-
حرية الوصول المقاله
1 - بررسی شخصیت ضد اجتماعی در رمان «شوهر آهو خانم»
فاطمه عباسی صاحبی حسین منصوریان سرخگریه رضا فرصتی جویباریشخصیت، جزئی از ساختار کلی متن داستان به شمار می آید. شخصیت های رمان یا داستان، در واقع افرادی هستند که با اعمال و گفتار خود نقش آفرینی می کنند. شوهر آهو خانم به عنوان نخستین اثر علی محمد افغانی، به بازتاب مناسبت های خانوادگی و تحلیل روابط روحی، روانی و عاطفی شخصیت أکثرشخصیت، جزئی از ساختار کلی متن داستان به شمار می آید. شخصیت های رمان یا داستان، در واقع افرادی هستند که با اعمال و گفتار خود نقش آفرینی می کنند. شوهر آهو خانم به عنوان نخستین اثر علی محمد افغانی، به بازتاب مناسبت های خانوادگی و تحلیل روابط روحی، روانی و عاطفی شخصیت های داستانی توجه ویژه ای دارد. نویسنده در این رمان، با نفوذ به درونیات و ذهنیات شخصیت های داستانی، سعی می کند به لایه های پنهانی روح و روان آنها دست یابد. در این پژوهش، سعی بر آن است تا به روش توصیفی - تحلیلی به تشریح روان شناختی شخصیت ضد اجتماعی هما به عنوان یک زن سرکش و قانون شکن در این رمان پرداخته، و به این پرسش پاسخ داده شود که چه ویژگی هایی در شخصیت هما وجود دارد که وی را به عنوان شخصیت ضد اجتماعی نشان می دهد. نتایج حاکی از آن است که این شخصیت داستانی، با ویژگی های رفتاری همچون چرب زبانی، ظاهرسازی، سنگدلی، پرخاشگری، قانون شکنی، عدم وفاداری و عدم احساس پشیمانی می تواند به عنوان یک شخصیت زن ضد اجتماعی در داستان معرفی شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - اثربخشی طرحواره درمانی بروابستگی بین فردی و نارسایی هیجانی در زنان با اختلال شخصیت وابسته
میترا کریمایی سید علی آل یاسینهدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی طرحواره درمانی بر وابستگی بین فردی و نارسایی هیجانی زنان دارای شخصیت وابسته انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل زنان مبتلا به اختلال شخصیت أکثرهدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی طرحواره درمانی بر وابستگی بین فردی و نارسایی هیجانی زنان دارای شخصیت وابسته انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل زنان مبتلا به اختلال شخصیت وابسته مراجعه کننده به مراکز روانشناسی و مشاوره منطقه 2 تهران بودند که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه گمارده شدند (درهر گروه 15 نفر). گروه آزمایش مداخله طرحواره درمانی را در طی 8 جلسه 70 دقیقهای دریافت کردند. جهت جمع آوری اطلاعات از مصاحبه بالینی ساختاریافته (SCI)، مقیاس نارسایی هیجانی تورنتو (20-TAS) و پرسشنامه های تجدیدنظر شده اختلال شخصیت وابسته (DPI-R) و پرسشنامه وابستگی بین فردی (IDI) استفاده شد و دادههای حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس مختلط با اندازهگیری مکرر تحلیل شد. یافتهها: نتایج نشان داد که طرحواره درمانی بر کاهش وابستگی فردی و نارسایی هیجانی افراد مبتلا به اختلال شخصیت وابسته اثربخشی معناداری دارد (01/0>P). نتیجهگیری: براساس یافتههای پژوهش حاضر میتوان چنین نتیجه گرفت که طرحواره درمانی با استفاده از تکنیکهایی مانند آموزش سبک مقابلهای و برقراری ارتباط بین مشکلات فعلی و طرحوارهها و اولویتبندی و مشخص کردن مشکلسازترین رفتار و ارائه شیوههای مناسب جهت بهبود وابستگی بین فردی و کاهش نارسایی هیجانی در زنان با اختلال شخصیت وابسته مورد استفاده قرار بگیرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - مقایسه اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی ، طرحواره درمانی وروان درمانگری شناختی- تحلیلی برکاهش علایم درافراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی
میترا هاشم زاده چکان رضا کاظمی سمیه تکلوی محمد نریمانیاختلال شخصیت مرزی شایع ترین اختلال در محیط های بالینی است. این مطالعه به دلیل ماهیت پیچیده اختلال مذکور وضرورت بکارگیری درمانهای جدید ، با هدف مقایسه اثر بخشی سه روش درمانی برکاهش علایم در افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی اجرا شد. در یک پژوهش شبه آزمایشی، درقالب طرح پیش أکثراختلال شخصیت مرزی شایع ترین اختلال در محیط های بالینی است. این مطالعه به دلیل ماهیت پیچیده اختلال مذکور وضرورت بکارگیری درمانهای جدید ، با هدف مقایسه اثر بخشی سه روش درمانی برکاهش علایم در افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی اجرا شد. در یک پژوهش شبه آزمایشی، درقالب طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل همراه با پیگیری دوماهه، 60نفر بر مبنای مصاحبه بالینی و آزمون چند محوری میلون سه (MCMI-III) ، (افراد با نمره 84 <BR) به روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب و به صورت تصادفی در چهار گروه (45 نفر درسه گروه آزمایش و 15نفر گروه کنترل) گمارده شدند و به مقیاس شخصیت مرزی(STB)، بعنوان ابزارتشخیص و پرسشنامه های دشواری تنظیم هیجان گراتزوروئمر(2004)، تکانشگری بارات (BIS)، امیدواری اشنایدر بعنوان ابزارپژوهش قبل و بعد از برنامه مداخله درمانی پاسخ دادند. مداخله ها به مدت چهارماه با جلسات 90 دقیقه ای در هفته، به شیوه گروهی اجرا شد. نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیره MANCOVA و آزمون تعقیبی بن فرونی نشان داد در مرحله پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری درعلایم مرتبط با اختلال تفاوت معنادار وجود دارد(05/0<P). هم چنین تفاوت میانگین در متغیر کژتنظیمی هیجان به نفع روش CAT در متغیر تکانشگری ابن تفاوت به نفع رویکردDBTودر متغیر احساس پوچی مزمن نیز نتایج حاکی از عدم وجود تفاوت معنادار بود تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - تأثیر خودشیفتگی و اختلال شخصیت ضد اجتماعی بر نگرش دانشآموزان حسابداری نسبت به اقدامات غیراخلاقی حرفهای (جامعه آماری مورد مطالعه: کلانشهر تبریز)
فاطمه حق هشترودی یونس بادآور نهندی پریا فاروقیهدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین خودشیفتگی، اختلال شخصیت ضد اجتماعی و نگرش دانشآموزان نسبت به اقدامات غیراخلاقی حرفهای میباشد. این تحقیق از نوع کاربردی بوده و جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان حسابداری در مقاطع دهم، یازدهم و دوازدهم در کلانشهر تبریز به تعداد 1125 نف أکثرهدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین خودشیفتگی، اختلال شخصیت ضد اجتماعی و نگرش دانشآموزان نسبت به اقدامات غیراخلاقی حرفهای میباشد. این تحقیق از نوع کاربردی بوده و جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان حسابداری در مقاطع دهم، یازدهم و دوازدهم در کلانشهر تبریز به تعداد 1125 نفر میباشد. نمونه آماری پژوهش شامل 289 نفر است که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شده و دوره زمانی سال تحصیلی 1399-1400 است. برای سنجش نگرش نسبت به اقدامات غیراخلاقی و ویژگی اختلال شخصیت ضد اجتماعی، از پرسشنامه استاندارد رجب دُری و همکاران (1397) و برای سنجش ویژگی اختلال شخصیت خودشیفته، از پرسشنامه استاندارد محمدزاده (1388) استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل دادههای تحقیق نیز همبستگی و رگرسیون مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد، بین اختلال شخصیت ضد اجتماعی و نگرش دانشآموزان حسابداری، نسبت به اقدامات غیراخلاقی، ارتباط معنادار و مثبتی وجود دارد. همچنین بین خودشیفتگی و نگرش دانشآموزان حسابداری، نسبت به اقدامات غیراخلاقی، ارتباط معنادار و منفی وجود دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
5 - اثربخشی درمان مبتنی برشفقت بر تکانشپذیری،حساسیت بین فردی وخودزنی در افراد دارای اختلال شخصیت مرزی
نازیلا رضایی احمد سهرابی محمدرضا ذوقی پایداراین مطالعه با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر تکانشپذیری، حساسیت بین فردی و خودزنی در افراد دارای اختلال شخصیت مرزی با سابقة خودزنی انجام شده است. این پژوهش در چارچوب طرح تک آزمودنی با یک خط پایه، با شروع همزمان، طی 9 جلسه به مدت یک ساعت بر روی پنج بیمار و یک أکثراین مطالعه با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر تکانشپذیری، حساسیت بین فردی و خودزنی در افراد دارای اختلال شخصیت مرزی با سابقة خودزنی انجام شده است. این پژوهش در چارچوب طرح تک آزمودنی با یک خط پایه، با شروع همزمان، طی 9 جلسه به مدت یک ساعت بر روی پنج بیمار و یک دوره پیگیری سهماهه صورت گرفت. جامعة آماری در این پژوهش، بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی بودند که از میان آنها 5 نفر با تشخیص اختلال شخصیت مرزی و با توجه به داوطلب بودن و تطبیق با معیارهای پژوهش بهصورت نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند که بر اساس تشخیص روانپزشک دارای این اختلال تشخیص داده شده بودند. دادهها از طریق پرسشنامة هوش هیجانی (بار-ان،1980) و خردهمقیاسهای تکانشپذیری و حساسیت بین فردی جمعآوری شد. تحلیل دادهها به وسیلة نمودار و ضریب تغییر، نشان داد که مداخلة بهعملآمده تغییرات معنادار و قابلتوجهی در نشانهها و اعمال خودزنی بیماران مرزی ایجاد کرده است. مداخلات درمان مبتنی بر شفقت بر تکانشپذیری، حساسیت بین فردی و خودزنی در افراد دارای اختلال شخصیت مرزی مؤثر بوده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
6 - مقایسه اثربخشی درمان دلبستگی با درمان انگیزشی در کاهش لغزش، عود، ولع و تداوم پرهیز مصرف مواد در بیماران اختلال شخصیت مرزی وابسته به مواد
حجت اله طهماسبیان وحید احمدی شهرام مامیهدف از انجام این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان دلبستگی با درمان انگیزشی در کاهش لغزش، عود، ولع و تداوم پرهیز مصرف مواد در بیماران اختلال شخصیت مرزی وابسته به مواد بوده است. این پژوهش مداخلهای با روش نیمهآزمایشی طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه و پیگیری سه ماهه انجام أکثرهدف از انجام این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان دلبستگی با درمان انگیزشی در کاهش لغزش، عود، ولع و تداوم پرهیز مصرف مواد در بیماران اختلال شخصیت مرزی وابسته به مواد بوده است. این پژوهش مداخلهای با روش نیمهآزمایشی طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه و پیگیری سه ماهه انجام شد. جامعه آماری کلیه افراد وابسته به مواد دارای اختلال شخصیت مرزی مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر کرمانشاه که 60 نفر ازآنها به روش نمونهگیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. از پرسشنامههای دلبستگی بزرگسالان راس (RASS Adult Attachment, 1996)، اختلال شخصیت مرزی گشتاسبی اصل و همکاران (Gashtasbi asl et al., 2017)، مراحل آمادگی تغییر رفتار و انگیزش برای درمان پروین (Parvin, 2015)، افکار اعتیاد مک مولین (McMullen Addiction Thoughts,1990)، پرسشنامه محقق ساخته عود، ولع، لغزش و پرهیز، پروتکل درمانی مداخله انگیزش مدل فرانظری تغییر (Motivational intervention of trans-theoretical model of change) (Procheska and Clemente, 1990) و پروتکل درمان دلبستگی (Jahanbakhsh et al., 2011) استفاده شد. دادهها توسط آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد درمان دلبستگی و درمان انگیزشی، میزان لغزش، عود و ولع بیماران را به طور معنی داری کاهش و تداوم پرهیز را افزایش میدهند (05/0P<). درمان دلبستگی و درمان انگیزشی بر میزان لغزش، عود، ولع و تداوم پرهیز بیماران در آزمون پیگیری ماندگاری داشته است (05/0P<). میزان تغییرات نمرات لغزش، عود، ولع و پرهیز افرادی که درمان دلبستگی را دریافت کردهاند بیشتر از افرادی که تحت درمان انگیزشی قرار گرفتهاند، بوده است (05/0P<). درمان دلبستگی در مقایسه با درمان انگیزشی بر کاهش لغزش، عود، ولع و تداوم پرهیز مصرف مواد در بیماران تاثیر بیشتری دارد (05/0P<). نتایج نشان داد هر دو روش مداخله در بهبود مصرف افراد دارای اختلال شخصیت مرزی تأثیرگذار بودند. با این حال تأثیر درمان مبتنی بر درمان اعتیاد در افراد دارای اختلال شخصیت مرزی به شیوه درمان مبتنی بر دلبستگی موثرتر از درمان انگیزشی میباشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
7 - اثربخشی روان درمانی پویشی فشرده و کوتاه مدت بر کاهش علائم و مکانیسم های دفاعی اختلالات شخصیت خوشه C
بهمن معظمی گودرزی نادر منیرپور حسن میرزاحسینیچکیده این پژوهش با هدف اثربخشی رواندرمانی پویشی فشرده و کوتاه-مدت (ISTDP) بر کاهش علایم و مکانیسمهای دفاعی اختلالات شخصیت خوشۀ C انجام شد. این پژوهش در زمرۀ پژوهشهای شبهآزمایشی با طرح تکآزمودنی (A-B-A) بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی افراد مبتلا به اختلالهای أکثرچکیده این پژوهش با هدف اثربخشی رواندرمانی پویشی فشرده و کوتاه-مدت (ISTDP) بر کاهش علایم و مکانیسمهای دفاعی اختلالات شخصیت خوشۀ C انجام شد. این پژوهش در زمرۀ پژوهشهای شبهآزمایشی با طرح تکآزمودنی (A-B-A) بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی افراد مبتلا به اختلالهای شخصیت خوشۀ C در شهر تهران در سال 1398 تشکیل میدادند. از میان جامعه آماری فوق، 9 نفر که تشخیص سه اختلال شخصیت وابسته، وسواسی-جبری و اجتنابی را بر اساس سیاهۀ چند محوری بالینی میلون-3 (MCMI-III) و مصاحبۀ روانپزشکی بر اساس ملاکهای DSM-5 دریافت میکردند به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش عبارت بودند از: سیاهۀ چند محوری بالینی میلون-3 (Millon, 1977)، پرسشنامۀ سبک دفاعی-40 (Andrews, Singh & Bond, 1993) و مصاحبۀ بالینی ساختاریافته برای اختلالات شخصیت DSM (First, Gibbon, Spitzer, Williams & Benjamin, 1997). همچنین، پروتکل ISTDP مطابق با رویکرد دوانلو (1995، 2000) هر هفته یکبار به مدت 15 جلسه و هر جلسه به مدت یک ساعت بر روی نمونۀ پژوهش اجرا شد. سنجش آزمودنیها پس از ارزیابی خط پایه، هر 3 جلسه یکبار صورت گرفت و پس از اتمام جلسات درمانی، 3 ارزیابی پیگیری با فواصل یکماهه انجام شد. دادهها با استفاده ازنسخه 24 نرمافزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. یافتههای به دست آمده نشان داد که ISTDP سبب کاهش نشانههای اختلالات شخصیت خوشۀ C می-شود. همچنین، اثر این درمان بر کاهش مکانیسمهای دفاعی ناپخته و نوروتیک و افزایش مکانیسمهای پخته در این اختلالات معنادار بود (05/0 > p). تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
8 - مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی فردی و خانواده محور، با و بدون درمان حمایتی، در کاهش نشانگان بیماران دارای اختلال شخصیت مرزی
کیانوش عزیزی مختار عارفی امید مرادیهدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی طرحواره درمانی فردی و خانواده محور با درمان حمایتی بر نشانگان بیماران دارای اختلال شخصیت مرزی انجام شد .روش شناسی: پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش اجرا نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون پسآزمون است . جامعه آماری بیماران با أکثرهدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی طرحواره درمانی فردی و خانواده محور با درمان حمایتی بر نشانگان بیماران دارای اختلال شخصیت مرزی انجام شد .روش شناسی: پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش اجرا نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون پسآزمون است . جامعه آماری بیماران با تشخیص قطعی اختلال شخصیت مرزی بودند که به بیمارستان قدس شهر سنندج در سالهای 1399 و1400 مراجعه کرده بودند. روش نمونه گیری هدفمند بود که در نهایت 60 نفر مرد به عنوان نمونه مورد بررسی قرار گرفتند و بهصورت تصادفی در گروه های درمانی مورد نظر تقسیم شدند.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بین نشانگان اختلال شخصیت مرزی در گروه های مورد نظر در پس آزمون تفاوت معناداری وجود دارد (05/0 > P). همچنین نتایج کوواریانس چند متغییره نشان می دهد که طرحواره درمانی فردی، خانواده محور با درمان حمایتی باعث بهبود در مؤلفههای اختلال شخصیت مرزی شده است (05/0>p ) .بر اساس ضریب اتا بیشترین تأثیر بر روی تهی بودن با 41 درصد و کمترین تأثیر را بر روی خشم انفجاری با 22 درصد وجود داشته است.نتیجه گیری: در مجموع نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که طرحواره درمانی های استفاده شده در کاهش مؤلفه های اختلال شخصیت مرزی از کارایی لازم برخوردار است بنابراین می تواند به عنوان یک روش مداخله ای مؤثر در بیماران دارای اختلال شخصیت مرزی به کار گرفته شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
9 - رویکرد فرهنگی در مدل یابی رگه های اختلال شخصیت مرزی در نوجوانان براساس نظریه ذهن: نقش میانجی سبکهای حل مسئله
محدثه سادات فاطمی نیا فریبا حسنی احمد برجعلی فاطمه گلشنیمقدمه: این مطالعه با هدف رویکرد فرهنگی در مدل یابی رگه های اختلال شخصیت مرزی در نوجوانان براساس نظریه ذهن: نقش میانجی سبک های حل مسئله انجام گردید. روش : روش پژوهش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه نوجوانان 15 تا 18 ساله مدارس منطقه پنج شهر تهران در سا أکثرمقدمه: این مطالعه با هدف رویکرد فرهنگی در مدل یابی رگه های اختلال شخصیت مرزی در نوجوانان براساس نظریه ذهن: نقش میانجی سبک های حل مسئله انجام گردید. روش : روش پژوهش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه نوجوانان 15 تا 18 ساله مدارس منطقه پنج شهر تهران در سال تحصیلی 1398-1399 بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعدد 352 نوجوان دختر و پسر به عنوان نمونه انتخاب و پرسشنامه های شخصیت مرزی (BPI) ذهنخوانی از روی تصاویر چشم (RMET) و پرسشنامه سبکهای حل مسئله را تکمیل نمودند. داده ها با کمک نرم افزار SPSS و AMOS و با روش مدل یابی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها: یافته ها نشان داد نظریه ذهن بر رگههای اختلال شخصیت مرزی با میانجی گیری سبکهای حل مسئله در نوجوانان با ضریب مسیر 0.68، نظریه ذهن بر سبکهای حل مسئله با ضریب مسیر0.87 تاثیر گذار است. همچنین سبکهای حل مسئله بر رگههای اختلال شخصیت مرزی با ضریب مسیر 0.65 تأثیر دارد. نتیجه گیری : بنابراین می توان با درنظر گرفتن بستر فرهنگی نوجوانان و با آموزش مهارتهای حل مسئله، نشانههای آسیب شناختی افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی را کاهش داد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
10 - مقایسه اثربخشی درمان ذهنی سازی و عاطفه هراسی بر کاهش علایم اختلال شخصیت مرزی
طاهره حاج محمدحسینی حسن میرزا حسینی مجید ضرغام حاجبیدر میان بیماری های روانی، اختلال شخصیت مرزی یکی از شایع ترین اختلالها در محیط های درمانی است و از طرفی علیرغم اینکه بیماران مبتلا به این اختلال، گروه نامتجانسی را تشکیل می دهند (هوپریچ، 2017) اما ویژگی های مشترکی نیز دارند که مهم ترین آنها تکانشگری بارز و بی ثباتی در سه أکثردر میان بیماری های روانی، اختلال شخصیت مرزی یکی از شایع ترین اختلالها در محیط های درمانی است و از طرفی علیرغم اینکه بیماران مبتلا به این اختلال، گروه نامتجانسی را تشکیل می دهند (هوپریچ، 2017) اما ویژگی های مشترکی نیز دارند که مهم ترین آنها تکانشگری بارز و بی ثباتی در سه زمینه روابط بین فردی ، خلق و خودانگاره است. هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی درمان ذهنی سازی و درمان عاطفه هراسی بر کاهش علایم اختلال شخصیت مرزی بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری در این پژوهش شامل تمام زنان دارای علایم طیف شخصیت مرزی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر قم در محدوده سنی 18-35 و از مرداد ماه تا مهر ماه 1399 بود که از میان آنها 60 نفر بصورت در دسترس انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه گمارش شدند. هر سه گروه قبل و بعد از مداخله با پرسشنامه میلون-3 (میلون، 2000) و براساس معیار های DSM-5 مورد مصاحبه و آزمون قرار گرفتند. سپس هر دو گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقه ای، هفته ای یک جلسه تحت درمان ذهنی سازی(بتمن و فوناگی، 2016) و درمان عاطفه هراسی(مک کالو، 2003) قرار گرفتند و گروه گواه در لیست انتظار قرار گرفت. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها با روش تحلیل کوواریانس چند متغیره با نرم افزار SPSS نسخه 26 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و یافته ها نشان داد که هر دو درمان در کاهش علایم اختلال شخصیت مرزی موثرند و درمان ذهنی سازی موثرتر از درمان عاطفه هراسی است. همچنین نتایج این تاثیر در آزمون پیگیری دو ماه پایدار مانده است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که از درمان ذهنی سازی در کنار دارو درمانی می توان برای بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی استفاده کرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
11 - «بررسی و تحلیل اختلال شخصیت «نارسیسیم» در جمشید با توجه به متن شاهنامه»
زینب باقری محمد علی داودابادیمطالعهی روانشناسی آثار ادبی، این امکان را به خواننده میدهد که از زاویهای جدید به بررسی و بازبینی اثر ادبی بپردازد. شاهنامه مهمترین و معتبرترین سند اسطورهای، حماسی، تاریخی ایرانی است. در این جستار نویسنده کوشیده است با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی یکی از شخصیتهای أکثرمطالعهی روانشناسی آثار ادبی، این امکان را به خواننده میدهد که از زاویهای جدید به بررسی و بازبینی اثر ادبی بپردازد. شاهنامه مهمترین و معتبرترین سند اسطورهای، حماسی، تاریخی ایرانی است. در این جستار نویسنده کوشیده است با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی یکی از شخصیتهای این اثر بزرگ را از دیدگاه روانشناسی مورد ارزیابی قرار دهد. این مقاله مدعی است از دیدگاه روانشناختی جمشید، یکی از قهرمانان شاهنامه در نقش شاه - موبد به خاطر دغدغهی تامین نیازهای زیستی و روانی محق است، او را باهوشترین فرد شاهنامه بدانیم. هوش سرشار او در درک موقعیت، انطباق با محیط و رفتار هوشمندانه برای حل مساله، باعث تحول زندگی انسان بدوی شد. اما افزایش رفاه اجتماعی توام با احترام مردم، این توهّم را در او ایجاد کرد که بینظیر است. باور خودکارآمدی بر انعطاف شخصی او تاثیر گذاشت. احساس خود ارزشی عظیم و اعتماد به نفس کاذب او را دچار اختلال شخصیت خودشیفتگی کرد. مغرورانه به خودانگارهی خود نگریست. با نخوت خود را فردی آرمانی دانست. تا اینکه به بادافره ناسپاسی بر یزدان، به فجیعترین مرگ شاهنامه جان سپرد. با استناد به کتاب معتبر DSM-5 و تطبیق ویژگیهای نهگانهی بیان شده در مورد افراد دارای اختلال نارسیسم میتوان اثبات نمود جمشید، شاه- موبد ایرانی، به این اختلال روانی دچار بود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
12 - طراحی الگوی آسیب شناختی و درمان یکپارچه نگر و تعیین اثربخشی آن بر بی ثباتی هیجانی در افراد دارای ویژگی های شخصیت مرزی: یک مطالعه آمیخته
زینب ذاکر زاده محسن گل پرور اصغر آقاییهدف: ویژگیهای شخصیت مرزی میتواند مشکلات متعدی در مسیر زندگی افراد واجد این ویژگیها ایجاد کند. بر همین اساس، این پژوهش با هدف طراحی الگوی آسیبشناختی و درمان یکپارچهنگر و تعیین اثربخشی آن بر بیثباتی هیجانی در افراد مرزی انجام شد. روش: پژوهش حاضر از زمره پژوهشهای آم أکثرهدف: ویژگیهای شخصیت مرزی میتواند مشکلات متعدی در مسیر زندگی افراد واجد این ویژگیها ایجاد کند. بر همین اساس، این پژوهش با هدف طراحی الگوی آسیبشناختی و درمان یکپارچهنگر و تعیین اثربخشی آن بر بیثباتی هیجانی در افراد مرزی انجام شد. روش: پژوهش حاضر از زمره پژوهشهای آمیخته (کیفی و کمی) است. در مرحله کیفی از روش تحلیل مضمون به شیوه براون و کلارک (2006) استفاده شد. بافت پژوهش در بخش کیفی، متون مربوط به آسیبهای افراد مرزی، حجم نمونه 25 متن مرجع بود که به شیوه هدفمند انتخاب شدند. در همین مرحله، پس از استخراج طیف آسیبها، با استفاده از 6 نفرگروه متمرکز تخصصی، درمانهای مورد نیاز برای طیف آسیبها تعیین و بسته درمان یکپارچه نگر با ضریب توافق برابر با 94/0 طراحی گردید. در مرحله کمی از روش نیمهتجربی دو گروهی با سه مرحله پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری استفاده شد. در این مرحله از میان 70 فرد مرزی،30 نفر بهصورت هدفمند مبتنی بر ملاکهای ورود انتخاب و بهطور تصادفی در دو گروه مداخله و کنترل (15 نفر برای هر گروه) گمارده شدند. گروه درمان یکپارچهنگر بهمدت 15 جلسه، تحت درمان قرارگرفتند و گروه کنترل هیچگونه درمانی دریافت ننمود. از مقیاس بیثباتی هیجانی در مراحل پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری برای سنجش متغیر وابسته استفاده شد. دادهها در بخش کیفی از طریق تحلیل مضمون و در بخش کمی با استفاده از آزمون خی-دو، تحلیل واریانس اندازههای تکرار شده و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار اس پی اس اس، نسخه 24 تحلیل گردید. یافتهها: یافتههای بخش کیفی برای طراحی درمان یکپارچهنگر، حاکی از پنج دسته آسیب شامل آسیبپذیری هیجانی و رفتاری، آسیبپذیری ادراکی و شناختی، آسیبپذیری هویتی، آسیبپذیری اجتماعی و آسیبپذیری جسمی در میان افراد مرزی بود. در بخش کمی نتایج تحلیل واریانس اندازههای تکرار شده نشان داد که بین درمان یکپارچهنگر با گروه کنترل در بیثباتی هیجانی در پسآزمون تفاوت معناداری وجود ندارد (205/0=P). اما در مرحله پیگیری به طور معناداری موجب کاهش بیثباتی هیجانی گردید (001/0>P). نتیجهگیری: با توجه به طیف آسیبهای پنجگانه یکپارچه افراد دارای ویژگیهای شخصیت مرزی، درمان یکپارچهنگر را می توان به عنوان یک رویکرد درمانی برای بیثباتی هیجانی افراد مرزی مد نظر قرار داد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
13 - نقش میانجی شوخ طبعی در رابطه بین رگه های اختلال شخصیت مرزی و گرایش به خودکشی در کارکنان بیمارستانهای دولتی
زهرا تنها معصومه مومنی مفردچکیدههدف از انجام این مطالعه بررسی نقش میانجی شوخ طبعی در رابطه بین رگههای اختلال شخصیتمرزی با گرایش به خودکشی در کارکنان بیمارستانهای دولتی استان لرستان بود. روش مطالعه از نظرهدف، کاربردی و از حیث نحوه جمعآوری دادهها، توصیفی از نوع همبستگی بود که با روش مدلمعادلات ساخت أکثرچکیدههدف از انجام این مطالعه بررسی نقش میانجی شوخ طبعی در رابطه بین رگههای اختلال شخصیتمرزی با گرایش به خودکشی در کارکنان بیمارستانهای دولتی استان لرستان بود. روش مطالعه از نظرهدف، کاربردی و از حیث نحوه جمعآوری دادهها، توصیفی از نوع همبستگی بود که با روش مدلمعادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری این مطالعه را کلیه کارکنان بیمارستانهای دولتی استانلرستان تشکیل دادهاند که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای تعداد 148 نفر بهعنواننمونه تعیین شده و به پرسشنامه گرایش به خودکشی بک ) 1979 ( خرده مقیاس اختلال شخصیتمرزی بر اساس پرسشنامه MCMI و پرسشنامه شوخ طبعی مارتین و همکاران ) 1981 ( پاسخ دادند.تحلیل فرضیههای این مطالعه با روش مدلسازی معادلات ساختاری با نرمافزار اسمارت پی ال اسانجام شد. نتایج نشان داد رگههای اختلال شخصیت مرزی با شوخ طبعی و گرایش به خودکشی رابطهمستقیم معنی دار دارد. همچنین، نتایج حاصل از مدل برازش یافته نهایی نشان داد که رگههایاختلال شخصیت با گرایش به خودکشی با نقش میانجی شوخ طبعی اثر غیر مستقیم دارد. نتایج اینمطالعه با بهدست آمدن برازش مناسب دادهها با مدل، نشان داد که سه چارچوب مفهومی، رگههایاختلال شخصیت مرزی، گرایش به خودکشی و شوخ طبعی دارای نقاط تلاقی نظری در جامعهکارکنان بیمارستانهای استان لرستان هستند و میتوانند در قالب یک مدل بهکار روند و در برنامه-ریزیهای آتی مورد توجه قرار بگیرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
14 - اثربخشی گروه درمانی تحلیل وجودی بر هدف در زندگی در زنان دچار اختلال شخصیت وابسته
نیلوفر صادقی زاده ساداتی نازنین صادقی زاده ساداتی بیتا حسینیپژوهش حاضر با هدف اثر بخشی گروه درمانی وجودی بر هدف در زندگی در زنان دچار اختلال شخصیت وابسته صورت گرفت. روش تحقیق از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون باگروه گواه و پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری تحقیق، شامل کلیه مراجعان زن دارای شخصیت وابسته است که به مطب خص أکثرپژوهش حاضر با هدف اثر بخشی گروه درمانی وجودی بر هدف در زندگی در زنان دچار اختلال شخصیت وابسته صورت گرفت. روش تحقیق از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون باگروه گواه و پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری تحقیق، شامل کلیه مراجعان زن دارای شخصیت وابسته است که به مطب خصوصی روانشناسی دکتر حسینی در تهران در تابستان 1394 مراجعه کردند. از افراد داوطلب نمونه ای 30 نفری به روش غربالگری (هدفمند) با توجه به پرسشنامه چند محوری بالینی میلون 3 و مصاحبه بالینی، یعنی افراد دارای شخصیت وابسته انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) جایگزین شدند. از آزمودنیها خواسته شد تا پرسشنامه هدف در زندگی کرامباف و ماهولیک را تکمیل کنند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان دهنده موثر بودن گروه درمانی به شیوه ی وجودی در افزایش هدف در زندگی در زنان دچار اختلال شخصیت وابسته بود. 42.8 % واریانس هدف در زندگی به وسیله روان درمانی گروهی به شیوه وجودی تبیین شد و تغییرات در گروه آزمایشی در زمان پیگیری پایدار مانده است. بنابراین استفاده از عناصر درمانی وجودی در گروه درمانی میتواند به عنوان عامل موثر درمانی مورد توجه قرار بگیرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
15 - تحلیل اختلال شخصیّت ضّداجتماعی ضحاک
زینب باقری محمدعلی داوودآبادی علی سرور یعقوبیمطالعۀ روان شناسی آثار ادبی، این امکان را به خواننده می دهد که از زاویه ای جدید به بررسی و بازبینی اثر ادبی بپردازد. شاهنامه مهم ترین و معتبرترین سند اسطوره ای، حماسی، تاریخی ایرانی است. این مقاله سعی دارد با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی یکی از شخصیت های این اثر بزرگ ر أکثرمطالعۀ روان شناسی آثار ادبی، این امکان را به خواننده می دهد که از زاویه ای جدید به بررسی و بازبینی اثر ادبی بپردازد. شاهنامه مهم ترین و معتبرترین سند اسطوره ای، حماسی، تاریخی ایرانی است. این مقاله سعی دارد با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی یکی از شخصیت های این اثر بزرگ را از دیدگاه روان شناسی مورد ارزیابی قرار دهد. ضحاک یکی از پادشاهان بزرگ شاهنامه، فردی قدرت طلب، سنگ دل و بی رحم بود که تحت تاثیر تکانه های نهاد به برآوردن خواسته های خود می اندیشد. فراخود یا وجدان در او رشد چندانی نیافته بود، به این دلیل توانایی پیروی از هنجارهای اجتماعی را نداشت. قوانین حاکم بر جامعه را در نظر نمی گرفت. به حقوق دیگران احترام نمی گذاشت. به دیگران آسیب می رساند و در ارتباط با جامعه سلطه طلب بود. زندگی او سراسر خشونت، ظلم، تجاوز، قتل و غارت بود. در مورد ایمنی افراد جامعه بی پروا و غیرمسئولانه رفتار می کرد. رفتار او حاکی از "تکانش وری"، "تحریک پذیری" و "پرخاش گری" بود. با استناد به کتاب معتبر "DSM-5" می توان اثبات نمود او به اختلال روانی "شخصیّت ضّداجتماعی" دچار بود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
16 - ابرازگری، کنترل و دوسوگرایی در ابراز هیجان در افراد مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی، اختلال وسواس اجباری و گروه بهنجار
