• فهرس المقالات خودمدیریتی

      • حرية الوصول المقاله

        1 - رابطه بین هوش عاطفی و نوآوری کارکنان بیمارستان شهیدصدوقی یزد
        سیدمحمد یونسی فر علی محقر عزیز یونسی فر محمد قهوه چی
        مقدمه: هوش عاطفی به عنوان یکی از عواملی است که کارایی افراد را تحت تاثیر قرار می‌دهد و یکی از عواملی است که نوآوری فرد را در سازمان به شدت تحت تاثیر قرار می‌دهد. پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه هوش عاطفی و نوآوری بین کارکنان و پرسنل بیمارستان صدوقی یزد انجام شده است. رو أکثر
        مقدمه: هوش عاطفی به عنوان یکی از عواملی است که کارایی افراد را تحت تاثیر قرار می‌دهد و یکی از عواملی است که نوآوری فرد را در سازمان به شدت تحت تاثیر قرار می‌دهد. پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه هوش عاطفی و نوآوری بین کارکنان و پرسنل بیمارستان صدوقی یزد انجام شده است. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی - همبستگی است. نمونه این پژوهش 291 نفر از کارکنان که به صورت تصادفیِ طبقه‌بندی شده (سهمیه‌ای) انتخاب شده‌اند. اطلاعات لازم برای آزمودن فرضیه‌ها از طریق دو پرسشنامه بستۀ هوش عاطفی و پرسشنامه محقق ساخته نوآوری به دست آمده است. مقدار ضریب پایایی هوش عاطفی و نوآوری 86/0به دست آمد. به منظور تجزیه و تحلیل و بررسی داده‌های گردآوری شده، از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته‌ها: ضریب همبستگی بین هوش عاطفی و نوآوری 675/0، بین خودآگاهی و نوآوری 538/0، بین خود مدیریتی و نوآوری 526/0، بین آگاهی اجتماعی و نوآوری 615/0، مدیریت رابطه و نوآوری 632/0 بدست آمد، که نشان‌دهنده‌ی آن است که رابطه‌ی مثبت و معناداری بین هوش عاطفی و نوآوری کارکنان وجود دارد. نتیجه‌گیری: با توجه به این که بین هوش عاطفی با نوآوری کارکنان ارتباط معناداری وجود دارد، می‌توان از ارتباط بین آنها، در زمینه افزایش بهره‌وری و عملکرد کارکنان و ایجاد خلاقیت در بین کارکنان استفاده نمود، و با اکتسابی بودن هوش عاطفی، می‌توان با پرورش و ارتقای هوش عاطفی، کارآفرینی و نوآوری را در بین کارکنان تقویت و افزایش داد. کلید واژه‌ها: نوآوری، هوش عاطفی، خودآگاهی، خودمدیریتی، مدیریت رابطه. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - تأثیر آموزش تفکر انتقادی، حل مسأله و فراشناخت بر یادگیری خودراهبر در دانشجویان
        محمد علی نادی مریم گردان‌شکن محسن گلپرور
          هدف این پژوهش تأثیر آموزش مؤلفه‌های تفکر انتقادی، حل مسأله و فراشناخت بر یادگیری خودراهبر در دانشجویان بود. جامعۀ آماری پژوهش دانشجویان دانشکدۀ علوم تربیتی دانشگاه آزاد اسلامی خوراسگان بودند که از بین آنها 50 نفر از دانشجویان، به‌طور تصادفی نظام‌مند به‌عنوان نمونه انت أکثر
          هدف این پژوهش تأثیر آموزش مؤلفه‌های تفکر انتقادی، حل مسأله و فراشناخت بر یادگیری خودراهبر در دانشجویان بود. جامعۀ آماری پژوهش دانشجویان دانشکدۀ علوم تربیتی دانشگاه آزاد اسلامی خوراسگان بودند که از بین آنها 50 نفر از دانشجویان، به‌طور تصادفی نظام‌مند به‌عنوان نمونه انتخاب شدند و سپس به‌طور تصادفی به دو گروه گواه و آزمایش تقسیم شدند. گروه آزمایش در زمینۀ تفکر انتقادی، حل مسأله و فراشناخت در 6 جلسه مورد آموزش قرار گرفتند. با توجه به اینکه طرح تحقیق پیش‌آزمون و پس‌آزمون با گروه گواه بود، ابزار اندازه‌گیری یادگیری خودراهبر (مقیاس فیشر و همکاران، 2001) در دو نوبت قبل و بعد از آموزش تفکر انتقادی، حل مسأله و فراشناخت اجرا شد. داده‌های حاصل از پیش‌آزمون و پس‌آزمون با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته‌های پژوهش نشان‌دهندۀ تأثیر معنادار آموزش تفکر انتقادی، حل مسأله و فراشناخت بر میزان یادگیری خودراهبر کل و مؤلفه‌های آن (خودمدیریتی، رغبت برای یادگیری، خودکنترلی) بود. با توجه به تحلیل داده‌ها، آموزش تفکر انتقادی، حل مسأله و فراشناخت میزان یادگیری خودراهبر کل و میزان مؤلفه‌های آن (خودمدیریتی، رغبت برای یادگیری و خودکنترلی) را افزایش می‌دهد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - نقش مهارت‌های خودمدیریتی در اینرسی سازمانی با میانجی رهبری تحول آفرین در کارکنان وزارت ورزش و جوانان
        مهدی ابراهیم بای سلامی سعید صداقتی محمد حسن فردوسی ولی نوذری
        هدف: هدف اصلی تحقیق حاضر، تعیین نقش مهارت‌های خودمدیریتی در اینرسی سازمانی با میانجی رهبری تحول‌آفرین در کارکنان وزارت ورزش و جوانان می‌باشد. روش‌شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف، جزء تحقیقات کاربردی محسوب می‌شود و به لحاظ استراتژی، پیمایشی (زمینه‌یابی) است. جامعه آماری پژو أکثر
        هدف: هدف اصلی تحقیق حاضر، تعیین نقش مهارت‌های خودمدیریتی در اینرسی سازمانی با میانجی رهبری تحول‌آفرین در کارکنان وزارت ورزش و جوانان می‌باشد. روش‌شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف، جزء تحقیقات کاربردی محسوب می‌شود و به لحاظ استراتژی، پیمایشی (زمینه‌یابی) است. جامعه آماری پژوهش حاضر را مدیران و کارکنان وزارت ورزش و جوانان به تعداد 830 نفر تشکیل می‌دهد. نمونه آماری تحقیق شامل 265 نفر از مدیران و کارکنان جامعه موردنظر می‌باشد. ابزار تحقیق شامل پرسشنامه سبک رهبری تحول‌آفرین باس و آولیو (2000) با ضریب آلفای کرونباخ 0.88، پرسشنامه مهارت‌های خود مدیریتی مانز (2009) با ضریب آلفای کرونباخ 0.82 و پرسشنامه اینرسی سازمانی گودکین و آلکورن (2008) با ضریب آلفای کرونباخ 0.95 می‌باشد. در ضمن جهت تعیین طبیعی بودن توزیع طبیعی داده‌ها از آزمون چولگی و کشیدگی، همگنی واریانس‌ها از آزمون لوین، مقایسه میانگین‌ها با میانگین معیار از آزمون t تک نمونه‌ای و تعیین تأثیر متغیرهای تحقیق بر یکدیگر از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده گردید.یافته‌ها: نتایج تحقیق نشان داد که میانگین مهارت‌های خودمدیریتی، رهبری تحول‌آفرین و اینرسی سازمانی در وزارت ورزش و جوانان بیشتر از متوسط می‌باشد. در ضمن مهارت‌های خودمدیریتی و رهبری تحول‌آفرین بر اینرسی سازمانی وزارت ورزش و جوانان تأثیر معنی‌داری دارد. نتیجه‌گیری: همچنین مهارت‌های خودمدیریتی بر اینرسی سازمانی با نقش میانجی رهبری تحول‌آفرین در کارکنان وزارت ورزش و جوانان تأثیر معنی‌داری دارد و با توجه به شاخص‌ها و خروجی‌های مدل، مدل مذکور دارای برازش مناسبی است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - اثربخشی آموزش غایت نگری بریادگیری خودراهبری دانش آموزان
        فاطمه همتیان علی محمد رضایی محمد علی محمدی فر
        هدفاینپژوهشبررسیتاثیرآموزشغایت نگریبریادگیریخودراهبری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پایه هشتم مقطع دبیرستان (دوره اول) شهر سمنان در سال تحصیلی 94-93 بود که از بین آنها 40 دانش آموز به عنواننمونهبا کمترین نمرات در یادگیری خودراهبری انتخاب وبهصورتتصادفیوبطو أکثر
        هدفاینپژوهشبررسیتاثیرآموزشغایت نگریبریادگیریخودراهبری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پایه هشتم مقطع دبیرستان (دوره اول) شهر سمنان در سال تحصیلی 94-93 بود که از بین آنها 40 دانش آموز به عنواننمونهبا کمترین نمرات در یادگیری خودراهبری انتخاب وبهصورتتصادفیوبطورمساویدردوگروهآزمایشوکنترلقرار داده شد. ابتداپیشآزمونبررویهردوگروهاجرا و بعدازآنطی9 جلسه،غایت نگریبهگروهآزمایش، آموزشدادهشد.برایگروهکنترلمداخلهایانجامنشد. در اینتحقیقازطرحپیشآزمون- پسآزمونبا گروهکنترلاستفادهشد. داده ها با پرسشنامه یادگیری خودراهبری فیشر، کینگ و تاگو گردآوری شد و پس از آن با استفاده از آزمون کوواریانس چندمتغیره مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد غایت نگری اثر معنی داری بر بهبود یادگیری خودراهبری دارد. بر اساس نتایج حاصله، برای ارتقاء یادگیری خودراهبری استفاده از آموزش غایت نگری توصیه می شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        5 - ارزیابی هوش هیجانی با استفاده از تحلیل پوششی داده‌ها(نمونه موردی: دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد یادگار امام (ره) )
        فاطمه مرادی مهناز مقبولی
        برای سال‌های متمادی تصور بر این بود که ضریب هوشی نماینده میزان موفقیت افراد است. در دهه اخیر تحقیقات در یافتند که علاوه بر ضریب هوشی، عاملی به نام هوش هیجانی نیز جز شاخص‌های ارزیابی موفقیت یک فرد می‌تواند قلمداد شود. در ابتدای پیدایش شاخص هوش هیجانی، روانشناسان بیشتر بر أکثر
        برای سال‌های متمادی تصور بر این بود که ضریب هوشی نماینده میزان موفقیت افراد است. در دهه اخیر تحقیقات در یافتند که علاوه بر ضریب هوشی، عاملی به نام هوش هیجانی نیز جز شاخص‌های ارزیابی موفقیت یک فرد می‌تواند قلمداد شود. در ابتدای پیدایش شاخص هوش هیجانی، روانشناسان بیشتر برروی جنبه‌های شناختی همانند حافظه و حل مسئله تأکید می‌کردند. اما خیلی زود دریافتند که جنبه‌های غیرشناختی مانند عوامل عاطفی و اجتماعی نیز دارای اهمیت زیادی هستند. برای بررسی اهمیت این شاخص در ارزیابی‌ها یک نمونه تصادفی 81 تایی از دانشجویان رشته‌های الکترونیک و مکانیک دانشگاه آزاد اسلامی واحد یادگار امام (ره) انتخاب شد. ابزار گردآوری، پرسشنامه هوش هیجانی برگرفته شده از کتاب تراویس برادبری می‌باشد. بعد از جمع‌آوری داده‌ها، با استفاده از مدل‌های تحلیل پوششی داده‌ها، عملکرد هوش هیجانی دانشجویان مورد ارزیابی قرار گرفت. سپس برای تمیز دادن دانشجویانی که عملکرد آنها خوب تشخیص داده شده بود از مدل‌های ابرکارایی استفاده شد. نتایج نشان دهنده آن است که دانشجویان الکترونیک عموماً رتبه بالاتری را به خود اختصاص می‌دهند. همچنین بررسی تأثیر ضریب چهار فاکتور انتخابی(خودمدیریتی، خودآگاهی، آگاهی‌اجتماعی، مدیریت‌رابطه) در این مطالعه، نشان می‌دهد که مدیریت رابطه بیشترین تأثیر و خود مدیریتی کمترین تأثیر را در ارزیابی هوش هیجانی این تعداد از دانشجویان به خود تخصیص داده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        6 - رابطه مهارت های فن‌آوری اطلاعات و ارتباطات با مؤلفه‌های خودراهبری در یادگیری دانشجویان
        کامیان خزایی کیمیا عشورنژاد
        پژوهش حاضر، با هدف بررسی رابطه به‌کارگیری مهارت‌های فن‌آوری اطلاعات و ارتباطات با خودراهبری در یادگیری دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد چالوس، انجام شده است. این پژوهش، از لحاظ ماهیت و هدف، از نوع کاربردی و از لحاظ روش تحقیق، از نوع توصیفی- همب أکثر
        پژوهش حاضر، با هدف بررسی رابطه به‌کارگیری مهارت‌های فن‌آوری اطلاعات و ارتباطات با خودراهبری در یادگیری دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد چالوس، انجام شده است. این پژوهش، از لحاظ ماهیت و هدف، از نوع کاربردی و از لحاظ روش تحقیق، از نوع توصیفی- همبستگی می‌باشد. جامعه آماری آن عبارت از دانشجویان کارشناسی‌ارشد رشته‌های برنامه‌ریزی درسی، مدیریت مالی، حقوق، ادبیات فارسی، علوم دام و علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد چالوس در سال تحصیلی 91- 1390 بوده‌است. با استفاده از روش تصادفی طبقه‌ای 200 نفر از اعضای جامعه به عنوان نمونه انتخاب شدند و پرسش‌نامه بر روی آنان اجرا شد. به‌منظور گردآوری داده‌ها از پرسش‌نامه استاندارد خودراهبری در یادگیری و پرسش‌نامه محقق‌ساخته فن‌آوری اطلاعات و ارتباطات با ضریب پایایی 775/0، استفاده شده است. داده‌های آماری با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که صددرصد از تغییرات خودراهبری در یادگیری توسط مؤلفه‌های فن‌آوری اطلاعات و ارتباطات قابل تبیین است. هم‌چنین با نتایج مطالعه در قالب آزمون همبستگی پیرسون، در سطح خطاپذیری (05/0) می‌توان اذعان نمود که بین آشنایی با سخت‌افزار و رغبت در یادگیری همبستگی معنی‌دار وجود دارد. تفاصيل المقالة