تحلیل فراوانی سیل و اطلاع داشتن از احتمال وقوع و دوره بازگشت این پدیده در چگونگی بهرهبرداری از مخزن حائز اهمیت است. این پدیده، ذاتا چند متغیره است و استفاده از توابع چند متغیره کلاسیک برای تحلیل این پدیده با محدودیت همراه است. بنابراین توصیه شده است که از توابع کاپولا أکثر
تحلیل فراوانی سیل و اطلاع داشتن از احتمال وقوع و دوره بازگشت این پدیده در چگونگی بهرهبرداری از مخزن حائز اهمیت است. این پدیده، ذاتا چند متغیره است و استفاده از توابع چند متغیره کلاسیک برای تحلیل این پدیده با محدودیت همراه است. بنابراین توصیه شده است که از توابع کاپولا جهت تحلیل فراوانی چند متغیره سیلاب استفاده کرد. این توابع با در نظر گرفتن نوع همبستگی متغیرها از تابع توزیع تک متغیره تابع توزیع توأم میسازد. معمولا برای تحلیل فراوانی این پدیده از متغیرهای دبی اوج، حجم و تداوم سیلاب استفاده میشود. این مطالعه بر روی ۵۲ سال داده آماری ورودی سد زایندهرود واقع در استان اصفهان انجام شده است. بر اساس معیارهای نیکویی برازش بر روی متغیرهای دبیاوج، حجم و تداوم سیلاب به ترتیب توابع گوسین، نمایی، پارتو برازش داده شده است. ابتدا همبستگی هر جفت متغیر محاسبه شده است و تابع کاپولا بر اساس معیار آکائیکه، NSE و RMSE انتخاب شده است. برای دبی پیک-حجم سیلاب تابع کاپولا جو و برای دبی پیک- تداوم و حجم سیلاب-تداوم تابع علی-میکائیل-حق انتخاب شده است. پس از آن دوره بازگشت تک متغیره و توأم به دست آمده با هم مقایسه شده و نمایش داده شده است از این نتایج میتوان برای برآورد ریسک سیلاب استفاده کرد.
تفاصيل المقالة
بررسی و تحلیل ساختار وابستگی بین بازارهای مالی در زمان رکود و رونق به طور گسترده مورد تأکید نظریهپردازان و پژوهشگران حوزههای مختلف قرارگرفته است. در این پژوهشها مدلهای مختلفی برای توضیح همبستگی در بازارهای مالی به وجود آمدهاند. در این بین توابع کاپولا با توجه به تو أکثر
بررسی و تحلیل ساختار وابستگی بین بازارهای مالی در زمان رکود و رونق به طور گسترده مورد تأکید نظریهپردازان و پژوهشگران حوزههای مختلف قرارگرفته است. در این پژوهشها مدلهای مختلفی برای توضیح همبستگی در بازارهای مالی به وجود آمدهاند. در این بین توابع کاپولا با توجه به توانایی بالایی که در شناسایی ساختار وابستگی نامتقارن دارد، بیشترین توجه را به خود جلب نموده است. در این پژوهش با استفاده از مدلهای واریانس ناهمسانی شرطی (GARCH) و رویکرد مارکوف سویچینگ و توابع کاپولا به بررسی ساختار وابستگی در بازارهای مالی 4 کشور ایران، امارات، ترکیه و چین در دوران رونق و رکود در دوره 2011 تا 2017 پرداخته شده است. نتایج تحقیق نشاندهنده وجود ساختار وابستگی نامتقارن در رژیمهای رونق و رکود است، بهنحویکه در دوران رکود ساختار وابستگی بین این بازارها با بازار ایران شدیدتر از دوران رونق است.
