هدف از این پژوهش تعیین رابطه متغیرهای روانشناختی و علائم روانشناختی با اعتیاد به اینترنت به عنوان یک مطالعه مروری بود. در انجام این پژوهش از مقـالات مرتبط موجود در پایگاههای علمی معتبر انگلیسـی: Google scholar، Science direct،Scopus، Pubmed، springer link و liebertpu چکیده کامل
هدف از این پژوهش تعیین رابطه متغیرهای روانشناختی و علائم روانشناختی با اعتیاد به اینترنت به عنوان یک مطالعه مروری بود. در انجام این پژوهش از مقـالات مرتبط موجود در پایگاههای علمی معتبر انگلیسـی: Google scholar، Science direct،Scopus، Pubmed، springer link و liebertpub ، researchgate و همچنین پایگاههای معتبر فارسی همچون: مگیران، ایرانداک، سیویلیکا و پرتال جامع علوم انسانی استفاده شد. این پژوهش مروری-توصیفی به بررسی مرور ادبیات پرداخته و از بین کلیه مطالعات انجامشده در ارتباط با اعتیاد به اینترنت در طی 15 سال اخیر (از سال 2007 میلادی تا ماه جولای سال 2021) بود که با روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شده بودند. در نهایت به 157 متن اصلی به عنوان نمونه پژوهش حاضر دست پیدا شد. دادهها که به شکل مقالات و کتب بودند متن آنها از بعد پیامدهای حاصل از اعتیاد به اینترنت به 16 دسته تقسیم شدند که شامل افسردگی، اضطراب، سرمایه اجتماعی، خودکارآمدی، کیفیت خواب، پنج ویژگی بزرگ شخصیت، افکار خودکشی، سلامت روان، هوش هیجانی، عزتنفس، پرخاشگری، خودکنترلی، سیستم پاداش، کارکرد جسمی، بدرفتاری کودک و سبک فرزند پروری شدند. نتایج نشان داد متغیر افسردگی، اضطراب، کیفیت خواب، افکار خودکشی، سلامت روان، عزتنفس، پرخاشگری، خودکنترلی، سیستم پاداش، بدرفتاری با کودک بیشترین یکدستی را در یافتهها، در جهت ارتباط با اعتیاد اینترنتی نشان دادهاند. متغیرهای هوش هیجانی و سرمایه اجتماعی نیز نتایج ضدونقیضی ارائه دادند. از بین پنج ویژگی بزرگ شخصیتی، درونگرایی، برونگرایی، روانرنجوری بیشترین سهم از پیشبینی کنندگی و ارتباط با اعتیاد اینترنتی را تشکیل دادند. از بین انواع سبک فرزند پروری، سبک سهیلگیرانه و مستبدانه بیشترین ارتباط مثبت و سبک مقتدرانه بیشترین بازدارندگی را برای اعتیاد اینترنتی ثبت نمود. متغیر خودکارآمدی و فعالیت جسمانی نیز از جمله متغیرهای بودند که با دادههای متعارض نتیجهگیری را دشوار نمودند.
پرونده مقاله
پژوهش با هدف تدوین بسته آموزشی روانشناختی مقابله با بدگمانی بر اساس منابع اسلامی و امکان سنجی آن در کاهش تعارضات زناشویی انجام گرفت. رویکرد پژوهش حاضر کیفی و کمی بوده و از دو روش تحلیل محتوا و آزمایشی بهره گرفته شد. در بخش کیفی به منظور تدوین بسته استاندارد در زمینه بدگ چکیده کامل
پژوهش با هدف تدوین بسته آموزشی روانشناختی مقابله با بدگمانی بر اساس منابع اسلامی و امکان سنجی آن در کاهش تعارضات زناشویی انجام گرفت. رویکرد پژوهش حاضر کیفی و کمی بوده و از دو روش تحلیل محتوا و آزمایشی بهره گرفته شد. در بخش کیفی به منظور تدوین بسته استاندارد در زمینه بدگمانی مبتنی بر منابع اسلامی، از منابع پیشین صورت گرفته در این زمینه و همچنین آیات و روایات و سخنان بزرگان دین در این حوزه بهره گرفته شد. به منظور تعیین میزان اثربخشی بسته تدوین شده از روش آزمایشی پیشآزمون- پسآزمون بهره گرفته شد. حجم نمونه 14 زوج نفر (7 زوج گروه کنترل؛ 7 نفر زوج گروه آزمایش) مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران بهعنوان نمونه انتخاب گردیدند. بسته آموزشی طراحی شده شامل 8 جلسه و به مدت 45 دقیقه بود. ابزار پژوهش پرسشنامه