فاطمه شاهی صدرآبادی زهره خسروی شکوه السادات بنی جمالیشواهد متقاعد کننده ای وجود دارد که بیانگر نرخ بالای شیوع اختلال شخصیت وسواسی در نمونه های مبتلا به اختلال وسواس اجباری است. بررسی و مقایسه ی سبک های ابراز هیجان با توجه به زیر مجموعه های گوناگون آن، می تواند مشخصه های دو اختلال را روشن تر کرده و شباهت ها و تفاوت آنها را أکثرشواهد متقاعد کننده ای وجود دارد که بیانگر نرخ بالای شیوع اختلال شخصیت وسواسی در نمونه های مبتلا به اختلال وسواس اجباری است. بررسی و مقایسه ی سبک های ابراز هیجان با توجه به زیر مجموعه های گوناگون آن، می تواند مشخصه های دو اختلال را روشن تر کرده و شباهت ها و تفاوت آنها را نشان دهد. هدف پژوهش حاضر، مقایسه ی سبک های ابراز هیجان (ابرازگری، کنترل و دوسوگرایی در ابراز هیجان) در افراد مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی، اختلال وسواس اجباری و گروه بهنجار بود. بدین منظور، طی یک پژوهش پس رویدادی 43 فرد مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی، 41 فرد مبتلا به اختلال وسواس و 30 فرد بهنجار، با غربالگری انتخاب و از نظر وسواس اجباری، اختلال شخصیت وسواسی، ابرازگری هیجان، کنترل هیجانی و دوسوگرایی در ابراز هیجان مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج تحلیل واریانس، بیانگر تفاوت معنادار گروهها در کنترل و دوسوگرایی ابراز هیجان بود. بنظر می رسد ابرازگری هیجان نه تنها نمی تواند به عنوان شاخصی برای تمایز گروه مبتلا به اختلال وسواس اجباری با اختلال شخصیت وسواسی باشد، بلکه حتی برای تمایز بین گروه بهنجار از بیمار نیز، شاخص مناسبی نیست. این در حالی است که کنترل هیجانی و شدت دوسوگرایی در ابراز هیجان نیز می تواند شاخصی برای تمایز دو اختلال از یکدیگر باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
17 - بررسی رابطه بین اختلال وسواسی جبری و اختلال شخصیت وسواسی جبری: ارزیابی رویکردهای مقولهای و ابعادی در مفهومپردازی اختلالهای طیف وسواسی جبری
زهره خسروی فاطمه شاهی صدرابادی پروین رحمتی نژادتظاهر اصلی اختلال شخصیت وسواسی جبری، اشتغال ذهنی با نظم و ترتیب، کمال طلبی و کنترل ذهنی بین فردی است که به بهای از دست دادن انعطاف پذیری، سعهی صدر و کارایی بین فردی تمام میشود. علی رغم اینکه در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، ویراست پنجم، دو اختلال شخصیت وسواس أکثرتظاهر اصلی اختلال شخصیت وسواسی جبری، اشتغال ذهنی با نظم و ترتیب، کمال طلبی و کنترل ذهنی بین فردی است که به بهای از دست دادن انعطاف پذیری، سعهی صدر و کارایی بین فردی تمام میشود. علی رغم اینکه در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، ویراست پنجم، دو اختلال شخصیت وسواسی جبری و اختلال وسواسی جبری در دو طبقه مجزا طبقه بندی شده اند، برخی محققان معتقدند رویکردهای پیوستاری، مفهوم پردازی دقیق تری از دو اختلال دارند. هدف از مطالعه حاضر بررسی رابطه اختصاصی بین اختلال وسواسی جبری و اختلال شخصیت وسواسی جبری بر اساس زیرگروه های اختلال وسواسی جبری بود. برای این منظور، طی یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی، ابتدا 400 نفر از دانشجویان دختر دانشگاههای تهران از نظر وسواس و علایم شخصیت وسواسی جبری مورد آزمون قرار گرفتند. در مرحلهی دوم، 57 نفر فرد مبتلا به اختلال وسواس اجباری به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد، فقط بین زیرگروه وسواس تردید مقیاس اختلال وسواسی جبری و اختلال شخصیت وسواسی جبری در سطح رابطهی معنادار وجود دارد. نتایج حاکی از عدم ارتباط اختصاصی بین اختلال شخصیت وسواسی جبری و اختلال وسواسی جبری است. هر چند تلویحات تحقیقاتی و نظری زیادی در مورد رابطه میان دو اختلال وجود دارد که نیازمند توجه ویژه ای است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
18 - رابطه ی اختلال شخصیت مرزی و اختلال دوقطبی نوع 2 براساس سازمان شخصیت مرزی
زهره خسروی پروین رحمتی نژادرابطه ی بین اختلال شخصیت مرزی و اختلالات طیف دوقطبی، به ویژه دوقطبی از مباحثی است که در سال های اخیر مورد توجه بسیاری از محققان قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر، درک بهتر از شرایط روان پویایی و ساختار شخصیت و مقایسه ی مولفه های سازمان شخصیت مرزی در افراد مبتلا به اختلال ش أکثررابطه ی بین اختلال شخصیت مرزی و اختلالات طیف دوقطبی، به ویژه دوقطبی از مباحثی است که در سال های اخیر مورد توجه بسیاری از محققان قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر، درک بهتر از شرایط روان پویایی و ساختار شخصیت و مقایسه ی مولفه های سازمان شخصیت مرزی در افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی و اختلال دوقطبی نوع دو بود. بدین منظور، طی یک پژوهش مقایسه ای، 20 بیمار مبتلا به اختلال شخصیت مرزی و 19 بیمار مبتلا به اختلال دوقطبی نوع دو مراجعه کننده به بخش روانپزشکی به صورت نمونه ی در دسترس انتخاب و از نظر آشفتگی هویت، مکانیسم های دفاعی ابتدایی، واقعیت آزمایی آسیب دیده و ترس از صمیمت، مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج مقایسه ی میانگین نمرات این دو گروه نشان داد که تفاوت معناداری بین میانگین نمرات دو گروه در اختلال شخصیت مرزی وجود ندارد. یافته های به دست آمده از این فرضیه حمایت می کند که احتمالا اختلال شخصیت مرزی و اختلال دوقطبی نوع دو از سازمان شخصیتی و ویژگی های روان پویایی مشابهی برخورداراند. نتایج این پژوهش، به طور ضمنی از فرضیه ی تعلق اختلال شخصیت مرزی و اختلالات طیف دوقطبی روی یک پیوستار حمایت نمی کند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
19 - مقایسه سرشت عاطفی و هیجانی در بیماران مبتلا به اختلال شخصیت ضداجتماعی، مرزی و افراد بهنجار
مینا طاهری فرد عباس ابوالقاسمیمدل سرشت عاطفی و هیجانی از اجزای مشترک خلق، رفتار، شخصیت و بخشی از شناخت تشکیل شده است و به عنوان یک موضع اصلی بر حیطه های مختلفی مانند رفتار، شناخت، ادراک، توجه، ارتباط، اراده، خلق و عاطفه تاثیر گذارده و تاثیر می پذیرد. مدل سرشت عاطفی و هیجانی یک عنصر کلیدی برای درک س أکثرمدل سرشت عاطفی و هیجانی از اجزای مشترک خلق، رفتار، شخصیت و بخشی از شناخت تشکیل شده است و به عنوان یک موضع اصلی بر حیطه های مختلفی مانند رفتار، شناخت، ادراک، توجه، ارتباط، اراده، خلق و عاطفه تاثیر گذارده و تاثیر می پذیرد. مدل سرشت عاطفی و هیجانی یک عنصر کلیدی برای درک سلامت و آسیبشناسیروانی است. هدف این پژوهش مقایسهی سرشت عاطفی و هیجانی در بیماران مبتلا به اختلال شخصیت ضداجتماعی، مرزی و افراد بهنجار بود. برای این منظور، طی یک پژوهش توصیفی و از نوع علی -مقایسه ای 50 مرد مبتلا به اختلال شخصیت ضداجتماعی، 50 مرد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی و تعداد 50 مرد بهنجار به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و از نظر سرشت عاطفی و هیجانی مورد مقایسه قرار گرفتند.. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری نشان داد که بین سه گروه اختلال شخصیت ضداجتماعی، مرزی و افراد بهنجار در ابعاد مختلف سرشت های عاطفی و هیجانی تفاوت معناداری وجود دارد. به نظر میرسد که افراد مبتلا به اختلال شخصیت ضداجتماعی و مرزی از لحاظ هیجانی و عاطفی متفاوت هستند. پیشنهاد میشود که با استفاده از نتایج پژوهش حاضر و با تشخیص افتراقی اختلال شخصیت مرزی و ضداجتماعی، برنامه درمانی مناسب و جامع توسط روانشناسان و روانپزشکان جهت بهبود این افراد فراهم شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
20 - رابطه ی راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان و مکانیسم های دفاعی با علایم اختلال شخصیت مرزی
سهیلا نوحی جعفر حسنیمشخصهی اختلال شخصیت مرزی، بی ثباتی مفرط و فراگیر هیجانات، خودپندار و روابط بینفردی و همچنین، تحریک پذیری قابل توجه است. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه ی راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان و مکانیسم های دفاعی با علایم اختلال شخصیت مرزی در جمعیت غیربالینی بود. بدین منظور، أکثرمشخصهی اختلال شخصیت مرزی، بی ثباتی مفرط و فراگیر هیجانات، خودپندار و روابط بینفردی و همچنین، تحریک پذیری قابل توجه است. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه ی راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان و مکانیسم های دفاعی با علایم اختلال شخصیت مرزی در جمعیت غیربالینی بود. بدین منظور، 396 دانشجوی دختر و پسر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و از نظر نظم جویی شناختی هیجان، شخصیت مرزی و مکانیسم های دفاعی مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج تحلیل رگرسیونگام به گام نشان داد که افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی نمیتوانند از مکانیسمهای دفاعی رشد یافته و بهنجار استفاده کنند و نظم جویی شناختی هیجان، راهبرد ارزیابی مجدد مثبت توانایی پیش بینی مولفه ی تکانشگری شخصیت مرزی را دارد. همچنین، از بین راهبردهای سازش نایافته، راهبرد فاجعه سازی و همچنین از بین مکانیسم های دفاعی نوروتیک، مکانیسم دفاعی تشکل واکنشی مولفه ی علایم تجزیه ای و پارانوییدی وابسته به استرس و از بین مکانیسم های دفاعی رشدنایافته، مکانیسم های دفاعی گذار به عمل، خیال پردازی و پرخاشگری منفعلانه با شخصیت مرزی در ارتباط هستند. یافته ها موید این امر است که بد تنظیمی هیجان و انتخاب مکانیسم های نابهنجار در اختلال شخصیت مرزی موثر است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
21 - اختلال شخصیت وسواسی و کمالگرایی: بررسی مروری
محمدعلی بشارت سیده اسماء حسینی حسینعلی جاهداختلال شخصیت وسواسی که برای اولین بار تقریبا بیش از ۱۰۰ سال پیش توسط فروید توصیف شد، به عنوان رایجترین اختلال شخصیت در بین جمعیت عمومی شناخته شدهاست. این اختلال، با تخریب حداقل عملکرد روانی اجتماعی و کاهش کیفیت زندگی رابطه دارد و بار اقتصادی قابل توجهی را تحمیل میکند. أکثراختلال شخصیت وسواسی که برای اولین بار تقریبا بیش از ۱۰۰ سال پیش توسط فروید توصیف شد، به عنوان رایجترین اختلال شخصیت در بین جمعیت عمومی شناخته شدهاست. این اختلال، با تخریب حداقل عملکرد روانی اجتماعی و کاهش کیفیت زندگی رابطه دارد و بار اقتصادی قابل توجهی را تحمیل میکند. اختلال شخصیت وسواسی در ویرایش پنجم راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی به عنوان الگوی نافذی از اشتغال ذهنی با نظم و ترتیب، کمالگرایی و کنترل ذهنی، دست دادن انعطافپذیری، سعه صدر و کارایی تعریف شده است که از اوایل بزرگسالی شروع و در حوزههای گوناگون دیده میشود. کمالگرایی به عنوان تمایلی برای تنظیم و پیگیری معیارهای بالای غیرواقعبینانه و خودارزیابیهای کاملا انتقادی، یکی از ویژگیهای مهم اختلال شخصیت وسواسی است. در مطالعهی حاضر، اختلال شخصیت وسواسی با تاکید بر کمالگرایی به عنوان یکی از ویژگیهای مهم آن مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج بررسی از این نقطه نظر حمایت می کند که در مشکلاتی که شک داشتن در مورد کارها و نگرانی در مورد اشتباه کردن وجود داشته باشد، تمرکز بر درمان برای کمالگرایی، میتواند به پاسخهای درمانی بهتر منجر شود. درک سایر متغیرهای مداخله کننده به نتایج پژوهشها و کارهای بالینی کمک خواهد کرد. تفاصيل المقالة