شعارهای شیعی بر سکههای حکمرانان ایران از سده دوم تا پایان سده هشتم هجری
محورهای موضوعی : تاریخ و تمدن اسلامی
1 - استاد یار گروه تاریخ ، واحد شاهرود، دانشگاه آزاد اسلامی ، شاهرود، ایران( نویسنده مسئول)
کلید واژه: سکههای اسلامی, شعارهای شیعی, تشیع دوازده امامی, علی ولیالله.,
چکیده مقاله :
سکههای اسلامی افزون بر کاربرد اقتصادی در دورههایی به ابزاری تبلیغاتی برای گسترش باورهای اسلامی تبدیل شدند و کارکردی تبلیغی- ارشادی پیدا کردند. سکههای ضرب شده در ایران و در فاصله سدههای دوم تا پایان سده هشتم هجری دربردارنده تنوع قابل توجهی از شعارهای دینی-مذهبی است. حکمرانان با انتخاب آیاتی از قرآن و عباراتی با مضامین دینی، باورها و در مواردی دیدگاهی سیاسی گرایشهای مذهبی خود را به معرض نمایش میگذاشتند. در این مقاله تلاش شده به این پرسش پاسخ داده شود که: کدام یک از شعارهای نمود یافته بر سکهها در بازه زمانی سدههای دوم تا پایان سده هشتم هجری بیانگر گرایشهای شیعی حکمرانان یا همسویی آنان با جریانهای شیعی بودهاست؟ بررسیها نشان میدهد شعارهای شیعی به تفکیک شامل : آیه 23 سوره شوری _علی ولیالله_ نام دوازده امام و کلمه «و آله» در ادامه صلوات است. ضرب سکههای طراز شیعی در کنار سکههایی با شعارهای سنی، علاوه بر نواحی شمالی ایران در دیگر نواحیِ جغرافیای سیاسی ایران در بازه زمانی مورد بحث تداوم یافت.
Islamic coins, in addition to their economic function, became a means of promoting Islamic beliefs during the process of conquests. In this perspective, coins served as advertising and educational tools. The minted coins in Iran from the 2nd to the 8th century AH encompass a significant variety of religious mottos. Rulers, by selecting verses from the Quran and phrases with religious themes, showcased their beliefs and, in some cases, their political inclinations. This article aims to answer the question of which of the mottos found on coins during the period from the 2nd to the 8th century AH reflect the Shiite inclinations of the rulers or their alignment with Shiite movements. Studies indicate that Shiite mottos, when categorized, include verse 23 of Surah Shura in Quran, “Ali Wali Allah”, the names of the Twelve Imams, and the phrase “wa al-hu” (and his family) following the “salutation”. Shiite-style coins were minted alongside coins with Sunni mottos, and this trend continued not only in the northern regions of Iran but also in other political regions of Iran during the discussed period.
آژند، یعقوب (1365). قیام مرعشیان. تهران: کتابهای شکوفه وابسته به انتشارات امیرکبیر.
آیینهوند، صادق (1391). ادبیات سیاسی تشیع (از نیمه اول قرن اول هجری تا پایان قرن سوم هجری). چاپ دوم، نشرعلم.
اسمیت، جان ماسون (1361). خروج و عروج سربداران. ترجمه یعقوب آژند، تهران: دانشگاه تهران.
اشپولر، برتولد (1373). تاریخ ایران در قرون نخستین اسلامی. ج 2، ترجمه مریم میراحمدی، تهران: علمی و فرهنگی.
القاشانی، ابوالقاسم عبداللهبن محمد (1384). تاریخ اولجایتو. به¬کوشش مهین همبلی، تهران: علمی و فرهنگی.
ابناثیر، عزالدین (1383). تاریخ کامل. ج 7، ترجمه سیدحسن روحانی، تهران: اساطیر.
الحسینی، محمدباقر (1393). شعارهای سکههای دوره اسلامی (پیامهای ارشادی، دعوتی، و تبلیغی بر سکههای دوره اسلامی). ترجمه عبدالله قوچانی، مشهد: آستان قدس رضوی.
امینزاده، علی (1384). جنبشهای شیعی در تاریخ ایران (با نگاهی ویژه به سربداران). سبزوار: امیدمهر.
بوسه، هیرمبرت (1372). ایران در عصر آلبویه. تاریخ ایران کمبریج: از فروپاشی دولت ساسانیان تا آمدن سلجوقیان، ج 4، گردآورنده ر.ن. فرای، ترجمه حسن انوشه، تهران: امیرکبیر.
بیانی، شیرین (1382). تاریخ آلجلایر. چاپ دوم، تهران: دانشگاه تهران.
همو (1388). مغولان و حکومت ایلخانی در ایران. تهران: سمت.
پاکزادیان، حسن (1396). تاریخ در سکههای سربداران. تهران: خواندنی.
پطروشفسکی، ا. پ و یان، کارل و اسمیت، جان ماسون (1366). تاریخ اجتماعی – اقتصادی ایران در دوره مغول. ترجمه یعقوب آژند، تهران: اطلاعات.
تاکر، ویلیام فردریک (1397). مدعیان مهدویت و هزاره گرایان نگاهی به جنبشهای غالیان شیعی عراق در سدههای نخستین. ترجمه حمید باقری، تهران: حکمت.
ترابیطباطبایی، سیدجمال و وثیق، منصوره (1373). سکههای اسلامی ایران از آغاز تا حمله مغول. تبریز، مهد آزادی.
ترابیطباطبایی، سیدجمال (1350). سکههای شاهان اسلامی ایران (2). تبریز، نشریه شماره 5 موزه آذربایجان.
حسنی رازی، سید مرتضی بن داعی (1364). تبصره العوام فی معرفه مقالات الانام. به¬کوشش عباس اقبال، تهران: اساطیر.
خالقی، علی (1395). اندیشه سیاسی شیعه در عصر ایلخانان. تهران: سمت.
دُران، دارلی (1384). نظام پولی و مسکوکات. تیموریان، ترجمه یعقوب آژند، تهران: مولی.
رضائی باغبیدی، حسن (1393). سکههای ایران در دوره اسلامی از آغاز تا برآمدن سلجوقیان. تهران: سمت.
رویمر، هانس روبرت (1395). ایران در راه عصر جدید. ترجمه آذر آهنچی، تهران: دانشگاه تهران.
سامی، علی (1353). سکههای شاهان آلاینجو و آلمظفر در فارس و نموداری از پیشرفت مذهب تشیع در شیراز و فارس. در: مجموعه مقالات چهارمین کنگره تحقیقات ایرانی. در زمینه ادب و فرهنگ ایران، به کوشش محمدحسین اسکندری، ج 2، شیراز، انتشارات دانشگاه پهلوی.
سامی، علی (1363). شیراز شهر جاویدان. شیراز: انتشارات لوکس (نوید شیراز).
سرافرازی، عباس (1394). شعائر شیعی بر سکههای اسلامی تا شکلگیری حکومت صفویان. شیعه شناسی، 13/51، 7-26.
سرفراز، علیاکبر و آورزمانی، فریدون (1379). سکههای ایران از آغاز تا دوران زندیه. تهران: سمت.
سلیمانی، سعید (1396). تاریخ سکّه در دودمانهای محلی ایران (قرون سوم و چهارم هجری). تهران: برگنگار.
شاهمرادی، سیّد مسعود (1399). تاریخ تشیع در ایران بر مبنای سکهشناسی از آغاز تا تأسیس صفویه. قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی.
شاهمرادی، سیّد مسعود و منتظرالقائم، اصغر (1396). تشیع در آذربایجان از آغاز تا طلوع دولت صفوی. قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
شمساشراق، عبدالرزاق (1369). نخستین سکههای امپراتوری اسلام. اصفهان: سازمان چاپ پویا.
شمسیپور، حسین (1393). جلایریان در تاریخ ایران. تهران: طراوت.
صالحی، کوروش (1402). سکههای شیعی عصر ایلخانان مغول. تشیّع در ایران به روایات فرهنگ مادی، دفتر اول، بهکوشش محمدحسین افراخته و حمیدرضا آذرینیا، تهران: نشر نگاه معاصر، 318- 348.
طبری، محمدبن جریر(1393). ترجمه تفسیر طبری. مجلد دوم و سوم (جلدهای 4، 5 و 6)، به¬کوشش حبیب یغمائی، تهران: دانشگاه تهران.
عزیززاده، قربان (1372). یک سکه استثنایی از دوره دیالمه. میراث فرهنگی، شماره 10-11 ، صص78-79.
عقیلی، عبدالله (1389). پول و سکه. تنظیم و بازبینی علی بهرامیان، تهران: مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی.
همو (1377). دارالضربهای ایران در دوره اسلامی. تهران: موقوفات دکتر محمود افشار.
علاءالدینی، بهرام (1394). سکههای ایران از طاهریان تا خوارزمشاهیان. تهران: فرهنگسرای میردشتی.
همو (1395). سکههای ایران دوره ایلخانان مغول. تهران: برگنگار.
همو (1396). سکههای ایران از انقراض ایلخانان مغول تا استیلای تیمور گورکان. چاپ اول، تهران: برگنگار.
فقیهی، علیاصغر (1365). آلبویه نخستین سلسله قدرتمند شیعه با نموداری از زندگی جامعه اسلامی در قرنهای چهارم و پنجم. تهران: انتشارات صبا.
همو(1390). تاریخ آلبویه. تهران: سمت.
کاهن، کلود (2536/1356). آلبویه. دانشنامه ایران و اسلام، ج 1، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب.
مایلز، ج.ک. (1372). سکهشناسی. تاریخ ایران کمبریج: از فروپاشی دولت ساسانیان تا آمدن سلجوقیان، جلد چهارم، گردآورنده ر.ن. فرای. ترجمه حسن انوشه، تهران: امیرکبیر.
نامه ابوبکر خوارزمی به شیعیان نیشابور (1362). ادبیات انقلاب در شیعه، ج 2، ترجمه صادق آیینهوند، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
نقشبندی، ناصر سیّد محمود (1369). درهم اسلامی. جزء اول (درهمهای عرب ساسانی). ترجمه امیر شاهد، بیجا: اهل البیت(ع).
وثیق، منصوره (1386). تشیع در ایران به روایت سکههای تاریخی. کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، شماره 114 و 115، صص 90 – 97.
هالم، هانیس (1389). تشیع. ترجمه محمدتقی اکبری، تهران: نشر ادیان.
Diler, Omer (2006). Ilkhanids: Coinage of the Persian monglos. Istanbul.
Stephen Album, Rare Coins, Auction 21, 15-16 January 2015. Lot 550, p. 46.
https://www.royalmint.com/ourcoins/rahges/historiccoins/commonnealth-andworld- coins/BUNAYHID.gold.
https://www.zeno.ru/showphotp.php?phto=175149
Aghili, Abdoullah (1389/2011). Pūl wa Sikka, Revised by Ali Pahramian, 1st. ed., Tehran: Center for the Great Islamic Encyclopedia.
Idem (1377/1998). Dār al- Ḍarb- hā- yi Iran dar Dawra- yi Islāmī, 1st. ed., Tehran: Iraj Afshar Foundation.
Alaedini, Bahram (1394/2016). Sikka- hā- yi Iran az Ṭāhiriyyān tā Khwārazmshāhiyyā, 1st. ed., Tehran: Farhangsarā- yi Mīrdashtī.
Idem (1395/2017). Sikka- hā- yi Iran Dawra- yi Iīlkhānān- i Mughūl, 1st. ed.,Tehran: Barg Nigār.
Idem (1396/2018). Sikka- hā- yi Iran az Inqirāḍ- i Iīlkhānān- i Mughūl tā Istīlā- yi Taymūr- i Gūrkān, 1st. ed.,Tehran: Barg Nigār.
Amin Zadeh, Ali (1384/2005). Junbish- hā- yi Shīʿī dar Tārīkh- i Iran (bā Nigāhī Wīzha bih Sarbidārān). 1st. ed., Sabzevar, Umīdmihr.