تعارضات زناشویی ثنایی، براتی و بوستانی پور (1387) بود که روایی محتوایی (صوری) آن توسط استاد راهنما مورد تایید قرار گرفت. پایایی پرسشنامه از طریق آزمون آلفای کرونباخ 84/0 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل دادهها در بخش کیفی از روشهای توصیفی بهره گرفته شد و در بخش کمی با بهره گیری از روش آزمایشی پیشآزمون -پسآزمون از دو سطح آمار توصیفی (درصد، میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (آزمون کواریانس) محاسبه شد. نتایج نشان داد بسته آموزشی از دیدگاه صاحبنظران از روایی لازم برخوردار است. نتایج حاکی از آن است که بسته آموزشی میزان تعارضات زناشویی را کاهش میدهد. نتایج نشان داد بسته آموزشی مقابله با بدگمانی توانست میزان تعارضات زناشویی را کاهش دهد. این بدان معنی است تعارضات زناشویی که به عنوان تعارض بین زن و مرد به عنوان یکی از منابعع قدرت استرسهایی را برای زوجین به همراه داشته به شکلی آنها با مشکلات مالی، اجتماعی، جنسی، تنشهای زیادی رو به رو میشوند که بعدی از آن ریشه در بدگمانیهای زوجین به یکدیگر دارد از طریق سفارشات قرآنی، راهکارهای معنوی توسط معصومین و تلفیق آنها با راهکارهای روانشناسی میتواند زوجین را از تعارضات زناشویی رهایی بخشد.
پرونده مقاله
یکی از گرایشهای قوی در انسان، اقتدارگرایی یا قدرت طلبی است که از نخستین سالهای زندگی کودک در انسان ظهور میکند و به اندازه ای که زمینه قدرت نمایی برای طفل فراهم باشد، این گرایش در او فعال میشود و اعمال ورفتارش را جهت میدهد. بنابراین هدف از پژوهش حاضر تبیین الگوی مدیری چکیده کامل
یکی از گرایشهای قوی در انسان، اقتدارگرایی یا قدرت طلبی است که از نخستین سالهای زندگی کودک در انسان ظهور میکند و به اندازه ای که زمینه قدرت نمایی برای طفل فراهم باشد، این گرایش در او فعال میشود و اعمال ورفتارش را جهت میدهد. بنابراین هدف از پژوهش حاضر تبیین الگوی مدیریت رفتار اقتدارگرایی در بین زندانیان بود. یکی از گرایشهای قوی در انسان، اقتدارگرایی یا قدرت طلبی است که از نخستین سالهای زندگی کودک در انسان ظهور میکند و به اندازه ای که زمینه قدرت نمایی برای طفل فراهم باشد، این گرایش در او فعال میشود و اعمال ورفتارش را جهت میدهد. بنابراین هدف از پژوهش حاضر تبیین الگوی مدیریت رفتار اقتدارگرایی در بین زندانیان بودپژوهش حاضر با رویکرد کیفی به روش تحلیل مضمون بوده و با استفاده از نمونه گیری هدفمند انجام شد.. ابزار پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته بوده و جمع آوری داده ها تا حدی ادامه یافت که اشباع نظری داده ها حاصل گردید. با بهره گیری از روش تحلیل مضمون ،با 24نفر از مددجویان زندان عادل آباد شیراز انجام شد، که مشتمل بر، مضمون پایه شامل 54 مفهوم و مضمون سازماندهنده شامل 3 مولفه و مضمون اصلی شامل 1 مولفه عمده است.اعتبار یابی از روش قابلیت انتقال پذیری،قابلیت اطمینان پذیری،قابلیت باورپذیری وقابلیت تاییدپذیری صورت گرفت. یافته ها منجر به استخراج چندین نمایه شد که بیانگر تجارب مشارکت کنندگان از پیامدهای اقتدارگرایی می باشد که شامل سبکهای خانواده ،الگوی تربیتی خانواده و محیط زندان بودکه نتیجه بدست آمده چنین بود که عوامل خانوادگی ،ساختار الگوی مثبت و منفی خانواده ، سبکهای تربیتی خانواده وضعیت ساختاری و بافت زندان بر گرایش افراد به اقتدارگرایی موثربوده و می تواند صدمات جدی بر کل سیستم خانواده ،محیط زندگی و حتی پیکره اجتماع وارد کند. نابهنجا بودن موقعیت فردی به عنوان مضمون پایه پژوهش حاضر گردید.
پرونده مقاله
مقدمه و هدف: خیانت آسیبی است که در زندگی هر زوجی امکان اتفاق آن وجود دارد. افراد بنا به دلایل مختلفی از جمله: کنجکاوی، تنوعطلبی، انگیزه تجربه کردن، مقابله با ناکارآمدی خود و کسب اعتمادبهنفس، سرگرمی، گریز از واقعیت، مشکلاتی در رابطه با صمیمیت، انتقام و کنجکاوی جنسی، وا چکیده کامل
مقدمه و هدف: خیانت آسیبی است که در زندگی هر زوجی امکان اتفاق آن وجود دارد. افراد بنا به دلایل مختلفی از جمله: کنجکاوی، تنوعطلبی، انگیزه تجربه کردن، مقابله با ناکارآمدی خود و کسب اعتمادبهنفس، سرگرمی، گریز از واقعیت، مشکلاتی در رابطه با صمیمیت، انتقام و کنجکاوی جنسی، وارد روابط فرازناشویی میشوند. این پژوهش با هدف پیش بینی گرایش به خیانت زناشویی براساس آمادگی برای بی حوصلگی، گرایش به رفتارهای پرخطر و هوش هیجانی در افراد با سابقه رابطه فرا زناشویی انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه زوجین با سابقه خیانت زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره و خدمات روانشناسی آرامش روان و آرتیمان شهر مشهد در سال 1401 بودند که براساس فرمول کوکران تعداد 250 نفر از افراد با رابطه فرا زناشویی به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامههای گرایش به خیانت زناشویی بشیرپور و همکاران (1397)، آمادگی برای بی حوصلگی فالمن و همکاران (2013)، گرایش به رفتارهای پرخطر (1385) و هوش هیجانی برادبری و گریوز (2004) بود. دادههای پژوهش با همبستگی پیرسون و ضریب رگرسیون چندگانه استفاده از نرم افزار spss نسخه 24 تجزیه و تحلیل شد.یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که آمادگی برای بی حوصلگی، گرایش به رفتارهای پرخطر و هوش هیجانی می توانند گرایش به خیانت زناشویی را پیش بینی کنند (05/0>P). نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از آن است که با افزایش آمادگی برای بی حوصلگی، گرایش به رفتارهای پرخطر و کاهش هوش هیجانی، گرایش به خیانت زناشویی افزایش می یابد.
پرونده مقاله
اعتیاد بهعنوان یک بیماری شایع و چندعاملی، اختلالی ناتوانکننده است که ریشه در اثر فارموکولوژیک دارو دارد و معتادان متجاهر کسانی هستند که از درمان فرار میکنند. بنابراین، هدف این مطالعه تعیین تاثیر طرحواره درمانی گروهی بر خودکنترلی و تنظیم هیجانی معتادان متجاهر بود. این چکیده کامل
اعتیاد بهعنوان یک بیماری شایع و چندعاملی، اختلالی ناتوانکننده است که ریشه در اثر فارموکولوژیک دارو دارد و معتادان متجاهر کسانی هستند که از درمان فرار میکنند. بنابراین، هدف این مطالعه تعیین تاثیر طرحواره درمانی گروهی بر خودکنترلی و تنظیم هیجانی معتادان متجاهر بود. این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون همراه با گروههای آزمایش و گواه بود. جامعه پژوهش حاضر همه معتادان متجاهر شهر مشهد در سال 1399 بودند که از میان آنها تعداد 30 نفر با روش نمونهگیری هدفمند بهعنوان نمونه انتخاب و به روش تصادفی با کمک قرعهکشی در دو گروه مساوی (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش 12 جلسه 90 دقیقهای (یک جلسه در هفته) با روش طرحواره درمانی گروهی آموزش دید و گروه گواه در لیست انتظار برای آموزش ماند. ابزارهای پژوهش فرم اطلاعات دموگرافیک، پرسشنامه خودکنترلی (تانجنی و همکاران، 2004) و مقیاس دشواری در تنظیم هیجان (گراتز و روئمر، 2004) بود. دادهها با آزمونهای کای اسکوئر و تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرمافزار SPSS نسخه 23 تحلیل شدند. یافتههای پژوهش حاضر نشان داد که گروههای آزمایش و گواه از نظر سطح تحصیلات و دامنه سنی تفاوت معنیداری نداشتند (05/0P>). همچنین، طرحواره درمانی گروهی باعث افزایش خودکنترلی و کاهش دشواری در تنظیم هیجان معتادان متجاهر گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه شد (001/0P<). نتایج این مطالعه نشاندهنده تاثیر طرحواره درمانی گروهی بر افزایش خودکنترلی و کاهش دشواری در تنظیم هیجان معتادان متجاهر بود. بنابراین، مشاوران و درمانگران میتوانند از روش طرحواره درمانی گروهی در کنار سایر روشهای درمانی برای بهبود ویژگیهای روانشناختی استفاده نمایند.
پرونده مقاله
یکی از پارادایم های مطرح شده در حوزة روانشناسی –اجتماعی بدن، که امروزه در میان دختران رواج فراوانی یافته ، مدیریت بدن نسلz(زد) است که در آن دختران با تغییرویژگی های ظاهری بدن بعد از اعتراضات 1401 مواجه شده است. روش پژوهش از نظر بکارگیری و هدف از نوع کاربردی و از ن چکیده کامل
یکی از پارادایم های مطرح شده در حوزة روانشناسی –اجتماعی بدن، که امروزه در میان دختران رواج فراوانی یافته ، مدیریت بدن نسلz(زد) است که در آن دختران با تغییرویژگی های ظاهری بدن بعد از اعتراضات 1401 مواجه شده است. روش پژوهش از نظر بکارگیری و هدف از نوع کاربردی و از نظر اجرا توصیفی-تحلیلی از روش پیمایشی استفاده شد. ابزارهای پژوهش شامل :پرسشنامة سرمایة فرهنگی بوردیو و پرسش نامة محقق ساختة مقیاس مدیریت بدن دختران و مقایسة اجتماعی گیبونز. این پژوهش در سال 1401 انجام شده است و حجم نمونه را 60 نفر از دختران 15 تا 30 سالة شهرسنندج تشکیل داده اند، روش نمونه گیری از نوع تصادفی ساده بوده و برای تجزیه و تحلیل داده های کمی از نرم افزارهای SPSS26 و نرم افزار SMART-PLS استفاده شده است.یافته های پژوهش نشان داد که میان متغیرهای مدیریت بدن نسلz(زد)، سرمایة فرهنگی ، فضای مجازی ، مقایسة اجتماعی متغیرهای ذکرشده رابطه معناداری وجود دارد. الگوی روانشناسی –اجتماعی مدیریت بدن نسلz(زد) بر اساس فضای مجازی و سرمایة فرهنگی با میانجی گری مقایسة اجتماعی(مطالعه موردی دختران اعتراضات 1401) دارای برازش است. اثر پیش بینی مدیریت بدن دختران نسلz(زد)بر اساس مقایسة اجتماعی در این پژوهش برابر است با 42/0 و اثر پیش بینی مدیریت بدن بر اساس سرمایة فرهنگی در این پژوهش برابر است با 44/0 و اثر پیش بینی مدیریت بدن نسلz(زد)بر اساس فضای مجازی در این پژوهش برابر است با 47/0می باشد. دردختران نسلz شهرسنندج مقایسة اجتماعی یک منبع ضروری از اطلاعات درباره خود مدیریتی بدن نسلz(زد)به شمار می آید و فرآیند های مقایسة اجتماعی شکاف میان مباحث مربوط به خود و مفهوم هویت فردی و میان گروهی براساس روانشناسی اعتراض را پر می کنند. با افزایش مصرف فضای مجازی خارجی، مدیریت بدن نسلz افزایش می یابد. در واقع ، این نتایج نشان می دهد که جامعة مورد نظر درمعرض منابع خارجی تعارض ساز و نوظهور هویت ساز قرار گرفته اند .
