جایگاه اخلاق در نظام فکری دکارت
محورهای موضوعی : فلسفه
کلید واژه: اخلاق, سماحتِ نفس, رواقیون, انفعالات نفس, فلسفهی درمانگرانه,
چکیده مقاله :
چکیده دکارت در گفتار در روش آشکارا اعلام میدارد که فلسفهای که او قصد پیافکندن آن را دارد ما را ارباب و مالک طبیعت میسازد، اما در انفعالات نفس بهرهی اصلی حکمت را در این میداند که به ما بیاموزد تا ارباب انفعالات خویش باشیم. آنچه از فلسفهی دکارت میدانیم بیشتر مربوط است به سخن نخست او در گفتار در روش و پیامدهایی که بر اثر چنین نگاهی به فلسفه بهبار آمده است. اما دربارهی جایگاه اخلاق در نظام فکری این فیلسوف کمتر شنیدهایم و گاه چنان او را تفسیر میکنند که گویی اخلاق برای دکارت در درجهی اول اهمیت نبوده است. در این مقاله فلسفهی دکارت را از زاویهی اخلاق مورد توجه قرار میدهیم، به اهمیت اخلاق در طرح کلی فلسفهی او میپردازیم، و او را همچون حکیمی معرفی میکنیم که فلسفهاش بیش از هر چیز خاصیت اخلاقی و درمانگرانه دارد. به شباهتهای او با فیلسوفان رواقی میپردازیم و نیز عملیترین جنبههای فلسفهی وی را بهویژه در نامههایش مورد بحث قرار میدهیم. پس از آن، عاطفهی سماحت[1] را در نزد دکارت بهتفصیل بررسی میکنیم. در پایان هم، برخلاف برخی تصوراتِ رایج، دغدغههایی چون اخلاق، حکمت و زندگی خوب بهعنوان مهمترین و عمیقترین دغدغهها در فلسفهی دکارت معرفی میگردد. [1]. generosity
Abstract In this article Descartes philosophy is considered from on ethical point of view. At first the importance of morality in the big picture of his philosophy is demonstrated. Descartes is introduced as a sage whose philosophy is first of all an ethical and therapeutic one. We have considered Descartes similarities with Stoics and explored the most practical aspects of his philosophy illustrated in his letters especially. After that, two important passions in Descartes' ethics are clarified, i.e., generosity and love. At the end we have emphasized that – against some current conceptions about Descartes philosophy – his deepest and most ultimate concerns were about some ancient ideas such as good life, ethics, and wisdom.
منابع