Ayenehvand, Sadegh (1391/2012). Adabiyyāt- i Siyāsī- yi Tashayyuʿ (az Nīma- yi Awwal- i Qarn- i Awwal- i Hijrī tā Pāyān- i Qarn- i Siwwum- Hijrī),2nd ed. Nashr- i ʿIlm.
Azhand, Yaghoub (1365/1986). Qiyām- i Marʿashiyyān, (1st. ed.), Tehran: Kitāb- hā- yi Shukūfih Wābasta bih Intishārāṭ- i Amīrkabīr.
Aziz Zadeh, Ghorban (1372/1993). “Yik Sikka Istithnāīy az Dawra- yi Diyālama”, Mīrāth- i Farhangī, No. 10- 11 Fall & Winter, pp. 78-79.
Bayani, Shirin (1388/2010). Mughūlān wa Ḥukūmat- i Iīlkhānī dar Iran, Tehra: SAMT.
Bayani, Shirin (1382/2003). Tārīkh- i Āl Jalāyir, 2nd ed., Tehran: University of Tehran.
Busse, Heribert (1372/1993). Iran dar ʿAṣr- i Āl- i Buwayyih, (Tārīkh- i Iran az Furūpāshī- yi Dawlat- i Sāsāniyyān tā Āmadan- i Saljūqiyyān), the Centre of Islamic Studies at the University of Cambridge, Vol. 4, Revised by R.N. Frye, Trans. Hasan Anousheh, 2nd. ed., Tehran: Amīrkabīr.
Diler, Omer (2015). Ilkhanids: Coinage of the persian monglos, Istanbul, 2006. Stephen Album, Rare Coins, Auction 21, 15-16 January., Lot 550, p. 46.
Douran, Darli (1384/2006). Niẓām- i Pūlī wa Maskūkāt, (Taymūriyyān), Trans. Yaghoub Azhand, 1st. ed., Tehran: Mawlā.
Faqihi, Ali Asghar (1365/1986). Āl- i Buwayyih Nukhustīn Silsila- yi Qudratmand- i Shīʿa bā Nimudārī az Zindigī- yi Jāmiʿa- yi Islāmī dar Qarn- hā- yi Ĉahārum wa Panjum, Tehran: Intishārāt- i Ṣabāʾ.
Faqihi, Ali Asghar (1390/2012). Tārīkh- i Āl- i Buwayyih, 8th ed., Tehran: SAMT.
Halm, Heinz (1389/2011). Tashayyuʾ, Trans. Mohammad Taqi Akbari, 2nd ed., Nashr- i Adyān.
Ḥasanī Rāzī, Sayyid Murtaḍā b. Dāʿī (1364/1985). Tabṣirat al-ʿAwāmm fī Maʿrifat Maqālāt al- Anām, Revised by Abbas Eghbal, 2nd ed., Tehran: Asāṭīr.
al- Ḥusaynī, Muḥammad Bāqir (1393/2014). Shuʿār- hā- yi Sikka- hā- yi Dawra- yo Islāmī (Payām- hā- yi Irshadī, Daʿwatī, wa Tablīghī bar Sikka- hā- yi Dawra- yi Islāmī), Trans. Abdollah Qouchani, 1st. ed., Mashhad: Āsṭān- i Quds- i Raḍawī.
Ibn Athīr, ʿIzz al- Dīn (1383/2004). Tārīkh- i Kāmil, Vol. 7. Trans. Seyed Hasan Rouhani, 3rd ed., Tehran: Asāṭīr.
K. Cahen, Claude (1356/2536/1977). Āl- i Buwayyih, Dānishnāma- yi Iran wa Islām, Vol. 1, 1st. ed., Tehran: Bungāḥ- i Tarjumih wa Nashr- i Kitāb.
Khaleghi, Ali (1395/2016). Andīsha- yi Siyāsī- yi Shīʿa dar ʿAṣr- i Iīlkhānān, 1st. ed., Tehran: SAMT.
Miles, J. K. (1372/1993). Sikka Shināsī, Tārīkh- i Iran az Furūpāshī- yi Dawlat- i Sāsāniyyān tā Āmadan- i Saljūqiyyān, the Centre of Islamic Studies at the University of Cambridge, Vol. 4, Revised by R. N. Frye, Trans. Hasan Anousheh, 2nd. ed., Tehran: Amīrkabīr.
Naghshbandi, Naser Seyyed Mahmoud (1369/1990). Dirham- i Islāmī, Juzʾ- i Awwal (Dirham- hā- yi ʿArab- i Sāsānī), Trans. Amir Shahed, (Und.). Ahl- i al- Bayt.
Nāma- yi Abūbakr- i Khwārazmī Bih Shīʿayān- i Neyshabur (1362/ 1983), Adabiyyāt- i Inqilāb dar Shīʿa, Vol. 2, Trans. Sadegh Ayenehvand, Tehran: Daftar- i Nashr- i Farhang- i Islāmī.
Pazadian, Hasan (1396/2017). Tārīkh dar Sikka- hā- yi Sarbidārān, 1st. ed., Tehran: Khwāndanī.
Petrushevsky, I. P. & Jahn, Karl & John Mason Smith (1366/1987). Tārīkh- i Ijtimāʿī- Iqtiṣādī- i Iran dar Dawra- yi Mughūl, Trans. Yaghoub Azhan, 1st. ed., Tehran: Iṭilāʿāt.
al- Qāshānī, Abū ʾl- Qāsim ʿAbd Allāh b. Muḥammad (1384/2005). Tārīkh- i Ūljāytū, Revised by Mahin Hambali, 2nd ed., Tehran: ʿIlmī wa Farhangī.
Rezaee Bagh Bidi, Hasan (1393/2015). Sikka- hā- yi Iran dar Dawra- yi Islāmī az Āghāz tā bar- Āmadan- i Saljūqiyyā, 1st. ed., Tehran: SAMT.
Roemer, Hans Robert (1395/2017). Iran dar Rāh- i ʿAṣr- i Jadīd, Trans. Azar Ahanchi, 3rd ed., Tehran: University of Tehran.
Salehi, Kourosh (1402/2023). Sikka- hā- yi Shīʿī- yi ʿAṣr- i Iīlkhānān- i Mughūl, Tashayyuʿdar Iran Bih Rawāyat- i Farhang- i Madī, Daftar- i Awwal, Revised by Mohammad- Hossien Afrakhteh & Hamid- Reza Azari Nia, 1st. ed., Tehran: Nashr- i Nigāh, pp. 318- 348.
Sami, Ali (1353/1974). “Sikka- hā- yi Shāhān- i Āl Injū wa Āl Muẓaffar dar Fārs wa Nimūdārī az Pīshraft- i Madhhab- i Tashayyuʿ dar Shiraz wa Fars”, Majmūʿa Maqālāt- i Ĉahārūmīn Kungira- yi Taḥqīqāt- i Iranī, dar Zamīna- yi Adab wa Farhang- i Iran, Revised by Mohammad Hossein Iskandari, Vol. 2, Shiraz, Intishārāt- i Dānishgāh Pahlawī.
Idem (1363/1984). Shiraz Shahr- i Jāwīdān, 3rd ed., Shiraz, Intishārāt- i Lūks (Nawīd Shiraz).
Sarfaraz, Ali- Akbar & Avarzamani, Fereydoun (1379/2000). Sikka- hā- yi Iran az Āghāz tā Dawrān- i Zandiyya, 1st ed., Tehran: SAMT.
Sarafrazi, Abbas (1394/2015). “Shaʿāʿr- i Shīʿī bar Sikka- hā- yi Islāmī tā Shikl- Gīrī- yi Ḥukūmat- i Ṣafawiyyān”, Journal of Shiite studies, Volume 13, Issue 51, pp. 7-26.
Shahmoradi, Seyed Masoud (1399/2018). Tārīkh- i Tashayyuʿ dar Iran bar Mabnā- yi Sikka- Shināsī az Āghāz tā Taʾsīs- i Ṣafawiyya, 1st. ed., Qom, Islamic Sciences and Culture Academy.
Shahmoradi, Seyed Masoud & Montazer Qaem, Asghar (1396/2017). Tashayyuʿdar Azerbaijan az Āghāz tā Ṭulūʿ- i Dawlat- i Ṣafawī, 2nd ed., Qom: Research Institute of Hawzeh and University.
Shams Eshragh, Abdoulrazzagh (1369/1990). Nukhustīn Sikka- hā- yi Impirātūrī- yi Islām, 1st. ed., Isfahan: Sāzmān- i Ĉāp- i Pūyā.
Shamsi Pour, Hossien (1393/2014). Jalāyiriyyān dar Tārīkh- i Iran, 1st. ed., Tehran Ṭarāwat.
Soleimani, Saeed (1396/2017). Tārīkh- i Sikka dar Dūdimān- hā- yi Maḥallī- yi Iran (Qurūn- i Siwwum wa Ĉahārum Hijrī), 1st. ed., Tehran: Bargnigār.
Smith, John (1361/1982). The History of the Sarbadar Dynasty 1336-1381 A.D, Trans. Yaghoub Azhand, Tehran: University of Tehran.
Spuler, Bertold (1373/1994). Tārīkh- i Iran dar Qurūn- i Nukhustīn- i Islāmī, Vol. 2, Trans. Maryam Mir Ahmadi, 2nd ed., Tehran: ʿIlmī wa Farhangī.
Tucker,William F. (1397/2018). Mahdis and Millenarians: Shiite Extremists in Early Muslim Iraq, Trans. Hamid Bagheri, 1st. ed., Tehran: Intishārāt- i Ḥikmat.
Torabi Tabatabaei, Seyed Jamal & Vasiq, Mansoureh (1373/1994). Sikka- hā- yi Islāmī- yi Iran az Āghāz tā Ḥamla- yi Mughūl, Tabriz: Mahd- i Azadi.
Torabi Tabatabaei, Seyed Jamal (1350/1971). “Sikka- hā- yi Shāhān- i Islāmī- yi Iran”, (2), Tabriz: Nashriyya- yi Shumāra- yi 5 Muza- yi Azerbaijan.
Ṭabarī, Muḥammad b. Jarīr (1393/2014). Tarjuma- yi Tafsīr- i Ṭabarī, Vol. 2 & 3 (Vol. 4 & 5 & 6), Revised by Habib Yaghmaei, 3rd ed., Tehran: University of Tehran.
Vasiq, Mansoureh (1386/2007). “Tashayyuʾ dar Iran bih Rawāyat- i Sikka- hā- yi Tārīkh- ī”, Kitāb Māh Tārīkh wa Jughrāfiyyā, No. 114 & 115, Abān Wa Adhar/ October & November.
https://www.royalmint.com/ourcoins/rahges/historiccoins/commonnealth-andworld-coins/BUNAYHID.gold.
https://www.zeno.ru/showphotp.php?phto=175149
تاريخ و تمدّن اسلامى Islamic History and Civilization
سال 20، شماره 47، تابستان 1403 Vol.20, No.47, Summer 2024
صص 89-116 (مقاله پژوهشی)
شعارهای شیعی بر سکههای حکمرانان ایران از سده دوم تا پایان سده هشتم هجری1
میرزامحمد حسنی2
استادیار گروه تاریخ، واحد شاهرود، دانشگاه آزاد اسلامی، شاهرود، ایران
چکیده
سکههای اسلامی افزون بر کاربرد اقتصادی در دورههایی به ابزاری تبلیغاتی برای گسترش باورهای اسلامی تبدیل شدند و کارکردی تبلیغی- ارشادی پیدا کردند. سکههای ضرب شده در ایران و در فاصله سدههای دوم تا پایان سده هشتم هجری دربردارنده تنوع قابل توجهی از شعارهای دینی-مذهبی است. حکمرانان با انتخاب آیاتی از قرآن و عباراتی با مضامین دینی، باورها و در مواردی دیدگاهی سیاسی گرایشهای مذهبی خود را به معرض نمایش میگذاشتند. در این مقاله تلاش شده به این پرسش پاسخ داده شود که: کدام یک از شعارهای نمود یافته بر سکهها در بازه زمانی سدههای دوم تا پایان سده هشتم هجری بیانگر گرایشهای شیعی حکمرانان یا همسویی آنان با جریانهای شیعی بودهاست؟ بررسیها نشان میدهد شعارهای شیعی به تفکیک شامل : آیه 23 سوره شوری _علی ولیالله_ نام دوازده امام و کلمه «و آله » در ادامه صلوات است. ضرب سکههای طراز شیعی در کنار سکههایی با شعارهای سنی، علاوه بر نواحی شمالی ایران در دیگر نواحیِ جغرافیای سیاسی ایران در بازه زمانی مورد بحث تداوم یافت.
