طراحی مدل تبیین شاخصهای ارزشآفرینی برند در صنعت نساجی ایران
محورهای موضوعی : مدیریت بازاریابیپرویز علیلو 1 , حمیدرضا سعیدنیا 2 , علی بدیع زاده 3
1 - دکتری مدیریت بازرگانی، واحد دبی دانشگاه آزاد اسلامی، امارات متحده عربی
2 - دانشیار، گروه مدیریت بازرگانی، واحد تهران شمال، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
3 - استادیار، گروه مدیریت صنعتی، واحد قزوین، دانشگاه آزاد اسلامی، قزوین، ایران
کلید واژه: ارزشآفرینی برند, صنعت نساجی,
چکیده مقاله :
اگر سازمانی نتواند برای مشتریان خود ارزشآفرینی کند به مرور از ذهن و زبان مشتریان، خارج و از صحنه بازار محو میشود. مهمترین وجه مشتریمداری، ارزشآفرینی است. خلق ارزش برای مشتری و شکلگیری مزیت رقابتی برای سازمان متناظر با یکدیگر هستند و هرگاه اولی حاصل شود، دومی نیز در پی خواهد بود. با توجه به چالشهای پیشرو در صنایع تولیدی و آسیبپذیری بسیاری از واحدهای صنعتی بواسطه عدم بهرهمندی از مزیت رقابتی در عرصه تجارت جهانی، توجه به نقش برند و ارزشآفرینی برند از ضرورت و اهمیت ویژهای برخوردار میشود. هدف از این پژوهش طراحی مدل تبیین شاخصهای ارزشآفرینی برند در صنعت نساجی ایران است. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش از نوع کیفی میباشد. تکنیک مورد استفاده برای گردآوری اطلاعات و تجزیه و تحلیل دادهها نیز، روش مبتنی بر تئوری داده بنیاد تعیین شد. در این بخش ابتدا اطلاعات و دادهها بصورت کدهای باز از طریق مصاحبههای تخصصی با خبرگان دانشگاه و صنعت جمعآوری گردید، سپس از طریق برقراری ارتباط بین مقولات خرد و کلان، دادههای تحقیق طبقهبندی و پالایش شد و در نهایت اعتبارسنجی و ویرایش نهایی شد. در الگوی پیشنهادی ابعاد ارزشآفرینی چهار بعد مشتری، رقبا، سازمان و جامعه ارائه شدند.
In case an organization fails to create value for its customers, such organization will gradually, be withdrawn from the minds and tongues of the customers and be faded from the marketplace. The most important aspect of customer-orientation is value creation. Value creation for the customer and formation of competitive advantage for the organization are corresponding to each other and whenever the former is achieved, the latter will also be met. Considering the challenges faced by in production industries and vulnerability of several industrial units due to failure to take benefit from competitive advantage in global trade field, focusing role of brand and brand value-creation are of significant importance. The purpose of this study is to design the model to clarify brand value-creation determinants in Iranian textile industry. The methodology applied in this study is of qualitative nature. Meanwhile, the technique used to collect and analyze data was determined as the method based on data-oriented theory. In this part, initially the information and data was collected as open codes through conducting specialty interviews with academics and industrial practitioners; further the study data was classified and refined through establishing connection among micro and macro discussions and eventually the same was validated and finally edited. In the suggested model of value creation aspects, the four aspects of customer, competitors, organization and society were presented.
_||_