مقدمه: بهداشت و درمان به عنوان اساس و زیربنای توسعه نظام سلامت هر جامعه است، که امروزه در اغلب کشورها به عنوان مهمترین بخش مورد توجه میباشد. از آنجایی که بخش قابل توجهی از فعالیتهای بهداشت و درمان در اجتماع و بین مردم صورت میگیرد شبکه بهداشت و درمان به عنوان یک نظام چکیده کامل
مقدمه: بهداشت و درمان به عنوان اساس و زیربنای توسعه نظام سلامت هر جامعه است، که امروزه در اغلب کشورها به عنوان مهمترین بخش مورد توجه میباشد. از آنجایی که بخش قابل توجهی از فعالیتهای بهداشت و درمان در اجتماع و بین مردم صورت میگیرد شبکه بهداشت و درمان به عنوان یک نظام اجتماعی حساس و مهم، از جایگاه خاصی برخوردار هستند بنابراین پژوهش حاضر به بررسی نقش مولفههای مسئولیت اجتماعی بر سلامت سازمانی در شبکه بهداشت و درمان ارومیه انجام شده است. روش پژوهش: پژوهش حاضر بر اساس هدف یک تحقیق کاربردی و بر اساس گردآوری و تجزیه و تحلیل دادهها از نوع تحقیقات توصیفی پیمایشی میباشد. جامعه آماری پژوهش، کلیه کارکنان شبکه بهداشت و درمان ارومیه میباشد که با استفاده از جدول مورگان 338 نفر تعیین گردید. ابزارهای گردآوری داده ها شامل پرسشنامه سلامت سازمانی هوی و مسکل (2008) و پرسشنامه مسؤلیتپذیری اجتماعی کارول(1991) بود. پایایی و روائی ابزارهای گردآوری با آزمون های مربوط مورد تایید قرار گرفت.جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرمافزار SPSS و از مدلسازی معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی با نرم افزار Smart Pls2استفاده شد. یافتهها: نتایج نشان داد ضریب همبستگی در مدل رگرسیونی برای متغیرها برابر و این بدین معنی است که سلامت سازمانی قادر استR= %56 از تغییرات مسئولیت اجتماعی را بیان کند. همچنین ضریب مسیر بین سلامت سازمانی و مسئولیت اجتماعی برابر با (ß= 0/86 ) که مورد قبول است و در نهایت در سنجش مناسب بودن و برازش ابزار مورد استفاده (Gof=0/52) حاصل گردید. نتیجهگیری:مدیران میتوانند با استفاده درست از مولفههای سلامت سازمانی موجب بروز و تقویت مسئولیت اجتماعی در بین کارکنان شوند و به تبع آن موفقیت سازمان را تضمین نمایند. در مجموع میتوان گفت که سلامت سازمانی یکی از عوامل اصلی تعیینکننده میزان مسئولیتپذیری اجتماعی کارکنان است. کلیدواژهها: سلامت سازمانی، مسئولیت پذیری اجتماعی، کارکنان شبکه بهداشت و درمان.
