نقش کیفیت منظر خیابان در اخلاقیات شهری با تاکید بر روابط نظم فضایی و نظم اجتماعی ( تحلیل عدالت فضایی در شهر تهران)
محورهای موضوعی : مطالعات جامعه شناختی شهریمریم شعبانی 1 * , محمود شارع پور 2 , ایرج اسدی 3 , حجت صفار حیدری 4
1 - دانش آموخته دکتری گروه علوم اجتماعی، دانشگاه مازندران، بابلسر، ایران
2 - استاد گروه علوم اجتماعی، دانشگاه مازندران، بابلسر، ایران (نویسنده مسؤول)
3 - دانشیار گروه شهرسازی، دانشگاه مازندران، بابلسر، ایران
4 - دانشیار گروه علوم تربیتی، دانشگاه مازندران، بابلسر، ایران
کلید واژه: کیفیت منظر خیابان, اخلاقیات شهری, عدالت فضایی, نظم فضایی و نظم اجتماعی, شهر تهران,
چکیده مقاله :
فضا را باید مکانیسم مهمی فرض نمود که میتواند زمینه ظهور و بروز بیعدالتیهای اجتماعی را موجب شده و شیوههای نامناسب سازماندهی آن نیز (بیتوجه به ابعاد منظر شهری) می تواند پیامدهای نامناسب و نامطلوبی برای زندگی شهری داشته باشد که خود بحث و موضوعی مهم در حوزه مباحثات اخلاقیات شهری است. همچنین ازآنجاکه خیابان بهعنوان کاملترین نمونه و نماد یک فضای شهری محسوب میشود به نظر می رسد خیابان اصلیترین موقعیت درک واقعی یک شهر می باشد. در این راستا محقق این پژوهش تقلا و تلاش دارد تا حلقه اتصال نظرات اندیشمندانی چون جین جیکوبز، یان گِل، دیوید هاروی و ادوارد سوجا باشد و ازاینجهت در صدد بسط نظری و ارتباط مفاهیم کلیدی این نظریهپردازان (نظم فضایی و نظم اجتماعی) در بستر شهر ایرانی را به جستجو بنشیند. روش انجام طرح پژوهش حاضر، ترکیبی، از نوع اکتشافی متوالی آن است. این طرح برای شناخت پدیده، با دادههای کیفی شروع میشود و سپس در مرحله ثانویه بهصورت کمّی مورد سنجش قرار میگیرد. شهر تهران ترکیبی از محلهها، خیابانهای قدیمی و شهرکهای جدید است که آنها را کنار هم میبینیم. توجه به این فضا میتواند به برجسته نمودن روابط فضایی کمک نماید؛ و این مهم موضوعی است که نتایج پژوهش حاضر دلالت مبرهن بر آن دارد. بدان معنا که از منظر کیفی، خیابانهای مناطق جنوب شهر تهران به مراتب وضعیت نامساعدتری دارند و از طرفی وضعیت اخلاقیات شهری نیز در این مناطق به مراتب نامطلوبتر از سایر مناطق شهر تهران است.
The street is considered the most complete example and symbol of an urban space, so it can be claimed that the street is the main real understanding of a city. In this regard, the researcher is struggling to link the views of scholars such as Jacobs, Gehl, Harvey and Soja, thus searching for theoretical expansion and relevance of the key concepts of these theorists in the context of the Iranian city. The research has used a mixed-method design with sequential exploration which was conducted in two qualitative-quantitative stages. Using sampling proportional to volume and simple random, number (302 people) were selected as the sample population. The research population of all citizens of Tehran with age criteria is 15 years and higher. To analyze the data, SPSS23, PLS3 and ArcGIS10.8 software was used. The city of Tehran is a combination of old neighborhoods and streets and new settlements that we see together. Different social and economic, poor and rich strata live in the vicinity, and attention to this space can help highlight spatial relationships; and this is an issue that the results of the present study indicate. That is to say, from the qualitative point of view, the streets of the south of Tehran are far more unfavorable, and on the other hand, urban ethics in these districts is far more undesirable than other districts of Tehran.
- اخوان، آرمین؛ صالحی، اسماعیل و طغیانی، شیرین (1397). ارزیابی تأثیر عوامل محیطی- کالبدی بر سرزندگی و کیفیت خیابانهای شهری. جغرافیا و پایداری محیط. دوره 8، شماره 27: 29-15.
- اداره کل پژوهشهای اسلامی رسانه (1391). اخلاق رسانه. فصلنامه بازتاب اندیشه. شماره 118: 12-7.
- افروز، مریم؛ طبیبیان، منوچهر و احمدی، بهمن (1396). سنجش عدالت فضایی بهمنظور دسترسی برابر به فرصتهای اجتماعی (نمونه مطالعه: بافت قدیم شهر یزد). مطالعه ساختار و کارکرد شهر. سال 4، شماره 14: 74-53.
- الوندی¬پور، نینا و داداش¬پور، هاشم (1397). فرا روش پژوهش¬های مرتبط با عدالت فضایی در ایران با مقیاس شهری در بازه زمانی 1394-1383. پژوهشهای بومشناسی شهری. دوره 2، شماره 18: 74-63.
- اهرابیان صدر، میثم (1396). مورد پژوهی نابرابری فضایی و مناسبات اجتماعی مرتبط با آن در شهر تهران (از 1250 تا 1357). رساله دکتری، گروه علوم اجتماعی، دانشکده الهیات و علوم انسانی. دانشگاه شهید بهشتی.
- آتشین¬بار، محمد؛ منصوری، امیر و شیبانی، محمد. (1391). نظم، عنصر علمی در تحلیل علمی منظر خیابان. باغ نظر، دوره 9، شماره 23: 102-93.
- آمارنامه شهر تهران (1398). سالنامه آماری شهر تهران. تهران: سازمان فناوری اطلاعات و ارتباطات شهرداری تهران.
- بحرینی، سید حسین (1395). تحلیل فضای شهری. انتشارات دانشگاه تهران.
- بختیار نصرآبادی، آمنه؛ بختیار نصرآبادی، حسنعلی و بختیار نصرآبادی، احمد (1390). تحلیلی بر فضای شهری مردمگرا و رابطه آن با رفتار شهروندی. جامعهشناسی کاربردی. دوره 22، شماره 3: 114-101.
- بزی، خدا رحم؛ عبدالهی پور حقیقی، ابوالفضل (1392). تحلیل پراکنش مکانی خدمات شهری بر مبنای خواست مردم (مطالعه موردی: شهر استهبان). جغرافیا و برنامهریزی محیطی. سال 24، شماره 1: 214-201.
- ثقهالاسلام، طاهره؛ رضایی، امیدوار؛ خوشکار، علی و موسوی، مریم¬السادات (1387). رشد اخلاق در انسان از دیدگاه دانشمندان اسلامی و روان شناسان جدید. اخلاق پزشکی. سال 2، شماره 3: 156-141.
- جاجرمی، کاظم و کلته، ابراهیم (1384). شهر و عدالت اجتماعی (مطالعه موردی: گنبد قابوس). جغرافیایی سرزمین. سال 2، شماره 6: 102-89.
- رفیعیان، مجتبی و الوندی¬پور، نینا (1394). مفهومپردازی اندیشه حق به شهر؛ در جستجوی مدلی مفهومی. جامعهشناسی ایران. دوره 16، شماره 2: 47-25.
- سلیمانی، علیرضا و اسدی، مریم (1396). روانشناسی محیطی (اخلاق، رفتار و طراحی شهری). ناشر: طحان.
- سلیمانی، علیرضا؛ آفتاب، احمد؛ اسدی عیسی کان، مریم و مجنونی، علی (1396). بررسی تأثیر طراحی شهری بر رفتار و اخلاق شهروندان (مطالعه موردی: خیابانهای امام، مدرس و کاشانی)، پژوهشهای جغرافیای برنامهریزی شهری. دوره 5، شماره 2: 314- 289.
- سلیمانی، علیرضا؛ مرصوصی، نفیسه و فرامرزی، مهسا. (1397). تحلیلی بر تأثیرات طرح کالبدی بر رفتار شهروندان در فضای شهری (نمونه موردی: خیابان امام ارومیه). پژوهش و برنامهریزی شهری، دوره 9، شماره 33: 68-50.
- شعبانی، مریم؛ شارع¬پور، محمود (1391). اخلاقیات شهری: حلقه مفقوده گسترش شتابان شهرنشینی و توسعه نامتوازن کالبدی- فضایی شهرهای ایران معاصر (رویکردی فراتحلیل). چکیده مقالات همایش اخلاق و فرهنگ شهرنشینی.
- شعبانی، مریم؛ شارع¬پور، محمود (1400) خیابان بهمثابه فضای اجتماعی: فراتحلیل کیفی پژوهشهای مرتبط با منظر شهری ایران دهه 90. پژوهشهای جامعهشناسی معاصر. سال 10، شماره 19: 249-247.
- شکورنیاز، شیما (1389). اخلاق و طراحی شهری (نمونه موردی: راهنمای طراحی شهری اخلاق محور برای تهران). پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه شهید بهشتی.
- شورچه، محمود (1393). اخلاق در برنامهریزی و طراحی شهری. تهران: پرهام نقش.
- صابری فر، رستم (1397). تاریخ شهرهای ایرانی- اسلامی. انتشارات دانشگاه پیام نور.
- صالحی، اسماعیل؛ ابوذری، شهرزاد و معرب، یاسر (1394). کیفیت منظر خیابانهای شهری و عوامل مؤثر بر ارتقاء آن. کنفرانس بینالمللی انسان، طراحی و مدیریت شهری، قابلدسترس در: سیویلیکا.
- علوی، علی و احمدی، فرزانه (1393). مدلسازی کمی دسترسی به پارکهای شهری با رویکرد عدالت فضایی. پارکهای منطقه 6 کلانشهر تهران. تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی. سال 14، شماره 34: 88-70.
- علیمردانی، مسعود؛ مهدی¬نژاد، جمالالدین و تفهمی و طلیعه (1394). رشد کیفی فضاهای شهری بهمنظور ارتقاء تعاملات اجتماعی (نمونه موردی خیابان احمدآباد مشهد). هنرهای کاربردی. دوره 4، شماره 7: 14- 5.
- فاینستاین، سوزان (1395). شهر عدالت محور. ترجمه نینا الوندپور. شهرسازی و معماری هفت شهر. دوره 4. شماره 54-53: 186-174.
- کارمونا، متیو؛ ماگالئس، کلودیودی و هاموند، لئو (1396). فضای عمومی «ابعاد مدیریتی». ترجمه ایرج اسدی و مهدی عباس¬زاده، تهران: سمت.
- کاظمی، عباس (1386). ماشین، ترافیک و اخلاق شهروندی. قابلدسترس: وبلاگ شهروندی: درباره مسائل شهروندی.
- گِل، یان و بیگیت، اسوار (1394). بررسی زندگی فضای عمومی. ترجمه محمد سعید ایزدی، سمانه محمدی و سمانه خیبری، تهران: اول و آخر.
- گلکار، کوروش (1385). مفهوم منظر شهری. آبادی. دوره 8، شماره 53: 48-38.
- ماهان، امین و منصوری، امیر (1396). مفهوم منظر با تأکید بر صاحبنظران رشتههای مختلف. باغ نظر. سال 4، شماره 47: 28-17.
- محمد¬پور زرندی، حسین و امینیان، ناصر (1394). ارزیابی قابلیتهای بازآفرینی پیاده راههای گردشگری از منظر توسعه پایدار شهری (مطالعه موردی: خیابان 15 خرداد تهران). اقتصاد و مدیریت شهری. سال 3. شماره 11: 21-1.
- مرکز مطالعات و برنامهریزی شهر تهران (1390). مسئله¬یابی در مدیریت شهری. دانش شهر. شماره 33.
- منوچهری، عباس (1383). فلسفه و اخلاق، نامه فرهنگ، شماره 53: 49-35.
- مهتا، ویکاس (1398). خیابان: کاملترین نمونه فضای عمومی اجتماعی. ترجمه ژیلا خالدیان و آرمین پیاب. انتشارات آذرخش.
Amin, A. (2006). The Good City. Urban Studies, 43(5/6),1009-1023.
Banerjee, T., & Loukaitou-Sederis, A. (1992). Private Production of Downtown Public Open Spaces: Experiences of Los Angeles and San Francisco. (Los Angeles: University of Southern California, School of Urban and Regional Planning).
Braun,V., & Clarke, V.(2006). Using Thematic Analysis in Psychology. Qualitative Research in Sychology,3,77-101.
Canniffe, E. (2006). Urban Ethic: Design in the Contemporary City. New York: Routledge.
Carmona, M., Heath, T., Oc, T., & Tiesdell, S. (2003). Public Places—Urban Spaces: The Dimensions of Urban Design .Oxford: Architectural Press.
