همکاری و خیر جمعی در یک مجتمع مسکونی
محورهای موضوعی : مطالعات جامعه شناختی شهری
کلید واژه: همکاری شکننده, خیر جمعی, نظریهی زمینهای,
چکیده مقاله :
زندگی در مجتمعهای مسکونی بدون همکاری و سازماندهی کنشهای جمعی دشوار است. نادیده گرفتن اهمیت همکاری، سرمایههای کوچک و پراکنده را بیاثر کرده، تلاشهای خرد و داراییهای جمعی افراد را هدر میدهد و محیط ناامنی را برای افراد به وجود میآورد؛ ازاینرو در این مقاله سعی شده است تا با استفاده از روش مطالعه ی موردی بر پایه ی تحلیل نظریهی زمینهای و مصاحبه با ساکنان مجتمعهای مسکونی در شهر مشهد، به فهم ذهنی آنان از همکاری دست یابیم؛ بنابراین مجتمع مسکونی لاله در شهر مشهد را از تمام زوایا مورد بررسی قرار دادیم. بر این اساس 35 مصاحبه ی نیمه ساختاریافته در مورد خانوار صورت گرفت. بر پایهی تحلیل یافتهها در مدل پارادایمی تحقیق، همکاری شکننده به عنوان هسته ی مرکزی شناخته شد. ساختار محدودکننده بهعنوان شرایط زمینهساز این امر مطرح گردید؛ ساختارهایی که افراد ممکن است قادر به تأثیرگذاری بر این عناصر باشنـد ولی کنتـرلی بر آنها ندارد. خصایص شخصی همکاریگریز، فاصله ی تعاملی، ذهنیت منفی و کنترل مرکزی ضعیف نیز از جمله شرایط علی مدل برای شکلگیری همکاری شکننده است. پیامد چنین تعاملاتی این است که حتی اگر هنجارها و قواعد روشنی در مجتمع وجود داشت باشد و انضباط حاکم باشد، این شرایط بسیار ناپایدار است و در صورت وجود اقلیت مفت بران، بهسادگی خیر جمعی مزبور میتواند نابود شود.
It is difficult to live in a residential complex without cooperation and organizing collective action. Ignoring the importance of cooperation deactivates the effects of small and scattered investments of the residents, wastes small endeavors and collective assets and brings about an unsecure environment for individuals. As a result, it has been attempted to investigate residents’ perceptions of cooperation and its components through Grounded theory and interviewing residential complexes’ residents in Mashad city. Thus, Laleh residential compex was studied in the present research from different aspects and angels. Therefore, 35 semi- structured interviews were carried out. On the basis of the analysis of findings within the research paradigm, it was found that fragile cooperation constituted the core. Constraining structure was presented as the underlying conditions. The structures people may be able to influence but they have no control over them. Individual charactersitics such cooperation evasion, interactional gap, negativitism, and weak central control are among the causal conditions that lead to “ fragile cooperation ”. The consequences of such interactions is that even if clear norms and rules prevail in the complex and that there is a descipline in the complex, these conditions are very unstable. And in case there are few number of free riders, the mentioned common good can be easily lost.