پرونده مقاله
مقدمه: با توجه به اهمیت امید به زندگی و مرگ و میر کودکان بهعنوان شاخصهای سلامت جامعه و همچنین اهمیت متغیرهای شاخص بینوایی (بهعنوان مقیاسی برای فقدان عمومی رفاه اقتصادی یک کشور) و نااطمینانی تورمی، پژوهش حاضر درصدد بررسی تاثیر شاخص بینوایی و نااطمینانی تورمی بر امی چکیده کامل
مقدمه: با توجه به اهمیت امید به زندگی و مرگ و میر کودکان بهعنوان شاخصهای سلامت جامعه و همچنین اهمیت متغیرهای شاخص بینوایی (بهعنوان مقیاسی برای فقدان عمومی رفاه اقتصادی یک کشور) و نااطمینانی تورمی، پژوهش حاضر درصدد بررسی تاثیر شاخص بینوایی و نااطمینانی تورمی بر امید به زندگی و مرگ و میر کودکان زیر پنجسال در ایران است. روش پژوهش: روش بهکار برده شده در پژوهش حاضر، از نوع علی - تحلیلی بوده و هدف پژوهش کاربردی میباشد. آمار و دادههای مربوط به متغیرهای به کاربرده شده در پژوهش نیز از بانک اطلاعات سریهای زمانی اقتصادی بانک مرکزی ایران و لوح فشردهی شاخصهای توسعهی جهان استخراج شده است. ابزارهای اقتصادسنجی مورد استفاده در پژوهش، نرمافزارهای Eviews و Microfit و روش اقتصادسنجی به کار برده شده در پژوهش، روش گارچ و همچنین روش خود توضیح با وقفههای گسترده بوده و دامنهی زمانی پژوهش فاصله زمانی فصل اول سال 1375 تا فصل چهارم سال 1397 و قلمرو مکانی پژوهش نیز کشور ایران است. همچنین سطح معنیداری نیز، 5 درصد میباشد. یافتهها: بر اساس یافتههای پژوهش، در بلندمدت، یک واحد افزایش در شاخص بینوایی و نااطمینانی تورمی به ترتیب باعث کاهش 0/07 واحد و 21/30 واحد در امید به زندگی شده و همچنین یک واحد افزایش در شاخص بینوایی و نااطمینانی تورمی به ترتیب باعث افزایش 0/20 واحد و 43/01 واحد در مرگ و میر کودکان زیر پنجسال میشود. نتیجهگیری: با توجه به نتایج به دست آمده از پژوهش، پیشنهاد میشود که سیاستگذاران اقتصادی از طریق اعمال سیاستهای اقتصادی مناسب در جهت کاهش شاخص بینوایی و نااطمینانی تورمی، گامی موثر در جهت افزایش سلامت در جامعه بردارند.
پرونده مقاله
مقدمه:سازمانهای بهداشت و سلامت با چالشهای زیادی از جمله کثرت اساتید ،دانشجویان و کارمندان، دانش محور بودن دانشگاه ،گستره وسیع ، تعامل با عموم مردم ، تغییرات امروزی نظام بهداشت جهانی و اهمیت روزآمد بودن اطلاعات مواجه هستند. برای غلبه بر این چالشها و ارتقای کیفیت خدمات چکیده کامل
مقدمه:سازمانهای بهداشت و سلامت با چالشهای زیادی از جمله کثرت اساتید ،دانشجویان و کارمندان، دانش محور بودن دانشگاه ،گستره وسیع ، تعامل با عموم مردم ، تغییرات امروزی نظام بهداشت جهانی و اهمیت روزآمد بودن اطلاعات مواجه هستند. برای غلبه بر این چالشها و ارتقای کیفیت خدمات بهداشتی، نیازمند کارافرینی سازمانی، استفاده از کارکنان ماهر و بادانش و تخصیص زمان مناسب به امر مدیریت دانش میباشد روش پژوهش: به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش توصیفی-اکتشافی و از نظر ابزار پژوهش ،،جز تحقیقات کیفی میباشد.جامعه مورد پژوهش20 نفر از خبرگانی که بیش از 5 سال در دانشگاه علوم پزشکی قزوین حضور دارند میباشند. که با آنها مصاحبه عمیق صورت گرفته و برای تحلیل نتایج از نرمافزار مکس .کیو.دی.ای 10 استفاده شده است. یافتهها: 18 مقوله بنیادی برای تبیین مدل توسعه کارآفرینی سازمانی مبتنی بر مدیریت دانش در دانشگاه علوم پزشکی قزوین به دست آمد. نتیجهگیری: شرایط زمینهای و بستر : (مهارتها و ویژگیهای فردی، شرایط فرهنگی و اجتماعی، ساختار سازمانی، شرایط سیاسی و قانونی)، شرایط علی: (مدیریت دانش {کسب و ایجاد، حفظ و نگهداری، تبدیل و انتقال، بکارگیری})، شرایط مداخلهگر: (فرهنگ سازمانی و منابع انسانی)، مقوله مرکزی (مدل توسعه کارافرینی سازمانی مبتنی بر مدیریت دانش در دانشگاه علوم پزشکی قزوین)، پیامدها: ( رفتاری، ساختاری و محتوایی) و راهبرد آن توسعه سازمانی می باشد.
پرونده مقاله
مقدمه: به میزان توانایی افراد در به دست آوردن، تحلیل کردن و فهمیدن اطلاعات و خدمات اولیه بهداشتی که به آن نیاز دارند تا بتوانند در مورد مسائل مربوط به سلامتی خود مشارکت داشته و تصمیمهای درستی اتخاذ کنند، سواد سلامت میگویند. امروزه سواد سلامت یکی از ارکان سلامت جامعه م چکیده کامل
مقدمه: به میزان توانایی افراد در به دست آوردن، تحلیل کردن و فهمیدن اطلاعات و خدمات اولیه بهداشتی که به آن نیاز دارند تا بتوانند در مورد مسائل مربوط به سلامتی خود مشارکت داشته و تصمیمهای درستی اتخاذ کنند، سواد سلامت میگویند. امروزه سواد سلامت یکی از ارکان سلامت جامعه محسوب می شود. هدف از این پژوهش ارائه مدلی برای بررسی تأثیر سواد سلامت و اقدامات خودمراقبتی بر کیفیت زندگی بیماران قلبی - عروقی پس از انجام عمل قلب باز بود.
روش پژوهش: این پژوهش بر مبنای هدف کاربردی و بر اساس نحوه گردآوری داده ها از نوع توصیفی - پیمایشی است که جامعه آماری تحقیق کلیه بیمارانی بودند که در مرکز قلب تهران عمل جراحی باز قلب را انجام داده بودند و از بین این افراد 138 نفر با نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه ای محققساخته است که روایی آن از طریق روایی صوری و روایی همگرا و پایایی پرسشنامه از طریق محاسبه آلفای کرونباخ تأیید شد. برای تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از روش معادلات ساختاری استفاده شد.
یافتهها: نتایج حاصل از آزمون فرضیهها نشان دادسواد سلامت با ضریب مسیر (0/685) تأثیر مثبت و معنی داری با اقدامات خود مراقبتی، سواد سلامت با ضریب مسیر (0/350) تأثیر مثبت و معنیدار با کیفیت زندگی بیماران دارد و اقدامات خود مراقبتی با ضریب مسیر (0/418) تأثیر مثبت و معنیداری با کیفیت زندگی بیماران دارد.
نتیجهگیری: با ارتقای سواد سلامت و آموزش رفتارهای خود مراقبتی به بیماران قلبی پس از انجام عمل قلب باز میتوان شاهد پیشرفت کیفیت زندگی این بیماران پس از عمل و کاهش عوارض پس از جراحی شد.
پرونده مقاله
مقدمه: مراجعه بیماران به مراکز درمانی، انگیزه های لازم برای سرمایه گذاری در این حوزه را فراهم می کند و بر این اساس جذب بیماران بومی از اهمیت بالایی برخوردار است. بر این اساس هدف اصلی این تحقیق شناسایی عوامل اساسی مؤثر بر ترجیح مراکز درمانی سایر شهرستانها توسط بیماران ب چکیده کامل
مقدمه: مراجعه بیماران به مراکز درمانی، انگیزه های لازم برای سرمایه گذاری در این حوزه را فراهم می کند و بر این اساس جذب بیماران بومی از اهمیت بالایی برخوردار است. بر این اساس هدف اصلی این تحقیق شناسایی عوامل اساسی مؤثر بر ترجیح مراکز درمانی سایر شهرستانها توسط بیماران بومی شهرستان سراب بود.
روش پژوهش: این تحقیق به روش اکتشافی در شهرستان سراب به انجام رسید. بدین منظور تعداد 23 نفر به روش نمونه گیری هدفمند، بهعنوان نمونههای پژوهش انتخاب و از تکنیک مصاحبه استفاده شد و تحلیل داده ها با استفاده از نظریه داده بنیاد انجام گرفت.