Chan, J. K. H. (2013). Teaching Ethics in Architecture: Contexts, Issues and Strategies. Journal of the NUS teaching academy. 3(3): 86-99.
Chan, J.K.H. (2019). Urban Ethics in the Anthropocene: The Moral Dimensions of Six Emerging Conditions in Contemporary Urbanism.UK: Palgrave.
Cooper Marcus, C., & Francis, M. (1998). People Places: Design Guidelines for Urban Open Space, 2nd edn. New York: Wiley.
Cox, K. R. (1976). Review of Social Justice in the City, by DAVID HARVEY. Baltimore: The Johns Hopkins University Press, 1973, 336 pp.Geographical Analysis, 8(3),333-337.
Devon, R., & Van de Poel, I. (2004). Design Ethics: The Social Ethics Paradigm. International Journal of Engineering Education, 20(3), 461-469.
Dornbush, D., & Gelb, P. (1977). High-Rise Impact on the Use of Parks and Plazas, in: D. Conway (Ed.) Human Response to Tall Buildings, pp. 112–130 (Stroudsburg, PA: Dowden, Hutchinson and Ross).
Fry, T. (2004). The Voice of Sustainment: Design Ethics as Futuring. Design Philosophy Papers. 2(2),145-156.
Gehl, J. (1987). Life Between Buildings, New York: Van Nostrand.
Glaeser, E. (2000). Cities and Ethics: An essay for Jane Jacobs, Journal of Urban Affairs, 22(4),473–493.
Greer, J.L. (1980). Review of Social Justice and the City by David Harvey. Ethics. 90(4): 604-607.
Harvey, D. (1992). Social Justice, Postmodernism and the City. International Journal of Urban and Regional Research,16(4),588-601.
Harvey,D.(2009). Social Justice and the City. University of Georgia press.
Jacobs, J. (1961). The death and life of Great American Cities. New York: Random House.
Joardar, S., & Neill, J. (1978). The Subtle Differences in Configuration of Small Public Spaces, Landscape Architecture, 68(11), 487–491.
Kidder, P. (2008).The Urbanist Ethics of Jane Jacobs, Ethics, Place & Environment. Philosophy and Geography, 11(3), 253–266.
Liebermann, E. (1984). People’s Needs and Preferences as the Basis of San Francisco’s Downtown Open Space Plan. Paper presented at the 8th conference of the International Association for the Study of People and Their Physical Surroundings, Berlin, July.
Linday, N. (1978). It all comes down to a Comfortable Place to Sit and Watch, Landscape Architecture, 68(6), 492–497.
Loukaitou-Sideris, A., & Banerjee, T. (1993) The Negotiated Plaza: Design and Development of Corporate Open Space in Downtown Los Angeles and San Francisco, Journal of Planning Education and Research,13, 1–12.
Lupton, R. (2009). Area-Based Initiatives in English Education: What Place for Space and Place?. In Education and poverty in affluent countries, ed. C. Raffo, A. Dyson, H. Gunter, D. Hall, L. Jones and A. Afrodit, 111–23. Abingdon: Routledge.
Lveson,k. (2011) . Social or Spatial Justice? Marcuse and Soja on the Right to the City. City: analysis of urban trends, culture, theory, policy, action, 15(2), 250-259.
Manzini, E. (2006). Design, Ethics and Sustainability: Guidelines for a Transition Phase. Cumulus Working Papers.16(6),9-15.
Mehta, V. (2009). Look Closely and You Will See, Listen Carefully and You Will Hear: Urban Design and Social Interaction on Streets, Journal of Urban Design, 14)1),29- 64.
Miles, D., Cook, R. & Cameron, R. (1978). Plazas for People.New York: Project for Public Spaces.
Mostafavi, M. (2017). Agonistic Urbanism. In M. Mostafavi (Ed). Ethics of the Urban: The City and the Spaces of the Political (pp.9-16).Zurich: Lars Muller.
Naoe, K. (2008). Design Culture and Acceptable Risk. In P.E. Vermaas, P.Kroes, A.Light, & S.A.Moore (Eds), Philosophy and Desighn: from Engineering to Architecture (pp.119-130).New York: Springer.
Parsons, G.(2016). The Philosophy of Design. Uk: Polity.
Perrone, C. (2018). Downtown Is for People’: The Street-Level Approach in Jane Jacobs' Legacy and its Resonance in the Planning Debate within the Complexity Theory of Cities, Cities,91, 1-6.
Saint, A. (2005). Practical Wisdom for Architects: The Uses of Ethics. In N. Ray (ed.), Architecture and its ethical dilemmas (pp.7-22). London, UK: Taylor & Francis.
Sandel, M.J. (2009). Justice: What’s the Right Thing to Do?.New York: Farrar, Straus and Giroux.
Sassen,S.(2017). Bevond Differences of Race, Religion, Class: Making Urban Subjects. In M.Mostafavi(Ed.),Ethics of the urban: the city and the space of the political (pp.35-46).Zurich:Lars Muller.
Share, L. (1978). A. P. Giannini Plaza and Transamerica Park: Effects of their Physical Characteristics on Users’ Perception and Experiences, in: W. Rogers & W. Ittelson (Eds) New Directions in Environmental Design Research (EDRA 9), pp. 127–139 (Washington DC: EDRA).
Soja, E.W. (2010a) Seeking Spatial Justice. Chicago: University of Minnesota Press. Wiley-Blackwell.
Somerville, M.A. (1994). Ethics and Architects: Spaces, Voids, and Traveling-in-Hope.In L. Pelletier & A. Pérez-Gomez (eds.), Architecture, ethics, and technology (pp. 61-79).
Steen, M. (2015). Upon Opening the Black Box and Finding it Full: Exploring the Ethics in Design Practices. Science, Technologhy & Human Values. 40(3),389-420.
Till, J. (2009). Architecture Depends. Cambridge, MA: MIT Press.
Tonkinwise, C. (2004). Ethics by Design; or the Ethos of Things. Design Philosophy Papers.2(2),129-144.
Van Amerongen, M. (2004). The Moral Designer. Techne: Research in Philosophy and Technology.7(3),112-125.
Van de Poel, I. (2015). Conflicting Values in Design for Values. In J.V.D.Hoven, P.E. Vermaas, & I.Van de Poel (Eds), Handbook of ethics, Values, and Technological Design: Sources, Theory, Values and Application Domains (pp.89-116). New York: Springer.
Van Gorp, A., & Van de Poel, I. (2008). Deciding on Ethical Issues in Engineering Design. In P.E. Vermaas, P. Kroes, A. Light, & S.A. Moore (Eds), Philosophy and Design: From Engineering to Architecture (pp.77-90).New York: Springer.
Whyte, W. H. (1980). The Social Life of Small Urban Spaces (Washington DC: The Conservation Foundation).
Zelenko, O., & Felton, E. (2012). Framing Design and Ethics. In E. Felton, O.Zelenko, & S. Vaughan (Eds.), Design and Ethics: Reflections on Practice (pp.3-9). New York: Routledge.
سال چهاردهم ـ شمارهی پنجاه و یک ـ تابستان 1403
صص 128- 97
بررسی نقش کیفیت منظر خیابان در اخلاقیات شهری با تأکیدتاکید بر روابط نظم فضایی و نظم اجتماعی (( تحلیل عدالت فضایی در شهر تهران)
مریم شعبانی1، محمود شارعپور2، ایرج اسدی3، حجت صفار حیدری4
چکیده
فضا را باید مکانیسم مهمی فرض نمود که میتواند زمینه ظهور و بروز بیعدالتیهای اجتماعی را موجب شده و شیوههای نامناسب سازماندهی آن نیز (بیتوجه به ابعاد منظر شهری) میتواندمی تواند پیامدهای نامناسب و نامطلوبی برای زندگی شهری داشته باشد که خود بحث و موضوعی مهم در حوزه مباحثات اخلاقیات شهری است. همچنین ازآنجاکه خیابان بهعنوان کاملترین نمونه و نماد یک فضای شهری محسوب میشود به نظر میرسدمی رسد خیابان اصلیترین موقعیت درک واقعی یک شهر استمی باشد. در این راستا محقق این پژوهش تقلا و تلاش دارد تا حلقه اتصال نظرات اندیشمندانی چون جین جیکوبز، یان گِل، دیوید هاروی و ادوارد سوجا باشد و ازاینجهت درصدددر صدد بسط نظری و ارتباط مفاهیم کلیدی این نظریهپردازان (نظم فضایی و نظم اجتماعی) در بستر شهر ایرانی را به جستجو بنشیند. روش انجام طرح پژوهش حاضر، ترکیبی، از نوع اکتشافی متوالی آن است. این طرح برای شناخت پدیده، با دادههای کیفی شروع میشود و سپس در مرحله ثانویه بهصورت کمّی مورد سنجش قرار میگیرد. در مرحله اول (روش کیفی) از تحلیل مشاهدهایمشاهده ای و تحلیل محتوا استفادهشده است؛ مرحله دوم پژوهش (روش کمی) به روش پیمایشی انجامشده است. شهر تهران ترکیبی از محلهها، خیابانهای قدیمی و شهرکهای جدید است که آنها را کنار هم میبینیم. توجه به این فضا میتواند به برجسته نمودن روابط فضایی کمک نماید؛ و این مهم موضوعی است که نتایج پژوهش حاضر دلالت مبرهن بر آن دارد. بدان معنا که از منظر کیفی، خیابانهای مناطق جنوب شهر تهران بهمراتببه مراتب وضعیت نامساعدتری دارند و از طرفی وضعیت اخلاقیات شهری نیز در این مناطق بهمراتببه مراتب نامطلوبتر از سایر مناطق شهر تهران است. بر اساس یافتههای پژوهش حاضر، شهر تهران را میتوان شهر بیاخلاقیها در نظر گرفت که این مشکل معلول و متوجه ساختارهای نهفته در خود شهر است؛ که بهطور طبیعی ساختارهایی که به تعبیر جامعهشناختیجامعه شناختی یک شهروند را به غیر شهروند بدل مینماید.
واژگان کلیدی: کیفیت منظر خیابان، اخلاقیات شهری، عدالت فضایی، نظمنظم فضایی، نظم اجتماعی، شهر تهران.
مقدمه و بیان مسئلهمساله
زمانی که انسان به مفهوم جامعهشناسی کلمه شهرنشین شد هنجارها، عقاید و شیوه رفتار آدمیان تغییر نمود و بدین سبب «شهرها بهعنوان اماکن بنیادی در نظر گرفته میشوند که در آنها هنجارها و هویتهای جدید ایجاد میشوند» (ساسن، 2017: 37).
بررسیها حکایت از آن دارد که شهرها در گستره زمانی طولانی شکلگرفته و توسعه پیدا نمودند ، و بهتبع آن رفتار ما نیز دستخوش تغییر شده است. درواقع، محیطهای مختلف شهری از کلانشهر تا شهر کوچک بر اساس تجربه تاریخی شهرها، تأثیرات محیط طبیعی و انسانی و همچنین میزان شهرگرایی (قبول ارزشها و شیوه زندگی شهری) متفاوت بوده و سبب تثبیت برخی رفتارها شده که از آنها تحت عنوان اخلاق منحصربهفرد آن شهر یاد میکنند. برخی از این اخلاقیات مطلوب و مثبت بوده که اصطلاحاً به شهروندان آنها افراد اخلاق محور گفته میشود و برخی دیگر نامطلوب و منفی استمیباشد (صابری فر،1397 و سلیمانیوسلیمانی و اسدی، 1396). البته باید دانست کهکه، «رفتار با اخلاق شهروندان نیز در ارتباط استمیباشد. انسان قادر به ارزشگذاری درک محیط زندگی و زیستگاه خویش و چگونگی رفتار با دیگران هستند» (سلیمانی و اسدی،1396: 55).
عوامل زیادی رفتار آدمی را در محیط زندگی تحت تأثیر قرار میدهند که یکی از آن عوامل، فضای عمومی شهر است که بهسان شمشیر دو لبه عمل مینماید. از یکسو میتواند زمینه لازم را جهت بروز رفتارهای بهنجار سبب شود و از سوی دیگر میتواند موجب بروز و ظهور انواع رفتارهای نابهنجار را فراهم نماید (نماید(شعبانی و شارع پور،1400).
خیابان کاملترینکامل ترین نمونه فضای عمومی شهری است و تلاش برای احیای قلمرو عمومی اغلب تلاش برای احیای خیابانها است (شعبانی و شارع پور،1400). ارتقایارتقا کیفیت محیطی- کالبدی و تأثیر آن بر سرزندگی خیابانها و ادراک کاربران خیابان نسبت به آن بسیار مهم است (شعبانی و شارع پور،1400: 16). کیفیت یکی از مفاهیم محوری واصلی در حرفه طراحی شهری بهحساب میآید. در بیان اهمیت رشد کیفی فضای شهری میتوان به این موضوع اشاره نمود که درواقعدر واقع کیفیت یک فضا بخشی از کیفیت زندگی محسوب میشود (علیمردانی و همکاران، 1394: 7)؛. لذابنابراین، اهمیت این موضوع بخش زیادی از مطالعات را بهسوی منظر خیابانهای شهری سوق داده است. خیابانها خیابان ها فضایی برای منظرسازی شهری، چارچوبی برای طراحی شهری و زمینهساز تاریخ و نمادگرایی در شهرها هستند (صالحی و همکاران، 1394).
شهرهای قدیمی ایران، فضاهای مشترک مهمی بهمثابه فضاهای رابطه و صحنههای زندگی اجتماعی داشتند و خیابان نیز یکی از این فضاها بود؛ . اما گسترش بیسابقه شهرها، تغییرات گسترده فرهنگی و اجتماعی و غلبه فناوریهای نوین بهویژه اتومبیل، چهره و ماهیت و عملکرد فضاهای عمومی را کاملاً تغییر داده است. آنچه در این شهرها لازم است توجه و تعهدی مشابه با گذشته است تا عرصه عمومی شهرهای نوین را نیز باعلاقه و جدیت بسازیم ، تا نقشی مؤثر در سلامت جامعه شهری و در ایجاد انسجام و......... داشته باشند (مدنیپور، 1394؛ به نقل از گِل و اسوار، 1394)؛ . بنابراین میتوان گفت کیفیت فضای عمومی شهرها رابطهای مستقیم با سلامت جامعه شهری دارد. این رابطهای میان علت و معلول نیست و به معنای تفکر جبری درباره فضا نیست (مدنیپور، 1394؛ به نقل از گِل و اسوار، 1394). ازاینجهت میتوان به این مهم اشاره کرد که شالوده تعاملات اجتماعی بهعنوان مصداقی از سلامت جامعه شهری، اخلاق است چراکه اخلاق بنیان روابط و تعاملات اجتماعی است (چان، 2019)؛ . اما سؤال کلیدی در این زمینه آن است که اساساً اخلاق در فضاهای عمومی شهر به چه معنا است؟ نکته قابلتأمل این است که در زبان و متون فارسی واژه اخلاق بیشتر در یک معنا کاربرد دارد و این در حالی است که در فرهنگ و متون مغرب زمین واژه اخلاق در دو معنا متفاوت (مورال5 و اتیکس) به کار میرود. برخلاف اتیکس، واژه مورال بهندرت بهصورت حرفهای مورد بررسی قرار میگیرد.
نخستین سؤالی که با استماع این دو واژه به ذهن آدمی متبادر میشود این است که چه تفاوتی بین واژگان مورال و اتیکس وجود دارد؟ پاسخ این است که در زبان فارسی، واژه اتیکس به علم اخلاق، اخلاقیات و اخلاق عملی- کاربردی ترجمه شده است.
در باب تفاوت این دو باید متذکر شد «اخلاق میتواند هم در سطح خصوصی وجود داشته باشد و هم در حوزه عمومی. آنجا که وجه عمومی پیدا کند اتیک میشود و آنجا که خصوصی میشود مورال میشود. آنجا که به منش فردی است خصوصی میشود و آنجا که بایدها و نبایدهایی است که در زندگی جمعی مطرح است اخلاق میشود» (منوچهری، 1383: 37). همچنین باید گفت در روانشناسی واژه مورال به معنای خلقوخو که منشأ جسمانی و یادگیری دارد، استمیباشد؛ اما اتیک را یک سری قوانین و قواعد حاکم بر رفتار میداند؛ یعنی رفتاری که جنبه اجتماعی پیداکرده و در ارتباط با فرد دیگری است. به عبارتی اتیک، رفتار اجتماعی را مطرح میسازد (ثقهالاسلامثقه الاسلام و همکاران، 1387)؛ لذا میتوان گفت مورال تمرکز بر اخلاق فردی و ویژگیها و باورهای شخصی داشته و اتیک در مقابل مورال به ابعاد جمعی روابط بشری توجه دارد. اینگونه از اخلاق متوجه هنجارهای اجتماعی است (اداره کل پژوهشهای اسلامی رسانه، 1391).
اخلاق حیطه بایدونبایدهاست و هر جامعه این بایدونبایدهایش را از نظام ارزشی خود میگیرد. وظایف و تکالیف و حقوق اگر توسط مردم و طراحان مدنظر قرار بگیرد جامعه بهسوی اخلاقی شدن حرکت خواهد کرد. متأسفانه امروزه در جامعه ما توجه به این مسائل اندک استمیباشد. این درحالیکه است که در سال 1385 شعار (تهران شهر اخلاق) از جانب شهرداری تهران مطرح گردید (گردید(شکورنیاز،1389).
درنهایت، برای فهم عمیق این موضوع، میتوان این سؤال را مطرح کرد که چگونه شهری، اخلاقی را شکل میدهد؟ بدین معنا که شهر در چه حالت فیزیکی و ویژگیهای طراحیشده این ظرفیت علمی و قابلیت عملی را پیدا میکند که اخلاق را شکل دهد؟ و در مقابل اخلاق چگونه روابط و واقعیات شهری را آشکار میکند که اغلب نادیده گرفته میشوند؟ (چان، 2019).
اخلاق شهری به این صورت تعریفشده است: اخلاق عمومی که زمینه اخلاقی را برای ارزشهای مدنی فراهم میکند تا در شکل شهری گنجانده شود (کانیف، 2006: 80)؛ که «این شکل شهری میتواند نشاندهنده اخلاق یک جامعه باشد»(همان:4).
عوامل و شرایط و متغیرهای فراوانی در شکلدهی اخلاق عمومی شهری مؤثر هستند که ازجمله مهمترین آنها فضای کالبدی و فیزیکی شهرهاست. به همین دلیل نقش معماری در ارتباط با سؤال فوق، بسیار پررنگ و جدی است؛ چون «معماری میتواند به یک بیماری اجتماعی و مسئولیت محیطی تبدیل شود» (چان،2013: 97).
بدین منظور «منظور«ابعاد اخلاقی فضاها و محیطهای شهری میتواند امروز بیشازپیش کانون توجه برنامه ریزان شهری، معمارانمعماران و ........ باشد ازاینجهت که این قبیل فضاها و محیطها از یک نقش تعیینکننده بر افراد و مسائل اخلاقی آنها برخوردارند» (شورچه، 1393: 94).
بنابراین میتوان مدعی شد که شهر اخلاقی یک چارچوب آرمانی متشکل از شاخصهای کلیدی است تا امروزه شهرها به شهرهایی بااخلاق ممتاز تبدیل شوند و به همین دلیل، میتوان آن را بسطی از گفتمان شکل شهر خوب6 تلقی کرد (تالن و الیس7، 2006؛ به نقل از چان، 2019: 12). از همه مهمتر، شهر اخلاقی ادعای اساسی دارد مبنی بر اینکه اخلاق مؤلفه اصلی تشکیلدهنده شهرهای موفق آینده است (چان،2019: 12).
این نکته کلیدی قابلذکر استمیباشد که اخلاقیات شهری درواقع وجه عملی مباحثات عدالت اجتماعی در شهر است. به دیگر سخن، یکی از گفتمانهای مطالعات شهری عصر جدید مباحثات عدالت اجتماعی در شهر و عملیاتی کردن آن است. در جهت تقویت دستیابی به شهر عدالت محور، طرفداران این گفتمان تغییرات شهری را در اخلاق جستجو کردهاند (امین8،2006 و مصطفوی9، 2017). درواقع، «از طریق این تغییر شهری اخلاقیات از یکشکل غیر فضایی معمول به یک حوزه عملیاتی تبدیل میشود که عمیقاً با فعالیت طراحی شهر درهمتنیده شده است» (چان، 2019: 10). در این راستا دیوید هاروی10 ازجمله نظریهپردازانی است که دریکی از مهمترین آثارش ((یعنی کتاب عدالت اجتماعی و شهر) به مسئله عدالت اجتماعی و طراحی شهری موسوم به شمول گرا پرداخته است (شکورنیاز،1389). این کتاب بهخوبی نشان میدهد که برای هاروی مفهوم فضا، یک مقوله هستی شناسانه نیست بلکه یک بعد اجتماعی است که عوامل انسانی را شکل میدهد و هم از آنان شکل میگیرد.
همچنین لازم به تذکر است «نقطه اشتراک و اتصال دو مفهوم فضا و عدالت اجتماعی، عدالت فضایی استمیباشد. فضا یک ساختار اجتماعی است که منعکسکننده حقایق اجتماعی بوده و بر روابط اجتماعی تأثیرگذار استمیباشد. ازاینرواز اینرو هم عدالت و هم بیعدالتی در فضا نمود مییابد» (رفیعیان و الوندیپور، 1394: 29-28).
به تعبیر سوجا، رشد شتابان شهرنشینی و توسعه فیزیکی شهرها در دهههای اخیر، موجب واقعیتهای چون قطبی شدن فضایی، ......... و نمود کالبدی این معضلات چون دسترسی نابرابر به سرمایههای شهری شده است. ازاینرو مهمترین رسالت متخصصان و حرفهمندان شهری، کاهش این نابرابری و از بین بردن تضاد در دسترسی به سرمایههای شهری برای ساکنان و گروههای مختلف اجتماعی است. در همین راستا بحث عدالت فضایی مطرح میشود. عدالت فضایی بهعنوان ابزاری هنجاری در تحقق عدالت در مقیاس شهری هدف نهایی بسیاری از سیاستهای برنامهریزی فضایی است (سوجا11، 2009: 2؛ به نقل از الوندیپور و داداشپور،1397: 70).
بر اساس سنجش میزان اتفاقات و حوادث رخداده در بافت شهری، تهران را میتوان بهعنوان شهری پرمخاطره موردتوجه قرارداد (اهرابیان صدر، 1396: 20).
شهر تهران، به علت رشد بیشازحد کالبدی و نبود برنامهریزی صحیح و اعمال برخی سیاستها و روشهای غیراصولی در مواجهه با خیابانها و نادیده گرفتن نقش اصلی آن در ایجاد محیطی برای تعاملات اجتماعی این فضای شهری دچار معضلات و مسائل عمیقتری شده است (اخوان و همکاران، 1397) که پیامد آن نزاعها و درگیریهای خیابانی و ناهنجاریهای رفتاری است که میتوان از اخلاقیات شهری سخن گفت.
بنابراین، میتوانیم نسبت وثیقی فیمابین مهندسی و عناصر کالبدی خیابانهای مناطق مختلف شهر تهران با بروز حوادث اجتماعی بیابیم (که فهم و ارزیابی آن بهمثابه یک ساختار اجتماعی- فضایی الزامات خاصی را برای مداخله ایجاد مینماید). در این راستا، محقق پژوهش حاضر در پی آن است که مشخص نمایند از میان عوامل مهم تأثیرگذار در اخلاقیات شهر، نقش و سهم متغیر کیفیت منظر خیابان در اخلاقیات شهری تا چه اندازه است و همچنین تعیین نماید که این تأثیرگذاری در مناطق مختلف شهر تهران چگونه استمیباشد؟ تا درنتیجه این بررسی بتوان تحلیلی از عدالت فضایی در شهر تهران را ارائه دهد.
در ضمن ازنظر جنبههای نوآورانه و بدیعی بودن این پژوهش میتوان یادآور شد: این پژوهش سعی دارد تا حلقه اتصال نظرات جین جیکوبز، یان گِل، دیوید هاروی و ادوارد سوجا باشد و ازاینجهتاز اینجهت به بسط نظری و ارتباط مفاهیم کلیدی این نظریهپردازان (نظم فضایی و نظم اجتماعی)12 در بستر شهر ایرانی کمک نموده و موجب توسعه و تسری آن به مطالعات دانشگاهی شود.