کلیدواژهها: سکههای اسلامی، شعارهای شیعی، تشیع دوازده امامی، علی ولیالله.
مقدمه
نخستین سکههای رایج در قلمرو شرقی خلافت، سکههای عرب-ساسانی بودند. از همان زمان پشت و روی سکهها به جایی برای عرضه عبارات و شعارهای دینی بدل شد. یعنی این سکهها افزون بر کاربرد اقتصادی و مالی، کارکردهای تبلیغی و دینی نیز یافتند. بر سکههای عرب-ساسانی عبارات و شعارهای اسلامی مانند بسم اللّه/بسماللّه ربی/بسماللّه ربی الحَکم/ بسماللّه ربّی الرّحمن/بسماللّه العزیز/ بسماللّه الملک و... ضرب میشد (نک. عقیلی، 1389: 145؛ شمساشراق، 1369: 10). از دوره خلافت عبدالملک بن مروان (حک: 65-86ه) با رواج سکههای اسلامی، اگرچه چهرههای انسانی از سکهها حذف شد، اما درج نوشتههای عربی با مضامین دینی و آیاتی از قرآن ادامه یافت. عباراتی چون لا اله الا الّله، وحده لا شریک له، الّله احد، الّله الصمد، لم یلد و لم یولد و لم یکن کفواً احد/ محمد رسول الّله / ارسله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله و لو کره المشرکون و ... در سکههای دوره اموی دیده میشود (اشپولر، 1373: 3/244، 245، 246؛ رضائی باغبیدی، 1393: 96). در سالهای پایانی خلافت اموی و آغاز جنبش عباسیان سکهها به محلی برای عرضه شعارهای مذهبی شیعی بدل شد. این مقاله با بررسی سکههای بازمانده از سدههای دوم تا هشتم هجری، به دنبال پاسخ به این پرسش است که کدام یک از شعارهای نمود یافته بر این سکهها در این سدهها بیانگر گرایشهای شیعی حکمرانان یا همسویی آنان با جریانهای شیعی بودهاست؟
قرن دوم هجری و ظهور شعارهای شیعی بر سکهها و تداوم آن در قرون بعد
با افول تدریجی قدرت امویان و آغاز جنبش عباسیان در ربع اول قرن دوم هجری شاهد قیامهایی علیه امویان هستیم. اقدامات نظامی این شورشیان و تسلط آنها بر نواحی مختلف با ضرب سکههای نقره و مسین همراه بود. باورهای مذهبی این انقلابیون سبب تغییر و تحول شعارهای مذهبی بر سکهها شد. بررسی این سکهها روند تدریجی تغییر شعارها بر سکههای اسلامی را نشان میدهد که خود تابعی از تحولات سیاسی و اجتماعی ایران در دوره مورد بحث است. یکی از نخستین تغییرات قابل توجه نمود بخشی از آیه 23 سوره شوری بر سکههاست. در این آیه بر دوستی با اهل بیت پیامبر(ص) تأکید شدهاست، به همین دلیل این آیه به عنوان شعاری شیعی معرفی شدهاست (وثیق، 1386: 90). اما پژوهشگران در مورد کاربرد این آیه بر سکهها دیدگاههای متفاوتی مطرح کردهاند: این آیه شعاری عباسی است (مایلز، 1372، 4/320)، شعار طرفداران خاندان پیامبر است (رضائی باغبیدی، 1393: 123)، این سکهها، سکههای انقلابیون شیعی و آوردن این آیه بر سکهها دلیلی بر شیعه بودن است (سلیمانی، 1396: 39، 46)، این آیه شعاری شیعی و کاربرد آن بر سکهها نشانهای از مخالفت با امویان و هواداری از آلعلی(ع) و آلعباس است (ترابیطباطبایی و وثیق، 127یادداشت 2). با توجه به مضمون این آیه بنظر میرسد نمایش آن بر سکهها بیانگر تبلیغ باورهای شیعی توسط حکمرانی باشد که سکه به نام یا به فرمان او ضرب شدهاست. بنابراین آیه 23 سوره شوری اولین شاهد از نمود گرایشهای شیعی بر سکههاست.
«قل لا اسئلکم علیه اجراً الا الموده فی القربی» ترجمه قرن چهارم هجری: «بگوی که نه خواهم از شما بر آن مزدی مگر دوستی اندر خویشاوندی» (طبری/تفسیر، مجلد 3، 1393: 6/1641). این آیه نخستینبار بر سکههای «عبدااللّهبن معاویه» انقلابی ضد اموی در آغاز قرن دوم هجری مشاهده میشود.3 عبداللّهبن معاویه در فاصله سالهای 127 تا 129 هجری سکههایی از جنس نقره و مس با شعار شیعی «قل لا اسئلکم علیه اجراً الا الموده فی القربی» در این شهرها ضرب کرد:
سال 127ه: جی/الجزیره/واسط (سلیمانی، 1396: 30) و ماهی (رضائی باغبیدی، 1393: 124).
سال 128ﻫ: ری/رامهرمز/کوفه/ واسط (سلیمانی، 1396: 30) / جی (رضائی باغبیدی، 1393: 124).
سال 129ه : ماهی / جی / دربجرد4 (سلیمانی، 1396: 31 تا 33؛ شمساشراق، 1369: 57) ری / اصطخر(رضائی باغبیدی، 1393: 124). این مدعی امامت با اینکه بهطور مستقیم از اولاد امام علی(ع) نبود، بلکه از نسل برادر او جعفربن ابیطالب بود میتوانست بر این اساس که از خاندان بنیهاشم است ادعای حکومت کند. عبداللّهبن معاویه خود را فردی میدانست که شعار «الرضاء من آلمحمد» (به معنای : شخصی مورد قبول از خاندان پیامبر) شامل حالش میشد (هالم، 1389: 56، 57). در سال 129ه بعد از کشته شدن عبداللّهبن معاویه پیروانش تا سال 130ه که مغلوب امویان شدند در برخی از نواحی به ضرب سکه ادامه دادند (رضائی باغبیدی، 1393: 123). قابل ذکر است نام عبداللّهبن معاویه بر درهمهای نقره نیامده و این سکهها بینام ضرب شده، اما بر فَلسهای مسی ضرب ری در سال 129ه نام او به صورت «الامیر عبداللّهبن معاویه» و شعار شیعی «قل لا اسئلکم علیه اجرا الا الموده فی القربی» آمدهاست (همان: 125). در قدیمیترین درهمی که در سال 127ه در شهر جی ضرب شده این آیه به صورت کاملتر و بدین صورت آمدهاست: «قل لا اسئلکم علیه اجراً الا الموده فی القربی و من یقترف حسنه نزد له فیها حسناً» (همان: 123). ترجمه قرن چهارم هجری از قسمت دوم آیه: «و هرکسی کند نیکی بیفزاییم او را اندر آن نیکی» (طبری/ تفسیر، مجلد 3، 6/1393: 164). علاوه بر عبداللّهبن معاویه، آیه 23 سوره شوری در قرن دوم هجری بر سکههای «ابومسلم خراسانی» نیز آمدهاست. سکههای نقره ابومسلم فاقد نام است، اما نام او بر فلسهای مسین بصورت «عبدالرحمانبن مسلم» و «ابومسلم» مشاهده میشود. ضرب سکه با شعارهای شیعی به نام افراد الزاما بیانگر باور عمیق و قلبی آن فرد به آیین تشیع نیست. این تشکیک از آنجا حاصل میشود که در نامه «ابوبکر خوارزمی» که در قرن چهارم هجری به شیعیان نیشابور نوشته شده، ضمن تقبیح قتل عبداللّهبن معاویه بهدست ابومسلم خراسانی؛ ابومسلم، «ابومجرم» نامیده شدهاست (آئینهوند، 1391: 209؛ آیینهوند، 1362: 60). این اطلاق طعنهآمیز بیانگر این نکته مهم است که حتی در خراسان زادگاه ابومسلم و در جمع شیعیان به عملکرد او انتقادات سختی وارد بودهاست. این امکان وجود دارد افرادی با ترفندهای سیاسی و به منظور همراه کردن شیعیان با خود از شعارهای شیعی استفاده کرده باشند. قابل ذکر است در کتاب تبصره العوام فی معرفه مقالات الانام (تألیف سده 6 هجری) از فرقه از ابومسلمیه چنین یاد شدهاست:
«این فرقت را بر شیعه بندند از بهر آنکه وی [ابومسلم] خروج کرد خلق بسیاری از اعداء الّله و اعداء آل محمد از بنیامیه و غیرهم بکشت. بدان که این خطاست و ابومسلمیان از فرق شیعه نیستند و نه از فرق سنیان، زیرا اعتقاد ابومسلم آن بود که امامت به میراث است نه به نص چنانکه شیعیان گویند و نه به اختیار چنانکه سنیان گویند و گویند بعد از رسول امامت از آلعباس بود. ابوبکر و عثمان بر وی ظلم کردند و او [ابومسلم] خروج بهر آن کرد که بنوامیه را براندازد و امامت به بنیعباس دهد. چنانکه کرد و اگر او را اعتقاد آن بودی که امامت از آن امیرالمومنین علی بود بعد از هلاک بنیامیه به صادق(ع) دادی و تفویض امامت و ولایت به وی کردی نه به سفاح از بنیعباس. این قوم که گویند امامت به میراث است او بنهاد [ابوهریره دمشقی] و این قوم را اصل شیعه عباسیه خوانند و کسانی که فَرق میان شیعه علی و شیعه عباسیه ندانند ایشان را بر شیعه علی بندند» (حسنیرازی، 178، 180).
اختلاف این دو انقلابی، یعنی عبداللّه بن معاویه و ابومسلم نمودی نیز در منابع تاریخی یافتهاست. ابناثیر نوشته عبداللّهبن معاویه برای اتحاد با ابومسلم به هرات رفته و «ابونصر مالکبن هیثم خزاعی»، نماینده ابومسلم در هرات پیکی نزد او فرستاد و دلیل ورودش به آن منطقه را پرسید. عبداللّه پیام داد که شنیدهام شما مردمان را به تن دادن به فرمانروایی خاندان محمد[ص] میخوانید. از این روی به نزد شما آمدم. ابونصرپیام فرستاد و از نژاد او پرسید و او خود را معرفی کرد. ابونصر گفت نامهای عبداللّه و جعفر نامهای اهل بیت پیامبر است اما از نام معاویه در میان ایشان پیشینهای نیست. عبداللّهبن معاویه پاسخ داد چون پدرم دیده به جهان گشود نیای من نزد معاویه بود. معاویه از او خواست که پسرش را به نام او بنامد و نیای من چنان کرد. معاویه برای او صد هزار درهم فرستاد. ابونصر پیام داد این یادگار و نام پلید را به بهایی اندک خریدید (ابناثیر، 1383: 7/3232، 3233؛ تاکر، 150:1397).