یافتهها: نتایج نشان داد که درمجموع 9 عامل ظرفیت، فرهنگی-اجتماعی، تنوع مراکز درمانی، منابع انسانی، تصویر ذهنی و اعتماد عمومی، مدیریتی، رفتاری، خدمات، و تجهیزات پزشکی به عنوان اصلیترین عوامل موثر بر ترجیح مراکز درمانی سایر شهرستان ها شناخته شدند.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش، به برنامه ریزان مراکز درمانی شهرستان سراب پیشنهاد می شود عوامل شناسایی شده در این تحقیق را در راستای جلوگیری از خروج بیماران محلی از شهرستان مد نظر قرار دهند.
پرونده مقاله
مقدمه: هدف اصلی تحقیق حاضر تحلیل اثر رهبری کوانتومی بر تعالی سازمانی با نقش میانجی مدیریت دانش سازمانی و مهارتهای کوانتومی است.
روش پژوهش: این پژوهش بر اساس هدف از نوع کاربردی، و یک پژوهش توصیفی-تحلیلی از نوع علّی است که به شیوه پیمایشی صورت گرفته است. این پژوهش همچن چکیده کامل
مقدمه: هدف اصلی تحقیق حاضر تحلیل اثر رهبری کوانتومی بر تعالی سازمانی با نقش میانجی مدیریت دانش سازمانی و مهارتهای کوانتومی است.
روش پژوهش: این پژوهش بر اساس هدف از نوع کاربردی، و یک پژوهش توصیفی-تحلیلی از نوع علّی است که به شیوه پیمایشی صورت گرفته است. این پژوهش همچنین از لحاظ زمانی جزء پژوهشهای مقطعی میباشد. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه بوده که روایی و پایایی آن به تأیید رسیده است. جامعه آماری این تحقیق کلیة کارکنان دانشگاه علوم پرشکی استان اردبیل به تعداد 3569 نفر میباشد که نمونهای به حجم 347 نفر مطابق جدول مورگان به شیوه نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. تحلیل دادهها نیز از طریق روشهای الگوی معادلات ساختاری انجام یافته است.
یافتهها: دو فرضیه برای تحقیق حاضر مطرح گردیدکه بعد از آزمون، نتایج تحقیق حاضر نشان داد که ابعاد رهبری کوانتومی بر تعالی سازمانی با نقش میانجی مدیریت دانش تأثیر معناداری دارد (0/616 = β). همچنین نتایج تحقیق نشان داد که ابعاد رهبری کوانتومی بر تعالی سازمانی با نقش میانجی مهارتهای کوانتومی نیز تأثیر معناداری دارد (0/719 =β).
نتیجهگیری: از آن جا که رهبری کوانتومی بر تعالی سازمانی با نقش میانجی مدیریت دانش سازمانی و مهارتهای کوانتومی تأثیر معناداری دارد، بنابراین در ارتقاء سطح مدیران دانشگاه، میتوان مهارت های کوانتومی و مدیریت استراتژیک دانش سازمانی را بهبود بخشید.
پرونده مقاله
مقدمه: نظام سلامت به جهت سروکار داشتن با انسانها و سلامتی آنها، یکی از پیچیدهترین زنجیرههای تامین کالا در دنیا را داراست، زنجیره تامین صنعت دارویی بخشی از این نظام است. به همین دلیل هدف این پژوهش بدست آوردن مدلی جهت ارزیابی پایداری زنجیره تامین در این صنعت میباشد.
چکیده کامل
مقدمه: نظام سلامت به جهت سروکار داشتن با انسانها و سلامتی آنها، یکی از پیچیدهترین زنجیرههای تامین کالا در دنیا را داراست، زنجیره تامین صنعت دارویی بخشی از این نظام است. به همین دلیل هدف این پژوهش بدست آوردن مدلی جهت ارزیابی پایداری زنجیره تامین در این صنعت میباشد.