پیشینه تحقیق
معرفی پیشینههای داخلی و خارجی
جدول 1جدول1: چکیده «" پژوهشهای داخلی» "
یافتهها | متغیرهای کلیدی | روش تحقیق | چهارچوب (نظری/ مفهومی) | پژوهشگر، سال و عنوان | ||
رابطه نزدیکی میان محیط کالبدی و بصری و میزان اخلاق محور بودن خیابان وجود دارد و نتایج حاکی از آن بوده که |
Ø اخلاق و رفتار شهری Ø معیارهای کالبدی و بصری
| - روش مورداستفاده در این پژوهش |
خیابان شهری در قالب مبانی دو مکتب کلاسیسیسم و رمانتیسم و ... |
سلیمانی و همکاران (1396) « | مقاله | |
هدف تحقیق بازشناسی بعد اخلاقی طراحی شهری و مفهومسازی آن به کمک اصولی بوده که نظریهپردازان مطرح کردند؛ به عبارتی ارائه اصول و راهکارهایی که در جنبه ماهوی و رویهای و در زمینه اجتماعی اکولوژیک بتواند در طراحی محیط شهری تهران پاسخگو و قابلتعمیم باشد. |
Ø اخلاق Ø طراحی شهری
|
مطالعات میدانی، اینترنتی و کتابخانهای
|
گیدیون گولانی (
|
شکورنیاز (1389) « | پایاننامه | |
خیابانها بخش مهمی از فضای عمومی در مناطق شهری را نشان میدهند که نیازهای اجتماعی فراغتی ما را برآورده میکنند. بزرگترین مزیت خیابانهای تجاری: کسبوکارهای مختلف (در سطح محله)، توانایی آنها برای حمایت از تعاملات اجتماعی است. |
Ø خیابان Ø تعاملات اجتماعی
|
- روش مورداستفاده - نمونه |
به اشخاصی همچون چون جیکوبز، اپلیارد | مهتا (2009) « | مقاله | |
- - کتاب اقتصاد شهرها - کتاب نظام بقا |
Ø اخلاقیات Ø شهرها
اخخخ |
تحلیل ثانویه 5 |
جین جیکوبز
|
گلایسر (2000) « | مقاله |
جدول 2جدول2: چکیده " «تألیفات خارجی»
نتایج مهم | مفاهیم کلیدی | موضوع کلی موردبحث و بخشها / فصول | نویسنده، سال و عنوان |
در پاسخ به سؤال (چگونه شهری اخلاقی را شکل میدهد؟) نویسنده معتقد است که اخلاقیات شهری لازم است؛ |
Ø اخلاق شهری |
کتاب در هفت فصل تدوینشده و بهنوعی نخستین مطالعه نظاممند شهر (از دیدگاه اخلاقی) است. | چان |
سوجا متأثر از لوفور و هاروی و نقد دیدگاههایشان و با در نظر گرفتن دیدگاهها و ایدههای اولیه بیانشده توسط فوکو (هتروتوپیا) قصد دارد یک نظریه فضایی از عدالت را بسازد. در جستجوی عدالت فضایی، تلاشی برای تشویق محققان به اتخاذ این دیدگاه فضایی بهعنوان یک رویکرد اصلاحی در برابر رویکرد غالب اجتماعی- تاریخی در علوم اجتماعی است. | Ø عدالت اجتماعی Ø فضا Ø عدالت فضایی | ادوارد سوجا دریکی از مهمترین آثارش به نام (در جستجوی عدالت فضایی) با مروری بر ادبیات وسیع مفهوم عدالت، ارتباط آن را با مفهوم فضا نشان میدهد؛ ( |
سوجا (2010) « |
هر استراتژی کلی برای مقابله با سیستم |
Ø عدالت اجتماعی Ø فضا | کتاب در |
هاروی (2009) « |
اثر مهم جیکوبز نقدی جدی به ارتدکس برنامهریزی |
Ø چشمان ناظر بر خیابان Ø توده حیاتی
| کتاب در چهار بخش و بیستودو فصل تدوینشده است. مهمترین نکته محوری کتاب آن است که نقد جدی را بر سیاستهای نوسازی شهری در سالهای 1950 وارد میکند که در این راستا میتوان گفت: نگاه بینرشتهای دارد و حاصل مشاهدات تجربی نویسنده است. | جیکوبز (1961)«
|
در جمعبندیجمع بندی ادبیات تحقیق باید گفت، بررسی فعالیتهای علمی انجام شده در قالب پژوهشهای مرتبط داخلی حکایت از آن دارد که اکثر فعالیتهایفعالیت های علمی موردنظر بهطور غیرمستقیم به موضوع تحقیق حاضر مربوط استمیباشد به این دلیل کهکه، بیشتر پژوهش گران با رویکردی تفسیری پیرامون ارتباط رفتار، اخلاق و نقش کیفیت فضاهای شهری و ارتباط هر یک از آنها پرداختهاند. بهطورکلی میتوان گفت، حوزه موضوعی مورد بحث این مطالعه ازلحاظ کارهای تجربی و تحقیقات میدانی چندان غنی نیستنمیباشد؛ بهویژه مفهوم کلیدی این تحقیق، یعنی عدالت فضایی که در ادبیات مطالعات شهری ایران با مفاهیم اصلی تحقیق ارتباط علمی و عملی پیدا نشده است. در مورد فعالیتهای علمی انجام شده خارجی باید یادآور شد کهکه، در باب مطالعات رفتاری فضاهای عمومی باز هرچند تألیفات و پژوهشهای مختلفی انجامشده است14 اما هیچکدام در راستای هدف اصلی این تحقیق نبودهاند لذا سعی شده که به تحقیقات و تألیفات نزدیکتر به موضوع تحقیق اشاره شود؛ همانطور که چکیده فعالیتهایفعالیت های علمی انجام شده نشان میدهد عمده فعالیتهای مرور شده مربوط به تألیفات نظریهپردازانی چون جیکوبز (منظر خیابان و اخلاق / رفتار اجتماعی) گِل (فعالیتهای بیرونی فضاهای شهری) هاروی و سوجا (عدالت فضایی) است. نظر به اینکه پژوهشگر هیچ پژوهشی در این بخش در فهم چگونگی ارتباط وثیق بین مفاهیم کلیدی و بنیادی تحقیق حاضر، نظیر مفاهیمی چون اخلاقیات شهری، منظر خیابان، فعالیتهای بیرونی و عدالت فضایی نیافته است؛ بنابراین به نظر میرسد چشمانداز نظری تلفیقی این چهار نظریهپرداز یعنی جین جیکوبز، یانیان گِل، دیوید هاروی و ادوارد سوجا، وجه تمایز جدی این تحقیق با سایر پژوهشهای (خارجی و نیز داخلی) انجامشده است. هرچند برای ارزیابی و اهمیت حیطه موضوعی این تحقیق یعنی فهم خیابان بهعنوان یک ساختار اجتماعی- فضایی؛ نیازمند توسعه مباحث نظری و مفهومسازی کاربردی و انجام پژوهشهای بیشتری هستیممیباشیم؛ اما میتوان از همین فعالیتهایفعالیت های تألیفی و پژوهشی انجامشده نیز در تدوین سرفصلهای راهبردی بهعنوان راهنمای طراحی شهری معطوف به اخلاق (با تأکید بر خیابان) بهره برد؛ . بنابراین با استنتاج از یافتههای تألیفی و پژوهشی داخلی و خارجی صورت گرفته به طرح کلیاتی برای تدوین سیاستهای راهبردی در راستای شهر اخلاق محور پرداختهشده است که در قالب شکل زیر نشان دادهشده است.
شکل 1: راهنمای طراحی شهری معطوف به اخلاق (با تأکید بر خیابان)
مبانی نظری
جین جیکوبز و یان گل: اخلاق و فضای شهری (با تأکیدتاکید بر منظر خیابان)
جیکوبز ظرفیتهای واقعی شهرنشینی را از طریق عنصری به نام خیابان نشان داده و تفسیر اجتماعی از آن ارائه مینماید؛ بدین معنا که از خوانندگان خود میخواهد که به خیابان بروند و پیادهروی کنند؛ چراکه ازنظر او این خیابانها هستند که میتوانند یک شهر را تغییر دهند (دهند(پرونی15،2018: 2).
خیابانهای یک شهر فشارسنجهایی برای کیفیت فضای عمومی شهر هستند. اگر ما با خیابانها درست رفتار کنیم، میتوانیم بهطورکلی با شهر بهعنوان یک کل درست رفتار کنیم- و بهاینترتیب و مهمتر از همه میتوانیم با ساکنان آن درست رفتار کنیم (جیکوبز،1993: 314؛ به نقل از مهتا16، 1398: 38).
ازنظر جیکوبز (مطابق شکل ذیل) خیابانها مهمترین و مؤثرترین فضاهای شهری بهحساب میآیند که در مالکیت عموم بوده و توسط اقشار مختلف مردم استفاده میشوند (بحرینی،1395).
شکل 2شکل2: تأکید جیکوبز بر خیابان، بهعنوان مؤثرترین فضای شهری
با توجه به موارد مشروحه که پیشازاینپیش از این بدان اشاره شد، به اعتقاد جیکوبز (1961) شهر را میتوان با خیابانهایش شناخت؛ همچنین گِل (1987) بر این نکته تأکید دارد که بهبود کیفیت فضاهای عمومی شهری، بر فعالیت روزمره و اجتماعی شهروندان تأثیر مستقیم دارد و این تأثیر را میتوان در معابر پیادهروها دید (محمدپور زرندی و امینیان، 1394: 8-7).
جیکوبز بر لزوم سرزندگی فضاهای شهری در خیابان تأکید نموده و معتقد است که خیابان در بهبود رفتار شهروندی مؤثر است (گِل ، 1987؛ به نقل از بختیار نصرآبادی و همکاران، 1390). در این خصوص، به حدی نظرات جیکوبز موردتوجه قرارگرفته است (بلوکهای شهری و پیادهروها، مغازهها، ترافیک خودرو و پارکینگ و..........) که امروزه شهرهایی با پیشینه طراحی و برنامهریزی شهری مدرن بیروح، در سطوح مختلف به چالش کشیده میشوند (چان،2019: 111)؛ با توجه به اهمیت این موضوع، عناصر شاخص و قابلتعریف در مبحث طراحی خیابان شهری (برای برآورد کیفیت) ارزیابی خواهند شد. در این رابطه لازم به ذکر است، برخی ویژگیهای کیفی خیابانها (بدترین و بهترین) همچون تحت سلطه ازدحام ترافیک یا هماهنگی ترافیک سواره و پیاده، احساس ناامنی یا امن و با نورپردازی خوب عدم دسترسی (برای عابر پیاده و سواره) و قابلدسترس (برای عابر پیاده و سواره) و غیرهوغیره اگرچه به طریقی به طراحی و آرایش اولیه خیابان مربوط است، همه اینها شاید با شدت بیشتری با نحوه نگهداری از خیابانها پس از ساخت اولیه آنها ارتباط دارند. لذا، برای ارزیابی جامعتری از وضعیت خیابانها (در بحث کیفیت) مفهوم منظر خیابان موردتوجه است.
شاید یکی از موجزترین و درعینحال دقیقترین عباراتی که در وصف اهمیت خیابان و منظر شهری ارائهشده است گفته جین جیکوبز باشد. او میگوید: وقتی به شهر میاندیشد، چه چیز به خاطر خواهد آمد؟ خیابانهای آن. هنگامیکه خیابانهای شهر زیبا و جالب باشد، آن شهر سرزنده و زمانی که خیابانهای شهر زشت و خستهکننده باشد، آن شهر ملالآور به خاطر آورده خواهد شد. اساساً منظر شهری سطح تماس انسان و پدیده شهر است (گلکار، 1385: 39-38).
منظر پدیدهای است که بهواسطه ادراکمان از محیط و تفسیر ذهن، توأمان حاصل میشود؛ درواقع منظر، پدیدهای است عینی- ذهنی (ماهان و منصوری، 1396: 26)؛ . اما «منظر خیابان محیطی است که فرد در حین عبور از خیابان میبیند و تجربه میکند، بنابراین مفهومی فراگیرتر از منظرسازی و جنبههای مربوط به طراحی خیابان یا مفاهیم منظر شهری است و علاوه بر آن مسائل مربوط به نگهداری و جنبههای مدیریتی را نیز دربرمی گیرد» (کارمونا و همکاران،1396: 147-145).
میدانیم که در روزگار ما، مشکلات شهری بهطور فزایندهای جنبه اخلاقی پیدا نموده است، لذا ضرورت ایجاب مینماید که یک دیدگاه ویژه اخلاقی گستردهای را در اختیار داشته باشیم ، که این مهم متضمن استفاده از دیدگاه اخلاقی جیکوبز (در باب خیابان) استمیباشد (کیدر17، 2008).
خیابانها بهعنوان مهمترین فضاهای شهری در نوع زندگی، رفتار و تغییرات اجتماعی اهمیت به سزایی دارند. متأسفانه در کشور ما علیرغم اینکه فضای خیابان، کانون بیشترین ناهنجاری رفتاری بوده، ولی کمتر توانسته زمینههای مناسب سازماندهی نیازها و الگوهای هنجاری- رفتاری مخاطبان خود را فراهم آورد (لطیفی و سجادزاده، 1394؛ به نقل از سلیمانی و همکاران، 1397: 50). به دیگر سخن، با توجه به اینکه بیشترین ناهنجاریهای رفتاری در فضاهای عمومی شهری ازجمله خیابانها بروز مییابد و این فضاها بهندرت زمینههای مناسب را برای سازماندهی الگوهای اخلاقی و رفتاری لازم برای مخاطبان خود فراهم آوردهاند، طراحی فضاهای مناسب برای مدیریت اخلاق و رفتار از مباحث مهم طراحی شهری است. الگوهای طراحی خیابان بهویژه معیارهای کالبدی ازجمله این موارد است که باید به آنها توجه شود. این مسئله بهویژه در ایران (بهویژه کلانشهر تهران) با توجه به شهرنشینی شدید در دهههای اخیر اهمیت فراوانی دارد (سلیمانی و همکاران، 1396: 292-291).
