این مقاله تحلیلی بینا رشتهای است بین جامعهشناسی و ادبیات و سعی دارد از منظری جامعهشناختی آثار سپهری را مطالعه نماید. برای این منظور ضمن استفاده از نظریههای مختلف جامعهشناختی مربوط به این حوزه چون پسا ساختارگرایی و هرمنوتیک مدرن، از روششناسی تحلیل گفتمان لاکلا و مو چکیده کامل
این مقاله تحلیلی بینا رشتهای است بین جامعهشناسی و ادبیات و سعی دارد از منظری جامعهشناختی آثار سپهری را مطالعه نماید. برای این منظور ضمن استفاده از نظریههای مختلف جامعهشناختی مربوط به این حوزه چون پسا ساختارگرایی و هرمنوتیک مدرن، از روششناسی تحلیل گفتمان لاکلا و موفه نیز استفاده شده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان میدهد که آثار سپهری فاقد تعین معنایی است، ارتباط دال و مدلول در آن یک به یک نیست و امکان خوانشهای متفاوت و تکثیر معنی در آن وجود دارد. این امر امکان پسا ساختارگرایانه بودن آثار وی را توضیح میدهد. این تحقیق هم چنین نشان میدهد که ادبیات ایران همپای ادبیات جهانی از ظرفیت بالایی در پرداختن به مسائل انسانی و اجتماعی برخوردار است و با رویکردهای متفاوتی به تفسیر آن ها میپردازدکه روایت سپهری تنها یکی از آن هاست. این تحقیق و کارهای مشابه ضمن کشف چنین توان مندیهایی، از مهجوریت این آثار کاسته، اهمیت تحقیقات بینا رشتهای را روشن نموده و ضرورت آموزش توأمان آن ها را در رشتههای دانشگاهی مربوطه بیشتر از گذشته یادآور میشوند.
پرونده مقاله