امروزه ماهواره به عنوان یکی از رسانه ها و ابزارهای اصلی انتقال و گسترش ارزش های فرهنگی و اجتماعی، در رفتار قشر نوجوان و جوان بویژه دانشجویان و تغییر رفتار اجتماعی آنان، نقش مهمی را ایفا می کند. گسترش روز افزون ماهواره ها، گسترش بی بندوباری و به وجود آمدن فساد فراگیر در أکثر
امروزه ماهواره به عنوان یکی از رسانه ها و ابزارهای اصلی انتقال و گسترش ارزش های فرهنگی و اجتماعی، در رفتار قشر نوجوان و جوان بویژه دانشجویان و تغییر رفتار اجتماعی آنان، نقش مهمی را ایفا می کند. گسترش روز افزون ماهواره ها، گسترش بی بندوباری و به وجود آمدن فساد فراگیر در جامعه و به انحطاط کشیده شدن برخی از جوانان و گسترش روز افزون مشروبات الکلی، ایجاد گروههای غربی همه نشان از تاثیر روز افزون این شبکه های ماهواره ای بر مخاطبین خود می باشد.
هدف: پدیده ای که می تواند در دوران نوجوانی باعث تغییر در میزان رشد اجتماعی نوجوانان باشد، ماهواره و برنامه های ماهواره می باشد. در پایان دوره نوجوانی، رشد اجتماعی کامل می شود و نوجوان به عنوان یک جوان اجتماعی وارد اجتماع می شود. لذا در پژوهش حاضر به بررسی فرضیه اصلی که چه رابطه ای میان تماشای برنامه های ماهواره بر میزان رشد اجتماعی نوجوانان وجود دارد، پرداختم. نظریه پژوهش ما مبنی بر نظریه کاشت و یادگیری اجتماعی است.
روشاجرا: جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دختران و پسران دبیرستانی اول و دوم و سوم (رشته های ریاضی، تجربی و انسانی) 16 مدرسه دخترانه و پسرانه منطقه 20 شهرستان کرج به 12213 نفر و به تفکیک پسران 5470 نفر و دختران 6743 نفر و تعداد نمونه مورد نظر 382 نفر انتخاب شدند که پس از طی مراحل آموزش در زمینه نحوه پاسخ به سوالات مقیاس از خود دانش آموزان مصاحبه به عمل آمد و برای هر دانش آموز پرسشنامه مخصوص تکمیل گردید. در این تحقیق به منظور بررسی روابط متغیرها و تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل رگرسیون چند متغیری گام به گام، آزمون تی مستقل، واریانس چند متغیری و آزمون تعقیبی ال.اس.دی برای آزمودن فرضیه های پژوهش استفاده شده است. به منظور کاهش خطا از نرم افزار اس.پی.اس.اس استفاده شده است. علاوه بر این شاخص ها در هر گروه از داده ها وضعیت انحراف از توزیع نرمال توسط آزمون کالموگروف-اسمیرنوف بررسی شده است
نتیجه: با توجه به اهداف و سوالات پژوهش مورد مطالعه و تجزیه و تحلیل قرار گرفت که ضریب تعیین استاندارد نهایی با مقدارF=157.7 در سطح p<0.0001 معنی دار است که نشان میدهد فرضیه اصلی پژوهش تایید شده است.
تفاصيل المقالة
این پژوهش با هدف مقایسه سازگاری تحصیلی و رشد اجتماعی دانشآموزان دختر پایه هشتم دارای مشکلات یادگیری و بدون مشکلات یادگیری انجام شد. طرح پژوهش علی-مقایسهای بود. جامعه آماری پژوهش دانشآموزان دختر دارای مشکلات یادگیری و بدون مشکلات یادگیری شهرستان مهاباد در سال تحصیلی 9 أکثر
این پژوهش با هدف مقایسه سازگاری تحصیلی و رشد اجتماعی دانشآموزان دختر پایه هشتم دارای مشکلات یادگیری و بدون مشکلات یادگیری انجام شد. طرح پژوهش علی-مقایسهای بود. جامعه آماری پژوهش دانشآموزان دختر دارای مشکلات یادگیری و بدون مشکلات یادگیری شهرستان مهاباد در سال تحصیلی 98-1397 بودند. از میان آنان 45 دانشآموز دارای مشکل یادگیری مراجعهکننده به مراکز مشاوره و 45 دانشآموز بدون مشکلات یادگیری همتا شده با آنها به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از مقیاس سازگاری تحصیلی آزمون شخصیتی کالیفرنیا و پرسشنامه رشد اجتماعی استفاده شد. دادهها با روش تحلیل واریانس چندمتغیری با نرمافزار SPSS-21 تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین گروهها با و بدون مشکلات یادگیری از نظر سازگاری تحصیلی و رشد اجتماعی تفاوت معناداری وجود داشت. به عبارت دیگر دانشآموزان با مشکلات یادگیری در مقایسه با دانشآموزان بدون مشکلات یادگیری از نظر سازگاری تحصیلی و رشد اجتماعی در سطح پایینتری قرار داشتند (001/0>P). بنابراین نتایج حاکی از توجه خاص به دانشآموزان دارای مشکلات یادگیری در جهت بهبود سازگاری تحصیلی و رشد اجتماعی است.
تفاصيل المقالة
هدف این پژوهش تبیین اثربخشی آموزش ارزشهای زندگی در رشد اجتماعی کودکان پیشدبستانی و خودکارآمدی والدین آنها بود. این پژوهش از نوع شبهآزمایشی و طرح پیشآزمون ـ پسآزمون با گروه گواه بود . جامعۀ آماری همۀ کودکان پیشدبستانی بودند که در سال 1389 در مهدکودکهای تحت پوشش سا أکثر
هدف این پژوهش تبیین اثربخشی آموزش ارزشهای زندگی در رشد اجتماعی کودکان پیشدبستانی و خودکارآمدی والدین آنها بود. این پژوهش از نوع شبهآزمایشی و طرح پیشآزمون ـ پسآزمون با گروه گواه بود . جامعۀ آماری همۀ کودکان پیشدبستانی بودند که در سال 1389 در مهدکودکهای تحت پوشش سازمان بهزیستی شهر شیراز مشغول بودند. با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای تعداد 351 کودک انتخاب، و پرسشنامۀ رشد اجتماعی واینلند برای کودکان و پرسشنامه خودکارآمدی شرر و آدامز برای والدین آنان اجرا گردید. بعد از تکمیل پرسشنامهها، 30 نفر از افرادی که از حد نصاب نمره پایینتر بودند، بهصورت تصادفی انتخاب و به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند. گروه آزمایش 10 جلسۀ 2 ساعته تحت آموزش ارزشهای زندگی قرار گرفتند. دادههای جمعآوری شده با استفاده از نرمافزار SPSS و آزمون آماری کوواریانس تجزیه و تحلیل شد . نتایج پژوهش نشان داد که تفاوت در دو گروه آزمایش و گواه از نظر میزان رشد اجتماعی کودکان (002/0 P ≤ ) و خودکارآمدی والدین آنها (02/0 P ≤ ) به سطح معنادار رسیده است. اثر آموزش به ترتیب 30 و 18 درصد بوده است.
تفاصيل المقالة
چکیده زمینه: با توجه به اهمیت خلاقیت و رشد اجتماعی و از آنجا که یکی از زمینه های رشد این دو در دوران کودکی، نقاشی است می توان از آن برای پرورش خلاقیت و بهبود روابط کودکان بهره گرفت. هدف: هدف اصلی در این پژوهش، بررسی تأثیر نقاشی درمانی بر خلاقیت و رشد اجتماعی کودکان 4 أکثر
چکیده زمینه: با توجه به اهمیت خلاقیت و رشد اجتماعی و از آنجا که یکی از زمینه های رشد این دو در دوران کودکی، نقاشی است می توان از آن برای پرورش خلاقیت و بهبود روابط کودکان بهره گرفت. هدف: هدف اصلی در این پژوهش، بررسی تأثیر نقاشی درمانی بر خلاقیت و رشد اجتماعی کودکان 4 تا 6 سال است. روش:روش مورد استفاده در این پژوهش، روش نیمه آزمایشی است و نمونه گیری به صورت تصادفی انجام گرفته است. در ابتدا از بین مراکز پیش دبستانی منطقه دو بهزیستی تهران، دو مرکز و سپس از این دو مرکز، تعداد 30 کودک به صورت تصادفی در هریک از گروه های آزمایش و گواه جایگزین شدند. سپس از کودکان هر دو گروه، آزمون های خلاقیت تورنس و رشد اجتماعی واینلند به عمل آمد. بعد از اجرای نقاشی درمانی به مدت 12 جلسه بر روی گروه آزمایش، میزان خلاقیت و رشد اجتماعی هر دو گروه کنترل و آزمایش مجدداً مورد بررسی قرار گرفت. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که در سطح معناداری 05/0P ≤ نقاشی درمانی بر خلاقیت (در ابعاد ابتکار، سیالی و انعطاف پذیری) و رشد اجتماعی کودکان 4 تا 6 سال تأثیر معناداری دارد. نتیجه گیری: نقاشی درمانی از جمله روش های جذاب و مؤثر در افزایش خلاقیت (در ابعاد ابتکار، سیالی و انعطاف پذیری) و رشد اجتماعی کودکان 4 تا 6 سال است.
تفاصيل المقالة
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه شادکامی و عزت نفس با رشد اجتماعی در دانش آموزان ابتدایی مدارس دولتی شهر مشهد در سال تحصیلی 93-92 بود. از جامعه آماری مذکور نمونه ای شامل400 نفر به شیوه نمونه گیری طبقه ای مرحله ای انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای مورد مطالعه از پرسشنامه عزت نفس أکثر
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه شادکامی و عزت نفس با رشد اجتماعی در دانش آموزان ابتدایی مدارس دولتی شهر مشهد در سال تحصیلی 93-92 بود. از جامعه آماری مذکور نمونه ای شامل400 نفر به شیوه نمونه گیری طبقه ای مرحله ای انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای مورد مطالعه از پرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت (کوپراسمیت ،1967)، پرسشنامه شادکامی آکسفورد (OHI)و پرسشنامه مهارت اجتماعی ایندربیتزن و فوستر (1992) استفاده گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیره با روش گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد که همبستگی شادکامی و عزت نفس با رشد اجتماعی مثبت و معنادار بود. همچنین نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که هر پنج متغیر پیش بین (عزت نفس اجتماعی، عزت نفس، شادکامی، عزت نفس کلی و عزت نفس خانوادگی) در دانش آموزان ابتدایی مجموع قادرند در حدود (25/0= R2) از واریانس رشد اجتماعی را تبیین کنند. افراد شادکام و دارای عزت نفس بالا، دارای مهارت های اجتماعی بالایی مانند مهارت های احساسی و ادراکی، مهارت های جایگزین برای پرخاشگری، مهارت های مربوط به مواجهه با فشار و مهارت های برنامه ریزی هستند از این رو این افراد از رشد اجتماعی بالایی نیز برخوردارند.
تفاصيل المقالة
هدف پژوهش حاضر پیش بینی رشد اجتماعی بر اساس رشد معنوی و عزت نفس در دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهرستان آزادشهر بود. روش تحقیق برحسب هدف کاربردی واز نظر گردآوری داده ها توصیفی – همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر عبارت است از کلیه دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهر أکثر
هدف پژوهش حاضر پیش بینی رشد اجتماعی بر اساس رشد معنوی و عزت نفس در دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهرستان آزادشهر بود. روش تحقیق برحسب هدف کاربردی واز نظر گردآوری داده ها توصیفی – همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر عبارت است از کلیه دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهرستان آزدشهر که تعداد آنها 1280 نفر بود. روش نمونه گیری در این پژوهش خوشه ای چند مرحله ای بود و حجم نمونه در این پژوهش بر اساس جدول مورگان 295 نفر بوده است. ابزار پژوهش پرسشنامه رشد اجتماعی سیلور (2001)، پرسشنامه عزت نفس کوپر و اسمیت (1963) و پرسشنامه سنجش معنویت هال و ادواردز (1986) بود. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات در تحلیل استنباطی از رگرسیون به کمک نرم افزار SPSS-22 استفاده شد. یافته ها نشان داد که رشد معنوی و عزت نفس، رشد اجتماعی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهرستان آزادشهر را پیش بینی می کند و 28 درصد رشد اجتماعی بر اساس رشد معنوی و عزت نفس قابل پیش بینی است. بنابراین، با آموزش شیوه های افزایش رشد معنوی و عزت نفس به مسئولین مدارس و خانواده های دانش آموزان می توان به رشد اجتماعی آنان کمک نمود.
تفاصيل المقالة
یکی از مهم ترین عوامل اثرگذار بر رشد، ارائه برنامه ی آموزشی مناسب رشدی است و شرکت منظم کودکان در فعالیت های بدنی برنامه ریزی شده می تواند برای حفظ سلامت آنها تاثیرگذار باشد. طرح ملی طناورز یکی از برنامه های وزارت آموزش و پرورش برای دانش آموزان ابتدایی است و بررسی آن در أکثر
یکی از مهم ترین عوامل اثرگذار بر رشد، ارائه برنامه ی آموزشی مناسب رشدی است و شرکت منظم کودکان در فعالیت های بدنی برنامه ریزی شده می تواند برای حفظ سلامت آنها تاثیرگذار باشد. طرح ملی طناورز یکی از برنامه های وزارت آموزش و پرورش برای دانش آموزان ابتدایی است و بررسی آن در مقایسه با ورزش های جدید ضروری می باشد. هدف از مطالعه حاضر مقایسه اثر تمرینات برای تونیک، ایروبیک و طناب زنی بر رشد اجتماعی دختران 10 ساله شهر تبریز بود. به این منظور 80 دانش آموز بعد از تکمیل پرسشنامه ویژگی های فردی به صورت تصادفی خوشه ای از مناطق سه، چهار و پنج آموزش و پرورش شهر تبریز انتخاب و به 4 گروه (طناب زنی، برای تونیک، ایروبیک و گروه کنترل) تقسیم شدند. هر یک از گروه های آزمایشی، در 24 جلسه تمرینات مربوطه شرکت کردند و گروه کنترل فقط فعالیت های عادی روزانه داشتند. ابزار اندازه گیری آزمون رشد اجتماعی واینلند و پرسش نامه انگیزه مشارکت ورزشی ، سنجش ترکیب بدنی و سنجش آنتروپومتری بود. نتایج این پژوهش نشان داد که تمرینات برای تونیک و ایروبیک اثر معنی داری بر رشد اجتماعی کودکان داشت و طناب زنی اثر معنی داری نداشت و اثر برا ی تونیک بر رشد اجتماعی به طور معنی داری بیشتر از ایروبیک بود. هشت هفته تمرین برای تونیک، ایروبیک و طناب زنی ، انگیزش مشارکت ورزشی دختران 10 ساله را به طور معنی داری افزایش داد. اثر تمرینات برای تونیک و طناب زنی به طور معنی داری بیشتر از ایروبیک بود ، ولی بین اثر تمرینات برای تونیک و طناب زنی تفاوت معنی داری وجود نداشت.
تفاصيل المقالة
هدف کلی این تحقیق، تعیین اثربخشی بازیدرمانی عروسکی بر خودپنداره، ادراک شایستگی و رشد اجتماعی دانشآموزان دیرآموز پایه پنجم مقطع ابتدایی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشآموزان دیرآموز دختر پایه پنجم ابتدایی شهر آذرشهر در سال تحصیلی 1400-1399 تشکیل داده بودند. در أکثر
هدف کلی این تحقیق، تعیین اثربخشی بازیدرمانی عروسکی بر خودپنداره، ادراک شایستگی و رشد اجتماعی دانشآموزان دیرآموز پایه پنجم مقطع ابتدایی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشآموزان دیرآموز دختر پایه پنجم ابتدایی شهر آذرشهر در سال تحصیلی 1400-1399 تشکیل داده بودند. در فرآیند نمونهگیری، از روش نمونهگیری هدفمند استفاده شد؛ به طوری که از بین دانشآموزان دختر دیرآموز پایه پنجم شهر آذرشهر 30 نفر انتخاب شده و به شکل جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) قرار داده شدند. برای گردآوری دادهها، از ابزارهای مقیاس خودپنداره پیرز ـ هریس، پرسشنامه خودادراکی هارتر، مقیاس بلوغ اجتماعی واینلند استفاده شد. طرح کلی تحقیق بر اساس طرح نیمهتجربی از نوع طرح پیشآزمون ـ پسآزمون با گروه کنترل بود؛ به طوری که گروه آزمایش، برنامه بازیدرمانی عروسکی را طی 9 جلسه 90 دقیقهای دریافت داشته و گروه کنترل مداخلهای دریافت نکردند. نتایج تحلیل کوواریانس تکمتغیره نشان داد که خودپنداره دانشآموزان دیرآموز گروه مداخله بازیدرمانی عروسکی بیشتر از گروه گواه بود. همچنین بر اساس نتایج آماری، مداخله بازیدرمانی عروسکی توانسته بود میزان ادراک شایستگی دانشآموزان دیرآموز را در گروه آزمایش بهبود بخشد. به علاوه، نتایج نشان داد که رشد اجتماعی گروه آزمایش نیز بعد از مداخله بازی درمانی عروسکی بیشتر از گروه گواه بوده است. بر اساس یافتهها، چنین استنباط میشود که میتوان از برنامه بازیدرمانی عروسکی برای بهبود وضعیت خودپنداره، ادراک شایستگی و رشد اجتماعی دانشآموزان دیرآموز مقطع ابتدایی در کنار دیگر مداخلههای آموزشی و درمانی استفاده کرد (05/0p<).
تفاصيل المقالة
هدف اصلی این پژوهش یافتن الگوی مشترک بهترین تجربه تدریس معلمان ریاضی بود. برای دستیابی به این الگو از روش پژوهش کیفی داده بنیاد[1](GT) استفاده شد. مشارکت کنندگان در این پژوهش، معلمان ریاضی زن ناحیه یک شهر اهواز بودند. معلمانی که تجارب تدریس موفقیت آمیزی داشتند و به عنوا أکثر
هدف اصلی این پژوهش یافتن الگوی مشترک بهترین تجربه تدریس معلمان ریاضی بود. برای دستیابی به این الگو از روش پژوهش کیفی داده بنیاد[1](GT) استفاده شد. مشارکت کنندگان در این پژوهش، معلمان ریاضی زن ناحیه یک شهر اهواز بودند. معلمانی که تجارب تدریس موفقیت آمیزی داشتند و به عنوان یک فرد موفق و علاقه مند در حوزه تدریس ریاضی شهرت داشتند به صورت نمونه گیری هدفمند و با مدل شبکهای انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از مصاحبه باز استفاده شد. شیوه تحلیل داده ها، تحلیل محتوای کیفی به روش نظریه داده بنیاد بود و در آن از کدگذاری باز، کدگذاری محوری، کدگذاری انتخابی استفاده شد. پس از تحلیل همه مصاحبهها الگوی پارادیمی بهترین تجربه تدریس استخراج شد. نتایج این پژوهش نشان داد که عواملی از قبیل عشق به آموختن، تسلط علمی، توانایی برقراری ارتباط مؤثر با دانشآموزان موجب شکلگیری بهترین تجربه تدریس میشوند. همچنین مهمترین راهبردهایی که معلمان در این زمینه مورد استفاده قرار میدادند، کارگروهی، رهبری کلاس درس، اندیشهورزی و تدریس خارج از کلاسهای رسمی و متعارف بود. قوانین و مقررات، زمینههای فرهنگی، شیوههای تدریس، جمعیت دانشآموزان یک کلاس و... نیز عوامل زمینهای برای شکلگیری یک تجربه عالی در تدریس ریاضی معرفی شدند. در نهایت این پژوهش نشان داد که پیامد چنین تجربه اثربخشی پیشرفت تحصیلی، رشد اجتماعی و عاطفی و لذت بخش شدن فرایند تدریس خواهد بود
[1] -Grounded Theory
تفاصيل المقالة
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر انیمیشنهای داستانی بر رشد اجتماعی و سازگاری اجتماعی در دانشآموزان کمتوان ذهنی آموزش پذیر 14- 8 ساله شهرستان دزفول در سال تحصیلی 94-1393 است. روش پژوهش، شبه تجربی بود که با استفاده از طرح پیشآزمون و پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جا أکثر
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر انیمیشنهای داستانی بر رشد اجتماعی و سازگاری اجتماعی در دانشآموزان کمتوان ذهنی آموزش پذیر 14- 8 ساله شهرستان دزفول در سال تحصیلی 94-1393 است. روش پژوهش، شبه تجربی بود که با استفاده از طرح پیشآزمون و پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری، کلیه دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر مشغول به تحصیل در مدرسه استثنایی سوده به تعداد 70 نفر بود. نمونه پژوهش، 40 نفر از دانش آموزان کم توان ذهنی آموزشپذیر دختر و پسر با طیف بهرههوشی 60 الی 74 بود که به صورت تصادفی ساده، انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. ابزارهای پژوهش شامل آزمون ریون رنگی کودکان، مقیاس رشد اجتماعی وایلند و پرسشنامه سازگاری اجتماعی کودکان بود. پایایی آزمون‎های رشد اجتماعی و سازگاری اجتماعی از طریق آلفای کرونباخ به ترتیب 0/75 و0/77 به دست آمد. گروه آزمایش 22 جلسه مداخله گروهی (تماشای داستانهای الکترونیکی با انیمیشن) دریافت کرده و در مقابل، گروه کنترل هیچگونه مداخلهای دریافت نکردند. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی شامل تحلیل واریانس مانکوا انجام شد. مقایسه نتایج آزمودنی ها در پس آزمون، نشان داد که میانگین رشد اجتماعی و سازگاری اجتماعی گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه افزایش معنی داری یافته بود. بنابراین، نتیجه گرفته می‎شود که انیمیشن‎های داستانی بر رشد و سازگاری اجتماعی دانش‎آموزان کم توان ذهنی آموزش‎پذیر تأثیر مثبتی دارند.
تفاصيل المقالة
هدف ازاین پژوهش بررسی اثربخشی بازیهای نمایشی بررشداجتماعی دانش آموزان دخترپایه پنجم ابتدایی بود.این پژوهش با توجه به هدف از نوع کاربردی است که با استفاده ازروش نیمه تجربی باطرح پیش آزمون _ پس آزمون و گروه کنترل وآزمایش انجام شده است. روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای أکثر
هدف ازاین پژوهش بررسی اثربخشی بازیهای نمایشی بررشداجتماعی دانش آموزان دخترپایه پنجم ابتدایی بود.این پژوهش با توجه به هدف از نوع کاربردی است که با استفاده ازروش نیمه تجربی باطرح پیش آزمون _ پس آزمون و گروه کنترل وآزمایش انجام شده است. روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تصادفی،تعداد 30 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب و پرسشنامه رشد اجتماعی وایلند برروی والدین آنها اجرا شد .گروه آزمایش در8 جلسه تحت آموزش بازیهای نمایشی قرارگرفتند.داده های جمع آوری شده بااستفاده از نرم افزار spss وآزمون آماری تحلیل کوواریانس آنالیز شدند. که نتیجه چنین به دست آمد که میزان F رشد اجتماعی برابر با 643/25 گردیده که این مقدار با درجات آزادی (1و 27) درسطح 001/0معنادار گردیده و ازآنجا که این مقدار از 05/0 کمترمی باشد بنابراین نتیجه گرفته شد که میزان رشد اجتماعی گروه آزمایش و گواه با یکدیگر تفاوت معنادار دارند. به عبارتی بازیهای نمایشی بررشد اجتماعی دانش آموزان تاثیر معنادار دارد.
تفاصيل المقالة