دیوید هاروی و ادوارد سوجا: فضا و عدالت اجتماعی و نابرابریهاینابرابری های منطقهایمنطقه ای (عدالت فضایی)
در دهه 1970، هاروی با انتشار مقالاتی به بحث عدالت اجتماعی پرداخت که مهمترین آن کتاب «"عدالت اجتماعی و شهر»" است. «این اثر، اولین کتاب هاروی در زمینه پیریزی بنیانهای نظری شهرشناسی است» (افروغ، 1377: 140-139)؛ و. و «یکی از بینظیرترین دستاوردهای علوم اجتماعی اخیر است» (گریر18،1980: 604). هاروی نخستین کسی است که بحث عدالت اجتماعی در فضا را در این کتاب مطرح نمود (افروز و همکاران،1396: 56). تا سال 1990 بیشتر ادبیات شهری موجود، بهصورت ضمنی بهنقدبه نقد بیعدالتی پرداختند. درواقع تنها دیوید هاروی بود که از واژه عدالت در انجام مطالعات و بررسیهای خود بهره جست. (هاروی و پاتر19، 2009؛ فاینستاین، 1395: 179).
موضوع عدالت در اکثر اوقات این ظرفیت را دارا بوده است که در حوزه مباحث بنیادی علوم اجتماعی بهعنوان یکی از مسائل بحثبرانگیز و قابلتأمل تلقی شود (ساندل20، 2009). در همین راستا در طی دهههای اخیر، موضوع عدالت اجتماعی بهعنوان یکی از مهمترین برآیندهای کاوشهای علمی و عملی محققان حوزه عدالت مطرح بوده است.
از نظر هاروی، «فضا به آن سادگی که فیزیکدانان و فلاسفه علوم مطرح کردهاند نیست. اگر بخواهیم فضا را بشناسیم، باید معنای نمادین و تأثیر پیچیده آن را در رفتار آدمی از مجرای شناخت در نظر بگیریم. لذا مسئله فضا از چنان اهمیتی برخوردار است که نمیتوان آن را منحصراً بر عهده جغرافیدانان گذارد. نظریهپردازان اجتماعی از تمامی گرایشها و نظریهها میباید آن را جدی بگیرند» (هاروی،1382: 51 و 19). چونکه «فضا باید ازلحاظ اجتماعی ساخته شود. فضا نمیتواند مستقل از فعالیت انسان وجود داشته باشد؛ بدین معنا که توسط روابط اجتماعی افراد درون و خارج از آن، از طریق شیوههای استفاده از آن و تصور آن تولید میشود. لذا میتوان گفت: فضا موجودیت فیزیکی صرف نیست بلکه یک ساختار اجتماعی است» (لوپتون21، 2009: 112).
بنابراین، یک چنین رویکردی نسبت به فضا سبب شده کهکه، «دغدغه اصلی هاروی در کتاب عدالت اجتماعی و شهر آن شود که دو حالت ظاهراً سازشناپذیر فرآیند تحلیل اجتماعی و شکل فضایی را ادغام کند» (کاکس22،1976: 333).
در این راستا، «از نکات موردتوجه هاروی کمک به مصالح عمومی استمیباشد. تخصیص منابع به یک منطقه بر مناطق دیگر اثر میگذارد. در واقع میتوان با پیریزی یک سیستم فضایی جدید ضرایب فعلی فزایندگی منطقهای را سامان داد یا با تأثیرگذاری فعلی اثرات نامناسب قبلی را تعدیل نمود» (جاجرمی و کلته،1384: 92-91).
ادوارد سوجا دریکی از مهمترین آثارش تحت عنوان «"در جستجوی عدالت فضایی»" به دنبال اصطلاح و یا عبارت عدالت فضایی است و بهطور کامل تشریح میکند که چگونه این موضوع تنها در طول ده سال گذشته به یک موضوع موردبحث تبدیلشده است (سوجا،2010).
عدالت فضایی طبق ایدهای که از عدالت اجتماعی گرفتهشده به این معناست که باید ساکنین در هرجایی زندگی میکنند، بهطور برابر با آنها رفتار شود (تسون و همکاران23، 2005؛ 425؛ به نقل از علوی و احمدی، 1393: 72).
عدالت فضایی ارتباطدهنده عدالت اجتماعی و فضا است. در نتیجه هم عدالت و هم بیعدالتی در فضا نمایان میشود. عدالت و بیعدالتی فضایی بر جنبههای جغرافیایی یا فضایی عدالت تأکید دارد و شامل توزیع منصفانه و متساوی منابع و فرصتها در فضای اجتماعی است (سوجا،2006: 2؛ به نقل از علوی و احمدی، 1393: 72).
فضای شهری ایجادشده در تهران یک محصول اجتماعی است که مناسبات متعددی بر کیفیت بخشها و محلههای مختلفش سایه انداختهاند و چنانکه میدانیم، جنبههای ناخوشایند این مناسبات به سود حیات جمعی شهری نبوده است و در عمل تراکم عظیمی از نارضایتی را در خود جا داده است (ایمانی جاجرمی، 1387:131؛ به نقل از اهرابیان صدر،1396: 20).
عدالت فضایی بهعنوان فصل مشترک فضا و عدالت اجتماعی و نابرابریهای منطقهای و دراینبیندراین بین توجه به عناصر مهمی چون شیوههای فضایی (منطقه بندی، مکان تسهیلات عمومی و.......) مباحث قابلتوجهی دارد با عنایت به اهمیت موقعیت جغرافیایی خیابانهایخیابان های هر یک از مناطق در این مطالعه، چشماندازچشم انداز نظری دیوید هاروی و ادوارد سوجا میتواند تکمیلکننده موضوع موردبحث پژوهش حاضر (بهویژه در مورد کلانشهر تهران) باشد.
روششناسیروش شناسی تحقیق
روش انجام طرح پژوهش حاضر، ترکیبی، از نوع اکتشافی متوالی آن است. این طرح برای شناخت پدیده، با دادههای کیفی شروع میشود و سپس در مرحله ثانویه بهصورت کمّی مورد سنجش قرار میگیرد. در مرحله اول (روش کیفی) از تحلیل مشاهدهایمشاهده ای و تحلیل محتوا استفادهشده است؛ مرحله دوم پژوهش (روش کمی) به روش پیمایشی انجامشده است.
جدول 3: روششناسیروش شناسی تحقیق
مرحله اول: کیفی | مرحله دوم: کمی |
بخش اول/ تحلیل مشاهدهای | جمعیت آماری: جامعه آماری این پژوهش، شامل شهروندان ساکنین محلات شهر تهران ( |
میدان تحقیق ( نمونهگیری: روش نمونهگیری هدفمند و با حداکثر تنوع انجام گرفت؛ اشباح نظری در این پژوهش با بررسی 5 خیابان اصلی (شوش، ولیعصر، ولنجک آزادی و پیروزی) به دست آمد. | |
شیوه نمونهگیری مرحله اول (پیشآزمون): آمار و اطلاعات مربوط به جامعه آماری استخراجشده (آمارنامه شهر تهران،1398) و آزمون مقدماتی با نمونه 50 نفری در نقاط شهری گرفته شده است. مرحله دوم (برآورد حجم نمونه) | |
ابزار گردآوری دادهها (مشاهدهگر تام) و روش تحلیل ( نحوه انجام تحلیل: چارچوب شش مرحلهای براون و کلارک ( مرحله اول: آشنایی با دادهها. مرحله دوم ( 1. زیباشناختی: بر اساس نتایج، تم زیبایی و عناصر کالبدی آن عبارتاند از عناصر مصنوع، طبیعی و بصری. 2. فعالیتی و عملکردی: این تم اصلی دربرگیرنده سه تم فرعی، فعالیتی، حضور پذیری و عملکردی است. 3. معنایی و ادراکی: بر اساس تحلیل دادههای مشاهدهای این تم اصلی دلالت بر دوتم فرعی دارد که عبارتاند از حس مکان و تصویرپذیری. 4. زیستمحیطی: توجه به منظر خیابان از جنبه کالبدی (تم فرعی) و زیستمحیطی (تم اصلی) آن از دیگر نتایج تحلیل مشاهدهای است. 5. ساختاری: این تم دلالت بر مؤلفه دسترسی (تم فرعی) دارد. مرحله ششم (تحلیل نهایی): چارچوب نهایی حاصل از روابط بین تمهای اصلی و فرعی (پس از بررسی و اصلاح). | |
تصریح مفاهیم و سنجش متغیرها: - منظر خیابان: محیطی است که فرد در حین عبور از خیابان میبیند - اخلاقیات شهری: در مباحث شهرسازی و برنامهریزی شهری، اخلاق در بعد شهر سازان و شهروندان اخلاق محور مورد توجه است برای سنجش مؤلفه 2- سؤالاتی که در خصوص « 3- برای سنجش مؤلفهی سوم « برای سنجش مؤلفه گزینههای انتخابی پاسخگو بر مبنای طیف 5 درجهای بوده و دامنه نمرات آن از 0 تا 4 است. | |
ارزیابی کیفیت پژوهش: معیارهای قابلیت اعتماد/ اعتمادپذیری - باورپذیری: در این پژوهش باورپذیری در سه بخش ورودیهای پژوهش، تحلیلهای انجامشده در حین تحقق و یافتههای تحقیق مشخصشده است.- انتقالپذیری: توصیف تفضیلی همه جزئیات مرتبط با فرایند تحقیق متضمن انتقالپذیری آن خواهد بود. اطمینانپذیری: روشها و تصمیمهای مربوط به این پژوهش بهگونهای مستندسازی شده تا امکان رسیدگی سایر پژوهشگران فراهم شود.- تأیید | |
بخش دوم/ تحلیل محتوای کیفی (با رویکرد استقرایی) مراحل تحلیل: گام اول (مشخص کردن مسئله پژوهش): مسئله اصلی این بخش از پژوهش، استخراج کامل و جامع مقولات اخلاقیات شهری مبتنی بر حوادث و رخدادهای منتشره گام دوم ( گام سوم (تعریف و مشخص کردن متغیر): اخلاقیات شهری در مباحث شهرسازی و برنامهریزی شهری، اخلاق در بعد شهر سازان و شهروندان اخلاق محور موردتوجه هست که در مقوله دوم تأثیرات متقابل رفتار شهروندان و طراحی شهری (تبعیت عملکردها از فرم شهر در بروز رفتارها) موردتوجه بوده است (سلیمانی و اسدی، 1396: 48). گام چهارم: نمونهگیری گام پنجم: کدگذاری و مقولهبندی | |
اعتبار: روایی پرسشنامه پژوهش حاضر به کمک دو معیار روایی همگرا و واگرا که مختص مدلسازی معادلات ساختاری است، بررسی شد. مقدار متوسط واریانس استخراجشده برای متغیرهای این تحقیق (کیفیت منظر خیابان، 82/0 و اخلاقیات شهری بیرونی، 71/0) از مقدار حداقلی 5/0 بیشتر است که نشانگر روایی همگرایی مناسب متغیرها است. در بررسی روایی افتراقی متغیرها که بهعنوان روایی تقاطعی متغیرها هم یاد میشود، باید از جذر متوسط واریانس استخراجشده برای هر متغیر استفاده نمود. جذر واریانس استخراجشده پایایی: در این پژوهش برای سنجش پایایی ابزار تحقیق، از ضریب آلفای کرونباخ استفادهشده است؛ بدین ترتیب که پس از تنظیم پرسشنامه یک مرحله پیشآزمون مقدماتی با نمونه 50 نفری در نقاط شهری تکمیل و پایایی پرسشنامه از طریق سازگاری درونی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ انجام شد. مقدار آلفاء کرونباخ برای کیفیت منظر خیابان،96/0 و فعالیتهای | |
برای تجزیهوتحلیل | |
ارزیابی کیفیت پژوهش (معیار زاویهبندی): برای ارزیابی اعتبار این پژوهش از معیار زاویهبندی استفاده شده است. همچنین لازم به ذکر است که اعتبارسنجی این پژوهش از نوع زاویهبندی دادهای است. |
یافتههاییافته های تحقیق
- توصیف: توزیع ویژگیهای جمعیت نمونه برحسب مشخصات فردی
جدول 4: توزیع فراوانی و درصد ویژگیهای جمعیت نمونه برحسب مشخصات فردی
متغیرهای جمعیت شناختی | تعداد | درصد | |
جنسیت | زن | 135 | 7/44 |