تفاصيل المقالة
در این مطالعه، مدلسازی نوسانات نهفته و تحلیل بیزین نوسانات تصادفی دادههای حین روز شاخص بورس اوراق بهادار تهران مبتنی بر زنجیره مارکوف مونتکارلو در شرایط عدم قطعیت (بحران نزول شاخص بورس) توسعه دادهشده است. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی میباشد. بدین منظور در ا أکثر
در این مطالعه، مدلسازی نوسانات نهفته و تحلیل بیزین نوسانات تصادفی دادههای حین روز شاخص بورس اوراق بهادار تهران مبتنی بر زنجیره مارکوف مونتکارلو در شرایط عدم قطعیت (بحران نزول شاخص بورس) توسعه دادهشده است. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی میباشد. بدین منظور در ابتدا توزیع لگاریتم مربعات بازده بهعنوان معیاری از نوسانات تحققیافته با استفاده از مدل نوسان تصادفی جهت بهدست آوردن نوسانات نهفته شبیهسازیشده و سپس با بهکارگیری مدل ترکیبی MCMC-Copula پارامترهای موثر بر نوسانات تصادفی شناسایی شده و تخمین در فاز آموزش صورت پذیرفت. در نهایت با استفاده از نتایج بهدستآمده از فاز آموزش، در فاز آزمون به مقایسه مدلهای کاپولا و گارچ پرداخته شد. نتایج نشان داد کاپولای کلایتون، گامبل، فرانک، جو و گالامبوس دارای شاخصهای MSE و RMSE مشابه و کمتر از مدل پایه گارچ را ارائه میکنند و بنابراین مدل مبتنی بر کاپولا مدلسازی امکان وابستگی سریالی را در فرآیند نوسانات نهفته فراهم میکند. یافتههای پژوهش حاضر میتواند برای شرکتهای مالی و سرمایه گذاری جهت سبدگردانی و مدیریت پرتفوی در شرایط مختلف نوسانات بازار در جهت تحقق اهداف سرمایهگذار و افزایش ارزش سبد مفید باشد.
تفاصيل المقالة
یکی از عمده ترین مشکلات سهامداران در بورس اوراق بهادار استفاده از روش مناسب در کمی سازی و محاسبه دقیق ریسک پرتفوی و بهینه سازی پرتفوی سرمایه گذاری برمبنای ریسک بازده می باشد. در بسیاری از پژوهش های صورت گرفته، از توزیع های یک متغیره برای برآورد سنجه های ریسک استفاده می أکثر
یکی از عمده ترین مشکلات سهامداران در بورس اوراق بهادار استفاده از روش مناسب در کمی سازی و محاسبه دقیق ریسک پرتفوی و بهینه سازی پرتفوی سرمایه گذاری برمبنای ریسک بازده می باشد. در بسیاری از پژوهش های صورت گرفته، از توزیع های یک متغیره برای برآورد سنجه های ریسک استفاده می شود که معمولاً نتایج قابل اطمینانی به سرمایه گذار نمی دهد. زیرا عموماً توزیع دارایی ها، دنباله پهن می باشد و در نظر گرفتن توزیع نرمال تک متغیره و استفاده از روش های پارامتریک، نتایج محاسبات قابل قبول نمی باشد. در این مقاله، با استفاده از نظریه کاپولا، به محاسبه ارزش در معرض ریسک شرطی (CVaR) پرداخته می شود. پس از برآورد کاپولای چند متغیره تی استیودنت و توزیع نرمال چند متغیره، از روش مونت کارلو برای تولید سناریو به منظور محاسبه واریانس پورتفوی و همچنین تخمین ریسک استفاده می شود. سپس با استفاده از روش تابع زیان، صحت تقریب ها تایید می گردد و در نهایت، مقدار کمینه کاپولا را بر اساس واریانس پورتفوی و نیز مقدار CVaR آن، به عنوان تابع هدف برنامه ریزی پورتفوی در نظر گرفته و با در نظر گرفتن وزن بهینه برای هر سهم، پورتفوی بهینه بدست آورده می شود. نتایج بدست آمده از کارآمدی و قابل اطمینان بودن شبیه سازی مونت کارلو توسط کاپولای تی استیودنت در مقابل توزیع نرمال چند متغیره دارد.
تفاصيل المقالة
نوسانات قیمت کالاها در بازارهای جهانی همواره بر رفتار و تصمیمات سرمایهگذاران در بازارهای مالی موثر بوده است. در این پژوهش با استفاده از مدلهای خانواده کاپولا سرایت مالی یا سرریزی تلاطم بازارهای جهانی محصولات پتروشیمی و فلزات اساسی بر شاخص قیمت سهام شرکتهای پذیرفته ش أکثر
نوسانات قیمت کالاها در بازارهای جهانی همواره بر رفتار و تصمیمات سرمایهگذاران در بازارهای مالی موثر بوده است. در این پژوهش با استفاده از مدلهای خانواده کاپولا سرایت مالی یا سرریزی تلاطم بازارهای جهانی محصولات پتروشیمی و فلزات اساسی بر شاخص قیمت سهام شرکتهای پذیرفته شده بر شاخص قیمت سهام هشت صنعت منتخب بورس اوراق بهادار تهران طی بازه زمانی 10 سال (96-1387) مورد بررسی قرار گرفته است. روش پژوهش از نظر ماهیت انجام تحلیلی- توصیفی و به لحاظ هدف کاربردی است. آزمون فرضیات پژوهش با استفاده از رهیافت اقتصادسنجی مبتنی بر مدلهای کاپولا و برنامهنویسی در نرمافزار MATLAB انجام شد. نتایج نشان میدهد که اثرات سرریز این متغیرها بر شاخص صنایع منتخب معنیدار اما متفاوت میباشد. بررسی مدلهای مختلف روش کاپولا نشان داد که مدل تی استیودنت بیشترین تناسب را در انتقال اثرات سرریز در دامنههای بالا و پایین دارند که این امر بیانگر وجود اثرات متقارن متغییرهای قیمت بازارهای جهانی محصولات پتروشیمی و فلزات اساسی دارای بر رفتار شاخص صنایع منتخب بورسی میباشد. و پس از آن مدلهای کلایتون و گامبل در رتبه بعدی قرار دارد.
تفاصيل المقالة
هدف مقاله، مدلسازی وابستگیهای حدی شاخص بورس اوراق بهادار تهران به قیمت نفت خام است. بدین منظور از نظریه ارزش حدی شرطی برای مدلسازی توزیع حاشیهای بازدهی بازارهای سهام و نفت و سپس از توابع کاپولا برای بررسی ساختار وابستگی میان آنها در دوره زمانی 1387 - 1399 استفاده أکثر
هدف مقاله، مدلسازی وابستگیهای حدی شاخص بورس اوراق بهادار تهران به قیمت نفت خام است. بدین منظور از نظریه ارزش حدی شرطی برای مدلسازی توزیع حاشیهای بازدهی بازارهای سهام و نفت و سپس از توابع کاپولا برای بررسی ساختار وابستگی میان آنها در دوره زمانی 1387 - 1399 استفاده شد. یافتهها نشان داد بازار نفت خام آثار سرایتپذیری بر بورس اوراق بهادار تهران دارد. این آثار نامتقارنند و وابستگی بیشتری در دم چپ وجود دارد. بهعبارت دیگر، با کاهش قیمت نفت، شاخص بورس اوراق بهادار کاهش مییابد و این آثار بیش از حالتی است که تغییر همزمان مثبت در بازارها رخ دهد. با توجه به ریسکهای مالی ناشی از سرایتپذیری، لحاظ وابستگی ساختاری حدی میتواند به محاسبه دقیق و قابل اعتمادی از ریسک پرتفوی کمک کند. بنابراین، پیشنهاد میگردد برای بهینهسازی سبد دارایی، به ساختار وابستگیهای حدی میان داراییها توجه شود.
تفاصيل المقالة
پژوهش حاضر به بررسی سرایت مالی یا سرریزی تلاطم از سوی بازارها و متغیرهای جهانی نظیر طلا، نفت و نرخ ارز بر شاخص قیمت سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از روشهای توسعهیافته خانواده کاپولا میپردازد. همبستگی و سرایت بین سه متغیر مهم قیمت جه أکثر
پژوهش حاضر به بررسی سرایت مالی یا سرریزی تلاطم از سوی بازارها و متغیرهای جهانی نظیر طلا، نفت و نرخ ارز بر شاخص قیمت سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از روشهای توسعهیافته خانواده کاپولا میپردازد. همبستگی و سرایت بین سه متغیر مهم قیمت جهانی طلا، نفت، و نرخ دلار بر شاخص قیمت سهام ۸ صنعت منتخب بورسی طی بازه زمانی 10 سال (96-1387) بررسی شد. روش پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از نظر ماهیت انجام تحقیق تحلیلی- توصیفی است. آزمون فرضیات تحقیق با استفاده از رهیافت اقتصادسنجی مبتنی بر مدلهای کاپولا و برنامهنویسی در نرمافزار MATLAB انجام شد. نتایج نشان میدهد که اثرات سرریز این متغیرها بر شاخص صنایع منتخب معنیدار اما متفاوت میباشد. مدلهای مختلف روش کاپولا نشان داد که مدلهای کلایتون و گامبل بیشترین تناسب را در انتقال اثرات سرریز در دامنههای بالا و پایین دارند. پس از این دو مدل، مدل t-student در رتبه بعدی قرار دارد. به عبارتی اثرات سرریز متغیرهای کلان بیشتر بر یکی از دامنههای بالا (بازدهی مثبت) و پایین (بازدهی منفی) اثر گذار میباشد که این امر بیانگر وجود اثرات نامتقارن بر رفتار شاخص صنایع منتخب بورسی میباشد.