روش پژوهش: ابتدا با مرور مطالعات پیشین، شاخصهای مربوط به پایداری زنجیره تامین در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و حکمرانی استخراج گردید و پس از اجرای تکنیک دلفی فازی و اجماع نظر خبرگان مدل مفهومیارائه شد. سپس با استفاده از روش پیمایشی به منظور پیادهسازی مدل طراحی شده در ANFIS با کمک پرسشنامهای جهت ارزیابی عوامل پایداری در مطالعه موردی مورد نظر بهره گرفته شد.
یافتهها: ANFISهای طراحی شده با 50 دوره آموزش به میزان قابل قبول خطا دست یافتند. در بعد اقتصادی و اجتماعی روند تغییرات پایداری ابتدا به صورت کاهشی و سپس افزایشی بود. در بعد زیست محیطی که شاخصهای منفی در نظر گرفته شده بودند روند کاملا کاهشی است. در بعد حکمرانی روند تغییرات پایداری افزایشی است .در پژوهش حاضر جذر ریشه میانگین خطا (RMSE) به عنوان معیاری جهت اعتبارسنجی مدل، مد نظر قرار گرفته شده است.
نتیجهگیری: برای بهبود در وضعیت ابتدا باید پایداری ارزیابی و اندازه گیری شود تا پس از اقدامات بهبود بتوان نتایج حاصله را با اندازهگیری مشخص کرد. با توجه به یافته ها میتوان نتیجه گرفت که مدل طراحی شده در ANFIS ابزار مناسبی برای ارزیابی پایداری است.
پرونده مقاله
مقدمه: مدیریت اسلامی ایرانی (مدیریت حَفِیظٌ عَلِیمٌ) مبتنی بر الگوی پایهای پیشرفت است که غایات، ارزشها، هدفها، و روشهای آن از اصول و مبانی اسلام مایه گرفته و توسط متفکران ایرانی، به منظور تحولِ مطلوبِ عرصههای راهبردی فکر، علم، معنویت، و زندگی انسانی؛ طراحی شده است. چکیده کامل
مقدمه: مدیریت اسلامی ایرانی (مدیریت حَفِیظٌ عَلِیمٌ) مبتنی بر الگوی پایهای پیشرفت است که غایات، ارزشها، هدفها، و روشهای آن از اصول و مبانی اسلام مایه گرفته و توسط متفکران ایرانی، به منظور تحولِ مطلوبِ عرصههای راهبردی فکر، علم، معنویت، و زندگی انسانی؛ طراحی شده است. هدف، بررسی رابطه مدیریت اسلامی ایرانی و توسعه منابع انسانی با نقش میانجی شایسته سالاری و پاسخگویی در بیمارستانها و مراکز درمانی دولتی استان آذربایجان غربی، است.
روش پژوهش: هدف کاربردی و روش توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری شامل 136 نفر از مدیران سطح اول و دوم در بیست و دو بیمارستان و مرکز درمانی دولتی استان آذربایجان غربی که 100 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده، انتخاب شد. گرد آوری دادهها بوسیله پرسشنامههای محقق ساخته مدیریت اسلامی ایرانی مساح و همکاران (1390) با ضرایب پایایی 0/978، و استاندارد توسعه منابع انسانی نیکرسون ایربای (1998) 0/849، شایسته سالاری انصاری (1393) 0/945، پاسخگویی باونز (2005) 0/857 انجام شد. آمار توصیفی و استنباطی، نرمافزار تحلیل آماری Smart pls، روش معادلات ساختاری استفاده گردید.
یافتهها: مدیریت اسلامی ایرانی با واسطه شایسته سالاری و پاسخگویی، قادر به تبیین بیش از 23 درصد تغییرات توسعه منابع انسانی در بیمارستان ها و مراکز درمانی دولتی استان آذربایجان غربی است. بین مدیریت اسلامی ایرانی و شایسته سالاری، مدیریت اسلامی ایرانی و پاسخگویی، شایسته سالاری و توسعه منابع انسانی، پاسخگویی و توسعه منابع انسانی ارتباط مستقیم و مثبت وجود دارد.
نتیجهگیری: الگوی رابطه مدیریت اسلامی ایرانی و توسعه منابع انسانی با نقش میانجی شایسته سالاری و پاسخگویی، ترسیم شد.
پرونده مقاله