جدول شماره 1: سکههای ابومسلم خراسانی براساس سال و محل ضرب
شماره | نام حکمران | جنس | محل ضرب | سال | شعار شیعی | توضیحات | برگرفته از |
1 | فاقد نام | نقره | دربجرد [دارابجرد] | 128ه | قل لا اسئلکم علیه اجراً الا الموده فی القربی | قدیمیترین سکه معرفی شده است. | شمساشراق، 1369: 28 لوح 48، شماره 692 ب |
2 | فاقد نام | نقره | بلخ | 130ه | " | - | رضائی باغبیدی، 1393: 127 |
3 | ابومسلم امیر آل محمد | مس | جرجان | 130ه | " | نام ابومسلم با عنوان امیر آل محمد آمده است. | سلیمانی، 1396: 38، شماره15 |
4 | ابومسلم امیر آل محمد | مس | مرو | 130ه | " | - | رضائی باغبیدی، 1393: 127 |
5 | ابومسلم امیر آل محمد | مس | بلخ | 131ه | " | - | سلیمانی، 1396: 36، شماره11 |
6 | ابومسلم امیر آل محمد | مس | سجستان | 131ه | " | ابومسلم به عنوان امیر آل محمد معرفی شده است. | سلیمانی، 1396: 37، شماره13؛ نمونه مشابه رضائی باغبیدی، 1393: 128 |
7 | فاقد نام | مس | سجستان | 132ه | " | دارای ستارۀ پنج پر | سلیمانی، 1396: 37، شماره14 |
8 | فاقد نام | مس | سجستان | 132ه | " | سکه سبکی متفاوت دارد و لا اله الا الله وحده لا شریک له درون کادری مربع شکل در وسط سکه آمده است. | رضائی باغبیدی، 1393: 128 |
9 | ابومسلم امیر آل محمد | مس | هرات | 132ه | احتمال دارد بخشی از آیه 23 سوره شوری در حاشیه باشد. | - | سلیمانی، 1396: 39، شماره17 |
10 | الامیر عبدالرحمان بن مسلم | مس | بدون نام محل ضرب | 135ه | قل لا اسئلکم علیه اجراً الا الموده فی القربی | نام کامل ابومسلم بر سکه آمده است. | رضائی باغبیدی، 1393: 128 |
11 | الامیر عبدالرحمانبن مسلم | مس | بدون نام محل ضرب | 135ه | " | واژگانی شبیه خط سغدی مشاهده میشود. | سلیمانی، 1396: 39، شماره18 |
12 | الامیر عبدالرحمانبن مسلم | مس | بدون نام محل ضرب | 136ه | " | - | رضائی باغبیدی، 1393: 128 |
13 | ابومسلم امیر آل محمد | مس | - | - | قل لا اسئلکم علیه اجراً الا الموده فی القربی و من یقترف حسنه نزد له فیها حسناً ان الله غفور شکور | آیه 23 سوره شوری بر این سکه کاملتر آمده است. | سلیمانی، 1396: 36، شماره12 |
عقیلی برخی از سکههای ابومسلم را ضرب شهرهای اصطخر، تیمره، رامهرمز و نیشابور معرفی کردهاست (عقیلی، 1377: 414)؛ اما تاکنون چنین سکههایی دیده نشدهاست (رضائی باغبیدی، 1393: 147).
یکی دیگر از انقلابیون در سده دوم هجری «سلیمانبن عبدالله الکندی» بود که در فاصله سالهای 138-140ﻫ در سیستان سکه ضرب کرد. بر سکههای او نیز آیه 23 سوره شوری آمدهاست. فلسهای مسی از این حکمران با عنوان «الامیر سلیمنبن عبدالله» ضرب سجستان – سال 139ه و فلسهای بدون نام حکمران معرفی شدهاست (سلیمانی، 1396: 42، 43؛ رضائی باغبیدی، 1393: 129). انقلابی بعدی یکی از والیان هرات به نام «داودبن کزاز الباهلی» است. سکههای مسی از او ضرب سمرقند در سال 148ه معرفی شدهاست (سلیمانی، 1396: 44). بر سکه او نیز آیه 23 سوره شوری مشاهده میشود. قابل ذکر است انقلابیون دیگری در سده دوم هجری دست به قیام زدند که نام و نشانی از آنها در تاریخ برجای مانده اما سکهای از آنها معرفی نشدهاست.5 از آنجایی که سکههای نقره ضرب شده در این دوره فاقد نام است بر مبنای سال ضرب میتوان سکه را به یکی از این انقلابیون منتسب کرد. از جمله سکه نقره بدون نامی که در سال 145ه در بصره ضرب شده به یکی از علویان به نام «ابوالحسن ابراهیمبن عبداللهبن الحسنبن علیبن ابیطالب» معروف به «نفس زکیه» و «قتیل باخَمرا» منتسب شدهاست (سلیمانی، 1396: 44 یادداشت 3). «ابراهیمبن عبدالله» برادر «نفس زکیه»6 و دومین قیامکننده علوی علیه خلفای عباسی بود. بر سکه کمیابی که از او معرفی شده آیه 23 سوره شوری مشاهده نمیشود، اما در حاشیه سکه آیه 81 از سوره اسراء (بنیاسرائیل) مشاهده میشود: «جاء الحق و زهق الباطل ان الباطل کان زهوقا».
ترجمه قرن چهارم: و بگو یا محمد آمد دین حقّ _مسلمانی _ و باطل شد کفر و شرک، که کفر بود، باطل شد (طبری/ تفسیر، مجلد 2، 1393: 4/905). این آیه را نیز شاید بتوان با توجه به اهداف این انقلابی، نمودی از گرایشهای شیعی و علوی، ابراهیم برادر نفس زکیه دانست.7 سلیمانی درهمی بدون تاریخ و بدون محل ضرب را معرفی کرده که بر آن عبارت: یا حمد/ صلی الّله علی محمد و علیه السلام/ مما امر به المهدی الحق امیرالمؤمنین/ یا منصور آمده و در حاشیه آیه 33 سوره التوبه و پشت سکه لا اله الا الّله وحده لا شریک له و در حاشیه آیه 23 سوره شوری و آیه 81 سوره الاسراء آمده را به «یحییبن عبداللهبن حسن مثنی» برادر محمد نفسزکیه و ابراهیم منتسب کردهاست. ابراهیمبن عبداللّه با امرای دیلمی ارتباط داشتهاست (سلیمانی، 1396: 47).
آیه 81 سوره الاسراء در کنار آیه 23 سوره شوری بر سکههایی که در ادامه معرفی خواهند شد نیز آمدهاست. در نیمه دوم قرن دوم هجری مجددا این دو آیه بر سکههایی که فاقد نام حاکم محلی است و تاریخ ضرب و محل ضرب نیز ندارد، نقش میبندد. بر این سکهها نام مهدی خلیفه عباسی (خلافت: 169-158ه) و نام هارونالرشید (خلافت: 193-170ه) به صورت «الخلیفه مهدی» و «الخلیفه الرشید»8 آمدهاست. منتسب کردن این سکهها به سلسلهای خاص دشوار است. سکههای مورد بحث با وزنی کم و سَبْکی غیرمتعارف اکثرا در شمال ایران کشف میشوند (سلیمانی، 1396: 45، 46). این درهمهای بینام احتمالا در دهه 180ه و پیش از به قدرت رسیدن «حسنبن زید» ضرب شدهاند. قابل ذکر است نوشتههایی بر روی این سکهها و در حاشیه آن نوشته شده مانند درهمهای حسنبن زید است. ضرب این سکهها را باید به طرفداران علویان نسبت داد (رضائی باغبیدی، 1393: 465). در نیمه دوم قرن سوم هجری شاهد تداوم کاربرد این آیه بر سکههای علویان طبرستان هستیم (سلیمانی، 1396: 134-140؛ علاءالدینی، 1394: 69، 71، 73، 74؛ رضائی باغبیدی، 1393: 133، 466-472). از میان حکمرانان این سلسله، این آیه بر سکههای «حسنبن زید» و «ابوالحسین احمدبن محمد» مشاهده شدهاست. علویان طبرستان از شیعیان زیدی مذهب بودند.
جدول شماره 2: دو حکمران از سلسله علویان طبرستان که آیه 23 سوره شوری بر سکههای آنها آمدهاست:
شماره | سال ضرب | نام حکمران | محل ضرب | برگرفته از |
1 | 253ه | حسنبن زید | آمل | سلیمانی، 1396: 135 |
2 | 254ه | حسنبن زید | آمل | علاءالدینی، 1394: 69؛ رضائی باغبیدی، 1393: 467 |
3 | 262ه | حسنبن زید | نیشابور | علاءالدینی، 1394: 71؛ رضائی باغبیدی، 1393: 467 |
4 | 264ه | حسنبن زید | جرجان | رضائی باغبیدی، 1393: 467 |
5 | 268ه | حسنبن زید | جرجان | رضائی باغبیدی، 1393: 467 ؛ علاءالدینی، 1394: 73 |
6 | 268ه | حسنبن زید | آمل | سلیمانی، 1396: 137 |
7 | 269ه | حسنبن زید | جرجان | رضائی باغبیدی، 1393: 468 |
8 | 270ه | ابوالحسین احمدبن محمد | آمل | رضائی باغبیدی، 1393: 138 |
در قرن چهارم هجری یکی از امامان زیدی «هَوسَم» از تبار «علویان طبرستان» (علویان حسینی – شاخه ثائری) به نام «جعفربن محمد» سکههای دینار و درهمی در سال 341ه در هوسم با شعار شیعی قل لا اسئلکم... ضرب کرد (سلیمانی، 1396: 152). دومین نمود گرایشهای شیعی کاربرد عبارت «علی ولیاللّه» بر سکههاست. این شعار از نیمه قرن چهارم هجری بر سکهها نمایان و در قرون بعدی تبدیل به مهمترین شعار شیعی شد. کهنترین شواهد بهکار بردن عبارت شیعی «علی ولیاللّه» بر سکهها مربوط به حکمرانان سلسله «اسپهبدان باوندی» است که بر ناحیه طبرستان حکومت میکردند. شعار شیعی «علی ولیالله» از زمان یکی از حکمرانان این سلسله به نام «رستمبن شروین» که دست نشانده «عضدالدوله دیلمی» بود بر سکههای باوندی پدیدار شد (سلیمانی، 1396: 267). رستمبن شروین در فاصله سالهای 354ﻫ (سلیمانی، 1396: 267) - 356ه (رضائی باغبیدی، 1393: 475) - 361ه (رضائی باغبیدی، همان) - 362ه (سلیمانی، 268) - 364ه (سلیمانی، 269) - 365ه (رضائی باغبیدی، 475؛ علاءالدینی، 1394: 309) و 367ه (رضائی باغبیدی، 476؛ علاءالدینی، 1394: 310). سکههایی شیعی در «فریم» در نزدیکی ساری ضرب کرد. دیگر حکمران این سلسله «مرزبانبن شروین» نیز در سال 371ه در فریم سکه شیعی ضرب کردهاست (رضائی باغبیدی، 1396: 476).
از دیگر حکمرانان این سلسله شامل: شهریاربن رستم نیز سکههایی شیعی ضرب فریم در سالهای 373ه (سلیمانی، 270:1396؛ رضائی باغبیدی، 1396: 476). و 376ه (علاءالدینی، 1394: 311؛ سلیمانی، 1396: 271) و از «علیبن شهریار» نیز سکههای دیناری ضرب ساری با عبارت «لا اله الا الله محمد رسولاللّه، علی» معرفی شدهاست (رضائی باغبیدی، 1393: 477).
با آغاز قرن پنجم هجری شاهد تداوم کاربرد شعار شیعی علی ولیاللّه به صورت پراکنده بر سکهها هستیم. سلیمانی سکه جالبی از یکی از حکمرانان سلسله «علویان حسنی» (شاخه بطحانی) ضرب هوسم در سال 400ه معرفی کردهاست. این سکه زرین متعلق به «ابوالحسین احمد الموید عضدالدولهبن الحسین الثائربن هارون» است که شیعه امامی مذهب بوده و بر سکهاش عبارت «علی ولیاللّه» آمدهاست (سلیمانی، 1396: 156). سکه نقره (آب طلاکاری شده) از حکمران دیگری از این سلسله به نام «المهدی لدیناللّه ابوالحسن» ضرب دیلم در سال 434 ه نیز معرفی شدهاست. این سکه نیز شعار شیعی علی ولیاللّه دارد (سلیمانی، 1396: 156).