تفاصيل المقالة
در این مطالعه، یک روش ترکیبی کاپولا نوسانات تصادفی مبتنی بر زنجیره مارکوف مونتکارلو، برای ارزیابی نوسانات نهفته شاخص بورس اوراق بهادار توسعه دادهشده است. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی میباشد. دادههای مورداستفاده بهمنظور تخمین مدلها شامل مقادیر شاخص کل بورس أکثر
در این مطالعه، یک روش ترکیبی کاپولا نوسانات تصادفی مبتنی بر زنجیره مارکوف مونتکارلو، برای ارزیابی نوسانات نهفته شاخص بورس اوراق بهادار توسعه دادهشده است. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی میباشد. دادههای مورداستفاده بهمنظور تخمین مدلها شامل مقادیر شاخص کل بورس تهران از ابتدای سال 1399 تا ابتدای سال 1400 بهصورت روزانه در تواتر 30 دقیقهای میباشد. همچنین بهمنظور تعیین خطا از دادههای تاریخ (07/01/1400) الی (30/09/1400) در تواتر 15 دقیقهای استفادهشده است. در مطالعه حاضر توزیع لگاریتم مربعات بازده بهعنوان معیاری از نوسانات تحققیافته با استفاده از مدل نوسان تصادفی جهت بهدست آوردن نوسانات نهفته شبیهسازیشده و سپس با بهکارگیری آمیختهای از توزیعهای خانواده کاپولا و زنجیره مارکف مونتکارلو مدلسازی و تخمین در فاز آموزش صورت پذیرفت و درنهایت در فاز آزمون با استفاده از دادههای برون نمونه جهت تخمین مدل نوسانات تصادفی فاز آزمون بررسی گردید. نتایج نشان میدهد که از بین توابع کاپولای گامبل، گالامبوس، جو، کلایتون و فرانک در فاز آزمون، 3 کاپولای گامبل، گالامبوس، جو عملکرد قابل قبولی داشته و ازاینبین مدل نوسان تصادفی-گامبل کاپولا مبتنی بر MCMC با کمترین میزان خطا در بین دادههای برون نمونه عملکرد بهتری را ثبت کرده است.
تفاصيل المقالة
هدف اصلی این پژوهش بررسی تشکیل و سرایت حباب در بازارهای مالی بورس اوراق بهادار، ارز و طلا با استفاده از مطالعات نیمه تجربی میباشد با توجه به اینکه مطالعات پیشین در این حوزه بیشتر اثر انتقال نوسان و یا اثر بازده یک دارایی بر بازده بازار دیگر را مورد مطالعه قرار دادهان أکثر
هدف اصلی این پژوهش بررسی تشکیل و سرایت حباب در بازارهای مالی بورس اوراق بهادار، ارز و طلا با استفاده از مطالعات نیمه تجربی میباشد با توجه به اینکه مطالعات پیشین در این حوزه بیشتر اثر انتقال نوسان و یا اثر بازده یک دارایی بر بازده بازار دیگر را مورد مطالعه قرار دادهاند؛ از این رو در این پژوهش ابتداً دادهها در بازده زمانی 1389 الی 1400 گردآوری شدند و با روشهای آماری توصیفی و اقتصادسنجی مورد تجزیه تحلیل قرار گرفتند. نتایج تجزیه و تحلیل آزمون ریشه واحد راست دنباله نشان از وجود حباب در هر سه بازار مورد مطالعه دارد؛ و نتایج تجزیه و تحلیل آزمونهای خود رگرسیون برداری و توابع کاپولا (مفصلی) نشان میدهد ساختار وابستگی بین سه بازار مالی کاملاً پویا بوده و این وابستگی زمانی که بازار در رژیم رونق میباشد نسبت به رژیم رکود بیشتر میباشد. همچنین وابستگی دنبالهای بین سکه طلا و نرخ ارز بهمراتب قویتر از وابستگی بین بورس و طلا می-باشد.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications