پیشنهاد و پرسشنامهای استخراج شد. جهت اثبات مدل پیشنهادی از روش دلفی و نرمافزارهای لیزرل و اس.پی.اس.اس. استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان میدهد که به ترتیب قوای مقننه، مجریه و قضاییه در این امر دخالت دارند. در بین روشهای سیاستگذاری فرهنگی، سیاستگذاری اهداف فرهنگی (سیاستگذاری هدفگرا) دارای بیشترین رتبه بوده و پس از آن، سیاستگذاری جهت رفع مشکلات و معضلات فرهنگی و در نهایت سیاستگذاری آیندهنگر تأثیرگذارند. آزمون مدل معادلات ساختاری فرضیات تحقیق در حالت تخمین استاندارد و ضرایب معناداری رابطه معناداری و مثبت تمامی زیرمؤلفهها با مؤلفههای مرتبط و ساختار سیاسی ایران اثبات گردید.
تفاصيل المقالة
توسعه فرهنگی میتواند نقش مهمی در پیشبرد توسعه سیاسی جمهوری اسلامی ایران داشته باشد. با ایجاد یک فضای فرهنگی متنوع و پویا، افراد از اندیشه و دیدگاههای مختلف بهره مند میشوند که این میتواند به تنوع فکری و تبادل نظر در جامعه کمک کند. همچنین، ارتقاء سطح آموزش و فرهنگ عمو أکثر
توسعه فرهنگی میتواند نقش مهمی در پیشبرد توسعه سیاسی جمهوری اسلامی ایران داشته باشد. با ایجاد یک فضای فرهنگی متنوع و پویا، افراد از اندیشه و دیدگاههای مختلف بهره مند میشوند که این میتواند به تنوع فکری و تبادل نظر در جامعه کمک کند. همچنین، ارتقاء سطح آموزش و فرهنگ عمومی موجب افزایش آگاهی مردم و افزایش سطح مشارکت آنان در امور سیاسی میشود. توسعه فرهنگی میتواند با ترویج ارزشها و اصول انسانی و اخلاقی، توجه به حقوق شهروندی و ترویج اندیشههای پویایی که به جامعه اجرام مطلق سازنده با توجه به مبانی اسلامی منوط میباشد، به توسعه سیاسی جامعه کمک کند. بدین ترتیب، توسعه فرهنگی میتواند به تعمیق ارتباطات بین اعضای جامعه، تقویت هویت ملی و اسلامی، ایجاد همبستگی اجتماعی و ترویج دموکراسی در قالب اصول اسلامی کمک کند. این امر میتواند به استحکام نظام سیاسی و پیشرفت مستدام جامعه کمک نماید. از طرفی، راهحلهای ممکن برای کاهش تأثیر موانع خارجی بر توسعه فرهنگی و سیاسی درجمهوری اسلامی ایران شامل تقویت ارتباطات بینالمللی، ارتقاء دیپلماسی فرهنگی، ترویج فرهنگ ملی و تقویت همکاریهای فرهنگی بین کشورها میباشد.
تفاصيل المقالة
نقشهی جامع فرهنگی و اجرای برنامههای مرتبط با آن، یکی از ابزارهای مهم ایجاد تغییر و تحول در نظام آموزشوپرورش است که به گونه مستقیم وغیرمستقیم منجر به بالندگی فرهنگی سازمانی، توسعه فرهنگی فردی وانسجام اجتماعی آموزشوپرورش میشود.هدف پژوهش حاضرتدوین الگوی مفهومی نقشه جا أکثر
نقشهی جامع فرهنگی و اجرای برنامههای مرتبط با آن، یکی از ابزارهای مهم ایجاد تغییر و تحول در نظام آموزشوپرورش است که به گونه مستقیم وغیرمستقیم منجر به بالندگی فرهنگی سازمانی، توسعه فرهنگی فردی وانسجام اجتماعی آموزشوپرورش میشود.هدف پژوهش حاضرتدوین الگوی مفهومی نقشه جامع فرهنگی نظام آموزش و پروش است.پژوهش حاضرکیفی بوده که با استفاده از راهبرد مبتنی بر نظریه داده بنیاد انجام شد.دراین راستا بااستفاده ازرویکردهدف مندوبهکارگیری معیاراشباع نظری،مصاحبههای نیمه ساختاریافته با15نفر (7نفراز اعضای هیات علمی متخصص درحوزه مدیریت آموزشی، 5 نفراز مدیران ستادی آموزشوپرورش و3نفرازمدیران مدارس)انجام شد.برای به دست آوردن اعتباروروایی دادهها از دو روش بازبینی مشارکتکنندگان و مرورخبرگان غیرشرکتکننده در پژوهش استفادهشده است. نتایج تحلیل دادهها در طی سه مرحله کدگذاری انتخابی،کدگذاری محوری وکدگذاری بازحاکی از16مقوله کلی است که این مقاله یافتههای پژوهش را در چارچوب مدل پارادایمی شامل:پدیده محوری(ارزشها،مبانی،اصول)عوامل علی(عوامل کلان فرهنگی،شرایط سازمانی،عوامل فردی خانوادگی)عوامل مداخلهگر(فرهنگ ملی وعمومی،قوانین وسیاست)عوامل زمینهای(فرهنگسازمانی،جوحمایتی سازمانی)راهبردها(اتخاذاستراتژی نهادینهسازی، مشارکت همهجانبه،توسعه زیرساختهای فرهنگی) و پیامدهای نقشه جامع فرهنگی(بالندگی فرهنگی سازمانی، توسعه فرهنگی فردی و انسجام اجتماعی) تحلیل کرده است.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications