این پژوهش با هدف بررسی رابطه کیفیت دلبستگی کودک- مادر با رشد مهارت های اجتماعی کودکان انجام گرفت. روش پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش از نوع غیر آزمایشی (همبستگی) است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه مهدکودک های خصوصی شهر قم (60مهدکودک در 4 منطقه) در سال 1389- چکیده کامل
این پژوهش با هدف بررسی رابطه کیفیت دلبستگی کودک- مادر با رشد مهارت های اجتماعی کودکان انجام گرفت. روش پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش از نوع غیر آزمایشی (همبستگی) است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه مهدکودک های خصوصی شهر قم (60مهدکودک در 4 منطقه) در سال 1389-1388 است که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تصادفی، نمونه ای به حجم 100 کودک(50 پسر و50 دختر)، از جامعه آماری انتخاب شدند. ابزار تحقیق شامل: مصاحبه با مادران آزمودنی ها جهت ارزیابی کیفیت دلبستگی کودک- مادر، مشاهده ی کودکان دریک بازی گروهی با همسالان توسط محقق و پرسشنامه سازگاری اجتماعی آزمودنی ها است که توسط مربیان مهدکودک پاسخ داده شد. پس از جمع آوری داده ها و استفاده از نرم افزار spss (تحلیل واریانس چند متغیری و تحلیل رگرسیون سلسه مراتبی)، نتایج نشان داد که کیفیت دلبستگی با همه ی سطوح مهارت های اجتماعی کودکان رابطه ی معنی دار دارد.
پرونده مقاله
این پژوهش با هدف بررسی ارتباط بین سبک های فرزند پروری و مولفه های کیفیت زندگی در بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن با توجه به ویژگی های جمعیت شناختی آنان است. برای این منظور 239 دانشجو به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و اطلاعات آنها با اجرای دو پرسشنامه ارز چکیده کامل
این پژوهش با هدف بررسی ارتباط بین سبک های فرزند پروری و مولفه های کیفیت زندگی در بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن با توجه به ویژگی های جمعیت شناختی آنان است. برای این منظور 239 دانشجو به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و اطلاعات آنها با اجرای دو پرسشنامه ارزیابی کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی و پرسشنامه محیط زندگی جمع آوری شده و سپس برای تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. یافته ها نشان داد که مولفه های سلامت جسمانی، سلامت روان شناختی، ارتباطات اجتماعی و محیط زندگی همبستگی مثبت ومستقیم با بعد گرمی و همبستگی منفی و غیر مستقیم با بعد سردی سبک¬های فرزند پروری والدین دارد
پرونده مقاله
مطالعه حاضر به بررسی ارتباط میان نشانگان افسردگی و اضطراب با زخم پپتیک در 30 بیمار مبتلا به زخم پپتیک (8 مورد مبتلا به زخم معده و 22 مورد مبتلا به زخم اثنی عشر) در مقایسه با 30 نفر در گروه نرمال می پردازد. هر دو گروه به لحاظ سن، جنس و پیشینه تحصیلی یکسان بودند. تمامی شر چکیده کامل
مطالعه حاضر به بررسی ارتباط میان نشانگان افسردگی و اضطراب با زخم پپتیک در 30 بیمار مبتلا به زخم پپتیک (8 مورد مبتلا به زخم معده و 22 مورد مبتلا به زخم اثنی عشر) در مقایسه با 30 نفر در گروه نرمال می پردازد. هر دو گروه به لحاظ سن، جنس و پیشینه تحصیلی یکسان بودند. تمامی شرکت کنندگان پرسشنامه MCMI II را تکمیل نمودند. نتایج نشان می دهند که میزان افسردگی و اضطراب در مبتلایان به زخم پپتیک به شکل معنی¬داری بالاتر از گروه نرمال است. اهمیت در نظر گرفتن نشانگان افسردگی و اضطراب در هر اقدام بالینی جهت درمان مبتلایان به زخم پپتیک یکی از مهمترین تلویحات ضمنی این مطالعه است.
پرونده مقاله
در پژوهش به منظور مقایسه کیفیت زندگی، تیپ شخصیتی و وضعیت تأهل در دانشجویان مبتلا و غیرمبتلا به سندرم پیش از قاعدگی نمونه ای به حجم 300 نفر به روش نمونه گیری چند مرحله¬ای انتخاب شدند. برای سنجش متغیرها از پرسشنامه سندرم پیش از قاعدگی (ابراهام و تیلور، 1990)، پرسشنامه چکیده کامل
در پژوهش به منظور مقایسه کیفیت زندگی، تیپ شخصیتی و وضعیت تأهل در دانشجویان مبتلا و غیرمبتلا به سندرم پیش از قاعدگی نمونه ای به حجم 300 نفر به روش نمونه گیری چند مرحله¬ای انتخاب شدند. برای سنجش متغیرها از پرسشنامه سندرم پیش از قاعدگی (ابراهام و تیلور، 1990)، پرسشنامه تیپ شخصیتی رویتر (سال) و پرسشنامه کیفیت زندگی (سال) استفاده شده است. یافته¬ها حاکی از آن است که بین شیوع سندرم پیش از قاعدگی و وضعیت تاهل رابطه معنادار مشاهده نشد. شیوع سندرم پیش از قاعدگی با تیپ شخصیتی رابطه معنادار دارد، به نحوی که در افراد دارای تیپ شخصیتی A از شیوع بیشتری برخوردار بوده است. همچنین از بین متغیرهای سه گانه¬ی وضعیت تاهل، سندرم پیش از قاعدگی و تیپ شخصیتی، تنها رابطه وضعیت تاهل با نمرات کل کیفیت زندگی و مقیاس سلامت جسمانی معنادار نبود. این متغیر با سلامت روانی رابطه داشته و رابطه سندرم پیش از قاعدگی و تیپ شخصیتی بر کیفیت زندگی و مقیاس های آن معنادار بود.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر بررسی کارکرد خانواده به عنوان میانجی¬گر میزان مذهبی بودن هر والد و مقابله مذهبی می-باشد. 770 دانشجو به صورت چند مرحله ای از بین دانشگاه های تهران، مقیاس های مقابله مذهبی (2000)، مقیاس پیوستگی و انعطاف پذیری خانواده (2004) و میزان مذهبی بودن والد (1998 چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر بررسی کارکرد خانواده به عنوان میانجی¬گر میزان مذهبی بودن هر والد و مقابله مذهبی می-باشد. 770 دانشجو به صورت چند مرحله ای از بین دانشگاه های تهران، مقیاس های مقابله مذهبی (2000)، مقیاس پیوستگی و انعطاف پذیری خانواده (2004) و میزان مذهبی بودن والد (1998) را تکمیل کردند، جهت تحلیل نتایج از روش مدل یابی معادلات ساختاری بهره گرفته شد. نتایج نشان می دهد خانواده پیوسته منعطف و رهاشده آشفته ارتباط بین میزان مذهبی بودن پدر و مادر و مقابله مذهبی منفی و مثبت را میانجی گری می کند. همچنین میزان مذهبی بودن پدر اثر مستقیم بر مقابه مذهبی مثبت و میزان مذهبی بودن مادر اثر مستقیمی بر مقابله مذهبی منفی دارد. لذا نه تنها بررسی نقش میزان مذهبی بودن والدین در فهم استفاده از راهبردهای مذهبی مهم است، بلکه کارکرد خانواده در این ارتباط نقش مهمی ایفا می کند. نتایج از لحاظ فرضیه انطباقی و انطباق جامعه پذیری و کاربرد آن برای پژوهش¬های بعدی مورد بحث قرار گرفت.
پرونده مقاله
در این پژوهش برای آزمایش تاثیر آموزش و تمرینات تن آرامی بر میزان اضطراب و پیشرفت تحصیلی در نوجوانان با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای دو مرحله ای، پس از غربالگری با استفاده از آزمون خودسنجی اضطراب زونگ (1970)، 40 نفر از دانش آموزان دوره راهنمایی در دو گروه 20 چکیده کامل
در این پژوهش برای آزمایش تاثیر آموزش و تمرینات تن آرامی بر میزان اضطراب و پیشرفت تحصیلی در نوجوانان با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای دو مرحله ای، پس از غربالگری با استفاده از آزمون خودسنجی اضطراب زونگ (1970)، 40 نفر از دانش آموزان دوره راهنمایی در دو گروه 20 نفری آزمایش و کنترل جایگزین شدند. در مرحله بعد گروه آزمایش طی 12 جلسه اموزشی 1 ساعته (هر هفته 3 جلسه)، تحت آموزش و تمرینات تن آرامی قرار گرفت (به گروه کنترل هیچگونه آموزشی ارائه نشد). پس از پایان جلسات آموزشی، آزمون خودسنجی اضطراب زونگ مجددا توسط هر دو گروه تکمیل شد. برای متغیر پیشرفت تحصیلی، نمره معدل ترم اول به عنوان پیش آزمون و نمره معدل ترم دوم به عنوان پس آزمون مورد استفاده قرار گرفت. داده های به دست آمده با آزمون تحلیل کواریانس چند متغیره تحلیل شد. نتایج حاکی از آن است که آموزش و تمرینات تن آرامی موجب کاهش میزان اضطراب و افزایش در پیشرفت تحصیلی نوجوانان شد
پرونده مقاله
پژوهش حاضر، به منظور تعیین اثر بخشی برنامه مهارت آموزی حرفهای بر کارآمدی دانشآموزان کم توان ذهنی دوره متوسطه تحصیلی ازدیدگاه دبیران مدارس استثنایی انجام گرفت. در این پژوهش 100 نفر دبیر به عنوان افراد مورد مطالعه در پژوهش به روش تصادفی ساده از میان 135 دبیرشاغل در مدار چکیده کامل
پژوهش حاضر، به منظور تعیین اثر بخشی برنامه مهارت آموزی حرفهای بر کارآمدی دانشآموزان کم توان ذهنی دوره متوسطه تحصیلی ازدیدگاه دبیران مدارس استثنایی انجام گرفت. در این پژوهش 100 نفر دبیر به عنوان افراد مورد مطالعه در پژوهش به روش تصادفی ساده از میان 135 دبیرشاغل در مدارس استثنایی در شهر تهران انتخاب شدند. روش شناسی: با استفاده از روش تحقیق پیمایشی و بوسیله پرسشنامه محقق ساخته، تاثیر برنامههای حرفه آموزی بر کارآمدی دانشآموزان کم توان ذهنی از دیدگاه دبیران اندازه گیری شد. بدین صورت اطلاعات و دادههای مورد نیاز مربوط به متغیرهای پژوهش جمع آوری گردید و بوسیله شاخصهای آمارتوصیفی و روشهای آماری خی دو مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافتهها: یافتههای پژوهش نشان دادند که برنامههای حرفه آموزی و مهارت آموزی از دیدگاه دبیران در ابعاد ارتقای مهارتهای زندگی، خودکفایی فردی، اجتماعی و اقتصادی و ایجاد انگیزش تاثیر کمی دارد و تنها در بعد افزایش نگرش مثبت دانشآموزان کم توان ذهنی تاثیر زیادی دارد. نتیجهگیری: نتایج پژوهش نشان داد که برنامههای مهارت آموزی حرفهای در ابعاد ارتقای مهارتهای زندگی، خودکفایی فردی، اجتماعی و اقتصادی و ایجاد انگیزش در حد کمی میتواند کارآمدی دانشآموزان کم توان ذهنی را تحت تاثیر قرار دهد. ولی بعد نگرش مثبت را میتواند به مقدار زیادی افزایش دهد. همچنین یافتههای پژوهش شواهدی را پیشنهاد می کنند که برنامههای مهارت آموزی حرفهای که توسط مدارس استثنایی برای دانشآموزان کم توان ذهنی اجرا میشود بنا به روش اجرا، عوامل اجرایی، ماهیت و اهدافی که دارند نمیتوانند تمام ابعاد کارآمدی دانشآموزان را تحت تاثیر قرار دهند.
پرونده مقاله
هدف از این پژوهش، مقایسه درک کلامی دانش آموزان دختر تک زبانه و دو زبانه شهر تهران است. برای این منظور، 180 دانش آموز دختر 7 الی 9 ساله که شامل 60 دانش آموز تک زبانه" فارس زبان "، 60 دانش آموز دو زبانه " ترک ـ فارس" و 60 دانش آموز دو زبانه " فارسی ـ انگلیسی" از پایه های چکیده کامل
هدف از این پژوهش، مقایسه درک کلامی دانش آموزان دختر تک زبانه و دو زبانه شهر تهران است. برای این منظور، 180 دانش آموز دختر 7 الی 9 ساله که شامل 60 دانش آموز تک زبانه" فارس زبان "، 60 دانش آموز دو زبانه " ترک ـ فارس" و 60 دانش آموز دو زبانه " فارسی ـ انگلیسی" از پایه های اول، دوم و سوم دبستان بودند با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای مطالعه و ارزیابی تأثیر دو زبانگی بر کارکرد شناختیِ درک کلامی، از تست هوش وکسلر ویرایش چهارم (WISC-IV) استفاده شد. داده¬های پژوهشی با بهره¬گیری از روش¬های آمار توصیفی، تحلیل واریانس یکراهه و آزمون تعقیبی نحلیل شد. نتایج نشان داد که عامل درک کلامی (VCI) در دانش-آموزان تک زبانه (فارس زبان) با دانش آموزان دو زبانۀ "ترک ـ فارس" و دو زبانۀ" فارسی ـ انگلیسی" تفاوت دارد. بدین صورت که میانگین عامل درک کلامی در دانش آموزان دو زبانه " فارسی ـ انگلیسی" از دو گروه دیگر بالاتر است. همچنین نتایج نشان داد که توانایی استدلال کلامی و تشابهات در دانش آموزان دختر دو زبانه "فارسی ـ انگلیسی" بالاتر از دو گروه دیگر می باشد.
پرونده مقاله