پرونده مقاله
زمینه: امروزه یکی از عواملی که ممکن است دانشآموزان را با دور کردن از فضای مدرسه به سمت وابستگی به فضای مجازی کشاند و زمینه نارضایتی تحصیلی را فراهم کند، ازخودبیگانگی تحصیلی است. هدف: پژوهش حاضر با هدف نقش واسطهای از خودبیگانگی تحصیلی در رابطه بین وابستگی به فضای مجازی چکیده کامل
زمینه: امروزه یکی از عواملی که ممکن است دانشآموزان را با دور کردن از فضای مدرسه به سمت وابستگی به فضای مجازی کشاند و زمینه نارضایتی تحصیلی را فراهم کند، ازخودبیگانگی تحصیلی است. هدف: پژوهش حاضر با هدف نقش واسطهای از خودبیگانگی تحصیلی در رابطه بین وابستگی به فضای مجازی با رضایت تحصیلی دانشآموزان تیزهوش صورت پذیرفت. روش: روش پژوهش، همبستگی از نوع مدلسازی معادلات ساختاری بود. جامعهی این پژوهش شامل تمامی دانشآموزان دختر دبیرستان فرزانگان مقطع متوسطه دوم (340 نفر) در سال تحصیلی 1400-1401 بود. حجم نمونه آماری بر اساس قاعده سرانگشتی کلاین برابر 170 نفر تعیین شد که به روش نمونهگیری در دسترس انجام شد. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه اعتیاد به اینترنت (IAT)، مقیاس خودبیگانگی تحصیلی (AAS) و مقیاس چندبعدی رضایت از زندگی دانشآموزان (MSLSS) بود. تحلیل دادهها: برای تحلیل دادهها از روش آماری مدل معادلات ساختاری و برای بررسی نقش واسطهای متغیرها از آزمون بوتاستراپ استفاده شد. نتایج: یافتهها نشان داد که وابستگی به فضای مجازی دارای اثر مستقیم و مثبتی بر از خودبیگانگی تحصیلی بود (001/0=P، 39/0= β)؛ اما بر رضایت تحصیلی اثر مستقیم نداشت (12/0=P، 09/0= β). همچنین از خودبیگانگی تحصیلی دارای اثر منفی بر رضایت تحصیلی بود (001/0=P، 87/0-= β). نتایج غیرمستقیم نشان داد که از خودبیگانگی تحصیلی توانست نقش میانجیگری در رابطه بین وابستگی به فضای مجازی و رضایت تحصیلی ایفا کند. نتیجهگیری: بر طبق یافتهها به دستاندرکارکان تعلیم و تربیت پیشنهاد میگردد راهکارهای لازم برای مدیریت فضای مجازی به دانشآموزان و خانوادهها آموزش داده شود تا بهواسطه از خودبیگانگی تحصیلی، زمینه رضایت تحصیلی پایین در دانشآموزان فراهم نشود.
پرونده مقاله
استفاده بیش از حد و نادرست از اینترنت و فناوری های مرتبط با آن توسط نوجوانان، یکی از مشکلات رایج و با اهمیت جامعه ما محسوب میشود. اعتیاد به اینترنت در نوجوانان، پیامدهای منفی و مخربی برای آنان و جامعه به دنبال دارد. لذا، پژوهش حاضر با هدف پیش بینی اعتیاد به اینترنت بر چکیده کامل
استفاده بیش از حد و نادرست از اینترنت و فناوری های مرتبط با آن توسط نوجوانان، یکی از مشکلات رایج و با اهمیت جامعه ما محسوب میشود. اعتیاد به اینترنت در نوجوانان، پیامدهای منفی و مخربی برای آنان و جامعه به دنبال دارد. لذا، پژوهش حاضر با هدف پیش بینی اعتیاد به اینترنت بر اساس تاب آوری و خودگویی انگیزشی در نوجوانان انجام گرفت. این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر بهاباد در سال 1398 بود که 100 نفر از آنان، به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه اعتیاد به اینترنت (یانگ، 2009)، پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) و پرسشنامه خودگویی انگیزشی (برین تاپت و همکاران، 2009) بود. تجزیه و تحلیل داده ها، با استفاده از نرمافزار آماری 21- SPSS و روشهای آماری ماتریس همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره انجام شد. یافته ها نشان داد که بین تاب آوری و خودگویی انگیزشی، با اعتیاد به اینترنت در نوجوانان رابطه منفی و معنی داری، وجود داشت. همچنین، بین تابآوری و خودگویی انگیزشی رابطه مثبت و معنیداری وجود داشت. علاوه بر این، 14 درصد از واریانس آمادگی اعتیاد به اینترنت به واسطه تاب آوری با بتای (294/0) و خودگویی انگیزشی با بتای (181/0) تبیین و پیش بینی می شود. بنابراین، با توجه به اینکه اعتیاد به اینترنت در نوجوانان می تواند تأثیرات نامطلوب جسمانی و روانشناختی به همراه داشته باشد، توجه به نقش تاب آوری و خودگویی انگیزشی در پیشگیری از بروز مشکلات احتمالی، از اهمیت به سزایی برخوردار است.
پرونده مقاله