مرد | 167 | 3/55 | |
جمع کل | 302 | 100 | |
وضعیت تأهل | متأهل | 169 | 56 |
مجرد | 123 | 7/40 | |
طلاق گرفته | 4 | 3/1 | |
همسر فوت کرده | 2 | 7/0 | |
سایر | 4 | 3/1 | |
جمع کل | 302 | 100 | |
وضعیت فعالیت | بیکار | 23 | 6/7 |
خانهدار | 31 | 3/10 | |
خوداشتغالی | 24 | 9/7 | |
دانشجو | 59 | 5/19 | |
درآمد بدون کار | 1 | 3/0 | |
شاغل بخش خصوصی | 87 | 8/28 | |
شاغل بخش دولتی و عمومی | 74 | 5/24 | |
طلبه | 3 | 1 | |
جمع کل | 302 | 100 | |
طبقه اجتماعی (ازلحاظ درآمد و وضعیت زندگی) | بالا | 4 | 3/1 |
پایین | 22 | 3/7 | |
متوسط به بالا | 149 | 3/49 | |
متوسط به پایین | 127 | 1/42 | |
جمع کل | 302 | 100 | |
گروه | 18-15 (نوجوانان) | 1 | 3/0 |
29-18 (جوانان) | 103 | 4/34 | |
59-30 (میانسالان) | 191 | 9/63 | |
بالای 60 سال (سالمندان) | 4 | 3/1 | |
جمع کل | 299 | 100 | |
تحصیلات | متوسطه | 7 | 3/2 |
دیپلم | 39 | 9/12 | |
فوقدیپلم | 26 | 6/8 | |
تحصیلات | لیسانس | 124 | 1/41 |
فوقلیسانس | 83 | 5/27 | |
دکتری | 20 | 6/6 | |
حوزوی | 3 | 1 | |
جمع کل | 302 | 100 | |
موقعیت جغرافیایی منطقه سکونت | شمال | 153 | 7/50 |
غرب | 20 | 6/6 | |
شرق | 21 | 7 | |
مرکز | 42 | 9/13 | |
جنوب | 66 | 9/21 | |
جمع کل | 302 | 100 |
از مجموع شهروندان موردمطالعه، 3/55 درصد (167 نفر) را مردان و 7/44 درصد (135 نفر) را زنان تشکیل دادهاند. دامنه سنی پاسخگویان 15 تا 72 سال و گروه سنی 59-30 (میانسالان) با 9/63 درصد و 29-18 سال (جوانان) با 4/34 درصد بیشترین تعداد پاسخگویان را تشکیل میدهند. میزان تحصیلات (لیسانس) با 1/41 درصد، (فوقلیسانس) با 5/27 درصد و (دیپلم) با 9/12 درصد به ترتیب بیشترین میزان را به خود اختصاص دادهاند. 56 درصد از پاسخگویان (متأهل) و 7/40 درصد (مجرد)، 3/1 درصد (طلاق گرفته)، 7/0 درصد (همسر فوت کرده) و 3/1 درصد گزینه (سایر) را انتخاب نمودند. بیشتر شهروندان ازلحاظ درآمد و وضعیت زندگی به ترتیب خود در طبقه اجتماعی (متوسط بالا) با 3/49 درصد و (متوسط به پایین) با 1/42 درصد قرار دادهاند. همچنین، بیشتر پاسخگویان با 8/28 درصد (شاغل بخش خصوصی) و 5/24 درصد (شاغل بخش دولتی و عمومی) معرفی کردهاند. نیمی از پاسخگویان (7/50 در صد) را شهروندان ساکن در مناطق شمال (غرب و شرق)، 6/6 درصد در مناطق غرب، 7 درصددرصد در مناطق شرق، 9/13 درصد در مناطق مرکز و 9/21 در صد از آنان را شهروندان ساکن در جنوب (غرب و شرق) تشکیل دادهاند. البته لازم به ذکر است که توزیع پاسخگویان برحسب موقعیت جغرافیایی منطقه سکونت، متناسب با جمعیت شهروندان در مناطق 22مناطق22 گانه (به تفکیک هر منطقه) شهر تهران بوده است و نمونهگیری با نسبت برابر صورت گرفته است.
تحلیل رگرسیونی
- مدل رگرسیونی اخلاقیات شهری بر اساس کیفیت منظر خیابان و متغیرهای کنترلی24
جدول 5جدول5: مدل رگرسیونی اخلاقیات شهری بر اساس کیفیت منظر خیابان و متغیرهای کنترلی
مدل |
B |
Beta |
T |
Sig | همبستگی | ||
مرتبه صفر | تفکیکی | نیمه تفکیکی | |||||
کیفیت منظر خیابان | 332/0 | 381/0 | 110/7 | 000/0 | 407/0 | 393/0 | 375/0 |
ضریب همبستگی چندگانه |
جدول 7جدول7، نشاندهندهی تأثیر کیفیت منظر خیابان بر اخلاقیات شهری با کنترل اثر متغیرهایی چون محدوده طرح ترافیک، جنسیت، سن، وضعیت تأهل، تحصیلات و طبقه اجتماعی ازلحاظ درآمد و وضعیت زندگی هست. همبستگی چندگانه (R) میان متغیرها معادل 47/0 استمیباشد. ضریب تعیین (2R) نشاندهندهی آن است که 22 درصد تغییرات اخلاقیات شهری توسط متغیر مستقل (با کنترل متغیرهای مذکور) تبیین میشود و 78 در صد باقیمانده متعلق به عوامل دیگری است که در این پژوهش مورد بررسی قرار نگرفته است. مقدار F محاسبهشده (708/11) در سطح معنیداری (000/0 = Sig)، نشان میدهد، مدل رگرسیونی با 99 در صد اطمینان، معنادار استمیباشد و متغیر مستقل توانسته متغیر وابسته را پیشبینی کنند. با توجه به مقدار t محاسبهشده متغیر کیفیت منظر خیابان در سطح (000/0 = Sig) معنادار استمیباشد. به ازای یک واحد تغییر در انحراف معیارِ کیفیت منظر خیابان بهاندازه 381/0 در انحراف معیارِ اخلاقیات شهری تغییر ایجاد میشود. بدین ترتیب ، میتوان پیشبینی کرد بالاترین میزان رعایت اخلاقیات شهری در میان شهروندانی است که ارزیابی مثبتتری از کیفیت خیابانها دارند.
همچنین درباره نقش متغیرهای کنترلی بر روابط میان متغیر مستقل و وابسته باید گفت، طبق دادههای جدول فوق همبستگی مرتبه صفر بین کیفیت منظر خیابان و اخلاقیات شهری 407/0 استمیباشد. با کنترل اثر متغیرهای زمینهای و متغیر محدوده طرح ترافیک بر کیفیت منظر خیابان و اخلاقیات شهری، میزان همبستگی به 393/0 رسیده است؛ بهعبارتدیگر در شرایطی که تأثیر سایر متغیرها را بر کیفیت منظر خیابان و اخلاقیات شهری کنترل میکنیم میزان همبستگی به 393/0 رسیده است؛ همچنین با کنترل اثر متغیرهای زمینهای و متغیر محدوده طرح ترافیک، فقط بر کیفیت منظر خیابان، میزان همبستگی به 375/0 رسیده است. لذا دراینبارهدر این باره میتوان گفت، با کنترل اثر متغیرهای زمینهای و متغیر محدوده طرح ترافیک، همبستگی تفکیکی و نیمه تفکیکی آن به 393/0 و 375/0 تقلیل یافته است و این امر نشان از اهمیت متغیر محدوده طرح ترافیک و متغیرهای زمینهای در کنترل روابط میان متغیرهای اصلی پژوهش است.
- ضرایب تأثیر کیفیت منظر خیابان بر اخلاقیات شهری به تفکیک موقعیت جغرافیایی مناطق سکونت پاسخگویان
جدول 6جدول6: ضرایب تأثیر کیفیت منظر خیابان بر اخلاقیات شهری به تفکیک موقعیت جغرافیایی منطقه سکونت پاسخگویان
مدل | شمال (غرب و شرق) | غرب | شرق | مرکز
| جنوب (غرب و شرق) |
کیفیت منظر خیابان | **407/0 | 337 | **687/0 | 203 | 186/0 |
** به معنای سطح معناداری کمتر از ا 0ا0/0 معنادار است.
جدول 8جدول8، ضرایب تأثیر متغیر مستقل بر اخلاقیات شهری با کنترل متغیرهای زمینهای (جنسیت، سن، وضعیت تأهل، تحصیلات و طبقه اجتماعی ازلحاظاز لحاظ درآمد و وضعیت زندگی) و متغیر محدوده طرح ترافیک25 برحسببر حسب موقعیت جغرافیایی منطقه سکونت پاسخگویان استمیباشد. مقایسه ضرایب تأثیر استانداردشده متغیر مستقل برحسب منطقه نشان میدهد که در تبیین اخلاقیات شهری، سهم کیفیت خیابانهای مناطق شرق (687/0= Beta) و شمال تهران (407/0= Beta) بیشتر از سایر مناطق است که معنادار میباشند هستند (سطح 99/0)؛ مقایسه ضرایب نشاندهندهی تأثیر بیشتر کیفیت خیابانهای مناطق شرق نسبت به شمال تهران دارد.
5) جنوب |
شکل 3شکل3: نمایش فضایی فضایی" «عدالت فضایی» " شهر تهران
نتیجهگیری
شهر تهران ترکیبی از محلهها و خیابانهایخیابان های قدیمی و شهرکهایشهرک های جدید است که آنها را کنار هم میبینیم. اقشار مختلف اجتماعی و اقتصادی، فقیر و غنی در جوار هم هستند. «توجه به این فضا میتواند به برجسته کردن روابط فضایی (چالشهای موضوعی افراد مستقر در یک مکان) کمک نماید که به تعبیر سوجا از مزایای رویکرد فضایی به عدالت است» (لوسون26، 2011: 225)؛ و. و این مهم موضوعی است که نتایج پژوهش حاضر دلالت مبرهن بر آن دارد (شکل 4دارد(شکل4). بدان معنا کهکه، خیابانهای مناطق جنوب تهران بهمراتب وضعیت نامساعدتری دارند و از طرفی وضعیت اخلاقیات شهری نیز در این مناطق بهمراتببه مراتب نامطلوبتر از سایر مناطق شهر تهران است.
شکل 4شکل4: ضریب تأثیرتاثیر کیفیت منظر خیابان بر اخلاقیات شهری به تفکیک مناطق مختلف شهر تهران
باید متذکر شد، عدم رعایت اخلاقیات شهری در تهران معلول و متوجه ساختارهای نهفته در خود شهر است؛ که بهطور طبیعی ساختارهایی که یک شهروند را به غیر شهروند بدل مینماید نه اینکه متوجه مردمی باشند که هنوز به شهروند بدل نشدهاند» (کاظمی،1386)؛ همین ساختار نامطلوب، نابرابریهای فضایی در زمینه اخلاقی بین مناطق مختلف تهران را تشدید میکند که این موضوع در مناطق جنوب تهران، نمود بیشتری دارد.
در پاسخ به این سؤال که سیاستگذاران شهری باید چهکاری انجام دهند؟ به تعبیر دیوید هاروی، بهترین راه استفاده از نسخه کامل کتاب مرگ و زندگی شهرهای بزرگ آمریکایی (1961) در تدوین سیاستها و برنامهریزی شهری است؛ بهعبارت دیگر، باید زمینه آن زیباییشناسی که به تعبیر جین جیکوبز مبتنی بر یک نظم اجتماعی است را فراهم آوریم (هاروی، 1992: 592). به دیگر سخن آنچه اهمیت دارد «نظمی فضایی است که نماینده و ضامن یک نظم اجتماعی به شمار میآید» (جانین27،1993: 61؛ به نقل از آتشین بار و همکاران،1391: 98).
توصیههای کاربردی و سیاستی (کلان و خرد)
- اخلاق در طراحی شهری
از بحثبرانگیزترین موضوعات دهههای اخیر در مطالعات شهری، بحث اخلاقیات طراحی28 است؛ چون «"طراحی شهری29 بهطورجدی یک فرآیند اخلاقی است»" (دون و پل30، 2004: 461). اخلاقیات طراحی، مطالعه نظاممند مفاهیم اخلاقی در طراحی شهری است (چان،2018: 186). نتایج حاصل از فرا تحلیل مطالعات صورت گرفته در حوزه روند شهرنشینی شتابان (مهمترین نمود آن یعنی کالایی شدن زمین) حاکی از آن است که (طراحی اخلاق محور) جایگاهی جدی در نظام طراحی شهری ایران ندارد (شعبانی و شارعپور، 1399). به همین منظور پیشنهاد میشود که نهادهای مسئول دولتی و غیردولتی در امر شهرسازی (بهویژه در مورد خیابان- جوهر اصلی فضاهای اجتماعی) این معنا را در دستور کار خود قرار داده و بخشی از کار خود را به این موضوع اختصاص دهند.
- طراحی شهری اخلاق محور و نظام دانشگاهی
برای درک ظرفیت اخلاق، هر طراح شهری باید به این سؤال کانتی در این خصوص پاسخ دهد که «"چهکاری باید در این زمینه انجام دهم؟»" (سامرویل31، 1994: 70). پاسخ به این سؤال بهخوبی نشان میدهد که طراح شهری مسئولیت اجتماعی مهمی دارد (کروفرد32،1991؛ ساینت33،2005: 8؛ تیل34،2009: 182). عدم توجه به این موضوع میتواند طراحی شهرها را به یک بیماری اجتماعی تبدیل نماید (چان،2013: 97). نمونه بارز آن، زایش مشکلات اجتماعی و بهتبع آن اخلاقی در خیابانهای کلانشهر تهران است.
بنا بر همین ضرورت، در کالجها و دانشگاههای غربی، موضوع اخلاق در حوزه مطالعات شهری آموزش داده میشود و از مهمترین واحدهای درسی به شمار میرود. درحالیکه در نظام دانشگاهی ما چنین برنامه درسی مشخصی وجود نداشته و به همین دلیل مشخصاً پیشنهاد میشود که بهمنظور احیای گفتمان طراحی اخلاق محور واحدهای تخصصی درسی برای واحدهای دانشگاهی لحاظ شود. البته در این زمینه تربیت استاد یا مدرس نیز از ضروریات برنامهریزی دانشگاهی است.35
- شهر عادل و شهروندان اخلاقی
همانطور که پیشازاین بدان اشارت رفت، در دوران معاصر به دلایل مختلف، توسعه و گسترش فضاهای شهری ضرورت جدی و غیرقابلاجتناب است. البته اگر این توسعه و گسترش شهری با بیبرنامگیبی برنامگی همراه گردد،«عمدهترین اثری که این تحولات در پی خواهد داشت، بههمریختگی فضایی و رشد نابسامان، توزیع ناعادلانه کاربریها نابرابری سرانهها و مکانیابیهای نامناسب و مطالعه نشده و به هم خوردن نظام توزیع خدمات شهری است که این امر بهنوعی در همه شهرهای ایران نیز به چشم میخورد» (بزی و عبدالهی پور حقیقی، 1392: 201). یکی از مهمترین تبعات و آسیبهای گسترش ناموزون شهر و شهرنشینی، ایجاد معضلات در تعاملات و روابط اجتماعی است که از منظر جامعهشناسی قابلطرح و بررسی است.
میدانیم که در دوران معاصر کلانشهرها به جد در حال گسترش بوده و بهتبع آن تاروپود روابط اجتماعی نیز دستخوش تحولات جدی شده است. پس در چنین شرایطی پیچیدگی زندگی شهری واقعیتی غیرقابلانکار است در واقع، امروزه مشکلات فرهنگی- اجتماعی در شهرها مطرح میشوند و یکی از این مشکلات اجتماعی چگونگی و نحوه تعاملات اجتماعی در فضاهای عمومی شهری است که نمونه بارز این تعاملات اجتماعی را میتوان در بروز اخلاق عمومی در زندگی شهری جستجو نمود که از منظر شیوههای فضایی (منطقه بندی، مکان تسهیلات عمومی و.........). میتواند موضوعی قابلتوجه و تأمل باشد؛ درحالیکه بررسیها نشان میدهد این موضوع کمتر موردتوجه پژوهش گران قرارگرفته و بازتابهای فضایی آن بهندرت مورد تدقیق علمی و علمی واقع شده است. همچنین این حوزه از مطالعات، ازلحاظ کارهای تجربی و میدانی (در ادبیات تحقیقی مطالعات شهری ایران) چندان غنی و عمیق نیستنمیباشد.
در چارچوب نگاهی نظاممند، مسیری کلیدی درزمینه دستیابی به توسعه شهری وجود دارد که این مسیر مبتنی بر ایدهها، نظریهها و رویکرد خلاقانهای است که از ذهن و دیدگاه شهروندان حاصلشده است. این طریق و مسیر معمولاً باید با نیازها و بافت بومی هر منطقه شهری تطبیق داده شده (مرکز مطالعات و برنامهریزی شهر تهران،1390) و «در این روش، دو راهکار اساسی برای دستیابی به عدالت اجتماعی در سطح منطقه قابلتوجه است: اول، توزیع درآمد باید به طریقی باشد که : الفالف) نیازهای جمعیت هر منطقه برآورده شود؛ بب) تخصیص منابع به طریقی صورت گیرد که ضرایب فزایندگی بین منطقهای به حداکثر برسد؛ ج) تخصیص منابع اضافی به طریقی باشد که در رفع مشکلات خاص ناشی از محیط اجتماعی و فیزیکی مؤثر واقع شود. دوم، سازوکارها (نهادی، سازمانی و.......) باید به طریقی باشد که دورنمای زندگی در مناطق محروم تا حد امکان بهتر شود. اگر این شرایط موجود باشد، آنگاه میتوان به یک توزیع عادلانه که از طریق عادلانه بهدستآمده است رسید»(هاروی،1382؛ 120-119).
همچنین، میتوان متذکر شد اگرچه بيش از یکصد سال از عمر برنامهريزي شهري نوين در ایران ميگذرد، ولي بیشتر تحولات و تغییرات شهری معطوف به شرایط و امکانات کالبدی نظیر ساخت بزرگراهها، ساختمانها و........ بوده است ولی اندیشه و تفکر برنامه گرا مشخصی در خصوص بعد اجتماعی فضای شهری کمتر موردعنایت و اهتمام قرار گرفته است. بدینجهت، به نظر پژوهشگر، کتاب در جستجوی عدالت فضایی ادوارد سوجا (2010) که بر جنبههای ساخت اجتماعی فضا تأکید دارد و به تعبیری راهنمای تولید اجتماعی فضا است، میتواند تحلیل کننده چالشهای تمایز و نابرابریهای فضایی در ایران امروز (بهویژه کلانشهر تهران) باشد.
منابع
- اخوان، آرمینارمین؛ صالحی، اسماعیل و طغیانی، شیرین (1397). ارزیابی تأثیر عوامل محیطی- کالبدی بر سرزندگی و کیفیت خیابانهای شهری. جغرافیا و پایداری محیط. دوره 8، شماره 27: 29-15.
- اداره کل پژوهشهای اسلامی رسانه (1391). اخلاق رسانه. فصلنامه بازتاب اندیشه. شماره 118: 12-7.
- افروز، مریم؛ طبیبیان، منوچهر و احمدی، بهمن (1396). سنجش عدالت فضایی بهمنظور دسترسی برابر به فرصتهای اجتماعی (نمونه مطالعه: بافت قدیم شهر یزد). مطالعه ساختار و کارکرد شهر. سال 4سال4، شماره 14شماره14: 74-53.
- الوندیپور، نینا و داداشپور، هاشم (1397) . فرافرا روش پژوهشهایپژوهش های مرتبط با عدالت فضایی در ایران با مقیاس شهری در بازه زمانی 1394-1383. پژوهشهایپژوهش های بومشناسیبوم شناسی شهری. دوره 2دوره2، شماره 18شماره18: 74-63.
- اهرابیان صدر، میثم (1396). مورد پژوهی نابرابری فضایی و مناسبات اجتماعی مرتبط با آن در شهر تهران (از 1250 تا 1357). رساله دکتری، گروه علوم اجتماعی ، دانشکده الهیات و علوم انسانی. دانشگاه شهید بهشتی.
- آتشینبار، محمد؛ منصوری، امیر و شیبانی، محمد. (1391). نظم، عنصر علمی در تحلیل علمی منظر خیابان. باغ نظر، دورهدوره 9، شماره 23شماره23: 102-93.
- آمارنامه شهر تهران (1398). سالنامه آماری شهر تهران. تهران: سازمان فناوری اطلاعات و ارتباطات شهرداری تهران.
- بحرینی، سید حسین (1395). تحلیل فضای شهری. انتشارات دانشگاه تهران.
- بختیار نصرآبادی، آمنه؛ بختیار نصرآبادی، حسنعلی و بختیار نصرآبادی، احمد (1390). تحلیلی بر فضای شهری مردمگرا و رابطه آن با رفتار شهروندی. جامعهشناسی کاربردی. دوره 22دوره22، شماره 3: 114-101.
- بزی، خدا رحم؛ عبدالهی پور حقیقی، ابوالفضل (1392). تحلیل پراکنش مکانی خدمات شهری بر مبنای خواست مردم (مطالعه موردی: شهر استهبان). جغرافیا و برنامهریزی محیطی. سال 24سال24، شماره 1شماره1: 214-201.
- ثقهالاسلامثقه الاسلام، طاهره؛ رضایی، امیدوار؛ خوشکار، علی و موسوی، مریمالسادات (1387). رشد اخلاق در انسان از دیدگاه دانشمندان اسلامی و روان شناسان جدید. اخلاق پزشکی. سال 2سال2، شماره 3: 156-141.
- جاجرمی، کاظم و کلته، ابراهیم (1384). شهر و عدالت اجتماعی (مطالعه موردی: گنبد قابوس). جغرافیایی سرزمین. سال 2سال2، شماره 6: 102-89.
- رفیعیان، مجتبی و الوندیپور، نینا (1394). مفهومپردازی اندیشه حق به شهر؛ در جستجوی مدلی مفهومی. جامعهشناسی ایران. دوره 16دوره16، شماره 2شماره2: 47-25.
- سلیمانی، علیرضا و اسدی، مریم (1396). روانشناسی محیطی (اخلاق، رفتار و طراحی شهری). ناشر: طحان.
- سلیمانی، علیرضا؛ آفتاب، احمد؛ اسدی عیسی کان، مریم و مجنونی، علی (1396). بررسی تأثیر طراحی شهری بر رفتار و اخلاق شهروندان (( مطالعه موردی: خیابانهای امام، مدرس و کاشانی)، پژوهشهای جغرافیای برنامهریزی شهری. دوره 5، شماره 2: 314- 289.
- سلیمانی، علیرضا؛ مرصوصی، نفیسه و فرامرزی، مهسا. (1397). تحلیلی بر تأثیرات طرح کالبدی بر رفتار شهروندان در فضای شهری (نمونه موردی: خیابان امام ارومیه). پژوهش و برنامهریزی شهری، دوره 9دوره9، شماره 33شماره33: 68-50.
- شعبانی، مریم؛ شارعپور، محمود (1391). اخلاقیات شهری: حلقه مفقوده گسترش شتابان شهرنشینی و توسعه نامتوازن کالبدی- فضایی شهرهای ایران معاصر (رویکردی فراتحلیل). چکیده مقالات همایش اخلاق و فرهنگ شهرنشینی.
- شعبانی، مریم ؛ شارعپور، محمود (1400) خیابان بهمثابهبه مثابه فضای اجتماعی: فراتحلیل کیفی پژوهشهایپژوهش های مرتبط با منظر شهری ایران دهه 90. پژوهشهایپژوهش های جامعهشناسیجامعه شناسی معاصر. سال 10سال10، شماره 19شماره19: 249-247.
- شکورنیاز، شیما (1389). اخلاق و طراحی شهری (نمونه موردی: راهنمای طراحی شهری اخلاق محور برای تهران). پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه شهید بهشتی.
- شورچه، محمود (1393). اخلاق در برنامهریزی و طراحی شهری. تهران: پرهام نقش.
- صابری فر، رستم (1397) . تاریخ شهرهای ایرانی- اسلامی. انتشارات دانشگاه پیام نور.
- صالحی، اسماعیل؛ ابوذری، شهرزاد و معرب، یاسر (1394). کیفیت منظر خیابانهای شهری و عوامل مؤثر بر ارتقاء آن. کنفرانس بینالمللی انسان، طراحی و مدیریت شهری، قابلدسترس در: سیویلیکا.
- علوی، علی و احمدی، فرزانه (1393). مدلسازی کمی دسترسی به پارکهای شهری با رویکرد عدالت فضایی. پارکهای منطقه 6 کلانشهر تهران. تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی. سال 14سال14، شماره 34شماره34: 88-70.
- علیمردانی، مسعود؛ مهدینژاد، جمالالدین و تفهمی و طلیعه (1394). رشد کیفی فضاهای شهری بهمنظور ارتقاء تعاملات اجتماعی (نمونه موردی خیابان احمدآباد مشهد). هنرهای کاربردی . دوره 4دوره4، شماره 7: 14- 5.
- فاینستاین، سوزان (1395). شهر عدالت محور. ترجمه نینا الوندپور. شهرسازی و معماری هفت شهر. دوره 4. شماره 54شماره54-53: 186-174.
- کارمونا، متیو؛ ماگالئس، کلودیودی و هاموند، لئو (1396). فضای عمومی «عمومی" ابعاد مدیریتی». مدیریتی"، ترجمه ایرج اسدی و مهدی عباسزاده، تهران: سمت.
- کاظمی، عباس (1386). ماشین، ترافیک و اخلاق شهروندی. قابلدسترس: وبلاگ شهروندی: درباره مسائل شهروندی.
- گِل، یان و بیگیت، اسوار (1394). بررسی زندگی فضای عمومی . ترجمه محمد سعید ایزدی، سمانه محمدی و سمانه خیبری، تهران: اول و آخر.
- گلکار، کوروش (1385). مفهوم منظر شهری. آبادی. دوره 8، شماره 53شماره53: 48-38.
- ماهان، امین و منصوری، امیر (1396). مفهوم منظر با تأکید بر صاحبنظران رشتههای مختلف. باغ نظر. سال 4سال4، شماره 47: 28-17.
- محمدپور زرندی، حسین و امینیان، ناصر (ناصر(1394). ارزیابی قابلیتهای بازآفرینی پیاده راههای گردشگری از منظر توسعه پایدار شهری (( مطالعه موردی: خیابان 15 خرداد تهران). اقتصاد و مدیریت شهری. سال 3. شماره 11: 21-1.
- مرکز مطالعات و برنامهریزی شهر تهران (1390). مسئلهیابی در مدیریت شهری. دانش شهر. شماره 33شماره33.
- منوچهری، عباس (1383). فلسفه و اخلاق، نامه فرهنگ، شماره 53: 49-35.
- مهتا، ویکاس (1398). خیابان: کاملترین نمونه فضای عمومی اجتماعی. ترجمه ژیلا خالدیان و آرمین پیاب. انتشارات آذرخش.
Amin, A. (2006). The Good City. Urban Studies, 43(5/6),1009-1023.
Banerjee, T., & Loukaitou-Sederis, A. (1992). Private Production of Downtown Public Open Spaces: Experiences of Los Angeles and San Francisco. (Los Angeles: University of Southern California, School of Urban and Regional Planning).
Braun,V., & Clarke, V.(2006). Using Thematic Analysis in Psychology. Qualitative Research in Sychology,3,77-101.
Canniffe, E. (2006). Urban Ethic: Design in the Contemporary City. New York: Routledge.
Carmona, M., Heath, T., Oc, T., & Tiesdell, S. (2003). Public Places—Urban Spaces: The Dimensions of Urban Design .Oxford: Architectural Press.
Chan, J. K. H. (2013). Teaching Ethics in Architecture: Contexts, Issues and Strategies. Journal of the NUS teaching academy. 3(3): 86-99.
Chan, J.K.H. (2019). Urban Ethics in the Anthropocene: The Moral Dimensions of Six Emerging Conditions in Contemporary Urbanism.UK: Palgrave.
Cooper Marcus, C., & Francis, M. (1998). People Places: Design Guidelines for Urban Open Space, 2nd edn. New York: Wiley.
Cox, K. R. (1976). Review of Social Justice in the City, by DAVID HARVEY. Baltimore: The Johns Hopkins University Press, 1973, 336 pp.Geographical Analysis, 8(3),333-337.
Devon, R., & Van de Poel, I. (2004). Design Ethics: The Social Ethics Paradigm. International Journal of Engineering Education, 20(3), 461-469.
Dornbush, D., & Gelb, P. (1977). High-Rise Impact on the Use of Parks and Plazas, in: D. Conway (Ed.) Human Response to Tall Buildings, pp. 112–130 (Stroudsburg, PA: Dowden, Hutchinson and Ross).
Fry, T. (2004). The Voice of Sustainment: Design Ethics as Futuring. Design Philosophy Papers. 2(2),145-156.
Gehl, J. (1987). Life Between Buildings, New York: Van Nostrand.
Glaeser, E. (2000). Cities and Ethics: An essay for Jane Jacobs, Journal of Urban Affairs, 22(4),473–493.
Greer, J.L. (1980). Review of Social Justice and the City by David Harvey. Ethics. 90(4): 604-607.
Harvey, D. (1992). Social Justice, Postmodernism and the City. International Journal of Urban and Regional Research,16(4),588-601.
Harvey,D.(2009). Social Justice and the City. University of Georgia press.
Jacobs, J. (1961). The death and life of Great American Cities. New York: Random House.
Joardar, S., & Neill, J. (1978). The Subtle Differences in Configuration of Small Public Spaces, Landscape Architecture, 68(11), 487–491.
Kidder, P. (2008).The Urbanist Ethics of Jane Jacobs, Ethics, Place & Environment. Philosophy and Geography, 11(3), 253–266.
Liebermann, E. (1984). People’s Needs and Preferences as the Basis of San Francisco’s Downtown Open Space Plan. Paper presented at the 8th conference of the International Association for the Study of People and Their Physical Surroundings, Berlin, July.
Linday, N. (1978). It all comes down to a Comfortable Place to Sit and Watch, Landscape Architecture, 68(6), 492–497.
Loukaitou-Sideris, A., & Banerjee, T. (1993) The Negotiated Plaza: Design and Development of Corporate Open Space in Downtown Los Angeles and San Francisco, Journal of Planning Education and Research,13, 1–12.
Lupton, R. (2009). Area-Based Initiatives in English Education: What Place for Space and Place?. In Education and poverty in affluent countries, ed. C. Raffo, A. Dyson, H. Gunter, D. Hall, L. Jones and A. Afrodit, 111–23. Abingdon: Routledge.
Lveson,k. (2011) . Social or Spatial Justice? Marcuse and Soja on the Right to the City. City: analysis of urban trends, culture, theory, policy, action, 15(2), 250-259.
Manzini, E. (2006). Design, Ethics and Sustainability: Guidelines for a Transition Phase. Cumulus Working Papers.16(6),9-15.
Mehta, V. (2009). Look Closely and You Will See, Listen Carefully and You Will Hear: Urban Design and Social Interaction on Streets, Journal of Urban Design, 14)1),29- 64.
Miles, D., Cook, R. & Cameron, R. (1978). Plazas for People .New York: Project for Public Spaces.
Mostafavi, M. (2017). Agonistic Urbanism. In M. Mostafavi (Ed). Ethics of the Urban: The City and the Spaces of the Political (pp.9-16).Zurich: Lars Muller.
Naoe, K. (2008). Design Culture and Acceptable Risk. In P.E. Vermaas, P.Kroes, A.Light, & S.A.Moore (Eds), Philosophy and Desighn: from Engineering to Architecture (pp.119-130).New York: Springer.
Parsons, G.(2016). The Philosophy of Design. Uk: Polity.
Perrone, C. (2018). Downtown Is for People’: The Street-Level Approach in Jane Jacobs' Legacy and its Resonance in the Planning Debate within the Complexity Theory of Cities, Cities,91, 1-6.
Saint, A. (2005). Practical Wisdom for Architects: The Uses of Ethics. In N. Ray (ed.), Architecture and its ethical dilemmas (pp.7-22). London, UK: Taylor & Francis.
Sandel, M.J. (2009). Justice: What’s the Right Thing to Do? .New York: Farrar, Straus and Giroux.
Sassen,S.(2017). Bevond Differences of Race, Religion, Class: Making Urban Subjects. In M.Mostafavi(Ed.),Ethics of the urban: the city and the space of the political (pp.35-46).Zurich:Lars Muller.
Share, L. (1978). A. P. Giannini Plaza and Transamerica Park: Effects of their Physical Characteristics on Users’ Perception and Experiences, in: W. Rogers & W. Ittelson (Eds) New Directions in Environmental Design Research (EDRA 9), pp. 127–139 (Washington DC: EDRA).
Soja, E.W. (2010a) Seeking Spatial Justice. Chicago: University of Minnesota Press. Wiley-Blackwell.
Somerville, M.A. (1994). Ethics and Architects: Spaces, Voids, and Traveling-in-Hope.In L. Pelletier & A. Pérez-Gomez (eds.), Architecture, ethics, and technology (pp. 61-79).
Steen, M. (2015). Upon Opening the Black Box and Finding it Full: Exploring the Ethics in Design Practices. Science, Technologhy & Human Values. 40(3),389-420.
Till, J. (2009). Architecture Depends. Cambridge, MA: MIT Press.
Tonkinwise, C. (2004). Ethics by Design; or the Ethos of Things. Design Philosophy Papers.2(2),129-144.
Van Amerongen, M. (2004). The Moral Designer. Techne: Research in Philosophy and Technology.7(3),112-125.
Van de Poel, I. (2015). Conflicting Values in Design for Values. In J.V.D.Hoven, P.E. Vermaas, & I.Van de Poel (Eds), Handbook of ethics, Values, and Technological Design: Sources, Theory, Values and Application Domains (pp.89-116). New York: Springer.
Van Gorp, A., & Van de Poel, I. (2008). Deciding on Ethical Issues in Engineering Design. In P.E. Vermaas, P. Kroes, A. Light, & S.A. Moore (Eds), Philosophy and Design: From Engineering to Architecture (pp.77-90).New York: Springer.
Whyte, W. H. (1980). The Social Life of Small Urban Spaces (Washington DC: The Conservation Foundation).
Zelenko, O., & Felton, E. (2012). Framing Design and Ethics. In E. Felton, O.Zelenko, & S. Vaughan (Eds.), Design and Ethics: Reflections on Practice (pp.3-9). New York: Routledge.
COPYRIGHTS © 2023 by the authors. Licensee Advances in Sociological Urban Studies Journal. This article is an open access article distributed under the terms and conditions of the Creative Commons Attribution 4.0 International (CC BY 4.0) (http://creativecommons.org/licenses/by/4.0/).
|
[1] - دانشآموخته دکتری گروه علوم اجتماعی، دانشگاه مازندران، بابلسر، ایران
[2] 2- استاد گروه علوم اجتماعی، دانشگاه مازندران، بابلسر، ایران (نویسنده مسؤول) sharepour@yahoo.com
[3] - دانشیار گروه شهرسازی، دانشگاه مازندران، بابلسر، ایران asadiiradj@yahoo.com
[4] - دانشیار گروه علوم تربیتی، دانشگاه مازندران، بابلسر، ایران h.saffar@umz.ac.ir
تاریخ وصول 13/02/1403 تاریخ پذیرش 08/05/1403
[5] 1. Moral
[6] 1. Good City
[7] 2.Talen & Ellis
[8] . Amin
[9] . Mostafavi
[10] 5. Harvey
[11] 1. Soja
[12] 2. Spatial Justice and Social order
[14] 1. Cooper-Marcus & Francis, 1998; Dornbush & Gelb, 1977; Joardar & Neill, 1978; Linday, 1978; Miles et al., 1978; Share, 1978; Whyte, 1980; Liebermann, 1984; Banerjee & Loukaitou-Sederis, 1992; Loukaitou-Sederis & Banerjee, 1993.
[15] 1. Perrone
[16] 2. Mehta
[17] 1. Kidder
[18] 2. Greer
[19] 1. Potter
[20] 2. Sandel
[21] 3. Lupton
[22] 4. Cox
[23] 1. Tson et al..,
[24] 1. دادههای زیر نشان میدهد بین متغیرها هم خطی وجود ندارد و فرض هم خطی بین متغیرها رد میشود. ضریب حداقل تحمل و مقدار تورم واریانس متغیرها به شرح زیر میباشند: {کیفیت منظر خیابان: 033/1 و 968/0؛ طبقه اجتماعی ازلحاظ درآمد وضعیت زندگی: 106/1 و 904/0؛ تحصیلات: 217/1 و 822/0؛ وضعیت تأهل: 851/1 و 540/0 ؛ سن: 997/1 و 501و501/0 ؛ جنسیت: 050/1 و 953/0 و محدوده طرح ترافیک: 021/1 و 979/0}.
[25] 1. فرض هم خطی بین متغیرها (ارزیابی منظر خیابان و متغیرهای زمینهای) برحسب ساکنین مناطق مختلف نیز بررسی شده و رد شده است.
[26] 1. lveson
[27] 1. Janin
[28] 2. Design Ethics
[29] 3. طراحی شهری حلقه ارتباط (رابط) میان معماری، معماری منظر، برنامهریزیبرنامه ریزی شهری و علوم اجتماعی است (بنتلی و بوتینا،1991؛ کارمونا و همکاران،2003: 12).
[30] 4. Devon & Poel
[31] 1. Somerville
[32] 2. Crawford
[33] 3. Saint
[34] 4. Till
[35] 5. برای مطالعات بیشتر به منابع ذیل مراجعه شود :
Fry, 2004; Manzini, 2006; Naoe, 2008; Parsons, 2016; Steen, 2015; Tonkinwise, 2004; Van Amerongen, 2004; Van de Poel, 2015; Van Gorp & Van de Poel, 2008; Zelenko & Felton, 2012.