از داستانهای مشهور در بارۀ خاستگاه بشر و سرآغاز زندگی انسان بر زمین، حکایت خلقت و هبوط آدم و حوا و گسترش نسل آنها ست. هم در عهد عتیق و دیگر آثار کهن دین یهود، و هم در قرآن کریم تحریرهای مختلف این داستان دیده میشود. به تناسب ذکر آن در قرآن، بحثهای مفصلی در بارۀ جزئیات ح چکیده کامل
از داستانهای مشهور در بارۀ خاستگاه بشر و سرآغاز زندگی انسان بر زمین، حکایت خلقت و هبوط آدم و حوا و گسترش نسل آنها ست. هم در عهد عتیق و دیگر آثار کهن دین یهود، و هم در قرآن کریم تحریرهای مختلف این داستان دیده میشود. به تناسب ذکر آن در قرآن، بحثهای مفصلی در بارۀ جزئیات حکایت را میتوان در تفاسیر اسلامی نیز بازجست؛ جزئیاتی که هر یک برخوردار از خاستگاهی متفاوتند. پیشینۀ این داستان در ادبیات کتاب مقدس موجب شده است گاه این احتمال از جانب مستشرقان مطرح شود که اصل حکایت قرآنی هم چیزی جز خوانشی از عهد عتیق و دیگر آثار یهودی نباشد. برای بررسی چنین احتمالی ضرورت است مقایسهای میان تحریرهای مختلف داستان در فرهنگ اسلامی با تحریر توراتی حکایت صورت پذیرد. این کوشش مطالعهای به همین منظور است. بنا ست که در آن داستان را بازکاویم و نگرشهای بازتابیده در تفاسیر اسلامی را نسبت به خویشاوندی هابیل و قابیل با آدم (ع) و حوا، نحوۀ قتل هابیل به دست قابیل، و مباحثی دیگر از این دست مرور کنیم. چنان که خواهیم دید، با مرور نگرشهای عالمان مسلمان و مطالعۀ تطبیقی آن با ادبیات کتاب مقدس میتوان دریافت که تحریرهای داستان هابیل و قابیل در برخی تفاسیر و روایات اسلامی تا حدود زیادی با روایت قرآنی داستان متفاوت، و بیشتر منطبق بر آرای بازتابیده در تورات و تلمود و تفاسیر آنها ست.
پرونده مقاله
صحیفۀ سجادیه، متنی منسوب به امام زین العابدین (ع)، و از کهنترین آثار بازمانده از نخستین سدههای تمدن اسلامی است. عموم شیعیان صحیفه را دربردارندۀ تعالیم اخلاقی گستردهای ریشهدار در وحی الاهی و معارف اهل بیت (ع) میدانند. بااینحال، کمتر کوششی برای بازشناسی اندیشۀ اخلاقی چکیده کامل
صحیفۀ سجادیه، متنی منسوب به امام زین العابدین (ع)، و از کهنترین آثار بازمانده از نخستین سدههای تمدن اسلامی است. عموم شیعیان صحیفه را دربردارندۀ تعالیم اخلاقی گستردهای ریشهدار در وحی الاهی و معارف اهل بیت (ع) میدانند. بااینحال، کمتر کوششی برای بازشناسی اندیشۀ اخلاقی بازتابیده در آن، یا صورتبندی مبانی فلسفی این اندیشه صورت گرفته است؛ کوششی که میتواند برخی مجهولات تاریخ اندیشۀ اخلاقی در جهان اسلام، خاصه در سدههای نخست را روشن کند. این مطالعه به همین منظور دنبال میشود. بنا ست که در آن، چارچوب کلی نظام اخلاقی مندرج در صحیفۀ سجادیه را بازکاویم. بدین منظور، نخست اندیشههای هستیشناسانه و انسانشناسانه را در صحیفۀ سجادیه را مرور خواهیم کرد. آن گاه از کمالی سراغ خواهیم گرفت که برای انسانی با این ویژگیها، در یک چنین هستی ترسیم شده است؛ همچنان که در بارۀ راه رسیدن به چنین کمالی بر پایۀ آموزههای صحیفه بحث میکنیم. این تلاش راهی خواهد بود بدان سو که پس از مقایسۀ اندیشۀ اخلاقی صحیفه با دیگر مکاتب اخلاقی شناختۀ جهان اسلام در سدههای متقدم، شاخصهای تفکر اخلاقی این اثر بازشناسی شود.
پرونده مقاله
کاربست روشهای زبانشناسی کاربردی در مطالعات تاریخی میتواند راهگشای بسیاری از مسائل مطرح در این حوزه باشد. این میان، گاه توجه به کنشهای زبانی جامعه، شناسایی بافت یک رویداد، و استخراج گفتمانهای تولید شده در آن آگاهیهای تاریخی نوینی پدید میآورد. بر این اساس، در مطالعۀ پ چکیده کامل
کاربست روشهای زبانشناسی کاربردی در مطالعات تاریخی میتواند راهگشای بسیاری از مسائل مطرح در این حوزه باشد. این میان، گاه توجه به کنشهای زبانی جامعه، شناسایی بافت یک رویداد، و استخراج گفتمانهای تولید شده در آن آگاهیهای تاریخی نوینی پدید میآورد. بر این اساس، در مطالعۀ پیش رو با کاربست نگاه گفتمانی و بهرهگیری از روش توصیفی فرکلاف و نظریۀ آوای متعارض باختین کوشش میکنیم روشی نوین در مطالعات متون تاریخی در قالب واکاوی کنشهای گفتاری پایهگذاری کنیم. بدین منظور، با کاربست روش پیشنهادی در مطالعۀ موردی خطبۀ حضرت زینب (س) در شام، کوشش خواهیم کرد بدانیم پس از واقعۀ عاشورا حضرت زینب (س) سعی در پدید آوردن چه گفتمانی داشتهاند.
پرونده مقاله
قصههای قرآنی با نقشمایۀ هجرت اندک است و در همان چند نمونه نیز، موضوع مهاجرت ذیلی بر غرض الاهی در تبیین مفاهیم دینی، و در راستای رسالت انبیا ست. این قصهها از بابت برخی مفاهیم فرهنگی هم دارای اهمیت است. این که چنین قصههایی قرآنی تا چه حد با مبحث مهاجرت که در دوران معاص چکیده کامل
قصههای قرآنی با نقشمایۀ هجرت اندک است و در همان چند نمونه نیز، موضوع مهاجرت ذیلی بر غرض الاهی در تبیین مفاهیم دینی، و در راستای رسالت انبیا ست. این قصهها از بابت برخی مفاهیم فرهنگی هم دارای اهمیت است. این که چنین قصههایی قرآنی تا چه حد با مبحث مهاجرت که در دوران معاصر آن را میشناسیم، دارای ارتباط هستند و این که تا چه اندازه امکان بررسی آنها بر اساس نظریات مربوط به مهاجرت در علوم اجتماعی وجود دارد، موضوع قابل تأملی است. در میان نظریات مهاجرت، نظریۀ پارادوکس همانندی/ تفاوت در تعامل میزبان و مهاجر، همچون رویکردی فرهنگی ـ جامعهشناختی نسبت به موضوع مهاجرت، بیانگر آن است که در این تعامل، باید میزانی از همانندی و اندازهای از تفاوت حفظ شود. اما مسئلۀ مهمی که باید بدان پاسخ داد آن است که به میزان کمی یا فزونی یکی از این دو کفّۀ همانندی یا تفاوت، نتیجۀ حاصل چه اثری بر نگاه مهاجر نسبت به زادبوم پیشین خود و اقامتگاه کنونی ـ یا به بیان دیگر، موطـَن و مَهجَر ـ دارد؛ پرسشی که به نظر میرسد پیروان نظریۀ فوق تا کنون در پاسخ بدان ساکت بودهاند. بنا ست که در این مقاله با ابتنای سخن بر نظریۀ یاد شده، تلاش کنیم حکایات قرآنی مهاجرت یوسف و موسی (ع) را با موضوع تطبیق دهیم و بر همان اساس، مصداقهایی برای گونههای مختلف تعامل میزبان و مهاجر بیابیم.
پرونده مقاله
تعبیر ال یاسین فقط یک بار در قرآن کریم در آیۀ 130 سورۀ صافّات آمده است: سَلامٌ عَلیٰ ال یاسین. نه تنها مفهوم این تعبیر، که حتی قرائت صحیح آن در میان مفسران و قاریان مختلف موضوع بحث بوده است. برخی مفسران شیعه، و عمدۀ مفسران عامی مذهب، ال یاسین را تحریری دیگر از اِلیاسین چکیده کامل
تعبیر ال یاسین فقط یک بار در قرآن کریم در آیۀ 130 سورۀ صافّات آمده است: سَلامٌ عَلیٰ ال یاسین. نه تنها مفهوم این تعبیر، که حتی قرائت صحیح آن در میان مفسران و قاریان مختلف موضوع بحث بوده است. برخی مفسران شیعه، و عمدۀ مفسران عامی مذهب، ال یاسین را تحریری دیگر از اِلیاسین و مترادف با الیاس نبی (ع) دانستهاند. این دسته از مفسران قرائنی همچون قرائت مشهور، تعابیر مشابه در زبان عربی، و سیاق آیات را مستند مدعای خویش میدانند. از آن سو، برخی از دیگر مفسران شیعه نیز به استناد قرائات و روایاتی، عبارت را آل یاسین خوانده، و مراد از آن را اهل بیت پیامبر (ع) دانسته، و این را که یکی از نامهای پیامبر اکرم(ص) یاسین است، مؤید نظر خویش برشمردهاند. در مطالعۀ پیش رو بنا داریم با مرور اختلاف نظرهای مفسران، بررسی شواهد قرآنی موجود و قرائات مختلف، مراد از این تعبیر قرآنی را بازشناسیم؛ همچنان که خواهیم کوشید مستندات روایی بحث را نیز، بازخوانی و تبیین کنیم؛ و همچنان که خواهیم کوشید اسباب و علل این اختلاف قرائت و پیامدهای عملی رواج هر یک از آن دو را در فرهنگ اسلامی بازکاویم.
پرونده مقاله
شِعریٰ در قرآن کریم، تنها یک بار یاد شده و آن آیۀ 49 سورۀ نجم است: وَأَنَّهُ هُوَ رَبُّ الشِّعْرَی؛ آیهای که در آن، پروردگارِ رسول اکرم (ص) ـ رَبُّک ـ به عنوان پروردگار شِعریٰ معرفی شده است. با مفروض گرفتن این که شِعریٰ نام یک ستاره باشد ـ چنان که مفسران مسلمان گفتهان چکیده کامل
شِعریٰ در قرآن کریم، تنها یک بار یاد شده و آن آیۀ 49 سورۀ نجم است: وَأَنَّهُ هُوَ رَبُّ الشِّعْرَی؛ آیهای که در آن، پروردگارِ رسول اکرم (ص) ـ رَبُّک ـ به عنوان پروردگار شِعریٰ معرفی شده است. با مفروض گرفتن این که شِعریٰ نام یک ستاره باشد ـ چنان که مفسران مسلمان گفتهاند ـ این که چرا در میان ستارگان آسمان، اینچنین اهمیت یافته، و این که معرفی خداوند متعال به عنوان پروردگار شِعریٰ چه پیامی را میتواند دربرداشته باشد، نیازمند آن است تا ویژگیهای شِعریٰ هم از حیث تاریخ آشنایی با این ستاره، و هم از حیث اهمیت آیینی و نمادین آن مورد بررسی قرار گیرد. در این مطالعه بنا ست با مروری بر جایگاه شِعریٰ در قرآن کریم و ادبیات تفسیری سدههای متقدم، راهی برای پاسخ گفتن بدین پرسشها بیابیم.
پرونده مقاله