شعار علی ولیاللّه بر سکه یکی از امیران حوزه خلیج فارس (شاخه بویهیان) هم آمدهاست. این سکه طلا در سال 410ه در سیلاو (سیراف) ضرب شده و فاقد نام حاکم بویهی و خلیفه عباسی است. این سکه بدون نام احتمال دارد توسط یک سلطان شیعه مذهب یا یک انقلابی با گرایشهای شیعی ضرب شده باشد (سلیمانی، 1396: 456). چنانکه میدانیم «سلطانالدوله بویهی» در سال 409ه وزیر خود «حسنبن منصور سیرافی» را از کار برکنار کرد اما نمیتوان مطمئن بود که او شورشی در سیراف برپا کرده باشد. این احتمال که سکه مورد بحث با توجه به وزن بسیار کم (68/0 گرم) سکهای خفاف باشد که از آن در جشنها استفاده میشده نیز مطرح شدهاست (رضائی باغبیدی، 1396: 548). قابل ذکر است در پژوهشی کوتاه سکه نقرهای با شعار علی ولیالله به «رکنالدوله» حکمران بویهی منتسب شدهاست9 (عزیززاده، 1372: 78، 79). این در حالی است که بهطور معمول بر سکههای پادشاهان آلبویه نمایش شعارهای شیعی مرسوم نبودهاست. بررسی دقیقتر نشان میدهد این سکه مربوط به رستمبن شروین از امرای باوندی است که نام رکنالدوله به عنوان حکمران فرادست بر سکه او آمدهاست. این سکه در مقاله پیشگفته با ضریبی از احتمال ضرب اصفهان معرفی شده (عزیززاده، 1372: 79) که نمیتواند درست باشد. با توجه به انتساب این سکه به امرای باوندی به احتمال زیاد این سکه در فریم ضرب شدهاست. شعار علی ولیاللّه در قرن پنجم هجری بر سکههای «ابوحارث بساسیری» که به نام خلیفه فاطمی «المستنصرباللّه» در «مدینهالسلام» [بغداد] در سال 450ه ضرب شده نیز مشاهده میشود (الحسینی، 30:1393). ضرب سکه با شعارهای شیعی علی ولیاللّه در قرن ششم هجری نیز تداوم یافت. علاءالدینی دو قطعه دینار از حکمرانان سلسله «باطنیان الموت» مربوط به «محمدبن بزرگ امید»/ «محمد اول» (حک. 557-532ه) ضرب سال 542ه در دیلم و سکه دیگری بدون نام حکمران با شعار علی ولیاللّه ضرب دیلم در سال 557ه معرفی کردهاست (علاءالدینی، 1394: 411، 412). قابل ذکر است بر این دو سکه عبارت «امیرالمؤمنین صلوات الّله علیه و علی آبائه و الطاهرین و ابنائه ابداً» هم آمدهاست (علاءالدینی، همانجا).
کهنترین سکه دینار شیعی ضرب شده در استرآباد در ربع اول قرن هفتم هجری با سال ضرب ناخوانا مربوط به چنگیزخان (حک. 624-603ه) حکمران مغول است. بر این سکه شعار علی ولیاللّه مشاهده میشود10 Album, 2015: 46)). استیلای مغولان بر ایران سبب برچیده شدن سلطنت خوارزمشاهیان، نابودی اسماعیلیه و فروپاشی خلافت عباسی شد. این تحولات مهم شرایط لازم برای قدرت یافتن شیعیان امامیه را فراهم کرد )خالقی، 1395: 48). با تأسیس سلسله ایلخانان مغول و با توجه به تسامح دینی حکمرانان این سلسله ضرب سکههای شیعی در نواحی شمالی ایران که از سده سوم هجری خاستگاه سلسلههای شیعهمذهب بود تداوم یافت. یکی از نخستین سکههای شیعی که در دوره ایلخانان مغول و به احتمال زیاد در یکی از شهرهای شمالی11 ایران ضرب شده مربوط به ایلخان مغول «اباقاخان» (حک. 680-663ه) است (ترابیطباطبایی، 1350: 79). پس از اباقاخان از دیگر ایلخان مغول «احمد تکودار» (حک. 683-680ق) نیز سکه نقرهای با شعار شیعی علی ولیاللّه ضرب استرآباد معرفی شدهاست. این سکه بدون نام حاکم، بر اساس سال ضرب (سال 681ق) به این ایلخان منتسب شدهاست (صالحی، 1402: 333). ایلخان بعدی «ارغون» (حک. 690-683ه) نیز سکههایی شیعی در مکانی نامشخص ضرب کردهاست. علاءالدینی با توجه به رواج تشیع در شهرهای مازندران، این سکه را ضرب یکی از شهرهای شیعهنشین مازندران میداند (علاءالدینی، 1395: 85 سکه شماره 30).12 ضرب سکههای شیعی با شعار علی ولیاللّه13 در نواحی شمالی ایران، با معرفی سکهای از «غازان محمود» (حک. 703-694ه) که فاقد سال و مکان ضرب است و به احتمال زیاد در استرآباد ضرب شده تقویت میشود (علاءالدینی، 1395: 107). سکه دیگری از این ایلخان مغول با شعار علی ولیاللّه که در استرآباد ضرب شده، نیز معرفی شدهاست (علاءالدینی، 1395: 156 سکه شماره 49). ضرب سکه شیعی در این شهر بیانگر تداوم ضرب سکههایی با شعارهای شیعی در نواحی شیعهنشین شمال ایران است. اما با گروش رسمی «اولجایتو» (حک. 716-703ه) به مذهب تشیع دوازده امامی سکههای شیعی متعددی در تمامی دارالضربها در قلمرو تحت حکومت ایلخانان ضرب شد.
بررسی اولیه سکههای اولجایتو نشان میداد گرایش وی به مذهب تشیع در سال 710/ 711ه آغاز شدهاست. اما در موزه بریتانیا سکهای از این ایلخان با عبارات شیعی ضرب سال 709ه نیز معرفی شدهاست. بر مبنای این سکه احتمال گرایش به تشیع این ایلخان مغول در این سال مطرح شد (پطروشفسکی، یان و اسمیت، 1366: 149، یادداشت 2). اما امروزه با معرفی سکههایی شیعی ضرب سال 709ه در شهرهای بغداد-سیواس و یزد توسط علاءالدینی، آغاز ضرب سکههای شیعی این ایلخان در سال 709ه با قطعیت اثبات میشود (علاءالدینی، 1395: 170، 171، 172، 173). عمر دیلر نیز ضرب سکه شیعی در این سال در تبریز را تأیید کردهاست (.(Diler, 2006: 393 به استناد شواهد سکهشناختی از ضرب سکههای شیعی به نام اولجایتو در فاصله سالهای 709 تا 716ه در شهرهای: بغداد/ سیواس/ یزد/ آمل/ اسفراین/ اصفهان/ بصره/ تبریز/ جاجرم/ سلطانیه/ شبانکاره/ شیراز/ کاشان/ نیشابور/ حله/ ملطیه/ اربل/ طوس/ البازار الاردو/ خزانه المعموره/ ابیورد/ اُرمیه/ باذان شوکان/ بیرگند/ جرجان/ خوی/ سامسون/ ساوه/ سبزوار/ سلطانیه/ ماردین/ موصل/ واسط/ همدان و مدینه موش آگاه میشویم.14 قابل ذکر است بر سکههای اولجایتو که با شعار شیعی ضرب شده علاوه بر عبارت علی ولیاللّه نام دوازده امام نیز آمدهاست. از این دوره به بعد ترکیب عبارت «علیوالیاللّه و نام دوازده امام» به مهمترین شاخصه سکههای شیعی تبدیل شد. بنابراین نام دوازده امام بر سکهها را میتوان به عنوان سومین شاخص و جلوه شعارهای شیعی بر سکهها در نظر گرفت.
با مرگ اولجایتو و به قدرت رسیدن «ابوسعید بهادرخان»، آخرین ایلخان مغول، ضرب سکههای شیعی متوقف شده و مجددا تمامی دارالضربهای فعال در این دوره سکههایی با نام خلفای راشدین ضرب کردند. بررسیهای صورت گرفته نشان میدهد تنها یک سکه شیعی مربوط به دوره حکومت ابوسعید معرفی شدهاست. عمر دیلر طرحی از یک قطعه سکه با شعار علی ولیاللّه، ضرب مکانی بهنام «سلیمانشهر»15 را معرفی کردهاست (Diler, 2006: 482). از آنجایی که دیلر تصویری از این سکه ارائه نکرده، باید در پذیرش خوانش صورت گرفته احتیاط کرد. بنابراین نمیتوان انتساب این سکه به این دارالضرب را با اطمینان پذیرفت (صالحی، 1402: 342). ضرب سکههای سُنی در دوره «ایلخانان دستنشانده» که پس از مرگ ابوسعید به قدرت رسیدند نیز تداوم یافت. از نُه ایلخان دستنشانده شامل: آرپاخان، موسیخان، محمد، طغاتیمورخان، جهانتیمور، ساتیبیگ، سلیمانخان، انوشیروان و غازان دوم، فقط طغاتیمورخان سکههایی با سجع شیعی در آمل ضرب کرد (سرفراز و آورزمانی، 217 یادداشت 1). علاءالدینی نیز سکهای از این حکمران ضرب آمل در سال 738ه با عبارت شیعی معرفی کردهاست (علاءالدینی، 1395: 536). اما این ایلخان در همین سال در آمل سکهای با طراز سُنی نیز ضرب کردهاست (علاءالدینی، 1395: 537). قابل ذکر است از این حکمران سکههای شیعی ضرب آمل در سال 742ه نیز معرفی شده است (علاءالدینی، 1395: 569، 570).16 بهطور کلی سکههای شیعی ضرب شده در دوره ایلخانی را از دو منظر میتوان مورد توجه قرار داد. نخست اینکه ضرب سکههای شیعی بیانگر باورها و اعتقادات مذهبی حاکمی است که سکه به نام او ضرب شدهاست. این بدان معناست که حکمران نیز شیعه مذهب بودهاست (مانند اولجایتو). یا اینکه ضرب این سکهها در مناطقی صورت گرفته که سابقه رواج مذهب تشیع در آن مسبوق به سابقه و ریشهدار بودهاست. بنابراین ضرب سکههای گروه دوم عملا بیانگر احترام حاکمان غیرمسلمان یا عمدتا مسلمانِ سُنی مذهبِ مغول به باورهای شیعی رایج در شمال ایران بوده و نه بیانگر اعتقادات مذهبی آنها و شیعه مذهب بودن حاکم. بر این اساس سکههای طراز شیعی ایلخانانی چون: اباقاخان-ارغون-غازان محمود17 و طغاتیمورخان ارتباطی با گرایشهای شیعی این حکمرانان ندارد، بلکه بیانگر احترام آنها به باورهای شیعی رایج در مناطقی خاص از قلمرو تحت سلطه آنان است. ضرب سکههای شیعی در دوره فترت بین سقوط ایلخانان مغول تا برآمدن امیرتیمور گورکان نیز به صورت متوالی ادامه یافت. اگرچه در این دوره بیشتر سکههای ضرب شده، سکههایی با عبارات پیروان مذهب تسنن و نام چهار خلفای راشدین است. در این دوره سربداران خراسان در کنار سکههای فراوان با شعارهای سُنی، تعدادی سکههای شیعی نیز در فاصله سالهای 763 تا 772ه در شهرهای: اسفراین، جاجرم، سبزوار، سمنان، جرجان و دامغان ضرب کردند.18 این سکههای شیعی بینام به «نجمالدین علی مویّد» (حک. 788-766ﻫ) منتسب شدهاست. همزمان با سربداران و در فاصله سالهای 757 تا 783ه «امیر ولی استرآبادی» نیز موفق شد در قلمرو متصرفی خود و در شهرهای استرآباد/ دامغان/ سمنان/ ری و آمل سکههای شیعی ضرب کند (علاءالدینی، 1396: 58-75). اگرچه این حکمران سکه سنی نیز ضرب کردهاست.19 همچنین در فاصله سالهای 753 تا 762ه کیا افراسیاب چلاوی و سادات خاندان مرعشی مازندران نیز سکههایی شیعی در ساری و آمل ضرب کردند (علاءالدینی، 1396: 91-97).
سرزمین مازندران پس از قتل آخرین حکمران باوندی در سال 750ه تحت سلطه فردی بهنام «کیا افراسیاب چلاوی» قرار گرفت. در این زمان یکی از سادات حسینی از فرزندان «سیدعلی مرعشی»به نام «سیّد قوامالدین» که خود را از نوادگان امام زینالعابدین (ع) معرفی میکرد موفق شد درسال 760ه در جنگی کیا افراسیاب را به قتل برساند و به صورت مستقل حکومت مرعشیان مازندران را به وجود آورد. سید قوامالدین معروف به «میر بزرگ» و جانشین او به مدت 35 سال (تا سال 795ه) که مغلوب امیرتیمور شدند بر بخشهای وسیعی از گیلان/ مازندران/ فیروزکوه/ کلارستاق/ نور/ کجور و حتی قزوین حکومت کردند. حکمرانان این سلسله شیعه اثنیعشری بودند (آژند، 1365: 7، 43؛ علاءالدینی، 1396: 89، 90).20
علاءالدینی سکههای متنوع و جالبی از این سلسله ضرب شهرهای ساری (سالهای: 753-759-760-762ه) و ضرب آمل ?..76ه معرفی کرده که دارای شعارها و عبارات شیعی متنوعی است. با توجه به بینام بودن این سکهها، با ضریبی از احتمال سکههای ضرب شده قبل از سال 760ه مربوط به «کیا افراسیاب چلاوی» و سکههای ضرب شده پس از این سال مربوط به «سادات مرعشی» است. بر این سکهها چهار بار تکرار نام علی(ع)/ لا اله الا اللّه محمد رسول اللّه/ علی ولیاللّه/ السلطان محمد المهدی/ اللهم صل علی محمد (علی حسن حسین) علی محمد علی جعفر موسی محمد – محمد مهدی علی (السلام)/ المهدی محمد حسن صاحب زمان آمدهاست (علاءالدینی، 1396: 91، 92، 93، 94، 96، 97).21 اما نام «السلطان محمد المهدی» در مرکز سکه ارتباطی با نام حکمران نداشته و تأکیدی بر نام امام دوازدهم شیعیان است. این نام شاهدی بر باور مذهبی ضارب سکه به اصل مهدویت است.
قابل ذکر است سکهای از «شیخ اویس»، حکمران سلسله «آلجلایر» ضرب رویان با شعارهای شیعی نیز معرفی شدهاست. بر پشت این سکه: لا اله الا اللّه / محمد رسول اللّه / علی ولیاللّه و در حاشیه اللهم صل علی (محمد و علی و الحسن و الحسین و علی و محمد و جعفر و موسی و علی و محمد و علی و الحسن و محمد) آمدهاست. علاءالدینی این احتمال را مطرح کرده که سکه مورد بحث با شعارهای شیعی توسط سادات مرعشی مازندران و به نام شیخ اویس حکمران آلجلایر ضرب شده باشد (علاءالدینی، 1396: 223 یادداشت 1). همچنین در پژوهشی دیگر تنها سکه شیعی شیخ اویس ضرب شیروان/ شروان مربوط به سال 773ه معرفی شدهاست (شاهمرادی و منتظرالقائم، 1396: 116، 117). قابل ذکر است این سکه نخستینبار توسط ترابیطباطبایی معرفی شد (ترابیطباطبایی، 1350: 114). اما بررسی دقیقتر نشان میدهد انتساب این سکه به شیخ اویس اشتباه است و این سکه در اصل سکهای از سربداران است که با شعارهای شیعی در شهر سبزوار ضرب شدهاست.22 در پژوهشی بر شیعه مذهب بودن سلاطین آلجلایر، تنها به دلیل رواج نامهایی چون حسن و حسین که برگرفته از نام امامان شیعی است تأکید شدهاست (شمسیپور، 1393: 162). در پژوهشی دیگر نیز بر شیعه مذهب بودن حکمرانان آلجلایر تأکید شده و قرار گرفتن نام سه خلیفه (ابوبکر – عمر – عثمان) در کنار نام علی(ع) دلیلی بر احترام به سُنیان قلمداد شدهاست. به عنوان دلیلی دیگر نام خلفای راشدین بر سکههای جلایری تقلید این حکمرانان در شیوه ضرب سکه از ایلخانان مغول عنوان شدهاست (بیانی، 1382: 236، 237). اما با توجه به بررسی سکههای متعددی از حکمرانان آلجلایر اثبات میشود آنها سکههای متعددی با طراز سُنی و با نام چهار خلیفه23 ضرب کردهاند و نمود باورهای شیعی بر سکههای آنها منحصر به سکه خاص و نادری است که در رویان ضرب شده و پیشتر معرفی شد. رویمر با گردآوری اطلاعات موجود مربوط به چندین مجموعه از سکههای معرفی شده حکمرانان آلجلایر، نمود احتمالی شعارهای شیعی بر این سکهها را مورد بررسی قرار دادهاست. او بیان میکند بر150 قطعه سکه معرفی شده توسط رابینو و 227 قطعه سکه مکشوفه از عقرقوف (در 20 کیلومتری بغداد) شعار شیعی مشاهده نمیشود. اما در ادامه مینویسد ترابیطباطبایی نیز 35 قطعه سکه موزه تبریز را معرفی کرده و فقط بر یک سکه شیخ حسن بزرگ ضرب آمل در سال 742ه شعار شیعی و نام دوازده امام مشاهده میشود (رویمر، 1395: 45 یادداشت 1). بررسی این سکه در کتاب سکههای شاهان اسلامی ایران (ترابیطباطبایی، 1350: 110) نشان میدهد سکه مورد بحث در اصل سکهای از طغاتیمورخان است که نام او به خط اویغوری بر این سکه قابل خوانش است. بنابراین انتساب این سکه به شیخ حسن بزرگ سرسلسله دودمان آلجلایر منتفی است.
در قرن هشتم هجری «شیخ ابواسحاق اینجو»حکمران سلسله «آلاینجو» نیز سکههایی با نام خلفای راشدین ضرب کرد. اما پشت برخی از این سکهها با ابداعی تازه در کنار نام خلیفه چهارم، علی(ع) عبارت «ولی اللّه» نیز اضافه شدهاست (ابوبکر / عمر / عثمان / علی ولیاللّه). علاءالدینی سکههایی از این حکمران با شعار علی ولیاللّه ضرب شهرهای: زیدان، 747ه / کاشان 747ه / کازرون – شیخ ابواسحاق 752ه / شیراز 752ه / شیراز 753ه و یزد (سال ناخوانا) معرفی کردهاست (علاءالدینی، 1396: 14، 15، 18، 19، 20، 26).
سؤال مهمی که با بررسی این سکهها مطرح میشود این است: آیا ضرب سکههایی با نام چهار خلیفه و افزودن عبارت ولیاللّه بعد از نام علی(ع) بیانگر گرایشات شیعی شیخ ابواسحاق اینجو است؟
علی سامی بدون اطلاع از ضرب چنین سکههایی، با توجه به کشف مجموعهای از سکههای نقره شیخ ابواسحاق در سال 1353خ در محلی به نام قدمگاه در اطراف شیراز، این سکهها را شاهدی بر روشن ساختن وضعیت مذهبی شیراز و رواج تشیع در آن سده میداند. سامی دلیل رواج تشیع در دوره آلاینجو را برخلاف سکههای آلمظفر وجود عبارت «لا اله الا اللّه / محمد رسول اللّه / المتوکل» بر سکهها و حذف نام خلفای راشدین میداند. او در ادامه مینویسد حکمران سنی مذهب آلمظفر برخلاف شیخ ابواسحاق اینجو نام خلفای راشدین را بر سکههای خود آوردهاند (سامی، 1353: 121؛ سامی، 1363: 497). آنچه مسلم است رواج تشیع در شیراز در سده هشتم هجری، و چنانکه سامی به درستی اشاره کرده قابل اثبات است.24 اما دلیل مطرح شده توسط سامی برای اثبات گرایش شیعی شیخ ابواسحاق بر مبنای شعارهای روی سکهها قابل پذیرش نیست. سامی حذف نام چهار خلیفه بر سکههای شیخ ابوسحاق اینجو را بیانگر باورهای شیعی این حکمران دانسته و در ادامه با معرفی شعار رایج بر سکههای حکمرانان آلمظفر؛ سلسله همدوره با آلاینجو، وجود نام چهار خلیفه بر این سکهها را شاهدی بر رواج مذهب تسنن در دوره آلمظفر میداند. اما بررسی سکههای ضرب شده در دوره شیخ ابواسحاق اثبات میکند این حکمران سکههای متعددی نیز با شعارهای سُنی و نام چهار خلیفه ضرب کردهاست. علاءالدینی سکههایی از این حکمران با نام چهار خلیفه و بدون عبارت ولیاللّه ضرب شهرهای:
ابواسحاق (745ه) / کازرون (745ه) / لرستان (749ه) / اصفهان (752ه) / ابرقوه (سال ناخوانا) کاشان (سال ناخوانا) و کرمان (سال ناخوانا) معرفی کردهاست (علاءالدینی، 1396: 12، 13، 16، 17، 21، 24، 25). بنابراین با توجه به شواهد موجود اثبات میشود این حکمران آلاینجو همزمان سکههایی با شعارهای سنی هم ضرب کردهاست. احتمال دارد در این دوره و در مواردی برای رضایت یا جلب حمایت گروههای شیعی اقدام به افزودن عبارت ولی اللّه در مقابل نام علی(ع) کرده باشند. قابل ذکر است این اقدام منحصر به دوره شیخ ابواسحاق اینجو نیست و پشت سکههایی از «شاه شجاع» حکمران سلسله آلمظفر هم در روشی مشابه بعد از نام خلیفه چهارم عبارت ولیاللّه آمدهاست. نمونههایی از این سکهها ضرب ابرقو (سال 775ه) و همچنین ضرب شیراز مشاهده شدهاست.25
چهارمین شعاری که نمود آن بر سکهها میتواند بیانگر گرایشهای شیعی باشد واژه «و آله» به معنای «و خاندانش» در ادامه «صلی اللّه علیه» است. یکی از کهنترین درهمهای بینام معرفی شده با شعار «صلی اللّه علیه و علی آله و سلم» ضرب آمل در سال 340ه است. این سکه احتمالا مربوط به «جعفربن محمد» یکی از امامان زیدی هوسم است که تبار خود را به علویان طبرستان میرساندند (رضائی باغبیدی، 1393: 472).
در قرن چهارم و پنجم هجری، حکمرانان سلسله آلبویه بر بخشهای وسیعی از ایران و عراق حکومت کرد (حک. 322 تا 454ه). امیران آلبویه در آغاز زیدیمذهب بودند. اما پس از تسلط بر بغداد به مذهب تشیع اثنیعشری گرویدند (بوسه، 1372: 222؛ رضائی باغبیدی، 1396: 492؛ کاهن، 1356: 155، 156؛ هالم، 1389: 96) با وجود شیعه بودن حکمرانان آلبویه بر سکههای آنها شعارهای شیعی مشاهده نمیشود (وثیق، 1386: 91؛ اشپولر، 1373، 2/253).26 به نظر میرسد ملاحظات سیاسی و تلاش برای حفظ رابطه با خلفای سُنیمذهب بغداد سبب شد شعارهای شیعی بر سکههای این حکمرانان نمود پیدا نکند. اما بررسی دقیقتر و نمونه سکههای کمیاب معرفی شده اثبات میکند شعار شیعی «و آله» بر سکههای برخی از حکمرانان آلبویه قابل مشاهده است. تاکنون از این حکمرانان آلبویه سکههایی با شعار شیعی «صلی اللّه علیه و آله» معرفی شدهاست:
1. «صمصامالدوله ابوکالیجار مرزبانبن عضدالدوله»، سکه نقره ضرب موصل سال 374ه.27
2. «عمادالدین ابوکالیجاربن سلطانالدوله»، دینار طلا ضرب مدینه السلام [بغداد] این سکه در فاصله سالهای 440 – 415ه ضرب شدهاست.28
3. «عمادالدین ابوکالیجار»، سکه نقره ضرب بصره، سال 427ه (سلیمانی، 1396: 416).
با توجه به مکان ضرب، هر سه قطعه سکه معرفی شده آلبویه با شعار شیعی «و آله/ و خاندانش» ضرب عراق است. (موصل – بغداد و بصره) اما کشف این سکهها این احتمال را تقویت میکند که سکههایی با شعارهای شیعی مشابه در قلمرو آلبویه در ایران نیز ضرب شده باشد و باید امیدوار بود در آینده معرفی شود. قابل ذکر است تأکید بر پاکی اهل بیت/ خاندان پیامبر به استناد آیه 33 سوره احزاب و آیه 3929 سوره حج که دارای مفهومی شیعی است بر سکههای یکی از حکمرانان سلسله «علویان حسنی» (شاخه قاسمی) نیز نمود یافتهاست. این سکه طلا مربوط به «الحسنبن قاسم» معروف به «داعی صغیر» و ضرب آمل در سال 308ه است (سلیمانی، 1396: 147).30
آیه 33 سوره احزاب: «انما یریدالّله لیذهب عنکم الرجس اهل بیت و یطهر کم تطهیرا»
ترجمه قرن چهارم از این آیه: «همی خواهد خدای تا ببرد از شما پلیدی ای اهل خاندان و تا پاک کند شما را، پاک کردنی» (طبری، تفسیر، مجلد 3، 5/1427).
آیه 41 سوره حج: الذین ان مکناهم فی الارض اقاموا الصلاه و اتوا الزکاه و امروا بالمعروف و نهوا عن المنکر و لله عاقبه الامور.
ترجمه قرن چهارم از این آیه: آن کسها که جای دادیم ایشان را اندر زمین بپای داشتند نماز را و بدادند زکوه را و بفرمودند به نیکیها و وا دارند از ناشایستیها و خدای راست سرانجام کارها (طبری، تفسیر، مجلد 2، 1393: 4/1059).31
قابل ذکر است سکههایی زرین از «محمدبن بزرگ امید» از باطنیان الموت معرفی شده که بر آن عبارت: «صلوات اللّه علیه و علی آبائه الطاهرین و ابنائه ابدا» آمدهاست. این سکه در سال 542ه در دیلم ضرب شدهاست. همین شعار بر دینار دیگری که نام حکمران ندارد اما در سال 557ه در دیلم ضرب شده نیز مشاهده میشود (علاءالدینی، 1394: 411، 412). این سکه نیز احتمالا متعلق به «محمدبن بزرگ امید» است.
علاوه بر شیعیان زیدی و شیعیان امامی در قرن چهارم هجری شاهد نمود فعالیتهای گروه دیگری از شیعیان، معروف به «شیعیان اسماعیلی» یا «هفت امامی» هستیم. در سال 343ه عبارت تجلیلی «سیف آل محمد» و «علی خلیفهاللّه» و نام پیامبر و اسامی امامان شیعی اسماعیلی بر سکههای «وهسودانبن محمد» (حکومت حدود 357-330ه) حکمران سلسله «مسافریان» مشاهده میشود (مایلز، 1372: 324، 325؛ ترابیطباطبایی و وثیق، 1373: 293، 297؛ رضائی باغبیدی، 1393: 416). اسامی امامان اسماعیلی بر حاشیه خارجی پشت سکه شامل: محمد [پیامبر] / علی / الحسن / الحسین / علی / محمد / جعفر [صادق] / اسمعیل[بن جعفر] / محمد[بن اسمعیل] است (سلیمانی، 1396: 329). این سکه در جلالآباد (طارم قزوین) ضرب شدهاست.32 در پایان میتوان بر این نکته تأکید کرد که سکههای شیعی ضرب شده در بازه زمانی سده دوم تا پایان سده هشتم هجری در ایران را میتوان مربوط به سه فرقه شیعه : دوازده امامی / زیدی و اسماعیلی دانست.
نتیجه
بررسی شعارهای دینی _ مذهبی بهکار رفته بر سکههای اسلامی ضرب شده در ایران، در بازه زمانی سده دوم تا پایان سده هشتم هجری بیانگر تنوع قابل توجه شعارهایی است که بر این سکهها نمود یافتهاست. بررسیها نشان میدهد برخی از این شعارها بن مایهای پیدا و پنهان شیعی دارد. منظور از پنهان بودن شعارهای شیعی، در لفافه بیان کردن این شعارهاست. به عنوان مثال شعارهایی مانند «آیه 23 سوره شوری» و «و آله» در ادامه صلوات در قیاس با شعارهایی مانند علی ولیاللّه و نام دوازده امام بن مایه شیعی کمرنگتری دارند. بهطور کلی فرقههای شیعی در بازه زمانی مورد بحث شامل تشیع دوازده امامی / زیدی و اسماعیلی (هفت امامی) است. شعارهای شیعی نمود یافته بر سکهها به تفکیک شامل: آیه 23 سوره شوری – علی ولیاللّه – نام دوازده امام – کلمه «و آله » در ادامه صلوات و حتی در مواردی آیه 81 سوره اسراء است. بررسی نام حکمرانان و انقلابیونی که بر سکههای خود این شعارها را به کار بردهاند و همچنین گستردگی جغرافیایی قلمرویی که این سکهها در آنجا ضرب شده بیانگر حضور شیعیان در جامعه اسلامی ایران در بازه زمانی پیشگفته است. نکته قابل توجه این است که در دوره مورد بحث ضرب سکههایی با شعارهایی شیعی فقط مختص نواحی شمالی ایران نبوده و به استناد سکههای موجود در نواحی دیگر ایران نیز به صورت پراکنده سکههای شیعی ضرب شدهاست. سکههای شیعی از دو منظر میتواند مورد توجه قرار گیرد: نخست سکههایی که درج شعارهای شیعی بر آن بیانگر اعتقادات شیعی حاکمی است که سکه بنام او ضرب شده و دیگری سکههایی است که حکمرانان مسلمان سنی مذهب یا غیر مسلمان با شعارهای شیعی ضرب کردهاند که بیانگر احترام آنها به باورهای شیعی رایج در جامعه اسلامی ایران است.
کتابنامه
آژند، یعقوب (1365). قیام مرعشیان. تهران: کتابهای شکوفه وابسته به انتشارات امیرکبیر.
آیینهوند، صادق (1391). ادبیات سیاسی تشیع (از نیمه اول قرن اول هجری تا پایان قرن سوم هجری). چاپ دوم، نشرعلم.
اسمیت، جان ماسون (1361). خروج و عروج سربداران. ترجمه یعقوب آژند، تهران: دانشگاه تهران.
اشپولر، برتولد (1373). تاریخ ایران در قرون نخستین اسلامی. ج 2، ترجمه مریم میراحمدی، تهران: علمی و فرهنگی.
القاشانی، ابوالقاسم عبداللهبن محمد (1384). تاریخ اولجایتو. بهکوشش مهین همبلی، تهران: علمی و فرهنگی.
ابناثیر، عزالدین (1383). تاریخ کامل. ج 7، ترجمه سیدحسن روحانی، تهران: اساطیر.
الحسینی، محمدباقر (1393). شعارهای سکههای دوره اسلامی (پیامهای ارشادی، دعوتی، و تبلیغی بر سکههای دوره اسلامی). ترجمه عبدالله قوچانی، مشهد: آستان قدس رضوی.
امینزاده، علی (1384). جنبشهای شیعی در تاریخ ایران (با نگاهی ویژه به سربداران). سبزوار: امیدمهر.
بوسه، هیرمبرت (1372). ایران در عصر آلبویه. تاریخ ایران کمبریج: از فروپاشی دولت ساسانیان تا آمدن سلجوقیان، ج 4، گردآورنده ر.ن. فرای، ترجمه حسن انوشه، تهران: امیرکبیر.
بیانی، شیرین (1382). تاریخ آلجلایر. چاپ دوم، تهران: دانشگاه تهران.
همو (1388). مغولان و حکومت ایلخانی در ایران. تهران: سمت.
پاکزادیان، حسن (1396). تاریخ در سکههای سربداران. تهران: خواندنی.
پطروشفسکی، ا. پ و یان، کارل و اسمیت، جان ماسون (1366). تاریخ اجتماعی – اقتصادی ایران در دوره مغول. ترجمه یعقوب آژند، تهران: اطلاعات.
تاکر، ویلیام فردریک (1397). مدعیان مهدویت و هزاره گرایان نگاهی به جنبشهای غالیان شیعی عراق در سدههای نخستین. ترجمه حمید باقری، تهران: حکمت.
ترابیطباطبایی، سیدجمال و وثیق، منصوره (1373). سکههای اسلامی ایران از آغاز تا حمله مغول. تبریز، مهد آزادی.
ترابیطباطبایی، سیدجمال (1350). سکههای شاهان اسلامی ایران (2). تبریز، نشریه شماره 5 موزه آذربایجان.
حسنی رازی، سید مرتضی بن داعی (1364). تبصره العوام فی معرفه مقالات الانام. بهکوشش عباس اقبال، تهران: اساطیر.
خالقی، علی (1395). اندیشه سیاسی شیعه در عصر ایلخانان. تهران: سمت.
دُران، دارلی (1384). نظام پولی و مسکوکات. تیموریان، ترجمه یعقوب آژند، تهران: مولی.
رضائی باغبیدی، حسن (1393). سکههای ایران در دوره اسلامی از آغاز تا برآمدن سلجوقیان. تهران: سمت.
رویمر، هانس روبرت (1395). ایران در راه عصر جدید. ترجمه آذر آهنچی، تهران: دانشگاه تهران.
سامی، علی (1353). سکههای شاهان آلاینجو و آلمظفر در فارس و نموداری از پیشرفت مذهب تشیع در شیراز و فارس. در: مجموعه مقالات چهارمین کنگره تحقیقات ایرانی. در زمینه ادب و فرهنگ ایران، به کوشش محمدحسین اسکندری، ج 2، شیراز، انتشارات دانشگاه پهلوی.
سامی، علی (1363). شیراز شهر جاویدان. شیراز: انتشارات لوکس (نوید شیراز).
سرافرازی، عباس (1394). شعائر شیعی بر سکههای اسلامی تا شکلگیری حکومت صفویان. شیعه شناسی، 13/51، 7-26.
سرفراز، علیاکبر و آورزمانی، فریدون (1379). سکههای ایران از آغاز تا دوران زندیه. تهران: سمت.
سلیمانی، سعید (1396). تاریخ سکّه در دودمانهای محلی ایران (قرون سوم و چهارم هجری). تهران: برگنگار.
شاهمرادی، سیّد مسعود (1399). تاریخ تشیع در ایران بر مبنای سکهشناسی از آغاز تا تأسیس صفویه. قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی.
شاهمرادی، سیّد مسعود و منتظرالقائم، اصغر (1396). تشیع در آذربایجان از آغاز تا طلوع دولت صفوی. قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
شمساشراق، عبدالرزاق (1369). نخستین سکههای امپراتوری اسلام. اصفهان: سازمان چاپ پویا.
شمسیپور، حسین (1393). جلایریان در تاریخ ایران. تهران: طراوت.
صالحی، کوروش (1402). سکههای شیعی عصر ایلخانان مغول. تشیّع در ایران به روایات فرهنگ مادی، دفتر اول، بهکوشش محمدحسین افراخته و حمیدرضا آذرینیا، تهران: نشر نگاه معاصر، 318- 348.
طبری، محمدبن جریر(1393). ترجمه تفسیر طبری. مجلد دوم و سوم (جلدهای 4، 5 و 6)، بهکوشش حبیب یغمائی، تهران: دانشگاه تهران.
عزیززاده، قربان (1372). یک سکه استثنایی از دوره دیالمه. میراث فرهنگی، شماره 10-11 ، صص78-79.
عقیلی، عبدالله (1389). پول و سکه. تنظیم و بازبینی علی بهرامیان، تهران: مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی.
همو (1377). دارالضربهای ایران در دوره اسلامی. تهران: موقوفات دکتر محمود افشار.
علاءالدینی، بهرام (1394). سکههای ایران از طاهریان تا خوارزمشاهیان. تهران: فرهنگسرای میردشتی.
همو (1395). سکههای ایران دوره ایلخانان مغول. تهران: برگنگار.
همو (1396). سکههای ایران از انقراض ایلخانان مغول تا استیلای تیمور گورکان. چاپ اول، تهران: برگنگار.
فقیهی، علیاصغر (1365). آلبویه نخستین سلسله قدرتمند شیعه با نموداری از زندگی جامعه اسلامی در قرنهای چهارم و پنجم. تهران: انتشارات صبا.
همو(1390). تاریخ آلبویه. تهران: سمت.
کاهن، کلود (2536/1356). آلبویه. دانشنامه ایران و اسلام، ج 1، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب.
مایلز، ج.ک. (1372). سکهشناسی. تاریخ ایران کمبریج: از فروپاشی دولت ساسانیان تا آمدن سلجوقیان، جلد چهارم، گردآورنده ر.ن. فرای. ترجمه حسن انوشه، تهران: امیرکبیر.
نامه ابوبکر خوارزمی به شیعیان نیشابور (1362). ادبیات انقلاب در شیعه، ج 2، ترجمه صادق آیینهوند، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
نقشبندی، ناصر سیّد محمود (1369). درهم اسلامی. جزء اول (درهمهای عرب ساسانی). ترجمه امیر شاهد، بیجا: اهل البیت(ع).
وثیق، منصوره (1386). تشیع در ایران به روایت سکههای تاریخی. کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، شماره 114 و 115، صص 90 – 97.
هالم، هانیس (1389). تشیع. ترجمه محمدتقی اکبری، تهران: نشر ادیان.
Diler, Omer (2006). Ilkhanids: Coinage of the Persian monglos. Istanbul.
Stephen Album, Rare Coins, Auction 21, 15-16 January 2015. Lot 550, p. 46.
https://www.royalmint.com/ourcoins/rahges/historiccoins/commonnealth-andworld- coins/BUNAYHID.gold.
https://www.zeno.ru/showphotp.php?phto=175149
[1] . تاریخ دریافت: 20/8/1402؛ تاریخ پذیرش: 10/6/1403
[2] . رایانامه: mohamadhassani68@yahoo.com
[3] . در پژوهشی کهنترین سوابق نمود تشیع بر سکههای اسلامی گزارشی تأیید نشده از ضرب سکه در دوره خلافت امام علی(ع) ضرب سالهای 35 و 40ه در بصره عنوان شدهاست (سرافرازی، 1394: 9، 10، 12). انتساب سکههایی به دوران خلافت امام علی(ع) توسط نقشبندی نیز مطرح شدهاست (نقشبندی، 1369: 33، 34). آنچه مسلم است تاکنون سکهای با نام خلفای راشدین به دست نیامده و شواهد سکهشناختی این گزارش را تأیید نمیکند (سرفراز و آورزمانی، 1379: 137؛ رضائی باغبیدی، 1393: 22). تأکید میشود ضرب نشدن سکه به نام خلفای راشدین به معنای رواج نداشتن سکههای عرب ساسانی در دوره این خلفا (دوره خلافت عثمان و علیبن ابیطالب) نیست.
[4] . منظور شهر دارابگرد/ دارابجرد است.
[5] . از جمله این افراد میتوان به: «محمدبن الاشعث» سال 138ه / «عبدالحمیدبن جعفربن عبداللّه انصاری» 153 – 139ه ، او در سال 145ه به «محمدبن عبداللّه علوی» (نفس زکیه) پیوست /«احمدبن موسی الکاظم»(ع) / «یوسف البرم خارجی» که در سال 159ه در بخارا قیام کرد نام برد (سلیمانی، 1396: 45).
[6] . سلیمانی نوشته سکهای مسین از محمدبن عبداللّه علوی (نفس زکیه) در موزه ملی ملک موجود است اما تصویری از این سکه ارائه نکردهاست (سلیمانی، 1396: 45 یادداشت 1).
[7] . سلیمانی نمود آیه 23 سوره شوری بر سکهها را دلیلی بر شیعه بودن و آیه 81 سوره الاسرا را دلیلی بر انقلابی بودن ضارب سکه عنوان کردهاست (سلیمانی، 1396: 46).
[8] . بر سکههای رسمی این دو خلیفه عباسی (مهدی و هارونالرشید) و دیگر خلفای عباسی آیه 23 سوره شوری دیده نمیشود.
[9] . این سکه به شماره 12635 در موزه رضا عباسی نگهداری میشود.
[10] . این سکه در یک حراجی در خارج از کشور ارائه شدهاست:
Stephen Album, Rare Coins, Auction 21, 15-16 January 2015, Lot 550, p.46.
[11] . این دو شهر محل ضرب سکههای اباقا درخطه شمال ایران «استرآباد » و «جرجان» معرفی شدهاست. نک. (صالحی، 1402: 337).
[12] . در پژوهشهای دیگر با ضریبی از احتمال سکههای شیعی ارغون ضرب استرآباد و ماردین معرفی شدهاست (صالحی، 1402: 337).
[13] . در برخی از پژوهشها کهنترین شواهد کاربرد نام دوازده امام بر سکههای ایلخانان مربوط به غازان محمود معرفی شدهاست. به عنوان مثال: (بیانی، 1388: 242، 243؛ خالقی، 1395: 50). اما شواهد سکهشناسی این گزارش را تأیید نمیکند. شواهد سکهشناختی موجود نشان میدهد عبارت علی ولیاللّه بر سکههای غازان بهکار رفتهاست. اما نام دوازده امام بر سکههای این ایلخان گزارش نشدهاست. بر اساس شواهد موجود نوشتن نام دوازده امام بر سکهها همزمان با حکومت اولجایتو مرسوم میشود.
[14] . برای تصاویری با کیفیت از این سکهها نک. (علاءالدینی، 1395: 170-225). برای تکمیل این سیاهه، یعنی شهرهایی که در دوره اولجایتو سکه شیعی ضرب کردهاند نیاز به پژوهشی مستقل است. بدون شک نمونههای دیگری از سکههای شیعی اولجایتو در مجموعههای خصوصی و موزهها نگهداری میشود. به عنوان مثال سکه مسی از اولجایتو با شعار شیعی ضرب فیروزان در مجموعهای خصوصی توسط نگارنده مشاهده شدهاست. قابل ذکر است در پژوهش دیلر مربوط به سال 2006م تعداد دارالضربهای شیعی دوره اولجایتو 87 ضرابخانه عنوان شدهاست (Diler, 2006: 378- 380 (. اما از آنجایی که در خوانش نام برخی از این ضرابخانهها اطمینانی وجود ندارد نمیتوان با اطمینان تعداد این ضرابخانهها را مشخص کرد (صالحی، 1402: 338).
[15] . این شهر با «گُمِشبازار» تطبیق داده شدهاست (صالحی، 1402: 342).
[16] . ترابیطباطبایی سکهای شیعی ضرب آمل در سال 742ه معرفی کرده و آن را به اشتباه به «شیخ حسن بزرگ» از سلسلۀ «آلجلایر» منتسب کردهاست (ترابیطباطبایی، 1350: 110). بر این سکه نام «طغاتیمورخان» به خط اویغوری آمدهاست. در این دوره بین شیخ حسن بزرگ و طغاتیمورخان اتحادی شکل گرفته بود.
[17] . در کتاب تاریخ اولجایتو آمده: «غازان چون در جمله مذاهب اسلامی نظر کرد، مذهب شیعه را بر همه اختیار کرد (القاشانی، 1384: 99). با وجود این گزارش تاریخی شواهد سکهشناختی شیعه مذهب بودن غازان را اثبات نمیکند. از غازان تنها سکههایی با شعار علی ولیاللّه ضرب نواحی شیعهنشین شمال ایران، یعنی استرآباد معرفی شدهاست (علاءالدینی، 1395: 156؛ Diler. 2006:353) سکه شیعی دیگری ضرب الجزیره Diler.350 n.262)) نیز از این حکمران معرفی شدهاست. بر بقیه سکههای این ایلخان شعارهای شیعی مشاهده نمیشود .الجزیره مخفف جزیره آقور است که به قسمت شمالی اراضی بین دجله و فرات اطلاق میشد (عقیلی، 1377: 150).
[18] . برای مشاهده تصاویر این سکهها نک. (علاءالدینی، 1396: 38-47؛ پاکزادیان، 1396: 75، 76؛ اسمیت، 1361 : 55-62).
[19] . سکههای سُنی امیر ولی استرآبادی در سال 760ه در استرآباد و در سال 774ه در فیروزکوه ضرب شدهاست. نک. (علاءالدینی، 1396: 59، 62).
[20] . مرحله دوم حکومت مرعشیان در دوره تیموریان از سال 807 تا 906ه طول کشید (امینزاده، 1384: 227، 228).
[21] . علاءالدینی سکهای ضرب ساری در سال 763ه را هم معرفی کرده که بر آن نام چهار خلیفه راشدین آمده و طراز سنی دارد. نک. (علاءالدینی، 1396: 94).
[22] . برای نمونه مشابه این سکه با تصویری با کیفیت که به درستی به عنوان سکه امرای سربدار معرفی شده نک. (علاالدینی، 1396: 47).
[23] . علاءالدینی سکههای متعددی از حکمرانان آلجلایر معرفی کردهاست. در این کتاب 12 قطعه سکه از شیخ حسن بزرگ/ 29 قطعه سکه از شیخ اویس/ 19 قطعه سکه از جلالالدین حسین و 17 قطعه سکه از سلطان احمد معرفی شدهاست (علاالدینی، 1396: 266-187). تمامی سکههای معرفی شده دارای شعارهای اهل سنت و نام چهار خلیفه است و شعار شیعی بر این سکهها منحصر به سکه شیخ اویس ضرب رویان است که معرفی شد (نک. علاالدینی، 1396: 223 یادداشت 1).
[24] . سامی اقدامات تاشیخاتون، مادر شیخ ابوسحاق در ساخت ابنیهای بر مزار احمدبن موسی (شاهچراغ) و ایجاد موقوفات برای این آرامگاه را بیانگر رواج تشیع در شیراز میداند. او همچنین اشاره ابنبطوطه به رونق این بقعه در بازدید از شیراز در دوره شیخ ابواسحاق را به عنوان دلیل دیگری بر اثبات این فرضیه مطرح کردهاست (سامی، 1363: 501؛ سامی، 1353: 126).
[25] . اطلاعات و تصاویری از این سکهها به لطف آقای «افشین براتی» در اختیار نگارنده قرار گرفت. قابل ذکر است در کانال تلگرامی موزه شیعی t.me/shia_museum سکهای از مبارزالدین محمد سرسلسله دودمان آلمظفر ضرب کازرون با شعار علی ولیاللّه معرفی شدهاست. با توجه به اینکه نوشتههای پشت سکه به صورت کامل بر قرص سکه نیفتاده این خوانش به صورت قطعی قابل تأیید نیست.
[26] . برای اوضاع دینی و مذهبی ایران در دوره آلبویه، خصوصا تشیع به تفکیک شهرها نک. (فقیهی، 1391: 71؛ فقیهی، 1365: 438-444).
[27] . https://www.zeno.ru/showphotp.php?phto=175149.
[28] .https://www.royalmint.com/ourcoins/rahges/historiccoins/commonnealth-andworld-coins/BUNAYHID.gold.
[29] . اشپولر نوشته سوره 22 (سوره حج) آیه 39، اما در نمونههای معرفی شده بر حاشیه خارجی پشت سکه آیه 41 سوره حج آمدهاست و نه آیه 39. (نک. اشپولر، 1373: 2/254). برای تصویر سکهای از جنس طلا ضرب آمل در سال 311ه با آیه 41 سوره حج (نک. سلیمانی، 1396: 149).
[30] . الحسینی اشاره به سکه زرینی از حسنبن قاسم با آیه 33 سوره احزاب کرده که در سال 306ه در آمل ضرب شده اما تصویری از این سکه ارائه نکردهاست (الحسینی، 1393: 26).
[31] . این آیه در تفسیر طبری شماره 40 است در صورتی که باید آیه 41 باشد. دلیل این است که در این ترجمه قرن چهارمی آیه 21 این سوره (و لهم مقمع من حدید) با آیه 20 ادغام شدهاست (نک. طبری، تفسیر، 4/1055).
[32] . برای تطبیق جلالآباد با طارم قزوین (رک. سلیمانی، 1396: 321؛ شاهمرادی و منتظرالقائم، 50:1396).